دفترچه خاطرات و فراموشی و مقالات دیگر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز جایگزینی با اشتباه‌یاب: خلاصة⟸خلاصه، دربارة⟸درباره، دفترچة⟸دفترچه، نتیجة⟸نتیجه، نمرة⟸نمره
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{بهبود منبع}}
دفترچهٔ خاطرات و فراموشی و مقالات دیگر<ref>{{یادکرد وب|عنوان=دفترچة خاطرات و فراموشی و مقالات دیگر|نشانی=http://www.mghaed.com/books/diaries&oblivion.htm|وبگاه=www.mghaed.com|بازبینی=2020-07-06}}</ref> کتابی است از [[محمد قائد]]، و دربردارنده مجموعه مقالاتی که طی سالیان نوشته شده‌است. قائد که در مقاله‌نویسی چیره‌دست و صاحب‌سبک است، در این مجموعه مقالات، الگویی دقیق از سبک و نگارش مقاله‌نویسی در زبان فارسی ارائه داده‌است. درخصوص تعریف «مقاله»، ترجیح می‌دهد از عنوان Essay استفاده کند، چراکه بر این نظر است «مقاله» در زبان فارسی معادلی گویا و رسا برای Essay نیست، و از آن گذشته ممکن است با Article هم اشتباه گرفته شود، چون هر دو را مقاله می‌نامند. در نگاه او این شکل از مقاله تعریفی معین دارد: <blockquote>Essay که از رنسانس تا امروز قالبِ سرآمد ادبیاتِ غیرداستانی در غرب بوده، مشاهدات نویسنده دربارهٔ موضوعی است بیان‌شده در قالبی محکم و دلپذیر. هر نوع بیان واقعیت‌ها یا داده‌ها لزوماً به Essay نمی‌رسد. مشخصه‌ای که آن را از دیگر انواع نوشته متمایز می‌کند گستردگی چشم‌انداز بحث و ارائة نظرات مختلف و متضاد اما همواره با سبک‌روحی و پرهیز از دست‌زدن به قضاوت نهایی است. نویسنده ممکن است دیدگاه و اعتقاد خویش در باب موضوع مورد بحث را بیان کند، یا تنها به زیروبالاکردن نظرات دیگران بپردازد. جدی‌گرفتنِ موضوع اما پرهیز از خشکی، و طرح نکات علمی و فنّی به شکلی که برای خوانندة عام نیز قابل درک باشد از خصوصیات این نوع نوشته‌است. برای نوشتن این نوع از مقاله، ساختار و سبک لازم است. به تعبیری می‌توان گفت Essay تلفیقی بین‌رشته‌ای است از داده‌های علمی، تحقیق، نقد و نظر و البته ادبیات. در این ژانر، نوشته باید دلپذیر و گیرا باشد. یعنی خواننده حتی اگر با نویسنده موافق نیست، از خواندن استدلال‌های او لذت ببرد.<ref name=":0">{{یادکرد وب|عنوان=گفتگو: قدم‌زدن در بازار افکار و توهّمات|نشانی=http://www.goftogu.com/article/2013/07/post-77.html|وبگاه=www.goftogu.com|بازبینی=2020-07-08}}</ref> </blockquote>مقالات این مجموعه همگی ماهیت بینارشته‌ای داشته و حاوی تعادلی است بین تلقی‌های شخصی، موقعیت روانشناختی، جنبهٔ روانشناسی اجتماعی و وجه جامعه‌شناختی موضوعات. در بیان قائد، خصوصیت بینارشته‌ای اما خالی از مخاطره نیست: <blockquote>پرداختِ بین‌رشته‌ای بسیار لغزنده و دشوار است، مثل کار آدمی که طناب می‌بندد و از روی آبشار رد می‌شود: فقط وقتی تحسینش می‌کنند که کاملاً موفق شده باشد. یعنی همه یا هیچ. هم اصحاب هر یک از رشته‌ها باید مفروضات و روشِ ربط‌دادن را تأیید کنند، و هم خوانندة عام (یعنی دانشجوی رشته‌های دیگر) نوع تداوم و نتیجه‌گیری را جالب بیابد. وقتی بخواهیم تلقیّات شخصی را هم- بدون تحمیل قضاوت سیاه/سفید و وعظ و نصیحت بر خواننده- وارد بحث کنیم کار دشوارتر می‌شود.<ref name=":0"/> </blockquote>اهمیت سبک، شیوهٔ پرداخت متن و نگاه مؤلف به موضوع، در نظر قائد حائز درجهٔ اول اهمیت است. در مصاحبه‌ای دربارهٔ کتاب دفترچهٔ خاطرات و فراموشی گفته‌است: <blockquote>اگر مطلبی حاوی اطلاعات و مشاهدات جدید و دارای نثری بدیع و سبکی گیرا باشد، موضوع آن برایم در درجهٔ اول اهمیت نیست چون موضوعها و مضامین در دو دسته کم‌اهمیت و پراهمیت جا نمی‌گیرند. کتابی دربارهٔ یک جنگ لزوماً باارزش‌تر از رمانی دربارهٔ یک ماهیگیر رده‌بندی نمی‌شود. به نظر من درجه‌بندی نوشته‌ها بر اساس نوع دید و پرداخت است.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=مقاله به عنوان ژانر ادبی|نشانی=http://www.mghaed.com/interviews/essay_as_genre.htm|وبگاه=www.mghaed.com|بازبینی=2020-07-06}}</ref></blockquote>با طرح موضوعات و دیدگاه‌های بدیع و نوآورانه، در ۱۴ مقاله و در قالب چهار بخش، قائد در این کتاب از منظر «روانشناسی اجتماعی» به ارزیابی و مشاهدات اجتماع خویش و جهان حاضر می‌پردازد. کتاب با استقبال قابل توجه خوانندگان مواجه شد و علی‌رغم انتشار رایگان در وبسایت نویسنده، تاکنون به چاپ پنجم رسیده‌است.
