عیسی: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
جز «عیسی» را محافظت کرد: ویرایشهای اخلالگرانهٔ ادامهدار ([ویرایش=تنها کاربران تأییدشده] (زمان سرآمدن ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۰۵ (UTC)) [انتقال=تنها کاربران تأییدشده] (زمان سرآمدن ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۰۵ (UTC))) |
|||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
اساس دینی یهودیان بر تورات، پنج کتابی که میگفتند توسط خدا به موسی داده شده، استوار بود. سه گروه مهم مذهبی فریسیان، اسنیها و صدوقیان بودند. هرچند این سه گروه در مجموع نماینده بخش کوچکی از جمعیت بودند. یهودیان چشم به راه آن روزی بودند که خدایشان آنها را از حاکمان «کافر» خود نجات دهد، احتمالا به وسیله جنگ علیه رومیان.<ref name="Britannica2" /> |
اساس دینی یهودیان بر تورات، پنج کتابی که میگفتند توسط خدا به موسی داده شده، استوار بود. سه گروه مهم مذهبی فریسیان، اسنیها و صدوقیان بودند. هرچند این سه گروه در مجموع نماینده بخش کوچکی از جمعیت بودند. یهودیان چشم به راه آن روزی بودند که خدایشان آنها را از حاکمان «کافر» خود نجات دهد، احتمالا به وسیله جنگ علیه رومیان.<ref name="Britannica2" /> |
||
=== منابع === |
=== منابع زندگی === |
||
محققان عهد جدید در بررسی انجیلهای متعارف (مرقس، متی، لوقا و یوحنا) با چالشهای بزرگی روبرو هستند.{{sfn|Harris|1985|p=263}} اناجیل را نمیتوان در معنای امروزی «زندگینامه» قلمداد کرد و نویسندگان آنها درحالی که بسیاری از جزئیات زندگی عیسی را از قلم انداختهاند، به مسائلی چون اهمیت او از دید الهی یا تبلیغ علنی او میان مردم میپردازند.{{sfn|Harris|1985|p=263}} گزارشها درباره اتفاقات فراطبیعی مربوط به عیسی نظیر مرگ او و برخاستن او کار محققان را حتی سختتر هم میکند.{{sfn|Harris|1985|p=263}} پژوهشگران انجیلها را منابع بیطرفی نمیدانند زیرا نویسندگان تلاش میکردند عیسی را تجلیل کنند.{{sfn|Sanders|1993|p=3}} حتی با این همه، پژوهشگران منابع بهتری در ربط با زندگی عیسی نسبت به شخصی چون اسکندر مقدونی دارند.{{sfn|Sanders|1993|p=3}} آنها معیارهای مشخصی برای قضاوت درباره تاریخی بودن اتفاق دارند که شامل ملاک تصدیق چندگانه، ملاک انسجام و ملاک انقطاع است.{{sfn|Rausch|2003|pp=36–37}} صحت تاریخی یک اتفاق بسته به اعتبار منابع هم هست؛ اناجیل به واقع درباره زندگی عیسی متناقض و نامستقلند. مرقس که احتمالا اولین انجیل مکتوب شدهاست، برای دههها معتبرترین از لحاظ تاریخی به شمار میرود.<ref>{{cite book|title=John, Jesus, and History, Volume 2|year=2007|publisher=Society of Biblical Lit|isbn=978-1-58983-293-0|page=291|url=https://books.google.com/books?id=ryybidJYMAQC&pg=PA291 |first1= Paul N.|last1= Anderson|first2= Felix |last2=Just |first3= Tom|last3= Thatcher}}</ref> یوحنا که بعد از همه مکتوب شدهاست، به طور قابل توجهی با انجیلهای همنوا متفاوت است و آن را دارای اعتبار کمتری میدانند؛ هرچند اخیرا پژوهشگران بیشتری پذیرفتهاند که یوحنا شاید شامل هستهای از محتوای قدیمی باشد که ممکن است به اندازه اناجیل همنوا یا حتی بیشتر ارزش تاریخی داشته باشد.<ref>{{cite book|title=John, Jesus, and History, Volume 2|year=2007|publisher=Society of Biblical Lit|isbn=978-1-58983-293-0|page=292|url=https://books.google.com/books?id=ryybidJYMAQC&pg=PA291 |first1= Paul N.|last1= Anderson|first2= Felix |last2=Just |first3= Tom|last3= Thatcher}}</ref> |
محققان عهد جدید در بررسی انجیلهای متعارف (مرقس، متی، لوقا و یوحنا) با چالشهای بزرگی روبرو هستند.{{sfn|Harris|1985|p=263}} اناجیل را نمیتوان در معنای امروزی «زندگینامه» قلمداد کرد و نویسندگان آنها درحالی که بسیاری از جزئیات زندگی عیسی را از قلم انداختهاند، به مسائلی چون اهمیت او از دید الهی یا تبلیغ علنی او میان مردم میپردازند.{{sfn|Harris|1985|p=263}} گزارشها درباره اتفاقات فراطبیعی مربوط به عیسی نظیر مرگ او و برخاستن او کار محققان را حتی سختتر هم میکند.{{sfn|Harris|1985|p=263}} پژوهشگران انجیلها را منابع بیطرفی نمیدانند زیرا نویسندگان تلاش میکردند عیسی را تجلیل کنند.{{sfn|Sanders|1993|p=3}} حتی با این همه، پژوهشگران منابع بهتری در ربط با زندگی عیسی نسبت به شخصی چون اسکندر مقدونی دارند.{{sfn|Sanders|1993|p=3}} آنها معیارهای مشخصی برای قضاوت درباره تاریخی بودن اتفاق دارند که شامل ملاک تصدیق چندگانه، ملاک انسجام و ملاک انقطاع است.{{sfn|Rausch|2003|pp=36–37}} صحت تاریخی یک اتفاق بسته به اعتبار منابع هم هست؛ اناجیل به واقع درباره زندگی عیسی متناقض و نامستقلند. مرقس که احتمالا اولین انجیل مکتوب شدهاست، برای دههها معتبرترین از لحاظ تاریخی به شمار میرود.<ref>{{cite book|title=John, Jesus, and History, Volume 2|year=2007|publisher=Society of Biblical Lit|isbn=978-1-58983-293-0|page=291|url=https://books.google.com/books?id=ryybidJYMAQC&pg=PA291 |first1= Paul N.|last1= Anderson|first2= Felix |last2=Just |first3= Tom|last3= Thatcher}}</ref> یوحنا که بعد از همه مکتوب شدهاست، به طور قابل توجهی با انجیلهای همنوا متفاوت است و آن را دارای اعتبار کمتری میدانند؛ هرچند اخیرا پژوهشگران بیشتری پذیرفتهاند که یوحنا شاید شامل هستهای از محتوای قدیمی باشد که ممکن است به اندازه اناجیل همنوا یا حتی بیشتر ارزش تاریخی داشته باشد.<ref>{{cite book|title=John, Jesus, and History, Volume 2|year=2007|publisher=Society of Biblical Lit|isbn=978-1-58983-293-0|page=292|url=https://books.google.com/books?id=ryybidJYMAQC&pg=PA291 |first1= Paul N.|last1= Anderson|first2= Felix |last2=Just |first3= Tom|last3= Thatcher}}</ref> |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
باستانشناسی به پژوهشگران کمک میکند تا جهان زندگی عیسی را بهتر درک کنند. یافتههای تازه، به عنوان مثال، نشان میدهد که کفرناحوم، شهری مهم در دوره تبلیغ عیسی، فقیر و کوچک بود و حتی فروم یا [[آگورا]] هم نداشت.<ref name="Gowler">{{cite book |title=What are they saying about the historical Jesus?|first=David B. |last=Gowler |year=2007| isbn= 978-0-8091-4445-7|publisher=Paulist Press| page= 102}}</ref><ref>{{cite encyclopedia|encyclopedia=Jesus and archaeology |editor-first= James H.|editor-last= Charlesworth |year=2006 |isbn= 978-0-8028-4880-2 |page= 127 |url=https://books.google.com/books?id=QoIS7VApH6cC&pg=PA127 |publisher=Wm. B. Eerdmans Publishing|title=Jesus and Archaeology }}</ref> این با نظر پژوهشگران که عیسی از تسهیم متقابل میان فقرا در آن منطقه از جلیل حمایت میکرد، سازگار است.<ref name="Gowler" /> |
باستانشناسی به پژوهشگران کمک میکند تا جهان زندگی عیسی را بهتر درک کنند. یافتههای تازه، به عنوان مثال، نشان میدهد که کفرناحوم، شهری مهم در دوره تبلیغ عیسی، فقیر و کوچک بود و حتی فروم یا [[آگورا]] هم نداشت.<ref name="Gowler">{{cite book |title=What are they saying about the historical Jesus?|first=David B. |last=Gowler |year=2007| isbn= 978-0-8091-4445-7|publisher=Paulist Press| page= 102}}</ref><ref>{{cite encyclopedia|encyclopedia=Jesus and archaeology |editor-first= James H.|editor-last= Charlesworth |year=2006 |isbn= 978-0-8028-4880-2 |page= 127 |url=https://books.google.com/books?id=QoIS7VApH6cC&pg=PA127 |publisher=Wm. B. Eerdmans Publishing|title=Jesus and Archaeology }}</ref> این با نظر پژوهشگران که عیسی از تسهیم متقابل میان فقرا در آن منطقه از جلیل حمایت میکرد، سازگار است.<ref name="Gowler" /> |
||
=== گاهشمار === |
|||
