بهائیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ابرابزار
جز اصلاح اشتباه املایی
خط ۸۴: خط ۸۴:
=== صلح عمومی===
=== صلح عمومی===


دستیابی به صلح جهانی یکی از اهداف آئین بهائی است.<ref name=":10">{{یادکرد کتاب|عنوان=Encyclopedia of Peace Education|نام خانوادگی=Gervais|نام=Marie|ناشر=Columbia University|سال=2008|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> این آئین بشر را دعوت می‌کند تا یگانگی بنیادین نوع انسان را بپذیرد و برای دستیابی به صلح جهانی از طریق اقدامات مشترک و مبتنی بر پذیرش وحدت در عین تنوع، برابری، عدالت، رهبری اخلاقی، برابری جنسیتی و… در سطح محلی و بین‌المللی تلاش کند.<ref name=":10" /> سایر اصولی که بهائیان با دستیابی به صلح عمومی مرتبط می بییند عبارتند از: عدالت اقتصادی و رفع درجات افراطی فقر و ثروت، رفع هر گونه تعصب، آموزش همگانی که جنبه‌های مادی، انسانی و معنوی زندگی انسان را دربر گیرد و بر هماهنگی علم و دین تأکید داشته باشد، گزینش یک زبان و خط واحد جهانی که افراد علاوه بر زبان مادری خود جهت تسهیل ارتباطات بین‌المللی آن زبان را یاد بگیرند.<ref name=":10" />
دستیابی به صلح جهانی یکی از اهداف آئین بهائی است.<ref name=":10">{{یادکرد کتاب|عنوان=Encyclopedia of Peace Education|نام خانوادگی=Gervais|نام=Marie|ناشر=Columbia University|سال=2008|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> این آئین بشر را دعوت می‌کند تا یگانگی بنیادین نوع انسان را بپذیرد و برای دستیابی به صلح جهانی از طریق اقدامات مشترک و مبتنی بر پذیرش وحدت در عین تنوع، برابری، عدالت، رهبری اخلاقی، برابری جنسیتی و… در سطح محلی و بین‌المللی تلاش کند.<ref name=":10" /> سایر اصولی که بهائیان با دستیابی به صلح عمومی مرتبط می بیند عبارتند از: عدالت اقتصادی و رفع درجات افراطی فقر و ثروت، رفع هر گونه تعصب، آموزش همگانی که جنبه‌های مادی، انسانی و معنوی زندگی انسان را دربر گیرد و بر هماهنگی علم و دین تأکید داشته باشد، گزینش یک زبان و خط واحد جهانی که افراد علاوه بر زبان مادری خود جهت تسهیل ارتباطات بین‌المللی آن زبان را یاد بگیرند.<ref name=":10" />


تعالیم بهائی تحول فردی و اجتماعی بر اساس مطالعه و کاربست اصول اخلاقی و معنوی را ترویج می‌کند.<ref name=":10" /> بهائیان برای یادگیری در مورد اصول زیربنایی یک اجتماع صلح آمیز و چگونگی به کار بستن این اصول و به اشتراک گذاشتن آن‌ها با دیگران فعالیت می‌کنند.<ref name=":10" />
تعالیم بهائی تحول فردی و اجتماعی بر اساس مطالعه و کاربست اصول اخلاقی و معنوی را ترویج می‌کند.<ref name=":10" /> بهائیان برای یادگیری در مورد اصول زیربنایی یک اجتماع صلح آمیز و چگونگی به کار بستن این اصول و به اشتراک گذاشتن آن‌ها با دیگران فعالیت می‌کنند.<ref name=":10" />

نسخهٔ ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۴۶

عکس میرزا حسینعلی نوری معروف به «بهاءالله»

بهائیت

شخصیت‌های اصلی

بهاءالله - عبدالبهاء - شوقی افندی
باب - طاهره قرةالعین

نوشته‌ها

کتاب‌شناسی بهاءالله - آثار و گفتار عبدالبهاء
کتاب اقدس - کتاب ایقان
کلمات مبارکه مکنونه - کتاب عهدی
چهار وادی - هفت وادی
مفاوضات - الواح وصایا
رساله سؤال و جواب - متون بهائی

آموزه‌ها

آموزه‌ها
احکام
عهد و میثاق
تعلیم و تربیت

مؤسسات

بیت‌العدل اعظم
محفل روحانی
محفل روحانی ملی بهائیان ایران
نظم اداری
مشرق‌الاذکار

تاریخچه

بهائیان ایرانی
سفرهای عبدالبهاء به غرب
بهائیت در ایران
بابیه - شیخیه

شخصیت‌های برجسته

نخستین پیروان بهاءالله
ایادیان امرالله
مارثا روت - بدیع نیشابوری

بیشتر

نشانه‌ها
ادبیات
گاه‌شماری بهائی - بهائی‌ستیزی
فهرست مقالات بهائی - نقد بهائیت

آیین بهایی یا بهائیت، دینی است[۱][۲] که حسین علی نوری، ملّقب به بهاءالله، در سده ۱۹ میلادی، در ایران، بنیان گذاشت. پیشینهٔ دیانت بهائی که در ارتباط با شیخیه و بابیه بود، با قرائتی درون‌مذهبی از شیعه امامیه، شکل گرفت؛[۳] اما استقلال رسمی آن، در سال ۱۸۶۳، و با علنی کردن دعوت بهاءالله به «مَن یُظهِرُهُ الله»، شکل گرفت.

بهائیان معتقدند که بهاءالله (۱۸۱۷–۱۸۹۲) جدیدترین فرستاده الهی در سلسله پیامبران پیشین چون ابراهیم، موسی و بودا و زردشت و مسیح و محمد است.[۴] بهاءالله در سال ۱۸۶۳ این دین جدید را اظهار کرد. شمار پیروان این آئین بیش از ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر برآورد شده‌است.[۵] با اینکه این شمار کمتر از ۰٫۲٪ جمعیت دنیاست ولی از نظر پراکندگی در کشورهای مختلف پس از مسیحیت دومین دین جهان شمرده می‌شود.[۶][منبع نامعتبر؟][نیازمند بازبینی منبع] مرکز جهانی بهائیان در حیفا واقع شده‌است.

اعتقادات

بهائیان معتقدند که بهاءالله، جدیدترین فرستاده خدا در سلسله پیامبران پیشین و دیانت بهائی در تداوم مسیر ادیان سامی است.[۷] در اسلام، محمد بن عبدالله آخرین پیامبر از سلسلهٔ پیامبران دانسته می‌شود و اسلام تائیدکننده و تکمیل‌کنندهٔ وحی‌ها به پیامبران قبلی دانسته می‌شود.[۸] به عقیدهٔ محمد حیدری در بی‌بی‌سی فارسی، این اعتقاد بهائیان در تناقص با ادعای درون دینی مسلمانان دربارهٔ «پایان نبوت» با پایان پیامبری محمد بن عبداللّه در سلسلهٔ پیامبران است.[۹]

خدا

بهائیان به خدایی معتقدند که یگانه، جاوید و خالق همه چیز است. این خدا به‌طور مستقیم در دسترس نیست ولی از طریق وحی با پیامبران ارتباط برقرار می‌کند که در این دین، پیامبر تجلی خداوندی است. تجدید دین از اصول این آئین است[۱۰] و یکتایی خداوند از آموزه‌های بنیادین دین بهائی است. خداوند در دین بهائی، غیرقابل ادراک، غیرقابل دسترس، منبع تمام وحی، ابدی، عالِم کل، همه‌جا حاضر و قدیر توصیف شده‌است.[۱۱][۱۲]

