کاظم سامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏وزارت: ابرابزار
خط ۸۱: خط ۸۱:
=== وزارت ===
=== وزارت ===
با پیروزی انقلاب، سامی به عنوان وزیر بهداری در کابینه [[مهندس بازرگان]] منصوب شد.
با پیروزی انقلاب، سامی به عنوان وزیر بهداری در کابینه [[مهندس بازرگان]] منصوب شد.

دکتر سامی اولین وزیر بهداری بعد از انقلاب بود که ضمن قبول این پست، مسئولیت حدود ۳۰ واحد درمانی دیگر را به عهده گرفت و ضمن ادغام واحدهای مشابه و کاهش بوروکراسی و حذف مخارج زائد، منشأ خدمات ارزنده‌ای گردید. بیست و سوم تیر ماه سال ۱۳۵۸ (پنج ماه پس از انقلاب) دکتر سامی وزیر بهداری دولت انقلاب (حکومت موقت مهدی بازرگان) طرح «طب ملی» را در اجتماع مدیران بهداری‌های سراسر کشور که در شهر مشهد برگزار شده بود اعلام داشت که به موجب آن هزینه دکتر، دارو و درمان همه ایرانیان از سوی دولت تأمین و تأسیس بیمارستان غیردولتی غیرقانونی می‌شد. این طرح، مراجعه داوطلبانه مردم به مطب خصوصی پزشکان را در ساعات غیر اداری منع نمی‌کرد. در مقدمه طرح آمده بود که '''تندرستی و درمان رایگان حق مردم است'''. قبل از استعفای دولت موقت در ۱۴ آبان ۱۳۵۸ چندین بار استعفای خود را به خاطر نارسایی‌ها و کمبودها و دخالت‌های بی‌مورد، تقدیم مهندس بازرگان کرده بود، اما نهایتاً چند روز زودتر از ۱۴ آبان استعفا داد ومورد پذیرش دولت [[مهدی بازرگان|بازرگان]] قرار گرفت.
دکتر سامی اولین وزیر بهداری بعد از انقلاب بود که ضمن قبول این پست، مسئولیت حدود ۳۰ واحد درمانی دیگر را به عهده گرفت و ضمن ادغام واحدهای مشابه و کاهش بوروکراسی و حذف مخارج زائد، منشأ خدمات ارزنده‌ای گردید. بیست و سوم تیر ماه سال ۱۳۵۸ (پنج ماه پس از انقلاب) دکتر سامی وزیر بهداری دولت انقلاب (حکومت موقت مهدی بازرگان) طرح «طب ملی» را در اجتماع مدیران بهداری‌های سراسر کشور که در شهر مشهد برگزار شده بود اعلام داشت که به موجب آن هزینه دکتر، دارو و درمان همه ایرانیان از سوی دولت تأمین و تأسیس بیمارستان غیردولتی غیرقانونی می‌شد. این طرح، مراجعه داوطلبانه مردم به مطب خصوصی پزشکان را در ساعات غیر اداری منع نمی‌کرد. در مقدمه طرح آمده بود که '''تندرستی و درمان رایگان حق مردم است'''.

سامی از مخالفان بیمارستان‌های خصوصی بود و در دوران وزارت خود با طرح طب ملی در تلاش بود تا نهادهای درمانی را از سایر ارگان‌ها و نهادها گرفته و به وزارت بهداری و بهزیستی اضافه کند؛ که از این جمله م یتوان به ادغام کلیه واحدهای درمانی سازمان خدمات اجتماعی، سازمان شیرو خورشید، انتقال خود و حتی اموزشگاه های این نهادها اشاره کرد.<ref>http://issar.tums.ac.ir/wp-content/uploads/2020/01/sami.pdf</ref>

قبل از استعفای دولت موقت در ۱۴ آبان ۱۳۵۸ چندین بار استعفای خود را به خاطر نارسایی‌ها و کمبودها و دخالت‌های بی‌مورد، تقدیم مهندس بازرگان کرده بود، اما نهایتاً چند روز زودتر از ۱۴ آبان استعفا داد ومورد پذیرش دولت [[مهدی بازرگان|بازرگان]] قرار گرفت.<ref>این طرح، مراجعه داوطلبانه مردم به مطب خصوصی پزشکان را در ساعات غیر اداری منع نمی‌کرد. در مقدمه طرح آمده بود که '''تندرستی و درمان رایگان حق مردم است'''</ref>


=== نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری و نامزدی در انتخابات مجلس ===
=== نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری و نامزدی در انتخابات مجلس ===

