محمدرضا اصلانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: متن دارای ویکیمتن نامتناظر |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: متن دارای ویکیمتن نامتناظر |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
|استاد =[[فریدون رهنما]] ، [[مصطفی فرزانه]] ، [[لیلیت تریان]] |
|استاد =[[فریدون رهنما]] ، [[مصطفی فرزانه]] ، [[لیلیت تریان]] |
||
|علت شهرت = |
|علت شهرت = |
||
| تأثیرگذاشته بر =[[شعر حجم]] ، [[شعر دیگر]] ، [[موج نو سینمای ایران]] ، جریانِ سینمای پیشرو و [[فیلم تجربی]] ایران ، [[امیر نادری]] ، [[سهراب شهید ثالث]] ، [[پریوز کیمیاوی]] ، [[محمدرضا مقدسیان]] ، [[منوچهر طیاب]] ، [[مهرداد فخیمی]] ، [[شهره آغداشلو]] ، [[واروژ کریم مسیحی]] ، [[شهرنوش پارسی پور]] ، [[احمدرضا احمدی]] ، |
| تأثیرگذاشته بر =[[شعر حجم]] ، [[شعر دیگر]] ، [[موج نو سینمای ایران]] ، جریانِ سینمای پیشرو و [[فیلم تجربی]] ایران ، [[امیر نادری]] ، [[سهراب شهید ثالث]] ، [[پریوز کیمیاوی]] ، [[محمدرضا مقدسیان]] ، [[منوچهر طیاب]] ، [[مهرداد فخیمی]] ، [[شهره آغداشلو]] ، [[واروژ کریم مسیحی]] ، [[شهرنوش پارسی پور]] ، [[احمدرضا احمدی]] ، [[حامد هاتف]] ، |
||
| تأثیرپذیرفته از = [[فریدون رهنما]] ، [[روبر برسون]] ، [[لوکینو ویسکونتی]] ، [[روبرتو روسلینی]] ، [[کارل تئودور درایر]] ، [[ویکتور شکلوفسکی]] ، |
| تأثیرپذیرفته از = [[فریدون رهنما]] ، [[روبر برسون]] ، [[لوکینو ویسکونتی]] ، [[روبرتو روسلینی]] ، [[کارل تئودور درایر]] ، [[ویکتور شکلوفسکی]] ، [[تی.اس.الیوت]] ، [[کمال الدین بهزاد]] ، [[مولانا]] ، [[بیدل]] ، [[عطار]] ، [[شهاب الدین یحیی سهروردی]] ، [[عین القضات همدانی]] ، [[عبدالقاهر جرجانی]] ، [[فردینان دوسوسور]] ، [[رولان بارت]] ،[[ویتگنشتاین]] ، [[هایدگر]] ، [[هنر مدرن]] |
||
| وبگاه = |
| وبگاه = |
||
| imdb_id = ۱۱۷۰۲۴۱ |
| imdb_id = ۱۱۷۰۲۴۱ |
نسخهٔ ۲۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۹
لحن یا سبک این مقاله بازتابدهندهٔ لحن دانشنامهای مورد استفاده در ویکیپدیا نیست. |
محمدرضا اصلانی (شاعر، سینماگر و هنرپژوه) متولد سال ۱۳۲۲ در رشت و فارغالتحصیل رشتهٔ نقاشی از دانشگاه هنرهای تزئینی (دانشگاه هنر فعلی) است. اصلانی در تجربه فرهنگی گستره و بزرگ خود، گوناگونی شگفت انگیزی از مهارت های فکری و هنری را گرد آورده است. او در نیم دهه 40 ،همزمان با آغاز به فعالیت رادیو تلویزیون ملی ایران همکاری خود را با این موسسه زیر نظر فریدون رهنما در فعالیت های گرافیک و فیلمسازی آغاز کرد و از همان ابتدا در آثار خویش هم خبر از تاثیر گزاری اسطوره ها و تاریخ ایران را نشان می داد و هم یک نوآوری کاملاً پیشتر از زمانه اش. این همان دوره ای است که اصلانی بیشتر از سر تصادف از نقاشی به سوی سینما کشیده شد، در حالی که ادبیات و علاقه به آثار ادبی کهن ایرانی از نوجوانی با او بود. گرایش او به سینما همچون ادبیات از ابتدا رنگ و بویی بروشنی از عرفان داشت. در حقیقت، آشنایی او با فلسفه و هنر غرب که بسیار زود و از همان دوران جوانی انجام گرفت و او را با فلسفه اگزیستانسیالیستی، با سینمای موج نو فرانسه و هنر نقاشی کلاسیک ومدرن اروپایی آشنا کرد، با پیشینه آشنایی او با ادبیات کلاسیک ایران ترکیب شد و تا به امروز با او باقی ماند به صورتی که اثر این فرایند را بر تقریباً تمام کارهای وی می توان دید. در سینمای اصلانی از نخستین فیلمش جام