محمد مفتح: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ArtinX13 (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
ArtinX13 (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۳: خط ۴۳:
در شهر [[قم]] نزد [[روح‌الله خمینی]]، [[حسین طباطبایی بروجردی]]، [[محمدرضا گلپایگانی]]، [[محمدحسین طباطبایی]]، داماد و [[حاج آقا رحیم ارباب]] به آموختن دروس حوزوی پرداخت. اما علاقه او باعث شد تا به تحصیلات جدید نیز بپردازد. با گذشت زمان، علاوه بر این که یکی از مدرسین معروف [[حوزه علمیه]] شد، موفق به اخذ درجه دکتری در رشته [[فلسفه]] گردید. در طول این مدت در دبیرستانها (به عنوان نمونه [[دبیرستان دین و دانش]]<ref>[http://www.qompajoohi.ir/dignitaries-of-qom/14-علی-اصغر-فقیهی علی‌اصغر فقیهی]، بنیاد قم پژوهی، نوشته حبیب‌الله سلمانی آرانی</ref> و [[دبیرستان امام صادق|دبیرستان حکیم نظامی]]) تدریس می‌کرد و مدتی نیز مدرس حوزه بود. همچنین شب‌های جمعه در [[دبیرستان دین و دانش]] جلساتی با حضور دانش‌آموزان و [[طلبه|طلاب]] داده و بحث‌های دینی و مسائل روز را مطرح می‌کرد.<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = «شهید مفتح و مبارزه» در گفت و شنود شاهد یاران با مهندس محمد مهدی مفتح| ژورنال = | مکان = | ناشر = شاهد یاران، ویژه‌نامه شهادت دکتر محمد مفتح| دوره = دی ۱۳۸۵| شماره = ۱۴| سال = | صفحه = | پیوند = http://www.ensani.ir/storage/Files/20101005094748-«شهيد%20مفتح%20و%20مبارزه»%20در%20گفت%20و%20شنود%20شاهد%20ياران%20با%20مهندس%20محمد%20مهدي%20مفتح.pdf| doi = | بازیابی = ۲۳ مه ۲۰۱۸}}</ref>
در شهر [[قم]] نزد [[روح‌الله خمینی]]، [[حسین طباطبایی بروجردی]]، [[محمدرضا گلپایگانی]]، [[محمدحسین طباطبایی]]، داماد و [[حاج آقا رحیم ارباب]] به آموختن دروس حوزوی پرداخت. اما علاقه او باعث شد تا به تحصیلات جدید نیز بپردازد. با گذشت زمان، علاوه بر این که یکی از مدرسین معروف [[حوزه علمیه]] شد، موفق به اخذ درجه دکتری در رشته [[فلسفه]] گردید. در طول این مدت در دبیرستانها (به عنوان نمونه [[دبیرستان دین و دانش]]<ref>[http://www.qompajoohi.ir/dignitaries-of-qom/14-علی-اصغر-فقیهی علی‌اصغر فقیهی]، بنیاد قم پژوهی، نوشته حبیب‌الله سلمانی آرانی</ref> و [[دبیرستان امام صادق|دبیرستان حکیم نظامی]]) تدریس می‌کرد و مدتی نیز مدرس حوزه بود. همچنین شب‌های جمعه در [[دبیرستان دین و دانش]] جلساتی با حضور دانش‌آموزان و [[طلبه|طلاب]] داده و بحث‌های دینی و مسائل روز را مطرح می‌کرد.<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = «شهید مفتح و مبارزه» در گفت و شنود شاهد یاران با مهندس محمد مهدی مفتح| ژورنال = | مکان = | ناشر = شاهد یاران، ویژه‌نامه شهادت دکتر محمد مفتح| دوره = دی ۱۳۸۵| شماره = ۱۴| سال = | صفحه = | پیوند = http://www.ensani.ir/storage/Files/20101005094748-«شهيد%20مفتح%20و%20مبارزه»%20در%20گفت%20و%20شنود%20شاهد%20ياران%20با%20مهندس%20محمد%20مهدي%20مفتح.pdf| doi = | بازیابی = ۲۳ مه ۲۰۱۸}}</ref>