نسخهٔ ‏۲۲ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۱

کاظم سامی
وزیر بهداشت ایران
دوره مسئولیت
۱۳۵۷ – ۱۴ آبان ۱۳۵۸
نخست‌وزیرمهدی بازرگان
پس ازمنوچهر رزم‌آرا (حکومت پهلوی)
پیش ازموسی زرگر
نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی
حوزه انتخاباتیتهران
رهبر جنبش انقلابی مردم ایران (جاما)
دوره مسئولیت
۱۳۴۲ – ۱۳۶۷
اطلاعات شخصی
زاده
کاظم سامی کرمانی

۶ شهریور ۱۳۱۳
مشهد
درگذشته۴ آذر ۱۳۶۷ (۵۴ سال)
تهران
ملیت ایران
حزب سیاسیجنبش انقلابی مردم ایران (جاما)
همسر(ان)سونا امیدی (۱۳۴۹–۱۳۶۷)
فرزندانساناز و سمیرا
محل تحصیلدانشگاه تهران
پیشهسیاستمدار

کاظم سامی کرمانی (زاده ۶ شهریور ۱۳۱۳[۱] در مشهد – درگذشته ۴ آذر ۱۳۶۷ در تهران) اولین وزیر بهداشت پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و رهبر جنبش انقلابی مردم ایران (جاما) از زمان تأسیس در ۱۳۴۲ تا هنگام کشته‌شدنش در ۱۳۶۷ بود.

ابتدای زندگی

کاظم سامی کرمانی در سال ۱۳۱۴ در شهر مشهد به دنیا آمد. پدر وی (غلامرضا) و مادرش (عصمت) نام داشتند که اهل کرمان بودند ولی جاذبه مذهبی مشهد آن‌ها را به سوی خود کشیده بود. هجوم نیروهای روس به مشهد و سختی زندگی در آن روزها که موجب می‌شد وی در سنین پایین مجبور به کسب درآمد برای گذران زندگی شود، عشق به میهن و آرمان خواهی و مبارزه علیه استبداد را در او زنده کرد. در دوران دبیرستان با مبارزات ملی شدن صنعت نفت آشنا شده و در این راه عزم به مبارزه نمود.

تحصیلات

وی تحصیلات خود را در رشته پزشکی در دانشگاه مشهد شروع ولی بنا به دلایلی تقاضای انتقال به دانشگاه تهران را نمود و سرانجام موفق به اخذ مدرک دکترای تخصصی روانپزشکی گردید.

زندگی خصوصی

وی در سال ۱۳۴۹ ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو دختر به نام‌های ساناز و سمیرا بود.

فعالیتهای سیاسی، اجتماعی

فعالیت‌های بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ او را فردی بار آورد که همیشه در جهت گردآوری گروه‌ها، احزاب و سازمان‌ها باشد، همیشه منافع ملی را بر منافع گروهی مقدم می‌شمرد و در این راه بزرگ‌ترین حربه او صداقت او بود.

زمانی که به خاطر طولانی شدن فعالیت‌های زیرزمینی، بسیاری از فعالان از میدان خارج شدند و نهضت مقاومت ملی به مرور از میان رفت، او از پا ننشست. هسته‌ای از جوانان و دانشجویان را برای روز مبادا حفظ کرد، به مطالعه واداشت و به جلسات مختلف کشاند و روح مبارزاتی را همچنان داغ نگه داشت.

سامی همواره بدون تظاهر مسئولیت‌های بزرگ را به عهده می‌گرفت. در این جریان ابتدا مشکل‌ترین و بی سروصداترین کارها را بر عهده گرفت که ارتباط و سازماندهی دانشجویان مقیم خارج از کشور بود.

فعالیت‌های مذهبی

سامی در کانون نشر حقایق اسلامی به مدد کوشش‌های استاد شریعتی راهی تقریباً مشابه کوشش‌های دینی بازرگان و طالقانی و همفکرانشان را در تهران پی گرفت.

تلاش برای بروز کردن اصول عقاید، پیراستن اسلام از خرافات و معرفی اسلام اصیل و متکی بر آزادی و عدالت و برادری، در جلسات منظم و هفتگی، تعقیب می‌شد. جلساتی که با پیشنهاد طاهر احمدزاده از زمستان سال ۱۳۲۳ سامانی تازه یافت.

