لودویگ ویتگنشتاین: تفاوت میان نسخهها
جز تمیزکاری یادکردها (وظیفه ۱۹) |
Inshushinak (بحث | مشارکتها) جز ویرایش و تصحیح (جزئی) / تکمیل جعبه اطلاعات، ابرابزار |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
|شاگردان= |
|شاگردان= |
||
|تالیفات= ''[[رساله منطقی-فلسفی]]''{{سخ}}''[[پژوهشهای فلسفی]]'' |
|تالیفات= ''[[رساله منطقی-فلسفی]]''{{سخ}}''[[پژوهشهای فلسفی]]'' |
||
|تأثیرگرفته از= [[گوتلوب فرگه]]، [[سورن کییرکگور]]، [[برتراند راسل]]، [[آرتور شوپنهاور]]، [[ویلیام جیمز]]، [[باروخ اسپینوزا]] |
|تأثیرگرفته از= [[گوتلوب فرگه]]، [[سورن کییرکگور]]، [[برتراند راسل]]، [[آرتور شوپنهاور]]، [[ویلیام جیمز]]، [[باروخ اسپینوزا]]، [[آدولف لوس]]، [[فئودور داستایوفسکی]]، [[لئو تولستوی]]، [[اسوالد اشپنگلر]]، [[فرانک رمزی]]، [[جرج ادوارد مور]]، [[اتو واینینگر]]، [[لودویگ بولتسمان]]، [[لویتسن اخبرتوس یان براوئر|ل.ا.ی. براوئر]]، [[هرمان فون هلمهولتز]]، [[قدیس آگوستین]]، [[جرج کریستف لیختنبرگ]]، [[کارل کراوس (نویسنده)|کارل کراوس]] |
||
|تأثیرگذار بر=[[تئودور آدورنو]]، [[نوآم چامسکی]]، [[یورگن هابرماس]]، [[فریدریش آوگوست فون هایک|فریدریش هایک]]، [[کارل پوپر]]}} |
|تأثیرگذار بر=[[تئودور آدورنو]]، [[نوآم چامسکی]]، [[یورگن هابرماس]]، [[فریدریش آوگوست فون هایک|فریدریش هایک]]، [[کارل پوپر]]، [[برتراند راسل]]، [[حلقه وین]]، [[جرج ادوارد مور]]، [[رودلف کارناپ]]، [[سول کریپکی]]، [[ایان هکینگ]]، [[ژان-فرانسوا لیوتار]]، [[کوئنتین اسکینر]]، [[استفان تولمین]]، [[گیلبرت رایل]]، [[ریچارد رورتی]]، [[آلن تورینگ]]، [[الیزابت انسکوم]]}} |
||
{{DISPLAYTITLE:لودویگ ویتگنشتاین}} |
{{DISPLAYTITLE:لودویگ ویتگنشتاین}} |
||
'''لودویگ یوزف یوهان ویتگنشتاین''' {{آلمانی|Ludwig Josef Johann Wittgenstein}}{{رچ}} ({{IPA-de|ˈvɪtgənˌʃtaɪn|lang}}) (زادهٔ ۲۶ آوریل ۱۸۸۹ در [[وین]]، اتریش – درگذشتهٔ ۲۹ آوریل ۱۹۵۱ در [[کمبریج]]، انگلستان) فیلسوف نامدار [[اتریش]]ی قرن بیستم بود که بابهای زیادی را در [[فلسفه ریاضیات|فلسفهٔ ریاضی]]، [[فلسفه زبان|فلسفهٔ زبان]]، و [[فلسفه ذهن|فلسفهٔ ذهن]] گشود. از سال ۱۹۲۹ تا ۱۹۴۷، ویتگنشتاین در [[دانشگاه کمبریج]] تدریس کرد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی =http://www.nikend.com/quote/list?author=ludwig+wittgenstein |عنوان =جملات زیبا و بیوگرافی لودویگ ویتگنشتای| ناشر =نیکند}}</ref> بسیاری او را بزرگترین فیلسوف قرن بیستم میدانند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده =بیتالله ندرلو|نشانی=http://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_258_0.html|عنوان =نظریهٔ بازیهای زبانیِ ویتگنشتاین: یک نظرگاه فلسفی پستمدرن دربارهٔ زبان| ناشر = دوفصلنامهٔ ''غربشناسی بنیادی''، دورهٔ ۲، شمارهٔ ۱|تاریخ =تابستان ۱۳۹۰|تاریخ بازدید =}}</ref> |