بهائیان معتقدند که درک مستقیم ذات خداوند غیرممکن است. اگر چه دسترسی مستقیم به خداوند امکان‌پذیر نیست، ولی بهائیان اعتقاد دارند که خداوند قصد و اراده خود را به اشکال مختلف معرفی می‌کند. او هر از گاهی چند با استفاده از فرستادگان خودش که در دین بهائی به آن‌ها مظاهر ظهور الهی گفته می‌شود با بشر مکالمه می‌کند. این مظاهر ظهور قصد دارند ادیان را در جهان اشاعه داده و برپا کنند. در آموزه‌های بهایی گفته می‌شود که خداوند بسیار بزرگ‌تر از آن است که توسط انسان‌ها به‌طور کامل درک شود و حتی تصویری کامل از وی به دست آید.[۱۳]

جهان پس از مرگ

بهائیان به بقای روح اعتقاد داشته و هدف از زندگی را پرورش استعدادات روح می‌دانند. از نظر بهاییان، حیات اصلی حیات روح است و جسم تنها به عنوان واسطه و ابزاری برای ترقی روح است.[۱۴][۱۵] به اعتقاد بهائیان روح از جسم جداست و پس از مرگ، در عوالم روحانی به ترقی خود ادامه می‌دهد.[۱۴] بهائیان تعلق روح به جسم را همانند ارتباط نور با آئینه می‌دانند، نوری که در آینه مشهود است از خود آینه نیست بلکه انعکاس نوری است که از منبع دیگر ناشی می‌شود، به همین سبب وقتی آینه می‌شکند نور همچنان باقی و برقرار است.[۱۵]

بابیه

شخصیت‌های اصلی

سید علی‌محمد باب، یحیی صبح ازل
ملاحسین بشرویه، محمدعلی بارفروشی
طاهره قرةالعین، حروف حی

نوشته‌ها

کتاب بیان، قیوم الاسماء
کتاب جزآ، کتاب پنج شأن
کتاب الحیات، کتاب لعالی و مجالی

تاریخچه

شیخیه، احمد احسائی
تاریخچه دین بیانی، بابیان
بابی‌ستیزی، انشعاب بابی بهائی
یحیی («وحید») دارابی
هادی دولت‌آبادی، یحیی دولت‌آبادی
جمال‌الدین واعظ اصفهانی
احمد روحی، ابوالقاسم روحی
محمدجعفر کرمانی، محمود افضل‌الملک کرمانی
مهدی بحرالعلوم کرمانی، میرزا احمد مشرف کرمانی
ملک‌المتکلمین، جهانگیرخان صور اسرافیل
محمدمهدی شریف کاشانی، ملا علی بسطامی
ملا محمدعلی («حجت») زنجانی
حامدالملک شیرازی، میرزا محمود شیرازی
میرزا اسدالله خویی، باقر تبریزی
ملا رجبعلی قهیر، سید حسین یزدی
علی‌محمد فره‌وشی، مسیو نیکلا

تقویم

تقویم بدیع

شاخه‌ها

ازلیان
بهائیت، نقد بابیه

مفهوم دین

بهاءالله به پیروان خود تعلیم می‌دهد که منشأ تمام ادیان یکی است؛ اصول اساسی آن‌ها با یکدیگر مشترک است، هدف آن‌ها یکی است و تعالیم ادیان مختلف جنبه‌های مختلف یک حقیقت واحد را روشن می‌کند. بر اساس اعتقادات بهائی، دین الهی واحد است و در حقیقت یک دین وجود دارد که در طول زمان و به تدریج بر بشر عرضه می‌شود.[۱۶]

به اعتقاد بهائیان، پیامبران در طی فرآیندی مستمر، تدریجی و همیشگی، به تناسب ظرفیت درک و فهم بشر و نیازها و شرایط هر زمان، تعالیم و هدایت لازم را برای تکامل اجتماعی و معنوی انسان فراهم می‌کنند و بشر را از قابلیت‌ها و مسئولیت‌هایش در مقام حافظ و امانت‌دار جهان آفرینش آگاه می‌سازند.[۱۷] در این نگاه، حقیقت و تعالیم دینی به تدریج و به تناسب ظرفیت روحانی مردم در هر برهه از تاریخ عرضه می‌شود[۱۷]و تفاوت ادیان در آن دسته تعالیم اجتماعی و احکام آن‌ها دیده می‌شود که بنا به درجهٔ بلوغ اجتماعی و روحانی مردم و شرایط خاص جامعه ای که دینی خاص در آن ظاهر شده می‌توانند متفاوت باشند. همچنین دلیل دیگر تفاوت‌های میان ادیان، برداشت‌های غلط و شرح و تفاسیری ذکر می‌شود که در طول قرن‌ها توسط پیروان ادیان انباشته شده و حقیقت هر دین را مخدوش می‌کند.[۱۶]

به‌طور کلی، بهاءالله بیان می‌کند که دین وسیله مؤثری برای تکامل اجتماعی است و سلسله ادیان جهان مراحل مختلف هدایت بشر توسط خداوند هستند که به تدریج رشد و تکامل بشر را تضمین می‌کنند.[۱۶] بر این اساس، اعتقاد بهائیان این است که هیچ دینی نمی‌تواند ادعای آخرین دین بودن داشته باشد و بشر تا ابد هدایت الهی را از طریق پیامبران دریافت می‌کند. بهاءالله نیز بیان می‌کند که بعد از او نیز آمدن پیامبران ادامه خواهد داشت.[۱۷]

یگانگی نوع انسان

بهاءالله بیان می‌کند که نوع بشر یکی است و انسان‌ها همانند میوه‌های یک درخت و برگ‌های یک شاخه با هم برابر هستند.[۱۷] در منابع بهائی این که انسان‌ها همه اعضای یک خانوادهٔ بشری هستند به عنوان یک اصل اساسی معرفی شده‌است و شوقی افندی اصل یگانگی نوع انسان را محور و جوهر اساسی تمامی تعالیم بهائی می‌داند.[۱۸][۱۷]

بهائیان معتقدند تعصبات و سوءتفاهم‌هایی که باعث می‌شود یک گروه از انسان‌ها خود را برتر از دیگران تصور کنند موجب مشکلات فراوان می‌شود. در اعتقاد آن‌ها هیچ گروه قومی یا فرهنگی برتر از دیگران نیست، همه انسان‌ها شریف هستند و نزد خدا تفاوتی با هم ندارند.[۱۷] بر این اساس وحدت نوع بشر یکی از تعالیم بهائی است و بهاءالله بهائیان را تعلیم می‌دهد تا نه تنها هموطنان خود بلکه همه مردم جهان را دوست بدارند.[۱۷] بهائیان معتقدند دوست داشتن تمامی مردمی جهان منافاتی با دوست داشتن مردم کشور خود ندارد. آن‌ها مخالف ملی‌گرایی افراطی و تعصبات خشونت‌آمیز مرتبط با آن هستند نه مخالف وفاداری به کشور و احساس مسئولیت نسبت به وطن.[۱۷]

یگانگی نوع انسان به معنای تحمیل یکنواختی نیست و آثار بهائی بر اصل وحدت در عین تنوع تأکید می‌نمایند.[۱۷] در آئین بهائی تنوع قومی، فرهنگی، فکری و … ارزشمند محسوب می‌شود و ارج نهاده می‌شود.[۱۷] عبدالبهاء جامعهٔ انسانی را به باغی با گل‌های مختلف تشبیه می‌کند که تنوع و تفاوت رنگ‌ها باعث زیبایی و جلوهٔ بیشتر آن می‌شود.[۱۷]

