گرجی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
The Cartuel of Qafqaz (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{ابهام زدایی}}
{{ابهام زدایی}}


واژه '''گُرج''' در معانی زیر کاربرد دارد:
کلمه '''گُرجی''' در معانی زیر کاربرد دارد:


* [[کلمه ی «گرجی» یا «Georgian» : در زبان یونانی از کلمه ی «گئورگوس» (Georgos)است و به معنی زارع و برزگر می باشد .]]
* واژهٔ «گرجی» یا «Georgian»: در زبان یونانی از کلمهٔ «گئورگوس» (Georgos) است و به معنی زارع و برزگر می باشد.


* [[مردم گرجی]] مردمی هستند از نژاد قفقازی و بیشتر آنان پیرو آیین مسیحیت هستند.
* [[مردم گرجی]] مردمی هستند از نژاد قفقازی و بیشتر آنان پیرو آیین مسیحیت هستند.

نسخهٔ ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۰۳

کلمه گُرجی در معانی زیر کاربرد دارد:

  • واژهٔ «گرجی» یا «Georgian»: در زبان یونانی از کلمهٔ «گئورگوس» (Georgos) است و به معنی زارع و برزگر می باشد.
  • مردم گرجی مردمی هستند از نژاد قفقازی و بیشتر آنان پیرو آیین مسیحیت هستند.
  • زبان گرجی در شمار زبان‌های قفقازی و خانواده زبان‌های کارتولی یا قفقازی جنوبی است.این زبان که زبان مادری بیشتر گرجیان جهان بشمار میرود در کشور گرجستان مقام زبان رسمی را دارد.
  • الفبای گرجی نتیجه ی تطور الفبایی است که از «قرون وسطی» در گرجستان رایج بوده است . الفبای زبان گرجی دارای ۳۳ حرف یا همان نویسه است و به صامت و مصوت یا همان همخوان و واکه تقسیم می شود . در زبان گرجی ۵ مصوت و ۲۸ صامت و جود دارد و از چپ به راست نوشته می شود .
  • رقص گرجی از سری رقص‌های فولکلوریک مردم گرجستان است که از نسلی به نسل بعدی منتقل و در این پروسه توسعه و شکل گرفته‌است .
  • گرجی (شاهرود) دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه ٔ نو شهرستان شاهرود، واقع در ۱۳هزارگزی جنوب خاوری قلعه ٔ نو و ۳هزارگزی راه شوسه ٔ شاهرود به گرگان . هوای آن معتدل و دارای ۳۰ تن جمعیت است . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، بنشن و لبنیات است . شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه فرعی به راه شوسه دارد. [۱]
  • گرجی دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ ارداک شهرستان مشهد، واقع در ۳هزارگزی شمال خاوری مشهد، کنار راه مشهد به اندرخ . هوای آن معتدل و دارای ۱۹۸ تن سکنه است . آب آن از رودخانه تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی آنجا زراعت و مالداری است . [۲]
  • گرجی دهی است از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در ۲۰هزارگزی باختر الیگودرز و ۶هزارگزی جنوب خاور شوسه ٔ ازنا به دورود. هوای آن معتدل و دارای ۱۰۳۲ تن جمعیت است . آب آنجا از قنات و چاه است . محصول آن غلات ، پنبه و چغندرمیباشد. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است . [۳]
  • گرجان دهی است از دهستان مرکزی بخش خوسف شهرستان بیرجند، واقع در ۸هزارگزی باختر خوسف ، کنار راه مالرو عمومی خوسف به خور. هوای آن گرمسیر و دارای ۲۰ تن جمعیت است .آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است . [۴]
  • گرجان سو ده کوچکی است جزء دهستان رحمت آباد بخش رودبار شهرستان رشت ، واقع در ۱۰هزارگزی شمال خاوری رودبار و خاور سفیدرود. دارای ۴۳ تن جمعیت است . [۵]
  • گرج آباد دهی است از دهستان سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در ۱۶هزارگزی خاور مراغه و ۶هزارگزی شمال راه ارابه رو مراغه به قره آغاج . هوای آن معتدل و کوهستانی و دارای ۶۰۳ تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه ٔ مردق تأمین میشود. محصول آن غلات ، کشمش ، نخود و بادام است . شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس وجاجیم بافی است . [۶]
  • گرجه پشت دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش رودسر شهرستان لاهیجان ، واقع درهزارگزی جنوب خاوری رودسر. منطقه ای معتدل و مرطوب ودارای ۳۰۸ تن سکنه است . محصول آن برنج ، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . بقعه ای در این ده به نام سیدحسن وجود دارد. [۷]
  • اشتهای گرجی میرزا عبدالله فرزند فریدون گرجی و متخلص به « اشتها » از شاعران قرن ۱۳ هجری قمری است. آقامحمدخان قاجار پدر او را با چندتن دیگر از نجبای گرجستان به ایران آورد و عبدالله صاحب ترجمه بسال ۱۲۴۵ (ق) در اصفهان تولد یافت. ابتدا « سرگشته » تخلص می کرد ولی بعدها تخلص خود را به « اشتها » تغییر داد. وی در سال ۱۲۸۹ وفات یافت.
  • برهمن گرجی سربدال بیگ متخلص به برهمن از شاعران دوره موسوم به صفوی (۱۰۷۷-۱۱۰۵)
  • سروش گرجی (مرتضی قلی بیگ) ، از شاعران دوره موسوم به صفوی است و شهنامه عباسی در فتوحات شاه عباس ثانی از اوست

منابع

  1. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳).
  2. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
  3. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۶).
  4. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
  5. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۲).
  6. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۴).
  7. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۲).
  8. میرمجمدی ، جغرافیای تاریخی فریدن .
  9. میرمجمدی ، جغرافیای تاریخی فریدن .

جستارهای وابسته