کانون نشر حقایق اسلامی اما در تفاوتی معنادار با انجمن اسلامی دانشجویان آن روز، رویکردی نقادانه به مسائل اقتصادی- اجتماعی کشور داشت. تفسیرهای قرآن و نهج البلاغه استاد محمدتقی شریعتی و نیز طاهر احمدزاده در حقیقت سخنرانی‌هایی بودند که به ویژه جوانان مسلمان را تشویق به شرکت در مسئولیت‌های اجتماعی و مبارزات سیاسی می‌کردند.

فعالیت سیاسی

از همین منظر بود که کاظم سامی، علی شریعتی، نظام‌الدین قهاری، تاج‌الدینی، سرجمعی، برادران حکیمی، ممکن، خطیب، نیک‌نژاد، عرب‌زاده، فضلی‌نژاد، صفویه، هراتی، سرایدارپور، شاکری‌نژاد و بسیاری دیگر از دل کلاس‌ها و جلسات کانون به نهضت خداپرستان سوسیالیست پیوستند. با حضور فعالیت اعضای نهضت در حزب ایران و بعد از آن در جمعیت آزادی مردم ایران فعالیت‌های سیاسی این اعضا در این حزب ادامه یافت.

در دهه چهل دکتر سامی در نخستین کنگره جبهه ملی ایران به عنوان نماینده انتخاب شده و در این کنگره شرکت می‌کند. او از اعضای فعال در حزب مردم ایران و جبهه ملی بود.

جناح رادیکال حزب مردم ایران در نخستین کنگره این حزب در خرداد ماه ۱۳۴۲ طرح مبارزه قهرآمیز با رژیم و تغییر مشی جبهه ملی را توسط کاظم‌سامی و حبیب‌الله پیمان مطرح می‌کنند که با مخالفت اکثریت روبه‌رو می‌شود و در نخستین کنگره حزب مردم ایران مورد قبول قرار نمی‌گیرد و لذا کار مخفی این گروه برای پایه‌گذاری جنبش انقلابی مردم ایران (جاما) آغاز می‌شود.

جاما در سال ۱۳۴۲ تأسیس و به جذب نیرو و گسترش فعالیت‌ها می‌پردازد و به زودی اکثر جوانان حزب مردم ایران و بعضی دیگر از فعالان وابسته به جبهه ملی ایران در تهران و چند شهرستان جذب آن شده و با هدف براندازی نظام سلطنتی فعالیت می‌کنند.

فعالیت این گروه پیش از آغاز عملیات‌های نظامی و در همان مراحل ابتدایی توسط ساواک کشف و اعضای جاما دستگیر می‌شود.

وزارت

با پیروزی انقلاب، سامی به عنوان وزیر بهداری در کابینه مهندس بازرگان منصوب شد.

دکتر سامی اولین وزیر بهداری بعد از انقلاب بود که ضمن قبول این پست، مسئولیت حدود ۳۰ واحد درمانی دیگر را به عهده گرفت و ضمن ادغام واحدهای مشابه و کاهش بوروکراسی و حذف مخارج زائد، منشأ خدمات ارزنده‌ای گردید. بیست و سوم تیر ماه سال ۱۳۵۸ (پنج ماه پس از انقلاب) دکتر سامی وزیر بهداری دولت انقلاب (حکومت موقت مهدی بازرگان) طرح «طب ملی» را در اجتماع مدیران بهداری‌های سراسر کشور که در شهر مشهد برگزار شده بود اعلام داشت که به موجب آن هزینه دکتر، دارو و درمان همه ایرانیان از سوی دولت تأمین و تأسیس بیمارستان غیردولتی غیرقانونی می‌شد. این طرح، مراجعه داوطلبانه مردم به مطب خصوصی پزشکان را در ساعات غیر اداری منع نمی‌کرد. در مقدمه طرح آمده بود که تندرستی و درمان رایگان حق مردم است.

سامی از مخالفان بیمارستان‌های خصوصی بود و در دوران وزارت خود با طرح طب ملی در تلاش بود تا نهادهای درمانی را از سایر ارگان‌ها و نهادها گرفته و به وزارت بهداری و بهزیستی اضافه کند؛ که از این جمله م یتوان به ادغام کلیه واحدهای درمانی سازمان خدمات اجتماعی، سازمان شیرو خورشید، انتقال خود و حتی اموزشگاه های این نهادها اشاره کرد.[۲]

قبل از استعفای دولت موقت در ۱۴ آبان ۱۳۵۸ چندین بار استعفای خود را به خاطر نارسایی‌ها و کمبودها و دخالت‌های بی‌مورد، تقدیم مهندس بازرگان کرده بود، اما نهایتاً چند روز زودتر از ۱۴ آبان استعفا داد ومورد پذیرش دولت بازرگان قرار گرفت.[۳]

نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری و نامزدی در انتخابات مجلس

کاظم سامی در ۵ بهمن ۱۳۵۸ در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران نامزد شد و با کسب ۸۹۲۷۰ رأی از مجموع ۱۴٬۱۴۶٬۶۲۰ رأی ریخته شده به صندوق‌ها با دستیابی به نتیجه‌ای ضعیف در رتبه ششم قرار گرفت.