'''لودویگ یوزف یوهان ویتگنشتاین''' {{آلمانی|Ludwig Josef Johann Wittgenstein}}{{رچ}} ({{IPA-de|ˈvɪtgənˌʃtaɪn|lang}}) (زادهٔ ۲۶ آوریل ۱۸۸۹ در [[وین]]، اتریش – درگذشتهٔ ۲۹ آوریل ۱۹۵۱ در [[کمبریج]]، انگلستان) فیلسوف نامدار [[اتریش]]ی قرن بیستم بود که بابهای زیادی را در [[فلسفه ریاضیات|فلسفهٔ ریاضی]]، [[فلسفه زبان|فلسفهٔ زبان]]، و [[فلسفه ذهن|فلسفهٔ ذهن]] گشود. از سال ۱۹۲۹ تا ۱۹۴۷، ویتگنشتاین در [[دانشگاه کمبریج]] تدریس کرد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی =http://www.nikend.com/quote/list?author=ludwig+wittgenstein |عنوان =جملات زیبا و بیوگرافی لودویگ ویتگنشتای| ناشر =نیکند}}</ref> بسیاری او را بزرگترین فیلسوف قرن بیستم میدانند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده =بیتالله ندرلو|نشانی=http://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_258_0.html|عنوان =نظریهٔ بازیهای زبانیِ ویتگنشتاین: یک نظرگاه فلسفی پستمدرن دربارهٔ زبان| ناشر = دوفصلنامهٔ ''غربشناسی بنیادی''، دورهٔ ۲، شمارهٔ ۱|تاریخ =تابستان ۱۳۹۰|تاریخ بازدید =}}</ref> |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
فلسفه ویتگنشتاین، پژواکی از تحولات زبانی است که از اواخر سده نوزدهم، پدیدار گشت. [[زبان]] در این دوره، نخست، تبدیل به موضوعی فلسفی شد و سپس با رویکرد تألیفی، ظهور کرد که امروزه از آن، به فلسفه زبان، تعبیر میکنیم. در فلسفه ویتگنشتاین هر دو کارکرد زبان شکل میگیرد. او در رساله منطقی- فلسفی که به سال ۱۹۲۱ انتشار داد، از «نظریه تصویری زبان» سخن میگوید اما در دوره [[فترت]] که فلسفه را رها کرد، به نظریه دوم میاندیشید و با بازگشت به فلسفه، پژوهشهای فلسفی را تدوین کرد که دو سال پس از درگذشت وی به سال ۱۹۵۳ منتشر گردید.<ref name="ReferenceA">نویسندگان: پورحسن، قاسم: ویتگنشتاین: از زبان تصویری تا زبان تألیفی. پژوهشنامه علوم انسانی: بهار ۱۳۸۵ , دوره - شماره ۴۹ (ویژهنامه فلسفه)، از صفحه ۱۲۷ تا صفحهٔ ۱۴۸.</ref> |
فلسفه ویتگنشتاین، پژواکی از تحولات زبانی است که از اواخر سده نوزدهم، پدیدار گشت. [[زبان]] در این دوره، نخست، تبدیل به موضوعی فلسفی شد و سپس با رویکرد تألیفی، ظهور کرد که امروزه از آن، به فلسفه زبان، تعبیر میکنیم. در فلسفه ویتگنشتاین هر دو کارکرد زبان شکل میگیرد. او در رساله منطقی- فلسفی که به سال ۱۹۲۱ انتشار داد، از «نظریه تصویری زبان» سخن میگوید اما در دوره [[فترت]] که فلسفه را رها کرد، به نظریه دوم میاندیشید و با بازگشت به فلسفه، پژوهشهای فلسفی را تدوین کرد که دو سال پس از درگذشت وی به سال ۱۹۵۳ منتشر گردید.<ref name="ReferenceA">نویسندگان: پورحسن، قاسم: ویتگنشتاین: از زبان تصویری تا زبان تألیفی. پژوهشنامه علوم انسانی: بهار ۱۳۸۵ , دوره - شماره ۴۹ (ویژهنامه فلسفه)، از صفحه ۱۲۷ تا صفحهٔ ۱۴۸.</ref> |
||
