پادشاهی ماد: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
جز تمیزکاری یادکردها (وظیفه ۱۹) |
جز تمیزکاری یادکردها (وظیفه ۱۹) |
||
خط ۳۳۰: | خط ۳۳۰: | ||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=[[امپراتوری هخامنشی (کتاب)|امپراتوری هخامنشی]]|نام خانوادگی=بریان|نام=پیر|ناشر=نشر فرزان روز|سال=۱۳۸۷|شابک=964-321-078-2|جلد=۱|مکان=تهران|پیوند نویسنده=پیر بریان|ترجمه=[[ناهید فروغان]]}} |
* {{یادکرد کتاب|عنوان=[[امپراتوری هخامنشی (کتاب)|امپراتوری هخامنشی]]|نام خانوادگی=بریان|نام=پیر|ناشر=نشر فرزان روز|سال=۱۳۸۷|شابک=964-321-078-2|جلد=۱|مکان=تهران|پیوند نویسنده=پیر بریان|ترجمه=[[ناهید فروغان]]}} |
||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=کلیات تاریخ و تمدن ایران پیش از اسلام|نام خانوادگی=بیات|نام=عزیزالله|ناشر=دانشگاه ملی ایران|سال=۲۵۳۶|پیوند نویسنده=عزیزالله بیات}} |
* {{یادکرد کتاب|عنوان=کلیات تاریخ و تمدن ایران پیش از اسلام|نام خانوادگی=بیات|نام=عزیزالله|ناشر=دانشگاه ملی ایران|سال=۲۵۳۶|پیوند نویسنده=عزیزالله بیات}} |
||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ ایران باستان (۲): از ورود آریاییها به ایران تا پایان هخامنشیان|نام خانوادگی=بیانی|نام=شیرین|ناشر=[[سمت|سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها]]|سال=۱۳۹۰|شابک= |
* {{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ ایران باستان (۲): از ورود آریاییها به ایران تا پایان هخامنشیان|نام خانوادگی=بیانی|نام=شیرین|ناشر=[[سمت|سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها]]|سال=۱۳۹۰|شابک=978-964-459-698-8|مکان=تهران|پیوند نویسنده=شیرین بیانی}} |
||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=ایران باستان|نام خانوادگی=پیرنیا|نام=حسن|ناشر=دنیای کتاب|سال=۱۳۶۹|جلد=نخست|مکان=تهران|پیوند نویسنده=حسن پیرنیا}} |
* {{یادکرد کتاب|عنوان=ایران باستان|نام خانوادگی=پیرنیا|نام=حسن|ناشر=دنیای کتاب|سال=۱۳۶۹|جلد=نخست|مکان=تهران|پیوند نویسنده=حسن پیرنیا}} |
||
* {{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=خالقی مطلق|نام=جلال|پیوند نویسنده=جلال خالقی مطلق|عنوان=هوشنگ و دیاکو|ژورنال=[[مجله ایرانشناسی|ایرانشناسی]]|سری=هشتم|شماره=۳۱|مکان=|ناشر=|تاریخ=پاییز ۱۳۷۵|سال=۱۳۷۵|ماه=[[پاییز]]|پیوند=http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/361420|تاریخ دسترسی=۱ آبان ۱۳۹۱|پیوند بایگانی=http://www.webcitation.org/6CyVJ5SN1|تاریخ بایگانی=۱۸ دسامبر ۲۰۱۲}} |
* {{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=خالقی مطلق|نام=جلال|پیوند نویسنده=جلال خالقی مطلق|عنوان=هوشنگ و دیاکو|ژورنال=[[مجله ایرانشناسی|ایرانشناسی]]|سری=هشتم|شماره=۳۱|مکان=|ناشر=|تاریخ=پاییز ۱۳۷۵|سال=۱۳۷۵|ماه=[[پاییز]]|پیوند=http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/361420|تاریخ دسترسی=۱ آبان ۱۳۹۱|پیوند بایگانی=http://www.webcitation.org/6CyVJ5SN1|تاریخ بایگانی=۱۸ دسامبر ۲۰۱۲}} |
||
* {{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=خالقی مطلق|نام=جلال|پیوند نویسنده=جلال خالقی مطلق|عنوان=کیخسرو و کوروش|ژورنال=[[مجله ایرانشناسی]]|شماره=۱|مکان=تهران|تاریخ=بهار ۱۳۷۴|سال=۱۳۷۴|پیوند=http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/370620|پیوند بایگانی=http://www.webcitation.org/6CiKnb4DE|تاریخ بایگانی=۰۶ دسامبر ۲۰۱۲}} |
* {{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=خالقی مطلق|نام=جلال|پیوند نویسنده=جلال خالقی مطلق|عنوان=کیخسرو و کوروش|ژورنال=[[مجله ایرانشناسی]]|شماره=۱|مکان=تهران|تاریخ=بهار ۱۳۷۴|سال=۱۳۷۴|پیوند=http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/370620|پیوند بایگانی=http://www.webcitation.org/6CiKnb4DE|تاریخ بایگانی=۰۶ دسامبر ۲۰۱۲}} |
||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ ایران باستان|نام خانوادگی=خدادادیان|نام=اردشیر|ناشر=انتشارات سخن|سال=۱۳۸۶|شابک= |
* {{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ ایران باستان|نام خانوادگی=خدادادیان|نام=اردشیر|ناشر=انتشارات سخن|سال=۱۳۸۶|شابک=964-372-097-7|جلد=نخست|مکان=تهران|پیوند نویسنده=اردشیر خدادادیان}} |
||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=[[تاریخ سیاسی هخامنشیان]]|نام خانوادگی=داندامایف|نام=محمد ع|ناشر=نشر و پژوهش فرزان روز|سال=۱۳۸۹|شابک= |
* {{یادکرد کتاب|عنوان=[[تاریخ سیاسی هخامنشیان]]|نام خانوادگی=داندامایف|نام=محمد ع|ناشر=نشر و پژوهش فرزان روز|سال=۱۳۸۹|شابک=978-964-321-310-7|جلد=|مکان=تهران|پیوند نویسنده=محمد داندامایف|ترجمه=فرید جواهر کلام}} |
||
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =دیاکونوف | نام =ایگور میخائیلوویچ| پیوند نویسنده =ایگور دیاکونوف| عنوان =تاریخ ماد | ترجمه =[[کریم کشاورز]]| سال =۱۳۸۶ | ناشر =شرکت انتشارات علمی و فرهنگی|مکان =تهران | شابک = |
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =دیاکونوف | نام =ایگور میخائیلوویچ| پیوند نویسنده =ایگور دیاکونوف| عنوان =تاریخ ماد | ترجمه =[[کریم کشاورز]]| سال =۱۳۸۶ | ناشر =شرکت انتشارات علمی و فرهنگی|مکان =تهران | شابک =978-964-445-106-5}} |
||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=[[تاریخ ایران کمبریج]]|نام خانوادگی=دیاکونوف|نام=ایگور میخائیلوویچ|ناشر=انتشارات مهتاب|سال=۱۳۹۰|شابک= |
* {{یادکرد کتاب|عنوان=[[تاریخ ایران کمبریج]]|نام خانوادگی=دیاکونوف|نام=ایگور میخائیلوویچ|ناشر=انتشارات مهتاب|سال=۱۳۹۰|شابک=978-964-7886-64-2|جلد=۲، قسمت اول|مکان=تهران|فصل=تاریخ ماد|پیوند نویسنده=ایگور دیاکونوف|ترجمه=تیمور قادری}} |
||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ مردم ایران|نام خانوادگی=زرینکوب|نام=عبدالحسین|ناشر=[[مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر|انتشارات امیرکبیر]]|سال=۱۳۶۸|جلد=۱|مکان=تهران|فصل=افقهای دور|پیوند نویسنده=عبدالحسین زرینکوب|عنوان جلد=ایران قبل از اسلام}} |
* {{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ مردم ایران|نام خانوادگی=زرینکوب|نام=عبدالحسین|ناشر=[[مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر|انتشارات امیرکبیر]]|سال=۱۳۶۸|جلد=۱|مکان=تهران|فصل=افقهای دور|پیوند نویسنده=عبدالحسین زرینکوب|عنوان جلد=ایران قبل از اسلام}} |
||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=ایران در سپیدهدم تاریخ|نام خانوادگی=کامرون|نام=جورج|ناشر=شرکت انتشارات علمی و فرهنگی|سال=۱۳۶۵|مکان=تهران|پیوند نویسنده=جورج کامرون|ترجمه=[[حسن انوشه]]}} |
* {{یادکرد کتاب|عنوان=ایران در سپیدهدم تاریخ|نام خانوادگی=کامرون|نام=جورج|ناشر=شرکت انتشارات علمی و فرهنگی|سال=۱۳۶۵|مکان=تهران|پیوند نویسنده=جورج کامرون|ترجمه=[[حسن انوشه]]}} |
نسخهٔ ۱۴ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۴۶
شاهنشاهی ماد | |||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
۷۲۸ پیش از میلاد–۵۴۹ پیش از میلاد | |||||||||||||||
شاهنشاهی ماد. (۵۵۰ پ. م) | |||||||||||||||
پایتخت | هگمتانه | ||||||||||||||
زبان(های) رایج | زبان مادی | ||||||||||||||
دین(ها) | آیین کهن ایرانی | ||||||||||||||
حکومت | پادشاهی | ||||||||||||||
پادشاه | |||||||||||||||
• ۷۰۱ پیش از میلاد | دیاکو (نخستین) | ||||||||||||||
• ۶۲۵–۵۸۵ پیش از میلاد | هووخشتره | ||||||||||||||
• ۵۴۹–۵۸۹ پیش از میلاد | ایشتوویگو (آخرین) | ||||||||||||||
دوره تاریخی | عصر باستان | ||||||||||||||
• هووخشتره قبایل مادی را متحد نمود. | ۷۲۸ پیش از میلاد | ||||||||||||||
۵۴۹ پیش از میلاد | |||||||||||||||
مساحت | |||||||||||||||
۵۸۵ پیش از میلاد | ۲٬۸۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع (۱٬۱۰۰٬۰۰۰ مایل مربع) | ||||||||||||||
|
تاریخ ایران |
---|
گاهشمار تاریخ ایران رده:تاریخ ایران درگاه ایران |
پادشاهی ماد، مادیا و یا مَدیا حکومتی بود که طی سدههای میانی هزارهٔ یکم پیش از میلاد، بر نواحی فلات ایران حکمرانی میکرد. طی ۱۲۰ سال چهار یا پنج شاه بر این حکومت فرمانروایی کردند.
