حسین خرازی: تفاوت میان نسخه‌ها
SalmanParsi (بحث | مشارکت‌ها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
نشسته از راست [[حسین خرازی]]، [[مجید بقایی]]، [[محسن رضایی]]، [[حسن باقری]]، ناشناس]] |
نشسته از راست [[حسین خرازی]]، [[مجید بقایی]]، [[محسن رضایی]]، [[حسن باقری]]، ناشناس]] |
||
خرازی در شروع جنگ در کردستان حضور داشت. پس از یک سال فعالیت در کردستان راهی منطقه جنوب شد و به سمت فرمانده اولین خط دفاعی که مقابل عراقیها در جادة آبادان-اهواز در منطقه |
خرازی در شروع جنگ در [[کردستان]] حضور داشت. پس از یک سال فعالیت در کردستان راهی منطقه جنوب شد و به سمت فرمانده اولین خط دفاعی که مقابل عراقیها در جادة آبادان-اهواز در منطقه [[دارخوین]] تشکیل شده بود و بعداً در میان سربازان ایران، به «خط شیر» معروف شد؛ منصوب گشت. این خط نه ماه در برابر سربازان عراقی دفاع کرد، در حالی که از نظر تجهیزات جنگی و امکانات تدارکاتی در مضیقه بودند. |
||
در عملیات شکست حصر آبادان، فرماندهی جبهه دارخوین را به عهده داشت و دو پل حفار و مارد را که |
در عملیات شکست حصر آبادان، فرماندهی جبهه دارخوین را به عهده داشت و دو پل حفار و مارد را که عراقیها با نصب آن دو پل بر روی رود کارون، آبادان را محاصره کرده بودند، به تصرف درآوردند. |
||
خرازی در آزادسازی بستان مانور عملیاتی قوی ای را با دور زدن عراقیها از چزابه و تپه‌های رملی و محاصره کردن آنها در شمال منطقه بستان انجام داد و پس از عملیات طریق‌القدس بود که تیپ امام حسین متشکل از رزمندگان اصفهان تشکیل شد. چیزی نگذشت که این یگان به لشگر ارتقاء یافت و حسین به مقام فرماندهی آن رسید. |
خرازی در آزادسازی بستان مانور عملیاتی قوی ای را با دور زدن عراقیها از چزابه و تپه‌های رملی و محاصره کردن آنها در شمال منطقه بستان انجام داد و پس از عملیات طریق‌القدس بود که تیپ امام حسین متشکل از رزمندگان اصفهان تشکیل شد. چیزی نگذشت که این یگان به لشگر ارتقاء یافت و حسین به مقام فرماندهی آن رسید. |
||
| خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
یگان او در عملیات بیت‌المقدس جزو اولین لشگرهایی بود که از رود کارون عبور کرد و به جاده اهواز – خرمشهر رسید و در آزادسازی خرمشهر سهم به سزایی داشت. |
یگان او در عملیات بیت‌المقدس جزو اولین لشگرهایی بود که از رود کارون عبور کرد و به جاده اهواز – خرمشهر رسید و در آزادسازی خرمشهر سهم به سزایی داشت. |
||
پس از آن در عملیات مختلفی همچون رمضان، والفجر |
پس از آن در عملیات مختلفی همچون رمضان، [[والفجر مقدماتی]]، [[والفجر ۴]] و [[عملیات خیبر|خیبر]] در سمت فرماندهی [[لشکر امام حسین]] شرکت داشت. |
||
عملیات خیبر توام با صدمات و مشقات زیادی بود. عراقیها، منطقه را با اقسامی از جنگ‌افزارها و بمبهای شیمیایی مورد حمله قرار داده بودند{{مدرک}} که خرازی حاضر به عقب‌نشینی و ترک موضع خود نشد، تا اینکه یک دست او در اثر اصابت [[ترکش (مهمات)|ترکش]] قطع گردید و به عنوان مجروح به عقب فرستاده شد. |
عملیات خیبر توام با صدمات و مشقات زیادی بود. عراقیها، منطقه را با اقسامی از جنگ‌افزارها و بمبهای شیمیایی مورد حمله قرار داده بودند{{مدرک}} که خرازی حاضر به عقب‌نشینی و ترک موضع خود نشد، تا اینکه یک دست او در اثر اصابت [[ترکش (مهمات)|ترکش]] قطع گردید و به عنوان مجروح به عقب فرستاده شد. |
||
در عملیات والفجر ۸، لشگر امام حسین که تحت فرماندهی او بود به عنوان یگان عمل |
در عملیات والفجر ۸، لشگر امام حسین که تحت فرماندهی او بود به عنوان یگان عمل کننده‌ای قوی، لشکر گارد جمهوری عراق را تسلیم خود کرد و پیروزیهایی را در منطقه فاو و کارخانه نمک که از پیچیده‌ترین مناطق جنگی{{مدرک}} بود، کسب کرد. |
||
وی فرماندهی عملیات کربلای |