پس از آن در ۲۴ اسفند سال ۱۳۵۸ وارد کارزار انتخابات اولین دوره مجلس شورای ملی شد و با کسب آرای مورد نیاز توانست به عنوان نماینده مردم تهران وارد مجلس شود. پس از اتمام دوره دوره نخست مجلس شورای اسلامی او تا پایان عمر هیچ مسئولیت سیاسی نداشت. در انتخابات دوره نخست مجلس شورای اسلامی کاظم سامی از سوی فهرست حداقل چهار گروه گوناگون در تهران حمایت می‌شد که عبارت بودند از: «دفتر همکاری مردم با رئیس‌جمهور»، «جاما»، «جنبش مسلمانان مبارز» و «حزب توده».

مرگ

ساعت ۱۱:۳۰ چهارشنبه ۲ آذر ماه ۱۳۶۷ شخصی که خود را غلام همتی معرفی می‌کرد، در واپسین ساعات کار طبابت دکتر کاظم سامی وارد مطب وی شده در فاصله کوتاهی، با شنیدن فریادهای دکتر سامی، همسرش سراسیمه از طبقه بالا (منزل) به طبقه پایین (مطب) مراجعه کرده و آن مرد را دشنه به‌دست و خون‌آلود در کنار فرق شکافته و پیکر غرق به خون دکتر مشاهده می‌کند. سامی دو روز بعد با وجود تلاش تمامی تیم جراحی و پزشکان در ساعت ۲۱:۳۰ روز جمعه ۴ آذر ماه ۱۳۶۷ درگذشت.[۴] سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور، وزیر کشور وقت جمهوری اسلامی سه هفته پس از قتل کاظم سامی اعلام کرد محمود جلیلیان قاتل وی در حمامی در اهواز خودکشی کرده‌است.[۵]

اکبر هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات ۱۳۶۷ خود می‌نویسد:

محمود جلیلیان متولد ۱۳۱۶ در کرمانشاه که گفته شد کارمند سازمان هلال‌احمر بوده و هنگام تصدی دکتر سامی در آن سازمان با وی درگیری داشت، قاتل دکتر کاظم سامی بود. او توسط حفاظت و اطلاعات شهربانی جمهوری اسلامی شناسایی شد، اما پیش از دستگیری در مورخه ۱۳ آذر ۱۳۶۷ در یکی از گرمابه‌های شهر اهواز، خود را از لوله دوش نمره حمام حلق آویز کرد. در داخل نمره حمام، یک سرنگ خالی نیز مشاهده شد.

از سویی دیگر فرج سرکوهی در مقاله‌ای آورده‌است:

«در همان روزگار شایع شد که آیت الله منتظری، که هنوز در بافت قدرت اما منتقد حاکمیت بود، بر آن است تا با حمایت از نامزدی کاظم سامی در برابر اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری، تحولاتی سیاسی را زمینه‌ساز شود و بنابر همین شایعات، رقیب، که از محبوبیت دکتر سامی و نفوذ آیت‌الله منتظری در جامعه آگاه و نگران بود، با قتل بدون محاکمه کاظم سامی او را از سر راه خود برداشته است. هر چند این شایعه قویا تکذیب شده بود.»[۶]

جستارهای وابسته

منابع

  1. http://www.habilian.ir/17000/table1_list.php?goto=266
  2. http://issar.tums.ac.ir/wp-content/uploads/2020/01/sami.pdf
  3. این طرح، مراجعه داوطلبانه مردم به مطب خصوصی پزشکان را در ساعات غیر اداری منع نمی‌کرد. در مقدمه طرح آمده بود که تندرستی و درمان رایگان حق مردم است
  4. یادنامه کاظم سامی، انتشارات چاپخش، فروردین ۱۳۷۰
  5. خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۲۵ آذر ۱۳۶۷، مصاحبه مطبوعاتی سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور، وزیر کشور وقت
  6. فرج سرکوهی (۱۴ دی ۱۳۹۲). «گفته‌های قاتلان از زبان قربانیان، چرایی قتل‌های زنجیره‌ای». بی‌بی‌سی فارسی. دریافت‌شده در ۱۵ دی ۱۳۹۲.