ویتگنشتاین تنها فیلسوفی است که تمامی آرا و آثار وی بر محور زبان استوار است. او معتقد است که تمام فلسفه نقادی زبان است. در هر دو دوره مقصد و غرض وی فهم ساختار و حدود زبان استوار است وی در دوره نخست معتقد است که ساختار واقعیت، ساختار زبان را تعیین میکند و زبان نمیتواند جهان و واقعیت را برتاباند. این نظریه آن چنان ژرف صورتبندی و معماری شده بود که [[برتراند راسل]] را نیز به وجد آورده بود. ویتگنشتاین در مرحله دوم تأمل فلسفی خود، [[رهیافت]] نخست را مورد انتقاد، طرد قرار داده و نظریه «زبان، بنیاد جهان» را طرح کرد و از زبان به مثابه دانش و ابزار فاهمه و نه صرف ابزار و میانجی سخن گفت.<ref name="ReferenceA" |
ویتگنشتاین تنها فیلسوفی است که تمامی آرا و آثار وی بر محور زبان استوار است. او معتقد است که تمام فلسفه نقادی زبان است. در هر دو دوره مقصد و غرض وی فهم ساختار و حدود زبان استوار است وی در دوره نخست معتقد است که ساختار واقعیت، ساختار زبان را تعیین میکند و زبان نمیتواند جهان و واقعیت را برتاباند. این نظریه آن چنان ژرف صورتبندی و معماری شده بود که [[برتراند راسل]] را نیز به وجد آورده بود. ویتگنشتاین در مرحله دوم تأمل فلسفی خود، [[رهیافت]] نخست را مورد انتقاد، طرد قرار داده و نظریه «زبان، بنیاد جهان» را طرح کرد و از زبان به مثابه دانش و ابزار فاهمه و نه صرف ابزار و میانجی سخن گفت.<ref name="ReferenceA"/> |
||
ویتگنشتاین معتقد بود که زبان ذاتاً دارای سرشت تصویری است و ساختار عالم، ساختار آن را تعیین میکند. [[فلسفه]] را نیز فعالیتی نقادی میداند که وظیفه آن روشن ساختن اندیشههاست. اما در دوره متاخر از این عقیده صرف نظر کرد و اعتقاد داشت که زبان همچون ابزار است و برای فهم معنای زبان بایستی به کاربرد آن در زندگی مردم توجه کنیم. در این دوره او قایل بود که ساختار زبان ما بیانگر نحوه اندیشه ما در خصوص عالم واقعی است و فلسفه در نظر او نوعی درمانگری است و فیلسوف کسی است که بیماریهای فهم انسان را علاج میکند.<ref>اکوان، محمد: ویتگنشتاین: زبان و فلسفه. دانشکده ادبیات و علوم انسانی (تهران): زمستان ۱۳۸۰, دوره ۴۸, شماره ۱۶۰; از صفحه ۲۹۳ تا صفحهٔ ۳۰۸.</ref> |
ویتگنشتاین معتقد بود که زبان ذاتاً دارای سرشت تصویری است و ساختار عالم، ساختار آن را تعیین میکند. [[فلسفه]] را نیز فعالیتی نقادی میداند که وظیفه آن روشن ساختن اندیشههاست. اما در دوره متاخر از این عقیده صرف نظر کرد و اعتقاد داشت که زبان همچون ابزار است و برای فهم معنای زبان بایستی به کاربرد آن در زندگی مردم توجه کنیم. در این دوره او قایل بود که ساختار زبان ما بیانگر نحوه اندیشه ما در خصوص عالم واقعی است و فلسفه در نظر او نوعی درمانگری است و فیلسوف کسی است که بیماریهای فهم انسان را علاج میکند.<ref>اکوان، محمد: ویتگنشتاین: زبان و فلسفه. دانشکده ادبیات و علوم انسانی (تهران): زمستان ۱۳۸۰, دوره ۴۸, شماره ۱۶۰; از صفحه ۲۹۳ تا صفحهٔ ۳۰۸.</ref> |
نسخهٔ ۲۹ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۸
لودویگ ویتگنشتاین | |
---|---|
