فهرست سوگیریهای شناختی: تفاوت میان نسخهها
←خطاها و سوگیریهای تصمیمسازی، اعتقادی، رفتاری: انتخاب گزینشی یا گلچین کردن |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶۵: | خط ۱۶۵: | ||
|[[گلچینکردن|انتخاب گزینشی یا گلچین کردن]] |
|[[گلچینکردن|انتخاب گزینشی یا گلچین کردن]] |
||
[[:en:Cherry_picking|Cherry picking]] |
[[:en:Cherry_picking|Cherry picking]] |
||
|انتخاب و ارائهی گزینشی اطلاعات و شواهد در جهت تایید آنچه مورد نظر است و در همین حال پنهان کردن یا نادیده گرفتن اطلاعات و |
|انتخاب و ارائهی گزینشی اطلاعات و شواهد در جهت تایید آنچه مورد نظر است و در همین حال پنهان کردن یا نادیده گرفتن اطلاعات و شواهد مخالف. |
||
انتخاب گزینشی اگر ناخواسته انجام شود نوعی «[[سوگیری تأییدی|سوگیری تایید]]» است و چنانچه آگاهانه انجام شود فریبکاری و مغالطه است. ددر تبلیغات، اخبار رسانهها، شبکههای اجتماعی و مناظرهها بسیار با این مسئله روبرو میشویم |
انتخاب گزینشی اگر ناخواسته انجام شود نوعی «[[سوگیری تأییدی|سوگیری تایید]]» است و چنانچه آگاهانه انجام شود فریبکاری و مغالطه است. ددر تبلیغات، اخبار رسانهها، شبکههای اجتماعی و مناظرهها بسیار با این مسئله روبرو میشویم |
||
مثال: شخصی از یک کاندید حمایت میکند او ادعا میکند: کاندیدای مورد حمایت من 10 درصد از درآمدش را خرج فقرا میکند و هر هفته یک روز به محلههای فقیر میرود و رایگان در آنجا کار میکند و به آنها کمک میکند تا کار و شغل پیدا کنند، پس او شخصی انسان دوست و خیر است و مناسب برای رای دادن. اما آنچه او نمیگوید این است : کاندیدای او 10 درصد از درآمدش را خرج همخوابی با روسپیهای فقیر میکند و هفتهای یک روز به محلههای فقیر رفته تا بر کار پخش مواد مخدر که توسط افراد او انجام میشود نظارت کند.<ref>https://www.logicallyfallacious.com/logicalfallacies/Cherry-Picking</ref> |
مثال: شخصی از یک کاندید حمایت میکند او ادعا میکند: کاندیدای مورد حمایت من 10 درصد از درآمدش را خرج فقرا میکند و هر هفته یک روز به محلههای فقیر میرود و رایگان در آنجا کار میکند و به آنها کمک میکند تا کار و شغل پیدا کنند، پس او شخصی انسان دوست و خیر است و مناسب برای رای دادن. اما آنچه او نمیگوید این است : کاندیدای او 10 درصد از درآمدش را خرج همخوابی با روسپیهای فقیر میکند و هفتهای یک روز به محلههای فقیر رفته تا بر کار پخش مواد مخدر که توسط افراد او انجام میشود نظارت کند.<ref>https://www.logicallyfallacious.com/logicalfallacies/Cherry-Picking</ref> |
||
خط ۱۸۰: | خط ۱۷۸: | ||
شواهد B بر خلاف ادعای شخص الف هستند. |
شواهد B بر خلاف ادعای شخص الف هستند. |
||
شخص الف تنها شواهد A را ارائه میکند |
شخص الف تنها شواهد A را ارائه میکند. |
||
|- |
|- |
||
|[[سوگیری مشاهدهگر|سوگیری انتظار مشاهدهگر]] |
|[[سوگیری مشاهدهگر|سوگیری انتظار مشاهدهگر]] |
نسخهٔ ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۳:۵۸
سوگیریهای شناختی، انحرافات و اشتباهات ذهن از قضاوت درست هستند. این سوگیریها یا «اشتباهات ادراکی» اغلب در روانشناسی و اقتصاد رفتاری بررسی میشوند. به بیانی دیگر میتوان گفت که هر گونه اشکال و اشتباه در تصمیمگیری، ارزیابی اطلاعات و به خاطر آوری که به شکل الگوی فکری درآمده باشد را «سوگیری شناختی» یا «اشتباه ادراکی» میگویند.
مطالعات پرفسور «کارن وین» و همکارانش در دانشگاه «ییل» بر کودکان یک، دو و سه ساله نشان داده است که کودک انسان از زمان تولد داری «سوگیری درون گروهی» (ترجیح دادن و حمایت از کسانی که شبیه به ما هستند نسبت به سایرین) است.[۲] کودکان مورد مطالعه علاوه بر اینکه از آنهایی که شبیه به خودشان هستند حمایت میکردند نسبت به آنهایی که شبیه به خودشان نبودند بیزاری داشتند. مطالعات نشان میدهند که اشخاص از کودکی تمایل به تنبیه کسانی که شبیه آنها نیستند دارند. و پرفسور «وین» میگوید برای کودک از بدو تولد دو گروه ما و دیگران وجود دارد.[۳]
پروژه ایمپلیسیت (آزمون تداعی ضمنی) توسط آنتونی گرینوالد از دانشگاه واشینگتن و مهزرین بانجی از دانشگاه هاروارد نشان میدهد که تمام انسانها گرفتار سوگیری هستند و چیزی به نام انسان بدون سوگیری وجود ندارد.[۴] بنابراین شناخت این خطاهای ادراکی، برای پرهیز از آنها ضروری بهنظر میرسد.
خطاها و سوگیریهای تصمیمسازی، اعتقادی، رفتاری
بسیاری از این سوگیریها که در زیر فهرست شدهاند، اعتقادات، تصمیمهای اقتصادی و بازرگانی و رفتارهای اجتماعی انسان را تحت تأثیر قرار داده و منحرف میکنند.
نام | توضیح |
---|---|
اثر ابهام | تمایل برای پرهیز از انتخاب گزینههایی که در آنها نبود اطلاعات باعث میشوند احتمال "نامعلوم" به نظر برسد. به بیان دیگر ترجیح انتخاب یک گزینه بد با احتمال مشخص و معلوم، نسبت به یک گزینه خوب با احتمال ناشناخته و مجهول. تصور کنید که از کار، مزد و محل کار خود ناراضی هستید. پیشنهاد کاری به شما میشود اما شما اطلاعات درستی درباره آن ندارید و شرایط کار جدید تا حدی مبهم است. در چنین مواردی بسیاری ترجیح میدهند که علیرغم شرایط بد فعلی در شغل خود بمانند تا اینکه آن را با فرصتی جدید عوض کنند. در واقع آنها انتخاب بد را بهتر از انتخاب نامعلوم میدانند. یک مثال:
دو جعبه داریم که در هر کدام صد تیله است، در جعبه اول پنجاه تیله مشکی و پنجاه تیله سفید. در جعبه دوم هم 100 تیله که نمیدانید چند تا مشکی و چند تا سفید است. اگر بدون نگاه کردن، از یکی از جعبهها یک تیله در بیاورید و مشکی باشد صد دلار برنده میشوید. کدام جعبه را انتخاب میکنید؟ اغلب مردم جعبه اول را. حالا برای دومین بار میتوانید انتخاب کنید، ولی این بار اگر تیله سفید باشد صد دلار برنده میشوید. حالا کدام جعبه را انتخاب میکنید. اغلب دوباره جعبه اول را انتخاب میکنند. اما انتخاب دوم کاملا غیر منطقی است. چرا که در انتخاب اول شما فرض کردید که جعبه دوم تیله سفید بیشتری دارد! علت خطا این است که وضعیت جعبه دوم کاملا مبهم است و ما به طور غریزی از گزینه مبهم دوری میکنیم. تمایل ذاتی برای دوری از «عدم قطعیت» که «پارادکس السبرگ» نام دارد. [۵] |
لنگر انداختن
Anchoring or focalism |
تمایل انسان به ملاک قرار دادن اولین اطلاعات دریافت شده و سنجش و ارزیابی اطلاعات بعدی با آن. (معمولاً اولین بخش از اطلاعات ملاکی میشوند برای ارزیابی موضوع و ذهن روی آنها گیر میکند).
