پراسکوویا کوالیووا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز جایگزینی با اشتباه‌یاب: مرواریذ⟸مروارید
ابرابزار
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:1803._Nikolai_Argunov_(1771-c1829)_-_Portrait_of_Praskovya_Ivanovna_Zhemchugova-Sheremeteva.jpg|بندانگشتی|274x274پیکسل| نیکولای آرگونوف (۱۷۷۱ - حدود ۱۸۲۹): پرتره پراسکوویا ایوانوونا ژمچوگووا-شرمتوا، ۱۸۰۳. آویز گردنبند او تصویری مینیاتوری از شوهرش [[:en:Nikolai_Sheremetev|نیکولای شرمتف]] را نشان می‌دهد]]
[[پرونده:ZhemchugovaSamnites2.jpg|بندانگشتی|255x255پیکسل| پراسکوویا کوالیووا با لباسی زیبا برای ''Les mariages samnites'' توسط André Ernest Modeste Grétry]]
'''پراسکوویا کوالیووا''' ('''Praskovia Ivanovna''') معروف به مروارید (۲۰ ژوئیه، ۱۷۶۸–۲۳ فوریه ۱۸۰۳) یک روس [[رعیت‌داری|سرف]] بازیگر و [[سوپرانو|خواننده سوپرانو]] [[اپرا]] بود.


پراسکوویا یکی از بهترین خوانندگان اپرا در قرن هجدهم روسیه بود.<ref>Douglas Smith. ''The Pearl: A True Tale of Forbidden Love in Catherine the Great's Russia.'' New Haven CT, Yale University Press, 2008, p. 3.</ref> و او را به عنوان اولین «سوپراستار» روسیه توصیف می‌کنند.<ref name="Figes">{{Cite book|last=Figes|first=Orlando|title=Natasha's Dance A Cultural History of Russia|year=2002|publisher=Picador|location=New York|isbn=0-312-42195-8|url=https://archive.org/details/natashasdancecul00fige}}</ref> او در خانواده یک [[متال اسمیت|آهنگر]] رعیت به نام ایوان گوربونوف زندگی می‌کرد
[[پرونده:1803._Nikolai_Argunov_(1771-c1829)_-_Portrait_of_Praskovya_Ivanovna_Zhemchugova-Sheremeteva.jpg|بندانگشتی|274x274پیکسل| نیکولای آرگونوف (1771 - حدود 1829): پرتره پراسکوویا ایوانوونا ژمچوگووا-شرمتوا ، 1803. آویز گردنبند او تصویری مینیاتوری از شوهرش [[:en:Nikolai_Sheremetev|نیکولای شرمتف]] را نشان می دهد ]]
[[پرونده:ZhemchugovaSamnites2.jpg|بندانگشتی|255x255پیکسل| پراسکوویا کوالیووا با لباسی زیبا برای ''Les mariages samnites'' توسط André Ernest Modeste Grétry ]]
'''پراسکوویا کوالیووا''' ('''Praskovia Ivanovna''') معروف به مروارید (20 ژوئیه، 1768 - 23 فوریه 1803) یک روس [[رعیت‌داری|سرف]] بازیگر و [[سوپرانو|خواننده سوپرانو]] [[اپرا]] بود.

پراسکوویا یکی از بهترین خوانندگان اپرا در قرن هجدهم روسیه بود. <ref>Douglas Smith. ''The Pearl: A True Tale of Forbidden Love in Catherine the Great's Russia.'' New Haven CT, Yale University Press, 2008, p. 3.</ref> و او را به عنوان اولین "سوپراستار" روسیه توصیف می کنند. <ref name="Figes">{{Cite book|last=Figes|first=Orlando|title=Natasha's Dance A Cultural History of Russia|year=2002|publisher=Picador|location=New York|isbn=0312421958|url=https://archive.org/details/natashasdancecul00fige}}</ref> او در خانواده یک [[متال اسمیت|آهنگر]] رعیت به نام ایوان گوربونوف زندگی می کرد