تحری حقیقت

آثار بهائی جستجوی حقیقت به‌طور مستقل را یکی از اساسی‌ترین وظایف هر فرد می‌داند. بهاءالله تأکید می‌کند که فرد باید دنیا را با چشم خود ببیند و نه از نگاه دیگران.[۱۹] تعالیم بهائی بیان می‌کنند که فرد به جای تقلید کورکورانه از دیگران یا از سنت‌های جامعه خود باید به جستجوی حقیقت بپردازد. آثار بهائی بیان می‌کنند که نوع بشر از توانایی تشخیص حقیقیت برخوردار است و فرد با استفاده از قوهٔ عقل و خرد که خداوند به انسان داده می‌تواند مسائل را بررسی کند و به حقیقت دست یابد.[۲۰][۲۱] این اصل در انتخاب دین توسط فرد نیز مصداق دارد و آثار بهائی بیان می‌کنند که هر فرد در نحوهٔ تعیین اعتقاد خود باید آزاد باشد و هیچ‌کس هرگز نباید برای قبول عقاید دینی تحت فشار یا اجبار قرار گیرد.[۲۲] کودکانی که در خانوادهٔ بهائی متولد یا بزرگ می‌شوند خود باید در هنگام بلوغ (حداقل سن ۱۵ سال برای دختر و پسر) در مورد اعتقاد دینی خود تصمیم بگیرند.[۲۲]

وحدت لسان و خط برای عالمیان

یکی از تعالیم دین بهائی برای رسیدن به هدف این آئین که همانا وحدت عالم انسانی است، وحدت لسان و خط است. بدین صورت که باید جمیع ملل از اهل معارف و علوم با اتفاق نظر یک زبان را به عنوان زبان عمومی انتخاب کنند تا هر فرد فقط نیازمند یادگیری ۲ زبان باشد. یکی زبان وطنی که با قوم خود گفتگو کند و دیگری زبان عمومی که با اهل عالم محاوره کند؛ و دیگر محتاج یادگیری زبان سومی نباشد.[نیازمند منبع]

لزوم ترک تعصب

دیانت بهائی پذیرش فرهنگی و دینی را ترویج می‌دهد.[۱۷] بهائیان معتقدند پذیرش اصل یگانگی انسان ایجاب می‌کند که هر نوع تعصبی از جمله تعصب نژادی، طبقاتی، قومی، زبانی، دینی، جنسیتی و … از میان برداشته شود. منابع بهائی بیان می‌کنند تعصب تصویری نادرست دربارهٔ دیگران است که به افراد اجازه نمی‌دهد که همه انسان‌ها را برابر و شریف ببیند.[۲۳] بهائیان احساس برتری را دلیل اصلی ایجاد تعصب می‌دانند.[۲۴]در آثار بهائی انواع تعصب از جمله تعصبات سیاسی، نژادی، دینی، قومی، اقتصادی و مایهٔ ویرانی جامعهٔ انسان معرفی شده‌ است.[۲۵] و رفع تعصبات وسیلهٔ رسیدن به وحدت و پیشرفت جامعهٔ بشری در نظر گرفته می‌شود.[۱۷]

تساوی حقوق رجال و نساء

بهائیان معتقدند زن و مرد هر دو انسانند و امتیازی از نظر انسانی برهم ندارند برای همین زن و مرد باید در جمیع حقوق اجتماعی برابر باشند. در مورد حقوق زن و مرد نیز نباید حقوق با وظایف اشتباه شوند. اعتقاد به تساوی حقوق، اعتقاد به تساوی وظایف نیست.[۲۶] بهائیان معتقدند که هیچ تفاوتی بین زنان و مردان نیست و فقط احتیاج به تربیت است و اگر هر دو یکسان تربیت شوند هیچ امتیاز برتری‌ای بین ان دو نخواهد بود.[۲۷]

دین باید سبب الفت و محبت باشد

بهائیان معتقدند که پیغمبران اصولاً برای برطرف کردن اختلافات بشر و به وجود آوردن الفت بین مردم ظاهر شده‌اند، لذا اگر دین هم که خود باید علاج اختلافات باشد سبب اختلاف و جنگ و جدائی شود، به گفته عبدالبهاء بی‌دینی بهتر از آن است.[۲۸][۲۹][۳۰][نیازمند منبع][نیازمند منبع]

هماهنگی علم و دین

هماهنگی علم و دین یکی از اصول اساسی آئین بهائی است. آثار بهائی علم و دین را در تضاد با یکدیگر نمی‌دانند بلکه بر هماهنگی بنیادین آن دو تأکید می‌کنند. [۱۶]

آثار بهائی توضیح می‌دهد که حقیقت یکی است و علم و دین دو وسیله برای شناخت و درک حقیقت هستند.[۱۶] در دیدگاه بهائی برای درک واقعیت، هم باید به علم و هم به دین رجوع کرد.[۲۱] برای بهائیان، علم و دین دو نظام دانش هستند که نقش مکملی دارند و هر دو با هم پیشرفت تمدن را امکان‌پذیر می‌سازند.[۲۱] بهائیان معتقدند دین بدون علم عقلگرایی و خرد به خرافات و تعصبات فروکاسته می شود و علم بدون دین و اخلاق به ابزاری در خدمت ماده گرایی خشک تبدیل می‌شود. [۳۱][۲۱]

صلح عمومی

دستیابی به صلح جهانی یکی از اهداف آئین بهائی است.[۳۲] این آئین بشر را دعوت می‌کند تا یگانگی بنیادین نوع انسان را بپذیرد و برای دستیابی به صلح جهانی از طریق اقدامات مشترک و مبتنی بر پذیرش وحدت در عین تنوع، برابری، عدالت، رهبری اخلاقی، برابری جنسیتی و… در سطح محلی و بین‌المللی تلاش کند.[۳۲] سایر اصولی که بهائیان با دستیابی به صلح عمومی مرتبط می بیند عبارتند از: عدالت اقتصادی و رفع درجات افراطی فقر و ثروت، رفع هر گونه تعصب، آموزش همگانی که جنبه‌های مادی، انسانی و معنوی زندگی انسان را دربر گیرد و بر هماهنگی علم و دین تأکید داشته باشد، گزینش یک زبان و خط واحد جهانی که افراد علاوه بر زبان مادری خود جهت تسهیل ارتباطات بین‌المللی آن زبان را یاد بگیرند.[۳۲]

تعالیم بهائی تحول فردی و اجتماعی بر اساس مطالعه و کاربست اصول اخلاقی و معنوی را ترویج می‌کند.[۳۲] بهائیان برای یادگیری در مورد اصول زیربنایی یک اجتماع صلح آمیز و چگونگی به کار بستن این اصول و به اشتراک گذاشتن آن‌ها با دیگران فعالیت می‌کنند.[۳۲]

از میان بردن فقر مفرط و ثروت بی اندازه

آثار بهائی به ارتباط و بهم پیوستگی افراد به عنوان اجزای اجتماع تأکید دارند و تعالیم بهائی از میان بردن فقر مفرط و ثروت بی‌اندازه را برای وحدت خانوادهٔ بشری و بنای یک جامعهٔ جهانی برپایهٔ صلح و عدل لازم می‌دانند.[۱۷] البته آثار بهائی معتقد به یکسان‌سازی ثروت و ایجاد برابری کامل اقتصادی میان مردم آن طور که ایدئولوژی کمونیسم ترویج می‌دهد نیستند و معتقدند چنین یکسان‌سازی‌هایی غیرممکن است و به اجتماع صدمه می‌زند.[۲۱][۱۷] بهاءالله و عبدالبهاء برای از میان بردن فقر فاحش و ثروت مفرط هم تمهیدات ساختاری را لازم می‌دانند و هم تقویت حس مسئولیت و دغدغه اجتماعی میان افراد را.[۱۷]

