صلح آنتالکیداس: تفاوت میان نسخهها
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۴) +مرتب (۴٫۳): + رده:معاهدههای سده ۴ (پیش از میلاد) |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
[[اردشیر دوم (هخامنشی)|اردشیر دوم هخامنشی]] که خود با کمک مالی به دشمنان اسپارت عامل اصلی آغاز جنگ بود، با میانجیگری میان طرفهای درگیر شرایط صلح را نیز بر ایشان تحمیل کرد و برای چند سال دست یونانیان را از [[آسیای صغیر]] کوتاه نمود. |
[[اردشیر دوم (هخامنشی)|اردشیر دوم هخامنشی]] که خود با کمک مالی به دشمنان اسپارت عامل اصلی آغاز جنگ بود، با میانجیگری میان طرفهای درگیر شرایط صلح را نیز بر ایشان تحمیل کرد و برای چند سال دست یونانیان را از [[آسیای صغیر]] کوتاه نمود. |
||
در سال ۳۸۷ پیش از میلاد، پس از آن که اسپارت و شهرهای یونانی متحد ایران راه غله آتن را با ۸۰ کشتی از طریق [[تنگه بسفر]] بستند، متخاصمان نمایندگان تامالاختیاری به [[سارد]] فرستادند تا شرایط شاه ایران را بشنوند. |
در سال ۳۸۷ پیش از میلاد، پس از آن که اسپارت و شهرهای یونانی متحد ایران راه غله آتن را با ۸۰ کشتی از طریق [[تنگه بسفر]] بستند، متخاصمان نمایندگان تامالاختیاری به [[سارد]] فرستادند تا شرایط شاه ایران را بشنوند. [[تیریباز]] (ساتراپ سارد) مهر سلطنتی شاه را نشان داد و آنگاه منشی او چنین خواند: |
||
:اردشیر شاه سزاوار میداند که شهرهای آسیا، همچنین جزایر [[کلازومنای]] و [[قبرس]] متعلق به او باشد. دیگر شهرهای یونانی چه بزرگ و چه کوچک، مستقل میمانند مگر [[لمنوس]]، [[ایمبروس]] و [[اسکیروس]] که - همچون گذشته - به آتن تعلق خواهند داشت. هر یک از طرفهای درگیر که این صلح را نپذیرد، من - اردشیر - در کنار کسانی که با من همنظرند، با ایشان در دریا و خشکی، و با کشتی و با پول خواهم جنگید.<ref>[http://en.wikisource.org/wiki/Hellenica_(Xenophon)/Book_5/Chapter_1 گزنفون، هلنیکا، کتاب پنجم، فصل نخست]</ref> |
:اردشیر شاه سزاوار میداند که شهرهای آسیا، همچنین جزایر [[کلازومنای]] و [[قبرس]] متعلق به او باشد. دیگر شهرهای یونانی چه بزرگ و چه کوچک، مستقل میمانند مگر [[لمنوس]]، [[ایمبروس]] و [[اسکیروس]] که - همچون گذشته - به آتن تعلق خواهند داشت. هر یک از طرفهای درگیر که این صلح را نپذیرد، من - اردشیر - در کنار کسانی که با من همنظرند، با ایشان در دریا و خشکی، و با کشتی و با پول خواهم جنگید.<ref>[http://en.wikisource.org/wiki/Hellenica_(Xenophon)/Book_5/Chapter_1 گزنفون، هلنیکا، کتاب پنجم، فصل نخست]</ref> |
||
یونانیهای خسته از جنگ، به پذیرش شرایط اردشیر ناچار بودند. این پیمان ایشان را از مداخله آشکار در [[ایونیه]] باز میداشت و در برابر، زمینه نفوذ بیش از پیش ایران را در سیاست داخلی [[دولتشهر]] |
یونانیهای خسته از جنگ، به پذیرش شرایط اردشیر ناچار بودند. این پیمان ایشان را از مداخله آشکار در [[ایونیه]] باز میداشت و در برابر، زمینه نفوذ بیش از پیش ایران را در سیاست داخلی [[دولتشهر|دولتشهرهای]] یونانی فراهم میکرد.<ref>تاریخ ایران، صفحه ۲۱۶</ref> |
||
اثر دیگر این صلح، تبدیل اسپارت به قدرت مسلط در صحنه سیاسی یونان بود. |
