بنی‌قریظه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
E235 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
E235 (بحث | مشارکت‌ها)
حذف نظر شخصی
خط ۲۹: خط ۲۹:


داستان يهوديان بنی قريظه مربوط به سال پنجم هجری است و باید در متن تاریخی و چهارچوب زمانی خودش نگریسته شود. بدون آشنايی با تغییراتی که محمد و آئین جدیدش در تنظيم رابطه و مناسبات اعراب قبیله نشین پدید آورد، بدون اشراف به خُلق و خوی اعراب، بدون توجه به گفتمان غالب عصر جاهلی، بی اعنتا به عهد و پیمان هایی که مرسوم آن روزگار بود، بدون آگاهی از روال داستان سرایی اعراب که سعی می‌شده شنونده را مرعوب کنند یا داستان را بسیار مهم جلوه دهند <ref>سید جعفر شهیدی، ''تاریخ تحلیلی اسلام تا پایان امویان''، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، صفحه ۸۹</ref>و، بدون اطلاع از ویژگی‌های دو قبيله اوس و خزرج و رقابت‌های پنهان و آشکارشان با همديگر و بسیار مسائل دیگر، نمی‌توان به طور حتم در مورد ماجرای بنی قریظه تنها به چند وقایع نویس که وقایع گوناگونی از این سرگذشت را به ثبت رسانده اند تکيه نمود، بلکه باید در تمامی ابعاد این مسئله را بررسی کرد.
داستان يهوديان بنی قريظه مربوط به سال پنجم هجری است و باید در متن تاریخی و چهارچوب زمانی خودش نگریسته شود. بدون آشنايی با تغییراتی که محمد و آئین جدیدش در تنظيم رابطه و مناسبات اعراب قبیله نشین پدید آورد، بدون اشراف به خُلق و خوی اعراب، بدون توجه به گفتمان غالب عصر جاهلی، بی اعنتا به عهد و پیمان هایی که مرسوم آن روزگار بود، بدون آگاهی از روال داستان سرایی اعراب که سعی می‌شده شنونده را مرعوب کنند یا داستان را بسیار مهم جلوه دهند <ref>سید جعفر شهیدی، ''تاریخ تحلیلی اسلام تا پایان امویان''، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، صفحه ۸۹</ref>و، بدون اطلاع از ویژگی‌های دو قبيله اوس و خزرج و رقابت‌های پنهان و آشکارشان با همديگر و بسیار مسائل دیگر، نمی‌توان به طور حتم در مورد ماجرای بنی قریظه تنها به چند وقایع نویس که وقایع گوناگونی از این سرگذشت را به ثبت رسانده اند تکيه نمود، بلکه باید در تمامی ابعاد این مسئله را بررسی کرد.

البته با توجه به اشاره سوره احزاب در قرآن، چنین واقعه ای رخ داده و نمی‌توان اصل ماجرا را دروغ و شایعه پنداشت. اما، [[نقد روایات ابن اسحاق و واقدی از سرانجام بنی‌قریظه]] می تواند بسیار مفید واقع شود.


فاصله تاریخی میان راویان و واقعه بنی قریظه نیز اهمیت دارد. قديمی ترين سندی که به حادثه بنی قريظه اشاره کرده، سيره ابن اسحاق است، ابن اسحاق (محمد بن اسحاق بن يسار) ۱۴۵ سال پس از واقعه از دنيا رفته و محمد بن جرير طبری هم که روايت ابن اسحاق را بی کم و کاست نقل کرده، حدود ۱۵۰ سال پس از وی آمده است.<ref>سید جعفر شهیدی، ''تاریخ تحلیلی اسلام تا پایان امویان''، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، صفحه ۹۰</ref>
فاصله تاریخی میان راویان و واقعه بنی قریظه نیز اهمیت دارد. قديمی ترين سندی که به حادثه بنی قريظه اشاره کرده، سيره ابن اسحاق است، ابن اسحاق (محمد بن اسحاق بن يسار) ۱۴۵ سال پس از واقعه از دنيا رفته و محمد بن جرير طبری هم که روايت ابن اسحاق را بی کم و کاست نقل کرده، حدود ۱۵۰ سال پس از وی آمده است.<ref>سید جعفر شهیدی، ''تاریخ تحلیلی اسلام تا پایان امویان''، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، صفحه ۹۰</ref>

نسخهٔ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۳۹

نقاشی از قرن هفتم که واقعه بنی قُریْظه را به تصویر کشیده است

بنی قُریْظه طایفه‌ای یهودی بودند که تا قرن هفتم میلادی در شمال عربستان در حومهٔ یثرب (مدینه) زندگی می‌کردند. در مورد خاستگاه بنی قُریْظه (همانند بقیه یهودیان مدینه) اطلاعات کافی در دست نیست؛ برخی گفته اند آنها نوادگان قبایل یهودی مهاجر بودند و یا، اعرابی که به یهودیت گرویده و در عین پایبندی به یهودیت، با اعراب ازدواج کرده و از بسیاری از آداب آنها تأثیر پذیرفته بودند.[۱][۲] به نظر می‌آید که قبایل یهودی (که اقلیتی از جمعیت مدینه را تشکیل می‌دادند) در کشاورزی پیشتاز بوده‌اند و در دورانی نیز از نظر سیاسی غالب بوده‌اند، ولی قدرت سیاسی آنها بعدها رو به افول گزارده بود.