منابع مادی و انسانیِ جامعه بشری باید در راه رفاه درازمدت عموم انسانها نه منافع کوتاه مدت یک اقلیت خاص صرف شود و فرهنگ مشارکت، همکاری و خدمت جای خود را به رقابت، مصرف گرایی و حرص بدهد. آئین بهائی بر اشتغال با روحیه خدمت به دیگران[۳۳]، عدم تأثیر پذیری از مادی گرایی [۳۴] و ابراز خصائل اخلاقی همچون درستکاری، صداقت و امانت در فعالیت‌های اقتصادی تأکید می‌کند. از جمله احکامی که به فرد بهائی کمک می‌کند تا اولویتهای مادی و ضروری اش را متعادل کند حکم حقوقُ الله است که در آن فردِ بهائی بصورت داوطلبانه نوزده درصد درآمد خود را بعد از خرجهای ضروری به تشکیلات بهائی اعطاء می‌کند تا در راه خیر عموم خرج شود. [۳۵] در سال ۱۳۹۷ بیت العدل اعظم، بهائیان را تشویق کرد که در فعالیت‌های جامعه سازی با مشارکت در گفتمانهای مربوط به درک علل ریشه ای فقر یادگیری، دانش و تجربه خود را در این زمینه مستمراً افزایش دهند و در فرآیندهای جامعه سازی بکار گیرند[۳۶]

تعلیم و تربیت عمومی و اجباری

در آئین بهائی تاکید شدیدی بر اهمیت تعلیم و تربیت وجود دارد و تعلیم و تربیت به عنوان یکی از عوامل اصلی پیشرفت معنوی و مادی فرد و اجتماع در نظر گرفته میشود.[۱۷] آثار بهائی بیان می کنند که با تعلیم و تربیت است که استعدادهای و توانمندی های بالقوه افراد پرورش می یابد.[۱۷] آثار بهائی یکی از وظایف اصلی والدین را تعلیم و تربیت فرزندان خود می داند و به خصوص تاکید ویژه ای بر تعلیم و تربیت فرزندان دختر قرار می دهد زیرا در آینده به عنوان مادر نسل بعد را پرورش می دهند.[۱۷] تعالیم بهائی هم به لزوم تربیت معنوی و اخلاقی فرد و هم به تعلیم و آموزش انسانی از جمله کسب علم و یادگیری هنر و فن و حرفه تاکید دارند.[۱۷]

این آموزه بر تعلیم علم و تربیت اخلاقی همگانی تأکید می‌کند[۳۷] و هدف از تعلیم و تربیت توانمندسازی افراد برای خدمت به جامعه است.[۳۸] بهائیان فعالیت‌های گسترده ای در ایجاد مدارس نوینِ دخترانه و پسرانه در ایران داشتند. آنان در اواخر قرن نوزدهم با تشویقها و راهنماییهای عبدالبهاء در بسیاری از نقاط ایران، از روستاهای کوچک گرفته تا شهرهای بزرگ مدارس نوینی برپا کردند که پذیرای همه افراد فارغ از دین و جنسیت بود. در این مدارس دانش آموزان با علوم و هنرهای مدرن آشنا می شدند. [۳۹] از دیگر نمونه‌های تلاشهای جامعه بهائی ایران برای امر آموزش تأسیس دانشگاه علمی آزاد است که در سال ۱۳۶۶ به منظور فراهم کردن امکان تحصیلات عالیه برای بهائیان محروم از تحصیل ایجاد شد.[۴۰]

احکام

در آئین بهائی، احکام به صورت مجموعه‌ای از باید و نبایدها که از روی ترس و هراس از عذاب الهی باید رعایت شوند مطرح نمی‌شود.[۴۱] بهاءالله احکام را بخش جدایی‌ناپذیر ترقّی معنوی انسان می‌داند.[۴۱] بهائیان معتقدند همان‌طور که اگر فردی از بام ساختمان بلندی به پایین بپرد به دلیل نادیده گرفتن قوانین فیزیکی عالم دچار صدمه می‌شود، زیرپا گذاشتن قوانین معنوی که بر عالم وجود حکمفرماست نیز به انسان از نظر معنوی لطمه وارد می‌سازد.[۴۱] در این دیدگاه، احکام دینی به انسان کمک می‌کند که زندگی خود را با قوانین معنوی که بر عالم حکمفرماست هماهنگ سازند.[۴۱]

به اعتقاد بهائی، احکام شامل دو بعد مکمّل هستند. یک بُعد، شامل احکام اخلاقی می‌شود که در گذر زمان تغییرناپذیرند و در ادیان مختلف مشترک هستند؛ مانند دعوت به صداقت و درستکاری. بُعد دیگر شامل احکامی است که هدف نظم‌بخشی به زندگی اجتماعی را دارند و که بعضی از آن‌ها در بستر زمان قابلیت تغییر دارد.[۱۷]بسیاری از احکام مربوط به زندگی معنوی و اجتماعی فرد در آئین بهائی در «کتاب اقدس» از آثار بهاءالله ذکر شده‌اند. در مقدمه این کتاب آمده اگر چه بسیاری از قوانین موجود در کتاب اقدس در جامعه امروزی قابل استفاده هستند، بهاءالله امکان استفاده از قوانین جدید با توجه به مقتضیات جامعه بهائی را فراهم آورده و این قوانین اندک اندک در این آئین ظهور یا تغییر می‌کنند.[۱۴] رعایت قوانین شخصی مانند روزه و نماز در عین حالی که به عهده همگان گذاشته شده از وظایف شخصی و فردی محسوب می‌شوند.[۴۲][۴۳] بهاءالله احکام را به عنوان یک چارچوب کیفری به هدف اجرای حکم یا مجازات در نظر نمی‌گیرد، بلکه احکام را عامل ترقّی معنوی انسان‌ها مطرح می‌کند.[۴۴][۱۷]

در آئین بهائی احکام غالباً نه به صورت دستورالعمل‌های جزئی برای موقعیت‌های متفاوت بلکه به به شکل اصول کلی ارائه شده‌است که در بسیاری موارد فرد به شکلی که در زندگی خود و در هر موقعیت مناسب می‌بیند این اصول را به کار می‌گیرد.[۱۷] تعالیم بهائی دربارهٔ بسیاری از جنبه‌های زندگی اظهارنظری نمی‌کنند.[۱۷] در برخی موارد، به صراحت ذکر شده که یک موضوع خاص مسئلهٔ انتخاب فردی است و نه حکم الهی. همچنین در مورد برخی از احکام اجتماعی آئین بهائی که هم‌اکنون به اجرا گذاشته می‌شوند نیز تأکید کلّی شدیدی بر آگاهی، درک و عقلانیت فرد است.[۱۷] بر طبق بیانات بهاءالله، بهائیان احکام بهائی را باید با سرور و از روی عشق اجرا نمایند.[۴۱] در آئین بهائی هیچ فردی مسئول نظارت بر رعایت احکام توسط دیگران نیست[۱۷]. در نظر بهائیان فرد فقط پاسخگوی خداست و هر شخص مسئولیت بهبود و به انضباط درآوردن رفتار و اعمال خود را دارد.[۱۷] در دیانت بهائی طبقهٔ روحانیون و علمای دینی که بتوانند احکام الهی را وضع یا تفسیر کنند وجود ندارد.[۱۷]

مبنای احکام بهائی آثار مکتوب و رسمی بهاءالله مانند کتاب اقدس و ضمائم آن به همراه تبیینات و توضیحات عبدالبهاء و شوقی افندی و قوانین وضع شده توسط بیت العدل اعظم است.[۱۷] حکایت‌های شخصی و روایت‌های شفاهی از زندگی بهاءالله یا دیگر بزرگان این آئین، نمی‌توانند به هیچ وجه مبنایی برای تعیین احکام باشند.[۱۷]

در ادامه قسمتی از احکام «کتاب اقدس» که توسط شوقی افندی، تأکید شده آورده می‌شود:

عبادت‌گاه

مشرق‌الاذکار فرانکفورت آلمان

بهاءالله بنیانگذار دین بهائی به پیروانش دستور می‌دهد که در هر شهری ساختمانی به بهترین صورت ممکن به نام خداوند ساخته شود و در آن به ذکر پروردگار پردازند[۵۱] به این بناها مشرق‌الاذکار گفته می‌شود. مشرق‌الاذکارها در دین بهائی مختص بهائیان نمی‌باشد و هر کس با هر دین و اعتقادی می‌تواند در آن به هر نوعی که علاقه و اعتقاد دارد، به دعا با خدای خود بپردازد. تقریباً هیچ طرح خاصی برای مشرق‌الاذکارها وجود ندارد.