برای مثال تصور کنید وارد یک پاساژ شده و اولین مغازه چند تیشرت را به قیمت 200 هزار تومان پشت ویترین گذاشته است. از کنار مغازه رد شده و چند مغازه بعد، همان تیشرتها را به قیمت 150 هزار میبینید. احتمالا بلافاصله قضاوت میکنید که این فروشگاه ارزان فروش است. فروشگاه اول ملاک شما برای سنجش قیمت تیشرت شده است. حالا تصور کنید به هنگام ورود به پاساژ همان مغازه اولی قیمت تیشرتها را 100 هزار گذاشته بود، حالا این بار با دیدن قیمت 150 هزار تومانی تیشرتها در مغازهی دوم با خود خواهید گفت این فروشگاه گرانفروش است! [۶] باید توجه داشت که اطلاعات زمانی قابل اتکا و ملاک سنجش هستند که از صحت آنها اطمینان داشته باشم. صرف اینکه اطلاعاتی نخست به رویت ما برسند نباید ملاک سنجش ما شوند. چرا که در این صورت دچار خطای لنگر انداختن میشوید. |
انسانانگاری
Anthropomorphism |
تعبیر انسانگونه از هر گونه مفهوم یا چیزی است که لزوماً خصلت یا شکل انسانی نداشته باشد. به بیان دیگر، نسبت دادن ویژگیهای انسانی به چیزهای غیرانسانی. برای مثال نسبت دادن صفاتی مانند بخشش، توانایی، بزرگواری، عدالت و حتی حیلهگری به پروردگار |
سوگیری توجه
Attentional bias |
این سوگیری عبارت است از تمایل داشتن به توجه به بعضی چیزها و ملاکها در حالیکه بقیهٔ چیزها همزمان نادیده گرفته میشوند. این سوگیری نه تنها برداشت ما را از جهان و پیرامونمان تحت تاثیر قرار میدهد بلکه ارزیابی ذهنی ما را هم تحت تاثیر قرار میدهد. برای مثال کسانی که جنبههای منفی و ناراحت کننده چیزهای را میبینند دچار سوگیری توجه هستند و مستعد بیماری اضطراب. این سوگیری میتواند بر سیستم حافظه هم اثر مخرب بگذارد. اشخاص در هنگام به خاطر سپاری و به یادآوری وقایع فقط به جنبههای خاصی توجه کرده که نتیجه آن ثبت و به یادآوری خاطرات به صورت غلط و ناکامل خواهد بود.[۷] |
سوگیری خودکارسازی
Automation bias |
به تمایل بیش از اندازهٔ افراد به واگذاری تصمیمات خود به سامانههای خودکار گفته میشود. این نوع سوگیری میتواند گاه به بیدقتی در نظارت و تصمیمگیری منجر شود. |
خطای تمرکز بر اطلاعات در دسترس
Availability heuristic |
خطای تمرکز و اعتماد بر اطلاعات در دسترس یا راه حل دم دست یعنی بسنده کردن به مثالها و دلایلی که به سرعت به ذهن شخص میرسند در جهت ارزیابی یک موضوع. به عبارات دیگر اگر شخصی احتمال وقوع یک رویداد یا فراوانی وقوع آن را بر مبنای مثالهایی که به ذهنش میرسد بسنجد دچار «خطای تمرکز بر اطلاعات در دسترس» میشود. باید به خاطر داشته باشید آنچه به ذهن شما میرسد معیاری مناسبی برای سنجش احتمال وقوع رویدادها نیست.
عموماً آنچه بلافاصله به ذهن ما میرسد معیار ما برای تصمیمگیری است. البته این امر یک میانبر ذهنی است که به سرعت عمل ما اضافه میکند؛ اما گاهی نتایج غلط را به همراه دارد. در یکی از اولین آزمایشها، آموس تورسکی و دنیل کانمن از داوطلبان خواستند تا حدس بزنند آیا در زبان انگلیسی کلماتی که با حرف K شروع میشوند بیشترند یا آنهایی که حرف سوم آنها K است. همانطور که پیش بینی میشد چون کلماتی که با K شروع میشوند به راحی به ذهن میرسند پاسخ شرکت کنندگان گزینه اول بود. این درحالیست که تعداد کلماتی که حرف سوم آنها K است دوبرابر بیشتر است.[۸] [۹] |
اعتقادگرایی
Belief bias |
تمایلی است ذهنی که در آن فرد هر استدلال را با توجه به باورپذیری نتایجش قضاوت میکند به جای اینکه قدرت استدلال را بررسی کند. به بیان دیگر اعتقادگرایی باعث میشود فرد در ارزیابی و پذیرش استدلالها فقط به این نکته توجه کند که نتایج هر استدلال چقدر با باورها و اعتقادات شخصی وی همخوانی دارد. |
ثابت ماندن باور و پس زنی | «ثابت ماندن باور» یا «پافشاری بر عقیده» تمایلی ذاتی در انسان است برای حفظ آنچه باور دارد حتی پس از اینکه با شواهدی جدید روبرو شود که بر خلاف آن باور باشد.
شکل بیمار گونهٔ آن «اثر معکوس» یا «پس زنی» Backfire Effect نام دارد. در این حالت اگر اشخاص با شواهدی روبرو شوند که برخلاف باورهایشان است، دربارهٔ درستی باورهایشان مصممتر نیز میشوند. در بحث و گفتگو این سوگیری باعث «مغلطه حفظ پیش فرض» میشود که عبارت است از بیتوجهی به شواهدِ خلاف و اصرار بر مدعا. |
اثر ارابه موسیقی یا همرنگ شدن
Bandwagon Effect |
تمایل ناخودآگاه به هم رای شدن، هم فکر شدن و هم سو شدن با سایرین. به بیان ساده بالا رفتن احتمال پذیرفتن آن چیزهایی که اغلب مردم پذیرفتهاند. نتیجه این «سوگیری ادراکی» پذیرش چیزها بر اساس محبوبیت آنها است و نه بر اساس درستی آنها. تأثیر این سوگیری در منطق به شکل مغلطه «توسل به اکثریت» آشکار میشود. |
سوگیری تأیید (confirmation bias) | سوگیری تأیید یا تعصب تأیید، گرایش به جستجو، تفسیر، ترجیح و به یادآوری اطلاعات به روشی است که باورها یا فرضیههای شخص تأیید شوند. در شکل بیمارگونه آن شخص همواره هر اطلاعاتی را طوری تعبیر میکند که تأییدی بر نظراتش باشد. به عباراتی دیگر ما اطلاعات جدید را طوری فیلتر، دست کاری یا تعبیر میکنیم که نه تنها تهدیدی برای باورهای ما نباشند بلکه تأیید هر چه بیشتر آنها باشند. این خطا بسیار مهلک است چراکه واقعیتها با نادیده گرفتن ما محو نمیشوند. این خطای ادراکی را شاید بتوان ریشه بسیاری از خطاهای دیگر دانست.[۱۰] به قول وارن بافت «آنچه انسان در آن بهترین مهارت را دارد تعبیر اطلاعات جدید به نحوی است که باورهای قبلی کاملا دست نخورده باقی بمانند.»[۱۱] یک مثال: تصور کنید که شما باور دارید اشخاص چپ دست خلاقتر از بقیه هستند. حالا هر وقت شخص چپ دست و خلاقی ببینید آن را تأییدی بر نظر خود میبینید؛ و در همین حال انبوه بیشمار افراد راست دستِ خلاق و یا چپ دستِ غیرخلاق را به راحتی نادیده میگیرید.[۱۲] مثالی دیگر: تصور کنید در حال خواندن مقالهای هستید که در آن از سیاستمداری نقد شده که شما از او بیزارید. این مقاله به خوبی نشان میدهد که چقدر این سیاستمدار شخص بیلیاقت و نادرستی است. بلافاصله آن را برای دوست خود که طرفدار اوست میفرستید تا واقعیت این شخص را برایش روشن کنید. اما برخلاف نظر شما و با کمال تعجب به نظر او این مقاله تأییدی بر درستکاری و مدیریت عالی این سیاستمدار است. چه طور ممکن است هر دو یک مقاله بخوانید اما نتایجی تا این اندازه متفاوت بگیرید؟ کدام یک از شما گرفتار سوگیری تأیید هستید؟ شاید هر دو[۱۳] |
سوگیری سرایت | باور به اینکه صفات یا ویژگیهای بد یا خوب از طریق تماس سرایت پیدا میکنند.
