روانشناسی صنعتی و سازمانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
در این رشته بیش از دو واحد کارآموزی و چهار واحد پایان نامه، در نظر گرفته شده است، که به نظر می رسد، البته، پاسخگوی نیاز دانشجویان برای آشنایی با محیط های سازمانی و انجام پژوهش عینی نبوده است و متاسفانه مشاهده می شود برخی از اساتید هم کمترین نقش را در یاری رسانی و تعامل موثر با دانشجویان در این زمینه ها دارند و در پایان همه چیز با یک گزارش کارآموزی و یک نمره در کارنامه تمام می شود!! و البته نمره بسیار مهمتر است!!!''']http://siop64.blogfa.com |
در این رشته بیش از دو واحد کارآموزی و چهار واحد پایان نامه، در نظر گرفته شده است، که به نظر می رسد، البته، پاسخگوی نیاز دانشجویان برای آشنایی با محیط های سازمانی و انجام پژوهش عینی نبوده است و متاسفانه مشاهده می شود برخی از اساتید هم کمترین نقش را در یاری رسانی و تعامل موثر با دانشجویان در این زمینه ها دارند و در پایان همه چیز با یک گزارش کارآموزی و یک نمره در کارنامه تمام می شود!! و البته نمره بسیار مهمتر است!!!''']http://siop64.blogfa.com |
||
ميزان آشنايي مديران ايراني بادانش روان شناسي صنعتي وسازماني |
|||
اثرات مثبت بكارگيري دانش روان شناسي صنعتي وسازماني درارتقاء رضايت ايمني وكارايي پرسنل بركسي پوشيده نمي باشد مطالعه اي كه در سال 1387 توسط سه محقق روان شناسي صنعتي وسازماني به نامهاي دكترعلي مهداد حميدرضا موسويون ومهردادرضا پورانجام شد نشان داد تنها چهاردرصد از مديران جامعه صنعتي ايران كه از بيش از 100 كارخانه انتخاب شده اند اين دانش را مي شناسند وتنها نيمي از آنها ازروان شناسان صنعتي وسازماني بهره مي برند بزرگترين مشكل در توسعه اين رشته را مي توان موارد زير دانست : |
|||
نبود آزمايشگاههاي تخصصي جهت توليدعلم وبومي سازي آن |
|||
نبود تحقيقات ملي درحوزه روابط كار |
|||
نبود متخصصان جوان ومرتبط با رشته (متاسفانه بسياري از فارغ التحصيلان روان شناسي عمومي خودرا روان شناس صنعتي معرفي مي كنند ) |
|||
توسعه كمي سريع رشته دربسياري ازدانشگاهها |
|||
نبود محيط هاي كارآموزي جهت دانشجويان |
|||
عدم تبليع ومعرفي نظام مند رشته |
|||
قديمي بودن برخي كتابهاي مورد تدريس |
|||
عدم اتفاق نظراساتيد بزرگ اين رشته |
|||
به همين دليل بسياري از فارغ التحصيلان اين رشته متاسفانه درايران بيكار مي باشند |
|||
اين در حالي است كه به نقل از پرفسوراسپكتور دانش روان شناسي صنعتي وسازماني پركاربرترين رشته علوم انساني است و97 درصدازفارغ التحصيلان رشته بكار مشغول مي شوند. به اميدتوسعه روان شناسي صنعتي وسازماني كه شانه اي است برزلف پريشان سازمانها |
نسخهٔ ۶ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۲۶
این مقاله به هیچ منبع و مرجعی استناد نمیکند. |
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
یکی از شاخههای جدید علم ومعرفت که مساله نیروی انسانی ودیگر جنبههای مربوط دنیای کار را در کانون توجه خود دارد،روان شناسی صنعتی وسازمانی است. این شاخه از دانش مطالعه علمی رابطه میان انسان ودنیای کار را وجهه همت خود قرار داده است. در واقع ،کاربرد و بسط وگسترش اصول روانشناسی است به مسایلی که انسان در تجارت و صناعت با آنها دست به گریبان است. از آنجا که شاخه روانشناسی صنعتی و سازمانی یکی از شاخههای کاربردی و فعال رشته مهم روانشناسی است و همچنین کشور نیز در آستانه توسعه اقتصادی و صنعتی است لذا استفاده از خدمات مشاوره روانشناسی صنعتی و سازمانی یکی از ضروریات دنیای تولید و کار است و بدون این گونه خدمات تولید با کیفیت در دنیای پر رقابت فعلی با مشکل روبروست. خدمات مشاورهای با حل و فصل مشکلات کارکنان در ابعاد مختلف میتواند تخصص، انرژی و توان کارکنان را در اختیار اهداف و ماموریت سازمان قرار دهد. آثار عملی خدمات مذکور در سازمان ها بسیار زیاد است که از آن جمله میتوان : بهبود رضایت کارکنان، پیشگیری از فرسودگی منابع انسانی، کمک به توسعه منابع انسانی، معنادار کردن سازمان غیر رسمی، فراهم کردن بستر لازم برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک برای روان سازمان، بالابردن انگیزه کارکنان، تقویت فرهنگ استفاده از خدمات مشاوره ای، جلوگیری از پیری زودرس سازمان و هماهنگی بین خانه و کارخانه را نام برد که همگی این آثار صرف نظر از صرفه جویی در سرمایه گذاری جدید برای نیروی انسانی موجب تحقق رسالت توجه به کرامت انسانی در سازمان ها میشود و بهره وری و سلامت و شادابی را در کارکنان و سازمان تا حدود زیادی تضمین میکند. روانشناسان صنعتی وسازمانی میتوانند در زمینههایی از قبیل: کارمندیابی، گزینش، کارگماری و طبقه بندی کارکنان ، برنامه ریزی و آموزش نیروی انسانی، ارزشیابی شغل و عملکرد شغلی ،کاهش سوانح و افزایش ایمنی، بهبود شرایط محیط کار، افزایش انگیزه و روحیه کار، افزایش دلبستگی ، خشنودی شغلی و تعهد سازمانی، کاهش فشار روانی شغلی، بهبود ارتباطات، ، ایجاد تغییرات مناسب، مشاوره شغلی و حرفه ای، افزایش بهداشت روانی، روابط فرهنگی و هماهنگی میان انسان و ماشین نقش موثر و کارساز داشته باشند. به این شاخه از روانشناسی گاه روانشناسی کار و روانشناسی شغلی هم گفته میشود.