عیسی یک یهودی اهل جلیل بود<ref name="Vermes 1981">{{cite book |title=Jesus the Jew: A Historian's Reading of the Gospels|edition= |last=Vermes |first= Geza |author-link=Géza Vermes |year= 1981|publisher= First Fortress|location= Philadelphia|isbn= 978-0-8006-1443-0 |pages=20, 26, 27, 29|title-link= Jesus the Jew}}</ref> در حدود سالهای آغازین قرن اول متولد شد و در ۳۰ یا ۳۳ پس از میلاد در یهودیه درگذشت.<ref name="legacy.tyndalehouse.com">Humphreys, Colin J.; Waddington, W. G. 1992 [https://legacy.tyndalehouse.com/tynbul/Library/TynBull_1992_43_2_06_Humphreys_DateChristsCrucifixion.pdf The Jewish Calendar, a Lunar Eclipse and the Date of Christ's Crucifixion] (PDF). Tyndale Bulletin. 43 (2): 340.</ref> توافقی میان محققان وجود دارد که عیسی یکی از معاصران یحیی بود و توسط بخشدار رومی یهودیه پونتیوس پیلاطس که از ۲۶ تا ۳۶ میلادی این منصب را داشت، مصلوب شد.{{sfn|Levine|2006|p=4}} |
|||
اناجیل چند اشاره به سال تولد عیسی ارائه میکنند. بنا به متی ۲:۱، تولد عیسی در زمان پادشاهی هیرود بزرگ که در سال ۴ درگذشت، اتفاق افتاد. به گفته لوقا ۱:۵، هیرود اندکی پیش از تولد عیسی مرد؛{{sfn|Maier|1989|pp=115–18}}{{sfn|Niswonger|1992|pp=121–22}} هرچند همین انجیل زایش عیسی را همزمان با سرشماری مالیاتی کوئیرینیوس که ۱۰ سال بعد از مرگ هیرود اتفاق افتاد، میداند.{{sfn|Köstenberger|Kellum|Quarles|2009|pp=137–38}}{{sfn|Niswonger|1992|pp=122–24}} لوقا ۳:۲۳ متذکر میشود که عیسی در زمان آغاز تبلیغ ۳۰ ساله بود که بنا به گفته اعمال رسولان ۱۰:۳۷ و ۱۰:۳۸، پس از تبلیغ توسط یحیی انجام شد؛ دوران ابلاغ یحیی بنا به گفته لوقا ۳:۱ و ۳:۲، در پانزدهم سال امپراتوری تیبریوس آغاز گردید که برابر میشود با ۲۸ یا ۲۹ میلادی.{{sfn|Niswonger|1992|pp=121–22}}<ref name="Vermes2006">{{cite book | first = Géza | last = Vermes | title = The Nativity: History and Legend | publisher = Random House Digital | year = 2010|pages=81–82 |url = https://books.google.com/books?id=a9EiEU_Yz_kC&pg=PA81 |isbn=978-0-307-49918-9}}</ref> با ترکیب گفتههای اناجیل و اطلاعات تاریخی، بیشتر پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که تولد عیسی باید بین سالهای ۶ تا ۴ قبل از میلاد اتفاق افتاده باشد،<ref name="Vermes2006" />{{sfn|Dunn|2003|p=324}} هرچند گروهی دیگر بازه بزرگتری را محتمل میدانند.{{efn|For example, John P. Meier states that Jesus' birth year is ''c.'' 7/6 BC,<ref name=Meier1991 /> while Finegan favors ''c.'' 3/2 BC.<ref name=Finegan />}} |
|||
بازه تاریخ تبلیغ عیسی با استفاده از شیوههای مختلفی تخمین زده شدهاست.{{sfn|Köstenberger |Kellum|Quarles|2009|p=140}}{{sfn|Freedman|2000|p=249}} یکی از این شیوهها انطباق سالهای ذکر شده توسط لوقا و اعمال رسولان با حکومت تیبریوس است که تاریخی میان ۲۸ یا ۲۹ میلادی را به دست میدهد.{{sfn|Maier|1989|pp=120–21}} روش دیگری آغاز آن را بین سالهای ۲۷ تا ۲۹ میداند، زیرا یوحنا ۲:۱۳ تا ۲:۲۰ میگوید که ۴۶ سال از ساخت معبد اورشلیم در زمان آغاز تبلیغ عیسی میگذشت و یوسف فلاوی هم متذکر شده که هیرود بزرگ در هجدهم سال سلطنتش دستور به بازسازی معبد دادهاست.{{sfn|Köstenberger|Kellum|Quarles|2009|p=140}}{{sfn|Maier|1989|p=123}} روشی دیگر، استفاده از سالهای مرگ یحیی و ازدواج هیرودیس آنتیپاس با هیرودیاس (بنا به نوشتههای یوسف فلاوی) و مرتبط کردن آن با متی ۱۴:۴ و مرقس ۶:۱۷ است.<ref>{{cite encyclopedia|first=Craig |last=Evans|year= 2006| url=https://books.google.com/books?id=wMbEyeDSQQgC&pg=PA55 |title=Josephus on John the Baptist| encyclopedia=The Historical Jesus in Context |editor-last1=Levine|editor-last2=Allison|editor-first3=John D.|editor-last3=Crossan|publisher=Princeton University Press| isbn= 978-0-691-00992-6 |pages=55–58| editor-first=Amy-Jill| editor2-first=Dale C.}}</ref><ref>{{cite book|title=Herodias: at home in that fox's den|first= Florence M.|last= Gillman |year=2003| isbn= 978-0-8146-5108-7| pages=25–30 |publisher= Liturgical Press}}</ref> بیشتر پژوهشگران سال ازدواج را بین ۲۸ تا ۳۵ میدانند که زمان آغاز تبلیغ عیسی را ۲۸ تا ۲۹ به دست میدهد.{{sfn|Freedman|2000|p=249}} |
|||
تلاشهایی انجام شده تا زمان تصلیب عیسی مشخص شود. نظر بیشتر محققان آن است که او در سال ۳۰ یا ۳۳ درگذشت.<ref name="legacy.tyndalehouse.com" /> {{sfn|Köstenberger|Kellum|Quarles|2009|p=398}} انجیلها ذکر کردهاند که این اتفاق در زمان حکومت پونتیوس پیلاطس بر یهودیه (بین سالهای ۲۶ تا ۳۶) اتفاق افتادهاست.{{sfn|Theissen|Merz|1998|pp=81–83}}<ref>{{cite book|last=Green |first=Joel B. |title=The gospel of Luke: New International Commentary on the New Testament Series |year= 1997 |publisher=Wm. B. Eerdmans Publishing |isbn= 978-0-8028-2315-1 |page=168 |url=https://books.google.com/?id=wzRVN2S8cVgC }}</ref>{{sfn|Carter|2003|pp=44–45}} زمان مسیحی شدن پولس (بین ۳۳ تا ۳۶) بالاترین محدوده برای تاریخ مصلوب شدن است. زمان مسیحی شدن و تبلیغ پولس با بررسی رسالههای پولس و اعمال رسولان قابل ردیابی است.{{sfn|Köstenberger|Kellum |Quarles |2009|pp=398–400}}<ref>{{cite book|first=Paul|last=Barnett|title=Jesus & the Rise of Early Christianity: A History of New Testament Times|year=2002 |isbn=978-0-8308-2699-5 |url=https://books.google.com/books?id=NlFYY_iVt9cC&pg=PA21 |publisher=InterVarsity Press |page=21}}</ref> همچنین ستارهشناسان تلاش کردهاند تاریخ دقیق مصلوب شدن را با بررسی حرکت ماه و محاسبه زمان تاریخی پسح، مراسمی انجام شده بر اساس گاهشماری شمسی–قمری عبری، تخمین بزنند. بر این اساس، عیسی بین ۷ آوریل ۳۰ تا ۳ آوریل ۳۳ مصلوب شدهاست.<ref>{{cite journal |last=Pratt |first=J. P. |year=1991 |title=Newton's Date for the Crucifixion |journal=Journal of the Royal Astronomical Society |volume=32 |pages=301–04 |url=http://www.johnpratt.com/items/docs/newton.html |bibcode=1991QJRAS..32..301P }}</ref> |
|||
=== در منابع رومی === |
=== در منابع رومی === |
نسخهٔ ۲۶ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۲۰
عیسی مسیح | |
---|---|
زادهٔ | ۴ قبل از میلاد یهودیه، امپراتوری روم |
درگذشت | ۳۰–۳۳ میلادی اورشلیم، امپراتوری روم |
علت مرگ | مصلوب شدن |
شهر زادگاه | ناصره جلیل[۱] |
والدین | مریم یوسف نجار به عقیدهٔ مسیحیان پسر خدا بود.[۲][۳][۴] |
عیسی یا عیسی مسیح یا عیسی ناصری (عبرانی: ישוע [یشوع]، یونانی باستان: Ἰησοῦς [ایسوس]) واعظ یهودی[۵] و شخصیت مرکزی در مسیحیت است. غالب مسیحیان اعتقاد دارند که وی پسر خدا و مسیح وعده داده شده در عهد عتیق است.[۶] او در شهر بیتلحم، از شهرهای ایالت ناصره منطقهٔ یهودیه به دنیا آمد. مادر وی مریم بدون همسر باردار شد و پسری به دنیا آورد.[۷]
منابع اصلی برای بررسی زندگی عیسی چهار انجیل رسمی هستند، هرچند برخی محققان معتقدند که متنهای دیگر چون انجیل توماس نیز به اندازه چهار انجیل سنتی برای ترسیم تاریخی عیسی اهمیت دارند.[۸] اکثر پژوهشگران معتقدند که عیسی یک یهودی از ناحیه «جلیل» در شمال اسرائیل بود که از او بهعنوان یک معلم و شفابخش یاد میشد. محققان مسیحی اغلب اتفاق نظر دارند که او توسط یحیی غسل تعمید یافته و در اورشلیم تحت فرمان پونتیوس پیلاطس والی یهوادا و در دوره حکومت امپراتور روم تیبریوس و به جرم آشوبگری علیه امپراتوری روم مصلوب شد.[۹] قطع نظر از اندک اتفاق نظرها و نتایج اینچنینی، مطالعات آکادمیک در گاهنگاری وقایع، پیام مرکزی تعلیمات عیسی، طبقه اجتماعی وی یا دلیل مصلوب شدنش تاکنون به نتایج قطعی نرسیدهاند.[۱۰] گرچه خیلی از محققان به انجیلها بهعنوان منابع تاریخی با احتیاط نگریستهاند، ولی اکثر محققان منتقد معتقدند حداقل بخشهایی از آنچه در انجیلها در خصوص زندگی عیسی بیان شده صحیح است.[۱۱][۱۲]