اماکن مقدس بهائیان

حیفا و عکا برای بهاییان شهرهایی مقدس‌اند. آرامگاه بهاءالله در عکا و آرامگاه سیدعلی‌محمد باب در حیفا واقع شده‌است.[۵۲]

نظام اداری

مقر بیت العدل اعظم، حیفا، اسرائیل

نظم اداری در دین بهائی بر اساس کتاب اقدس (کتاب احکام بهائیان) است. بدین صورت که بهاءالله در کتاب اقدس و کتاب عهدی پسر بزرگ خود، عباس افندی (عبدالبهاء) را مبین آثار و جانشین خود معرفی کرد. عبدالبهاء نیز پس از خود در الواح وصایا، شوقی افندی (نزد بهائیان مشهور به ولی امرالله ۱۹۵۷–۱۹۲۱) را به عنوان جانشین خود برگزید.

در عین حال بنا به مندرجات کتاب اقدس و الواح وصایا یک نظام انتخابی به نام بیت العدل اعظم نیز باید در تحت نظر ولی امرالله مسئول حل و فصل امور جامعه بهائی باشد. اولین انتخابات بیت العدل اعظم در سال ۱۹۶۳ برگزار گردید.

بهائیان و بابیان

پس از تیرباران سید علی‌محمد باب، پیروانش که به «بابی» مشهور بودند بر طبق بیانات باب در کتاب بیان به دنبال مظهر ظهور بعدی که در این کتاب به «ظهور من یظهره الله» اشاره شده‌است، گشتند. آن‌ها در ابتدا از میرزا یحیی نوری که باب به او لقب صبح ازل داده بود پیروی می‌کردند ولی پس از چندی در سال ۱۸۶۳ میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) برادر میرزا یحیی خود را من یظهره‌الله معرفی کرد. دولت عثمانی هم از بیم جنگ میان دو فرقه میرزا یحیی و اتباعش را به قبرس و میرزا حسینعلی و یارانش را به عکا تبعید کرد. میرزا یحیی از آن پس فعالیت چندانی نشان نداد و فعالیت‌های بهائیان اندک اندک او و یارانش را به فراموشی افکند. اما حسینعلی که خود را بهاءالله می‌خواند به فعالیت‌های وسیعی دست زد و بهائیت را پدیدآورد.[۵۳]

متون بهائی

کتاب‌ها و نامه‌های بسیاری توسط بهاءالله، عبدالبهاء و شوقی افندی نوشته شده‌است که همگی جزو آثار بهائی دسته بندی می‌شوند. [۵۴].

آثار بهاءالله

عکسی از عباس افندی مشهور به عبدالبها

آثار عبدالبهاء

  • رساله مدنیه
  • رساله سیاسیه
  • خطابات (سه جلد)
  • مکاتیب (نه جلد)
  • مفاوضات
  • مقاله شخصی سیاح
  • تذکرة الوفا
  • مجموعه الواح به افتخار بهائیان پارسی
  • الواح وصایا

سرکوب و آزار و اذیت بهائیان

از ابتدای پیدایش آئین بابی در سال ۱۸۴۴ میلادی و پس از آن آئین بهائی در ۱۸۵۲ میلادی مخالفت و سرکوب توسط علمای دینیشیعه و حکومت قاجاریه با این دو آئین آغاز شد. بهائی ستیزی در دوران حکومت قاجاریه در ایران به اشکال گوناگون دیده می‌شد. انتشار مطالب بر ضدّ آئین بابی و بهائی و تبعید، حبس، شکنجه و قتل و کشتار پیروان، از روش‌های رایج بهائی ستیزی در آن دوران بود.[۵۵][۵۶] بهائی ستیزی در دوران حکومت پهلوی نیز اگرچه نسبت به دوران قاجاریه کم تربود، ولی به همان اَشکال سابق ادامه داشت. [۵۵][۵۶] در دوران قاجار آزار و اذیت‌ها بیش تر از طرف عوامل محلی صورت می‌گرفت و حکومت مرکزی گاهی از این برخوردها حمایت می‌کرد و گاهی به دلیل ترس از دست دادن کنترل با آن‌ها مخالفت می‌نمود.[۵۵] اما در دوران پهلوی با قوی تر شدن حکومت مرکزی، این خود دولت بود که به تدریج عامل اصلی آزار و اذیت بهائیان شد. در نتیجه شکل آزار و اذیت‌ها از حرکت‌های تهاجمی عوام در دوران قاجار تغییر کرد و ماهیتی اداری به خود گرفت که اغلب همراه با بخشنامه‌ها و آئین‌نامه‌های دولتی بود.[۵۵]

در دورهٔ جمهوری اسلامی (از انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون) بهائی ستیزی مجدداً به شکلی شدید و مستمر ادامه یافته‌است. بعد از انقلاب ایران و به قدرت‌رسیدن مسلمانان شیعه در راس حکومت، تبعیض‌های اجتماعی و تبلیغات منفی از سوی حکومت و نهادهای وابسته به آن، علیه اصول دیانت بهائی و باورمندان به آن به شکلی «سازمان‌یافته»[۵۷] شکل گرفت.[۵۸] بر خلاف دوران‌های قبل که بهائیان قربانیان اقدامات پراکنده حکومتی بودند، پس از انقلاب اسلامی طرح مشخص و برنامه‌ریزی‌شده‌ای برای نابودی جامعهٔ بهائی شکل گرفت.[۵۵]

خمینی قبل از اینکه به قدرت برسد دشمنی خود با بهائیان را اعلام کرده بود و واضح ساخته بود که اقلیت سیصد هزار نفرهٔ بهائیان ایران که بزرگ‌ترین اقلیت دینی کشور بود از حقوق پایهٔ انسانی که سایر اقلیت‌های دینی برخوردار بودند محروم خواهند شد.[۵۶] پس از انقلاب قانون اساسی جدید کشور به عمد بهائیان را به رسمیت نشناخت و برای آن‌ها هیچ حقی قائل نشد. دادگاه‌های جمهوری اسلامی ایران به نوبهٔ خود از بهائیان در برابر قتل و ضرب و تعرضات دیگر حمایت نمی‌کنند و آنان را مشمول حق دریافت خسارت ندانسته به این ترتیب هر آزار و تجاوزی به بهائیان مجاز انگاشته می‌شود و مصونیت قضایی دارد.[۵۶]

دبیرکل سازمان ملل متحد، بان کی مون، در گزارش سال ۲۰۱۶ خود در ارتباط با وضعیت حقوق بشر در ایران، بهائیان را ستم‌دیده‌ترین اقلیت دینی ایران نامید.[۵۹]