وی فرماندهی [[عملیات کربلای ۵]] را عهده دار بود. لشکر او در این عملیات با عبور از خاکریزهای هلالی که در پشت نهر جاسم از کنار اروندرود تا جنوب کانال ماهی ادامه داشت شکست سنگینی به عراقیها وارد آورد. عبور از این نهر علاوه بر تثبیت مواضع فتح شده، عامل سقوط یکی از دژهای شرق بصره بود که در کنار هم قرار داشتند. |
||
===شهادت=== |
===شهادت=== |
||
در روز هشت اسفند |
در روز هشت اسفند ۶۵ در عملیات کربلای ۵ کشته شد. |
||
===سخنی از خرازی=== |
===سخنی از خرازی=== |
||
{{نقل قول|همواره سعی‌مان این باشد که خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یک الگو در نظر داشته باشیم، که شهدا راهشان، راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند که در این راه شهید شدند. |
{{نقل قول|همواره سعی‌مان این باشد که خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یک الگو در نظر داشته باشیم، که شهدا راهشان، راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند که در این راه شهید شدند.... ما لشکر امام حسینیم، حسین‌وار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین(ع) را در آغوش بگیریم، جز این نباید کلامی و دعایی داشته باشیم که «الّهُمَّ اجعل مَحیایَ، مَحیا محمدّ و آلِ محمد و مَماتی، مَماتَ محمّد وَ آلِ محمد»}} |
||
... ما لشکر امام حسینیم، حسین‌وار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین(ع) را در آغوش بگیریم، جز این نباید کلامی و دعایی داشته باشیم که «الّهُمَّ اجعل مَحیایَ، مَحیا محمدّ و آلِ محمد و مَماتی، مَماتَ محمّد وَ آلِ محمد»}} |
|||
<!-- |
<!-- |
||
== |
== ویژگی‌های رفتاری== |
||
خرازی با قرآن و مفاهیم آن مانوس بود و قرآن را با صدای بسیار خوبی قرائت می‌کرد. |
خرازی با قرآن و مفاهیم آن مانوس بود و قرآن را با صدای بسیار خوبی قرائت می‌کرد. |
||
روزهای عاشورا با پای برهنه به همراه دیگر رزمندگان خود در لشکر امام حسین(ع) در بیابانهای خوزستان به سینه‌زنی و عزاداری می‌پرداخت و مقید بود که شخصاً در این روز زیارت عاشورا بخواند. |
روزهای عاشورا با پای برهنه به همراه دیگر رزمندگان خود در لشکر امام حسین(ع) در بیابانهای خوزستان به سینه‌زنی و عزاداری می‌پرداخت و مقید بود که شخصاً در این روز زیارت عاشورا بخواند. |
||
نسخهٔ ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۱۲
الگو:جعبه اطلاعات اشخاص نظامی حسین خرازی (۱۳۳۶، اصفهان)، از فرماندهان جنگ ایران و عراق. وی در هشت اسفند ۱۳۶۵ در عملیات کربلای پنج کشته شد.
ولادت و کودکی
در سال ۱۳۳۶ در کوی کلم، از محله‌های فقیرنشین شهر اصفهان متولد شد. مذهبی بودن والدین از کودکی تاثیر زیادی در تربیت وی و ورود به محافل مذهبی داشت.
فعالیت‌های قبل از انقلاب
در کنار گذران دوران تحصیل عمومی، به آموزش‌های دینی هم می‌پرداخت. به تدریج به مسائل سیاسی آشنایی پیدا کرد و بدان علاقمند شد. در این زمینه علاقه زیادی به مطالعه جزوات و کتب اسلامی داشت. در سال ۱۳۵۵ پس از اخذ دیپلم طبیعی به سربازی در مشهد اعزام شد. در آنجا فعالانه به تحصیل علوم قرآنی در مجامع مذهبی مبادرت داشت. پس از مدتی بالاجبار وی را به همراه عده‌ای دیگر به عملیات ظفار (عمان) فرستادند. وی این سفر را معصیت می‌دانست و نمازهایش را کامل می‌خواند. در سال ۱۳۵۷ به دنبال صدور فرمان امام خمینی مبنی بر فرار سربازان از پادگان‌ها و سربازخانه‌ها، او بهمراه برادرش از خدمت سربازی فرار کردند. در این مدت، وی دائماً در پی فعالیت‌های انقلابی بود و با تشکل‌های انقلابی محل درتماس بود.
پس از انقلاب تا شروع جنگ
کمیته انقلاب اسلامی
وی همراه با پیروزی انقلاب اسلامی، درگیر فعالیت در کمیته انقلاب اسلامی و مبارزه با ضد انقلاب داخلی بود. وی به خاطر روحیه نظامی و استعدادش در این زمینه مسؤولیتهایی را در اصفهان پذیرفت و با شروع فعالیت ضدانقلابیون در گنبد، مإموریتی به آن خطه داشت.