لودویگ ویتگنشتاین در ۱۹۳۰ | |
نام هنگام تولد | لودویگ یوزف یوهان ویتگنشتاین |
زادهٔ | ۲۶ آوریل ۱۸۸۹ وین، اتریش |
درگذشت | ۲۹ آوریل ۱۹۵۱ (۶۲ سال) کمبریج، انگلستان |
مکتب | فلسفهٔ تحلیلی، چرخش زبانی، اتمیسم منطقی |
علایق اصلی | منطق، متافیزیک، فلسفهٔ زبان، فلسفهٔ ریاضیات، فلسفهٔ ذهن، معرفتشناسی |
ایدههای چشمگیر | نظریهٔ تصویریِ زبان، کارکرد حقیقت، وضعیت امور، ضرورت منطقی، معنا در عمل، بازیهای زبانی، مسئلهٔ زبان خصوصی، شباهت خانوادگی، فرمهای زندگی، ضد واقعگرایی، فلسفهٔ ریاضیات ویتگنشتاین، فلسفهٔ زبان روزمره، تحلیل زبان ایدئال، شکگرایی معنایی، شکگرایی حافظهای، برونگرایی معنایی، سکوتگرایی، نظریهٔ مجموعهها |
تأثیرگرفته از | |
لودویگ یوزف یوهان ویتگنشتاین (به آلمانی: Ludwig Josef Johann Wittgenstein) (آلمانی: [ˈvɪtgənˌʃtaɪn]) (زادهٔ ۲۶ آوریل ۱۸۸۹ در وین، اتریش – درگذشتهٔ ۲۹ آوریل ۱۹۵۱ در کمبریج، انگلستان) فیلسوف نامدار اتریشی قرن بیستم بود که بابهای زیادی را در فلسفهٔ ریاضی، فلسفهٔ زبان، و فلسفهٔ ذهن گشود. از سال ۱۹۲۹ تا ۱۹۴۷، ویتگنشتاین در دانشگاه کمبریج تدریس کرد.[۱] بسیاری او را بزرگترین فیلسوف قرن بیستم میدانند.[۲]
ویتگنشتاین و زبان
فلسفه ویتگنشتاین، پژواکی از تحولات زبانی است که از اواخر سده نوزدهم، پدیدار گشت. زبان در این دوره، نخست، تبدیل به موضوعی فلسفی شد و سپس با رویکرد تألیفی، ظهور کرد که امروزه از آن، به فلسفه زبان، تعبیر میکنیم. در فلسفه ویتگنشتاین هر دو کارکرد زبان شکل میگیرد. او در رساله منطقی- فلسفی که به سال ۱۹۲۱ انتشار داد، از «نظریه تصویری زبان» سخن میگوید اما در دوره فترت که فلسفه را رها کرد، به نظریه دوم میاندیشید و با بازگشت به فلسفه، پژوهشهای فلسفی را تدوین کرد که دو سال پس از درگذشت وی به سال ۱۹۵۳ منتشر گردید.[۳]
ویتگنشتاین تنها فیلسوفی است که تمامی آرا و آثار وی بر محور زبان استوار است. او معتقد است که تمام فلسفه نقادی زبان است. در هر دو دوره مقصد و غرض وی فهم ساختار و حدود زبان استوار است وی در دوره نخست معتقد است که ساختار واقعیت، ساختار زبان را تعیین میکند و زبان نمیتواند جهان و واقعیت را برتاباند. این نظریه آن چنان ژرف صورتبندی و معماری شده بود که برتراند راسل را نیز به وجد آورده بود. ویتگنشتاین در مرحله دوم تأمل فلسفی خود، رهیافت نخست را مورد انتقاد، طرد قرار داده و نظریه «زبان، بنیاد جهان» را طرح کرد و از زبان به مثابه دانش و ابزار فاهمه و نه صرف ابزار و میانجی سخن گفت.[۳]
ویتگنشتاین معتقد بود که زبان ذاتاً دارای سرشت تصویری است و ساختار عالم، ساختار آن را تعیین میکند. فلسفه را نیز فعالیتی نقادی میداند که وظیفه آن روشن ساختن اندیشههاست. اما در دوره متاخر از این عقیده صرف نظر کرد و اعتقاد داشت که زبان همچون ابزار است و برای فهم معنای زبان بایستی به کاربرد آن در زندگی مردم توجه کنیم. در این دوره او قایل بود که ساختار زبان ما بیانگر نحوه اندیشه ما در خصوص عالم واقعی است و فلسفه در نظر او نوعی درمانگری است و فیلسوف کسی است که بیماریهای فهم انسان را علاج میکند.[۴]
