گشودگی ذهن: تفاوت میان نسخهها
ایجاد شده توسط ترجمهٔ صفحهٔ «Open-mindedness» برچسبها: تغییرمسیر حذف شد تبدیل تغییرمسیر به مقاله ترجمهٔ محتوا ترجمه محتوا ۲ |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
#تغییرمسیر [[روشنفکری]] |
|||
'''روشنفکری''' به معنای پذیرش ایده های جدید فارغ از تعصب و پیشفرضهای ذهنی است. روشنفکری همچنین با شیوۀ برخورد با دیدگاهها و دانش دیگران در ارتباط است. به عبارت دیگر به گفته دین تسوولد "باید دیگران برای بیان دیدگاههایشان آزاد باشند و نظرات و دانش دیگران را به رسمیت بشناسند و درک کنند." <ref>{{Cite journal|last=Tjosvold|first=Dean|last2=Poon|first2=Margaret|date=September 1998|title=Dealing with scarce resources: openminded interaction for resolving budget conflicts|journal=[[Group & Organization Management]]|volume=23|issue=3|pages=237–58|doi=10.1177/1059601198233003}}</ref> <ref>{{Cite journal|last=Rebecca Mitchell|last2=Stephen Nicholas|last-author-amp=yes|year=2006|title=Knowledge Creation in Groups: The Value of Cognitive Diversity, Transactive Memory and Open-mindedness Norms|url=http://www.ejkm.com/issue/download.html?idArticle=68|journal=Electronic Journal of Knowledge Management}}</ref> جیسون بائر یک فرد روشنفکر را به عنوان کسی که قادر است موقتا عقاید و باورها و جهتگیریهای شخصی خود را کنار بگذارد تا یک شنوایی عادلانه و بیطرفانه در مقابل جریان فکری مخالف داشتهباشد معرفی میکند.<ref>{{Cite journal|last=Baehr|first=Jason|date=2011|title=The Structure of Open-Mindedness|url=|journal=Canadian Journal of Philosophy|volume=vol. 41 no. 2|issue=2|pages=191–213|doi=10.1353/cjp.2011.0010|via=}}</ref> و اما جک کوانگ، روشنفکری و انعطافپذیری را به عنوان "تمایل برای پذیرش دیدگاه جدید" تعریف میکند. <ref>{{Cite journal|last=Kwong|first=Jack|date=2015|title=Open-Mindedness as a Critical Virtue|url=|journal=Topio|volume=35|issue=2|pages=403–411|doi=10.1007/s11245-015-9317-4|via=}}</ref> |
|||
بر مبنای نظر وین ریگز، روشنفکری از آگاهی ذاتی فرد از احتمال خطاپذیری باورهای شخصی سرچشمه میگیرد؛ از این رو فرد روشنفکر تمایل بیشتری به گوش دادن و تأمل کردن در مورد ديدگاههای مختلف دارد.<ref>{{Cite journal|last=Riggs|first=Wayne|date=2010|title=Open-mindedness|url=|journal=Metaphilosophy|volume=41|pages=172–188|doi=10.1111/j.1467-9973.2009.01625.x|via=}}</ref> |
|||
مقیاسها و تعابیر متفاوتی برای اندازهگیری میزان روشنفکری وجود دارد.<ref>{{Cite journal|last=Haiman, Franklyn S.|date=2 June 2009|title=A revised scale for the measurement of open‐mindedness|journal=Speech Monographs|volume=31|issue=2|pages=97–102|doi=10.1080/03637756409375396}}</ref> بحثهایی مبنی بر اینکه در مدارس باید تاکید بیشتری بر روی روشنفکری نسبت به فرضیه [[نسبیگرایی|نسبیت]] در زمینه معرفی علوم صورت بگیرد در جریان است. به دلیل اینکه شیوه تفکر نسبیتی مورد پذیرش جامعه علمی نیست.<ref>{{Cite journal|last=Patricia Harding, William Hare|last2=Hare|date=March 2000|title=Portraying Science Accurately in Classrooms: Emphasizing Open-Mindedness Rather Than Relativism|journal=Journal of Research in Science Teaching|volume=37|issue=3|pages=225–236|doi=10.1002/(SICI)1098-2736(200003)37:3<225::AID-TEA1>3.0.CO;2-G}}</ref> |
|||