حسنلو(1346) ، فیلمی نمایش داده شده در سینماتک فرانسه و تحسین شده توسطِ هانری لانگ لوا ؛ که در سال 1394 توسطِ فیلمساز روباره ساخته شد ، تا شطرنج باد(1355) ، چیغ(1375) و تا واپسین فیلم هایش : تهران ، هنر مفهومی(1387)و آتش سبز (1386) ، یک خط منسجم فکری را در زمینه فلسفه، احساس شاعرانه و استفاده از سینما به مثابه ابزاری برای بیان فلسفی - شاعرانه می توان مشاهده کرد. جایگاه اصلانی در فرهنگ و هنر ایران در طول پنجاه سال کار فعال او که هرگز نه تنها قطع نشد بلکه یک پیوستار کامل را رقم زده است که گویای جایگاهی برای عاشق به فلسفه و احساس و زیباشناساسی است. این حس ها را اصالنی از یک سو به فیلم هایش منتقل می کند و از سوی دیگر، با این کار گویی به دنبال آن نیز هست که هویتی بسازد که برای خمیر مایه آن از تاریخ و شعر و اسطوره شناسی ایرانی در عمیق ترین معنای آن، بهره می گیرد؛ هویتی در خور ایرانی که به گمان او، امروز تاریخ وهویت خود را گم کرده است. اما اصلانی این کار را با همان فاصله ای از خودباختگی در برابر غرب انجام می دهد که با دوری جستن از توهمات ملی گرایانه ی سطحی. از این رو حتی هنگامی که وی به ساختن مجموعه هایی برای تلویزیون نیز دست می زند همچون سمعک عیار(1353) ، منطق الطیر(1380) رد پای عرفان از یک سو و مدرنیسم روشنفکرانه و فلسفه غرب از سوی دیگر در کار او برجسته هستند. سینما و شعر اصلانی مخاطبان گسترده را هدف نمی گیرد؛ سینمای صنعتی را نفی نمی کند اما آن را کار خود نمی داند و در سینما هنری همچون نقاش یا شاعر ، مستقل از جریاناتِ بدنه کار می کند. انتقادی که اصلانی دائما نسبت به تاریخ فرهنگ ما در دوران مدرن دارد، نیز در همین است که این تاریخ یا بهتر بگوییم این نا-تاریخ از ده 1340 ،به شدت تحت تاثیر حوزه سیاسی به سوی تقویت کردن سلایق پیش پا افتاده و حتی یک لومپنیسم و ابتدال هدایت شده است، بدون آنکه فرصتی به هنر ارزشمند و عمیق برای عرضه اندام بدهد. در ابتدای انقلاب 1357 ،فیلم کودک و استثمار (1358-1360) یکی از بهترین نمونه های فیلم مستند است که رویکردهای انسان گرایانه و عدالت خواهانه اصلانی در آن به خوبی مشهود است. سینمای اصلا نی و کمتر از آن شعر و فلسفه او به صورت گسترده ای در ادبیاتی که وی به صورت مستقیم از خلال انتشار کتاب هایش به ویژه مهمترینِ آنها دگر خوانی سینمای مستند ، منتشر کرده قابل دنبال کردن است و شاید بتوان گفت که او از جمله نادرفیلمسازانی است که به حضور رسانه ای در قالب اندیشمندانه و در متون روشنفکرانه اهمیت بسیار زیادی می داده است. تجربه اصلانی به مثابه ناشر در نشر نقره در دهه 1360 و1370 که بیش از یک دهه ادامه داشت، بدون شک در این زمینه موثر بوده است. محمد رضا اصلانی، یکی از شخصیت های مورد پژوهش در پروژه انسان شناسی تاریخ فرهنگ مدرن ایران بوده است و یک مصاحبه بسیار طولانی از او و چندین مصاحبه تصویری از وی در اختیار سایتِ انسان شناسی و فرهنگ است که به تدریج منتشر خواهند شد. برای مشاهده صفحه محمد رضا اصلانی در پروژه انسان شناسی تاریخی فرهنگ ایران مدرن ، می توانید به لینک زیر مراجعه کنید : http://anthropology.ir/cultural-history/822
آثار سینمایی
- (۱۳۴۶) جام حسنلو و داستان کسی که میپرسد / نویسنده و کارگردان (به تهیهکنندگی فریدون رهنما)
- (۱۳۴۸) بَدبَده و داستان پسری که میپرسد / نویسنده و کارگردان (بر اساس داستانی از حسین رسائل)
