مقتدی (خلیفه): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه ویرایش با برنامهٔ اندروید
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه ویرایش با برنامهٔ اندروید
خط ۲۰: خط ۲۰:
|religion=[[اسلام]]
|religion=[[اسلام]]
|issue=[[مستظهر]]
|issue=[[مستظهر]]
}}'''المقتدی''' (نام کامل وی: ''أبوالقاسم عبدالله بن محمد بن القائم بأمر الله و ملقب به المقتدی بأمر الله'') (درگذشته به سال ۴۸۷ هجری/۱۰۹۴ میلادی) بیست و هفتمین [[خلیفه عباسی]] در [[بغداد]] بود که از سال ۱۰۷۵ تا ۱۰۹۴ میلادی فرمان راند. هنگامی که مقتدی به خلافت رسید، نوزده سال داشت که پس از مرگ پدربزرگ قائم، برای او بیعت گرفته شد. [[ملکشاه سلجوقی]]، در زمان او قدرتمندترین سلطان بود. سلطان سلجوقی برای خلیفه احترام تمام قائل بود، اما عملاً بصورت کامل رسمی قدرت بیشتری از خلیفه داشت. سلطان سلجوقی، دخترش را به عقد نکاح خلیفه درآورد. او امید داشت که از این ازدواج پسری به دنیا آید، اما چنین نشد. دختر سلطان، [[بغداد]] را ترک گفت و به دربار [[اصفهان]] رفت. در این زمان روابط سلطان سلجوقی و خلیفه به تیرگی گرایید. از یک سو سلطان سلجوقی دخالت خلیفه را در امور سیاسی جایز نمی‌دانست و از سوی دیگر خلیفه از قدرت گرفتن ملکشاه هراسناک بود، به طوری که ملکشاه قصد تصرف بغداد را کرد، اما با کشته شدن ملکشاه توسط [[اسماعیلیان]]، موفق به انجام این کار نشد و در اصفهان جنگ قدرت که به وسیله همسر فوق‌العاده قدرتمند و پرنفوذ ملکشاه را افتاده بود [[ترکان خاتون (همسر ملکشاه سلجوقی)|ترکان خاتون]] برای این که فرزندش محمود را پادشاه کند خلیفه را تهدید به فتح بغداد و قول این که هر چه بخواهد به او بدهد و دست به معامله سیاسی زد که اگر پسرش را به رسمیت بشناسد پسر خلیفه که در بغداد دارالخلافه را انداخت بود را به او تحویل بدهد خلیفه پسر ترکان خاتون را به رسمیت شناخت و ترکان خاتون رسما جانشین همسرش ملکشاه شد و تمام قدرت را در دست گرفت و خلیفه از دستور ترکان خاتون پیروی می کرد. خلیفه مقتدی، مردی متدین بود و همتی بلند و نفسی نیرومند داشت، او آوازه خوانی را در بغداد و اطراف آن ممنوع کرد. با مرگ وی، خلافت به [[ابوالعباس احمد مستظهر]] رسید.
}}
'''المقتدی''' (نام کامل وی: ''أبوالقاسم عبدالله بن محمد بن القائم بأمر الله و ملقب به المقتدی بأمر الله'') (درگذشته به سال ۴۸۷ هجری/۱۰۹۴ میلادی) بیست و هفتمین [[خلیفه عباسی]] در [[بغداد]] بود که از سال ۱۰۷۵ تا ۱۰۹۴ میلادی فرمان راند. هنگامی که مقتدی به خلافت رسید، نوزده سال داشت که پس از مرگ پدربزرگ قائم، برای او بیعت گرفته شد. [[ملکشاه سلجوقی]]، در زمان او قدرتمندترین سلطان بود. سلطان سلجوقی برای خلیفه احترام تمام قائل بود، اما عملاً بصورت کامل رسمی قدرت بیشتری از خلیفه داشت. سلطان سلجوقی، دخترش را به عقد نکاح خلیفه درآورد. او امید داشت که از این ازدواج پسری به دنیا آید، اما چنین نشد. دختر سلطان، [[بغداد]] را ترک گفت و به دربار [[اصفهان]] رفت. در این زمان روابط سلطان سلجوقی و خلیفه به تیرگی گرایید. از یک سو سلطان سلجوقی دخالت خلیفه را در امور سیاسی جایز نمی‌دانست و از سوی دیگر خلیفه از قدرت گرفتن ملکشاه هراسناک بود، به طوری که ملکشاه قصد تصرف بغداد را کرد، اما با کشته شدن ملکشاه توسط [[اسماعیلیان]]، موفق به انجام این کار نشد و در اصفهان جنگ قدرت که به وسیله همسر قدرتمند و پرنفوذ ملکشاه شاه را افتاده بود ترکان خاتون برای این که فرزندش را پادشاه کند خلیفه را تهدید به فتح بغداد و قول این که هر چه بخواهد به او بدهد خلیفه پسر ترکان خاتون را به رسمیت شناخت و ترکان خاتون تمام قدرت را در دست گرفت. مقتدی، مردی متدین بود و همتی بلند و نفسی نیرومند داشت، او آوازه خوانی را در بغداد و اطراف آن ممنوع کرد. با مرگ وی، خلافت به [[ابوالعباس احمد مستظهر]] رسید.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۳ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۵۹