== مبارزات سیاسی ==
== فعالیت سیاسی ==
[[File:Ayatollah Mofatteh & Ayatollah Khomeini 01.jpg|thumb|مفتح در کنار [[آیت الله خمینی]] در [[بهشت زهرا]] ساعاتی پس از بازگشت او از فرانسه به ایران]]
[[File:Ayatollah Mofatteh & Ayatollah Khomeini 01.jpg|thumb|مفتح در کنار [[آیت الله خمینی]] در [[بهشت زهرا]] ساعاتی پس از بازگشت او از فرانسه به ایران]]
او همراه با درس و بحث به منبرها می‌رفت و سخنرانی می‌کرد. مقالات متعددی در روزنامه‌ها و مجلات اسلامی علیه حکومت پهلوی به رشته تحریر درمی‌آورد و به جذب دانشجویان و طلاب می‌پرداخت. به شهرهای مختلف ایران از جمله: آبادان، اهواز، خرمشهر، کرمان، اصفهان، یزد و شیراز مسافرت می‌کرد. در جلسات سخنرانی چند هزار نفری شرکت می‌کردند و علیه حکومت پهلوی سخنرانی می‌کرد.
محمد مفتح همراه با درس و بحث در [[مسجد|مساجد]] سخنرانی می‌کرد. مقالات متعددی در روزنامه‌ها و مجلات اسلامی علیه [[حکومت پهلوی]] مینوشت و به جذب دانشجویان و [[طلبه|طلاب]] می‌پرداخت. به شهرهای مختلف ایران مانند [[آبادان]]، [[اهواز]]، [[خرمشهر]]، [[کرمان]]، [[اصفهان]]، [[یزد]] و [[شیراز]] مسافرت می‌کرد. در جلسات سخنرانی چند هزار نفری شرکت می‌کردند و علیه حکومت پهلوی سخنرانی می‌کرد.
به خاطر فعالیت‌های سیاسی و مخالفت با حکومت پهلوی وی را به زاهدان تبعید کردند و از ورود به استان خوزستان ممنوعشان کردند.
به خاطر فعالیت‌های سیاسی و مخالفت با حکومت پهلوی وی را به زاهدان [[تبعید]] کردند و از ورود به استان خوزستان منع شد.
در سال ۴۸ پس از آزادی به تهران آمد و در [[دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران]]، همگام با [[مرتضی مطهری]] به تدریس پرداخت.
در سال ۴۸ پس از آزادی به تهران رفت و در [[دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران]]، همگام با [[مرتضی مطهری]] به تدریس پرداخت.


پس از تعطیل شدن [[حسینیه ارشاد]] در مسجد جاوید یک گروه آشوب تشکیل داد، و ریاست آن را به عهده گرفت. دراین مسجد کلاسهای [[فلسفه]]{{مدرک}}، [[نهج البلاغه]] و تفسیر [[قرآن]] تشکیل داد تا از این راه جوانان و دانشجویان را به طرف مسجد بکشاند. در سال ۵۴ حکومت، مسجد را تعطیل و مفتح را به زندان انداختند.
پس از تعطیل شدن [[حسینیه ارشاد]] در مسجد جاوید یک گروه آشوب تشکیل داد، و ریاست آن را به عهده گرفت. دراین مسجد کلاسهای [[فلسفه]]{{مدرک}}، [[نهج البلاغه]] و تفسیر [[قرآن]] تشکیل داد تا از این راه جوانان و دانشجویان را به طرف مسجد بکشاند. در سال ۵۴ حکومت پهلوی، مسجد را تعطیل و مفتح را به زندان انداختند.
پس از آزادی از زندان، مبارزات نیمه مخفی خود را همراه با روحانیت مبارز آغاز کرد و این بار در سال ۵۵ امام جماعت [[مسجد قبا (تهران)|مسجد قبا]] شد. پس از پیروزی انقلاب ۵۷ و مراجعت خمینی به ایران یکی از اعضای اصلی تشکیل دهنده کمیته استقبال بود. سپس سرپرستی کمیته ۴ انقلاب اسلامی و دانشکده الهیات را برعهده گرفت.
پس از آزادی از زندان، فعالیت سیاسی نیمه مخفی خود را علیه حکومت پهلوی همراه با روحانیت مبارز آغاز کرد و این بار در سال ۵۵ [[امام جمعه]] [[مسجد قبا (تهران)|مسجد قبا]] شد. پس از [[انقلاب ۱۳۵۷ ایران]] و[[بازگشت سید روح‌الله خمینی به ایران|بازگشت آیت الله خمینی به ایران]] به ایران یکی از اعضای اصلی تشکیل دهنده کمیته استقبال بود. سپس سرپرست [[کمیته انقلاب اسلامی|کمیته ۴ انقلاب اسلامی]] و رئیس [[دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران|دانشکده الهیات تهران]] شد.