در اواخر سدهٔ هشتم پیش از میلاد مادها در ایران غربی گرد هم جمع شده، نیرو گرفتند و با آشوریان که به آنها یورش برده بودند، جنگیدند و طی جنگهایی که حدود یکصد سال به طول انجامید آنان را شکست دادند و دولتی بنیان نهادند که ۱۲۰ سال فرمانروایی نمود. آنها نهایتاً از کوروش بزرگ شکست خوردند و حکومتشان توسط هخامنشیان به کلی برافتاد. نام شاهان و سرداران ماد که در متون آشوری و یونانی و پارسی باستان ذکر گردیدهاند (مانند: فْرَوَرتی، اوُوَخْشَترَ، اَرشْتْیوَییگَ، شیدیرپَرنَ، تَخمَسپادَ و…) همگی بهآشکارا آریایی هستند.
پیشزمینه
حدود سه-چهار سده پس از شروع زوال شهرهای عصر برنز در فلات ایران، مردمان ایرانیزبان به تدریج وارد این سرزمین شدند.[۱] در پایان هزارهٔ دوم پیش از میلاد، قبیلههای مادی، استقرار در قلمروی غرب ایران که بعدها ماد نامیده شد را آغاز کردند؛ جایی که در آن زمان نشیمنگاه شاهکنشینهای فراوان و گروههای قومی و زبانی گوناگونی مانند گوتیها، لولوبیها، کاسیها و هوریها بود.[۲]
مطابق منابع کهن آشوری و یونانی و ایرانی در مجموع معلوم میگردد که شش طایفهٔ تشکیلدهندهٔ اتحاد مادها عبارت بودند از بوسیان، ستروخاتیان، بودیان آریزانتیان و مغها و سرانجام پارتاکانیان.[۳] مطابق منابع یونانی، در سرزمین کمنداندازان ساگارتی (زاکروتی، ساگرتی) مادیهای ساگارتی میزیستهاند که شکل بابلی - یونانی شدهً نام خود یعنی زاگروس (زاکروتی، ساگرتی) را به کوهستان غرب فلات ایران دادهاند. نام همین طوایف است که در اتحاد طوایف پارس نیز موجود است و خط پیوند خونی طوایف ماد و پارس منجمله از منشأ همین طایفه ساگارتیها (زاکروتی، ساگرتی) است.[۴]
آنچه از متون آشوری برمیآید، آن است که مادها از سدهٔ نهم تا هفتم پیش از میلاد نتوانسته بودند چنان پیشرفتی بیابند که سبب همگرایی و اتحاد و سازمانیافتگی قبایل و طوایف پراکندهٔ ماد بر محور یک رهبر و فرمانروای برتر و واحد که بتوان وی را پادشاه کل سرزمینهای مادنشین نامید شده باشند.[۵] پادشاهان آشور در ضمن لشکرکشیهای پرشمار خود به قلمرو سکونت مادها، همواره با شمار فراوانی از «شاهان محلی» روبهرو بودهاند و نه یک پادشاه واحد حاکم بر کل سرزمینهای مادنشین.[۶] بعدها، در سدههای نهم و هشتم پیش از میلاد، قدرت مادها تا حدی زیادی افزایش یافت و نقش آنها برجسته شد و سرانجام در سدهٔ هفتم پیش از میلاد، سرتاسر غرب ایران و برخی از مناطق نزدیک آن به مادها تعلق یافت؛ بنابراین، مرزهای ماد در طول چند صد سال، بهتدریج و رفتهرفته تغییر کرد؛ با این حال، گسترهٔ جغرافیایی دقیق ماد برای ما ناشناخته باقی ماندهاست.[۷]
گاهنگاری تاریخ سیاسی
دوران پادشاهی شاهان ماد و مدت پادشاهی آنها و نیز ترتیبشان مورد مناقشه است. بهگفتهٔ هرودوت، سلسلهٔ مادها شامل چهار شاه بود که به یک خانواده تعلق داشتند و به مدت ۱۵۰ سال فرمانروایی کردند. بهقضاوت هرودوت، شاهان ماد به ترتیبِ سالهای زیر فرمانروایی کردند:[۸]
شاه | مدت حکومت | سالهای حکومت |
---|---|---|
دیاکو | ۵۳ سال | حدود ۷۰۰ تا ۶۴۷ پیش از میلاد |
فرورتیش | ۲۲ سال | حدود ۶۴۷ تا ۶۲۵ پیش از میلاد |
هووخشتره | ۴۰ سال | حدود ۶۲۵ تا ۵۸۵ پیش از میلاد |
ایشتوویگو | ۳۵ سال | حدود ۵۸۵ تا ۵۵۰ پیش از میلاد |
بنا بر ادعای هرودوت که میگوید سلطهٔ سکاها بر ماد تا پیش از سقوط نینوا در سال ۶۱۲ پیش از میلاد، حدود بیستوهشت سال به طول انجامید؛ پژوهشگران آغاز گاهنگاری مادها را تا سال ۷۲۸ پیش از میلاد به عقب میبردند. این کار به آنها اجازه میدهد تا فرورتیش، دومین شاه ماد را با کشتریتی، رهبر شورش مادها علیه آشوریان در سال ۶۷۲ پیش از میلاد تطبیق دهند و آنها را یکی بدانند. این تطبیق براساس عبارتی در سنگنوشتهٔ بیستون است که مدعی تاجوتخت ماد، فرورتیش نامیده میشود. این فرورتیش در سال ۵۲۲–۵۲۱ پیش از میلاد علیه داریوش یکم هخامنشی شورید و ادعا کرد که خشَثریه (هَشَتریتی در نسخهٔ بابلی سنگنوشتهٔ بیستون) «از تخمهٔ هووخشتره» است. بر اساس این، جورج کامرون نتیجه گرفت که «کشتریتی» نام شاهانهٔ فرورتیش بود که ممکن است پدر هووخشتره باشد.[۹] دیاکونوف نیز به همین ترتیب عقیده دارد که خشثریه (کشتریتی) احتمالاً همان کسی باشد که هرودوت او را فرورتیش، پسر دیاکو نامیدهاست.[۱۰] دیگر تاریخنگاران نیز موافقند که خشثریه (نه فرورتیش) نامی شاهانه بودهاست زیرا کسی که نامی شاهانه دارد، به نام شاهانهٔ دیگری نیاز ندارد. با این حال، برخی از پژوهشگران تمایل دارند که تطبیق فرورتیش پسر دیاکو با کشتریتی را رد کنند یا در مورد در نظر گرفتن آن شک دارند. افزون بر این، این نکته که چرا فرورتیش میبایست نام شاهانهٔ خشثریه را بر خود بگذارد، همچنان حلنشدنی باقی ماندهاست.[۸]
اگر آغاز پادشاهی دیاکو را تا سال ۷۲۸ پیش از میلاد عقب ببریم، سپس از این طریق میتوانیم گاهنگاری قطعی و کاملی از این سلسله ارائه دهیم:
شاه | مدت حکومت | سالهای حکومت |
---|---|---|
دیاکو | ۵۳ سال | حدود ۷۲۸ تا ۶۷۵ پیش از میلاد |
فرورتیش | ۲۲ سال | حدود ۶۷۵ تا ۶۵۳ پیش از میلاد |
هووخشتره | ۴۰ سال | ۶۲۵ تا ۵۸۵ پیش از میلاد |
ایشتوویگو | ۳۵ سال | ۵۸۵ تا ۵۵۰ پیش از میلاد |
این گاهنگاری پس از آنکه رنه لابا در تعدادی از نسخههای تاریخ هرودوت، ۲۸ سال سلطهٔ سکاها در دوران فرمانروایی هووخشتره را نشان داد، توسط پژوهشگران رد شد و در نتیجه از نظر ترتیب تاریخی، فرورتیش نمیتواند همان کشتریتی که منابع آشوری از آن یاد میکنند باشد. ادوین گرانتوسکی معتقد است که این مشکل را میتوان با استفاده از منابع میخی حل کرد، که شورش مادیها علیه آشور را در حدود سال ۶۷۲ پیش از میلاد و پایان حکومت مادها را در ۵۵۰ پیش از میلاد تاریخگذاری کرد. او گاهنگاری زیر را پیشنهاد میدهد:[۸]
شاه | سالهای حکومت |
---|---|
دیاکو | حدود ۶۷۲/۶۷۱ پیش از میلاد؛ دههٔ ۴۰ از سدهٔ هفتم پیش از میلاد |
فرورتیش | حدود ۶۴۰ تا حدود ۶۲۰ پیش از میلاد |
سلطهٔ سکاها | حدود ۶۳۵ تا ۶۱۵ پیش از میلاد |
هووخشتره | حدود ۶۲۰ تا ۵۸۴ پیش از میلاد |
ایشتوویگو | حدود ۵۸۴ تا ۵۵۰ پیش از میلاد |
بنابراین، به گفتهٔ گرانتوسکی دودمان مادها بهمدت حدود ۱۲۰ سال پا بر جا بود؛ دیاکو استیلا و فرمانروایی آشوریها را برانداخت و سلسلهٔ ماد را بنیان نهاد. فرورتیش پارسها را تحت انقیاد درآورد. هنگامی که هووخشتره ارتش آشوریها را در سال ۶۱۲ پیش از میلاد شکست داد، مادها تسلط بر آسیای علیا را آغاز کردند و این تسلط بهمدت حدود ۶۲ سال ادامه داشت. همانطور که سکاها بر ماد و دیگر سرزمینها تسلط داشتند، گفتهٔ هرودوت ویژگی افسانهای دارد و قابل اعتماد نیست، چرا که با تاریخ واقعی مادها و دیگر کشورهای شرق نزدیک باستان در سدهٔ هفتم پیش از میلاد سازگاری ندارد.[۸]
بر اساس دیگر گزارشهای هرودوت، مادها به مدت ۱۲۸ سال بر تمام آسیای علیا سلطه داشتند. در این صورت، از آنجایی که سلسلهٔ مادها تا سال ۵۵۰ پیش از میلاد پا بر جا بود، آغاز حکومت آنها نیز میبایست در سال ۶۷۸ پیش از میلاد تاریخگذاری شود که این تاریخ، تنها چند سال پیش از شورش آنها علیه آشور است. رابرت درو توجه کردهاست که رقم ذکرشدهٔ هرودت قابل اعتماد نیست، چرا که بر اساس گفتهٔ خود هرودوت، هووخشتره فرزند فرورتیش بود که در آسیای علیا تا شرق رود هالیس (قزلایرماق کنونی در آسیای صغیر) را تصرف کردهبود. این اتفاق نمیتوانست زودتر از سال ۶۲۵ پیش از میلاد روی دادهباشد. اما ممکن است که بتوان تناقض آشکار بین این دو گزارش هرودوت را با یکدیگر تطبیق داد.[۸]