'''دفترچهٔ خاطرات و فراموشی و مقالات دیگر''' کتابی است از [[محمد قائد]]، و دربردارنده مجموعه مقالاتی که طی سالیان نوشته شده‌است. قائد که در مقاله‌نویسی چیره‌دست و صاحب‌سبک است، در این مجموعه مقالات، الگویی دقیق از سبک و نگارش مقاله‌نویسی در زبان فارسی ارائه داده‌است. درخصوص تعریف «مقاله»، ترجیح می‌دهد از عنوان Essay استفاده کند، چراکه بر این نظر است «مقاله» در زبان فارسی معادلی گویا و رسا برای Essay نیست، و از آن گذشته ممکن است با Article هم اشتباه گرفته شود، چون هر دو را مقاله می‌نامند. در نگاه او این شکل از مقاله تعریفی معین دارد: <blockquote>Essay که از رنسانس تا امروز قالبِ سرآمد ادبیاتِ غیرداستانی در غرب بوده، مشاهدات نویسنده دربارهٔ موضوعی است بیان‌شده در قالبی محکم و دلپذیر. هر نوع بیان واقعیت‌ها یا داده‌ها لزوماً به Essay نمی‌رسد. مشخصه‌ای که آن را از دیگر انواع نوشته متمایز می‌کند گستردگی چشم‌انداز بحث و ارائة نظرات مختلف و متضاد اما همواره با سبک‌روحی و پرهیز از دست‌زدن به قضاوت نهایی است. نویسنده ممکن است دیدگاه و اعتقاد خویش در باب موضوع مورد بحث را بیان کند، یا تنها به زیروبالاکردن نظرات دیگران بپردازد. جدی‌گرفتنِ موضوع اما پرهیز از خشکی، و طرح نکات علمی و فنّی به شکلی که برای خوانندة عام نیز قابل درک باشد از خصوصیات این نوع نوشته‌است. برای نوشتن این نوع از مقاله، ساختار و سبک لازم است. به تعبیری می‌توان گفت Essay تلفیقی بین‌رشته‌ای است از داده‌های علمی، تحقیق، نقد و نظر و البته ادبیات. در این ژانر، نوشته باید دلپذیر و گیرا باشد. یعنی خواننده حتی اگر با نویسنده موافق نیست، از خواندن استدلال‌های او لذت ببرد.<ref name=":0">{{یادکرد وب|عنوان=گفتگو: قدم‌زدن در بازار افکار و توهّمات|نشانی=http://www.goftogu.com/article/2013/07/post-77.html|وبگاه=www.goftogu.com|بازبینی=2020-07-08}}</ref> </blockquote>مقالات این مجموعه همگی ماهیت بینارشته‌ای داشته و حاوی تعادلی است بین تلقی‌های شخصی، موقعیت روانشناختی، جنبهٔ روانشناسی اجتماعی و وجه جامعه‌شناختی موضوعات. در بیان قائد، خصوصیت بینارشته‌ای اما خالی از مخاطره نیست: <blockquote>پرداختِ بین‌رشته‌ای بسیار لغزنده و دشوار است، مثل کار آدمی که طناب می‌بندد و از روی آبشار رد می‌شود: فقط وقتی تحسینش می‌کنند که کاملاً موفق شده باشد. یعنی همه یا هیچ. هم اصحاب هر یک از رشته‌ها باید مفروضات و روشِ ربط‌دادن را تأیید کنند، و هم خوانندة عام (یعنی دانشجوی رشته‌های دیگر) نوع تداوم و نتیجه‌گیری را جالب بیابد. وقتی بخواهیم تلقیّات شخصی را هم- بدون تحمیل قضاوت سیاه/سفید و وعظ و نصیحت بر خواننده- وارد بحث کنیم کار دشوارتر می‌شود.<ref name=":0"/> </blockquote>اهمیت سبک، شیوهٔ پرداخت متن و نگاه مؤلف به موضوع، در نظر قائد حائز درجهٔ اول اهمیت است. در مصاحبه‌ای دربارهٔ کتاب دفترچهٔ خاطرات و فراموشی گفته‌است: <blockquote>اگر مطلبی حاوی اطلاعات و مشاهدات جدید و دارای نثری بدیع و سبکی گیرا باشد، موضوع آن برایم در درجهٔ اول اهمیت نیست چون موضوعها و مضامین در دو دسته کم‌اهمیت و پراهمیت جا نمی‌گیرند. کتابی دربارهٔ یک جنگ لزوماً باارزش‌تر از رمانی دربارهٔ یک ماهیگیر رده‌بندی نمی‌شود. به نظر من درجه‌بندی نوشته‌ها بر اساس نوع دید و پرداخت است{{مدرک}}.</blockquote> با طرح موضوعات و دیدگاه‌های بدیع و نوآورانه، در ۱۴ مقاله و در قالب چهار بخش، قائد در این کتاب از منظر «روانشناسی اجتماعی» به ارزیابی و مشاهدات اجتماع خویش و جهان حاضر می‌پردازد. کتاب با استقبال قابل توجه خوانندگان مواجه شد و علی‌رغم انتشار رایگان در وبسایت نویسنده، تاکنون به چاپ پنجم رسیده‌است.