از جمله موارد سرکوب و آزار و اذیت بهائیان ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ممنوع اعلام کردن تمامی موسسات (شوراهای انتخابی) و فعالیت‌های جامعهٔ بهائی[۵۶][۵۵]
  • دستگیری و اعدام اعضای شوراهای انتخابی بهائی در سطح محلی و ملی (محفل‌های ملی و محلی)[۵۵]
  • مصادره اماکن و دارایی‌های متعلق به جامعهٔ بهائی[۵۶][۵۵]
  • مصادره و تخریب امکان دینی و قبرستان‌های بهائی[۶۰][۵۵]
  • زندان و شکنجه بهائیان[۵۶][۵۵]
  • اخراج بهائیان/ممانعت از اشتغال آن‌ها در مشاغل دولتی[۵۵]
  • ایجاد شرایط فشار بر صاحبان مشاغل برای اخراج کارکنان بهائی خود[۵۵]
  • عدم پرداخت حقوق بازنشستگی و صدور دستور مبنی بر اینکه بهائیان حقوق‌های دریافتی پیشین خود را بازگردانند[۵۵]
  • تعطیل کردن مغازه‌ها و کسب و کارهای بهائیان[۵۵][۵۹]
  • محرومیت از تحصیل در مدارس و دانشگاه ها[۵۵][۶۰][۶۱][۶۲]
  • ممانعت از ثبت ازدواج بهائیان[۵۵]
  • عدم صدور جواز کفن[۵۵]
  • مصادره املاک، دارایی‌های شخصی بهائیان[۵۵][۶۳]
  • تخریب منازل[۵۵]
  • آدم‌ربایی و قتل[۵۵]
  • مصونیت قضایی برای متجاوزان به حقوق افراد بهائی[۵۵]
  • نفرت‌پراکنی و انتشار تبلیغات ضد-بهائی در رسانه‌ها و تحریک عموم علیه بهائیان[۵۹][۶۴]

مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی

بر طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، بهائیان علاوه بر محرومیت از اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز محروم می‌باشند. این مصوبه که به تاریخ ششم اسفند ۱۳۶۹ (۲۵ فوریه ۱۹۹۱) صادر شده و در بند سوم آن ذکر شده که باید از ثبت نام بهائیان در دانشگاه‌ها جلوگیری به عمل آید و چنانچه هویت بهائی فردی هنگام تحصیل احراز گردد باید از تحصیل محروم شود و همچنین در ۱۱ آبان ماه سال ۱۳۸۵ نیز مجدداً به تصویب شورای انقلاب فرهنگی و وزارت اطلاعات رسیده‌است بدین مضمون که بهائیان نمی‌توانند در دانشگاه‌ها ثبت نام کنند و در صورت ثبت نام باید اخراج گردند.[۶۵][۶۶]

واکنش‌ها

موج آزار و اذیت و سرکوب بهائیان در ایران پس از انقلاب اسلامی توجه جامعهٔ بین‌المللی را به خود جلب کرده‌است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد و سایر نهادهای سارمان ملل متحد، سازمان‌های حقوق بشر بین‌المللی، دولت‌های مختلف، دانشگاهیان و روزنامه نگاران کشورهای مختلف، فعالان مسلمان حقوق بشر و چهره‌های ترقی خواه جامعهٔ ایران متوجه بی گناهی و رنج بهائیان شده و سرکوب آن‌ها توسط حکومت ایران را محکوم کرده‌اند و خواستار پایان دادن به این آزار و اذیت شده‌اند.[۵۶]

علل بهائی ستیزی

برنارد لوئیس معتقد است که حکومت‌های اسلامی و جوامع مسلمان همواره در پذیرش ادیانی که پس از اسلام ظهور پیدا کرده‌اند و به خدای یگانه اعتقاد دارند (مانند بهائیان) دچار مشکل فراوان بوده‌اند؛ چرا که از یک سو نمی‌توان پیروان این آئین‌ها را همانند پیروان ادیان چندخدایی آسیا یا انیمیست در آفریقا سرکوب کرد و از سوی دیگر هم برخورد با آن‌ها همانند مسیحیان و یهودیان بها دادن به آن‌هاست. به علاوه پذیرش آن‌ها مغایر پذیرش ختمیت وحی در زمان زندگی پیامبر اسلام است.[۶۷] آدام سیلورشتاین معتقد است که به علت ضعف ایران در قرن بیستم مردم ایران به دنبال علتی برای این موضوع بودند و به همین تئوری‌های توطئه‌ای از اینکه یهودیان، بهاییان، فراماسون‌ها و… مقابل پیشرفت ایران می‌ایستند به وجود آمد و بین مردم و حتی قشرها تحصیل‌کرده جامعه محبوبیت یافت.[۶۸]


تئوری توطئه

تئوری‌های توطئه در ایران مجموعه‌ی از باورها هستند که سیر وقایع و تاریخ ایران و سیاست آن را به نیروهای متخاصم خارجی و سازمان‌های مخفی نسبت می‌دهند. در روانشناسی اجتماعی معاصر این تئوری‌های به عنوان مجموعه‌هایی بسط‌ یافته از "توهمات جمعی" تعریف می‌شوند.[۶۹] یکی از گروه‌هایی که در ایران علیه آن‌ها تئوری توطئه مطرح شده‌است بهائیان هستند.[۶۹]

اعتقاد به توطئه پیروان آیین بهائیت بر پایه سندی جعلی منسوب به شاهزاده دیمیتری ایوانوویچ دالگوروکف (معروف به کنیاز دالگورکی)، سفیر کبیر روسیه در ایران در سال‌های ۱۲۶۳ تا ۱۲۷۰ است. این سند مدّعی است شاهزاده بابیت و بهائیت را به منظور تضعیف تشیع و به‌طور کلی تضعیف ایران به وجود آورده‌است.[۶۹] این سند در تهران در اواخر دهه ۳۰ میلادی پخش شد و از آن به بعد در مباحثات مسلمانان به‌طور وسیعی برای اثبات اینکه بهائیان توسط روس‌ها، و بعد انگلیس‌ها یا آمریکایی‌ها یا هر دو کنترل می‌شدند استفاده می‌شد.[۶۹] علاوه بر این، از آنجایی که مرکز جهانی این آئین در شهر حیفا قرار گرفته‌است، آئین بهایی توسط برخی، یک سازمان صهیونیستی در نظر گرفته می‌شود تا یک مذهب. برخی نویسندگان حتی آن را با فراماسونری[پانویس ۱] و بنیادگرایی اسلامی مرتبط دانسته‌اند. برخی نیز بهاییان را به حمایت مالی از انقلاب اسلامی متهم کرده‌اند.[۶۹]

برخی از ادعاهای بی پایه و اساس و متناقضی که در ایران در مورد بهائیان مطرح می‌شود عبارتند از اینکه آئین بهائی یک جنبش سیاسی است نه یک دین یا اینکه بهائیان عاملان و جاسوسان اسرائیل و صهیونیسم هستند یا بهائیان جاسوس و عامل امپریالیسم آمریکایی، انگلیسی یا روسی هستند و ... بی پایه و اساس بودن تمامی این ادعاها توسط سازمان ملل متحد، نهادهای حقوق بشری و محققان بی‌غرض به اثبات رسیده است.[۷۰] برای مثال اتهام ارتباط با صهیونیسم و جاسوسی برای اسرائیل به این دلیل مطرح می‌شود که مرکز روحانی و اداری جامعۀ جهانی بهائی در عکا و حیفا در اسرائیل قرار دارد که تنها دلیل این مسئله این است که بهاءالله توسط مقامات ایرانی و عثمانی زندانی و در سال ۱۸۶۸ به عکا تبعید شد و در سال ۱۸۹۲ در همان جا درگذشت.[۷۰] بهائیان در حالی عامل صهیونیسم قلمداد می‌شوند که آئین بهائی در سال ۱۸۹۰ و قبل از تشکیل جنبش صهیونیسم، در فلسطین مرکز جهانی خود را بنا نهاده بود. [۷۱]

گروه‌های بهائی

جستارهای وابسته

یادداشت‌ها

  1. این در حالی است که به گفته شهابی، فراماسون‌ها بهاییان را در جمع خود راه نمی‌دادند و مسئولین آیین بهایی نیز اجازه ورود به تشکیلات فراماسون‌ها را به بهاییان نمی‌دهند.