== پیشینه ==
== پیشینه ==
تا حدود ۱۶۰ سال پیش، [[رعیت‌داری]] در روسیه رواج داشت و بیشتر از ۸۰ درصد جامعه را رعیت‌ها تشکیل می‌دادند. در مقابل، [[نجیب‌زادگی|نجیب‌زادگانی]] بودند که هر‌طور می‌خواستند با رعایای خود رفتار می‌کردند. رعیت‌ها از بسیاری از حق و حقوق محروم بودند و از جمله آن‌ها، حق ازدواج با نجیب‌زادگان را نداشتند.
تا حدود ۱۶۰ سال پیش، [[رعیت‌داری]] در روسیه رواج داشت و بیشتر از ۸۰ درصد جامعه را رعیت‌ها تشکیل می‌دادند. در مقابل، [[نجیب‌زادگی|نجیب‌زادگانی]] بودند که هرطور می‌خواستند با رعایای خود رفتار می‌کردند. رعیت‌ها از بسیاری از حق و حقوق محروم بودند و از جمله آن‌ها، حق ازدواج با نجیب‌زادگان را نداشتند.


زمانی که رعیت‌داری در روسیه لغو شد (۱۸۶۱)، روسیه حدود ۷۵ میلیون نفر جمعیت داشت.
زمانی که رعیت‌داری در روسیه لغو شد (۱۸۶۱)، روسیه حدود ۷۵ میلیون نفر جمعیت داشت.


حدود ۲۵۰ سال پیش در این جامعه به شدت طبقاتی، «[[کاترین دوم روسیه|کاترین کبیر]]» به قدرت رسید. زنی اصالتاً آلمانی (اهل [[پروس]]) که ۳۰ سال حکمرانی‌اش به «دوران طلایی» تاریخ روسیه معروف است. در دوران او روسیه قدرتمندتر شد و فرهنگ و هنر رو به رشد گذاشت. با این وجود بسیار خوشگذران و ولخرج بود و در دوران او رعیت‌ها فقیرتر و اربابان پول‌دارتر شدند.


خاندان نجیب‌زاده «'''شـِرِمی تی یـِف'''» ('''Sheremetev''') هم از این دسته بودند که هر روز بیشتر و بیشتر به املاک و ثروت خود افزودند.
حدود ۲۵۰ سال پیش در این جامعه به شدت طبقاتی، «[[کاترین دوم روسیه|کاترین کبیر]]» به قدرت رسید. زنی اصالتا آلمانی (اهل [[پروس]]) که ۳۰ سال حکمرانی‌اش به «دوران طلایی» تاریخ روسیه معروف است. در دوران او روسیه قدرتمندتر شد و فرهنگ و هنر رو به رشد گذاشت. با این وجود بسیار خوشگذران و ولخرج بود و در دوران او رعیت‌ها فقیرتر و اربابان پول‌دارتر شدند.
[[پرونده:Nikolay Petr. Sheremetev by N.Argunov (1800s, Hermitage).jpg|250px|بندانگشتی|نیکلای شـِرِمی تی یـِف]]

«'''نیکلای شـِرِمی تی یـِف'''» یکی از اعضای این خاندان نجیب‌زاده بود که از «[[سنت پترزبورگ]]»، پایتخت آن زمان، به مسکو فرستاده شد تا یک بانک را اداره کند. او که تحصیل‌کرده اروپا بود و شیفته موسیقی، یک مجموعه فرهنگی برای آموزش هنر به رعیا تأسیس کرد.
خاندان نجیب زاده «'''شـِرِمی تی یـِف'''» ('''Sheremetev''') هم از این دسته بودند که هر روز بیشتر و بیشتر به املاک و ثروت خود افزودند.


«'''نیکلای شـِرِمی تی یـِف'''» یکی از اعضای این خاندان نجیب‌زاده بود که از «[[سنت پترزبورگ]]»، پایتخت آن زمان، به مسکو فرستاده شد تا یک بانک را اداره کند. او که تحصیل‌کرده اروپا بود و شیفته موسیقی، یک مجموعه فرهنگی برای آموزش هنر به رعیا تاسیس کرد.