نگاه مسیحیت به عیسی بر پایه اعتقاد به الوهیت عیسی، مسیح بودن او همان گونه که در عهد عتیق پیشگویی شدهاست و زنده شدن او پس از مصلوب شدنش است. مسیحیان غالباً عیسی را پسر خدا میدانند (که معمولاً اینطور تعبیر میشود که او خدای پسر، رکن دوم تثلیث است) که برای رستگاری و آشتی با خدا به روی زمین آمد. آنان همچنین به تولد معجزهوار عیسی از یک باکره، انجام معجزات، عروج به آسمان، و بازگشت مجدد او در آینده باور دارند. در حالی که اعتقاد به تثلیث بهطور گسترده توسط مسیحیان پذیرفته شدهاست، گروه کوچکی، دیدگاههای غیر تثلیثی راجع به الوهیت عیسی دارند.[۱۳]
از عیسی در ادیان دیگری مانند اسلام و بهائیت[۱۴] نیز به عنوان یک شخصیت مهم یاد شدهاست. مسلمانان معتقدند که عیسی یکی از پیامبران برجسته خدا و همان مسیح وعده داده شده در نوشتههای یهودی است.[۱۵][۱۶][۱۷] آنها تولد وی از یک باکره را پذیرفتهاند، اما او را به عنوان خدا یا پسر خدا قبول ندارند. در قرآن آمده که عیسی هیچوقت ادعای الوهیت نکرد.[۱۸] بیشتر مسلمانان اعتقاد به مصلوب شدن عیسی ندارند و در عوض معتقدند که خدا او را به صورت جسمانی به بهشت برد. در مقابل، یهودیت این باور که عیسی، مسیح وعده داده شده بود را رد میکند و میگوید که او نشانههای ذکر شده برای مسیح بودن را نداشته، شخصیتی خداگونه نبوده و از مرگ برنخاسته است.[۱۹]
نام عیسی
یک یهودی در زمان عیسی معمولاً تنها یک اسم داشتهاست. در برخی موارد، پس از نام شخص، اسم پدرش ذکر میشد، یعنی نام با فرمول «اسم شخص پسر اسم پدر» ساخته میشد. آوردن نام شهر محل تولد شخص پس از نام او نیز رایج بودهاست.[۲۰] نتیجتا عیسی در عهد جدید معمولاً با نام «عیسی ناصری» خطاب شدهاست. همسایههای عیسی در ناصره، او را «نجّار، پسر مریم و برادر یعقوب و یوسف و یهودا و شمعون» (مرقس ۶:۳)،[۲۱] «پسر نجّار» (متی ۱۳:۵۵)[۲۲] یا «پسر یوسف» (لوقا ۴:۲۲)[۲۳] خطاب میکردند. در انجیل یوحنا، فیلیپ عیسی را با نام «عیسی پسر یوسف از ناصره» (یوحنا ۱:۴۵) خطاب میکند.[۲۴]
بخشی از سلسله مباحث دربارهٔ |
عیسی |
---|
عیسی در شکل کنونی از Ἰησοῦς (Iēsoûs) در زبان یونانی آمدهاست. نام یونانی خود از ישוע (یشوع) عبری گرفتهاست. این نام که در اصل יהושע (یِهُشوعا که در عربی یوشع میخوانند) بوده در لغت به معنی «یهوه نجات میبخشد» است.[۲۵] یوشع همچنین نام جانشین موسی و یک روحانی یهودی بنا به عهد عتیق نیز هست.[۲۶]
عیسی (یشوع) نام رایجی در میان یهودیان معاصر تولد عیسی بودهاست.[۲۷] یوسف فلاوی مورخ یهودی قرن اول میلاد در نوشتههای خود حداقل به ۲۰ فرد مختلف که عیسی نام داشتهاند اشاره کردهاست.[۲۸] این اسم، آن گونه که در عهد جدید به کار رفتهاست، از نظر لغوی «یهوه رستگاری است» معنی میدهد.[۲۹]
از سالهای آغازین دین مسیحیت، عیسی را معمولاً با عنوان «عیسی مسیح» خطاب میکنند.[۳۰] عیسی مسیح نامی است که نویسنده انجیل یوحنا مدعی است عیسی ناصری بر روی خود گذاشتهاست. مسیح یک نام شخصی نیست.[۳۱] این کلمه (משיח) که یک واژه عبری است، به معنی «برگزیده شده» است.[۳۲][۳۳] مسیحیان او را به این نام میخوانند زیرا باور دارند که او همان مسیح وعده داده شده در نوشتههای یهودی عهد عتیق است. از زمان زندگی عیسی تا کنون، «مسیح» به شکل یک نام شخصی و بخشی از اسم عیسی درآمده است. به پیروان عیسی، «مسیحی» میگویند و این اطلاق از قرن اول میلادی رواج داشتهاست.[۳۴]
زندگی، بنا بر عهد جدید
چهار انجیل متعارف (متی، مرقس، لوقا و یوحنا) از منابع اصلی برای مطالع زندگینامه عیسی هستند.[۳۵][۳۶] انجیلهای دیگری نیز وجود دارند که از مهمترین آنها انجیل برنابا میباشد که شباهت بسیاری به اعتقادات مسلمانان دارد و در آن از تثلیث خبری نیست.[۳۷] دیگر بخشهای عهد جدید مانند رساله پولس به احتمال دهههای بعد از انجیل نوشته شدهاست، همچنین او نیز بخشهای کلیدی زندگی وی را به متن کشیدهاست؛ مانند: شام آخر کتاب یکم قرنتیان باب ۱۱ آیات ۲۳تا۲۶. بعضی از فرقههای جدید مسیحی راهکار جدیدی برای آموزش و تعلیم زندگی عیسی دارند که عهد جدید شامل آن نمیشود مانند انجیل توماس، انجیل پتروس و کتابهای انجیل معروف به اناجیل کاذبه است.[۳۸][۳۹] محققان مختلف نظرات بسیار مختلفی راجع به صحت تاریخی این انجیلها دارند. هر انجیل زندگی عیسی و معنی اش را به نحو متفاوتی از بقیه انجیلها به تصویر میکشد.[۴۰][۴۱] انجیل یوحنا زندگینامه نبوده بلکه به زندگی عیسی از دید الهیات نگاه کرده و او را کلام(Logos) ازلی خدا و خود خدا و آفرینندهٔ جهان میداند.[۴۲][۴۳] ترکیب این داستانها در یک داستان همانند ساختن یک داستان پنجم بوده که از هرکدام از چهار داستان اصلی متفاوت خواهد بود.[۴۱] بعضی از مدافعان مسیحیت اختلافها و ناسازگاریهایی که ظاهراً بین اناجیل وجود دارد را یک دلیل قاطع برای صحت انجیلها میدانند؛ زیرا به گفته آنها تفاوتها احتمال توطئه و همدستی را از بین برده و شباهتها به مبدأ مشترک آنها گواهی میدهد.[۴۴]
انجیلها (مخصوصاً متی) تولد عیسی، زندگی، مرگ و رستاخیز او را برآورده شدن پیشگوییهای عهد عتیق میداند. از جملهٔ آنها تولد از باکره، گریز به مصر، عمانوئیل (اشعیا ۷:۱۴)، و بنده دردکش میباشند.[۴۵]
زندگی، از دیدگاه تاریخی
تا قبل از عصر روشنگری، انجیلها را معمولا به عنوان منابع معتبر تاریخی قلمداد میکردند اما از آن زمان پژوهشگرانی ظهور کردند که صحت تاریخی آنها را زیر سوال بردند و میان عیسی در اناجیل و عیسی در تاریخ تمایز قائل شدند.[۴۶] از قرن ۱۸، محققان سه شیوه جداگانه برای شناخت شخصیت تاریخی عیسی پیش گرفتند که هر کدام مشخصههای خودش را دارد و بر اساس تحقیقات متفاوتی شکل گرفتهاست.[۴۷][۴۸] موجودیت یک شخصیت تاریخی به نام عیسی و اتفاقات کلی زندگیاش به طور گستردهای توسط محققان پذیرفته شدهاست اما تصویری که توسط پژوهشگران مختلف از او رسم شدهاست، با یکدیگر و همچنین با تصویر او در اناجیل متفاوت است.[۴۹][۵۰]
تلاشها برای بازسازی تاریخی زندگی عیسی شامل گستره متفاوتی میشود که از دیدگاه ماکسیمالیستی قرن نوزدهم که در آن اناجیل تا جای ممکن به عنوان منبع معتبر قلمداد میشدند تا دیدگاه مینیمالیستی قرن بیستم که تقریبا هیچ چیز درباره عیسی به عنوان اتفاق تاریخی پذیرفته نمیشد، متفاوت است.[۵۱] از دهه ۱۹۵۰، شیوه جدیدی در راه یافتن عیسای تاریخی شکل گرفت و دیدگاه مینیمالیستی رنگ باخت.[۵۲][۵۳] هرچند این نظریه که انجیلها کاملا صحیح هستند توسط منابع تاریخی پشتیبانی نمیشود، اما از دهه هشتاد دانشوران بر آن هستند که به غیر از اتفاقات مشخصی که از نظر تاریخی اثبات شدهاند، سایر عناصر زندگی عیسی از نظر تاریخی «محتمل» هستند.[۵۲][۵۴][۵۵] تمرکز تحقیقات نوین در ربط با شخصیت تاریخی عیسی بر یافتن محتملترین عناصر قرار دادهاست.[۵۶][۵۷]
یهودیه و جلیل در قرن اول میلادی
در سال ششم میلادی، یهودیه، ادوم و سامریه که پیش از آن پادشاهیهای تابع امپراتوری روم بودند، با یکدیگر ادغام شدند و استان رومی یهودیه شکل گرفت. به جای یک پادشاه تابع، یک بخشدار رومی بر آن سرزمین حکومت میکرد. قیصریه دریایی مرکز حکومت آن بخشدار بود و به کاهن اعظم اسرائیل اجازه داده شده بود که بر اورشلیم حکومت کند. بخشدار زمانی که احساسات دینی و ملی در جریان مراسمهای دینی باعث آشوب و شورش میشد به اورشلیم میرفت. قلمروهای یهودی جلیل و یهودیه توسط سرزمینهای غیر یهودی احاطه شده بودند اما رومیها به یهودیان اجازه دادند که به صورت قانونی و فرهنگی مجزا باقی بمانند. جلیل سرزمین ثروتمندی بود و فقر به اندازهای نبود که بتواند نظم اجتماعی را با خطر مواجه کند.[۵۸]