به عبارات دیگر تمایل به پرهیز از تماس با افراد یا اشیائی که نامقدس، یا ناپاک محسوب میشوند به دلیل ترس از سرایت صفات آنها یا ترس از صدمه دیدن. و همچنین تمایل به تماس با اشیاء یا افراد شایسته و مقدس برای گرفتن صفات نیک یا تبرک یا سلامتی از آنها. برای مثال مردم از خوردن نوشیدنی در لیوان صدام حسین یا پوشیدن لباس یک قاتل پرهیز میکنند و یا برعکس تلاش میکند دست خود را به لباس یا بدن افرادی که مقدس میدانند بزنند. «سوگیری سرایت» زیرمجموعه خطای «تفکر وهمی یا خیالی» Magical thinking است. «رولف دوبلی» در کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» میگوید، در یک مهمانی شاهد بوده شخصی از لیوانی نوشیدنی میخورده و وقتی آن شخص متوجه شد که لیوان قبلاً متعلق به صدام حسین بوده هر چه در دهان داشت دوباره به داخل لیوان ریخت.[۱۴] |
سوگیری مهر طلب
Courtesy bias |
تمایل ناخودآگاه به پذیرش باورها و استدلالهایی که باعث رنجش و ناراحتی آنهایی که دوستشان داریم نمیشود |
فروپاشیانگاری Declinism | نوعی سوگیری شناختی است که ذهن گرایش به گذشتهنگری مثبت و آیندهنگری منفی دارد. نتیجه چنین خطایی رسیدن به این باور است که یک جامعه یا نهاد رو به زوال است.
در نتیجهٔ این «اشتباه ادراکی» فرد به غلط تصور میکند که قدیم گل و بلبل بوده و در نتیجه نگاهی فراقزده به گذشته در او شکل میگیرد. در این فرایند ذهنی لحظات سخت و خاطرات بد گذشته در ذهن کمرنگ و دشواریهای زمان حال پر رنگ میشوند.[۱۵] |
اثر دانینگ–کروگر | خطایی ادراکی که در آن اشخاص با کمی یادگیری در یک زمینه دچار توهم تخصص و خبرگی در آن زمینه میشوند.
افراد غیرحرفهای به اشتباه، تواناییشان را بسیار بیش از اندازهٔ واقعی ارزیابی میکنند؛ و بر خلاف آن، افراد حرفهای، گرایش بیشتری به دستکمگرفتن شایستگی خود داشته و به اشتباه تصور میکنند کاری که برای آنها آسان است، برای دیگران نیز آسان خواهد بود.[۱۶] |
خطای توجیه تلاش Effort Justification | ارزش گذاری نادرست برای آنچه با تلاش یا رنج زیاد به دست میآید. انسان ناخودآگاه هر چه بیشتر برای به دست آوردن یا نگهداری چیزی رنج و زحمت بکشد هر چه بیشتر برای آن چیز ارزش قائل خواهد شد.
یکی از دلایل آن این است که مغز انسان از تناقض و عدم توازن بین کار و نتیجهی کار پرهیز میکند، هیچ کسی نمیخواهد برای چیزی کم ارزش، وقت و زحمت زیادی صرف کند. پذیرش اینکه وقت، رنج یا تلاش زیادی برای رسیدن به چیزی کم ارزش صرف شده باشد ذهن را دچار تناقض شدید میکند برای همین ذهن ناخواسته و فریبکارانه ارزشی متناسب با میزان تلاش برای آنچه به دست میآید قائل میشود. این خطا یک شکل آشکار و معمول از خودفریبی است. برای دوری از این خطا باید صرفا نتایج کار خود را بدون در نظر گرفتن هزینه و تلاشی که برایش انجام دادهاید ارزیابی کنید یا از دیگران بخواهید که ارزیابی کنند.[۱۷] برای مثال یک مدیر ممکن است با یک طرح بد به کار خودش ادامه بدهد چون برای رسیدن به این طرح وقت و هزینه بسیار زیادی صرف کرده است. یا در مورد عضویت در کانونها و گروهها میتوان گفت هر چه پذیرفته شدن در آزمون ورودی سختتر باشد اعضای گروه ارزش بیشتری برای عضویت خود در نظر خواهند گرفت.[۱۸] |
سوگیری جمعآوری اطلاعات | تمایل برای کسب اطلاعات حتی وقتی که نمیتواند عمل را تحت تأثیر قرار دهد. همیشه اطلاعات بیشتر لزوماً باعث تصمیم بهتر نخواهند شد.[۱۹] |
همبستگی پنداری
illusory correlation bias |
تمایل به دیدن یا ساختن ارتباط در ذهن بین چیزها (مردم، رویدادها، رفتارها و …) درحالیکه ارتباطی بین آنها نیست. این سوگیری دلیل روانی «مغلطه علت شمردن همبستگی» و «مغلطه علت شمردن مقدم» است.