یکی از شاگردان این مجموعه فرهنگی، دختر یک آهنگر بود به نام «'''پراسکوویا'''» (Praskovia). این دختر آن چنان با استعداد بود که تا سن ۱۷ سالگی به [[زبان فرانسه]] و [[زبان ایتالیایی|ایتالیایی]] تسلط پیدا کرد، هارپ می‌نواخت و در اپرا و بازیگری تئاتر بسیار توانمند بود، به طوری که به او نام هنری «'''ژِمچوگُوا'''» (Zhemchugova) (به معنی مروارید) دادند.
یکی از شاگردان این مجموعه فرهنگی، دختر یک آهنگر بود به نام «'''پراسکوویا'''» (Praskovia). این دختر آن چنان با استعداد بود که تا سن ۱۷ سالگی به [[زبان فرانسه]] و [[زبان ایتالیایی|ایتالیایی]] تسلط پیدا کرد، هارپ می‌نواخت و در اپرا و بازیگری تئاتر بسیار توانمند بود، به طوری که به او نام هنری «'''ژِمچوگُوا'''» (Zhemchugova) (به معنی مروارید) دادند.
خط ۲۳: خط ۲۰:
در یکی از نمایش‌های تئاتر، «[[کاترین کبیر]]» به قدری مجذوب اجرای او شد که بعد از نمایش با این بازیگر جوان دیدار کرد و به او یک [[الماس|انگشتر الماس]] هدیه داد.
در یکی از نمایش‌های تئاتر، «[[کاترین کبیر]]» به قدری مجذوب اجرای او شد که بعد از نمایش با این بازیگر جوان دیدار کرد و به او یک [[الماس|انگشتر الماس]] هدیه داد.


در همین سال‌ها بود که داستان رابطه عاشقانه او با «نیکلای شـِرِمی تی یـِف» بر سر زبان‌ها افتاد. درز کردن این خبر می‌توانست برای نیکلای گران تمام شود. رعیت هرچقدر هم که هنرمند و معروف، در یک خانواده نجیب‌زاده، حتی در حد یک معشوقه هم جایگاهی نداشت. حتی [[کلیسای ارتودوکس]] هم از این بی عدالتی حمایت می‌کرد.

در همین سال‌ها بود که داستان رابطه عاشقانه او با «نیکلای شـِرِمی تی یـِف» بر سر زبان‌ها افتاد. درز کردن این خبر می‌توانست برای نیکلای گران تمام شود. رعیت هر‌چقدر هم که هنرمند و معروف، در یک خانواده نجیب زاده، حتی در حد یک معشوقه هم جایگاهی نداشت. حتی [[کلیسای ارتودوکس]] هم از این بی عدالتی حمایت می‌کرد.


با این وجود رابطه نیکلای و «'''مروارید'''» ادامه پیدا کرد. نیکلای جوان به یکی دیگر از املاک «شـِرِمی تی یـِف» در شرق مسکو، در منطقه‌ای به نام «[[کوسکووا]]» (Kuskovo) نقل مکان کرد و طور مخفیانه با معشوقه هنرمند و بازیگرش به زندگی ادامه داد.
با این وجود رابطه نیکلای و «'''مروارید'''» ادامه پیدا کرد. نیکلای جوان به یکی دیگر از املاک «شـِرِمی تی یـِف» در شرق مسکو، در منطقه‌ای به نام «[[کوسکووا]]» (Kuskovo) نقل مکان کرد و طور مخفیانه با معشوقه هنرمند و بازیگرش به زندگی ادامه داد.
خط ۳۰: خط ۲۶:
چند سال بعد، نیکلای به یک '''سمت دولتی''' در دربار منصوب شد و با «مروارید» به [[سنت پترزبورگ]] رفت و همچنان رابطه عاشقانه‌اش را مخفی نگاه می‌داشت. در همین زمان، «مروارید» به شدت بیمار شد و از فعالیت هنری فاصله گرفت.
چند سال بعد، نیکلای به یک '''سمت دولتی''' در دربار منصوب شد و با «مروارید» به [[سنت پترزبورگ]] رفت و همچنان رابطه عاشقانه‌اش را مخفی نگاه می‌داشت. در همین زمان، «مروارید» به شدت بیمار شد و از فعالیت هنری فاصله گرفت.


