میرنجات اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Armin383 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Armin383 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۵: خط ۴۵:
}}
}}
میرزا عبدالعادل اصفهانی (؟ - 1122) متخلص به نجات شاعر پارسی گوی سبک هندی می باشد. او فرزند سید محمدمومن مستوفی و از سادات کهگلویۀ فارس می باشد اما به سبب سکونت در اصفهان ، او را اصفهانی گفته اند.<ref> تذکره نصرآبادی - میرزا محمدطاهر نصرآبادی</ref>
میرزا عبدالعادل اصفهانی (؟ - 1122) متخلص به نجات شاعر پارسی گوی سبک هندی می باشد. او فرزند سید محمدمومن مستوفی و از سادات کهگلویۀ فارس می باشد اما به سبب سکونت در اصفهان ، او را اصفهانی گفته اند.<ref> تذکره نصرآبادی - میرزا محمدطاهر نصرآبادی</ref>
در زمان شاه سلیمان صفوی ، از منشیان دربار بوده و در مدح شاه شعر نیز سروده است. میر نجات در سال 1122 در اصفهان درگذشته است.<ref> لطایف الخیال - محمد بن حمد دارابی </ref>
در زمان شاه سلیمان صفوی ، از منشیان دربار بوده و در مدح شاه شعر نیز سروده است. میر نجات در سال 1122 در اصفهان درگذشته است.<ref> لطایف الخیال - محمد بن محمد دارابی </ref>


== آثار ==
== آثار ==

نسخهٔ ‏۲۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۳۳

نجات اصفهانی
نام اصلی
میرزا سید عبدالعادل اصفهانی
درگذشته1122 هجری قمری
اصفهان
آرامگاهاصفهان
زمینه کاریشعر
ملیتایرانی
دورهصفویه
سبک نوشتاریسبک هندی
دیوان اشعاردیوان نجات اصفهانی
استادصائب تبریزی - وحید قزوینی
تأثیرپذیرفته ازصائب تبریزی - وحید قزوینی
پدر و مادرمیرزا محمد مومن حسینی مستوفی

میرزا عبدالعادل اصفهانی (؟ - 1122) متخلص به نجات شاعر پارسی گوی سبک هندی می باشد. او فرزند سید محمدمومن مستوفی و از سادات کهگلویۀ فارس می باشد اما به سبب سکونت در اصفهان ، او را اصفهانی گفته اند.[۱] در زمان شاه سلیمان صفوی ، از منشیان دربار بوده و در مدح شاه شعر نیز سروده است. میر نجات در سال 1122 در اصفهان درگذشته است.[۲]

آثار

  • دیوان اشعار نجات اصفهانی
  • مثنوی مسیر السالکین
  • مثنوی گُلِ کشتی [۳]

نمونه اشعار

ای زهد ، سالهاست که شرمندۀ توایمگر عاشقی امان بدهد بندۀ توایم


نباشد ناله و فریاد اهل دل ز مهجوریسپند از قرب آتش می کند افغان ، نه از دوری


لباس سرمه ای ، ای کعبۀ نگاه مپوشبه مرگ من که دگر جامۀ سیاه مپوش
ترا به جامه نیلوفری چه کار ای گلبه رنگ سایه خود این قبای راه مپوش


از گریه های مستی ام آخر گشود دلسیلاب ، قفل خانه ما را کلید بود
روزی که خط بندگی از ما گرفت عشقاین لوح از نگارش هستی سفید بود

منابع

  1. تذکره نصرآبادی - میرزا محمدطاهر نصرآبادی
  2. لطایف الخیال - محمد بن محمد دارابی
  3. صیادان معنی - استاد محمد قهرمان