مثال:
آمار درست است اما نکته اینجاست که معمولاً کسانی شب با کفش میخوابند که مست کردهاند و در نتیجه با کفش خوابیدن و سردرد ممکن است به هم ارتباطی نداشته باشند، و هر دو معلول چیزی دیگر باشند. ۴- بر اساس آمار از سال ۱۹۵۰ تا به امروز میزان گاز دیاکسید کربن اتمسفر بیشتر شده و همچنین مردم جهان چاقتر شدهاند. در نتیجه بالارفتن دیاکسید کربن در هوا باعث چاقی میشود. |
اثر حقیقت واهی | تمایل ناخودآگاه به پذیرش گفتارها و باورهای نادرست درصورتی که بسیار تکرار شوند. از جمله دلایلی که باعث میشود افراد اخبار و تبلیغات رسانهها را باور کنن، همین خطا است. هرچه بیشتر چیزی تکرار شود باورپذیرتر میشود. اثر حقیقت واهی نقشی مهم و اصلی در تبلیغات رسانهها، اخبار و سیاست دارد.[۲۰] باورها و اعتقادات بسیاری از مردم در نتیجه تکرار و «اثر حقیقت واهی» شکل گرفته است. نقل قول بسیار مشهوری میگوید: « یک دروغ بزرگ بگو و بعد مرتب آن را تکرار کن، سرانجام مردم باور خواهند کرد».[۲۱] [۲۲] |
توهم اعتبار نظر | نوعی سوگیری و خطای ادراکی است که در آن شخص توانایی خود را در تعبیر اطلاعات و نتیجهگیری از آنها، بیش از آنچه واقعاً هست تصور میکند.[۲۳] |
توهم کنترل | نوعی سوگیری و خطای ادراکی است که در آن شخص کنترل یا تأثیر خود را بر رویدادها بیشتر از آنچه واقعاً هست تصور میکند. باید توجه داشت که بسیاری از چیزها تحت کنترل ما نیستند اما مردم عموماً متوجه این موضوع نیستند. |
تفکر وهمی یا خیالی | باور به ارتباط یا توانایی برقراری ارتباط بین رویدادها، اشخاص و چیزها با یکدیگر در حالیکه هیچ نشانه یا شواهدی مبنی بر ارتباط وجود ندارد. بویژه باور به اینکه افکار،خواستهها و آرزوهای ما میتوانند تاثیراتی بر جهان مادی بگذارند و مسیر طبیعی رویدادها را تغییر دهند. این نوع باور در میان مردم در سراسر جهان رایج است و حتی در بسیاری از ادیان و آئینها به آن توجه میشود.[۲۴]باورهایی مثل چشم زخم، فوت کردن، آب ریختن پشت مسافر، قربانی کردن برای رفع بلا ، توقف و صبر پس از عطسه، اعداد نحس، گربهی سیاه، به همراه داشتن یک شیئ برای خوش شانسی، گفتن کلمات یا جملاتی برای روشن شدن خودرو یا به کار افتادن سیستمها و بسیاری دیگر میتوانند نشانههای از «تفکر خیالی» باشند. [۲۵]
در روانپزشکی «تفکر وهمی» نوعی «اختلال فکری» محسوب میشود. |
سوگیری داستانگو
Narrative Bias |
تمایل ذاتی در انسان برای درک جهان و پدیدههای آن از طریق ساختن داستان را سوگیری روایتگر (داستانگو) یا مغالطه داستانسرایی میگویند.[۲۶][۲۷] بشر از گذشتههای بسیار دور تا به امروز خود را در برابر جهانی دیده زمخت، بیرحم و از همه مهمتر ناشناخته، از این رو برای درک جهان و پدیدههای آن به ناچار به ساختن داستان پناه برده است. نبود ابزار علم درگذشته راه دیگری برای بشر نگذاشته بود اما امروز از طریق ابزار علم میتوانیم واقعیت جهان را آنچانکه هست ببینیم و نه آنچنانکه دوست داریم با پناه بردن به ساخت داستان. |
اثر شترمرغ | به بیان بسیار ساده یعنی روی برگرداندن از اطلاعت منفی
به عبارت دیگر انکار، نادیده گرفتن یا رویبرگرداندن از اطلاعاتی که تصمیمات یا باورهای ما را به خطر میاندازند. نتیجه این سوگیری نه تنها باعث نادیده گرفتن اطلاعات منفی میشود بلکه ممکن است باعث توقف جستجوی اطلاعات هم شود که در نهایت باعث بالاتر رفتن سطح نادانی در شخص میشود. اثر شتر مرغ باعث میشود افراد از حضور در هر موقعیتی که ممکن است در نظرشان منفی جلوه کند اجتناب کنند. فردی که تحت تاثیر اثر شترمرغ رفتار میکند ترجیح میدهد از هر شرایطی که ممکن است کمی ناراحتی پیش بیاید دوری گزیند. این خطای شناختی سبب میشود فرد اطلاعات ضروری فراوانی را از دست بدهد زیرا ترجیح میدهد با آن اطلاعات منفی کاری نداشته باشد.[۲۸] این سوگیری بهویژه در سرمایهگذاریهای مالی بارز است. جایی که سرمایهگذار به عمد اطلاعات منفی و بازدارنده را نادیده میگیرد و صرفاً به اطلاعات مثبت توجه میکند. «دان گالای» و «اورلی سِید»، استادان دانشکده علوم مالی دانشگاه عبری اورشلیم، در مطالعه رفتار سرمایهگذاران بازار بورس به این نتیحه رسیدند که وقتی بازار در موقعیت بدی قرار دارد، بسیاری از سهامداران از بررسی مداوم اخبار بازار و وضعیت سرمایهشان خودداری میکنند. |
سوگیری بیشاعتمادی
overconfidence effect |
بیش اطمینانی را شاید بتوان «رایجترین و بهطور بالقوه مصیبت بارترین» خطا یا سوگیری شناختی دانست. شخص پس از تنها چند بار موفقیت، ناخودآگاه کاملاً به تواناییهای خود مطمئن میشود. |
الگو پنداری
Apophenia |
دیدن الگو در اطلاعات یا دیدن ارتباط بین رویدادها و چیزها در حالیکه الگو یا ارتباطی وجود ندارد. «پاریدولیا» زیرمجموعه «آپوفینیا» است.[۲۹] |
پاریدولیا | یک سوگیری ذهنی است که در آن فرد، اشیاء، صداها، الگوها و شکلهایی را که میبیند به صورت معنادار تعبیر میکند. از مثالهای معمولی که در این باره زده میشود میتوان به این موارد اشاره کرد: دیدن چهره در ابرها، دیدن چهره در ماه، شنیدن پیامهای ناشناخته وقتی نوار یا صدای ضبطشده بهصورت برعکس پخش میشود و … |
دریافت گزینشی
Selective perception |
وقتی که در فرایند ادراک شخص ناخواسته آن چیزهایی را که دوست دارد میبیند و آنچه دوست ندارد را کنار گذاشته و نادیده میگیرید. علت این خطا این است که ادراک ما شدیداً تحت تأثیر انتظارات ما است. |
انتخاب گزینشی یا گلچین کردن | انتخاب و ارائهی گزینشی اطلاعات و شواهد در جهت تایید آنچه مورد نظر است و در همین حال پنهان کردن یا نادیده گرفتن اطلاعات و شواهد مخالف.