در کردستان
خرازی در اوج درگیریهای کردستان به آنجا رفت، بعد از تسخیر کردن شهر سنندج (همراه باعلی رضاییان فرمانده قرارگاه تاکتیکی حمزه) ، در سمت فرماندهی گردان ضربت که از قویترین گردانهای آن زمان محسوب می‌شد، وارد عمل شد. درتسخیر شهرهای دیگر کردستان از قبیل دیواندره، سقز، بانه، مریوان و سردشت نقش مؤثری ایفا نمود.
جنگ ایران و عراق
ایستاده از راست: یحیی رحیم صفوی، احمد کاظمی
نشسته از راست حسین خرازی، مجید بقایی، محسن رضایی، حسن باقری، ناشناس
خرازی در شروع جنگ در کردستان حضور داشت. پس از یک سال فعالیت در کردستان راهی منطقه جنوب شد و به سمت فرمانده اولین خط دفاعی که مقابل عراقیها در جادة آبادان-اهواز در منطقه دارخوین تشکیل شده بود و بعداً در میان سربازان ایران، به «خط شیر» معروف شد؛ منصوب گشت. این خط نه ماه در برابر سربازان عراقی دفاع کرد، در حالی که از نظر تجهیزات جنگی و امکانات تدارکاتی در مضیقه بودند.
در عملیات شکست حصر آبادان، فرماندهی جبهه دارخوین را به عهده داشت و دو پل حفار و مارد را که عراقیها با نصب آن دو پل بر روی رود کارون، آبادان را محاصره کرده بودند، به تصرف درآوردند.
خرازی در آزادسازی بستان مانور عملیاتی قوی ای را با دور زدن عراقیها از چزابه و تپه‌های رملی و محاصره کردن آنها در شمال منطقه بستان انجام داد و پس از عملیات طریق‌القدس بود که تیپ امام حسین متشکل از رزمندگان اصفهان تشکیل شد. چیزی نگذشت که این یگان به لشگر ارتقاء یافت و حسین به مقام فرماندهی آن رسید.
در عملیات فتح‌المبین نیروهای عراق را در جاده عین‌خوش حدود ۱۵ کیلومتر دور زد و آنها را غافلگیر نمود. یگان او در عملیات بیت‌المقدس جزو اولین لشگرهایی بود که از رود کارون عبور کرد و به جاده اهواز – خرمشهر رسید و در آزادسازی خرمشهر سهم به سزایی داشت.
پس از آن در عملیات مختلفی همچون رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر ۴ و خیبر در سمت فرماندهی لشکر امام حسین شرکت داشت.
عملیات خیبر توام با صدمات و مشقات زیادی بود. عراقیها، منطقه را با اقسامی از جنگ‌افزارها و بمبهای شیمیایی مورد حمله قرار داده بودند[نیازمند منبع] که خرازی حاضر به عقب‌نشینی و ترک موضع خود نشد، تا اینکه یک دست او در اثر اصابت ترکش قطع گردید و به عنوان مجروح به عقب فرستاده شد.
در عملیات والفجر ۸، لشگر امام حسین که تحت فرماندهی او بود به عنوان یگان عمل کننده‌ای قوی، لشکر گارد جمهوری عراق را تسلیم خود کرد و پیروزیهایی را در منطقه فاو و کارخانه نمک که از پیچیده‌ترین مناطق جنگی[نیازمند منبع] بود، کسب کرد.
وی فرماندهی عملیات کربلای ۵ را عهده دار بود. لشکر او در این عملیات با عبور از خاکریزهای هلالی که در پشت نهر جاسم از کنار اروندرود تا جنوب کانال ماهی ادامه داشت شکست سنگینی به عراقیها وارد آورد. عبور از این نهر علاوه بر تثبیت مواضع فتح شده، عامل سقوط یکی از دژهای شرق بصره بود که در کنار هم قرار داشتند.
شهادت
در روز هشت اسفند ۶۵ در عملیات کربلای ۵ کشته شد.
سخنی از خرازی
همواره سعی‌مان این باشد که خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یک الگو در نظر داشته باشیم، که شهدا راهشان، راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند که در این راه شهید شدند.... ما لشکر امام حسینیم، حسین‌وار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین(ع) را در آغوش بگیریم، جز این نباید کلامی و دعایی داشته باشیم که «الّهُمَّ اجعل مَحیایَ، مَحیا محمدّ و آلِ محمد و مَماتی، مَماتَ محمّد وَ آلِ محمد»
نگارخانه تصاویر
منابع
- سایت جامع دفاع مقدس
- «منبع: کتاب زندگی نامه حسین خرزای. کنگره سرداران استان اصفهان.»
 | این یک مقالهٔ خرد است. می‌توانید با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید. |