همانطور که پیشتر جورج راولینسون نیز مشاهدهکرد، ممکن است که هرودوت، دو رقم ۲۲ و ۵۳ سال را پیشوپس ذکر کردهباشد زیرا که منابع روایتهای او بهترتیب دیاکو و فرورتیش را چنین مشخص کردهبودند. راولینسون چنین مطرح کردهاست که فرورتیش بهمدت ۵۳ سال و دیاکو بهمدت ۲۲ سال فرمانروایی کردهاند. با این تغییر در جدول نخست، بالا، تاریخ ۶۷۸ تا ۶۲۵ پیش از میلاد را برای فرمانروایی فرورتیش بهدست میآوریم؛ بنابراین، بر اساس پیشنهاد راولینسون، مجموع پادشاهی سه شاه ماد پس از دیاکو (۵۳+۴۰+۳۵) میتواند همان ۱۲۸ سالی باشد که هرودوت در کتابش (۱٫۱۳۰) گفتهبود. فرورتیش سلطهٔ آشوریان را برانداخت و چنانکه هرودوت میگوید، به قبایل پارسی حمله بُرد و سپس مطیعکردن همهٔ آسیا را یکی پس از دیگری آغاز کرد. نتایج کاوشهای باستانشناسی گروه آلمانی در بسطام که در شمال ارومیه قرار دارد، به ما اجازه میدهد تا چنین فرض کنیم که مادها حتی پس از اینکه قبایل پارسی را مطیع کردند، به اورارتو یورش بردند؛ بنابراین، نقطهٔ آغاز دوران برتری ۱۲۸ سالهٔ مادها احتمالاً با جلوس کشتریتی/فرورتیش بود که فرمانرواییاش را چند سالی پیش از شورش موفقیتآمیز ماد علیه آشوریها آغاز کرد و به مدت ۵۳ سال فرمانروایی کرد. دربارهٔ دیاکو، پدر فرورتیش او تنها یکی از رؤسای ماد بود که تحکیم اتحاد قبایل مادی را آغاز کرد. ممکن است که او فقط اسماً بنیانگذار خانوادهٔ شاهی ماد بودهباشد. بر اساس پیشنهاد دیاکونوف، هرودوت رویدادها را بیش از حد ساده میانگاشت و فعالیتهای چندین نسل از سران ماد را به دیاکو واگذار کرد و بنیانگذاری پادشاهی ماد را به او نسبت داد. دربارهٔ دیگر پادشاهان ماد نیز، هووخشتره در ائتلاف با بابلیها توانست آشور را فتح کند و حاکمیت خود را بر آسیا فراتر از رود هالیس برقرار کند. ایشتوویگو نیز آخرین شاه دودمان مادها بود؛ بنابراین، فرمانروایی پادشاهان ماد را میتوان به شرح زیر ارائه داد:[۸]
شاه | مدت حکومت | سالهای حکومت |
---|---|---|
دیاکو | ۲۲ سال | حدود ۷۰۰ تا ۶۷۸ پیش از میلاد |
کشتریتی/فرورتیش | ۵۳ سال | حدود ۶۷۸ تا ۶۲۵ پیش از میلاد |
هووخشتره | ۴۰ سال | ۶۲۵ تا ۵۸۵ پیش از میلاد |
ایشتوویگو | ۳۵ سال | ۵۸۵ تا ۵۵۰ پیش از میلاد |
دیاکو
دیاکو یا دیااُکو بنیانگذار و نخستین شاه مادها بود. نام او در منابع گوناگون، به صورتهای مختلفی ذکر شدهاست؛ هرودوت تاریخنگار یونانی نام وی را به صورت دِیوکِس (Δηιόκης) ضبط کردهاست. در متون آشوری از وی به نام Da-a-a-uk-ku یاد شده و در عیلامی به صورت Da-a-(hi-)(ú-)uk-ka آمدهاست.[۱۱] نام دیاکو برگرفته از واژهٔ ایرانی -Dahyu-ka (دَهیوکَ) است و اسم مصغر واژهٔ -dahyu (دَهیو) بهمعنی سرزمین است. فریدریش فون اشپیگل عقیده دارد که دهایوکو به معنی «ساکن و سرکردهٔ ده» و در واقع ریخت کهن همان واژهٔ «دهگان» (دهقان) است. همچنین فردیناند یوستی به پیروی از نظر اشپیگل، معتقد است که نام دیاکو، لقب اوست و شکل کوتاهشدهای از dahyaupati (دَهیااُپَتی) در فارسی باستان و danhupaiti (دَنهوپَیتی) در اوستایی است که پایانهٔ ka (کَ) گرفتهاست.[۱۲]
دوران حکومت
دوران حکومت دیاکو مورد اختلاف مورخین است. هرودوت میگوید که دیاکو مدت ۵۳ سال حکومت کردهاست؛ پژوهشگران از روی گزارش هرودوت به این نتیجه رسیدهاند که دیاکو مؤسس خاندان سلطنتی ماد و همچنین نخستین پادشاه ماد بوده که از آشوریان استقلال کسب کردهاست. اما باید بر این نکته تأکید شود که گزارش هرودوت آمیزهای از افسانههای یونانی و شرقی است و از نظر تاریخی قابل اطمینان نیست. همچنین فرض بر این است که پادشاه مادی که گزارشهای هرودوت حول و حوش او میچرخد، همان دیاکو پسر فرورتیش باشد، در نتیجه ممکن نیست که تاریخ دقیق دورهٔ حکمرانی او را مشخص کرد اما میتوان گفت که احتمالاً اکثر نیمهٔ اول سدهٔ هفتم پیش از میلاد را در برمیگرفتهاست.[۱۱] ایگور دیاکونوف میگوید: «وضع دوران حکومت دیاکو در نوشتههای هرودوت با تصویری که منابع آشوری از آن زمان (۶۷۵–۷۴۵ پیش از میلاد) رسم میکنند چندان مغایرت دارد که برخی از مورخان گواهی هرودوت را رد کردهاند.»[۱۳]
در منابع آشوری در سال ۶۷۴ پیش از میلاد از اقدامات شخصی به نام کشتریته یاد میشود که برخی از محققان وی را همان فرورتیش دانستهاند. بر این اساس میتوان سال ۶۷۴ پیش از میلاد را به عنوان پایان پادشاهی دیاکو در نظر گرفت و با احتساب حکومت پنجاهوسه سالهٔ وی، آغاز دوران پادشاهی دیاکو باید در حدود سال ۷۲۸ پیش از میلاد بوده باشد.[۱۴] جورج اسمیت پیشتر در سال ۱۸۶۹ متوجه شد که در متون نئوآشوری در دورهٔ سلطنت سارگون دوم (۷۲۱ تا ۷۰۵ پیش از میلاد) چندین بار از شخصی به نام دیاکو یاد شدهاست.[۱۱]
تشکیل پادشاهی ماد
دیاکو در یک دورهٔ بیقانونی در ماد، تلاش کرد تا عدالت را در دهکدهٔ خود اجرا کند و اعتبار و حسن شهرتی را به عنوان یک قاضی بیطرف بدست آورد به این ترتیب حوزهٔ فعالیت او گسترش یافت و مردم روستاهای دیگر نیز به وی مراجعه میکردند تا اینکه سرانجام او اعلام کرد درخواستهای مردم زیاد است و این جایگاه برای وی دردسرساز و دشوار است و حاضر به ادامهٔ کار نیست. در پی این کنارهگیری، دزدی و اغتشاش فزونی یافت و مادها گرد هم آمدند و وی را برای حل و فصل اختلافات بهعنوان پادشاه برگزیدند.[۱۱] منابع آشوری نیز برای نخستین بار، در سال ۶۷۳ پیش از میلاد از پادشاهی مستقل ماد یاد میکنند.[۱۵]
دیاکو احتمالاً به تقلید از آشوریان مراسمی برای بار ترتیب داد؛ هرودوت مینویسد که دیاکو در کاخ خود میماند و تماسش از طریق فرستادن و دریافت پیام به بیرون بود و هیچکس نمیتوانست با پادشاه تماس مستقیمی داشته باشد و دادخواستها و پیامها تنها از طریق پیامگزاران صورت میگرفت که این محدودیت برای ایجاد نوعی حس ترس و احترام در میان مردم بود.[۱۶] همچنین، خندیدن و آب دهان انداختن در حضور پادشاه ممنوع بود.[۱۲] از دیگر اقدامات وی، ایجاد گروهی بهنام «چشمها و گوشهای شاه» بود که این افراد چشمها و گوشهای شاه بودند و وظیفهٔ جاسوسی برای شخص شاه را داشتند؛ چنین سازمان و گروهی تا دورهٔ هخامنشیان وجود داشت.[۱۱][۱۷]
دیاکونوف معتقد است دیاکو نمیتوانست پادشاه سراسر ماد باشد و حتی حاکم یک منطقهٔ بزرگ نیز نبود و تنها یکی از فرمانروایان کوچک و متعدد مادی بود ولی درخشش تاریخ اخلاف بر سیمای او پرتو افکنده و سبب شهرت او در تاریخ شد. دیاکو در آغاز کار به عملی سنجیده دست زده و دولت ضعیف و کوچک و تازهٔ خود را تحت حمایت ماننا که در آن زمان قدرت زیادی داشت قرار داد ولی بعد کوشید کاملاً مستقل گردد و بدین منظور با اورارتو عقد اتحاد بست. منبع آشوری نیز در وقایع سال ۷۱۵ پیش از میلاد، دیاکو را «حاکمی از جانب ماننا» میخواند.[۱۸]
تبعید
سارگون دوم شاه آشور در سال ۷۱۵ پیش از میلاد، متوجه شد که دیاکو با روسای اول، شاه اورارتو متحد شدهاست. او دیاکو را زیر نظر گرفت و در طی جنگ خود با منائیان — که از خویشاوندان نژاد مادی بودند و در آذربایجان و جنوب دریاچهٔ ارومیه سکونت میکردند — بار دیگر وارد ماد شد تا چنانکه مدعی بود، به «هرجومرج» آنجا پایان دهد. وی در آنجا توانست دیاکو را اسیر کند ولی برخلاف عادت همیشگی آشوریان جانش را به او بخشید و در نبشتهای تشریفاتی در کاخ خود در خُرسآباد اعلام میکند: «دیاکو را بههمراه قبیلهاش به حمات تبعید کردم.»[۱۹][۲۰][۲۱] وی چندسالی در اسارت سارگون دوم بود و مادها بهعنوان فرمانبرداران و باجگذاران آشور، دچار فقر و از همپاشیدگی شدند و آشوریان، دیاکو را بهعنوان کسی که همیشه مطیع آشور باقی بماند و خراج خود را بهطور مرتب به دربارهٔ آشور بپردازد و از جهات دیگر حتی از نظر تأمین نیروی نظامی برای آشوریان بههنگام درگیرشدن آشور در جنگ متعهد شود، وی را آزاد کردند و سپس او بهعنوان رهبر قطعی و احتمالاً پادشاه مادها برگزیده شد.[۲۲]
دیاکو در تاریخ روایی ایران
برخی از ایرانشناسان، دیاکو را با ویژگیهایی که هرودوت برای او برمیشمارد با هوشنگ شاهنامه یکی میگیرند و لقب پَرَداتَ یا پیشدادی را با نخستین قانونگذار یکی میدانند. سنت دینی، هوشنگ را نخستین کسی میداند که پادشاهی را در ایران برقرار کرد.[۲۳]
فرورتیش
فرَوَرتیش دومین شاه ماد و فرزند دیاکو بود. بیشتر اطلاعات مربوط به فرورتیش از هرودوت به ما رسیدهاست. به گفتهٔ وی، فرورتیش پسر دیاکو بود و قبایل مادی را متّحد و به یک کشور تبدیل کرد.