حدود صد سال قبل از هجرت محمد از مکه به مدینه بین قبایل مختلف مدینه درگیری درگرفته و به تدریج تمامی اهالی مدینه وارد آن شده بودند. در این میان قبایل یهودی گهگاه در جبهه‌های مخالف هم می‌جنگیدند.[۳]


هجرت محمد از مکه به مدینه و جنگ احزاب

یکی از دلائل دعوت محمد به مدینه رفع اختلافات میان گروه‌های درگیر بود. [۴] وقتی محمد از مکه به مدینه هجرت نمود با تهیه میثاقی بین گروه‌های درگیر صلح ایجاد کرد. این میثاق حقوق و وظایف قبایل مدینه نسبت به یکدیگر را مشخص می‌کرد.

در سال پنجم هجرت، متعاقب جنگ‌های بدر و احد، ابوسفیان به کمک قبایل تبعید شده بنی نضیر و بنی قینقاع[۵]، شهر مدینه را با هدف تخریب جامعه مسلمانان محاصره کرد. [۶] مسلمانان به پیشنهاد سلمان فارسی برای مقابله با مهاجمان، خندقی در شمال و غرب مدینه کنده بودند. در طول دو هفته‌ای که مدینه تحت محاصره بود، لشکر احزاب با بنی قُریْظه که در جنوب مدینه ساکن بودند وارد مذاکره شدند و آنان برخلاف پیمانی که با محمد بسته بودند، جانب دشمنان او را گرفتند..[۷] محمد از این موضوع آشفته شده و برخی از رهبران مسلمانان را برای صحبت با آنها فرستاد که نتیجه آن برایش مضطرب کننده بود.[۱] محمد سعی کرد که از به نتیجه رسیدن مذاکرات بین بنی قُریْظه و احزاب جلوگیری کند. مذاکرات نهایتاً بی نتیجه ماند.[۷] در مورد میزان حمایت بنی قُریْظه از احزاب در هنگام جنگ اختلاف نظر وجود دارد.[۸]

روایت ابن اسحاق و واقدی از داستان بنی قُریْظه

نقاشی مینیاتور از قرن نوزدهم/ قتلعام قبیله بنی قُریْظه/ اثر محمد رفیع موجود در کتابخانه بریتانیا

پس از بازگشت ابوسفیان (قریش و متحدانش) و، ختم جنگ احزاب، محمد بنی قُریْظه را به خیانت در پیمان‌شان متهم کرده و به همین دلیل آنها را محاصره نمود. بنی قُریْظه نهایتاً تسلیم شدند.

برخی از افراد قبیله اوس از محمد خواستند که با بنی قُریْظه با مدارا برخورد کند. در پی این تقاضا، محمد (با توجه به هم پیمانی بنی قُریْظه و اوس)، پیشنهاد کرد که سعد بن معاذ، از سران قبیله اوس، در مورد بنی قُریْظه قضاوت کند؛ پیشنهادی که مورد موافقت اوس و بنی قُریْظه قرار گرفت.

سعد بن معاذ حکم داد [۹]که همهٔ مردان بالغ قبیله کشته شوند، زنان و کودکان را به بردگی گرفته و اموالشان میان مسلمانان تقسیم شود.[۷] محمد این حکم را تأیید کرد. سیره ابن اسحاق به نقل گزارشی می‌پردازد که در آن محمد، حکم مزبور را عین حکم خدا دانسته‌است. بر اساس برخی روایات علی و زبیر با شمشیر سر ۶۰۰ تا ۹۰۰ (در رقم دقیق اختلاف است) تن را جدا کردند.