این رشته را در آمریکا تحت عنوان industrial and organizational psychology و در اروپا تحت عنوان work psychology میشناسند. [رشته ای جدید و مشکل آموزش
جوان بودن این رشته و جوان بودن دانش، دانش آموختگان در این رشته تحصیلی ( مخصوصا در دوره کارشناسی ارشد ) سبب شده که سازمان ها و صنایع در استخدام این نیروی کار کارآمد غفلت کنند و کمتر با این رشته آشنایی داشته باشند. البته این انتظار از دانشگاه و اساتید می رود که با مشارکت دادن دانش جویان و ارتباط با صنعت وسازمان ها زمینه را برای آشنایی هم دانشگاه و هم صنعت با چنین رشته ای که هم برای دانشگاه و هم برای سازمان ها مفید فایده خواهد بود، فراهم کنند، که متاسفانه ارتباط بسیار ضعیفی مشاهده می شود و دانشجویان بسیار اندکی پس از پایان دوران تحصیل وارد بازار کار می شوند و عملا پس از چهار سال یا شش سال هیچ ارتباط اثر بخشی با هیچ سازمانی نداشته اند و اما از طرفی هم سازمان ها نیز نیازی مبرم به چنین دانش هایی دارند.
شاید ریشه چنین مشکلاتی را بتوان در نداشتن پیشرو و یا نبود متولیانی برای آغاز این حرکت دانست، که البته جای تعجب هم نیست که در بسیاری از جنبه های دیگر دانش در کشور نیز مشاهده می گردد و روز به روز نیز از تعداد چنین پیشگامان تاثیر گذار کاسته می شود. از طرفی مشکلاتی نیز در شیوه های آموزش این رشته وجود دارد، که یکی از مهم ترین آنها را می توان عدم آموزش کاربردی مفاهیم درسی در دانشگاه دانست.
یکی از رشته های کاربردی در خارج از ایران می باشد، اما در آموزش این رشته نیز همانند بسیاری از رشته های دانشگاهی کمتر به کاربرد مفاهیم پرداخته می شود؛ که این خود یکی از نواقص آموزشی چنین رشته هایی است که نیاز به پرورش مهارت های عملی افراد دارد و نه یادگیری صرف مطالب نظری، همانند سایر گرایشات رشته روانشناسی؛
روانشناسی موفق خواهد بود که مهارت های عملی برقراری ارتباط با افراد و همدلی با آنها را به خوبی آموخته باشد و نه اینکه صرفا نظریات شخصیت را خوب بداند.
در این رشته بیش از دو واحد کارآموزی و چهار واحد پایان نامه، در نظر گرفته شده است، که به نظر می رسد، البته، پاسخگوی نیاز دانشجویان برای آشنایی با محیط های سازمانی و انجام پژوهش عینی نبوده است و متاسفانه مشاهده می شود برخی از اساتید هم کمترین نقش را در یاری رسانی و تعامل موثر با دانشجویان در این زمینه ها دارند و در پایان همه چیز با یک گزارش کارآموزی و یک نمره در کارنامه تمام می شود!! و البته نمره بسیار مهمتر است!!!]http://siop64.blogfa.com
ميزان آشنايي مديران ايراني بادانش روان شناسي صنعتي وسازماني
اثرات مثبت بكارگيري دانش روان شناسي صنعتي وسازماني درارتقاء رضايت ايمني وكارايي پرسنل بركسي پوشيده نمي باشد مطالعه اي كه در سال 1387 توسط سه محقق روان شناسي صنعتي وسازماني به نامهاي دكترعلي مهداد حميدرضا موسويون ومهردادرضا پورانجام شد نشان داد تنها چهاردرصد از مديران جامعه صنعتي ايران كه از بيش از 100 كارخانه انتخاب شده اند اين دانش را مي شناسند وتنها نيمي از آنها ازروان شناسان صنعتي وسازماني بهره مي برند بزرگترين مشكل در توسعه اين رشته را مي توان موارد زير دانست : نبود آزمايشگاههاي تخصصي جهت توليدعلم وبومي سازي آن نبود تحقيقات ملي درحوزه روابط كار نبود متخصصان جوان ومرتبط با رشته (متاسفانه بسياري از فارغ التحصيلان روان شناسي عمومي خودرا روان شناس صنعتي معرفي مي كنند ) توسعه كمي سريع رشته دربسياري ازدانشگاهها نبود محيط هاي كارآموزي جهت دانشجويان عدم تبليع ومعرفي نظام مند رشته قديمي بودن برخي كتابهاي مورد تدريس عدم اتفاق نظراساتيد بزرگ اين رشته به همين دليل بسياري از فارغ التحصيلان اين رشته متاسفانه درايران بيكار مي باشند اين در حالي است كه به نقل از پرفسوراسپكتور دانش روان شناسي صنعتي وسازماني پركاربرترين رشته علوم انساني است و97 درصدازفارغ التحصيلان رشته بكار مشغول مي شوند. به اميدتوسعه روان شناسي صنعتي وسازماني كه شانه اي است برزلف پريشان سازمانها