نام
نام فرورتیش در زبان اوستایی فْرَوَشی[پ ۱] و در زبان فارسی باستان فْرَوَرتی ()[پ ۲] آمدهاست. در پارسی میانه (زبان پهلوی) هم فْرَوَرد و فْرَوَهْر[پ ۳] خوانده میشدهاست.[۲۴]
هرودوت تاریخنگار معروف یونانی نام وی را به صورت فرااُرتِس[پ ۴] ضبط کردهاست. از آنجا که در زبان یونانی f و -va- را به ترتیب به صورت ph و -o- ادا میکردهاند، لذا فرورتیش دقیقاً با فرااُرتس یونانی مطابق است. در متون بابلی از وی به نام پَرومَرتیش[پ ۵] یاد شدهاست و در عیلامی هم به صورت پیرومَرتیش[پ ۶] آمدهاست چرا که در زبانهای بابلی و عیلامی f و v به ترتیب به صورت p و m ادا میشدند.[۲۵]
هرلد والتر بیلی، ایرانشناس انگلیسی ریشهٔ این واژه را از ریشهٔ ایرانی -var (پوشش، محافظت) و -fra (پس راندن) میداند و معنی اصلی اولیهٔ واژهٔ را «دلاور حفاظتکننده» عنوان میکند.[۲۴] لازم است ذکر شود نام فرورتیش هیچی ارتباطی با نام فرهاد[پ ۷] ندارد.[۲۵]
تبار و خانواده
فرورتیش فرزند دیاکو و دومین شاه ماد بود که همهٔ اطلاعات مربوط به او، از هرودوت به ما رسیدهاست.[۲۶] به گفتهٔ هرودوت، فرورتیش پسر دیاکو بود و همهٔ قبایل مادی را متّحد و به یک کشور تبدیل کرد. از شواهد چنین پیداست که پس از مرگ دیاکو، وی رهبری قبایل مادی را برعهده گرفت.[۲۷] برخی منابع بر این باورند نام فرورتیش در خاندان دیاکو رایج نبوده و نام وی را همان خشثریتَه میدانند و ادعای هرودوت را در مورد نام فرورتیش و نیز نام پدر دیاکو و پدربزرگ فرورتیش رد میکنند.[۲۸] از میان فرزندان وی، تنها نام هووخشتره در منابع آمدهاست که پس از او جانشینش شد و توانست یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل دهد.[۲۵]
دوران حکومت
بسیاری از پژوهشگران، با توجه به تقویمها و اسناد و محاسبات میانرودان و بهویژه آشوریان، زمان سلطنت فرورتیش را بین سالهای ۶۷۵ تا ۶۵۳ پیش از میلاد میدانند[۲۹] ولی بعضی دیگر از پژوهشگران زمان حکومت او را بین سالهای ۶۵۵ تا ۶۳۳ پیش از میلاد میدانند.[۳۰] با اینحال برخی از دانشمندان به کلی این نظرات را رد میکنند و بر این باورند که فرورتیش از سال ۶۷۸ تا ۶۲۵ پیش از میلاد، یعنی بهمدت پنجاه و سه سال حکومت کردهاست.[۲۷]
در نخستین سالهای سلطنت فرورتیش، سکاها که در ناحیهٔ بین دریای مازندران و قفقاز زندگی میکردند از طریق گذر دربند قفقاز، به سرزمین ماد وارد شدند و بخشهایی از خطهٔ ماد را به اشغال خود درآوردند.[۳۱]
جنگ با پارس و آشور
هرودوت میگوید: «فرورتیش پس از بهدست گرفتن قدرت، به حکمرانی بر مادها بسنده نکرد و به سرزمین پارسها حمله برد و توانست آنها را شکست دهد که موجب نیرومندی بیشتر مادها شد و به او این امکان را داد تا آسیا را نیز مطیع خویش سازد؛ از این روی سرزمینهای مشرق و جنوب ماد را تصرف کرد و به همهٔ ملل و اقوام، یکی پس از دیگری حمله کرد. او اقوام بسیاری را فرمانبردار و همراه مادها کرد و زمینه را برای حمله به حکومتهای نیرومندی از جمله سرزمین آشور و امپراتوری قدرتمند و گستردهٔ آن فراهم نمود.»[۳۲]
فرورتیش با آنکه سرنوشت اسارت پدرش دیاکو را دیده بود، همان راه پدرش را دنبال کرد و به آشور اعلان جنگ داد. وی که «خداوند ده»[پ ۸] کار-کشی بود، توانست با جلب یاری مامیتیارشو خداوند پیشینده ایالت مادای[پ ۹] و دوساننی[پ ۱۰] خداوند پیشینده ایالت ساپاردا[پ ۱۱] که پیشوایان آن ایالات از جانب آشور بودند، در ماه نیسان (مارس-آوریل) سال ۶۷۳ پیش از میلاد، پیرامون نوروز آشوری قیامی را علیه آشور ترتیب دهد و ریاست این قیام را برعهده بگیرد.[۳۳]
از اوایل سال ۶۷۲ پیش از میلاد آشوریان کوشیدند تا با فرورتیش مذاکره کنند و بدین ترتیب چندین پیک را به نزد رهبر قیامکنندگان فرستادند. آنها همچنین با سکاها که اتحاد بعضی از طوایف آنها با فرورتیش موجب تهدید قلمرو آشور شده بود، وارد مذاکره شدند. پارتاتوآ[پ ۱۲] پادشاه سکاها هم مذاکرات را پذیرفت و اسرحدون پادشاه آشور هم ناچار شد دختر خود را با وی نامزد کند. بدین ترتیب و با خارج شدن سکاها از اتحاد با مادها، قیام مادها ناتمام ماند.[۳۴][۳۵]
حملهٔ مجدد به آشور و مرگ
پیرامون سال ۶۵۲ و ۶۵۳ قبل از میلاد، امپراتوری آشور درگیر یک کشمکش داخلی و بزرگترین بحران سیاسی تاریخی خود شد. شاماشوموکین برادر آشور بانیپال[پ ۱۳] پادشاه آشور علیه وی قیام کرد و توانست متحدان زیادی را — از جمله بابلیان، کلدانیان، آرامیان و عیلام — با خود همراه سازد. فرورتیش نیز فرصت را برای حملهٔ مجدد به آشور مناسب دید.[۳۵][۳۶] او در اتحاد با پارسها و کیمریها در سال ۶۵۳ پیش از میلاد وارد جنگ با آشور شد و به شهر نینوا، پایتخت حکومت آشور حمله کرد و ظاهراً در ابتدا پیروزیهای ضعیفی بدست آورده بود ولی در نبردی دیگر کشته شد.[۳۰]
هرودوت دربارهٔ چگونگی این شکست و مرگ او سخنی نمیگوید.[۳۱] برخی از مورخان میگویند فرورتیش بهدست آشور بانیپال کشته شد[۳۰][۳۷] لیکن در نوشتههای آشور بانیپال هیچ مطلبی دال بر این پیروزی نیامده و از آنجا که آشوریان از کوچکترین پیروزیهای خود نیز همیشه یاد کردهاند، به همین خاطر این مطلب را نمیتوان به راحتی پذیرفت. در توجیه آن میتوان گفت شکست فرورتیش کار خود آشوریان نبوده بلکه میبایستی به یاری سکاها که متحد آشور بودهاند صورت گرفتهباشد.[۳۶]
جانشین
پس از مرگ فرورتیش، پسرش هووخشتره جانشین او شد که مورخان زمان حکومت او را بین سالهای ۶۳۳ تا ۵۸۴ پیش از میلاد میدانند. او تواناترین شاه ماد و اولین پادشاهی است که یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل داد و ایران را بهعنوان یک قدرت مهم در جهان آن زمان مطرح کرد. هووخشتره را باید بنیانگذار واقعی دولت ماد و معمار حقیقی امپراتوری ایرانیان باستان دانست.[۳۸] وی با الیاتس شاه لیدیه جنگید و توانست سرزمینهای فوقانی رود هالیس را تصرف کند. هووخشتره با دولت بابل متحد شد و توانست با حمله به نینوا، به عمر امپراتوری آشور خاتمه دهد.[۳۷]
هووخشتره
هُووَخْشَتْرَه (پارسی باستان: hUvaxštra، اکدی: mÚ-ak-sa-tar و mUk-sa-tar، عیلامی: mÚ-ak-sa-tar, mUk-sa-tar و mÚ-ma-ku-iš-tar، فریگی باستان: Ksuwaksaros، یونانی: Kyaxárēs)[۴۰] سومین شاه ماد است که در سال ۶۲۵ پیش از میلاد به سلطنت رسید و تا سال ۵۸۵/۴ پیش از میلاد حکومت کرد. ماد در دوران حکومت هووخشتره از مرزهای جغرافیایی قومی خود فراتر رفت و بسیار گسترش یافت و به بزرگترین امپراتوری زمان خود تبدیل شد، که از سمت مغرب تا رود هالیس (قزلایرماق) و از سمت مشرق تا آمودریا یا سیردریا میرسید. برخی از پژوهشگران نام وی را برگرفته از دو واژه پارسی باستان هو (خوب) و خشثره (شاه) دانستهاند که در کل به معنی «پادشاه خوب» است. دربارهٔ زندگی هووخشتره منابع اندکی موجود است، که شامل منابع آشوری و رویدادنامههای بابلی، منابع یونانی بهویژه تاریخ هرودوت و گزارشهایی پراکنده از منابع یهودی میشود.