مقتدی
مقتدی
27ام خلیفه عباسی
سلطنت۲ آوریل ۱۰۷۵ – فوریه 1094
پیشینقائم (خلیفه)
جانشینمستظهر
زاده۱۰۵۶
درگذشتهFebruary 1094
ConsortSara Khatun
Mah-i-Mulk Khatun
فرزند(ان)مستظهر
پدرMuhammad
مادرUrjuman

المقتدی (نام کامل وی: أبوالقاسم عبدالله بن محمد بن القائم بأمر الله و ملقب به المقتدی بأمر الله) (درگذشته به سال ۴۸۷ هجری/۱۰۹۴ میلادی) بیست و هفتمین خلیفه عباسی در بغداد بود که از سال ۱۰۷۵ تا ۱۰۹۴ میلادی فرمان راند. هنگامی که مقتدی به خلافت رسید، نوزده سال داشت که پس از مرگ پدربزرگ قائم، برای او بیعت گرفته شد. ملکشاه سلجوقی، در زمان او قدرتمندترین سلطان بود. سلطان سلجوقی برای خلیفه احترام تمام قائل بود، اما عملاً بصورت کامل رسمی قدرت بیشتری از خلیفه داشت. سلطان سلجوقی، دخترش را به عقد نکاح خلیفه درآورد. او امید داشت که از این ازدواج پسری به دنیا آید، اما چنین نشد. دختر سلطان، بغداد را ترک گفت و به دربار اصفهان رفت. در این زمان روابط سلطان سلجوقی و خلیفه به تیرگی گرایید. از یک سو سلطان سلجوقی دخالت خلیفه را در امور سیاسی جایز نمی‌دانست و از سوی دیگر خلیفه از قدرت گرفتن ملکشاه هراسناک بود، به طوری که ملکشاه قصد تصرف بغداد را کرد، اما با کشته شدن ملکشاه توسط اسماعیلیان، موفق به انجام این کار نشد و در اصفهان جنگ قدرت که به وسیله همسر فوق‌العاده قدرتمند و پرنفوذ ملکشاه را افتاده بود ترکان خاتون برای این که فرزندش محمود را پادشاه کند خلیفه را تهدید به فتح بغداد و قول این که هر چه بخواهد به او بدهد و دست به معامله سیاسی زد که اگر پسرش را به رسمیت بشناسد پسر خلیفه که در بغداد دارالخلافه را انداخت بود را به او تحویل بدهد خلیفه پسر ترکان خاتون را به رسمیت شناخت و ترکان خاتون رسما جانشین همسرش ملکشاه شد و تمام قدرت را در دست گرفت و خلیفه از دستور ترکان خاتون پیروی می کرد. خلیفه مقتدی، مردی متدین بود و همتی بلند و نفسی نیرومند داشت، او آوازه خوانی را در بغداد و اطراف آن ممنوع کرد. با مرگ وی، خلافت به ابوالعباس احمد مستظهر رسید.

منابع

  • سبیب رحیم (۱۹۷۱اخبار الدوله العباسیه و فیه اخبار العباس و اولاده، ترجمهٔ عبدالعزیز دوری، به کوشش عبدالجبار مطلبی.، قاهره: دارالطلیعه، ص. ۲۶۵
  • محمد خضری (۱۴۱۹الدولة العباسیة، ترجمهٔ عبدالعزیز دوری، به کوشش محمد ضناری.، قاهره: دارالکتب العلمیه، ص. ۱۴۴
  • فاروق عمر (۱۴۲۱الخلافة العباسیه فی عصر الفوضی العسکریه ۲۴۷/۳۳۹ه - ۸۶۱/۹۴۶م: دراسة تاریخیة لبوادر التسلط العسکری علی الخلافة العباسیة، به کوشش سعید شورایی.، قاهره: دارالإحسان، ص. ۸۸
  • رسول جعفریان (۱۳۷۸تاریخ اسلام از پیدایش تا ایران اسلامی، به کوشش مرتضی رحیمی.، قم: انتشارات حوزه علمیه، ص. ۸۸