این دوره هلنیستی دین یهودیت بود؛ در این دوره، سنتها و عناصر دینی یهود با فرهنگ یونانی ترکیب شد. تا زمان سقوط امپراتوری روم و فتوحات مسلمانان در مدیترانه شرقی، مراکز اصلی یهودیت هلنیستی اسکندریه و انطاکیه، دو مرکز شهری یونانی در غرب آسیا و شمال آفریقا که در قرن ۴ قبل از میلاد و پس از لشکرکشیهای اسکندر مقدونی تاسیس شدند، بودند. در دوره هیکل دوم، یهودیت هلنیستی در اورشلیم هم وجود داشت و که باعث ایجاد نزاعهایی میان دو گروه یهودیان سنتی و هلنیستی میشد. در این دوره، کتاب مقدس عبری از عبری توراتی و آرامی توراتی به یونانی یهودی کوینهای ترجمه شد؛ به دلیل اینکه سخنوران عبری کاهش پیدا کردند، ترگومها نیز به آرامی ترجمه شدند.[۵۹]
اساس دینی یهودیان بر تورات، پنج کتابی که میگفتند توسط خدا به موسی داده شده، استوار بود. سه گروه مهم مذهبی فریسیان، اسنیها و صدوقیان بودند. هرچند این سه گروه در مجموع نماینده بخش کوچکی از جمعیت بودند. یهودیان چشم به راه آن روزی بودند که خدایشان آنها را از حاکمان «کافر» خود نجات دهد، احتمالا به وسیله جنگ علیه رومیان.[۵۸]
منابع زندگی
محققان عهد جدید در بررسی انجیلهای متعارف (مرقس، متی، لوقا و یوحنا) با چالشهای بزرگی روبرو هستند.[۶۰] اناجیل را نمیتوان در معنای امروزی «زندگینامه» قلمداد کرد و نویسندگان آنها درحالی که بسیاری از جزئیات زندگی عیسی را از قلم انداختهاند، به مسائلی چون اهمیت او از دید الهی یا تبلیغ علنی او میان مردم میپردازند.[۶۰] گزارشها درباره اتفاقات فراطبیعی مربوط به عیسی نظیر مرگ او و برخاستن او کار محققان را حتی سختتر هم میکند.[۶۰] پژوهشگران انجیلها را منابع بیطرفی نمیدانند زیرا نویسندگان تلاش میکردند عیسی را تجلیل کنند.[۶۱] حتی با این همه، پژوهشگران منابع بهتری در ربط با زندگی عیسی نسبت به شخصی چون اسکندر مقدونی دارند.[۶۱] آنها معیارهای مشخصی برای قضاوت درباره تاریخی بودن اتفاق دارند که شامل ملاک تصدیق چندگانه، ملاک انسجام و ملاک انقطاع است.[۶۲] صحت تاریخی یک اتفاق بسته به اعتبار منابع هم هست؛ اناجیل به واقع درباره زندگی عیسی متناقض و نامستقلند. مرقس که احتمالا اولین انجیل مکتوب شدهاست، برای دههها معتبرترین از لحاظ تاریخی به شمار میرود.[۶۳] یوحنا که بعد از همه مکتوب شدهاست، به طور قابل توجهی با انجیلهای همنوا متفاوت است و آن را دارای اعتبار کمتری میدانند؛ هرچند اخیرا پژوهشگران بیشتری پذیرفتهاند که یوحنا شاید شامل هستهای از محتوای قدیمی باشد که ممکن است به اندازه اناجیل همنوا یا حتی بیشتر ارزش تاریخی داشته باشد.[۶۴]
انجیل نامتعارف توماس ممکن است شاهدی مستقل بر بسیاری از کلمات قصار یا مَثَلهای عیسی باشد. به عنوان مثال، توماس تایید میکند که عیسی فقرا را مورد رحمت قرار داد این گفته پیش از اینکه با گفتههای مشابه در منبع کیو مخلوط شود، به صورت مستقل به دست او رسیده.[۶۵] دیگر متون غیرمتعارف مسیحی هم میتوانند درباره تحقیقات تاریخی در ربط با عیسی ارزشمند باشند.[۶۶]
منابع غیرمسیحی اولیه که وجود تاریخی عیسی را ثبت کردهاند شامل آثار یوسف فلاوی و تاسیتوس هستند.[۶۷][۶۸] لوئیز فلدمن که متخصص آثار یوسف فلاوی است میگوید که عده کمی به اصالت اشاره یوسف به عیسی در کتاب 20 از تاریخ باستان یهودیان شک کردهاند.[۶۹][۷۰] تاسیتوس در کتاب 15 از سالنامهها از عیسی و اعدام او توسط پونتیوس پیلاطس یاد کردهاند. محققان به طور کلی مطلب تاسیتوس را به عنوان منبعی مستقل رومی معتبر و دارای ارزش تاریخی میدانند. [۷۱]
منابع غیرمسیحی به دو دلیل ارزشمندند؛ نخست آنکه نشان میدهند ناظران بیطرف با متخاصم هیچ شکی درباره موجودیت تاریخی عیسی ندارند و دوم آنکه تقریبا تصویری از عیسی رسم کردهاند که میتواند با منابع مسیحی هم سازگار باشد: عیسی یک آموزگار بود، به انجام معجزه معروف بود، برادری به نام یعقوب داشت و به طور خشونتآمیزی کشته شد.[۱]
باستانشناسی به پژوهشگران کمک میکند تا جهان زندگی عیسی را بهتر درک کنند. یافتههای تازه، به عنوان مثال، نشان میدهد که کفرناحوم، شهری مهم در دوره تبلیغ عیسی، فقیر و کوچک بود و حتی فروم یا آگورا هم نداشت.[۷۲][۷۳] این با نظر پژوهشگران که عیسی از تسهیم متقابل میان فقرا در آن منطقه از جلیل حمایت میکرد، سازگار است.[۷۲]
گاهشمار
عیسی یک یهودی اهل جلیل بود[۷۴] در حدود سالهای آغازین قرن اول متولد شد و در ۳۰ یا ۳۳ پس از میلاد در یهودیه درگذشت.[۷۵] توافقی میان محققان وجود دارد که عیسی یکی از معاصران یحیی بود و توسط بخشدار رومی یهودیه پونتیوس پیلاطس که از ۲۶ تا ۳۶ میلادی این منصب را داشت، مصلوب شد.[۷۶]
اناجیل چند اشاره به سال تولد عیسی ارائه میکنند. بنا به متی ۲:۱، تولد عیسی در زمان پادشاهی هیرود بزرگ که در سال ۴ درگذشت، اتفاق افتاد. به گفته لوقا ۱:۵، هیرود اندکی پیش از تولد عیسی مرد؛[۷۷][۷۸] هرچند همین انجیل زایش عیسی را همزمان با سرشماری مالیاتی کوئیرینیوس که ۱۰ سال بعد از مرگ هیرود اتفاق افتاد، میداند.[۷۹][۸۰] لوقا ۳:۲۳ متذکر میشود که عیسی در زمان آغاز تبلیغ ۳۰ ساله بود که بنا به گفته اعمال رسولان ۱۰:۳۷ و ۱۰:۳۸، پس از تبلیغ توسط یحیی انجام شد؛ دوران ابلاغ یحیی بنا به گفته لوقا ۳:۱ و ۳:۲، در پانزدهم سال امپراتوری تیبریوس آغاز گردید که برابر میشود با ۲۸ یا ۲۹ میلادی.[۷۸][۸۱] با ترکیب گفتههای اناجیل و اطلاعات تاریخی، بیشتر پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که تولد عیسی باید بین سالهای ۶ تا ۴ قبل از میلاد اتفاق افتاده باشد،[۸۱][۸۲] هرچند گروهی دیگر بازه بزرگتری را محتمل میدانند.[الف]
بازه تاریخ تبلیغ عیسی با استفاده از شیوههای مختلفی تخمین زده شدهاست.[۸۵][۸۶] یکی از این شیوهها انطباق سالهای ذکر شده توسط لوقا و اعمال رسولان با حکومت تیبریوس است که تاریخی میان ۲۸ یا ۲۹ میلادی را به دست میدهد.[۸۷] روش دیگری آغاز آن را بین سالهای ۲۷ تا ۲۹ میداند، زیرا یوحنا ۲:۱۳ تا ۲:۲۰ میگوید که ۴۶ سال از ساخت معبد اورشلیم در زمان آغاز تبلیغ عیسی میگذشت و یوسف فلاوی هم متذکر شده که هیرود بزرگ در هجدهم سال سلطنتش دستور به بازسازی معبد دادهاست.[۸۵][۸۸] روشی دیگر، استفاده از سالهای مرگ یحیی و ازدواج هیرودیس آنتیپاس با هیرودیاس (بنا به نوشتههای یوسف فلاوی) و مرتبط کردن آن با متی ۱۴:۴ و مرقس ۶:۱۷ است.[۸۹][۹۰] بیشتر پژوهشگران سال ازدواج را بین ۲۸ تا ۳۵ میدانند که زمان آغاز تبلیغ عیسی را ۲۸ تا ۲۹ به دست میدهد.[۸۶]
تلاشهایی انجام شده تا زمان تصلیب عیسی مشخص شود. نظر بیشتر محققان آن است که او در سال ۳۰ یا ۳۳ درگذشت.[۷۵] [۹۱] انجیلها ذکر کردهاند که این اتفاق در زمان حکومت پونتیوس پیلاطس بر یهودیه (بین سالهای ۲۶ تا ۳۶) اتفاق افتادهاست.[۹۲][۹۳][۹۴] زمان مسیحی شدن پولس (بین ۳۳ تا ۳۶) بالاترین محدوده برای تاریخ مصلوب شدن است. زمان مسیحی شدن و تبلیغ پولس با بررسی رسالههای پولس و اعمال رسولان قابل ردیابی است.[۹۵][۹۶] همچنین ستارهشناسان تلاش کردهاند تاریخ دقیق مصلوب شدن را با بررسی حرکت ماه و محاسبه زمان تاریخی پسح، مراسمی انجام شده بر اساس گاهشماری شمسی–قمری عبری، تخمین بزنند. بر این اساس، عیسی بین ۷ آوریل ۳۰ تا ۳ آوریل ۳۳ مصلوب شدهاست.[۹۷]
در منابع رومی
این مقاله شامل فهرستی از منابع، کتب مرتبط یا پیوندهای بیرونی است، اما بهدلیل فقدان یادکردهای درونخطی، منابع آن همچنان مبهم هستند. |
کُرنِلیوس تاسیتوس (حدود ۱۲۵–۵۵ میلادی) در کتاب خود با عنوان «نوشتههای تاریخی» مینویسد:
«هیچیک از تَسَلیات انسانی، هیچیک از هدایای شاهزادگان، و نه هیچ قربانی که میشد به خدایان تقدیم کرد، نتوانست نِرون را از رنج رسوایی ناشی از شایعه دخالت او در آتشسوزی ویرانگر روم تسلی دهد. از اینرو، برای سرکوب این شایعه، او به دروغ افرادی را متهم ساخت که مسیحی خوانده میشدند و به خاطر خطاهای هولناکشان مورد نفرت بودند، و ایشان را با بدیعترین شکنجهها مجازات کرد. کریستوس(مسیح)، بنیانگذار این طریقت، به دست پونتیوس پیلاطُس، فرماندار یهودیه در دورهٔ امپراتوری طیباریوس، اعدام گردیده بود. اما این خرافهٔ مرگبار که برای مدتی سرکوب شده بود، بار دیگر اشاعه یافت، نه تنها در یهودیه که محل آغاز این بدعت، بلکه در شهر روم نیز.»