اثر دیگر این صلح، تبدیل اسپارت به قدرت مسلط در صحنه سیاسی یونان بود. |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== منابع == |
== منابع == |
||
*گرشویچ،ایلیا. تاریخ ایران (دوره هخامنشیان) از مجموعه تاریخ کمبریج. دفتر دوم از جلد دوم. ترجمه [[مرتضی ثاقب فر]]. انتشارات جامی. چاپ دوم ۱۳۸۷. |
* گرشویچ،ایلیا. تاریخ ایران (دوره هخامنشیان) از مجموعه تاریخ کمبریج. دفتر دوم از جلد دوم. ترجمه [[مرتضی ثاقب فر]]. انتشارات جامی. چاپ دوم ۱۳۸۷. |
||
*[http://en.wikisource.org/wiki/Hellenica_(Xenophon) ویکینبشته: گزنفون. هلنیکا. برگردان انگلیسی از هنری دکینز] |
* [http://en.wikisource.org/wiki/Hellenica_(Xenophon) ویکینبشته: گزنفون. هلنیکا. برگردان انگلیسی از هنری دکینز] |
||
[[رده:قانون در ۳۷۸ (پیش از میلاد)]] |
[[رده:قانون در ۳۷۸ (پیش از میلاد)]] |
||
[[رده:معاهدههای اسپارت]] |
[[رده:معاهدههای اسپارت]] |
||
[[رده:معاهدههای سده ۴ (پیش از میلاد)]] |
|||
[[رده:معاهدههای هخامنشیان|آنتالکیداس، صلح]] |
[[رده:معاهدههای هخامنشیان|آنتالکیداس، صلح]] |
||
نسخهٔ ۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۱۱
صلح آنتالکیداس پیماننامهای بود میان اسپارت از یک سو و آتن، کورینتوس، تبس و آرگوس از سوی دیگر، که به نبرد هشت ساله کورینتی در یونان باستان پایان داد.
اردشیر دوم هخامنشی که خود با کمک مالی به دشمنان اسپارت عامل اصلی آغاز جنگ بود، با میانجیگری میان طرفهای درگیر شرایط صلح را نیز بر ایشان تحمیل کرد و برای چند سال دست یونانیان را از آسیای صغیر کوتاه نمود.
در سال ۳۸۷ پیش از میلاد، پس از آن که اسپارت و شهرهای یونانی متحد ایران راه غله آتن را با ۸۰ کشتی از طریق تنگه بسفر بستند، متخاصمان نمایندگان تامالاختیاری به سارد فرستادند تا شرایط شاه ایران را بشنوند. تیریباز (ساتراپ سارد) مهر سلطنتی شاه را نشان داد و آنگاه منشی او چنین خواند:
- اردشیر شاه سزاوار میداند که شهرهای آسیا، همچنین جزایر کلازومنای و قبرس متعلق به او باشد. دیگر شهرهای یونانی چه بزرگ و چه کوچک، مستقل میمانند مگر لمنوس، ایمبروس و اسکیروس که - همچون گذشته - به آتن تعلق خواهند داشت. هر یک از طرفهای درگیر که این صلح را نپذیرد، من - اردشیر - در کنار کسانی که با من همنظرند، با ایشان در دریا و خشکی، و با کشتی و با پول خواهم جنگید.[۱]
یونانیهای خسته از جنگ، به پذیرش شرایط اردشیر ناچار بودند. این پیمان ایشان را از مداخله آشکار در ایونیه باز میداشت و در برابر، زمینه نفوذ بیش از پیش ایران را در سیاست داخلی دولتشهرهای یونانی فراهم میکرد.[۲] اثر دیگر این صلح، تبدیل اسپارت به قدرت مسلط در صحنه سیاسی یونان بود.
پس از صلح یونان، دولت هخامنشی فرصت یافت تا بر سرکوب شورشهای آسیای صغیر، گشودن دوباره مصر و تصرف قبرس متمرکز شود.[۳]
پانویس
- ↑ گزنفون، هلنیکا، کتاب پنجم، فصل نخست
- ↑ تاریخ ایران، صفحه ۲۱۶
- ↑ تاریخ ایران، صفحه ۲۱۷
منابع
- گرشویچ،ایلیا. تاریخ ایران (دوره هخامنشیان) از مجموعه تاریخ کمبریج. دفتر دوم از جلد دوم. ترجمه مرتضی ثاقب فر. انتشارات جامی. چاپ دوم ۱۳۸۷.
- ویکینبشته: گزنفون. هلنیکا. برگردان انگلیسی از هنری دکینز