== نماز عید فطر ۵۷ ==
== نماز عید فطر ۵۷ ==

نسخهٔ ‏۲۲ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۳۰

محمد مفتح
محمد مفتح
زادهٔ۲۸ خرداد ۱۳۰۷
فامنین، همدان
درگذشت۲۷ آذر ۱۳۵۸ تهران
آرامگاهحرم فاطمه معصومه در قم
ملیتایرانی
سال‌های فعالیت۱۳۰۷–۱۳۵۸
همسر(ها)فاطمه جابری انصاری
والدینشیخ محمود مفتح و فاطمه ثمالی

محمد مفتح معروف به شهید مفتح (۲۸ خرداد ۱۳۰۷ در فامنین - ۲۷ آذر ۱۳۵۸ در تهران) روحانی شیعه ایرانی بود. وی تحصیلات حوزوی را در قم نزد اشخاصی همچون روح‌الله خمینی، حسین طباطبایی بروجردی و محمدحسین طباطبایی طی کرد. همچنین تحصیلات جدید را در رشته فلسفه دنبال کرد و موفق به اخذ درجه دکتری در این رشته شد. مفتح قبل از انقلاب ۱۳۵۷ ایران ، به چاپ مقالات متعدد در روزنامه‌ها و مجلات اسلامی و سخنرانی در شهرهای مختلف علیه حکومت پهلوی پرداخت که در نهایت این فعالیت‌ها منجر به تبعید او به زاهدان شد. او در دهه ۵۰ هجری مسجد قبا را در تهران تأسیس نموده و امامت نماز جماعت را خود به عهده گرفت. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران و بازگشت روح‌الله خمینی به ایران یکی از اعضای اصلی تشکیل دهنده کمیته استقبال بود و سرپرست کمیته ۴ انقلاب اسلامی و رئیس دانشکده الهیات تهران شد.

محمد مفتح در ۲۷ آذر ۱۳۵۸ هنگام ورود به دانشگاه تهران توسط گروه فرقان هدف گلوله قرار گرفت و به همراه دو محافظش در مقابل دانشکده الهیات دانشگاه تهران با رگبار گلوله کشته شد.[۱]

کودکی

او در سال ۱۳۰۷ در خانواده‌ای روحانی در روستای کله سر در شهرستان فامنین استان همدان متولد شد.[۲][۳] پدرش، شیخ محمود مفتح، از روحانیان همدان بود.

تحصیلات

در همدان نزد افرادی مانند ملاعلی معصومی همدانی، دروس اولیه فقه را فرا گرفت و در سال ۱۳۲۲ و در ۱۵ سالگی برای ادامه تحصیل راهی شهر قم شد. در شهر قم نزد روح‌الله خمینی، حسین طباطبایی بروجردی، محمدرضا گلپایگانی، محمدحسین طباطبایی، داماد و حاج آقا رحیم ارباب به آموختن دروس حوزوی پرداخت. اما علاقه او باعث شد تا به تحصیلات جدید نیز بپردازد. با گذشت زمان، علاوه بر این که یکی از مدرسین معروف حوزه علمیه شد، موفق به اخذ درجه دکتری در رشته فلسفه گردید. در طول این مدت در دبیرستانها (به عنوان نمونه دبیرستان دین و دانش[۴] و دبیرستان حکیم نظامی) تدریس می‌کرد و مدتی نیز مدرس حوزه بود. همچنین شب‌های جمعه در دبیرستان دین و دانش جلساتی با حضور دانش‌آموزان و طلاب داده و بحث‌های دینی و مسائل روز را مطرح می‌کرد.[۵]