- (۱۳۴۹) غربت الغربیه / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۵۰) جامع فهرج / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۵۰) جامع تاریخانه / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۵۰) سوزن بان / نویسنده (کارگردان: منوچهر طیاب)
- (۱۳۵۱) میراث باستانی / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۵۱) سوی شهر خاموش / نویسنده (کارگردان: منوچهر طیاب)
- (۱۳۵۱) اون شب که بارون اومد / نویسندهٔ گفتار فیلم (کارگردان: کامران شیردل)
- (۱۳۵۱) صبح روز چهارم / نویسنده (کارگردان: کامران شیردل)
- (۱۳۵۲) تنگنا / نویسنده (کارگردان: امیر نادری)
- (۱۳۵۲) مغولها / نویسنده (کارگردان: پرویز کیمیاوی)
- (۱۳۵۲) چنین کنند حکایت / نویسنده و کارگردان (بر اساس داستانی از اسماعیل نوری اعلا - نویسندگان همکار: کامران شیردل و مهرداد فخیمی)
- (۱۳۵۳) مش اسماعیل / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۵۳) سریال سمک عیار / نویسنده و کارگردان (براساس رمان «سمک عیار» نوشتهٔ فرامرز پسر خداداد پسر عبدالله الکاتب الارجانی در سدهٔ ششم هجری)
- (۱۳۵۴) ابوریحان بیرونی / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۵۴) مرثیه / نویسنده (کارگردان: امیر نادری)
- (۱۳۵۵) باغ سنگی / نویسنده (کارگردان: پرویز کیمیاوی)
- (۱۳۵۵) شطرنج باد / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۵۸–۱۳۵۹) کودک و استثمار / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۷۵) چیغ / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۷۵) دلِ جهان / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۷۶–۱۳۷۷) سریال غبار نور / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۷۸) واقعه کربلا به روایت تاریخ طبری / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۸۰) سریال منطق الطیر / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۸۵) خاطرات یک ۷۵ ساله / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۸۶) آتش سبز / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۸۹) دستهای هگمتانه / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۹۰) گنج روان / نویسنده (مشترک با امین اصلانی) و تهیهکننده (کارگردان: امین اصلانی)
- (۱۳۹۰) تهران: هنر مفهومی / نویسنده و کارگردان
- (۱۳۹۲) باد بر باغ نظر / نویسنده (کارگردان: پویان کاظمی)
- (۱۳۹۷) خانهای به وسعت آگاهی / نویسنده و کارگردان
- (1398) درخت بنفش / نویسنده (کارگردان : امین اصلانی)
تالیفات منتشر شده
- (۱۳۴۴) دفتر شعر: شبهای نیمکتی، روزهای باد / نشر تهران
- (۱۳۵۴) دفتر شعر: بر تفاضل دو مغرب /
- (۱۳۵۷) دفتر شعر: سوگنامهٔ سالهای ممنوع / شرکت انتشارات زردیس
- (۱۳۷۸–۱۳۸۹) آراء و نظریات سینمایی: دگرخوانیِ سینمایِ مستند / نشر رونق؛ مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
شامل: طرح و تشریح ماهیت فلسفی، ادبی و زیبایی شناختی سینما است. «دگرخوانی» پس از کتاب «واقعیت گرایی فیلم» نوشته فریدون رهنما به سال ۱۳۵۰، دومین کتاب تألیفی به قلم یک سینماگر ایرانی است که به تفکر و بازاندیشی در بنیانهای نظری سینما میپردازد.
- (۱۳۹۱) مجموعه ی شعر : بنفش تر از خود با خیایان های خاموش
- (۱۳۹۷) گفتگو با محمدرضا اصلانی: هستیِ آیینه (به اهتمام آرش سنجابی) / نشر اختران شامل: مجموعهٔ گفت و گو دربارهٔ کارنامه و آراء و نظرات هنری محمدرضا اصلانی
- (۱۳۹۸) منظومه ی بلند شعر : هزار باده هزار باد در هزاره های شب تو بر تو/ نشر رشدیه.