نیکلای مجموعه فرهنگی‌اش را تعطیل کرد، کل خانواده «مروارید» را از رعیت بودن رسما آزاد کرد و با صرف هزینه زیاد، [[شجره‌نامه]] [[جعل اسناد|جعلی]] از اروپا تهیه کرد تا به دروغ به خانواده‌اش بگوید که «مروارید» از یک خانواده نجیب‌زاده اهل [[لهستان]] است.
نیکلای مجموعه فرهنگی‌اش را تعطیل کرد، کل خانواده «مروارید» را از رعیت بودن رسماً آزاد کرد و با صرف هزینه زیاد، [[شجره‌نامه]] [[جعل اسناد|جعلی]] از اروپا تهیه کرد تا به دروغ به خانواده‌اش بگوید که «مروارید» از یک خانواده نجیب‌زاده اهل [[لهستان]] است.


به این ترتیب این دو معشوق در سال ۱۸۰۱ طی مراسمی مخفی در مسکو ازدواج کردند.
به این ترتیب این دو معشوق در سال ۱۸۰۱ طی مراسمی مخفی در مسکو ازدواج کردند.
خط ۳۸: خط ۳۴:
«مروارید» وصیت کرده بود تا مبالغ قابل توجهی صرف [[فقر|فقرا]] و بچه‌های یتیم و همین‌طور تهیه [[جهیزیه]] (به روسی «'''pry̰dạnạy̰h'''») برای دختران دم‌بخت شود.
«مروارید» وصیت کرده بود تا مبالغ قابل توجهی صرف [[فقر|فقرا]] و بچه‌های یتیم و همین‌طور تهیه [[جهیزیه]] (به روسی «'''pry̰dạnạy̰h'''») برای دختران دم‌بخت شود.


[[نیکلای]] به وصیت همسرش عمل کرد و به یاد او، نوانخانه‌ای در مرکز مسکو راه انداخت. در دوران [[اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی|شوروی]] این مرکز به موسسه تحقیقات پزشکی بدل شد و امروز بزرگ‌ترین و تخصصی‌ترین مرکز سوانح و اورژانس مسکو (Sklifosovsky Institute) است.
[[نیکلای]] به وصیت همسرش عمل کرد و به یاد او، نوانخانه‌ای در مرکز مسکو راه انداخت. در دوران [[اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی|شوروی]] این مرکز به مؤسسه تحقیقات پزشکی بدل شد و امروز بزرگ‌ترین و تخصصی‌ترین مرکز سوانح و اورژانس مسکو (Sklifosovsky Institute) است.


== سرانجام ==
== سرانجام ==
خبر پسر دار شدن نیکلای، خانواده «'''شـِرِمی تی یـِف'''» را برآشفته کرد. اقوام نیکلای به ملک و املاک بی‌وارث چشم داشتند و تولد «'''دیمیتری'''» تمام اهداف آن‌ها را نقش بر آب می‌کرد. برای همین، سعی کردند تا پسربچه را از هر طریقی که شده [[قتل|بکشند]]، اما موفق نشدند.
خبر پسر دار شدن نیکلای، خانواده «'''شـِرِمی تی یـِف'''» را برآشفته کرد. اقوام نیکلای به ملک و املاک بی‌وارث چشم داشتند و تولد «'''دیمیتری'''» تمام اهداف آن‌ها را نقش بر آب می‌کرد. برای همین، سعی کردند تا پسربچه را از هر طریقی که شده [[قتل|بکشند]]، اما موفق نشدند.


«دیمیتری شـِرِمی تی یـِف» راه پدر و مادرش را ادامه داد. بسیار نیکوکار بود و از اشرافی‌گری دوری می‌کرد. یک [[مدرسه موسیقی]] رایگان راه‌اندازی کرد و سالانه صدها جهیزیه می‌داد و به طور ناشناس به فقرا کمک می‌کرد و مدرسه و کلیسا می‌ساخت.
«دیمیتری شـِرِمی تی یـِف» راه پدر و مادرش را ادامه داد. بسیار نیکوکار بود و از اشرافی‌گری دوری می‌کرد. یک [[مدرسه موسیقی]] رایگان راه‌اندازی کرد و سالانه صدها جهیزیه می‌داد و به‌طور ناشناس به فقرا کمک می‌کرد و مدرسه و کلیسا می‌ساخت.