پانویس

  1. Religion and women. McGill studies in the history of religions. Arvind Sharma. SUNY Press, 1994. ISBN 0-7914-1689-5 pp.211
  2. The Routledge historical atlas of religion in America. Bret E. Carroll. Routledge, 2000 ISBN 0-415-92131-7 p.124
  3. بهائیان و شیعیان: شباهت‌های نگاه رسمی گروه‌های اکثریت به اقلیت، بی‌بی‌سی فارسی
  4. وبسایت رسمی جامعهٔ جهانی بهائی
  5. «Most Baha'i Nations (2010) | QuickLists | The Association of Religion Data Archives». دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۱۰-۲۰. از پارامتر ناشناخته |وب‌گاه= صرف نظر شد (|وبگاه= پیشنهاد می‌شود) (کمک)
  6. «Religion: Year In Review 2010 - Worldwide Adherents of All Religions | Britannica.com». ۲۰۱۶-۱۱-۲۰. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۱۰-۲۰.
  7. حیدری، محمد (۱۰ آبان ۱۳۹۶). «اهمیت همزیستی با بهاییان برای مسلمانان». بی‌بی‌سی فارسی. دریافت‌شده در 01-11-2017. تاریخ وارد شده در |بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  8. "Islam". دانشنامه بریتانیکا (به انگلیسی). Retrieved 2017-12-01.
  9. حیدری، محمد (۱۰ آبان ۱۳۹۶). «اهمیت همزیستی با بهاییان برای مسلمانان». بی‌بی‌سی فارسی. دریافت‌شده در 01-11-2017. تاریخ وارد شده در |بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  10. اصول اعتقادات بهائی، صفحهٔ ۱۳
  11. Bahá'í Reference Library - God Passes By, Pages ۱۲۷-۱۵۰
  12. *مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Monotheism». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۲۷ آوریل ۲۰۰۷.
  13. Juan Cole (۱۹۸۲). «مفهوم تجلی در نوشته‌های بهائیت». Bahá'í Studies. monograph ۹: pp٫ ۱–۳۸.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ ۱۴٫۳ ۱۴٫۴ ۱۴٫۵ بهاءالله (۱۹۹۲کتاب اقدس، ویلمت، Illinois، آمریکا: Bahá'í Publishing Trust، شابک ۰-۸۵۳۹۸-۹۹۹-۰ پیوند به کتاب
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ادیب طاهرزاده (۱۹۹۶روح انسانی، دانداس، انتاریو، کانادا، شابک ۱-۸۹۶۱۹۳-۰۳-X
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ ۱۶٫۲ ۱۶٫۳ ۱۶٫۴ Sergeev، Mikhail (۲۰۱۵). Theory of Religious Cycles Tradition, Modernity, and the Bahá’í Faith. Brill. کاراکتر line feed character در |عنوان= در موقعیت 27 (کمک)
  17. ۱۷٫۰۰ ۱۷٫۰۱ ۱۷٫۰۲ ۱۷٫۰۳ ۱۷٫۰۴ ۱۷٫۰۵ ۱۷٫۰۶ ۱۷٫۰۷ ۱۷٫۰۸ ۱۷٫۰۹ ۱۷٫۱۰ ۱۷٫۱۱ ۱۷٫۱۲ ۱۷٫۱۳ ۱۷٫۱۴ ۱۷٫۱۵ ۱۷٫۱۶ ۱۷٫۱۷ ۱۷٫۱۸ ۱۷٫۱۹ ۱۷٫۲۰ ۱۷٫۲۱ ۱۷٫۲۲ ۱۷٫۲۳ ۱۷٫۲۴ ۱۷٫۲۵ ۱۷٫۲۶ ۱۷٫۲۷ ۱۷٫۲۸ ۱۷٫۲۹ Smith، Peter (۲۰۰۸). An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge University Press.
  18. مقالات و رسائل در مباحث متنوعه، دکتر علی مراد داودی، مؤسسه معارف بهائی، صفحه ۲۱([۱])
  19. Momen، Moojan (۲۰۱۲). The Baha'i Faith: A Beginner's Guide. Oneworld Publications.
  20. Smith، Peter (۲۰۱۳). A Concise Encyclopedia of the Bahá'í Faith. One World Publications.
  21. ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ ۲۱٫۲ ۲۱٫۳ ۲۱٫۴ Momen، Wendi (۲۰۰۶). Understanding the Bahaʼı́ Faith. Dunedin Academic Pres.
  22. ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ Stockman، Robert (۲۰۱۳). The Baha'i Faith: A Guide For The Perplexed. Bloomsbury Academic.
  23. The Baha'is. Baha'i International Community. ۲۰۱۷.
  24. خطابات مبارکه، حضرت عبدالبهاء، صفحهٔ ۱۶۱
  25. پیام ملکوت، عبد الحمید اشراق خاوری، صفحهٔ ۵۹
  26. مجموعه‌ای از مطالب دیانت بهایی، صفحهٔ ۲۹
  27. نجم باختر، شمارهٔ ۶، ۱۹۹۲ میلادی، جلد ۱۳
  28. مبادی روحانی و تعالیم اجتماعی بهائی صفحهٔ ۱۴
  29. بدایع‌الآثار جلد اول صفحه ۲۱۶
  30. پیام ملکوت صفحه ۱۲۴
  31. بیت العدل اعظم (۱۲ ا سفند ۱۳۹۱). [‬http://www.payamha-iran.org/node/78 پیام ۱۲ اسفند ۱۳۹۱) «پیام ۱۲ اسفند ۱۳۹۱»] مقدار |نشانی= را بررسی کنید (کمک). تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
  32. ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ ۳۲٫۲ ۳۲٫۳ ۳۲٫۴ Gervais، Marie (۲۰۰۸). Encyclopedia of Peace Education. Columbia University.
  33. هادلستون، جان. در جستجوی عدالت اجتماعی. Century Press.
  34. بیت العدل اعظم (۱ مارس ۲۰۱۷). «پیام اول مارس ۲۰۱۷ خطاب به بهاییان عالم».
  35. Smith، Peter (۲۰۰۸). An introduction to the Baha'i Faith. Cambridge: Cambridge University Press. صص. ۱۶۳–۱۶۴.
  36. بیت العدل اعظم (اوّل مارس ۲۰۱۷). «پیام اوّل مارس خطاب به بهاییان عالم». تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
  37. شاهوار، سلی (۲۰۱۳). مدارس فراموش شده: بهاییان و آموزش نوین در ایران. باران.
  38. شاهوار، سلی (۲۰۱۳). مدارس فراموش شده: بهائيان و آموزش و پرورش نوين در ايران. باران.
  39. شاهوار، سلی (۲۰۱۳). مدارس فراموش شده: بهائيان و آموزش و پرورش نوين در ايران. باران.
  40. Mina, Yazdani, (2015). "Higher Education under the Islamic Republic: the Case of the Baha'is". Journal of Educational Controversy (به انگلیسی). 10 (1). ISSN 1935-7699.{{cite journal}}: نگهداری CS1: نقطه‌گذاری اضافه (link)
  41. ۴۱٫۰ ۴۱٫۱ ۴۱٫۲ ۴۱٫۳ ۴۱٫۴ Momen، Moojan (۱۹۹۹). Baha'i Faith: A Short Introduction. OneWorld Publication.