----

== اطلاعات کتاب‌شناختی ==
<gallery>
پرونده:دفترچهٔ خاطرات و فراموشی، چاپ اول.jpg
پرونده:دفترچهٔ خاطرات و فراموشی، چاپ چهارم.jpg
پرونده:دفترچهٔ خاطرات و فراموشی، چاپ پنجم.jpg
</gallery>چاپ نخست: سال ۱۳۸۰، در ۳۳۲ صفحه، نشر [[طرح نو|طرح‌نو]]

چاپ دوم: سال ۱۳۸۲، نشر طرح‌نو

چاپ سوم: ۱۳۸۸، نشر طرح‌نو

چاپ چهارم: ۱۳۸۹، نشر طرح‌نو

چاپ پنجم: تیرماه ۱۳۹۹ در ۳۷۶ صفحه، نشر طرح‌نو

----

== فهرست ==
* '''پیش‌درآمد'''
* '''بخش یک: تأمل در چند مفهوم و تعریف'''
* درباره نوستالژی
* مفهوم آینده در ادبیات قدیم و در تفکر اجتماعی معاصر
* اسنوبیسم چیست؟
* '''بخش دو: چشم‌اندازهای اجتماعی'''
* فرزانگان و بقّالها
* دگردیسیِ یک آرمان
* '''بخش سه: نگاه به گفتار و نوشتار و رفتار'''
* دفترچه خاطرات و فراموشی
* دربارهٔ سانسور
* نتیجه اخلاقی را فراموش نفرمایید
* به مردگان نمره انضباط بدهید و بگذارید استراحت کنند
* آیا شهرتْ ویتامینِ روح است؟
* درباره الهام، توارد، اقتباس و دستبرد
* این صفحه برای شما جای مناسبی نیست
* در فضیلت نامها
* '''بخش چهار: آن سوی آستانه'''
* مردی که خلاصه خود بود: احمد شاملو

----


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۳:۱۲

دفترچهٔ خاطرات و فراموشی و مقالات دیگر کتابی است از محمد قائد، و دربردارنده مجموعه مقالاتی که طی سالیان نوشته شده‌است. قائد که در مقاله‌نویسی چیره‌دست و صاحب‌سبک است، در این مجموعه مقالات، الگویی دقیق از سبک و نگارش مقاله‌نویسی در زبان فارسی ارائه داده‌است. درخصوص تعریف «مقاله»، ترجیح می‌دهد از عنوان Essay استفاده کند، چراکه بر این نظر است «مقاله» در زبان فارسی معادلی گویا و رسا برای Essay نیست، و از آن گذشته ممکن است با Article هم اشتباه گرفته شود، چون هر دو را مقاله می‌نامند. در نگاه او این شکل از مقاله تعریفی معین دارد:

Essay که از رنسانس تا امروز قالبِ سرآمد ادبیاتِ غیرداستانی در غرب بوده، مشاهدات نویسنده دربارهٔ موضوعی است بیان‌شده در قالبی محکم و دلپذیر. هر نوع بیان واقعیت‌ها یا داده‌ها لزوماً به Essay نمی‌رسد. مشخصه‌ای که آن را از دیگر انواع نوشته متمایز می‌کند گستردگی چشم‌انداز بحث و ارائة نظرات مختلف و متضاد اما همواره با سبک‌روحی و پرهیز از دست‌زدن به قضاوت نهایی است. نویسنده ممکن است دیدگاه و اعتقاد خویش در باب موضوع مورد بحث را بیان کند، یا تنها به زیروبالاکردن نظرات دیگران بپردازد. جدی‌گرفتنِ موضوع اما پرهیز از خشکی، و طرح نکات علمی و فنّی به شکلی که برای خوانندة عام نیز قابل درک باشد از خصوصیات این نوع نوشته‌است. برای نوشتن این نوع از مقاله، ساختار و سبک لازم است. به تعبیری می‌توان گفت Essay تلفیقی بین‌رشته‌ای است از داده‌های علمی، تحقیق، نقد و نظر و البته ادبیات. در این ژانر، نوشته باید دلپذیر و گیرا باشد. یعنی خواننده حتی اگر با نویسنده موافق نیست، از خواندن استدلال‌های او لذت ببرد.[۱]

مقالات این مجموعه همگی ماهیت بینارشته‌ای داشته و حاوی تعادلی است بین تلقی‌های شخصی، موقعیت روانشناختی، جنبهٔ روانشناسی اجتماعی و وجه جامعه‌شناختی موضوعات. در بیان قائد، خصوصیت بینارشته‌ای اما خالی از مخاطره نیست:

پرداختِ بین‌رشته‌ای بسیار لغزنده و دشوار است، مثل کار آدمی که طناب می‌بندد و از روی آبشار رد می‌شود: فقط وقتی تحسینش می‌کنند که کاملاً موفق شده باشد. یعنی همه یا هیچ. هم اصحاب هر یک از رشته‌ها باید مفروضات و روشِ ربط‌دادن را تأیید کنند، و هم خوانندة عام (یعنی دانشجوی رشته‌های دیگر) نوع تداوم و نتیجه‌گیری را جالب بیابد. وقتی بخواهیم تلقیّات شخصی را هم- بدون تحمیل قضاوت سیاه/سفید و وعظ و نصیحت بر خواننده- وارد بحث کنیم کار دشوارتر می‌شود.[۱]

اهمیت سبک، شیوهٔ پرداخت متن و نگاه مؤلف به موضوع، در نظر قائد حائز درجهٔ اول اهمیت است. در مصاحبه‌ای دربارهٔ کتاب دفترچهٔ خاطرات و فراموشی گفته‌است:

اگر مطلبی حاوی اطلاعات و مشاهدات جدید و دارای نثری بدیع و سبکی گیرا باشد، موضوع آن برایم در درجهٔ اول اهمیت نیست چون موضوعها و مضامین در دو دسته کم‌اهمیت و پراهمیت جا نمی‌گیرند. کتابی دربارهٔ یک جنگ لزوماً باارزش‌تر از رمانی دربارهٔ یک ماهیگیر رده‌بندی نمی‌شود. به نظر من درجه‌بندی نوشته‌ها بر اساس نوع دید و پرداخت است[نیازمند منبع].

با طرح موضوعات و دیدگاه‌های بدیع و نوآورانه، در ۱۴ مقاله و در قالب چهار بخش، قائد در این کتاب از منظر «روانشناسی اجتماعی» به ارزیابی و مشاهدات اجتماع خویش و جهان حاضر می‌پردازد. کتاب با استقبال قابل توجه خوانندگان مواجه شد و علی‌رغم انتشار رایگان در وبسایت نویسنده، تاکنون به چاپ پنجم رسیده‌است.

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ «گفتگو: قدم‌زدن در بازار افکار و توهّمات». www.goftogu.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۷-۰۸.