مارا بن سرافیون فیلسوفی اهل سوریه در سال ۷۰ میلادی و احتمالاً پیرو مکتب رواقی مینویسد:
«چه نفعی عاید آتِنیان شد وقتی سُقراط را به مرگ سپردند؟ مگر نه اینکه قحطی و طاعون بهعنوان مجازاتِ خطایشان بر آنان نازل شد؟ چه نفعی بردند مردان سامون که پیتاگوراس را سوزاندند؟ مگر نه اینکه در یک لحظه شن سرزمینشان را پوشاند؟ چه نفعی عاید یهودیان شد وقتی که پادشاه دانایشان [نیازمند منبع] را به قتل رساندند؟ مگر نه اینکه حکومتشان درست پس از آن از میان رفت؟ خدا به حَقْ انتقام این سه مرد دانا را گرفت: آتِنیان از گرسنگی هلاک شدند؛ شهرِ سامون را دریا پوشاند؛ یهودیان کاشانهشان ویران شد و از سرزمین خود رانده، در دنیا پراکنده شدهاند. اما سُقراط برای همیشه نَمُرد؛ او در تندیس هیرا زندگی میکند. آن پادشاه دانا نیز برای همیشه نَمُرد؛ او در تعالیمی که داد زندگی میکند.»
همچنین فِلهگون، تالوس و سویتونیوس نیز اشاراتی به عیسی داشتهاند. [نیازمند منبع]
در منابع یهودی
در تَلْمود بابِلی چنین میخوانیم:
«چنین تعلیم داده شدهاست: در شب عید فِصَح، یَشوع (تلفظ عبری نام عیسی) را به دار آویختند؛ و یک منادی برای مدت چهل روز در مقابل او میرفت و میگفت:
[۹۸] «او قرار است سنگسار شود، زیرا مرتکب جادوگری شده، اسرائیل را گمراه کردهاست. اگر کسی چیزی دارد که در دفاع از او بگوید، بیاید و شهادت خود را ارائه دهد.» اما چون چیزی به نفع او یافت نشد، او را در شب عید فِصَح به دار آویختند.» تلمود ذکر میکند که یشوع ناصری به دلیل جادوگری در دنیای پس از این در مدفوع داغ سوزانده میشود.
گفته یوسفوس مورخ یهودی قرن یک:
«در این زمان، شخصی بود به نام عیسی. او انسانی بود دانا، «اگر درست باشد که او را انسان بنامیم»، چرا که او انجامدهندهٔ کارهای شگفتانگیز بود، معلم افرادی که حقیقت را با خرسندی میپذیرند. او بسیاری از یهودیان و غیریهودیان را به سوی خود جذب نمود. او مسیحای موعود بود؛ و وقتی پیلاطُس، به خواست رؤسا و بزرگان ما، او را محکوم به صلیب نمود، آنانی که او را از ابتدا دوست میداشتند، ترکش نگفتند. زیرا او در روز سوم خود را بر ایشان زنده ظاهر ساخت، همانطور که انبیای خدا این را وعده داده، هزار چیز شگفتانگیز دیگر را در مورد او پیشگویی کرده بودند و طایفهٔ مسیحیان که نام آنها را از او گرفتهاند، تا به امروز از میان نرفتهاند.»
محققین پیرامون این مطالب اتفاق نظر ندارند. چرا که یوسفوس مورخی یهودی بوده و نه مسیحی و نکاتی دربارهٔ عیسی گفته که از یکی یهودی دیندار بعید است. به نظر میرسد بخشهایی از این نوشته که به قیام مسیح اشاره میکنند، بعدها توسط مسیحیان به پاراگراف فوق اضافه شدهاند. با این حال اگر این عبارات را از متن حذف کنیم، از نوشتهٔ یوسِفوس کاملاً آشکار است که او عیسی را یک مرد دانا میدانسته که معجزه میکرده و تعالیم عمیقی میدادهاست.[۹۹]
گاهشماری
سال دقیق تولد عیسی از نگاه باستانشناسان مشخص نیست. نظر یوسفیوس، مورخ قدیمی کلیسا، این است که او ۵۲۰۰ سال پس از خلقت به دنیا آمد.[۱۰۰] انجیلهای متی و لوقا آن را در زمان هیرودیس، که سال ۴ قبل از میلاد مرد، قرار میدهند.[۱۰۱] لوقا همچنین عنوان میکند که تولد همزمان با سرشماری یهودیه، سال ۶ میلادی، بودهاست.[۱۰۲] دانشوران معاصر تولد عیسی را بین ۴ و ۶ قبل از میلاد تخمین میزنند.[۱۰۳][۱۰۴]
مرگ وی در انجیلها در زمان استانداری پیلاطوس، ۲۶ تا ۳۶ میلادی، عنوان شدهاست.[۱۰۵] بر اساس انجیلهای متی، مرقس و لوقا، مرگ عیسی پس از عید فصح (یک عید یهودی) اتفاق افتاد. بر اساس انجیل یوحنّا، اعدام عیسی زودتر و در روز آماده شدن برای عید فصح اتفاق افتاد.[۱۰۶] در اعتقاد بهاییان، عیسی وقت کشتهشدن و عروج سی و سه سال داشتهاست.[۱۰۷]
زبان
عیسی مسیح در مکالمات روزمره از زبان آرامی استفاده میکرد. احتمالاً او تا حدودی نیز با زبان یونانی آشنایی داشت؛ ولی آشنایی او با لاتین کمتر محتمل است. در دوران او زبان عبری مخصوص فرهیختگان و متون مقدس بودهاست.[۱۰۸]
تبارنامه و خانواده
در دو انجیل متی و لوقا شجرهنامه عیسی آمدهاست. این دو شجرهنامه تفاوتهای اساسی با هم دارند.[۱۰۹] و جالب این است که هر دو به جای اشاره به تبار مریم مادر مسیح، شجرهنامه یوسف نجار شوهر مریم که مردم او را پدر مسیح میدانستند را بیان کردهاند. هر دو تبارنامه نیاکان عیسی را به داوود پادشاه رسانده و از آنجا آن را به ابراهیم میرسانند. انجیل متی از پسر داوود به نام سلیمان آغاز کرده و از پادشاهان اسرائیل گذشته تا به آخرین پادشاه به نام جکونیاه میرسد (پس از جکونیاه بنی اسرائیل به تبعید در بابل میرود). تبارنامهٔ لوقا طولانیتر از متی بوده و تا آدم ابوالبشر ادامه یافته، افزون بر این نامهای بیشتری هم میان داوود و عیسی میآورد. در لوقا ۳:۲۱ نسب نامهٔ عیسی چنین آمدهاست:
یوسف پسر هالی، پسر متات، پسر لاوی، پسر ملکی، پسر ینا، پسر یوسف، پسر متاتیا، پسر آموس، پسر ناحوم، پسر حسلی، پسر نجی، پسر مات، پسر متاتیا، پسر شمعی، پسر یوسف، پسر یهودا، پسر یوحنا، پسر ریسا، پسر زروبابل، پسر سالتیئیل، پسر نیری، پسر ملکی، پسر ادی، پسر قوسام، پسر ایلمودام، پسر ئیر، پسر یوسی، پسر ایلعازر، پسر یوریم، پسر متات، پسر لاوی، پسر شمعون، پسر یهودا، پسر یوسف، پسر یونان، پسر ایلیاقیم، پسر ملیا، پسر مینان، پسر متاتا، پسر ناتان، پسر داوود، پسر یسی، پسر عوبید، پسر بوعز، پسر شلمون، پسر نحشون، پسر عمیناداب، پسر آرام، پسر حصرون، پسر فارص، پسر یهودا، پسر یعقوب، پسر اسحق، پسر ابراهیم، پسر تارح، پسر ناحور، پسر سروج، پسر رعو، پسر فالج، پسر عابر، پسر صالح، پسر قینان، پسر ارفکشاد، پسر سام، پسر نوح، پسر لمک، پسر متوشالح، پسر خنوخ، پسر یارد، پسر مهللئیل پسر قینان، پسر انوش، پسر شیث پسر آدم بود و آدم پیامبر خدا بود.
نویسندگان مسیحی در طول تاریخ تئوریهای مختلفی جهت آشتی دو تبارنامه پیشنهاد کردهاند:
- کهنترین نظریهٔ موجود در منابعی که به دست ما رسیده مربوط به آفریکانوس (حدود سال ۲۰۰ میلادی) است. در توجیه اینکه چرا متی پدر یوسف را یعقوب قرار داده ولی لوقا آنها را هالی، آفریکانوس پیشنهاد میدهد که یعقوب و هالی برادرانی از یک مادر ولی دو پدر مختلف بودند. یعقوب ازدواج کرده و صاحب یوسف میشود، ولی او فوت میکند و طبق رسم آن زمان برادرش با مادر یوسف ازدواج کرده و پدرخوانده (پدر قانونی) یوسف میشود. بر اساس این نظریه لوقا شجرهنامه را از طریق پدرخوانده (پدر قانونی) یوسف ادامه میدهد ولی متی از طریق پدر طبیعی او.