  42. شوقی افندی (۱۹۸۳انوار هدایت، انتشارات بهائی، دهلی نو، هندوستان، ص. ۲۳۳، شابک ۸۱-۸۵۰۹۱-۴۶-۳ از پارامتر ناشناخته |coauthors= صرف نظر شد (|author= پیشنهاد می‌شود) (کمک); پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک) پیوند به کتاب
  43. Walbridge, John (۲۰۰۶–۰۳–۲۳). «دعا و نیایش». bahai-library.org. دریافت‌شده در ۲۰۰۶–۰۷–۱۱. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازدید=،|تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
  44. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام aqdas_intro وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  45. ج. ای. اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، برزیل: دارالنشر البهائیة فی البرازیل، ص. ۱۲۱ پیوند به کتاب
  46. ویلیام هاچر و دوگلاس مارتین، دین بهائی آئین فراگیر جهانی، مؤسسه معارف بهائی، ص. ۲۰۵ پیوند به کتاب
  47. داریوش و گریس شاهرخ، اصول دین بهائی، انتشارات ایمجز اینترنشنال، ص. ۳۷متن کتاب
  48. مجموعه آثار, پیام آسمانی جلد ۱, مؤسسه معارف بهائی, p. ۱۲۱
  49. ریاض قدیمی، گلزار تعالیم بهائی، مؤسسه مطبوعات ملی بهائیان پاکستان، ص. ۳۴۷ پیوند به کتاب
  50. عبد الحمید اشراق خاوری، تقریرات دربارهٔ کتاب مستطاب اقدس، مؤسسه مطبوعات امری آلمان، ص. ۳۳۰ پیوند به کتاب
  51. کتاب اقدس آیه ۶۷
  52. صلح‌جو، حسن (۲۵ مهر ۱۳۹۱). «'باغبان' محسن مخملباف، جرم‌های تازه یک فیلم‌ساز». بی‌بی‌سی فارسی. دریافت‌شده در 16-10-2012. تاریخ وارد شده در |بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  53. سجادی، صادق؛ بابیه، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱
  54. Ioannesyan، Youli (۲۰۱۳). The Development of Babi and Baha'i Communities. Routledge. صص. ۳. شابک ۹۷۸–۰–۴۱۵–۶۶۱۳۶–۲ مقدار |شابک= را بررسی کنید: invalid character (کمک).
  55. ۵۵٫۰۰ ۵۵٫۰۱ ۵۵٫۰۲ ۵۵٫۰۳ ۵۵٫۰۴ ۵۵٫۰۵ ۵۵٫۰۶ ۵۵٫۰۷ ۵۵٫۰۸ ۵۵٫۰۹ ۵۵٫۱۰ ۵۵٫۱۱ ۵۵٫۱۲ ۵۵٫۱۳ ۵۵٫۱۴ ۵۵٫۱۵ ۵۵٫۱۶ ۵۵٫۱۷ ۵۵٫۱۸ ۵۵٫۱۹ ۵۵٫۲۰ Momen، Moojan (ژوئن ۲۰۰۵). «The Babi and Baha'i community of Iran: A case of "suspended genocide"?». Journal of Genocide Research, Vol. 7, No. 2.
  56. ۵۶٫۰ ۵۶٫۱ ۵۶٫۲ ۵۶٫۳ ۵۶٫۴ ۵۶٫۵ ۵۶٫۶ ۵۶٫۷ Micheal Karlberg (آوریل ۲۰۱۰). «Constructive Resilience: The Baha´ 'ı´ Response to Oppression». PEACE & CHANGE, Vol. 35, No. 2,.
  57. «برنامه سیستماتیک برای نابودی جامعه بهایی در ایران»، رادیو فردا
  58. مجموعه نویسندگان (۲۰۰۶)، «"BAHE FAITH"»، Britannica ENCYCLOPEDIA OF WORLD RELIGIONS، بریتانیکا، ص. ۱۲۶، شابک ۹۷۸-۱-۵۹۳۳۹-۴۹۱-۲ از پارامتر ناشناخته |نقل‌قول= صرف‌نظر شد (کمک)
  59. ۵۹٫۰ ۵۹٫۱ ۵۹٫۲ Ban Ki-Moon, UN e Secretary-General (۶ سپتامبر ۲۰۱۶). «Situation of human rights in the Islamic Republic of Iran». از پارامتر ناشناخته |وب‌گاه= صرف نظر شد (|وبگاه= پیشنهاد می‌شود) (کمک)
  60. ۶۰٫۰ ۶۰٫۱ 'موج تازه' بازداشت بهائیان در ایران، بی‌بی‌سی فارسی
  61. Affolter, Friedrich W. (ژانویه ۲۰۰۷). «Resisting Educational Exclusion: The Baha'i Institute of Higher Education in Iran». Diaspora, Indigenous, and Minority Education, v1 n1.
  62. Yazdani، Mina (۲۰۱۵). «Higher Education under the Islamic Republic: the Case of the Baha'is». Journal of Education Controversy.
  63. Miloon Kothari. «ECONOMIC, SOCIAL AND CULTURAL RIGHTS Report of the Special Rapporteur on adequate housing as a component of the right to an adequate standard of living». کاراکتر line feed character در |عنوان= در موقعیت 37 (کمک)
  64. «Infographic of the Current Situation of the Baha'is in Iran» (PDF). ژانویه ۲۰۱۸.
  65. بی‌بی‌سی فارسی، محرومیت بهائیان از تحصیلات عالی در ایران
  66. اسناد محرمانه جدید دولت جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اخراج بهائیان
  67. برنارد لویس (۱۹۸۴The Jews of Islam، پرینستون: Princeton University Press، ص. ۲۱، شابک ۰-۶۹۱-۰۰۸۰۷-۸
  68. آدام سیلورشتان (۲۰۱۰Islamic History: A very short introductio، اکسفورد: Oxford University Press، ص. ۵۶، شابک ۹۷۸–۰–۱۹–۹۵۴۵۷۲–۸ مقدار |شابک= را بررسی کنید: invalid character (کمک)
  69. ۶۹٫۰ ۶۹٫۱ ۶۹٫۲ ۶۹٫۳ ۶۹٫۴ Ashraf، CONSPIRACY THEORIES، 138-147.
  70. ۷۰٫۰ ۷۰٫۱ Michael Karlberg (آوریل ۲۰۱۰). «Constructive Resilience: The Bahai Response to Oppression». Peace & Change. Peace History Society and Peace and Justice Studies Association. Vol ۳۵ (No٫ ۲). کاراکتر line feed character در |ناشر= در موقعیت 26 (کمک)
  71. Tavakoli-Targhi، Mohammad (۲۰۰۸). «Anti-Baha'ism and Islamism in Iran». The Baha'is of Iran: Socio-Historical Studies. Routledge.

منابع

  • Abrahamian, Ervand (1993). "The Paranoid Style in Iranian Politics". Khomeinism (به انگلیسی). Berkeley: California University Press. p. ۱۱۱–۱۳۱. Retrieved 4/11/2014. {{cite book}}: Check date values in: |تاریخ بازبینی= (help)
  • Ashraf, Ahmad (1993). "CONSPIRACY THEORIES". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Vol. VI. p. ۱۳۸–۱۴۷. Retrieved 4/23/2014. {{cite encyclopedia}}: Check date values in: |تاریخ بازبینی= (help)
  • Chehabi, Houchang (2009). "Paranoid Style in Persian Histeriograophy". In Touraj Atabaki (ed.). Iran in the 20th Century: Historiography and Political Culture (به انگلیسی). New York: I.B.Tauris & Co Ltd. p. ۱۵۵–۱۷۶.

پیوند به بیرون