هووخشتره، نخست سکاها را که پس از مرگ پدرش فرورتیش بر ماد سلطه یافتهبودند، شکست داد. پس از آن برای مقابله با آشوریان، نیروی نظامی مجهزی تشکیل داد؛ زیرا سربازان طوایفی که بههمراه سرکردگان خود در هنگام جنگ به اردو میپیوستند، هرگز از عهدهٔ یک سپاه منظم برنمیآمدند. به همین خاطر ابتدا ارتش ماد را تجدید سازمان و نوسازی کرد و به جای تقسیمات سابق عشیرتی، آنها را بر حسب نوع سلاح تقسیمبندی کرد و این خود استعداد جنگی آنها را بسیار بالا برد. هووخشتره سپس با دولت بابل متحد شد و با نیروی نظامی خود به سوی سرزمین آشور حرکت کرد. در سال ۶۱۴ پیش از میلاد از کوههای زاگرس گذشت و ضمن تسخیر آبادیهای آشوری سر راه، شهر آشور، پایتخت باستانی دولت آشور را در محاصره گرفت.[۴۱] پس از سقوط شهر آشور، نبوپَلَّسَر (پادشاه بابل) در شهر آشور به دیدار هووخشتره آمد و در آنجا پیمان دوستی ماد و بابل تجدید شد. در سال ۶۱۲ پیش از میلاد هووخشتره و نبوپلسر توانستند با حمله به نینوا (پایتخت آشوریان) و فتح آن، به عمر امپراتوری آشور خاتمه دهند.[۴۲][۴۳]
پس از فتوحات و پیروزیهای فراوان، هووخشتره این بار متوجه غرب و لیدیه و شهرهای تجاری یونان باستان در آسیای صغیر شد. وی با آلیات شاه لیدیه جنگید و توانست سرزمینهای بالای رود هالیس را تصرف کند. جنگ بین مادها و لیدیها سرانجام در سال ۵۸۵ پیش از میلاد مسیح بهدلیل خورشیدگرفتگی ناگهانی پایان یافت و هووخشتره هم در همان سال یا سال بعد از آن درگذشت[۴۴] و پس از وی، پسرش ایشتوویگو به پادشاهی رسید و ۳۵ سال سلطنت کرد.[۴۵] بنا بر گفتهٔ ایگور دیاکونوف، آرامگاه هووخشتره در قزقاپان، مقبرهای صخرهای در استان سلیمانیه در کردستان عراق است.
نام
نام هووخشتره در فارسی باستان به صورت هووَخْشَتَرَه ()[پ ۱۴] آمدهاست.[۴۰] در اکدی به شیوههای mÚ-ak-sa-tar, mUk-sa-tar و mÚ-ma-ku-iš-tar ثبت شده و در عیلامی به صورتهای Ma-ki-iš-tur-ri و Ma-ak-iš-tar-ra (که در آن -m- به صورت -w- خوانده میشود) آمدهاست. این نام در زبان فریگی باستان به شکل Ksuwaksaros خوانده میشدهاست.[۴۳] ریشهٔ این واژه مبهم است.[۴۳] برخی هوخشتره را آمیزه ای از دو واژه پارسی باستان هو (خوب) و خشثره (شهریار) میدانند که در کل به معنی «پادشاه خوب» است. برخی نیز آن را برگرفته از فعل نیاایرانی *Haxš به معنی «نشانهگرفتن» میدانند و هووخشتره را «خوشنشانه»، یعنی کسی که میتواند خوب نشانهگیری کند، معنا کردهاند.[۴۶]
در سنگنوشتهٔ بابلی نبوپلسر، در هنگام سقوط آشور به هووخشتره تحت نام «مو-ما-کیشتار شار اومان-مان-دا» اشاره شدهاست. احتمالاً در این سنگنوشته هر جا از «شاه اومان-مان-دا» (لفظ قدیمی زبان اکدی برای نامیدن مردمان شمالی) یا «شاه ماد» نام بردهشده، مقصود هووخشتره است. مترادف بودن این دو لقب توسط فرانسوا تورو-دانگن، در مورد نامهای در مورد شرکت مادیها در بابل هنگام محاصرهٔ کران (حرّان امروزه) کمی بعد از سقوط نینوا در سال ۶۱۲ پیش از میلاد، نشان دادهشدهاست.[۴۳]
بیرون راندن سکاها
هرودوت میگوید که سکاها پس از حمله به آناتولی و احتمالاً شمال ایران، نوعی حکومت پادشاهی در محدودهٔ دریاچهٔ ارومیه یا شاید شمال آن بنیان نهادند؛ اما هووخشتره، رهبران سکاها را به یک میهمانی دعوت کرد و آنان را کُشت. بازماندگان سکاها به آسیای صغیر گریختند و از این رو بود که هووخشتره با الیاتس، شاه لیدیه، به جنگ پرداخت.[۴۳] دیاکونوف نیز در کتاب تاریخ ماد عقیده دارد، مرگ فرورتیش پدر هووخشتره و شکست مادیها (حدوداً بین ۶۴۰ تا ۶۲۵ پیش از میلاد)، منجر به استقرار فرمانروایی سکاها در ماد شد و سکاها علیرغم قتل و غارتی که در کشورهای مغلوب خود، از جمله ماد میکردند، نتوانستند یک امپراتوری واقعی تشکیل بدهند و پایههای حکومت خود را در آن کشورها مستحکم کنند. پادشاهی ماد هم در این دوران به حیات خود ادامه داد و سکاها نتوانستند اساس دولت ماد را تخریب کنند و قدرت مادها بعد از پایان فرمانروایی سکاها کمتر از گذشته نبود. قدرتگرفتن سریع دولت ماد در زمان هووخشتره هم این ادعا را ثابت میکند و ظاهراً مادها در این دوران تنها خراج سنگینی به سکاها میپرداختند.[۴۷][۴۸] سرانجام هووخشتره در حدود سال ۶۲۵ پیش از میلاد نبرد خود را علیه سکاها شروع کرد و توانست به ۲۸ سال فرمانروایی آنها بر ماد خاتمه دهد.[۴۹] در این زمینه هرودوت مینویسد «هووخشتره و مادها، آنها را به جشنی دعوت کرده و مستشان کردند و همه را از دم تیغ گذراندند و بدینطریق سلطنت خود را نجات دادند و آنچه را پیشتر داشتند، به تصرف درآوردند».[۵۰][۵۱]
البته هرودوت در شرح شرایط سکاها و مادیها و برخورد آنها مطالبی بیان کرده که اشتباه است. وی مینویسد: «… هووخشتره نینوا را محاصره کرد، لشکر بزرگی از سکاها به فرماندهی مادیا فرزند پارتاتوآ سررسیدند… سکاها (ماد را) متصرف شدند.» این گزارش با شواهد بهدستآمده از منابع شرقی در تضاد است و احتمالاً برپایهٔ خطایی دیگر پیشآمدهاست: ممکن است سکاها به رهبری مادیس، به عنوان متحد آشوریها، در جریان جنگی با پدر سیاخارس به پیروزی دستیافتهباشند. برای اینکه بپذیریم پروتتیس (پارتاتوای آشوری) پدر مادیس، در جنگ ماد و آشور در دههٔ ۶۷۰ پیش از میلاد شرکت داشتهاست و بعدها سکاها با آشور متحد شدهاند، چند دلیل وجود دارد. برای نمونه، در جریان جنگ با بابل در دههٔ ۶۵۰ پیش از میلاد، در منابع آشوری در این جنگ از مادها با عنوان «گوتیوم» یاد شدهاست، که نامی کهن برای اشاره به بومیان سرزمینهای شرق بینالنهرین است. استفاده از چنین نام کهنی برای پادشاهیهای همعصر آشور، مانند «مگان» برای مصر و «ملوها» برای اتیوپی، گواهی بهتری است. به چیرگی آشوریها بر گوتیوم اشاره نشدهاست؛ اما ممکن است این دستاورد توسط متحدان سکاییشان بهدست آمدهباشد.[۴۳]
آنچه که هرودوت بیان کرده نه در دورهٔ هووخشتره بلکه در دورهٔ فرورتیش یا بلافاصله بعد از کشتهشدن وی رخ دادهاست. اگر این گفتهٔ هرودوت را بپذیریم و فرض کنیم هووخشتره پس از مرگ پدرش فرورتیش (در سال ۶۲۳ پیش از میلاد) به حکومت رسیدهباشد، باید تاریخ تولد وی را در حدود سال ۶۷۵ پیش از میلاد بدانیم (در غیر این صورت امکان سرکردگی وی برای جنگ با آشور وجود نداشت)، در این صورت در اواخر سلطنت خود در سال ۵۸۵ پیش از میلاد نزدیک به ۹۰ سال سن داشته که پذیرش آن دشوار است. علاوه بر این باید فرض کنیم مادیها بزرگترین اقدام تاریخ خود یعنی نابودی دولت آشور را زمانی که خود تحت انقیاد سکاها بودهاند، انجام دادهاند که این علاوه بر آنکه از نظر منطقی غیرمحتمل است با منابع و اطلاعاتی که تاریخ گد، بروس، کتسیاس و حتی خود هرودت در اختیار گذاشتهاند متناقض است.[۵۲][۵۳][۵۴]
جنگ با آشوریان
اتحاد با بابل و فتح ماننا
در دهههای دوم و سوم قرن هفتم پیش از میلاد شرایط آشوریان رو به وخامت گرایید. در سال ۶۲۶ پیش از میلاد کلدانیان قیام کردند و بابل را تصرف کردند و در آن دولت جدیدی تشکیل دادند که از آن با نام امپراتوری بابل نو یاد میشود. نبوپلسر، پادشاه کلدانی بابل، از شرایط دشوار آشور استفاده کرد و با هووخشتره علیه آشوریان متحد شد.[۴۱]