انتخاب گزینشی اگر ناخواسته انجام شود نوعی «سوگیری تایید» است و چنانچه آگاهانه انجام شود فریبکاری و مغالطه است. ددر تبلیغات، اخبار رسانهها، شبکههای اجتماعی و مناظرهها بسیار با این مسئله روبرو میشویم مثال: شخصی از یک کاندید حمایت میکند او ادعا میکند: کاندیدای مورد حمایت من 10 درصد از درآمدش را خرج فقرا میکند و هر هفته یک روز به محلههای فقیر میرود و رایگان در آنجا کار میکند و به آنها کمک میکند تا کار و شغل پیدا کنند، پس او شخصی انسان دوست و خیر است و مناسب برای رای دادن. اما آنچه او نمیگوید این است : کاندیدای او 10 درصد از درآمدش را خرج همخوابی با روسپیهای فقیر میکند و هفتهای یک روز به محلههای فقیر رفته تا بر کار پخش مواد مخدر که توسط افراد او انجام میشود نظارت کند.[۳۰] شکل منطقی این فریبکاری یا مغالطه به این صورت است: شواهد و مدارک A و همینطور B موجود است. شواهد A از ادعای شخص الف پشتیبانی میکنند شواهد B بر خلاف ادعای شخص الف هستند. شخص الف تنها شواهد A را ارائه میکند. |
سوگیری انتظار مشاهدهگر
Observer-expectancy effect |
وقتی که پژوهشگر انتظار مشخصی از نتایج تحقیق یا آزمایش دارد و ناخواسته آزمایش را دستکاری کرده یا دادهها را در جهت انتظار خود تفسیر میکند. |
سوگیری مایوپیا یا کوته بینی
Myopia bias |
تفسیر و بررسی جهان و رویدادها از دریچه نگاه شخصی و با تکیه بر تجربیات، اندوختهها، باورها و فرضیات محدود شخصی.[۳۱] |
سوگیری نتیجهنگر
outcome bias |
ارزیابی درستی یک تصمیم صرفاً براساس نتیجهٔ نهایی آن و نه بر اساس دلایل و فرآیندهای تصمیمگیری. به نوعی در ضمیر ناخودآگاه همه ما هست که اگر تصمیمی بگیریم و نتایج آن تصمیم درست یا به نفع ما باشد پس تصمیم ما درست بوده. باید توجه داشت که بسیاری از تصمیمات بهطور اتفاقی یا با شانس به نتیجه درست میرسند. آنچه درستی یک تصمیم را نشان میدهد صرفاً نتیجه آن نیست. دلایل و فرایند تصمیمگیری باید بررسی شوند. بهطور مثال اگر کسی بتواند برای مدتی بازار بورس یا قیمت دلار را به درستی پیشبینی کند، او لزوماً یک کارشناس اقتصادی نیست باید از او دربارهٔ نحوه و فرایند پیشبینی سؤال کرد چرا که ممکن است کاملاً تصادفی و با شانس پیشبینیهایش درست از کار درآمده باشند.[۳۲] |
سوگیری آکام یا تصمیم بدیهی
Occam’s razor bias |
تصور اینکه واضحترین و بدیهیترین تصمیم، همان تصمیم درست است.[۳۱] |
استدلال هدفمند شده | تمایلی ناخودآگاه در انسان برای استدلال کردن در جهت رسیدن به نتیجه دلخواه.[۳۳]
باید توجه داشت که در بحث، جستجو و پژوهش، درست آن است که استدلالها و شواهد، ما را به اهدافی از قبل تعیین نشده برسانند، نه اینکه از ابتدا اهداف مشخص باشند و برای رسیدن به آنها «استدلالهای هدفمند شده» ارائه شود. از آنجا که در وجود ما تمایل برای یافتن اطلاعات، مستندات و شواهد در جهت تأیید هدفِدلخواه بیشتر از تکذیب آن است، عموم مردم گرفتار این سوگیری هستند.[۳۴][۳۵] |
اثر قالب بندی یا تزئین کردن | تصمیمات ما به جای اینکه صرفاً تحت تأثیر شواهد و مدارک باشند، تحت تأثیر نحوه ارائه اطلاعات و شواهد نیز هستند. (مهم نیست چه گفته میشود مهم این است که چگونه گفته میشود). در واقع مهم است که با چه قالب یا تزئینی اطلاعات ارائه شوند. بازاریابها، فروشندگان و سیاستمداران از تأثیر «سوگیری قالببندی» در جهت منافع خود به خوبی استفاده میکنند. برای مثال اگر افراد قصد خرید ماست کم چرب را داشته باشند، عموماً ماست شرکتی را میخرند که روی بستهبندی آن «۷۰ درصد بدون چربی» باشد تا شرکتی که روی بستهبندی ماست آن «۳۰ درصد چربی» است.[۳۶][۳۷] |
اعطای مجوز کار نادرست به خود | تمایل افراد به دادن مجوز کار نادرست یا غیراخلاقی به خود، بعد از انجام کارهایی درست یا اخلاقی.[۳۸] این سوگیری در میان مردم بسیار دیده میشود. برای مثال ممکن است شخصی به خود مجوز خرید یک وسیله بسیارگران قیمت و نه چندان لازم را بدهد برای اینکه مدتی است که به خوبی صرفه جویی مالی داشتهاست. حتی بازنگری خاطرات کارهای خوب گذشته ممکن است باعث شود تا شخص به خود مجوز انجام کاری نادرست یا غیراخلاقی را بدهد، یا پس از انجام کاری نادرست، با مرور کارهای درست قبلی کار نادرست خود را موجه بداند. در کتاب (The willpower Instinct) نوشته پرفسور «کری مک کانیگال» ذکر شدهاست که وقتی برای نخستین بار «مک دانالد» به همراه همبرگر، سالاد در منوی خود قرار داد فروش همبرگر بالا رفت. پژوهشگران دانشگاه «بروک» در نیویورک دریافتند که خوردن سالاد که یک غذای رژیمی است مجوزی میشود برای خوردن همبرگر که غذایی ناسالم است.[۳۹] |
سوگیری اهمال (کاری نکردن) | به بیانی بسیار ساده، از نگاه عموم مردم «انجام دادن یک کار غلط»، زشتتر و غیراخلاقیتر از «انجام ندادن یک کار درست» است، حتی وقتی که نتیجه هر دو به یک اندازه زیانبار باشد. برای مثال تصور کنید که «جان» قرار است فردا در برابر رقیبش مسابقه بدهد و حالا هر دو در رستوران آماده سفارش غذا هستند. «جان» میداند که رقیبش به یک ماده غذایی آلرژی شدید دارد. دو سناریو داریم:
کدام کار غیراخلاقیتر است؟ در نگاه عموم مردم گزینه یک.[۴۰] مثال دیگر: یک بیماری آنفولانزای همه گیر از هر ۱۰ هزار کودک، ۱۰ کودک را خواهد کشت واکسن این بیماری از هر ۱۰ هزار کودک، ۵ کودک را خواهد کشت آیا شما فرزندت را واکسینه خواهید کرد؟ |
سوگیری لجاجت یا مقاومت | تمایل به انجام ندادن آنچه دیگری خواسته یا حتی انجام کاری برعکس خواسته دیگری صرفاً برای مخالفت با آنچه آزادی ما را به خطر میاندازد. علت این سوگیری، ترس از به خطر افتادن حق انتخاب است و نتیجه آن میتواند باعث تصمیمی نادرست شود.
برای مثال تصور کنید قصد خرید خودرو دارید و همسرتان به شما میگوید که باید پژوی ۲۰۶ بخرید و شما به خاطر اینکه نشان دهید از او پیروی نمیکنید خودروی دیگری میخرید و این درحالی است که اگر او چیزی نمیگفت حتماً ۲۰۶ میخریدید. حالا شما تصمیم اشتباه گرفتهاید صرفاً به خاطر ترس از به خطر افتادن حق انتخاب خود. |
گذشتهنگری مثبت | تمایلی ذاتی به بازنگری و به خاطر آوری روزگار گذشته بهتر و مثبتتر از آنچه در واقع بودهاست. «رومیها» در این مورد میگفتند:"memoria praeteritorum bonorum" گذشته همیشه به خوبی یاد خواهد شد. گذشتهنگری مثبت نوعی نوستالژی است. |
توهم تکرار
Frequency illusion or Baader–Meinhof effect |
توهمی که در آن فرد احساس میکند بلافاصله پس از اینکه یک کلمه، نام یا چیز دیگری اخیراً مورد توجهش قرار گرفته، با تناوب بالا و غیرمعقولی با آن روبرو میشود (این سوگیری نوعی «سوگیری انتخاب» است). این توهم توضیحی برای برخی از موارد در «پدیدهٔ بادر-ماینهوف» است که در آن فرد بلافاصله پس از آموختن یک کلمه یا اصطلاح، مکرراً با آن مواجه میشود. |
Selection bias
سوگیری انتخاب |
نوعی سوگیری است که در نتیجه انتخاب غیر تصادفی افراد، گروهها یا دادهها برای تجزیه و تحلیل ایجاد میشود. در نتیجهٔ این خطا، نمونههای انتخاب شده برای بررسی، نماینده جمعیت مورد نظر نیستند و نتایج به دست آمده از بررسی اشتباه خواهد بود. |
خطای بقا یا سوگیری بازمانده | به اختصار یعنی در بررسی یک فرایند حذفی تمرکز بر بازماندهها.