بر مبنای اعتقادات [[برتراند راسل]]، شیوه [[تفکر نقادانه|تفکر انتقادی]] پیش فرض نگرش روشنفکرانه است. همچنین نگرش انتقادی در برگیرنده چشماندازی روشنفکرانه آمیخته با احترام به اعتقادات ما است.<ref>{{Cite web|url=https://www.bu.edu/wcp/MainEduc.htm|title=Bertrand Russell on Critical Thinking (a paper given at Twentieth World Congress of Philosophy, in Boston, Massachusetts)|date=1998|accessdate=|website=|last=Hare|first=William|archiveurl=|archivedate=|deadurl=}}</ref> |
|||
'''روشنفکری''' به طور کلی یک ویژگی شخصی مهم برای مشارکت موثر در تیمهای مدیریت و دیگر گروهها محسوب میشود; همچنین این ویژگی در فرهنگهای مختلف مورد استقبال و تشویق قرار میگیرد.<ref>{{Cite journal|last=Hambrick, Donald C.|author-link=Donald C. Hambrick|year=1987|title=The Top Management Team: Key to Strategic Success|journal=[[California Management Review]]|volume=30|issue=1|pages=88–108|jstor=41165268}}</ref> به عقیده دیوید دیالالو، تعصب یا عدم تمایل به در نظر داشتن ایدههای جدید، میتواند ناشی از عدم تمایل مغز به ماندن در ابهام باشد.<ref>{{Cite book|title=What Makes Your Brain Happy and Why You Should Do the Opposite|last=David DiSalvo|date=22 November 2011|publisher=Prometheus Books|isbn=978-1616144838}}</ref> بر مبنای شواهد مغز دارای یک رابطه "جستجو و از بین بردن" با موارد مبهم و شواهد متناقض با باورهای پیشین است که باعث میشود آنها در صورت مواجهه با موارد جدید و موهوم احساس آزردگی و ناراحتی کند. تحقیقات تایید میکند افراد متعصب و مقاوم در برابر افکار و عقاید جدید، بیشتر در معرض تعارضها و تناقضهای شناختی هستند.<ref>{{Cite journal|last=Hunt Jr., Martin F.|last2=Miller, Gerald R.|date=Jan 1968|title=Open- and closed-mindedness, belief-discrepant communication behavior, and tolerance for cognitive inconsistency|url=http://psycnet.apa.org/journals/psp/8/1p1/35/|journal=Journal of Personality and Social Psychology|volume=8|issue=1|pages=35–37|doi=10.1037/h0021238|pmid=5638020}}</ref> |
|||
== همچنین نگاه کنید == |
|||
* فیلتر حباب |
|||
* باور پشتکار |
|||
* [[عقلانیت]] |
|||
== منابع == |
|||
<references group="" responsive=""></references> |
|||
== مطالعه بیشتر == |
|||
* م. ج.، FJ (1919). [https://archive.org/stream/unpartizanreview12newyrich#page/16/mode/2up "درون ذهن باز"] ، ''نقد غیرمنطقی'' ، جلد. XII، شماره 23. |
|||
[[رده:باورها]] |
|||
[[رده:روانشناسی]] |
|||
[[رده:صفحات با ترجمه بازبینینشده]] |
نسخهٔ ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۲۶
روشنفکری به معنای پذیرش ایده های جدید فارغ از تعصب و پیشفرضهای ذهنی است. روشنفکری همچنین با شیوۀ برخورد با دیدگاهها و دانش دیگران در ارتباط است. به عبارت دیگر به گفته دین تسوولد "باید دیگران برای بیان دیدگاههایشان آزاد باشند و نظرات و دانش دیگران را به رسمیت بشناسند و درک کنند." [۱] [۲] جیسون بائر یک فرد روشنفکر را به عنوان کسی که قادر است موقتا عقاید و باورها و جهتگیریهای شخصی خود را کنار بگذارد تا یک شنوایی عادلانه و بیطرفانه در مقابل جریان فکری مخالف داشتهباشد معرفی میکند.[۳] و اما جک کوانگ، روشنفکری و انعطافپذیری را به عنوان "تمایل برای پذیرش دیدگاه جدید" تعریف میکند. [۴]
بر مبنای نظر وین ریگز، روشنفکری از آگاهی ذاتی فرد از احتمال خطاپذیری باورهای شخصی سرچشمه میگیرد؛ از این رو فرد روشنفکر تمایل بیشتری به گوش دادن و تأمل کردن در مورد ديدگاههای مختلف دارد.[۵]