زندگی
لودویگ ویتگنشتاین متولد ۲۶ آوریل ۱۸۸۹ و هشتمین فرزند خانوادهای متمول بود، پدرش کارل از صاحبان صنعت فولاد اتریش و مادرش لئوپولدینه عضو خانوادهٔ کالموس بود. او در کلیسای کاتولیک غسل تعمید داده شد ولی بسیاری از اجدادش یهودی بودند که بعضیشان پروتستان شده بودند با اینحال مادرش کاتولیک بود ولی خانوادهٔ یهودی باعث دردسر او در دوران حکومت حزب نازی در اتریش بود.[۵] ویتگنشتاین مبتلا به اختلال آسپرگر بودهاست.[۶]
دوران اولیه زندگی
او دوران کودکی را تا سال ۱۹۰۳ در خانه درس خواند و چون یونانی بلد نبود در دبیرستان Gymnasium پذیرفته نشد و به دبیرستان رئالاسکول در لینتس فرستاده شد، یعنی جایی که آدولف هیتلر تحصیل میکرد و در ۱۹۰۵–۱۹۰۴ یعنی زمانی که هر دو ۱۴–۱۵ ساله بودند با او هم مدرسه شد. با این حال هیچ گونه مدرکی مبنی بر اینکه این دو با هم همکلاسی بودهاند یا ارتباطی داشتهاند وجود ندارد. حضور ویتگنشتاین در عکسی که از دوران دانش آموزی هیتلر وجود دارد بدون سند و مدرک است.[۷] او در این دوران علاقهٔ زیادی به فیزیک داشت و دوست داشت فیزیک را نزد بولتزمان ادامه دهد ولی بولتزمان در سال ۱۹۰۶ خودکشی کرد. در دورهٔ دبیرستان به غیر از کتابهای بولتزمان کتاب اصول مکانیک نوشتهٔ هرتس و کتاب مسائل جنسی و اخلاق نوشتهٔ واینینگر را میخواند. در خانوادهٔ او تجربهٔ خودکشی زیاد بهچشم میخورد و او نیز دوران افسردگی را میگذراند، در سال ۱۹۰۴ بزرگترین برادرش در هاوانا خودکشی میکند و در پی آن خبر خودکشی برادر دیگرش در برلین میآید، بعدها در سال ۱۹۱۸ در پایان جنگ جهانی اول یک برادر دیگرش هم خودکشی میکند.[نیازمند منبع]
دانشجویی
ویتگنشتاین در سال ۱۹۰۶ در رشتهٔ مکانیک وارد دانشگاه فنی برلین میشود و در سال ۱۹۰۸ برای ادامه تحصیل در رشتهٔ هواپیماسازی به منچستر میرود در دوران تحصیلش در این دانشگاه به علت علاقه به ریاضیات کتابهای اصول ریاضیات اثر راسل و قوانین اساسی اثر فرگه را میخواند و برای نشان دادن نوشتههای فلسفی خود -در زمینههای ریاضیات و منطق- به فرگه، به دیدن او در ینا میرود. فرگه او را به دانشگاه کمبریج برای تحصیل زیر نظر راسل سفارش میکند.
در سال ۱۹۱۱، با ارائه دستنوشتهها -و بحث طولانی که روی آن با راسل انجام میدهد- در رشته مبانی منطق و منطق ریاضی کالج ترینیتی قبول میشود و در کلاسهای جرج ادوارد مور شرکت میکند. او همچنین به عضویت فعال انجمن علوم اخلاقی درآمده و دعوت به عضویت در انجمن «حواریون» میشود. در این دوران با دیوید پینزنت آشنا شده و او به بهترین دوست او تبدیل میشود. در سال ۱۹۱۳ احساس میکند محیط آکادمیک که او را احاطه کرده مانعی برای پرداختن به نظریاتش است بنابراین با دوستش به نروژ میرود و در آنجا با کار روی مبانی منطق، «یادداشتهای منطق» را، که طرح اولیه از کتاب تراکتاتوس یا رساله منطقی-فلسفی است، به راسل ارائه میدهد.