فعالیت سیاسی

مفتح در کنار آیت الله خمینی در بهشت زهرا ساعاتی پس از بازگشت او از فرانسه به ایران

محمد مفتح همراه با درس و بحث در مساجد سخنرانی می‌کرد. مقالات متعددی در روزنامه‌ها و مجلات اسلامی علیه حکومت پهلوی مینوشت و به جذب دانشجویان و طلاب می‌پرداخت. به شهرهای مختلف ایران مانند آبادان، اهواز، خرمشهر، کرمان، اصفهان، یزد و شیراز مسافرت می‌کرد. در جلسات سخنرانی چند هزار نفری شرکت می‌کردند و علیه حکومت پهلوی سخنرانی می‌کرد. به خاطر فعالیت‌های سیاسی و مخالفت با حکومت پهلوی وی را به زاهدان تبعید کردند و از ورود به استان خوزستان منع شد. در سال ۴۸ پس از آزادی به تهران رفت و در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، همگام با مرتضی مطهری به تدریس پرداخت.

پس از تعطیل شدن حسینیه ارشاد در مسجد جاوید یک گروه آشوب تشکیل داد، و ریاست آن را به عهده گرفت. دراین مسجد کلاسهای فلسفه[نیازمند منبع]، نهج البلاغه و تفسیر قرآن تشکیل داد تا از این راه جوانان و دانشجویان را به طرف مسجد بکشاند. در سال ۵۴ حکومت پهلوی، مسجد را تعطیل و مفتح را به زندان انداختند. پس از آزادی از زندان، فعالیت سیاسی نیمه مخفی خود را علیه حکومت پهلوی همراه با روحانیت مبارز آغاز کرد و این بار در سال ۵۵ امام جمعه مسجد قبا شد. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران وبازگشت آیت الله خمینی به ایران به ایران یکی از اعضای اصلی تشکیل دهنده کمیته استقبال بود. سپس سرپرست کمیته ۴ انقلاب اسلامی و رئیس دانشکده الهیات تهران شد.

نماز عید فطر ۵۷

در روز عید فطر سال ۱۳۵۷ مفتح در تپه‌های قیطریه پیش‌نماز بود. جمعیت حاضر نماز را به امامت مفتح برگزار کرد و به اولین تظاهرات چند ده هزار نفری پرداخت.[۶] در این راهپیمایی مردم دعوت به راهپیمایی دیگری در ۱۶ شهریور شدند. در روز ۱۶ شهریور مأموران حکومت پهلوی مفتح را به شدت مضروب کردند و روز بعد وی را دستگیر و به مدت دو ماه در زندان انداختند.

ترور

محمد مفتح در بیمارستان پس از ترور
تصویری از تشییع جنازه محمد مفتح
سنگ مزار محمد مفتح

وی در ۲۷ آذر ۱۳۵۸ هنگام ورود به دانشگاه تهران توسط گروه فرقان هدف گلوله قرار گرفت و به همراه دو محافظش جواد بهمنی و اصغر نعمتی در مقابل دانشکده الهیات دانشگاه تهران با رگبار گلوله کشته شد.[۷]