این خطا وقتی روی میدهد که اشخاص در زمان تخمین احتمال موفقیت یا شکستِ تصمیمات، کارها، پروژهها و سایر چیزها، روی آمار آنهایی که موفق بوده یا مسیر را پشت سر گذاشتهاند تمرکز کرده و بقیه را نادیده میگیرند. این سوگیری باعث میشود تا ما احتمال موفقیت خود را در انجام کارها بیشتر از آنچه واقعاً هست ببینیم. علت آن است که در آغاز هر کاری، ما همواره با آمار و داستان آنهایی که موفق بودهاند روبرو هستیم و داستان و آمار تعداد بیشمار بازندهها معمولاً یا قابل رویت نیست یا نادیده گرفته میشود. برای مثال تصور کنید که تصمیم دارید خوانندهای معروف شوید. چقدر احتمال موفقیت به خود میدهید؟ احتمال واقعی چیزی در حدود صفر است. اما چرا؟ آنچه پیش روی شماست تعدادی خواننده موفق و کتابها و داستانهای زیادی از موفقیت و شهرت، و آنچه پنهان است، تعداد بیشمار کسانی است که هرگز موفق نشدهاند و البته کسی هم داستان و آمار این بیشمار ناموفقها را نمیداند. در واقع ما با آمار بازماندگان مواجه هستیم که باعث میشود در تخمین احتمال موفقیت خود دچار اشتباه شویم. این خطا زیرمجموعهٔ «سوگیری انتخاب» است.[۴۱] |
Scarcity Bias
خطای کمبود |
وقتی ما با چیزی مواجه شویم که تعداد محدودی داشته باشد، یا تقاضا برای آن زیاد باشد یا برای مدتی محدود عرضه شود ناخودآگاه تصور میکنیم ارزشمند است. در این زمان احتمالا گرفتار «خطای کمبود» شدهایم.[۴۲] در پژوهشی به سال 1975 پرفسور «استفان ورچل» از دو گروه خواست تا به کیفیت نوعی شیرینی امتیاز دهند. به هر عضو گروه اول یک جعبه شیرینی داد و به هر عضو گروه دوم تنها دو عدد شیرینی. نتیجه اینکه گروه دوم امتیاز بالاتری به کیفیت شیرینیها دادند. این آزمایش بارها تکرار شد و نتایج یکسان بود.[۴۳] «رولف دوبلی» در کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» میگوید وقتی به تعداد کودک، تیلههایی کاملا یکسان برای بازی دادم و در میان آن تیلهها تنها یک تیله رنگی متفاوت داشت، کودکان برای تصاحب آن یک تیله با هم دعوا میکردند. به بیانی دیگر انسان ذاتا ارزش زیادی برای آنچه کمیاب است و ارزش کمی برای آنچه فراوان است قائل میشود.
رومیها میگفتند: آنچه کم است ارزشمند است. سعدی شاعر فارسی گفته : اگر شبها همه قدر بودی، شب قدر بی قدر بودی. گر سنگ همه لعل بدخشان بودی پس قیمت لعل و سنگ یکسان بودی[۴۴] خطای کمبود ابزار قدرتمندی در دست رسانههای تبلیغاتی است: جملاتی مانند فقط دو عدد مانده، تنها تا پایان روز فرصت دارید و ... نمونههایی آشنا هستند برای ارزشمندتر نشان دادن آنچه آنها قصد فروشش را دارند. آنها قصد دارند تابه سرعت محصول خود را بفروشند برای همین تلاش میکنند تا آن را کمیاب جلوه داده تا به این ترتیب شما را دچار «خطای کمبود» کرده و شما ناخواسته آن محصول را ارزشمند تصور کنید. بنابراین اگر برای شما مسیجی آمد با این متن که: تنها تا پایان امشب فرصت دارید تا از فروشگاه ما به 30 درصد تخفیف خرید کنید. مراقب باشید دچار «سوگیری کمبود» نشوید. از نقطه نظر تئوری تکاملی میتوان اینگونه توضیح داد که در طول تاریخ و در مسیر تکامل آنچه برای اجداد ما ارزشمند بوده (مانند شکار، آب آشامیدنی، جفت و...) عموما محدود یا خارج از دسترس بوده پس در فرصتهای احتمالی پیش آمده باید به سرعت تصاحب میشدند. اما حالا با وجود سوپر مارکت در هر کوچه و خیابانی این سوگیری تکاملی به ضرر ما کار میکند. |
آرزو اندیشی | یعنی شکلگیری یک باور و تصمیمگیری برپایهٔ مطالبی که خوشایند به نظر میرسند ولی به دور از شواهد و منطق و واقعیّات هستند. به بیانی دیگر وقتی که آرزوی درست بودن گزارهای، جایگزین مدارک صحت آن گزاره شود، سوگیری و مغالطهٔ آرزو اندیشی رخ میدهد. آرزو اندیشی بیشتر یک «سوگیری شناختی» (اشتباه ادراکی) است تا یک مغالطهٔ منطقی، و میتواند باعث شود که شخص به سبب علاقه شخصیاش به یک نتیجهٔ مشخص، شواهد و مدارک را به شکل کاملاً غیر معمول و متفاوت بررسی کند.
شکل منطقی این سوگیری چنین است: آرزومندم x درست باشد، پس x درست است. |
اثر شگفتی زنان
Women are wonderful effect |
تمایل به دادن صفات مثبت و بهتر به زنان نسبت به مردان. به بیان بسیار ساده تصور ناخودآگاه اینکه زنان از مردان درستکارتر هستند. |
سوگیریهای اجتماعی
نام | توضیح |
---|---|
سوگیری مرجعیت
Authority bias |
تمایل برای در نظر گرفتن صحت بیشتر برای نظر یک شخص مرجع یا مشهور نسبت به سایرین و بیشتر متأثر شدن از آن نظر. یا به عبارت دیگر، تمایل ناخودآگاه به پذیرش یا دادن اعتبار به نظر و رای افراد صاحب قدرت، شهرت و …، حتی وقتی آنها در مواردی نظر میدهند که خارج از حوزه دانش آنها است. مثلاً حتی وقتی یک سیاستمدار یا یک روحانی نظری علمی میدهد، ناخواسته مردم اعتبار زیادی برای درستی نظر او قائل میشوند.
این سوگیری اساس و زیربنای استدلالهای غلط نیز میشود که در این صورت «مغلطه توسل به مرجع» نامیده میشود. |
توهم سازمان خارجی
Illusion of external agency |
وقتی مردم به غلط تصور میکنند که اتفاقات خوب یا بد برای آنها معلول نیروهای خارجی یا تحت تأثیر آنها است.[۴۵] |
سوگیری هاله ای (Halo Effect) | سوگیری هاله یا قضاوت سریع. به نوعی خطا در شناخت و تصمیمگیری گفته میشود که تحت تأثیر ذهنیت قبلی قضاوت کننده شکل میگیرد. به بیان ساده قضاوت از روی ظاهر. |
خطای تأیید خود | ناخودآگاه موفقیتها را به خود نسبت دادن و شکستها را به نیروهای بیرونی نسبت دادن. این سوگیری عبارت است از گرایش برای سرزنش کردن نیروهای بیرونی، زمانی که نتایج بدی میگیرید و اعتبار دادن به خود، زمانی که نتایج خوبی میگیرید. |
خطای بنیادی برچسبزدن | خطای بنیادی برچسبزدن یک نوع سوگیری و گرایش متداول است که افراد در توصیف علل رفتارهای اجتماعی یک نفر، نقش عوامل شخصیتی یا ویژگیهای پایدار او را مهمتر از واکنش او به موقعیتها برآورد میکند.
علت وجود خطای بنیادی این است که اغلب افراد، بهعنوان مشاهدهگر، این واقعیت را نادیده میگیرند که هر فرد، بسته به موقعیت پیش رو، نقشهای اجتماعی متعددی را ایفا میکند که دیگری ممکن است تنها شاهد یکی از آنها باشد. بدینسان، اهمیت موقعیتهای اجتماعی در تبیین رفتار یک فرد بهسادگی نادیده میشود. |
سوگیری بازیگر-تماشاچی | دلیل کارهای اشتباه دیگران خود آنها هستند. اما کارهای اشتباه من به خاطر شرایط است.