مرگ پدر و جنگ جهانی اول
با مرگ پدرش در اکتبر سال ۱۹۱۳ او ثروت زیادی به ارث میبرد و در اسکولدن نروژ شروع به ساخت خانهای ییلاقی برای خود میکند، همچنین بهطور ناشناس ۱۰۰٬۰۰۰ کرون به شاعران و نویسندگان نیازمند از جمله ریلکه، کوکوشکا و تراکل اهدا میکند، همچنین در سال ۱۹۱۴ با آغاز جنگ جهانی اول بهطور داوطلب به ارتش اتریش-مجارستان میپیوندد با انفجار در کارخانه اسلحه سازی محل خدمتش زخمی میشود و در سال ۱۹۱۵ به درخواست خودش در توپخانه فعالیت میکند و در سال ۱۹۱۶ به خط مقدم جنگ با روسیه اعزام میگردد و افتخارات زیادی کسب میکند، در این دوران همواره در دفترچه یادداشتاش نظریات فلسفی و مذهبی خود را انعکاس میدهد و کتابهایی از تولستوی، امرسن و نیچه را مطالعه میکند، اعتقادات مذهبی که در اواخر عمر داشت (با وجود نفی روش مسیحیت)، را نشان تأثیر تولستوی بر افکار و فلسفه او میدانند. در سال ۱۹۱۸ در نبرد نزدیکی آزیاگو ایتالیا نشان افتخار نظامی با شمشیر به او اهدا میشود و در ماه ژوئیه همان سال رساله را به زبان آلمانی به پایان میرساند ولی در ماه نوامبر به اسارت ایتالیاییها در میآید و تا اوت ۱۹۱۹ دوران اسارت را میگذراند و متن رساله را برای راسل ارسال میکند و در سال ۱۹۲۰ اولین دورهٔ آموزگاریش را در تراترباخ اتریش جنوبی آغاز میکند و در سالهای بعد در هسباخ، پوشبرگ و اوت رتال مشغول میشود.[نیازمند منبع]
چاپ رساله و بازگشت به کمبریج
در سال ۱۹۲۱ رساله منطقی-فلسفی او به زبان آلمانی با پیشگفتار راسل در مجله Annalen der Naturphilosophie به چاپ میرسد و در سال ۱۹۲۲ ناشر انگلیسی کنگ پائول موافقت میکند رساله را به دو زبان آلمانی و انگلیسی چاپ کند و به پیشنهاد مور برای نسخه انگلیسی نام Tractatus Logico-Philosophicus را برمیگزیند. او که معتقد بود در رساله منطقی-فلسفی همه مسائل فلسفی را حل کرده، پس از نوشتن رساله کار فلسفی را کنار گذاشت و دوباره سراغ معلمی مدرسه ابتدایی رفت.
او در سال ۱۹۲۶ در پی رفتارش با یکی از شاگردان به دادگاه میرود و از آن پس دیگر آموزگاری را کنار میگذارد و به باغبانی میپردازد، در سال ۱۹۲۷ برنامه منظمی روزهای دوشنبه برای دیدار با اعضای حلقهٔ وین برپا میکند و با شنیدن سخنرانی براور در باب مبانی ریاضیات انگیزهٔ کارهای جدید را پیدا میکند و در سال ۱۹۲۹ به کمبریج بازمیگردد. در جلسهای که راسل و مور ترتیب داده بودند رساله را به عنوان تز دکتری او میپذیرند. او سپس بورس تحقیقاتی از کمبریج دریافت میکند در این دوران فعالیتهای دانشگاهی را ادامه میدهد و دفتر یادداشتهای آبی و قهوهای با محتوای درسهایش و خطابهایی به شاگردان شکل میگیرد. تأثیر و فعالیت او در انجمن علوم اخلاقی در این دوران به اندازهای ست که به او میگویند انجمن را به انحصار خود درآورده! و او داوطلبانه برای مدتی شرکت در جلسات را قطع میکند.[نیازمند منبع]
پیوستن اتریش به آلمان
وی در سال ۱۹۳۵–۱۹۳۶ با تمام شدن بورس تحقیقاتیاش به اتریش بازمیگردد و اثر مهم دیگر خود پژوهشهای فلسفی را شروع میکند. در سال ۱۹۳۸ که اتریش به آلمان میپیوندد از انگلستان درخواست تابعیت میکند. در این دوران ریشههای یهودی وی برایش در آلمان مشکل ساز میشود. وی از اتریش میرود و در کمبریج دوباره مشغول به تدریس میشود. درسهایش در این دوره را با نام گفتگوها و درسگفتارها در باب زیباییشناسی، روانشناسی و ایمان دینی پس از مرگش منتشر میشود.