در بهار سال ۶۱۶ پیش از میلاد نبوپلسر توانست لشکریان آشور را به همراه ماننائیان، که متحد آشور بودند، در نبردی در کابلین[پ ۱۵] (کمی پایینتر از محل برخورد رود فرات و خابور) شکست دهد و سران آشور و ماننا را به اسارت بگیرد و این میتوانست فرصت خوبی برای هووخشتره باشد تا به نبرد با مانناییها در ۶۱۵ پیش از میلاد بپردازد، چیزی که میتوانست او را به مرزهای آشور که همانگاه نیز از دیگر سو توسط بابلیها مورد حمله قرار گرفته بود، نزدیک کند. هووخشتره هم از فرصت به دست آمدهاستفاده کرد و خاک ماننا را که بدون دفاع مانده بود (احتمالاً در سالهای ۶۱۵–۶۱۶ پیش از میلاد) به امپراتوری ماد ملحق کرد. به این ترتیب هووخشتره به طرفداری از بابل وارد جنگ علیه آشور شد و بعدها حتی رهبری آن را هم بر عهده گرفت.[۴۳][۵۵]
فتح آشور
در ماه اکتبر-نوامبر سال ۶۱۴ پیش از میلاد، مادیها ایالت آراپخا[پ ۱۶] (کرکوک کنونی) را که صحنهٔ نبرد میان آشوریان و کلدانیان بود و پادشاه آشور آن را از دست داده بود، تصرف کردند.[۴۱][۴۳] سپس به شهر تربیش[پ ۱۷] (در شمال نینوا) رسیدند و آن را تسخیر کردند و سرانجام با عبور از دجله به آشور، پایتخت باستانی آشوریان، یورش بردند و در اواخر تابستان سال ۶۱۴ پیش از میلاد آن را به تصرف خود درآوردند. اعیان آشور کشته شدند و ثروتها و غنایم بسیاری که آشوریان در طی چندین قرن غارت اقوام آسیای غربی گرد آورده بودند به دست فاتحان افتاد.[۴۲][۴۳]
نبوپلسر، پادشاه بابل، برای مشارکت در تسخیر آشور تأخیر زیادی کرد و بدین ترتیب مادها به تنهایی و بدون کمک بابلیان آشور را فتح کردند و توانستند انتقام سختی از دشمن قدیمی خود بگیرند. پس از آن هووخشتره و نبوپلسر در ویرانههای آشور و در اردوگاه مادیها یکدیگر را ملاقات کردند و بهطور رسمی با یکدیگر «پیمان دوستی و اتحاد» بستند. هووخشتره با دختر (و یا نوه) نبوپلسر ازدواج کرد و بدین ترتیب پایههای این اتحاد را با ازدواج سیاسی مستحکمتر کردند.[۴۱][۴۲][۴۳]
فتح نینوا و سقوط پادشاهی آشور
در سال ۶۱۲ پیش از میلاد، نیروهای ماد و بابل به هم ملحق شدند تا به نینوا حمله کنند. شهر به مدت سه ماه محاصره شد و در این فاصله، بین محاصرهکنندگان و محاصرهشوندگان سه نبرد عمده صورت گرفت. سرانجام در ماه اوت سال ۶۱۲ پیش از میلاد متحدان از طریق ایجاد سیل مصنوعی و خراب کردن حصار گلین شهر وارد نینوا شدند. در همان روز ورود متحدان به نینوا، سینشاریشکون، پادشاه آشور، خود را در میان شعلههای آتش کاخ خود انداخت و به زندگی خود پایان داد. متحدان شهر نینوا را تصرف و تا بیخ و بن ویران کردند.[۵۶][۵۷] سهم عمدهٔ این پیروزی و سقوط شهر را مادیها بر عهده داشتند.[۵۸]
بخشی از ارتش آشور به رهبری آشوراوبالیت توانستند هنگام حمله به نینوا، از شهر بیرون بروند و در حرّان پنهان شوند. در سال ۶۱۰ پیش از میلاد نیروهای مادی به لشکریان بابل پیوستند و به سمت حران حرکت کردند. آشوراوبالیت به دژ کارکمیش[پ ۱۸] پناه برد و حران تسخیر شد. بعدها آشوراوبالیت با یاری قوای کمکی در سال ۶۰۹ پیش از میلاد دوباره حملهای دیگر به حران ترتیب داد اما نیروهای اصلی نبوپلسر به کمک بابلیان حران آمدند. آشوراوبالیت ظاهراً از اورارتو یاری طلبید ولی در همان زمان مادیها به اورارتو حمله کردند و به پایتخت آن توشپا رسیدند و آن دولت را مطیع خود کردند. آشوریان به ناچار به کارکمیش پناه بردند. سرانجام در سال ۶۰۵ پیش از میلاد لشکریان بابل کارکمیش را محاصره و تسخیر کردند و بدین ترتیب عمر بقایای پادشاهی آشور هم پایان یافت.[۴۳][۵۹][۶۰]
جنگ با لیدیه و مرگ
هووخشتره پس از فتوحات و پیروزیهای فراوان و مطیع کردن کشورهای بسیار این بار متوجه غرب ثروتمند و لیدیه و شهرهای تجاری یونان شد. دلیل آن هم توسعهٔ بیشتر امپراتوری تحت فرمان خود و گسترش ارتباطات تجاری با غرب و شرق بود. در سال ۵۹۰ پیش از میلاد دو قدرت بزرگ ماد و لیدیه وارد جنگ با یکدیگر شدند. علت این جنگ ظاهراً فرار سکاها به لیدیه و امتناع پادشاه لیدیه از استرداد آنها به هووخشتره بود. لیدیها در این جنگ از چند نظر بر مادیها برتری داشتند؛ مادها از سرزمین خود دور بودند در حالی که لیدیها در سرزمین خود میجنگیدند و در سپاه خود شماری از یونانیان را اجیر کرده بودند که در فنون جنگی بسیار ماهر بودند و همچنین دارای سوارهنظام ورزیدهتری بودند. جنگ میان لیدیها و مادیها بیش از پنج سال طول کشید و در طی آن پیروزی گاهی نصیب مادها و گاهی نصیب دیگری میشد.[۴۴][۶۱][۶۲]
با این حال مادها توانستند سپاهیان آلیات را دفع کنند و آنان را به سمت مغرب عقب برانند اما به خاطر خستگی جنگاواران ماد، ناشی از جنگهای طاقتفرسای اخیر، موفقیتی قطعی به دست نیاوردند. تا اینکه در جریان نبرد هالیس، خورشیدگرفتگی کاملی شکل گرفت که موجب هراس طرفین جنگ و دست کشیدنشان از جنگ شد.[۶۳] نظرات متفاوتی در مورد تاریخ وقوع این خورشید گرفتگی وجود دارد. برخی آن را به سال ۶۱۰ پیش از میلاد، برخی دیگر به سال ۵۹۷ و گروهی نیز آن را به دوران حکومت ایشتوویگو نسبت میدهند اما موازین علمی و بررسیهای امروزی نشان میدهد چنین خورشیدگرفتگیای که در محدودهٔ بین جنگ ماد و لیدیه قابل رؤیت بودهاست، در ۲۸ مه سال ۵۸۵ پیش از میلاد رخ دادهاست. تالس فیلسوف یونانی هم وقوع این خورشیدگرفتگی را پیشبینی کرده بود.[۴۴][۶۴][۶۵]
بعد از این حادثه پیمان صلحی با وساطت بابل و کیلیکیه میان لیدیه و ماد منعقد شد و مرز میان ماد و لیدیه امتداد رود هالیس (قزلایرماق کنونی) تعیین شد.[۴۳] این پیمان با ازدواج ایشتوویگو پسر هووخشتره و آریانیا دختر آلیات مستحکمتر شد. هووخشتره هم در همان سال یا سال بعد درگذشت.[۴۴][۴۳][۶۳] وساطت پادشاهان بابل و کیلیکیه برای انعقاد صلح حاکی از ترس آنها از قدرتمندتر شدن و گسترش هرچه بیشتر ماد بود تا موازنهٔ قدرت در منطقه حفظ شود، چرا که در صورت ادامه یافتن جنگ، مادیها بر لیدیها چیره میشدند.[۶۴]
هرودوت جریان جنگ ماد با لیدیه را به پیش از سقوط نینوا (در سال ۶۱۲ پیش از میلاد) برمیگرداند که مسلماً نادرست است زیرا علاوه بر زمان وقوع خورشیدگرفتگی که به بعد از سقوط نینوا برمیگردد، حضور پادشاه بابل هم در امر انعقاد صلح مابین طرفین جنگ تنها پس از سقوط نینوا امکانپذیر بوده چون قبل از آن بابل استقلالی نداشت تا پادشاه مستقل خود را داشته باشد.[۶۵]
ایشتوویگو
ایشتوویگو (به اکدی:Iš-tu-me-gu، در تاریخ هرودوت: آستیاگ (Astuágēs)، در گزارش کتسیاس: Astuígas و Astuigâs)[۶۶] آخرین پادشاه ماد بود که از سال ۵۸۵ تا ۵۵۰ پیش از میلاد حکومت کرد. او شوهرِ خواهر کرزوس، فرمانروای لیدیه بود. او ۳۵ سال حکومت کرد، که اطلاعات زیادی در مورد آن در دست نیست. از اقدامهای ایشتوویگو، لشکرکشی به قفقاز و جنگ با لیدیه بود که در نهایت، موجب پیمان صلح او با پادشاه لیدیه و ازدواج او با آرینیس، خواهر کرزوس شد. منابع بابلی میگویند که ایشتوویگو به کوروش حمله کرد، ولی سپاهش بر او شورید و او را دستگیر کرده، به کوروش تحویل داد. بدین ترتیب حکومت ۱۲۸ ساله ماد پایان یافت و امپراتوری هخامنشی بنیان نهاده شد. کوروش مادها را مغلوب کرد، اما به آن لباس پارسی پوشاند. بهطوریکه خیلی از مقامات مادی، در حکومت هخامنشیان دارای جایگاه والایی بودند و استان ماد هم، دومین استان هخامنشی پس از استان پارس بود. روایات مختلفی در مورد تبار کوروش و چگونگی جنگ او با ایشتوویگو توسط یونانیها گفته شده که تماماً رنگ و بوی فولکلور میدهند از جمله این که او پدربزرگ کوروش بزرگ بود. از نظر پژوهشگران امروزی، هیچ رابطهٔ خویشاوندی بین کوروش و ایشتوویگو وجود ندارد.