- بر اساس نظریه دیگری که در دوران مدرن مکرر ذکر میشود، بر عکس متی از طریق پدر قانونی شجره نامه را دنبال کرده و لوقا از طرف پدر طبیعی
- انیوس (سال ۱۴۹۰ میلادی)، مارتین لوتر، بنگل و برخی از محققین مسیحی پس از آنها این نظر را دنبال کردند که لوقا شجرهنامه مریم را داده ولی متی شجره نامه یوسف را.
- ترتولیان و تعداد کمی محقق مسیحی بعدی بر عکس میگویند که لوقا شجره نامه یوسف را داده ولی متی شجره نامه مریم را.[۱۱۰]
مورخین آکادمیک معاصر عموماً بر این نظر توافق دارند که این شجره نامهها را نمیتوان با هم آشتی داد و آنها را «ساختهای الهیاتی» (theological constructs) در نظر میگیرند. به صورت مشخصتر، بعضی گفتهاند که متی میخواسته تولد عیسی را بهعنوان تولد یک پادشاه مسیحگونه بیان کند و بخاطر همین اجداد او را از طریق خط سلطنتی دنبال کرده و سلیمان را در آنها قرار داده، ولی لوقا اجداد عیسی را از طریق خط کائناتی دنبال کرده و لیوای را در آنها قرار میدهد.[۱۱۱]
به عقیدهٔ مسلمانان مادرش مریم بود و خداوند همانطور که آدم را بدون پدر و مادر آفرید عیسی را هم بدون پدر و از خاک در رحم مادرش آفرید[۱۱۲]
غسل تعمید
تعمید یکی از هفت آیین مقدس (هفتراز) است که کلیساها و مسیحیان آن را برگزار میکنند. این عمل از قواعد مقدس دینی بود که قبل از مسیح رواج داشت و توسط عیسی جزء فرایض قرار داده شد. تعمید عبارت است از یک نوع شستوشوی خاص که بر حسب نوشته قاموس کتاب مقدس، از وظایف کلیساست که باید در مورد پیروان خود انجام دهد؛ ولی، چگونگی این عمل از نظر کاتولیکها و پروتستانها متفاوت است. پروتستانها، آن را وسیله توفیق و سبب وقف در راه خدمت به خدا میدانند، اما کاتولیکها معتقدند که این شستشو، گناه موروثی را از انسان پاک میکند و شیطان را از وی دور میسازد و اگر طفلی بدون تعمید از دنیا برود روح شیطان در وجود او باقی میماند. تعمید برای اموات نیز مسئلهای است که به اعتقاد برخی مسیحیان انجام میشود و گاهی فردی زنده به جای مردهای تعمید داده نشده، تعمید داده میشود.[۱۱۳] غسل تعمید[۱۱۴] یک رسم کهن یهودی است و یحیی تعمیددهنده عیسی را غسل داد.[۱۱۵]
دیدگاه ادیان مختلف
در انجیلها
طبق متن انجیل متی، زرتشتیان از مشرق زمین تولد عیسی را تشخیص داده و از پی آن به اورشلیم رفتند. در انجیل متی چنین آمدهاست: عیسی در زمان زمامداری هیرودیس پادشاه، در بیتلحم یهودیه تولّد یافت. پس از تولّد او مجوسانی از مشرق زمین به اورشلیم آمده پرسیدند: «کجاست آن نوزاد که پادشاه یهود است؟ ما طلوع ستارهٔ او را دیده و برای پرستش او آمدهایم.»[۱۱۶] سپس به راهنمائی هیرودیس به بیت لحم راهی میشوند و «روانه شدند که ناگاه آن ستارهای که درمشرق دیده بودند، پیش روی ایشان میرفت تا فوق آنجایی که طفل بود رسیده، بایستاد؛ و چون ستاره را دیدند، بینهایت شاد و خوشحال گشتند و به خانه درآمده، طفل را با مادرش مریم یافتند و به روی درافتاده، او را پرستش کردند و ذخایر خود را گشوده، هدایای طلا و کُنْدُر و مُّر به وی گذرانیدند.»[۱۱۷]
در انجیل یوحنا، عیسی به کلام(لوگوس، λογος) مجسم خدا تعریف شدهاست:
«در ازل کلمه بود. کلمه با خدا بود و کلمه خود خدا بود. از ازل کلمه با خدا بود. همه چیز به وسیلهٔ او هستی یافت و بدون او چیزی آفریده نشد. حیات از او به وجود آمد و آن حیات نور آدمیان بود. نور در تاریکی میتابد و تاریکی هرگز بر آن چیره نشدهاست … پس کلمه انسان شد و در میان ما ساکن گردید. ما شکوه و جلالش را دیدیم ــ شکوه و جلالی شایستهٔ فرزند یگانهٔ پدر و پر از فیض و راستی.»[۱۱۸]
در الاهیات مسیحی
طبق تعالیم مسیحی، مسیح شخصیت دوم تثلیث اقدس و بعد حلولی یا درونباشندهٔ خداست.[۱۱۹] دکتر مهرداد فاتحی در این باره مینویسد: «این حلول، حلولی است در تاریخ. خدای مسیحیان در عین حال که بینهایت از همهٔ مخلوقات خود برتر و با همهٔ آنها متفاوت است، ولی با آنها بیگانه نیست. بلکه چون ذات او محبت است، عار ندارد به مخلوق خود نزدیک شود و حتی با او یگانه گردد. انجیل بیپروا و کاملاً بر خلاف انتظار انسان اعلام میدارد که خدا در یک شخصیت تاریخی یعنی عیسای ناصری حلول کردهاست. خدا بشریت را به خود گرفته و در سیمای یک انسان به جهان ما قدم گذاشتهاست. مسیحیان به پیروی از انجیل، این بُعد دوم از وجود خدا را که در تاریخ حلول میکند، «پسر» میخوانند.»[۱۱۹]
او همچنین مینویسد:
خدا در بُعد دوم وجود خود یعنی «پسر» در تاریخ ظاهر شده تا پسران و دختران گمشدهٔ خود را جستجو کند. او برای رستگاری انسان رنج کشیده و بر روی صلیب جان دادهاست.[۱۱۹]
بر اساس تعالیم مسیحیت و کتاب مقدس، مسیح دارای الوهیت میباشد[۱۲۰] و با خدای پدر (شخصیت اول تثلیث اقدس)[۱۲۱] و روح القدس (شخصیت سوم تثلیث اقدس)[۱۲۲][۱۲۳] همذات است.
او کلمه خداوند است و کلمه جسم پوشید در میان انسانها آمد.[۱۲۴] او تنها نجات دهنده است. عیسی خود در انجیلها میگوید من و خدا یکی هستیم.
در اسلام
به عقیده مسلمانان عیسی (عیسی بن مریم) از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت است. نام و شرح حال وی به کرّات در قرآن و احادیث اسلامی آمدهاست. مسلمانان برای عیسی معجزاتی قائلاند، از جمله سخن گفتن در گهواره در دفاع از مادر و نیز زندهکردن مردگان و شفای بیماران و کوران مادرزاد، و دمیدن حیات در گِلِ بیجان. با این حال قرآن عیسی را فقط بنده و فرستادهٔ خدا میشناسد و هرگونه اعتقاد به تثلیث یا تجسد خدا در عیسی در نزد مسلمانان شرک است. نظر مسلمانان پیرامون مرگ عیسی نیز با آنِ مسیحیان متفاوت است. طبق گفتهٔ قرآن این عیسی نبود که مصلوب شد، بلکه امر بر آنان مشتبه شد. به روایتی خدا صورت عیسی را بر یکی از دشمنان وی (یک یهودای اسخریوطی که به طمع جایزه حاکمان مخفی گاه عیسی را لو داد) افکند و وی به جای عیسی مصلوب شد و در نهایت عیسی به آسمان عروج کرد و از نظرها غایب شد. به اعتقاد مسلمانان عیسی در آخرالزمان همراه مهدی ظهور خواهد کرد و دجال یا ضد مسیح بر دست عیسی کشته خواهد شد.[۱۲۵] در تعبیر قرآن در آیه ۱۵۹ از سوره نساء،[۱۲۶] همه مردمانی که اهل کتاب باشند و دغدغه نجات داشته باشند، پیش از مرگ حتماً به او «عیسی مسیح» ایمان میآوردند و آنگاه روز رستاخیز بر آنها شهادت خواهد داد.
در اسلام، عیسی یکی از پیامبران مهم خدا در نظر گرفته میشود که انجیل را به همراه خود آورده و برای اثبات نبوتش معجزاتی را به نمایش میگذاشت.[۱۲۷][۱۲۸] عیسی همچنین عنوان مسیح دارد ولی از دیدگاه اسلامی این به معنی خداگونه بودن او نیست. اسلام مصلوب شدن و سپس برخاستن او پس از مرگ را انکار کرده و بر این نظر است که او جسماً به آسمان عروج نمودهاست.[۱۲۹] همچنین مسلمانان نیز مانند مسیحیان باور دارند که عیسی از یک دختر باکره و برگزیدهٔ خداوند به نام مریم به دنیا آمدهاست. مسلمانان به عیسی بهعنوان یک پیامبر الهی (اما نه پسر خدا) باور دارند. در خطبه ۱۵۹ نهجالبلاغه علی از عیسی با ویژگی ساده زیستی، قناعت و دنیاگریزی یاد شدهاست.