برای مثال اگر شما ببینید (به عنوان تماشاچی) که در خیابان کسی زباله روی زمین میاندازد، بلافاصله قضاوت میکنید که انسان بیملاحظهای است. اما اگر خودتان (به عنوان بازیگر اعمالتان) اشغال روی زمین بیندازید حتماً شرایط شما را مجبور کردهاست و مثلاً سطل زباله در نزدیکی شما نیست. این سوگیری زیرمجموعهی خطای بنیادی برچسبزدن است. |
شانس اخلاقی
Moral Luck |
قضاوت اخلاقی یا غیراخلاقی بودن یک رویداد بر اساس نتایج آن. |
اثر اجماع کاذب
False consensus effect |
تصور اشتباه اینکه دیگران با ما همفکر هستند. مردم بهطور معمول تصور غلطی از میزان هم رای بودن و همفکر بودن دیگران با خودشان دارند و آن را بیشتر از آنچه واقعاً هست تصور میکنند. |
فرضیهٔ جهان عادل | فرضیه جهان عادل یا «توهم عدل در جهان» نوعی سوگیری شناختی و تمایلی ذهنی است که باعث میشود تصور کنیم، رویدادهای خوب و بدی که دیگران در زندگی روزمره با آن مواجه میشوند نتیجه اعمال نیک یا بد آنها است. به بیانی دیگر اعمال یک شخص سرانجام پیامدهایی عادلانه برای آن شخص در پی خواهد داشت و «نیروهای کیهانی» عدالت را در جهان برقرار میکنند. این «خطا و سوگیری» در بین مردم در سراسر جهان رایج است و در آثار نویسندگان و شاعران نیز بسیار دیده میشود. جمله آشنا در فرهنگ ما این است: «حقشه»، «حتما یه کاری کرده که به این روز افتاده» و …
از جمله دلایل روانی و تکاملی شکلگیری این فرضیه، منفعت آن برای شخصی است که چنین جهانبینی را پذیرفتهاست. چراکه نهایتاً باعث سلب مسئولیت و دوری از رنج او میشود. به این ترتیب افراد زمانیکه شاهد بیماری، فقر، ستم، قحطی، گرسنگی، استعمار یا تجاوز به دیگران هستند به جای کمک، و پذیرش مسئولیت یا دلسوزی و مضطرب شدن، با سرزنش کردن دیگران آنها را سزاور چنین مصیبتهایی میدانند و در نتیجه از ناراحتی و احساس گناه شخصی خود کاسته و از خود نیز سلب مسئولیت میکنند.[۴۶] |
تعصب دورن گروهی | تمایل به جانبداری و حمایت از اعضای گروه (تیم، سازمان، حزب، جامعه، نژاد، کشور) که شخص به آن تعلق دارد نسبت به سایرین. این سوگیری باعث قضاوت نادرست خواهد شد. به عبارت دیگر تعصب و حمایت نسبت به اعضاء، ویژگیها، نتایج و محصولات گروهی که به آن تعلق داریم در برابر سایر گروهها.[۴۷] مطالعات نشان میدهد که کودک انسان با تعصب درون گروهی متولد میشود.[۴۸] کودکان از همان ابتدا تمایل به دوستی با آنهایی که به خودشان شبیه هستند و بیزاری نسبت به آنهایی که متفاوت هستند نشان میدهند[۴۹] علاوه بر این کودکان ترجیح میدهند به آنهایی که شبیهشان نیستند آزار برسد.[۵۰]
این سوگیری از جمله دلایل دشمنی و جنگ بین گروهها Group Conflict است. تخمین زده میشود که از سال 1820 تا سال 1945 دست کم 59 میلیون نفر به دلیل جنگ و درگیری بین گروههای مختلف کشته شده باشند. در جریان نسلکشی سال ۱۹۹۴ در کشور روآندا افراد قوم «هوتو» ۸۰۰ هزار مرد، زن و کودک از قوم «توتسی» و آنهایی که «هوتو» بودند اما به شکلی با توتسیها ارتباط داشتند را کشتند. |
خطاها و سوگیریهای حافظه
نام | توضیح |
---|---|
سوگیری خودمحور | گرایش به ارزشگذاری بیش از اندازه بر رفتارها، تفکرات، برداشتها، خاطرات و اعتقادات شخصی خود در برابر واقعیت.
برای مثال ممکن است شخصی نمرات دوران دانشآموزی خود را بهتر از آنچه واقعاً بوده به یاد آورد. یا اندازه قد خود را کمی بیشتر از آنچه واقعاً هست در نظر بگیرد. یا شخص در یک کار تیمی نقش خود را بیش از آنچه واقعا هست مهم و تاثیر گذار ببینید درحالیکه از نگاه ناظری بیطرف نقش کمرنگتری از آنچه تصور میکند دارد. معمولا چنانچه در یک کار گروهی از افراد گروه بخواهید درصد مشارکت خود را بیان کنند جمع عددی آنچه آنها اظهار میکنند بیش از 100 خواهد شد! این نشان میدهد که اشخاص درصد مشارکت خود را در کار بیش از آنچه بوده درنظر گرفتهاند.[۵۱] |
اثر میان-نژادی
Cross-race effect |
تشخیص راحتتر چهرهٔ افراد نژاد خود. معمولاً مردم یک نژاد برای تشخیص افرادی از نژاد دیگر دچار مشکل میشوند. مثل اینکه تصور میکنند همه ژاپنیها شبیه به هم هستند |
اثر گوگل
Google effect |
اثر گوگل که فراموشی دیجیتال نیز نامیده میشود، تمایل به فراموش کردن اطلاعاتی است که به راحتی از طریق استفاده از موتورهای جستجوی اینترنتی مانند گوگل در دسترس است. |
اثر اعجاب | تمایل برای به خاطر سپاری اطلاعات و وقایع عجیب در مقایسه با اتفاقات معمولی |
سوگیری حمایت از انتخاب
Choice-supportive bias |
شخص تصمیمگیرنده فقط به صرف این که تصمیمی گرفته، بر آن پافشاری و تأکید میکند |
محو خاطرات بد | تصور اینکه احساسات مربوط به خاطرات بد زودتر از خاطرات خوب از بین میروند. |
اثر سؤال | اشتباه کردن سؤالی که قبلاً پرسیده شده با اتفاقی که رخ داده. |
نو انگاری خاطره
Cryptomnesia |
نوعی اختلال ناخودآگاه و معمول در حافظه در هنگام به یادآوری است، وقتی که فرد فراموش میکند که چیزی را از جایی شنیده، خوانده یا دیدهاست و در عوض خیال میکند که اولین بار به ذهن خودش رسیدهاست. بخشی از سرقتهای علمی و ادبی ممکن است محصول این پدیده ناخواسته باشند. |
توهم کانون توجه بودن
Spotlight effect |
تصور مردم از توجه دیگران به آنها بیش از آن مقداری است که دیگران واقعاً به آنها توجه میکنند. به این گرایش و تصور ناخودآگاه «توهم کانون توجه بودن» گفته میشود. این اشتباه ادراکی (سوگیری ذهن) که ریشه در خودشیفتگی انسان دارد به این دلیل روی میدهد که اشخاص ناخواسته فراموش میکنند که هرچند آنها از نگاه خودشان در مرکز جهان هستند اما از نگاه دیگری در مرکز جهان نیستند. دیگران نیز خودشان را در مرکز جهان میبیند. |
گذشتهنگری نادرست
Hindsight bias |
پیشبینی درست وقایع بعد از روی دادن آنها. به بیانی ساده میتوان گفت که پس از هر رویداد اشخاص به نادرستی تصور میکنند که با توجه به شواهد و مدارک، این رویداد قابل پیشبینی بودهاست. جمله آشنا در این موارد این است: از اول معلوم بود که اینطور خواهد شد. |
خاطرهٔ نادرست یا اشتباه | به موردی گفته میشود که در آن یک فرد، رویدادی را متفاوت از آنچه رخ داده به یاد میآورد یا در بدترین حالت رویداد یا خاطرهای را به یاد میآورد که اصلاً رخ ندادهاست.[۵۲] برای چنین شخصی ممکن است این خاطره کاملاً روشن باشد و بسیار در مورد آن مطمئن باشد. برای همین بسیار مشکل میتوان شخصی را متقاعد کرد که خاطرهاش اشتباه است. در یک عبارت میتوان گفت: «وقتی تخیل در جای واقعیت مینشیند»
بنابر گفته خانم «الیزابت لافتس»[۵۳] دانشمند و متخصص برجسته در زمینهٔ «حافظه انسان» در تحقیقی که در ایالات متحده در مورد سیصد زندانی که به مدت دهها سال در زندان بودند انجام گرفت و آزمایش «دیانای» ثابت کرد که در واقع بیگناه هستند، دلیل گناهکار شناخته شدن سه چهارم آنها «خاطره نادرست» بود، خاطرهٔ نادرست یک شاهد عینی! خاطره اشتباه یا حافظهٔ کاذب میتواند سبب شود که شخص کسی را به یاد بیاورد که اصلاً ندیدهاست.[۵۴] |
منفینگری | ذهن انسان توجه، وقت و اعتبار بیشتری برای اخبار، احساسات، خاطرات، رفتارها و افکار منفی نسبت به مثبت قائل میشود.