در زمینهٔ شعر
جامعهٔ هنری ایران در ابتدا محمدرضا اصلانی را با اشعارش شناخت.[۱] او از شاعران فعال و مطرح موج نویی دههٔ چهل بود که اشعارش امیدی در میان هواداران شعر مدرن برانگیخته بود. اصلانی از جمله کسانی بود که بعدها بیانیهٔ شعر حجم - شکل بهسامانرسیدهٔ موج نو - را تحت نظر یدالله رؤیایی امضاء کرد.[۲]
محمدرضا اصلانی از استعدادهای درخشان موج نو و یکی از شاعران تأثیرگذار بر این جریان است. «شبهای نیمکتی، روزهای باد» (۱۳۴۴) در شرایطی منتشر شد که هنوز جسارت چاپ و پخش این نوع شعر معمول نبود. سه سال پیشتر، احمدرضا احمدی با چاپ مجموعه شعر «طرح» در پانصد نسخه این جریان را شروع کرده بود. پیوستن فروغ فرخزاد و سهراب سپهری به جریان موج نو هرچند بدون تأیید بود اما شاکلهٔ زیباییشناسی آثار آنان را تغییر داده بود.[۳]
محمدرضا اصلانی طبق طبقهبندی اسماعیل نوریعلاء از شعر موج نو از نثرگرایان اصیل موج نو بود و شعرش از همان خصوصیات عمومی موج نو برخوردار بود.[۴]
با این وجود، اصلانی یک شاعر محفلی نبود و چندان ارتباطی هم با این گروه نداشت؛ هرچند که دوستشان داشت. در حقیقت، اصلانی با گروهی از دانشجویان دانشکدهٔ هنرهای تزئینی همراه بود و سپس هم جدا شدند؛ در حقیقت همین گروه بودند که کتاب «شبهای نیمکتی، روزهای باد» را منتشر کردند. این افراد مهدی سحابی، حسین رسائل، منوچهر صفرزاده، فرشید ملکی و قدسی قاضی نور بودند.[۵] به گفتهٔ اصلانی: «نفری صد تومان گذاشتند و این کتاب منتشر شد».[۱] طرح جلد «شبهای نیمکتی، روزهای باد» هم از مهدی سحابی بود و این برای اولینبار بود که نوشتهٔ نام کتاب، تبدیل به گرافیک جلد میشد. در آن زمان کتابی نبود که چنین طرح جلدی داشته باشد.[۱]
او که در دانشکدهٔ هنرهای تزئینی بهجای آشنایی با هر نوع هنر کلاسیک، مستقیم به نقاشی مدرن پرداخته بود، به مطالعهٔ کتابهای هنر مدرن پرداخت و با آشنایی با معماری مدرن به مفهوم بافتها حساس گشته و چنین نگاهی به جهان مسئلهٔ وی شد.[۱] چیزی که برای وی در آن زمان مسئله بود، علاوه بر ایماژیستهای انگلیسی و فرانسوی، پلاستیسیته تصویر بود. وی روی این مسئله کار میکرد که یک تصویر چگونه میتواند یک فضای ملموس بصری ایجاد کند.[۱]
زبان شعر اصلانی هرچند جاهایی پهلو به شعر احمدی و فرخزاد میزد اما بیان تازه، شفاف و رویکرد به گزارههای خبری و بیانی خاص، او را یک سوپر موجنویی میکرد. در واقع موج نوییها همچون کاندینسکی معتقد بودند سبک هر نقاش (اینجا شاعر) برحسب سودایی و ضرورتی باطنی که در وجود خود حس میکند تعیین میشود.[۶]
در کتاب اصلانی، خاصیت موسیقایی شعر نیمایی پسزده شده بود و نوسانات عاطفی شعر احمدی را نیز نداشت. او زبان روزنامه و روزمره را به ادبیات آورده بود؛ اما اشکال شاعران دیگر این جریان را نداشت؛ یعنی پایانبندیهای بهجا و فکرشده داشت؛ سطرهای دچار احساسات و عواطف یک نوع اندیشهٔ خودکار زبانی نمیشد و شعر در یک کمپوزیسیون نقاشانه شکل میگرفت.[۷]
با چاپ کتاب او، شاعرانی چون اخوان ثالث نوکلاسیسیزم تلقی میشدند و شرایطی فراهم شد تا صدها شاعر در نیمهٔ دوم دههٔ ۴۰ از مانع شعر در مطبوعات بگذرند. با این حال، در شرایطی که اغلب شاعران موج نو در نوعی خودانگیختگی و جنون میسرودند، او به تئوری دست میبرد و اعلام سواد میکرد. تمام قواعد یک حرکت مدرن در این کتاب مهیا بود: تبدیل ایماژهای فردی به جمعی، گریز از عاشقانهسرایی که در موج نو غالباً تبدیل به رمانتیسیسمی سطحینگر میشد و دوری از کلاسیسیزم زبانی (هرچند که از این آخری، در شعرهای بعدتر خود عدول کرد). تعقل او در نقاشی (دانشجوی دانشکده هنرهای تزئینی بود) سبب شد تا حالت سوژه را به جای کلمه با تصویر ارائه دهد. یعنی همچون ایماژیستها با یک تصویر، موقعیتهای مجرد ایجاد میکرد.[۸]