در اعتقادات مانویها
در نوشته مانویان از سه عیسی نام برده شدهاست: ۱-ایزدی که وظیفه او بیدار و آگاه کردن آدم است. این عیسی در فارسی میانه «ایزدشهر خرد»[Latin ۱] و «یسوع درخشان»[Latin ۲] و در پهلوی اشکانی «یسوع درخشان»[Latin ۳] نامیده شدهاست. ۲-عیسای زجرکش، وی هم ایزدی است که نماینده همه نورهایی است که در ظلمت اسیر شدهاند. ۳-عیسای ناصری که مانی او را پیغمبری میداند که پیش از وی آمده و آمدن مانی را بشارت دادهاست. مانی گفتهاست که عیسی ناصری به واقع مصلوب نشدهاست، بلکه بیشتر به نظر چنان رسیدهاست. در قرآن، آیات ۱۵۶–۱۵۷ سوره مدنی نساء، گفته شده که عیسی را یقیناً نکشتهاند، بلکه خداوند او را به نزد خود بردهاست.[۱۳۰]
کریسمس
زادروز تولد عیسی مسیح و آغاز سال میلادی میباشد که بدان روز کریسمس گویند یعنی نخستین روز سال یکم میلادی، که بعدها به اعتقاد پیروان کلیسای ارتدوکس پنج یا شش روز به جلو کشیده شد یعنی «روز ششم یا هفتم ژانویه نخستین سال میلادی» که این به اعتقاد مسیحیان ارتدوکس در روسیه، اوکراین، سرزمین مقدس و دیگر مکانهای ارتدوکسنشین که این روز برای آنان روز کریسمس است، ولی به اعتقاد پیروان کلیسای کاتولیک پنج روز به عقب کشیده شد یعنی «روز ۲۵ دسامبر» که پنج روز قبل از نخستین سال میلادی میشود، زادروز میلاد عیسی مسیح و روز کریسمس برای کاتولیکهای جهان شناخته شد و جشن میگیرند.[۱۳۱]
جستارهای وابسته
پانویس
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به عیسی در ویکیگفتاورد موجود است. |
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ Theissen & Merz 1998.
- ↑ متی26:63,64
- ↑ یوحنا3:17
- ↑ یوحنا1:33,34
- ↑ Vermes، Geza (۱۹۸۱). Jesus the Jew: A Historian's Reading of the Gospels. Philadelphia: First Fortress. صص. ۲۰, ۲۶, ۲۷, ۲۹٫. شابک ۰-۸۰۰۶-۱۴۴۳-۷.
- ↑ Ehrman, Bart D. (2014). How Jesus became God: The Exaltation of a Jewish Preacher from Galilee. HarperOne. ISBN 978-0-06-177818-6.
- ↑ «عیسی مسیح - پسر انسان». رادیو مژده. دریافتشده در ۲۰۱۷-۰۸-۲۳.
- ↑ ایمی لوین، The Oxford Dictionary of the Biblical World, Oxford University Press, p.371
- ↑ ریموند ادوارد براون، The Death of the Messiah: From Gethsemane to the Grave (New York: Doubleday, Anchor Bible Reference Library 1994), p. 964; D. A. Carson, et al. , p. 50–56; Shaye J.D. Cohen, From the Maccabees to the Mishnah, Westminster Press, 1987, p. 78, 93, 105, 108; John Dominic Crossan, The Historical Jesus: The Life of a Mediterranean Jewish Peasant, HarperCollins, 1991, p. xi – xiii; Michael Grant, p. 34–35, 78, 166, 200; Paula Fredriksen, Jesus of Nazareth, King of the Jews, Alfred B. Knopf, 1999, p. 6–7, 105–110, 232–234, 266; John P. Meier, vol. 1:68, 146, 199, 278, 386, 2:726; E.P. Sanders, pp. 12–13; Geza Vermes, Jesus the Jew (Philadelphia: Fortress Press 1973), p. 37. ; Paul L. Maier, In the Fullness of Time, Kregel, 1991, pp. 1, 99, 121, 171; N. T. Wright, The Meaning of Jesus: Two Visions, HarperCollins, 1998, pp. 32, 83, 100–102, 222; Ben Witherington III, pp. 12–20.
- ↑ Amy-Jill Levine, The Oxford Dictionary of the Biblical World, Oxford University Press, p.370
- ↑ Jo Ann H. Moran Cruz and Richard Gerberding, Medieval Worlds: An Introduction to European History Houghton Mifflin Company 2004, pp. 44–45.
- ↑ Strobel, Lee. The Case for Christ: A Journalist's Personal Investigation of the Evidence for Jesus. Zondervan, 1998. ISBN 0-310-20930-7; Wright, N.T. The Challenge of Jesus: Rediscovering Who Jesus Was and Is. InterVarsity Press, 1999. ISBN 0-8308-2200-3; Dunn, James D.G. The Evidence for Jesus." Westminster John Knox Press, 1985. ISBN 0-664-24698-2
- ↑ Friedmann, Robert (1953), "Antitrinitarianism", Global Anabaptist Mennonite Encyclopedia Online (به انگلیسی), Global Anabaptist Mennonite Encyclopedia Online
{{citation}}
: نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) Retrieved on 2008-06-08. - ↑ «BAHAISM i. The Faith – Encyclopaedia Iranica». www.iranicaonline.org. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۴-۲۵.
- ↑ "Quran 3:46–158". Archived from the original on May 1, 2015.
- ↑ Glassé, Cyril (2008). Concise Encyclopedia of Islam. Rowman & Littlefield. pp. 270–71. ISBN 978-0-7425-6296-7.
- ↑ Siddiqui, Mona (2013). Christians, Muslims, and Jesus. Yale University Press. ISBN 978-0-300-16970-6.
- ↑ Morgan, Diane (2010). Essential Islam: A Comprehensive Guide to Belief and Practice. ABC-CLIO. pp. 45–46. ISBN 978-0-313-36025-1.
- ↑ Jacobs, Joseph; Kohler, Kaufmann; Gottheil, Richard; Krauss, Samuel. "Jesus of Nazareth". Jewish Encyclopedia.
- ↑ Sanders, Ed P.; Pelikan, Jaroslav J. "Jesus Christ". Encyclopædia Britannica. Retrieved June 10, 2015.
- ↑ Mark 6:3
- ↑ Matthew 13:55
- ↑ Luke 4:22
- ↑ John 1:45
- ↑ New American Bible Numbers 13:16 commentary Joshua: in Hebrew, "Jehoshua," which was later modified to "Jeshua," the Hebrew pronunciation of the name "Jesus." Hoshea and Joshua are variants of one original name meaning "the LORD saves."
- ↑ Joshua 1:1
- ↑ Hare, Douglas (2009). Matthew. Westminster John Knox Press. p. 11.
- ↑ Eddy, Paul R. ; Boyd, Gregory A. (2007). The Jesus legend: a case for the historical reliability of the synoptic Jesus tradition. Baker Academic. p. 129.
- ↑ France, R.T. (2007). The Gospel of Matthew. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 53.
- ↑ Doninger, Wendy (1999). Merriam-Webster's Encyclopedia of World Religions. Merriam-Webster. p. 212.
- ↑ Bultmann, Rudolf K. (2007). Theology of the New Testament. Baylor University Press. p. 80.
- ↑ Gwynn, Murl E. (2011). Conflict: Christianity's Love Vs. Islam's Submission. iUniverse. p. 92.
- ↑ Vine, William E. (1940). Expository Dictionary of New Testament Words. Fleming H. Revell Company. pp. 274–75.
- ↑ Mills, Watson E. ; Bullard, Roger A. (1998). Mercer dictionary of the Bible. Mercer University Press. p. 142
- ↑ Harding, Mark (2010). Early Christian Life and Thought in Social Context: A Reader. A & C Black. pp. 166–168. Retrieved 27 February 2015.
- ↑ Stanton, Graham (2002). The Gospels and Jesus. Oxford University Press. pp. 14–18. Retrieved 27 February 2015.
- ↑ «INTRODUCTION xx i x».
- ↑ Brown 1997, pp. 835–840.
- ↑ Chilton & Evans 1998, p. 482.
- ↑ Harris, Stephen L., Understanding the Bible. Palo Alto: Mayfield. 1985.
- ↑ ۴۱٫۰ ۴۱٫۱ Ehrman, Bart D.. Misquoting Jesus: The Story Behind Who Changed the Bible and Why. HarperCollins, 2005. ISBN 978-0-06-073817-4
- ↑ (انجیل یوحنا 1:1)
- ↑ Durant, Will. Caesar and Christ. New York: Simon and Schuster. 1972
- ↑ Howard Clarke, Gospel of Matthew and Its Readers, Indiana University Press, p.xviii
- ↑ "What the Old Testament Prophesied About the Messiah" (به انگلیسی) Retrieved on 2007-10-11.
- ↑ Levine 2006, p. 5.
- ↑ Witherington 1997, p. 113.
- ↑ Powell 1998, pp. 19–23.
- ↑ Theissen, Gerd; Winter, Dagmar (2002). The Quest for the Plausible Jesus: The Question of Criteria. Louisville, Kentucky: Westminster John Knox Press. p. 5. ISBN 978-0-664-22537-7.
- ↑ Jesus Research: An International Perspective (Princeton-Prague Symposia Series on the Historical Jesus) by James H. Charlesworth and Petr Pokorny (September 15, 2009) شابک ۰−۸۰۲۸−۶۳۵۳−۱ pp. 1–2
- ↑ Keener, Craig S. (2012). The Historical Jesus of the Gospels. William B. Eerdmans Publishing. p. 163. ISBN 978-0-8028-6292-1.
- ↑ ۵۲٫۰ ۵۲٫۱ Chilton & Evans 1998, p. 27.
- ↑ Evans 2012, pp. 4–5.
- ↑ Borg, Marcus J. (1994). Jesus in Contemporary Scholarship. Continuum. pp. 4–6. ISBN 978-1-56338-094-5.
- ↑ Theissen & Winter 2002, pp. 142–43.
- ↑ Anderson, Paul N.; Just, Felix; Thatcher, Tom (2007). John, Jesus, and History, Volume 1: Critical Appraisals of Critical Views. Society of Biblical Lit. p. 131. ISBN 978-1-58983-293-0.
- ↑ Meier 2006, p. 124.
- ↑ ۵۸٫۰ ۵۸٫۱ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامBritannica2
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ Barr, James (1989). "Chapter 3 – Hebrew, Aramaic and Greek in the Hellenistic age". In Davies, W.D.; Finkelstein, Louis (eds.). The Cambridge history of Judaism. Volume 2: The Hellenistic Age (1. publ. ed.). Cambridge: Cambridge University Press. pp. 79–114. ISBN 978-1-139-05512-3.