نام
ایشتوویگو در یونانی Astuágēs (در تاریخ هرودوت) و Astuígas و Astuigâs (در فوتیوس به نقل از کتسیاس) و در متون بابلی به صورت Iš-tu-me-gu ضبط شدهاست. این واژهها به صورت مشترک بازتابی از کلمه ایرانی باستان *Ṛšti-vaiga- به معنی «نیزهانداز» هستند. صورت ایلامی این کلمه، Iš-ti-/Ir-iš-ti-man-ka، چندین بار در لوحهای استحکامات پرسپولیس دیده میشود که وابسته بودن آنها به نام ایشتوویگو، مورد مناقشه است.[۶۶][۶۷]
پادشاهی
ایشتوویگو، فرزند هووخشتره است. وی پس از مرگ پدرش، بهجای او بر تخت نشست و بنا به گفتهٔ هرودوت، بهمدت ۳۵ سال یعنی احتمالاً در بین سالهای ۵۸۴ تا ۵۵۰ پیش از میلاد حکومت کرد.[۶۶] در مورد نخستین حوادث حکومت ایشتوویگو (کتسیاس:اسپنداس، گزنفون:کیاکسارس) کتسیاس از لشکرکشی او به سرزمین «کادوسی» (در کوهستانهای جنوب رود ارس در آذربایجان) سخن به میان میآورد، در حالی که گزنفون از یک لشکرکشی به ارمنستان، آن هم به انگیزه پایان دادن به جنگ میان ارمنیها و قبیلهٔ گرجیزبان «کلدایی» سخن میگوید (کلدایی یا کالیبس یا چانی یا لازی کنونی را نباید با اورارتوییها، که خدای اعلیمرتبهشان «خَلَدی» بوده خلط کرد؛ همچنین با کلدانیها یا بابل سامی زبان). مشکل بتوان از تاریخی بودن این اطلاعات سخن گفت. برخی از جزئیات ظاهراً افسانهای هستند. هرودوت میگوید: «ایشتوویگو نسبت به مادیها بی رحم بود»، ولی بیدرنگ همانجا روشن میشود که منظور وی بزرگان ماد یا «نخستین کسان میان مادیها»، یعنی بازماندگان شاهان و رؤسای دهکدهها بودهاست. او ایشتوویگو را به عنوان فردی که مغان را طرف مشورت قرار میداده، توصیف میکند.[۶۸]
مهمترین اقدام سیاسی ایشتوویگو، ادامهٔ جنگهای زمان هووخشتره با کشور لیدیه بود که آن نیز به نتیجهای نرسید و سرانجام به دنبال این نبردهای بیحاصل، معاهده صلحی بین دو طرف منعقد شد که طی آن، دختر فرمانروای لیدیه، به همسری ایشتوویگو درآمد. بدین ترتیب، دشمنیها تبدیل به دوستی شد. این خویشاوندی سبب شد که مادها در مورد حاکمیت بر لیدیه، حقی برای خود قائل شوند. کرزوس، برادر همسر ایشتوویگو، در آیندهای نه چندان دور، فرمانروای لیدیه شد که این موضوع، در نبردهای بعدی بین پارسها و لیدیاییها تأثیر گذاشت.[۶۹]
نبرد کوروش و ایشتوویگو
به تاریخ ۵۵۸ پیش از میلاد، کوروش دوم شاه اقوام و طوایف پارسی شد. مرکز فرماندهی او در پاسارگاد، به سایر سرزمینها احاطه داشت. کوروش نیز مانند پدرش کمبوجیه اول، نسبت به شاهان ماد وفاداری داشت.[۷۰] در این دوران، ماد خود را برای حملهای به بابل آماده میکرد. ارتباط بین این دو امپراتوری تند و پرآشوب بود. با مطالعهٔ متون بابلی آن زمان، میتوان متوجه این موضوع شد. نشانههایی از این تیرگی روابط بین این دو حکومت در گفتههای ارمیای نبی، مشهود است. گفتههای وی چندین دهه پیش از حمله کوروش به ایشتوویگو تدوین شده بود. ارمیا پیشگویی کرد که مادها به همراه سیستیانها و همچنین مانیانها به بابل حمله کرده، آنجا را تسخیر خواهند کرد (به گفته او، مانیانها جنگجویانی بیرحم و با تیر و کمان و نیزه بودند) و پس از تسخیر، بابل را زیر و رو خواهند نمود و این سرزمین از انسانها تهی خواهد شد و جولانگاه شغالها خواهد گردید.[۷۱] در آغاز قرن شش پیش از میلاد، ارمیای نبی پیشگویی کرد که تعداد فراوانی از مادها و مردمان اورارو (آرارات)، مانویها و بالأخره ستیانیها (آشکنازها) انتقام یهوه را خواهند گرفت و بابل را ویران خواهند کرد. ارمیا با خوشحالی چنین اظهار داشت: «سلاح خود را تیز کنید، سپرها را برگیرید. خداوند روح پادشاهان ماد را به تلاطم درآوردهاست. زیرا ارادهٔ وی بر این قرار گرفتهاست که بابل را ویران کند… یک دونده میدود تا به دیگری برسد یک قاصد میرود تا به قاصد دیگر برسد برای گفتن این نکته به شاه بابل که شهر تو از هر گوشهای به تصرف درآمدهاست.» اندکی پس از آن اشعیای نبی چنین پیشگویی کرد: «مادها که هیچ چشمداشتی به طلا و نقره ندارند» علیه بابل به حرکت در خواهند آمد. این پیامبر اظهار امیدواری کرد که بابل مطلقاً ویران شود. بهصورتی که حتی شبانان نیز نتوانند گوسفندان خود را در ویرانههای آن بچرانند.[۷۲] ولی بابل به دلیل نبرد کوروش و ایشتوویگو، از حمله مادها در امان ماند.[۷۱][۷۳]
بنابر تاریخ بابلی، در سال ششم سلطنت نبونئید، ایشتوویگو سپاهیان خود را گردآوری کرد و علیه کوروش پادشاه اَنشان به جنگ پرداخت. سپاهیان ایشتوویگو علیه وی شوریدند و او را اسیر کردند. آنها وی را تحویل کوروش دادند. آنگاه کوروش به سوی پایتخت یعنی شهر آگام تانو (که همان اکباتان است) پیش رفت. نقره، طلا و سایر اجناس گرانبهایی را که وی به عنوان غنیمت جنگی در آن شهر تصاحب کرد به اَنشان منتقل نمود.[۷۴][۷۵][۷۶]
ایشتوویگو در اساطیر ایرانی و ارمنی
ایرانی
در شاهنامه، کوروش همان کیخسرو است و ایشتووگو، افراسیاب است. بنابر روایت شاهنامه، چند ماه پس از کشته شدن سیاوش در توران به فرمان افراسیاب، فرنگیس، زن سیاوش و دختر افراسیاب، فرزندی به نام کیخسرو میزاید. افراسیاب به علت پیشگوییهایی که دربارهٔ کیخسرو کردهاند، از او بیمناک است، ولی سرانجام از کشتن کودک چشم میپوشد، بدین شرط که پیران او را به شبانان سپارند تا در میان آنان بزرگ شود تا مگر از نژاد خود چیزی نداند. چون کودک به هفت سالگی میرسد، پیران او را به نزد افراسیاب میآورند و کیخسرو به سفارش پیران خود را در حضور افراسیاب به دیوانگی میزند و بدین ترتیب از مرگ میرهد. سپس گیو به توران میرود و کیخسرو و مادرش را به ایران میآورد. پس از آن که کیخسرو در ایران به پادشاهی میرسد، به توران لشکر میکشد و پس از جنگهای دراز، سرانجام بر افراسیاب دست یافته و او را به کین پدر خود میکشد.[۷۷]
ارمنی
اژدَهَک Aždahak فرم ارمنی وامواژه پارتی ʾjdhʾg از نام دیو اوستایی آژی دَهاکَ است در اساطیر ایرانی گفته شده که در کوه دماوند به بند کشیده شدهاست. در شاهنامه، ضحاک (معرب آژی دهاک) به عنوان یک حاکم بیگانه ستمگر ایران با جنبههای شیطانی توصیف شدهاست: از کتفهایش مار روییدهاست. در اساطیر ارمنی، گفته شده همانند آژیدهاک در دماوند، شاه اَرتَوَزد در کوه آرارات زندانی شدهاست. تاریخنویس ارمنی موسس خورناتسی در ضمیمهٔ کتاب اول تاریخ ارمنستان، افسانهٔ مشابه شاهنامه (ظاهراً در نوع ایرانیان شمالغربی Θraētaona، فارسی میانه: Frēdōn، که به صورت Hṙudēn آمدهاست) را بازگو میکند. او اَژدَهَک را با صفت Biwrasp (پهلوی: Bēwarasp، به معنی صاحب ده هزار اسب در بندهشن) با آستیاگ، شاه مادی همانند میکند. شاه ارمنی تیگران، علیه آستیاگ شورش کرده بود.[۷۸]
جستارهای وابسته
یادداشتها
- ↑ Fravaši
- ↑ Fravrti
- ↑ Fraward یا Frawahr
- ↑ (Φραόρτης) Phraortēs
- ↑ Parúmartiš
- ↑ Pirrumartiš
- ↑ ایرانی باستان: Frahata یونانی: Phraates
- ↑ فارسی باستان: dahyaupati، اوستایی: danhupaiti
- ↑ Madāi
- ↑ Dusanni
- ↑ Saparda
- ↑ ایرانی باستان: Partatava
- ↑ اکدی: Aššur-bāni-apli
- ↑ hUvaxšatara-
- ↑ Kablin
- ↑ Arrapxa
- ↑ Tarbīṣ
- ↑ Karkamiš
پانویس
- ↑ BRONZE AGE – Encyclopaedia Iranica 1989
- ↑ دیاکونوف ۱۳۸۶:۱۳۱–۱۷۸
- ↑ دیاکونوف ۱۳۸۶:۱۷۹–۱۹۰
- ↑ دیاکونوف ۱۳۸۶
- ↑ بریان ۱۳۷۸:۹۴
- ↑ کمرون ۱۳۶۵:۱۲۴
- ↑ Dandamayev and Medvedskaya, MEDIA.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ ۸٫۴ ۸٫۵ Dandamayev and Medvedskaya, MEDIA.
- ↑ کامرون، ایران در سپیدهدم تاریخ.
- ↑ دیاکونوف، ماد.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ ۱۱٫۴ Schmitt، DEIOCES.
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ خالقی مطلق، هوشنگ و دیاکو، ۴۷۴.
- ↑ دیاکونوف، تاریخ ماد، ۱۶۹.
- ↑ زرینکوب، تاریخ مردم ایران، ۸۹.
- ↑ دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۵۳.
- ↑ هوار، ایران و تمدن ایرانی، ۳۰.
- ↑ ، Deioces.
- ↑ دیاکونوف، تاریخ ماد، ۱۷۰.
- ↑ هینتس، داریوش و ایرانیان، ۵۵.
- ↑ هوار، ایران و تمدن ایرانی، ۲۷.
- ↑ Davis، DEIOCES.
- ↑ خدادادیان، تاریخ ایران باستان، ۱۸۸.
- ↑ آموزگار، تاریخ واقعی و تاریخ روایی، ۱۳.
- ↑ ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ Boyce، FRAVAŠI.
- ↑ ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ ۲۵٫۲ دیاکونوف، تاریخ ماد، ۵۴۸.
- ↑ پیرنیا، ایران باستان، ۱۷۹.
- ↑ ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ Medvedskaya، Phraortes.
- ↑ Diakonoff، CYAXARES.
- ↑ خدادادیان، تاریخ ایران باستان، ۱۱۹.
- ↑ ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ ۳۰٫۲ Randa, Handbuch der Weltgeschichte, 278.
- ↑ ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ بیات، کلیات تاریخ ایران، ۳۳.
- ↑ خدادادیان، تاریخ ایران باستان، ۱۲۳.
- ↑ دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۴۷.
- ↑ دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۵۰ و ۲۵۱.
- ↑ ۳۵٫۰ ۳۵٫۱ زرینکوب، تاریخ مردم ایران، ۹۱.
- ↑ ۳۶٫۰ ۳۶٫۱ دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۶۴.
- ↑ ۳۷٫۰ ۳۷٫۱ خدادادیان، تاریخ ایران باستان، ۱۲۴.
- ↑ زرینکوب، تاریخ مردم ایران، ۹۴.
- ↑ دیاکونوف ۱۳۸۶:۲۹۴
- ↑ ۴۰٫۰ ۴۰٫۱ Skjærvø، An Introduction to Old Persian، 25.
- ↑ ۴۱٫۰ ۴۱٫۱ ۴۱٫۲ ۴۱٫۳ علیف، پادشاهی ماد، ۳۸۸.