آدمهای نسل او (مثل دوستانش: حسین رسائل، منوچهر صفرزاده، مهدی سحابی) با لذات فلسفه به ادبیات و هنر آمده بودند. در نتیجه، هرچند بهتنهایی ناکام شدند، اما هر یک پازلی از جامعهای ساختند که بعدتر اساس مدرنیسم در فرهنگ ایرانی شد.[۹]
اصلانی نخستینبار بود که در یک کتاب شعر، به جای بازی با کلمهها (که نزد احمدی سابقه داشت) بازی با گزارهها را معمول کرد. یعنی بریده اخبار روزنامهها را کنار هم میچید و با ایجاد یک سیر ایماژیناسیون، شعر میساخت. این نوع سرایش از فرایند اجتماعی جامعهای میآمد که در آستانهٔ دهه ۴۰ به علت گریز از سنت، به مدرنیته پناه برده بود. در نتیجه چون مدرنیسم تنها یک پناه بود، گهگاه سنت نیز در کار این کسان خاصیتی تلفیقی ایجاد میکرد. نوع چینش شعرها، کاغذ خاص و طرح جلد آن از روایتی جدید میآمد.[۱۰]
شعر او به علت تغییرات تیپولوژیک نیمهٔ دوم دههٔ ۴۰، همچون شعر بیژن الهی، بهرام اردبیلی، محمود شجاعی و پرویز اسلامپور برای سالها به محاق رفت. یعنی ادبیات تودهای، در دههٔ ۵۰ تبدیل به ادبیات سیاسی شد و موجنوییها که مخالف تودهای و سیاسیشدن شعر بودند، به راه دیگری رفتند.[۱۱]
اصلانی بعدتر از شعر به سینمای موج نو رفت. نیمهٔ اول دههٔ ۵۰ (۱۳۵۴) در کتاب «بر تفاضل دو مغرب» جریان موج نو را ناامید کرد و در «سوگنامهٔ سالهای ممنوع» (۱۳۵۷) بهطور کلی از بوطیقای کتاب نخست خود سر باز زد.[۱۲] طرح جلد مجموعه شعر دوم اصلانی «بر تفاضل دو مغرب» طرح سنتیای از در مسجد کبود یزد است.[۱] او خود معتقد است:
اما گروهی که به عنوان شعر موج نو میشناسند، دو سال بعد از این کتاب شکل گرفت. ما در سال ۴۵ با نام «موج نو» مواجه شدیم. این شعرها محصول سالهای ۴۱ تا ۴۳ است. بهار ۴۴ کتاب «شبهای نیمکتی…» منتشر شد. من اصلاً فکر نمیکردم کار مدرنی انجام میدهم. اصلاً مسخرهاست که آدم فکر کند که میخواهد کار مدرنی انجام دهد. کار خودم را انجام میدادم و به همین دلیل هم کتاب دوم من، با کتاب اول متفاوت است. اصلاً این حرف که چون این سبک را پیدا کردهام به آن بچسبم و فقط در این زمینه کار کنم، به نحوی بیوجهاست. مسئله این است که تو به چه مسیری میروی و این مسیر کجاست. من اصلاً پایبند به هیچ دستاوردی نیستم. این دستاوردها میتوانند افزوده شوند. اما نمیتوانند تثبیت شوند. این اتفاق باز هم نوعی دگماتیسم یا سنتگرایی است. من سعی میکنم هر لحظه نکتهٔ نویی را پیدا کنم و یک لحظه توقف هم بیمعنی است. مسئله این است که من چگونه میتوانم یک جریان حرکتی را در خودم شکل دهم. مهمترین مسئله این است که با خود صادق باشیم. به خارج از خود متعهد بودن، معنا ندارد. چون وقتی این مجموعه منتشر شده، خارج از من است. حالا چون به من گفتهاند شاعر موج نو، من باید به آن متعهد باشم؟ من این مجموعه را به عنوان یک جوشش درونی و البته وابسته به تمام عناصر یک تفکر مدرن منتشر کردهام. این تفکر مدرن نه به یک دانش نقاشانه، بلکه به یک تفکر نقاشانه وابستهاست. نقاشی فقط یک هنر نیست؛ نقاشی نوعی جهانبینی است. نقاشی جهان را به یک متن بصری تبدیل میکند. این یک نوع تفکر است. آنچه که کاندینسکی میگوید که نور چگونه با شدت رنگها و تضاد رنگها و تخالف و حتی شدت هماهنگی رنگها میتوانی جهان آفرینی کنی. نه این که از جهان تقلید کنی. در عین حال برای ما مطرح بود که شعر فقط احساسگرایی نیست.[۱۳]