زمینه‌های ترور

اعضای گروه فرقان به مناسبت‌های مختلف تلاش داشتند در مسجد قبا - که توسط محمد مفتح بنیانگذاری شده بود و خود وی امامت نماز جماعت را در آن بر عهده داشت[۸] -، برنامه‌های مدنظرشان را نظیر سخنرانی و کلاس‌های اسلام‌شناسی و … برگزار کنند؛ ولی مفتح با تفکرات آنها مخالف بوده و مانع فعالیتشان در مسجد قبا می‌شد.[۹] در یکی از موارد، اکبر گودرزی و حبیب‌الله آشوری و افرادی از گروهشان که از اعضای فرقان بودند، جزواتی از تفاسیر قرآن چاپ می‌کردند و بین نمازگزاران مسجد قبا پخش می‌کردند. مفتح وقتی متوجه این اقدام شد، از آن جلوگیری نموده و اعلام کرد «این جزوات مورد تأیید ما نیست». گفته می‌شود این مخالفت‌ها موجب شد اعضای فرقان پس از پیروزی انقلاب مفتح را در لیست ترور خود قرار دهند.[۹] پس از ترور مرتضی مطهری در ۱۲ اردیبهشت ۵۸، نامه‌های تهدیدآمیزی برای مفتح می‌آمد.[۹] همچنین وی بارها به صورت تلفنی تهدید شده بود.[۱۰] حتی یکبار برای ترور او از دیوار خانه‌اش بالا رفته بودند اما نیروهای پاسدار مانع از توطئه‌شان شدند. زمانی هم می‌خواستند در مدرسه عالی پارس مفتح را ترور کنند که پاسداران محافظ وی متوجه ماجرا می‌شوند.[۹]

جزئیات حادثه

در روز ۲۷ آذرماه ۱۳۵۸، چهار نفر از اعضای گروهک فرقان مأمور ترور مفتح می‌شوند. در میان این چهار نفر، یک نفر راننده و دو نفر مأمور پاسدارها (محافظین مفتح) بودند و کمال یاسینی هم مأموریت ترور محمد مفتح را برعهده گرفته بود. فرقانی‌ها به دلیل رفت و آمدهای مخفیانه در دانشکده الهیات و مسجد قبا و زیر نظر گرفتن مفتح، متوجه شده بودند که وی بر خلاف سایر مقامات کشور با خود اسلحه حمل نمی‌کند و می‌دانستند که اگر بتوانند محافظین را بزنند، مفتح اسلحه‌ای برای دفاع از خود ندارد.[۹] در جریان عملیات، دو فرقانی در ورودی دانشکده الهیات به محافظین تیراندازی می‌کنند و در این میان دست، شانه و پای محمد مفتح هم مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد. وقتی دو تن از محافظین کشته می‌شوند، مفتح با بدن خونی به سمت بالکن جلوی ساختمان دانشکده الهیات می‌رود و در این فاصله کمال یاسینی، از آنجایی که می‌دانست مفتح اسلحه‌ای با خود به همراه ندارد، خودش را به او می‌رساند و سر او را هدف گلوله قرار می‌دهد.[۹]

یاسینی، در اعترافات خود در دادگاه انقلاب، ماجرا را این‌گونه روایت کرده‌است:

من … حواسم به این بود که کلت را دربیاورم. کلت را درآوردم و دیدم که دکتر فرار کرد … قبلاً هم دیده بودیم که دکتر همیشه وقتی می‌آید دانشکده به محل کارش می‌رود، پس دیگر طبق عادت اگر فرار بکند هم به طرف محل کارش فرار می‌کند؛ و من خودم را آماده این مسئله کرده بودم. اسلحه را درآوردم … دوباره دو تیر دیگر زدم؛ یعنی مرتب شلیک می‌کردم باز دیدم نه فرار کرد، دنبال دکتر دویدم. دکتر از پله‌ها رفت بالا، باز هم تیر زدم باز دیدم نه رفت طرف قسمتی که می‌رود طرف سلف‌سرویس و در را باز کرد رفت تو که من هم بلافاصله در را باز کردم بروم تو، دیدم یک دختری هست که او هم می‌خواهد بیاید، دختر را با دستم کنار زدم، پریدم در آن محوطه دیدم دکتر ایستاده کیفش هم دستش است و مرتب داد می‌زند. من اسلحه را گرفتم طرف سر دکتر یک شلیک کردم که دیدم دکتر بی‌اختیار افتاد زمین. فهمیدم که تیر به سرش خورده و افتاده البته دیگر معطل نشدم که ببینم چه شده … آمدم بیرون که دیدم راننده از طرف ماشین … به طرف حسن (یکی از ضاربان) تیراندازی می‌کند … بلافاصله پریدم بیرون به طرف خیابان و یک تیر هم من به راننده زدم.[۷][۱۱]