داستان عشق پنهان '''نیکلای و مروارید''' موضوع چندین کتاب در روسیه و کشورهای غربی بوده است.<ref>[http://www.vor.ru/culture/cultarch10_eng.html] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20060107131331/http://www.vor.ru/culture/cultarch10_eng.html|date=January 7, 2006}}</ref> .
داستان عشق پنهان '''نیکلای و مروارید''' موضوع چندین کتاب در روسیه و کشورهای غربی بوده‌است.<ref>[http://www.vor.ru/culture/cultarch10_eng.html] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20060107131331/http://www.vor.ru/culture/cultarch10_eng.html|date=January 7, 2006}}</ref>


<blockquote> </blockquote>
<blockquote> </blockquote>


== منابع ==
== منابع ==

[[رده:سرف‌های روسیه]]
[[رده:سرف‌های روسیه]]
[[رده:مرگ‌ها در زایمان]]
[[رده:مرگ‌ها در زایمان]]

نسخهٔ ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۳:۰۴

نیکولای آرگونوف (۱۷۷۱ - حدود ۱۸۲۹): پرتره پراسکوویا ایوانوونا ژمچوگووا-شرمتوا، ۱۸۰۳. آویز گردنبند او تصویری مینیاتوری از شوهرش نیکولای شرمتف را نشان می‌دهد
پراسکوویا کوالیووا با لباسی زیبا برای Les mariages samnites توسط André Ernest Modeste Grétry

پراسکوویا کوالیووا (Praskovia Ivanovna) معروف به مروارید (۲۰ ژوئیه، ۱۷۶۸–۲۳ فوریه ۱۸۰۳) یک روس سرف بازیگر و خواننده سوپرانو اپرا بود.

پراسکوویا یکی از بهترین خوانندگان اپرا در قرن هجدهم روسیه بود.[۱] و او را به عنوان اولین «سوپراستار» روسیه توصیف می‌کنند.[۲] او در خانواده یک آهنگر رعیت به نام ایوان گوربونوف زندگی می‌کرد

پیشینه

تا حدود ۱۶۰ سال پیش، رعیت‌داری در روسیه رواج داشت و بیشتر از ۸۰ درصد جامعه را رعیت‌ها تشکیل می‌دادند. در مقابل، نجیب‌زادگانی بودند که هرطور می‌خواستند با رعایای خود رفتار می‌کردند. رعیت‌ها از بسیاری از حق و حقوق محروم بودند و از جمله آن‌ها، حق ازدواج با نجیب‌زادگان را نداشتند.

زمانی که رعیت‌داری در روسیه لغو شد (۱۸۶۱)، روسیه حدود ۷۵ میلیون نفر جمعیت داشت.

حدود ۲۵۰ سال پیش در این جامعه به شدت طبقاتی، «کاترین کبیر» به قدرت رسید. زنی اصالتاً آلمانی (اهل پروس) که ۳۰ سال حکمرانی‌اش به «دوران طلایی» تاریخ روسیه معروف است. در دوران او روسیه قدرتمندتر شد و فرهنگ و هنر رو به رشد گذاشت. با این وجود بسیار خوشگذران و ولخرج بود و در دوران او رعیت‌ها فقیرتر و اربابان پول‌دارتر شدند.

خاندان نجیب‌زاده «شـِرِمی تی یـِف» (Sheremetev) هم از این دسته بودند که هر روز بیشتر و بیشتر به املاک و ثروت خود افزودند.

نیکلای شـِرِمی تی یـِف

«نیکلای شـِرِمی تی یـِف» یکی از اعضای این خاندان نجیب‌زاده بود که از «سنت پترزبورگ»، پایتخت آن زمان، به مسکو فرستاده شد تا یک بانک را اداره کند. او که تحصیل‌کرده اروپا بود و شیفته موسیقی، یک مجموعه فرهنگی برای آموزش هنر به رعیا تأسیس کرد.

یکی از شاگردان این مجموعه فرهنگی، دختر یک آهنگر بود به نام «پراسکوویا» (Praskovia). این دختر آن چنان با استعداد بود که تا سن ۱۷ سالگی به زبان فرانسه و ایتالیایی تسلط پیدا کرد، هارپ می‌نواخت و در اپرا و بازیگری تئاتر بسیار توانمند بود، به طوری که به او نام هنری «ژِمچوگُوا» (Zhemchugova) (به معنی مروارید) دادند.