با این حال، چند شعر از «شبهای نیمکتی، روزهای باد» از بهترینهای شعر موج نو در ادبیات معاصر ایران قلمداد میشود. او خود در یکی از موفقترین اشعار این کتاب (و یکی از بهترین شعرهای شعر نوین) با عنوان «اگر نمیفروختیم ـ اگر نمیفروختم» گفت: باش/ باغی باش/ در ترکیدن/ و من/ از این فراز به سخره گرفته/ آرام سوت میزنم.[۱۴]
انتشار سه مجموعه شعر «شبهای نیمکتی، روزهای باد» (۱۳۴۴)، «بر تفاضل دو مغرب» (۱۳۵۴) و «سوگنامهٔ سالهای ممنوع» (۱۳۵۷) همراه با دو منظومهٔ بلند که در آن سالها در جنگ طرفه منتشر شده بود و همچنین شعرهای کوتاهی که تا کنون به چاپ نرسانده از جمله فعالیتهای وی در عرصهٔ شعر معاصر است.[۱۵]
دیدگاههای شعری
وی معتقد است که در آن زمان برای او و همنسلهایش اگزیستانسیالیسم و عدم دیالوگ، یک مسئلهٔ اساسی بود. به باور وی جهانی که به واسطهٔ عدم دیالوگ محکوم شد، نمیتواند خودش را مطرح کند. در آن زمان جهان عاشق نبود، خشمگین بود و این خشم به خودی خود در همهٔ همنسلهایش وجود داشت و به همین دلیل افرادی شورشی بودند. شورش علیه جامعه، دانشکده و همهچیز. او میگوید: «ما اصلاً رفتار عمومی نداشتیم. ما دیگر در بطن خانواده نبودیم، در بطن جامعه بودیم و به همین دلیل میتوانستیم تک باشیم. این تک بودن و تنها بودن و وجود داشتن یک اصل بنیادی بود و این وجود داشتن در شعر پیاده میشد؛ و این که کلمات چگونه بعد بصری ایجاد میکنند. در ادبیات ما کلمات بعد بصری ندارند. نه در نوولها و رمانها و نهدر شعرها».[۱]
وی معتقد است بعد بصری شعر تا قبل در کار دیگران تصویری در درون کلمات نیست بلکه در بیرون کلمهاست و از تصویری بیرون از کلمات گزارش میدهد. به همین دلیل تلاش کرد تا در آثار خود نشان دهد خود کلمه میتواند در درون خودش تصویر بسازد.[۱] او معتقد است:
با ساختن تصویر ما جهان دیگری میسازیم که با آن میتوانیم جهان را بفهمیم و جهان را در مقابل یک پرسش قرار میدهیم. این پرسش امری اساسی است. به همین دلیل در این شعرها هیچ وقت من اضافه تشبیهی ندارم. کلمات مستقل هستند و خودشان تصویر هستند، یا استعاره کمتر مطرح میشود. اینجا استقلال کلمات یک مسئلهٔ بنیادی است و با این استقلال کلمات است که زبان شروع به عیانکردن میکند. به جای اینکه عواطف عیان شود و در این استقلال کلمات هست که جهان پیدا میشود. آنجا یک اعتراف وجودی اتفاق میافتد. به این دلیل که زبان در وجود ماست.[۱۶]
او معتقد است لذت امری ضرورت نیست. لذت از دیدگاه وی در فهم لذتی هست. شناختن، مهمتر از لذت بردن است. در شناختن، لذت واقعی هست. وی معتقد است زبان در خودش نوعی ناخودآگاه جمعی دارد که باید آن را کشف کرد.[۱]
محمدرضا اصلانی در دههٔ ۴۰ حجم وسیعی از شعر فارسی را چه مدرنها و چه شعر کهن را میدانست. او در ۱۹ سالگی نصف دیوان حافظ را حفظ بود. در حالیکه همان زمان الیوت، آراگون میخواند؛ با این وجود، با موضوعات آنها درگیر نبود، او به ساختار و زبان آنها علاقهمند بود. از سال ۱۳۴۰ تا ۴۲ اصلانی تلاش کرد شاعرانگی را در روزمرگی کشف کند[۱] و این موضوع را در شعرش انعکاس داد.