تشییع و تدفین

پیکر محمد مفتح و دو تن از محافظانش به در ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۳۵۸ تشییع شد.[۷] وی را در صحن حرم فاطمه معصومه در قم دفن کردند.[۱۲] روح‌الله خمینی روز کشته شدن او را «روز وحدت حوزه و دانشگاه» نامید.[۱۳][۱۴]

آثار

  • اسلام بر سر دوراهی
  • زیارت خرافه حقیقت
  • کودک نیل یا مرد انقلاب
  • ره آوردهای استعمار
  • روش اندیشه
  • دعا عامل پیشرفت یا رکود

منابع

  1. "جزئیات ترور مفتح در دانشکده الهیات". www.isna.ir.
  2. http://www.iichs.org/index.asp?id=961&doc_cat=7
  3. http://hamshahrionline.ir/details/68900
  4. علی‌اصغر فقیهی، بنیاد قم پژوهی، نوشته حبیب‌الله سلمانی آرانی
  5. ««شهید مفتح و مبارزه» در گفت و شنود شاهد یاران با مهندس محمد مهدی مفتح» (PDF). دی ۱۳۸۵ (۱۴). شاهد یاران، ویژه‌نامه شهادت دکتر محمد مفتح. دریافت‌شده در ۲۳ مه ۲۰۱۸.
  6. «برگزاری نماز عید فطر 1357 در تپه‌های قیطریه به امامت دکتر مفتح». تبیان. ۱۳ شهریور ۱۳۹۵. دریافت‌شده در ۲۳ مه ۲۰۱۸.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ «جزئیات ترور مفتح در دانشکده الهیات». ایسنا. ۲۹ آذر ۱۳۹۶. دریافت‌شده در ۲۳ مه ۲۰۱۸.
  8. «مسجد قبا و نقش شهید مفتح در گسترش حرکت‌های اسلامی». خبرگزاری شبستان. ۲۷ آذر ۱۳۹۳.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ ۹٫۴ ۹٫۵ «مشکل «فرقان» با مفتح چه بود؟ / توصیه حفاظتی هاشمی رفسنجانی». خبرگزاری مهر. ۲۷ آذر ۱۳۹۶.
  10. «شهادت پرچمدار وحدت حوزه و دانشگاه». جام جم آنلاین. ۳ آذر ۱۳۹۰.
  11. «نحوه شهادت شهید آیت الله مفتح از زبان قاتلش+فیلم». خبرگزاری تسنیم. ۲۷ آذر ۱۳۹۶.
  12. «دفن شهید مفتح در محل تدریس او از افتخارات حوزه است». باشگاه خبرنگاران جوان. ۲۷ آذر ۱۳۹۲. دریافت‌شده در ۲۳ مه ۲۰۱۸.
  13. «مقام معظم رهبری: وحدت حوزه و دانشگاه، یعنی وحدت در هدف/ تأثیر سخنان شهید مفتح در ترغیب نسل تحصیل کرده به اسلام». خبرگزاری تسنیم. ۲۷ آذر ۱۳۹۲. دریافت‌شده در ۲۳ مه ۲۰۱۸.
  14. «پیام به ملت ایران به مناسبت شهادت آقای مفتح (محکومیت ترور)». سایت جامع امام خمینی.
  • مفتح، محمد امین. منادی وحدت. چاپ چهارم تهران: نشر نیکان، ۱۳۸۰.
  • برزگر، محمد. حدیث عاشقی. چاپ اول: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱.
  • تدوین مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. یاران امام به روایت اسناد ساواک شهید آیت‌الله دکتر محمد مفتح. چاپ اول: انتشارات مرکز بررسی اسناد اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۲. * قاسمی، آرزو. زندگینامه شهید آیت‌الله دکتر محمد مفتح . چاپ اول تهران: مؤسسه هاتف شهر، ۱۳۸۷.

پیوند به بیرون