در ۱۹۳۹ جنگ جهانی دوم آغاز میشود و ویتگنشتاین در سالهای بین ۱۹۴۱–۱۹۴۴ در سمت دستیار در بیمارستانی در لندن و معاونت آزمایشگاهی در نیوکاسل کار میکند تا دوباره در ماه مارس ۱۹۴۴ به کمبریج بازمیگردد و به جای مور ریاست انجمن علوم اخلاقی را به دست میگیرد.
دوران پایانی عمر
در سال ۱۹۴۷ از استادی استعفا میدهد و به ایرلند میرود و به نوشتن اشارات به فلسفه روانشناسی میپردازد در سال ۱۹۴۸ مدت کوتاهی دوباره به انگلستان بازمیگردد و به نوشتن در باب قطعیت میپردازد، در سال ۱۹۵۰ اشاراتی به رنگ را مینویسد و برای آخرین بار به نروژ سفر میکند و سپس به علت دچار شدن به سرطان غده پروستات به خانه دکتر ادوارد بوان در کمبریج نقل مکان میکند و در سال ۱۹۵۱ کار بیشتری روی درباب قطعیت آغاز میکند ولی در ۲۹ آوریل در خانه دکتر بوان از دنیا میرود، در حالی که به او میگوید: «به آنها بگو زندگی فوقالعادهای داشتم».
کتابشناسی
در واقع ویتگنشتاین در طول زندگیاش فقط یک کتاب «رساله منطقی-فلسفی» را منتشر کرد. او از کارهای بعدیاش، تا آن حد که به چاپ آنها تن دهد، رضایت حاصل نکرد.
- رساله منطقی-فلسفی؛ چاپ اول ۱۹۲۱ میلادی (Tractatus Logico-Philosophicus)
او پس از آن به نقد و رد نظریات اولین اثر خود «رساله» میپردازد. به همین دلیل بسیاری با عناوین «ویتگنشتاین متقدم» و «ویتگنشتاین متاخر» یا ویتگنشتاین جوان و میانسال از او یاد میکنند. آثار متعلق به سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۸ عمدتاً بر یادداشتهایی مبتنی است که «پژوهشهای فلسفی» حاصل آنهاست.
- پژوهشهای فلسفی؛ دو سال پس از مرگ وی در سال ۱۹۵۳ منتشر شد.
به عقیدهٔ صاحبنظران، به رغم تفاوت اساسی نظرات او در رساله و پژوهشها و گسستی که میان دو فلسفهاش وجود دارد اما نباید پارهای پیوستگیها در اندیشه او را نادیده گرفت. او در حدود دوازده هزار صفحه دستنوشته و هشت هزار صفحه ماشین [تایپ] شده از خود باقی گذاشت که از آنها به «میراث[۸]» یاد میشود. طبق وصیت او، انتشار آنها به آنسکوم، ریز و فون رایت واگذار شد.
بیشتر نوشتههای او در دو سال آخر عمرش بر اساس موضوع تفکیک شده و در سه کتاب زیر منتشر شدهاست:
- در باب یقین؛ آکسفورد ۱۹۶۹
- درباره رنگها؛ آکسفورد ۱۹۷۷
- جلد دوم آخرین یادداشتها دربارهٔ فلسفهٔ روانشناسی؛ آکسفورد ۱۹۹۲
آثار دیگر او نیز عموماً به صورت یادداشتهایی جداگانه است که برخی از آنها دستنوشتهها یا تایپ شدهای بود که توسط خودش ترتیب بندی نیز شده بود[۹]
- کتابهای آبی و قهوهای؛ آکسفورد ۱۹۵۸
- برگهها؛ Zettel مجموعهای است از یادداشتهای ماشین شده از ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۸ که عمدتاً مربوط به ۳ سال آخر این دوره است و ویتگنشتاین خود آنها را مرتب نموده بود.