فعالیت انتشاراتی
در دورهای بین سالهای ۱۳۶۲–۱۳۷۲ به کار انتشاراتی مشغول میشود و نشر نقره را بنا میگذارد. در دوران ناشریاش از چاپ دو کتاب با عنوان «شعر به دقیقهٔ اکنون»، مجموعههایی برگرفته از شعر معاصر، حمایت کرد.[۱] از جمله آثار چاپشده در نشر نقره میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- «ییچینگ، یا، کتاب تقدیرات: کهنترین کتاب حکمت و فالنامهٔ چینی»، آلفرد داگلاس، ۱۳۶۲[۱۷]
- «تاریخ تئاتر جهان»، اسکار گروس، براکت، ۱۳۶۳[۱۸]
- «صد سند از آلمان هیتلری: انگیزههای جنگ جهانی دوم»، سرویس اطلاعاتی آلمان، ۱۳۶۳[۱۹]
- «کتابشناسی نگارگری ایران: از آغاز تا هزار و سیصد و پنجاه و هفت خورشیدی؛ نقاشی…»، محمد گلبن، ۱۳۶۳[۲۰]
- «محاکمهٔ محاکمهگران: عاملان کشتار سیدحسن مدرس، فرخی یزدی، تقی ارانی، سردار اسعد بختیاری»، محمد گلبن، ۱۳۶۳[۲۱]
- «بودا (از مجموعهٔ فیلسوفان بزرگ)»، کارل یاسپرس، ۱۳۶۴[۲۲]
- «داستانهای رمی»، آلبرتو موراویا، ۱۳۶۴[۲۳]
- «سروانتس»، برونو فرانک، ۱۳۶۴[۲۴]
- «مجلس تماشاخانه: بهتربیتآوردن دختر تندخوی»، ویلیام شکسپیر، ۱۳۶۴[۲۵]
- «هزار پله به دریا ماندهاست»، احمدرضا احمدی، ۱۳۶۴[۲۶]
- «انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن»، آلکسی دو توکویل، ۱۳۶۵[۲۷]
- «تاریخ جمع قرآن کریم»، محمدرضا جلالی نائینی، ۱۳۶۵[۲۸]
- «شکسپیر در پرتو هنر عرفانی»، مارتین لینگز، ۱۳۶۵[۲۹]
- «شورش عشایری فارس: ۱۳۰۷–۱۳۰۹ ه. ش»، بابک بیات، ۱۳۶۵[۳۰]
- «هفت برگ گل از گلستانه: هفت خط شکستهنستعلیق»، علیاکبر گلستانه، ۱۳۶۵[۳۱]
- «تاریخ لوئی چهاردهم»، فرانسوا ولتر، ۱۳۶۶[۳۲]
- «خانهزاد»، ریچارد رایت، ۱۳۶۶[۳۳]
- «مجمعالبحرین»، داراشکوه بابری، محمدرضا جلالی نائینی، ۱۳۶۶[۳۴]
- «فارابی و سیر شهروندی در ایران»، محمدمنصور فلامکی، ۱۳۶۷[۳۵]
- «فتوح البلدان، احمدبن یحیی بلاذری، ۱۳۶۷[۳۶]
- «گزیدهٔ ریگودا: قدیمیترین سرودهای آریائی هند»، [ویرایش ۲]، محمدرضا جلالی نائینی، ۱۳۶۷[۳۷]
- «افسانه سرزمین نیمروز»، محمود رهبر، ۱۳۶۸[۳۸]
- «شعر، به دقیقهٔ اکنون»، فیروزه میرزانی (گردآورنده)، ۱۳۶۸[۳۹]
- «همینگوی»، فرناندا پیوانو، ۱۳۶۸[۴۰]
- «گزیدهٔ سرودهای ریگودا»، [ویرایش ۳]، محمدرضا جلالی نائینی، ۱۳۷۲[۴۱]
جستارهای وابسته
پینوشت
- ↑ ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام:0
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ جواهری گیلانی، تاریخ تحلیلی شعر نو، ۳: ۲۹۲.