مقیاسها و تعابیر متفاوتی برای اندازهگیری میزان روشنفکری وجود دارد.[۶] بحثهایی مبنی بر اینکه در مدارس باید تاکید بیشتری بر روی روشنفکری نسبت به فرضیه نسبیت در زمینه معرفی علوم صورت بگیرد در جریان است. به دلیل اینکه شیوه تفکر نسبیتی مورد پذیرش جامعه علمی نیست.[۷]
بر مبنای اعتقادات برتراند راسل، شیوه تفکر انتقادی پیش فرض نگرش روشنفکرانه است. همچنین نگرش انتقادی در برگیرنده چشماندازی روشنفکرانه آمیخته با احترام به اعتقادات ما است.[۸]
روشنفکری به طور کلی یک ویژگی شخصی مهم برای مشارکت موثر در تیمهای مدیریت و دیگر گروهها محسوب میشود; همچنین این ویژگی در فرهنگهای مختلف مورد استقبال و تشویق قرار میگیرد.[۹] به عقیده دیوید دیالالو، تعصب یا عدم تمایل به در نظر داشتن ایدههای جدید، میتواند ناشی از عدم تمایل مغز به ماندن در ابهام باشد.[۱۰] بر مبنای شواهد مغز دارای یک رابطه "جستجو و از بین بردن" با موارد مبهم و شواهد متناقض با باورهای پیشین است که باعث میشود آنها در صورت مواجهه با موارد جدید و موهوم احساس آزردگی و ناراحتی کند. تحقیقات تایید میکند افراد متعصب و مقاوم در برابر افکار و عقاید جدید، بیشتر در معرض تعارضها و تناقضهای شناختی هستند.[۱۱]
همچنین نگاه کنید
- فیلتر حباب
- باور پشتکار
- عقلانیت
منابع
- ↑ Tjosvold, Dean; Poon, Margaret (September 1998). "Dealing with scarce resources: openminded interaction for resolving budget conflicts". Group & Organization Management. 23 (3): 237–58. doi:10.1177/1059601198233003.
- ↑ Rebecca Mitchell; Stephen Nicholas (2006). "Knowledge Creation in Groups: The Value of Cognitive Diversity, Transactive Memory and Open-mindedness Norms". Electronic Journal of Knowledge Management.
{{cite journal}}
: Unknown parameter|last-author-amp=
ignored (|name-list-style=
suggested) (help) - ↑ Baehr, Jason (2011). "The Structure of Open-Mindedness". Canadian Journal of Philosophy. vol. 41 no. 2 (2): 191–213. doi:10.1353/cjp.2011.0010.
{{cite journal}}
:|volume=
has extra text (help) - ↑ Kwong, Jack (2015). "Open-Mindedness as a Critical Virtue". Topio. 35 (2): 403–411. doi:10.1007/s11245-015-9317-4.
- ↑ Riggs, Wayne (2010). "Open-mindedness". Metaphilosophy. 41: 172–188. doi:10.1111/j.1467-9973.2009.01625.x.
- ↑ Haiman, Franklyn S. (2 June 2009). "A revised scale for the measurement of open‐mindedness". Speech Monographs. 31 (2): 97–102. doi:10.1080/03637756409375396.
- ↑ Patricia Harding, William Hare; Hare (March 2000). "Portraying Science Accurately in Classrooms: Emphasizing Open-Mindedness Rather Than Relativism". Journal of Research in Science Teaching. 37 (3): 225–236. doi:10.1002/(SICI)1098-2736(200003)37:3<225::AID-TEA1>3.0.CO;2-G.
- ↑ Hare, William (1998). "Bertrand Russell on Critical Thinking (a paper given at Twentieth World Congress of Philosophy, in Boston, Massachusetts)".
- ↑ Hambrick, Donald C. (1987). "The Top Management Team: Key to Strategic Success". California Management Review. 30 (1): 88–108. JSTOR 41165268.
- ↑ David DiSalvo (22 November 2011). What Makes Your Brain Happy and Why You Should Do the Opposite. Prometheus Books. ISBN 978-1616144838.
- ↑ Hunt Jr., Martin F.; Miller, Gerald R. (Jan 1968). "Open- and closed-mindedness, belief-discrepant communication behavior, and tolerance for cognitive inconsistency". Journal of Personality and Social Psychology. 8 (1): 35–37. doi:10.1037/h0021238. PMID 5638020.
مطالعه بیشتر
- م. ج.، FJ (1919). "درون ذهن باز" ، نقد غیرمنطقی ، جلد. XII، شماره 23.