- ↑ ۶۰٫۰ ۶۰٫۱ ۶۰٫۲ Harris 1985, p. 263.
- ↑ ۶۱٫۰ ۶۱٫۱ Sanders 1993, p. 3.
- ↑ Rausch 2003, pp. 36–37.
- ↑ Anderson, Paul N.; Just, Felix; Thatcher, Tom (2007). John, Jesus, and History, Volume 2. Society of Biblical Lit. p. 291. ISBN 978-1-58983-293-0.
- ↑ Anderson, Paul N.; Just, Felix; Thatcher, Tom (2007). John, Jesus, and History, Volume 2. Society of Biblical Lit. p. 292. ISBN 978-1-58983-293-0.
- ↑ Funk & Hoover 1993, pp. 471–532.
- ↑ Theissen & Merz 1998, pp. 17–62.
- ↑ Blomberg 2009, pp. 431–36.
- ↑ Van Voorst 2000, pp. 39–53.
- ↑ Van Voorst 2000, p. 83.
- ↑ Maier, Paul L. (1995). Josephus, the essential works: a condensation of Jewish antiquities and The Jewish war. p. 285. ISBN 978-0-8254-3260-6.
- ↑ Evans, Craig A. (2001). Jesus and His Contemporaries: Comparative Studies. Brill. p. 42. ISBN 978-0-391-04118-9.
- ↑ ۷۲٫۰ ۷۲٫۱ Gowler, David B. (2007). What are they saying about the historical Jesus?. Paulist Press. p. 102. ISBN 978-0-8091-4445-7.
- ↑ Charlesworth, James H., ed. (2006). "Jesus and Archaeology". Jesus and archaeology. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 127. ISBN 978-0-8028-4880-2.
- ↑ Vermes, Geza (1981). Jesus the Jew: A Historian's Reading of the Gospels. Philadelphia: First Fortress. pp. 20, 26, 27, 29. ISBN 978-0-8006-1443-0.
- ↑ ۷۵٫۰ ۷۵٫۱ Humphreys, Colin J.; Waddington, W. G. 1992 The Jewish Calendar, a Lunar Eclipse and the Date of Christ's Crucifixion (PDF). Tyndale Bulletin. 43 (2): 340.
- ↑ Levine 2006, p. 4.
- ↑ Maier 1989, pp. 115–18.
- ↑ ۷۸٫۰ ۷۸٫۱ Niswonger 1992, pp. 121–22.
- ↑ Köstenberger, Kellum & Quarles 2009, pp. 137–38.
- ↑ Niswonger 1992, pp. 122–24.
- ↑ ۸۱٫۰ ۸۱٫۱ Vermes, Géza (2010). The Nativity: History and Legend. Random House Digital. pp. 81–82. ISBN 978-0-307-49918-9.
- ↑ Dunn 2003, p. 324.
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامMeier1991
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامFinegan
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ ۸۵٫۰ ۸۵٫۱ Köstenberger, Kellum & Quarles 2009, p. 140.
- ↑ ۸۶٫۰ ۸۶٫۱ Freedman 2000, p. 249.
- ↑ Maier 1989, pp. 120–21.
- ↑ Maier 1989, p. 123.
- ↑ Evans, Craig (2006). "Josephus on John the Baptist". In Levine, Amy-Jill; Allison, Dale C.; Crossan, John D. (eds.). The Historical Jesus in Context. Princeton University Press. pp. 55–58. ISBN 978-0-691-00992-6.
- ↑ Gillman, Florence M. (2003). Herodias: at home in that fox's den. Liturgical Press. pp. 25–30. ISBN 978-0-8146-5108-7.
- ↑ Köstenberger, Kellum & Quarles 2009, p. 398.
- ↑ Theissen & Merz 1998, pp. 81–83.
- ↑ Green, Joel B. (1997). The gospel of Luke: New International Commentary on the New Testament Series. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 168. ISBN 978-0-8028-2315-1.
- ↑ Carter 2003, pp. 44–45.
- ↑ Köstenberger, Kellum & Quarles 2009, pp. 398–400.
- ↑ Barnett, Paul (2002). Jesus & the Rise of Early Christianity: A History of New Testament Times. InterVarsity Press. p. 21. ISBN 978-0-8308-2699-5.
- ↑ Pratt, J. P. (1991). "Newton's Date for the Crucifixion". Journal of the Royal Astronomical Society. 32: 301–04. Bibcode:1991QJRAS..32..301P.
- ↑ لوقا۲۳: ۳۹؛ غَلاطیان ۳: ۱۳
- ↑ کتاب عیسی، شخصیتی تاریخی-منابع مستند خارج از کتاب مقدس در مورد اشارات تاریخی به عیسای ناصری-نویسنده پروفسور جاش مَک داوِل
- ↑ Howard Clarke, The Gospel of Matthew and its readers, Indiana University Press, p.13
- ↑ Edwin D. Freed, Stories of Jesus' Birth, (Continuum International, 2004), page 119.
- ↑ Geza Vermes, The Nativity: History and Legend, London, Penguin, 2006, page 22.
- ↑ James D. G. Dunn, Jesus Remembered, Eerdmans Publishing (2003), page 324.
- ↑ ویلسون، بریان (۱۳۸۶). دین مسیح. تهران: مرکز. صص. ۲۸. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۰۵-۶۸۸-۹.
- ↑ Joel B. Green, The Gospel of Luke, (Eerdmans, 1997), page 168.
- ↑ Amy-Jill Levine, The Oxford Dictionary of the Biblical World, Oxford University Press, p.373
- ↑ مفاوضات عبدالبهاء، صفحهٔ 31
- ↑ عیسی مسیح به چه زبانی صحبت میکرد؟
- ↑ Joseph A. Fitzmyer, The Gospel According to Luke I-IX. Anchor Bible. Garden City: Doubleday, 1981, pp. 499–500; I. Howard Marshall, The Gospel of Luke (The New International Greek Testament Commentary). Grand Rapids: Eerdmans, 1978, p. 158;
- ↑ Geoffrey W. Bromiley, The International Standard Bible Encyclopedia, Wm. B. Eerdmans Publishing, p.430
- ↑ Howard W. Clarke, The Gospel of Matthew and Its Readers, Indiana University Press, 2003, p.1
- ↑ قرآن، سوره آل عمران، آیه ۵۹
- ↑ لغتنامه دهخدا - ص۱۶۷
- ↑ «معنی غسل تعمید | لغتنامه دهخدا». www.vajehyab.com. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۰۴.
- ↑ «تعمید چیست؟». www.kalameh.com. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۰۴.
- ↑ متی ۲:۱
- ↑ متی ۲:۱۰
- ↑ انجیل یوحنا باب 1 آیات 1-5 و 14/ ترجمهٔ شریف
- ↑ ۱۱۹٫۰ ۱۱۹٫۱ ۱۱۹٫۲ خدای مسیحیان-حلول خدا در تاریخ:پسر - دکتر مهرداد فاتحی
- ↑ انجیل یوحنا 1:1
- ↑ فیلیپیان باب 2 آیهٔ 6
- ↑ کتاب اعتقاداتِ آرمینیوسی
- ↑ کتابِ اصول اعتقادات کلیسای کاتولیک
- ↑ یوحنی 1:14
- ↑ بحارالأنوار ج: ۲۴ ص: ۳۲۸
- ↑ طهماسبی، علی (۱۳۸۳). مریم مادر کلمه. تهران: یادآوران. صص. ۹۵. شابک ۹۴۶-۵۸۲۴-۰۷۰۹ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: length (کمک). - ↑ James Leslie Houlden, "Jesus: The Complete Guide" , Continuum International Publishing Group, 2005, ISBN 0-8264-8011-X
- ↑ Prof. Dr. Şaban Ali Düzgün, "Uncovering Islam: Questions and Answers about Islamic Beliefs and Teachings بایگانیشده در ۱ فوریه ۲۰۰۹ توسط Wayback Machine" , Ankara: The Presidency of Religious Affairs Publishing, 2004
- ↑ CRCC: Center For Muslim-Jewish Engagement: Resources: Religious Texts
- ↑ ابولقاسمی، محسن (۱۳۹۰). مانی به روایت ابن ندیم. تهران: انتشارات طهوری. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۶۴۱۴-۱۶-۷. ص 88
- ↑ "Definition of CHRISTMAS". Merriam-Webster Dictionary (به انگلیسی). Retrieved 2017-08-23.
منابع
- "عیسی در کشمیر آرامگاه از دست رفته ' توسط سوزان Olsson--کتاب های دروازه ای ، ۲۰۱۹
- لغتنامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران
خطای یادکرد: خطای یادکرد: برچسب <ref>
برای گروهی به نام «persian-alpha» وجود دارد، اما برچسب <references group="persian-alpha"/>
متناظر پیدا نشد. ().
خطای یادکرد: خطای یادکرد: برچسب <ref>
برای گروهی به نام «Latin» وجود دارد، اما برچسب <references group="Latin"/>
متناظر پیدا نشد. ().
- عیسی
- اسطورههای اسلامی
- اعدامهای سده ۱ (میلادی)
- افراد اعدامشده توسط امپراتوری روم
- افراد ایزد انگاشته
- افراد مرتبط با ظهور
- انجیل لوقا
- انجیل متی
- انجیل مرقس
- انجیل یوحنا
- اهالی امپراتوری روم شرقی در سده ۱ (میلادی)
- اهالی بیتلحم
- اهالی سده ۱ (میلادی)
- اهالی ناصره
- اهالی یهودیه
- بنیانگذاران مذهب
- پناهندگان کودک
- پیامبران در اسلام
- پیامبران در مسیحیت
- خدا در مسیحیت
- خدایان آفرینش
- درگذشتگان ۳۳ (میلادی)
- درگذشتگان سده ۱ (میلادی)
- درگذشتگان سده اول (میلادی)
- درودگران
- رومیان سده اول (پیش از میلاد)
- شخصیتهای قرآن
- شخصیتهای عهد جدید
- شخصیتهای کتاب مقدس
- فرشتهبینان
- قربانیان شکنجه
- مریم
- مسیح و تاریخ
- مسیحیت
- مصلوب شدگان
- معجزهکنندگان
- منجی
- موعودگرایی
- یهودیت در روم باستان