- ↑ ۴۲٫۰ ۴۲٫۱ ۴۲٫۲ دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۸۰.
- ↑ ۴۳٫۰۰ ۴۳٫۰۱ ۴۳٫۰۲ ۴۳٫۰۳ ۴۳٫۰۴ ۴۳٫۰۵ ۴۳٫۰۶ ۴۳٫۰۷ ۴۳٫۰۸ ۴۳٫۰۹ ۴۳٫۱۰ ۴۳٫۱۱ ۴۳٫۱۲ Diakonoff, CYAXARES.
- ↑ ۴۴٫۰ ۴۴٫۱ ۴۴٫۲ ۴۴٫۳ علیف، پادشاهی ماد، ۳۹۵.
- ↑ Schmitt, ASTYAGES.
- ↑ Cheung، Etymological Iranian Verb، 170.
- ↑ دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۶۶.
- ↑ علیف، پادشاهی ماد، ۳۷۲ و ۳۷۳.
- ↑ علیف، پادشاهی ماد، ۳۸۶.
- ↑ دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۶۷.
- ↑ علیف، پادشاهی ماد، ۴۰۰.
- ↑ دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۶۴، ۲۶۵ و ۲۷۷.
- ↑ علیف، پادشاهی ماد، ۳۷۲.
- ↑ زرینکوب، تاریخ مردم ایران، ۹۳.
- ↑ دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۷۸ و ۲۷۹.
- ↑ دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۸۱ و ۲۸۲.
- ↑ علیف، پادشاهی ماد، ۳۹۰.
- ↑ Dandamayev and Medvedskaya, MEDIA.
- ↑ دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۸۸، ۲۸۹ و ۲۹۰.
- ↑ علیف، پادشاهی ماد، ۳۹۲.
- ↑ دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۹۱ و ۲۹۲ و ۲۹۵.
- ↑ پیرنیا، ایران باستان، ۱۹۷ و ۱۹۸.
- ↑ ۶۳٫۰ ۶۳٫۱ دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۹۵.
- ↑ ۶۴٫۰ ۶۴٫۱ پیرنیا، ایران باستان، ۱۹۹.
- ↑ ۶۵٫۰ ۶۵٫۱ زرینکوب، تاریخ مردم ایران، ۱۰۲.
- ↑ ۶۶٫۰ ۶۶٫۱ ۶۶٫۲ Schmitt, ASTYAGES.
- ↑ عبدی، ارشتی ویگه، ۴۳۲–۴۳۳.
- ↑ دیاکونوف، ماد، ۱۷۱.
- ↑ بیانی، تاریخ ایران باستان، ۶۰.
- ↑ داندامایف، تاریخ سیاسی هخامنشیان، ۱۹.
- ↑ ۷۱٫۰ ۷۱٫۱ داندامایف، تاریخ سیاسی هخامنشیان، 21.
- ↑ داندامایف، تاریخ سیاسی هخامنشیان، ۸۳.
- ↑ Kuhrt, The Persian Empire, 56.
- ↑ داندامایف، تاریخ سیاسی هخامنشیان، ۲۵–۲۶.
- ↑ بریان، امپراتوری هخامنشی، 47.
- ↑ Kuhrt, The Persian Empire, 50.
- ↑ خالقی مطلق، کیخسرو و کوروش، ۱۵۸.
- ↑ Russell, Armenian Aždahak, 191-205.
منابع
- آموزگار، ژاله (بهمن ۱۳۷۹). «تاریخ واقعی و تاریخ روایی». بخارا. تهران (۱۶). بایگانیشده از اصلی در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱ آبان ۱۳۹۱. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - بریان، پیر (۱۳۸۷). امپراتوری هخامنشی. ج. ۱. ترجمهٔ ناهید فروغان. تهران: نشر فرزان روز. شابک ۹۶۴-۳۲۱-۰۷۸-۲.
- بیات، عزیزالله (۲۵۳۶). کلیات تاریخ و تمدن ایران پیش از اسلام. دانشگاه ملی ایران. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - بیانی، شیرین (۱۳۹۰). تاریخ ایران باستان (۲): از ورود آریاییها به ایران تا پایان هخامنشیان. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۵۹-۶۹۸-۸.
- پیرنیا، حسن (۱۳۶۹). ایران باستان. ج. نخست. تهران: دنیای کتاب.
- خالقی مطلق، جلال (پاییز ۱۳۷۵). «هوشنگ و دیاکو». ایرانشناسی. هشتم (۳۱). بایگانیشده از اصلی در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱ آبان ۱۳۹۱. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - خالقی مطلق، جلال (بهار ۱۳۷۴). «کیخسرو و کوروش». مجله ایرانشناسی. تهران (۱). بایگانیشده از اصلی در ۰۶ دسامبر ۲۰۱۲. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بایگانی=
را بررسی کنید (کمک) - خدادادیان، اردشیر (۱۳۸۶). تاریخ ایران باستان. ج. نخست. تهران: انتشارات سخن. شابک ۹۶۴-۳۷۲-۰۹۷-۷.
- داندامایف، محمد ع (۱۳۸۹). تاریخ سیاسی هخامنشیان. ترجمهٔ فرید جواهر کلام. تهران: نشر و پژوهش فرزان روز. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۲۱-۳۱۰-۷.
- دیاکونوف، ایگور میخائیلوویچ (۱۳۸۶). تاریخ ماد. ترجمهٔ کریم کشاورز. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۴۵-۱۰۶-۵.
- دیاکونوف، ایگور میخائیلوویچ (۱۳۹۰). «تاریخ ماد». تاریخ ایران کمبریج. ج. ۲، قسمت اول. ترجمهٔ تیمور قادری. تهران: انتشارات مهتاب. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۸۸۶-۶۴-۲.
- زرینکوب، عبدالحسین (۱۳۶۸). «افقهای دور». تاریخ مردم ایران. ج. ۱. تهران: انتشارات امیرکبیر.
- کامرون، جورج (۱۳۶۵). ایران در سپیدهدم تاریخ. ترجمهٔ حسن انوشه. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
- عبدی، کامیار (۱۳۸۶). «اَرشتی ویگه». دانشنامه ایران. ج. ۲. تهران: بنیاد دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ۱-۵۹-۷۰۲۵-۹۶۴-۹۸۷ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: invalid prefix (کمک). - علیف، اقرار (۱۳۸۸). پادشاهی ماد. ترجمهٔ کامبیز میربها. تهران: انتشارات ققنوس. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۱۱-۷۹۹-۳.
- هوار، کلمان (۱۳۶۳). «امپراتوری مادها». ایران و تمدن ایرانی. ترجمهٔ حسن انوشه. تهران: انتشارات امیرکبیر.
- هینتس، والتر (۱۳۸۷). داریوش و ایرانیان. ترجمهٔ پرویز رجبی. تهران: نشر ماهی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۹۹۷۱-۲۰-۳ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک).
- "BRONZE AGE – Encyclopaedia Iranica". Encyclopædia Iranica. 1989-12-15. Retrieved 2018-09-11.
- Boyce, Mary (15 Dec 2000). "FRAVAŠI". [[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] (به انگلیسی). Retrieved 18 Dec 2012.
{{cite encyclopedia}}
: URL–wikilink conflict (help)نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - Dandamayev, M.; Medvedskaya, I. (15 Aug 2006). "MEDIA". [[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] (به انگلیسی). Archived from the original on 18 December 2012. Retrieved 2 Oct 2012.
{{cite encyclopedia}}
: URL–wikilink conflict (help)نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - Davis, Andrew Jackson (15 Feb 2012). "DEIOCES". The Project Gutenberg EBook of Encyclopaedia Britannica (به انگلیسی). Archived from the original on 18 December 2012. Retrieved 22 Oct 2012.
{{cite encyclopedia}}
: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - Diakonoff, Igor (15 Dec 1993). "CYAXARES". [[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] (به انگلیسی). Retrieved 21 Dec 2012.
{{cite encyclopedia}}
: URL–wikilink conflict (help)نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - "Deioces". [[دانشنامه بریتانیکا|Encyclopædia Britannica Online]] (به انگلیسی). 2012. Archived from the original on 18 December 2012. Retrieved 22 Oct 2012.
{{cite encyclopedia}}
: URL–wikilink conflict (help) - Kuhrt, Amélie (2007). The Persian Empire: A Corpus of Sources of the Achaemenid Period (به انگلیسی). London: Routledge.
- Medvedskaya, Inna Nikolaevna (20 Jul 2004). "PHRAORTES". [[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] (به انگلیسی). Retrieved 22 Oct 2012.
{{cite encyclopedia}}
: URL–wikilink conflict (help)نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - Randa, Alexander (1954). Handbuch der Weltgeschichte (به انگلیسی). Vol. ۱. Zürich: Otto Walker.
- Russell, J.R (1989). "Armenian Aždahak". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Vol. III. p. 191-205. Retrieved 8/2/2014.
{{cite encyclopedia}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help) - Skjærvø, Prods Oktor (2005). An Introduction to Old Persian (به انگلیسی). Vol. ۲. Harvard.
- Schmitt, Rüdiger (15 Dec 1994). "DEIOCES". [[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] (به انگلیسی). Archived from the original on 18 December 2012. Retrieved 28 Sep 2012.
{{cite encyclopedia}}
: URL–wikilink conflict (help)نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - Schmitt, Rüdiger (15 Dec 1987). "ASTYAGES". [[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] (به انگلیسی). Archived from the original on 22 August 2013. Retrieved 3 Jul 2013.
{{cite encyclopedia}}
: URL–wikilink conflict (help)نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link)
- امپراتوریهای پیشین آسیا
- انحلالهای ۵۴۹ (پیش از میلاد) در ایران
- انحلالهای سده ۶ (پیش از میلاد) در آسیا
- انحلالهای هزاره ۱ (پیش از میلاد) در ایران
- ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در سده ۷ (پیش از میلاد)
- ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در سده ۸ (پیش از میلاد)
- ایالتها و قلمروهای منحلشده در سده ۶ (پیش از میلاد)
- ایران در ۵۴۹ (پیش از میلاد)
- ایران در سده هفتم (پیش از میلاد)
- بنیانگذاریهای سده ۷ (پیش از میلاد) در ایران
- بنیانگذاریهای هزاره ۱ (پیش از میلاد) در ایران
- پادشاهیهای پیشین آسیا
- تاریخ ارمنستان
- تاریخ ایران
- تاریخ ترکیه
- تاریخ جمهوری آذربایجان
- تاریخ قفقاز
- تمدنهای باستانی
- جغرافیای تاریخی ایران
- حکومتهای ایران در سده ۷ (پیش از میلاد)
- حکومتهای ایران در سده ۸ (پیش از میلاد)
- خاورنزدیک باستان
- کشورهای پیشین در آسیا
- مادها
- مردمان باستانی ایران