در یکی از نمایش‌های تئاتر، «کاترین کبیر» به قدری مجذوب اجرای او شد که بعد از نمایش با این بازیگر جوان دیدار کرد و به او یک انگشتر الماس هدیه داد.

در همین سال‌ها بود که داستان رابطه عاشقانه او با «نیکلای شـِرِمی تی یـِف» بر سر زبان‌ها افتاد. درز کردن این خبر می‌توانست برای نیکلای گران تمام شود. رعیت هرچقدر هم که هنرمند و معروف، در یک خانواده نجیب‌زاده، حتی در حد یک معشوقه هم جایگاهی نداشت. حتی کلیسای ارتودوکس هم از این بی عدالتی حمایت می‌کرد.

با این وجود رابطه نیکلای و «مروارید» ادامه پیدا کرد. نیکلای جوان به یکی دیگر از املاک «شـِرِمی تی یـِف» در شرق مسکو، در منطقه‌ای به نام «کوسکووا» (Kuskovo) نقل مکان کرد و طور مخفیانه با معشوقه هنرمند و بازیگرش به زندگی ادامه داد.

چند سال بعد، نیکلای به یک سمت دولتی در دربار منصوب شد و با «مروارید» به سنت پترزبورگ رفت و همچنان رابطه عاشقانه‌اش را مخفی نگاه می‌داشت. در همین زمان، «مروارید» به شدت بیمار شد و از فعالیت هنری فاصله گرفت.

نیکلای مجموعه فرهنگی‌اش را تعطیل کرد، کل خانواده «مروارید» را از رعیت بودن رسماً آزاد کرد و با صرف هزینه زیاد، شجره‌نامه جعلی از اروپا تهیه کرد تا به دروغ به خانواده‌اش بگوید که «مروارید» از یک خانواده نجیب‌زاده اهل لهستان است.

به این ترتیب این دو معشوق در سال ۱۸۰۱ طی مراسمی مخفی در مسکو ازدواج کردند.

چند ماه بعد «مروارید» باردار شد و بلافاصله بعد از زایمان، حالش رو به وخامت گذاشت و پس از چند ماه در سن ۳۵ سالگی درگذشت.

«مروارید» وصیت کرده بود تا مبالغ قابل توجهی صرف فقرا و بچه‌های یتیم و همین‌طور تهیه جهیزیه (به روسی «pry̰dạnạy̰h») برای دختران دم‌بخت شود.

نیکلای به وصیت همسرش عمل کرد و به یاد او، نوانخانه‌ای در مرکز مسکو راه انداخت. در دوران شوروی این مرکز به مؤسسه تحقیقات پزشکی بدل شد و امروز بزرگ‌ترین و تخصصی‌ترین مرکز سوانح و اورژانس مسکو (Sklifosovsky Institute) است.

سرانجام

خبر پسر دار شدن نیکلای، خانواده «شـِرِمی تی یـِف» را برآشفته کرد. اقوام نیکلای به ملک و املاک بی‌وارث چشم داشتند و تولد «دیمیتری» تمام اهداف آن‌ها را نقش بر آب می‌کرد. برای همین، سعی کردند تا پسربچه را از هر طریقی که شده بکشند، اما موفق نشدند.

«دیمیتری شـِرِمی تی یـِف» راه پدر و مادرش را ادامه داد. بسیار نیکوکار بود و از اشرافی‌گری دوری می‌کرد. یک مدرسه موسیقی رایگان راه‌اندازی کرد و سالانه صدها جهیزیه می‌داد و به‌طور ناشناس به فقرا کمک می‌کرد و مدرسه و کلیسا می‌ساخت.

داستان عشق پنهان نیکلای و مروارید موضوع چندین کتاب در روسیه و کشورهای غربی بوده‌است.[۳]

منابع

  1. Douglas Smith. The Pearl: A True Tale of Forbidden Love in Catherine the Great's Russia. New Haven CT, Yale University Press, 2008, p. 3.
  2. Figes, Orlando (2002). Natasha's Dance A Cultural History of Russia. New York: Picador. ISBN 0-312-42195-8.
  3. [۱] بایگانی‌شده در ژانویه ۷, ۲۰۰۶ توسط Wayback Machine