منفینگری احتمالا ریشه تکاملی دارد چرا که برای اجداد ما کم توجهی به اخبار منفی و تهدیدآمیز نتایج مرگباری داشت درحالکیه نادیده گرفتن اخبار مثبت نهایتا باعث از دست دادن فرصت میشد. امروزه در دنیای مدرن منفی نگری نتایج بدی خواهد داشت و باعث صدمه به روابط دوستی، زناشویی، اجتماعی و غیره شده و ممکن است باعث بروز رفتار نامناسب یا گرفتن تصمیمهای نادرست در شخص منقینکر شود.[۵۵] ما ممکن است ساعتها و روزها گرفتار و درگیر یک رفتار نامناسب، توهین یا یک خطای کوچک باشیم درحالیکه همزمان به بسیاری از جنبههای مثبت بیتوجه هستیم.[۵۶] |
جستارهای وابسته
- نظریه قوی سیاه
- کاهش سوگیری شناختی
- بازخورد
- فهرست تصورات نادرست متداول
- فهرست مغالطهها
- سوگیری رسانهای
- پوشش پرشی
پانویس
- ↑ «Cognitive bias cheat sheet – Better Humans». Better Humans. دریافتشده در ۲۰۱۶-۰۹-۰۱.
- ↑ https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC4374623/
- ↑ https://www.youtube.com/watch?v=FRvVFW85IcU
- ↑ https://www.psychologytoday.com/us/blog/reset-247/201508/can-you-escape-bias
- ↑ https://www.oxfordreference.com/view/10.1093/oi/authority.20110803095748291
- ↑ https://corporatefinanceinstitute.com/resources/knowledge/trading-investing/anchoring-bias/
- ↑ https://www.verywellmind.com/what-is-an-attentional-bias-2795027
- ↑ https://www.oxfordreference.com/view/10.1093/oi/authority.20110803095436724
- ↑ https://en.wikipedia.org/wiki/Availability_heuristic#Research
- ↑ کتاب هنر شفاف اندیشیدن The Art of thinking clearly - شماره هفتم- سوگیری تأیید اثر رولف دوبلی
- ↑ https://www.quora.com/“What-the-human-being-is-best-at-doing-is-interpreting-all-new-information-so-that-their-prior-conclusions-remain-intact-”-Warren-Buffett-What-does-that-mean
- ↑ https://www.verywellmind.com/what-is-a-confirmation-bias-2795024#:~:text=Understanding%20Confirmation%20Bias&text=For%20example%2C%20imagine%20that%20a,supports%20what%20they%20already%20believe.
- ↑ https://examples.yourdictionary.com/confirmation-bias-examples-in-real-life.html
- ↑ http://meaningring.com/2016/04/25/contagion-bias-by-rolf-dobelli/
- ↑ https://www.bbc.com/persian/iran-46399464
- ↑ https://www.psychologytoday.com/intl/basics/dunning-kruger-effect
- ↑ https://facilethings.com/blog/en/effort-justification
- ↑ https://nimadabaghian.com/effort-justification/
- ↑ (Baron 1994، صص. 258–259)
- ↑ https://fs.blog/2020/02/illusory-truth-effect/
- ↑ https://www.psychologytoday.com/us/blog/psych-unseen/202001/illusory-truth-lies-and-political-propaganda-part-1
- ↑ https://en.wikipedia.org/wiki/Big_lie#:~:text=If%20you%20tell%20a%20lie,military%20consequences%20of%20the%20lie.
- ↑ https://thedecisionlab.com/biases/illusion-of-validity/
- ↑ https://www.verywellmind.com/magical-thinking-2671612
- ↑ https://www.healthline.com/health/magical-thinking#religion
- ↑ https://www.psychologytoday.com/us/blog/science-choice/201612/what-is-narrative-bias
- ↑ https://corporatefinanceinstitute.com/resources/knowledge/trading-investing/narrative-fallacy/
- ↑ https://www.bbc.com/persian/science-46481635
- ↑ https://en.wikipedia.org/wiki/Apophenia
- ↑ https://www.logicallyfallacious.com/logicalfallacies/Cherry-Picking
- ↑ ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ https://www.psychologytoday.com/us/blog/the-power-prime/201305/cognitive-biases-are-bad-business
- ↑ https://www.bbc.com/persian/science-46501156
- ↑ https://www.discovermagazine.com/the-sciences/what-is-motivated-reasoning-how-does-it-work-dan-kahan-answers
- ↑ https://www.intelligentspeculation.com/blog/confirmation-bias-amp-motivated-reasoning
- ↑ https://www.ted.com/talks/julia_galef_why_you_think_you_re_right_even_if_you_re_wrong?language=en
- ↑ https://thedecisionlab.com/biases/framing-effect/
- ↑ https://www.youtube.com/watch?v=h1NPovKgSTo
- ↑ https://www.behavioraleconomics.com/resources/mini-encyclopedia-of-be/licensing-effect/
- ↑ https://themotivationmindset.com/moral-licensing/
- ↑ https://siepr.stanford.edu/system/files/Stanford-%20wertheim.pdf
- ↑ https://fs.blog/2019/12/survivorship-bias/
- ↑ https://www.youtube.com/watch?v=OgsQSI1nOGs
- ↑ https://thecalminvestor.com/investor-cognitive-biases-scarcity-error/
- ↑ https://ganjoor.net/saadi/golestan/gbab8/sh41/
- ↑ https://www.alleydog.com/glossary/definition.php?term=Illusion+Of+External+Agency
- ↑ https://youarenotsosmart.com/2010/06/07/the-just-world-fallacy/
- ↑ https://dictionary.apa.org/ingroup-bias
- ↑ https://psmag.com/social-justice/are-babies-born-biased
- ↑ https://www.nsf.gov/discoveries/disc_summ.jsp?cntn_id=135440&WT.mc_id=USNSF_1
- ↑ https://medicalxpress.com/news/2013-03-babies-individuals-arent-video.html
- ↑ http://psychology.iresearchnet.com/social-psychology/self/egocentric-bias/
- ↑ http://www.scholarpedia.org/article/False_memory
- ↑ https://en.wikipedia.org/wiki/Elizabeth_Loftus
- ↑ https://www.ted.com/talks/elizabeth_loftus_how_reliable_is_your_memory/transcript?language=en
- ↑ https://www.verywellmind.com/negative-bias-4589618
- ↑ https://www.bbc.com/persian/science-46481634
منابع
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «List of cognitive biases». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۹.