داستان يهوديان بنی قريظه مربوط به سال پنجم هجری است و باید در متن تاریخی و چهارچوب زمانی خودش نگریسته شود. بدون آشنايی با تغییراتی که محمد و آئین جدیدش در تنظيم رابطه و مناسبات اعراب قبیله نشین پدید آورد، بدون اشراف به خُلق و خوی اعراب، بدون توجه به گفتمان غالب عصر جاهلی، بی اعنتا به عهد و پیمان هایی که مرسوم آن روزگار بود، بدون آگاهی از روال داستان سرایی اعراب که سعی می‌شده شنونده را مرعوب کنند یا داستان را بسیار مهم جلوه دهند [۱۰]و، بدون اطلاع از ویژگی‌های دو قبيله اوس و خزرج و رقابت‌های پنهان و آشکارشان با همديگر و بسیار مسائل دیگر، نمی‌توان به طور حتم در مورد ماجرای بنی قریظه تنها به چند وقایع نویس که وقایع گوناگونی از این سرگذشت را به ثبت رسانده اند تکيه نمود، بلکه باید در تمامی ابعاد این مسئله را بررسی کرد.

فاصله تاریخی میان راویان و واقعه بنی قریظه نیز اهمیت دارد. قديمی ترين سندی که به حادثه بنی قريظه اشاره کرده، سيره ابن اسحاق است، ابن اسحاق (محمد بن اسحاق بن يسار) ۱۴۵ سال پس از واقعه از دنيا رفته و محمد بن جرير طبری هم که روايت ابن اسحاق را بی کم و کاست نقل کرده، حدود ۱۵۰ سال پس از وی آمده است.[۱۱] به همین دلیل در رابطه با این سرگذشت باید در تمامی ابعاد به مسائل نگریست، تا بتوان درکی معقول از آن بدست آورد.

اشاره قرآن به جنگ احزاب و اسارت بنی قریظه

به گفته پطروشفسکی ، آیات 9 تا 25 سوره احزاب ، اشاره روشنی به جنگ احزاب (خندق) شده است . در آیات 26 و 27[۱۲] سوره احزاب هم به شکست و هزیمت و اسارت قبیله بنی قریظه اشاره شده است (گرچه نام این قبیله نیامده است) [۱۳]

گفتار برخی تواریخ

در برخی تواریخ[۱۴] چنین آمده:

قبیله اوس که با بنی قریظه پیمان داشتند به پیغمبر گفتند: بنی قُریْظه هم پیمان‌های ما هستند و از کاری که کردند پشیمان شده اند؛ با هم پیمان‌های ما هم مثل هم پیمان‌های خزرج (بنی قَینُقاع) رفتار کن[۱۵]. پیامبر داوری اسیران بنی قریظه را به سعد بن معاذ (رئیس قبیله اوس) واگذار کرد. بنی قُریْظه نیز رضا دادند. در نهایت سعد رأی به این داد که مردان آنان کشته و زنان و فرزندان آنان اسیر گردند.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ Watt, W. Montgomery. "Ḳurayẓa , Banū." Encyclopaedia of Islam, Second Edition.
  2. Schöller, Marco. "Qurayẓa (Banū al-)." Encyclopaedia of the Quran.
  3. William Mongomery Watt in The Cambridge history of Islam, Volume 1, p. 39-40
  4. William Mongomery Watt in The Cambridge history of Islam, Volume 1, p. 41
  5. هنگام ظهور اسلام، سه قبیله یهودی (بنی قینقاع، بنی نضیر، بنی قُریْظه) در مدیته سکونت داشتند و علاوه بر آنان گروه هایی از جمله در خیبر و فدک ( شمال مدینه) می‌زیستند. پیشرفت آئین جدید، کار را به نزاع و درگیری کشید و روابط محمد با یهودیان تیره شد و ادامه کشمکش ها به تبعید یهودیان انجامید.
  6. Watt, W. Montgomery (۱۹۵۶). Muhammad at Medina. Oxford University Press, p. 36, 37, 39
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ Watt, W. Montgomery (New edition 1974),Muhammad: Prophet and Statesman, Oxford University Press, p. 170-172
  8. مقایسه کنید:
    • Schöller, Marco. "Qurayẓa (Banū al-)." Encyclopaedia of the Qurʾān.
    • William Mongomery Watt in The Cambridge history of Islam, Volume 1, p. 49
    • Stillman, Norman, The Jews of Arab Lands: A History and Source Book., p. 15, 1979
  9. دایره المعارف مصاحب (غزوه‌ی بنی قُریْظه)
  10. سید جعفر شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام تا پایان امویان، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، صفحه ۸۹
  11. سید جعفر شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام تا پایان امویان، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، صفحه ۹۰
  12. وَأَنزَلَ الَّذِينَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن صَيَاصِيهِمْ وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقًا ﴿26﴾ وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِيَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضًا لَّمْ تَطَؤُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرًا ﴿27﴾
  13. اسلام در ایران ، نوشته ایلیاپاولویچ پطروشفسکی ، ترجمه کریم کشاورز ، انتشارات پیام،صفحه 121
  14. نوشته ابن اسحاق، و نقل عین آن در تاریخ طبری
  15. پیامبر آن دسته از اسیران یهود را به عبدالله ابن ابی که هم پیمان آنان بود بخشید