- یادداشتها (۱۹۱۶–۱۹۱۴)
آثار ترجمه شده به فارسی
- دربارهٔ رنگها، لودویگ ویتگنشتاین، لیلی گلستان (مترجم)، بابک احمدی (مقدمه)، ناشر: نشر مرکز
- پژوهشهای فلسفی، لودویگ ویتگنشتاین، فریدون فاطمی (مترجم)، ناشر: نشر مرکز
- رساله منطقی - فلسفی، لودویگ ویتگنشتاین، شمس الدین ادیب سلطانی (مترجم)، ناشر: امیرکبیر
- رساله منطقی - فلسفی، لودویگ ویتگنشتاین، سروش دباغ (مترجم)، ناشر: هرمس
- در باب یقین، لودویگ ویتگنشتاین، مالک حسینی (مترجم)، ناشر: هرمس
- فرهنگ و ارزش، لودویگ ویتگنشتاین، امید مهرگان (مترجم)، هایکی نیمان (گردآورنده)، گئورگ هنریک فون رایت (گردآورنده)، ناشر: گام نو
- برگهها، لودویگ ویتگنشتاین، مالک حسینی (مترجم)، ناشر: هرمس
- درس گفتارهای زیباییشناسی ویتگنشتاین، لودویگ ویتگنشتاین، امید مهرگان (مترجم)، ناشر: مؤسسه فرهنگی گسترش هنر - ۱۳۸۱
- لودویگ ویتگنشتاین، نامههایی به پائول انگلمان و لودویش فون فیکر، لودویش ویتگنشتاین، امید مهرگان (مترجم)، ناشر: فرهنگ کاوش - ۱۳۸۱
- یادداشتها ۱۹۱۶–۱۹۱۴، لودویش ویتگنشتاین، موسی دیباج (مترجم)، مریم حیات شاهی (مترجم)، ناشر: سعاد
- کتابهای آبی و قهوهای: تمهیدات «پژوهشهای فلسفی»، لودویش ویتگنشتاین، ایرج قانونی (مترجم)، ناشر: نشر نی
- کتاب آبی، لودویگ ویتگنشتاین، مالک حسینی (مترجم)، ناشر: هرمس
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ «جملات زیبا و بیوگرافی لودویگ ویتگنشتای». نیکند.
- ↑ بیتالله ندرلو (تابستان ۱۳۹۰). «نظریهٔ بازیهای زبانیِ ویتگنشتاین: یک نظرگاه فلسفی پستمدرن دربارهٔ زبان». دوفصلنامهٔ غربشناسی بنیادی، دورهٔ ۲، شمارهٔ ۱.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ نویسندگان: پورحسن، قاسم: ویتگنشتاین: از زبان تصویری تا زبان تألیفی. پژوهشنامه علوم انسانی: بهار ۱۳۸۵ , دوره - شماره ۴۹ (ویژهنامه فلسفه)، از صفحه ۱۲۷ تا صفحهٔ ۱۴۸.
- ↑ اکوان، محمد: ویتگنشتاین: زبان و فلسفه. دانشکده ادبیات و علوم انسانی (تهران): زمستان ۱۳۸۰, دوره ۴۸, شماره ۱۶۰; از صفحه ۲۹۳ تا صفحهٔ ۳۰۸.
- ↑ Ludwig Wittgenstein [Internet Encyclopedia of Philosophy]
- ↑ «نقد خوانشی ضد فلسفی از آرای ویتگنشتاین».
- ↑ «ویتگنشتاین و هیتلر».
- ↑ Nachlass
- ↑ مقدمهٔ مترجم؛ درباب یقین ترجمه مالک حسینی
منابع
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Ludwig Wittgenstein». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۷ مه ۲۰۰۷.
- دیوید ادموندز و جان آیدینو (سال ۱۳۸۳)، «بخش گاهشمار»، ویتگنشتاین، پوپر و ماجرای سیخ بخاری؛ ده دقیقه جدل میان دو فیلسوف بزرگ، ترجمهٔ حسن کامشاد، تهران: نشر نی، شابک ۹۶۴-۳۱۲-۷۲۳-۰ تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک)
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ لودویگ ویتگنشتاین موجود است. |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به لودویگ ویتگنشتاین در ویکیگفتاورد موجود است. |
- لودویگ ویتگنشتاین
- اهالی وین
- چرخش زبانشناختی
- دانشآموختگان ترینیتی کالج، کمبریج
- دانشآموختگان دانشگاه فنی برلین
- درگذشتگان ۱۹۵۱ (میلادی)
- ریاضیدانان اهل اتریش
- زادگان ۱۸۸۹ (میلادی)
- فیلسوفان آلمانیزبان
- فیلسوفان اهل اتریش
- فیلسوفان اهل بریتانیا
- فیلسوفان ذهن
- فیلسوفان زبان
- فیلسوفان سده ۲۰ (میلادی)
- فیلسوفان یهودی
- درگذشتگان به علت سرطان در انگلستان
- منطقدانان
- نویسندگان مرد اهل اتریش