- ↑ اسدی کیارس، «سهم موج نو از محمدرضا اصلانی»، روزنامهٔ اعتماد.
- ↑ جواهری گیلانی، تاریخ تحلیلی شعر نو، ۳: ۲۹۲.
- ↑ «دیدن جهان مرا منقلب میکند». فرارو. ۲۹ شهریور ۱۳۹۰. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ اسدی کیارس، «سهم موج نو از محمدرضا اصلانی»، روزنامهٔ اعتماد.
- ↑ اسدی کیارس، «سهم موج نو از محمدرضا اصلانی»، روزنامهٔ اعتماد.
- ↑ اسدی کیارس، «سهم موج نو از محمدرضا اصلانی»، روزنامهٔ اعتماد.
- ↑ اسدی کیارس، «سهم موج نو از محمدرضا اصلانی»، روزنامهٔ اعتماد.
- ↑ اسدی کیارس، «سهم موج نو از محمدرضا اصلانی»، روزنامهٔ اعتماد.
- ↑ اسدی کیارس، «سهم موج نو از محمدرضا اصلانی»، روزنامهٔ اعتماد.
- ↑ اسدی کیارس، «سهم موج نو از محمدرضا اصلانی»، روزنامهٔ اعتماد.
- ↑ اصلانی و منصوری، «دیدن جهان مرا منقلب میکند»، روزنامهٔ اعتماد.
- ↑ اسدی کیارس، «سهم موج نو از محمدرضا اصلانی»، روزنامهٔ اعتماد.
- ↑ اسدی کیارس، «سهم موج نو از محمدرضا اصلانی»، روزنامهٔ اعتماد.
- ↑ اصلانی و منصوری، «دیدن جهان مرا منقلب میکند»، روزنامهٔ اعتماد.
- ↑ «ییچینگ، یا، کتاب تقدیرات، کهنترین کتاب حکمت و فالنامه چینی». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «تاریخ تئاتر جهان». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳. کاراکتر zero width joiner character در
|عنوان=
در موقعیت 8 (کمک) - ↑ «صد سند از آلمان هیتلری: انگیزههای جنگ جهانی دوم». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «کتابشناسی نگارگری ایران، از آغاز تا هزار و سیصد و پنجاه و هفت خورشیدی؛ نقاشی …». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «محاکمه محاکمهگران: عاملان کشتار سید حسن مدرس، فرخی یزدی، تقی ارانی، سردار اسعد بختیاری». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «بودا از مجموعه فیلسوفان بزرگ». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «داستانهای رمی». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «سروانتس». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «مجلس تماشاخانه: به تربیت آوردن دختر تندخوی». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «هزار پله به دریا مانده است». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «تاریخ جمع قرآن کریم». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «شکسپیر در پرتو هنر عرفانی». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «شورش عشایری فارس: ۱۳۰۷–۱۳۰۹ ه. ش». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «هفت برگ گل از گلستانه هفت خط شکسته نستعلیق». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «تاریخ لوئی چهاردهم». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «خانهزاد». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «مجمعالبحرین». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «فارابی و سیر شهروندی در ایران». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «فتوح البلدان». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «گزیده ریگودا: قدیمیترین سرودهای آریائی هند». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «افسانه سرزمین نیمروز». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «شعر، به دقیقه اکنون». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «همینگوی». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
- ↑ «گزیده سرودهای ریگودا». سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۳.
منابع
- جواهری گیلانی، محمدتقی (۱۳۷۷). تاریخ تحلیلی شعر نو (ویراست دوم). تهران: نشر مرکز. شابک ۹۶۴-۳۰۵-۳۷۴-۱.
- اصلانی، محمدرضا (مصاحبهشونده)؛ منصوری، (مصاحبهکننده) مریم (۱۳۹۰). «دیدن جهان مرا منقلب میکند: گفتگو با محمدرضا اصلانی به بهانهٔ تجدید چاپ مجموعه اشعارش». روزنامهٔ اعتماد؛ صفحهٔ ادبیات (۲۲۶۵). بایگانیشده از اصلی در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۱. دریافتشده در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۱. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - اسدی کیارس، داریوش (۱۳۹۰). «سهم موج نو از محمدرضا اصلانی». روزنامهٔ اعتماد؛ صفحهٔ ادبیات (۲۲۶۵). بایگانیشده از اصلی در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۱. دریافتشده در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۱. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک)
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ محمدرضا اصلانی موجود است. |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به محمدرضا اصلانی در ویکیگفتاورد موجود است. |