بلاغت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''علوم بلاغی'''، '''زیباشناسی سخن''' یا '''دانش شیواسخنی''' از جملهٔ فنون ادبی است، و شاخههای سهگانهٔ [[معانی]]، [[علم بیان|بیان]]، و [[بدیع]] را دربرمیگیرد. |
'''علوم بلاغی'''، '''زیباشناسی سخن''' یا '''دانش شیواسخنی''' از جملهٔ فنون ادبی است، و شاخههای سهگانهٔ [[معانی]]، [[علم بیان|بیان]]، و [[بدیع]] را دربرمیگیرد. |
||
در مقایسه با مضامین و زمینههای دیرینِ بلاغت در [[فرهنگ]]ها و جوامع جهانی، مطالعات و پژوهشهای [[علم|علمیِ]] معاصر، بُردِ وسیعتر و متنوعتری از مسائل عملی و معانی نظری را به حیطهٔ علوم بلاغی وابسته و مرتبط دانستهاند. در حالی که بهطور سنتی، این علوم را تنها به حرفهها و زمینههایی از قبیل [[سیاست]]، [[حقوق]]، [[روابط عمومی]]، [[بازاریابی]]، و [[تبلیغات تجارتی]] منحصر انگاشتهاند، امروزه، دامنهٔ [[پژوهش|تحقیقات]] علوم بلاغی به رشتههای [[پیچیدگی|پیچیده]] و مختلفی، همچون [[علوم انسانی]]، [[علوم ادیان]]، [[علوم اجتماعی]]، و [[تاریخ]] هم گسترش یافتهاست.{{نیازمند منبع}}در واقع بلاغت به معناي اخص تكامل وتعالي واژگان نسبت به انتقال دقيق و ظريف معناست.بلاغت در فهم بيروني در دو پديده ي مهم و درخشان شعر و سخنوري معنا ميابد و ارسطو فيلسوف شهير آتني نيز آن را مطابق با سخنوري ويا همان سخنراني و يا خطابه قرار ميدهد |
در مقایسه با مضامین و زمینههای دیرینِ بلاغت در [[فرهنگ]]ها و جوامع جهانی، مطالعات و پژوهشهای [[علم|علمیِ]] معاصر، بُردِ وسیعتر و متنوعتری از مسائل عملی و معانی نظری را به حیطهٔ علوم بلاغی وابسته و مرتبط دانستهاند. در حالی که بهطور سنتی، این علوم را تنها به حرفهها و زمینههایی از قبیل [[سیاست]]، [[حقوق]]، [[روابط عمومی]]، [[بازاریابی]]، و [[تبلیغات تجارتی]] منحصر انگاشتهاند، امروزه، دامنهٔ [[پژوهش|تحقیقات]] علوم بلاغی به رشتههای [[پیچیدگی|پیچیده]] و مختلفی، همچون [[علوم انسانی]]، [[علوم ادیان]]، [[علوم اجتماعی]]، و [[تاریخ]] هم گسترش یافتهاست.{{نیازمند منبع}}در واقع بلاغت به معناي اخص تكامل وتعالي واژگان نسبت به انتقال دقيق و ظريف معناست.بلاغت در فهم بيروني در دو پديده ي مهم و درخشان شعر و سخنوري معنا ميابد و ارسطو فيلسوف شهير آتني نيز آن را مطابق با سخنوري ويا همان سخنراني و يا خطابه قرار ميدهد.سخنوري براساس منطق خطابي شكل ميگيرد كه مبتني بر حجج صناعي و غير صناعي شكل ميگيرد كه اين حجت ها يا بر پايه ي امور بديهي و معلوم معنا ميشوند و يا به شكل اسناد،قسم،اقرار،شهودو...ظهور ميابند.استاد محمدعلي حسينيان نويسنده ي كتاب مباني نظري خطابه و رساله سخنوري بلاغت را به معناي برانگيختگي احساسات با ابزار زبان به روش قياسي ميشناسد كه در شعر نيز همين رخداد به وقوع ميپيوندد. |
||
== جستارهای وابسته == |
== جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۴۶
علوم بلاغی، زیباشناسی سخن یا دانش شیواسخنی از جملهٔ فنون ادبی است، و شاخههای سهگانهٔ معانی، بیان، و بدیع را دربرمیگیرد.
در مقایسه با مضامین و زمینههای دیرینِ بلاغت در فرهنگها و جوامع جهانی، مطالعات و پژوهشهای علمیِ معاصر، بُردِ وسیعتر و متنوعتری از مسائل عملی و معانی نظری را به حیطهٔ علوم بلاغی وابسته و مرتبط دانستهاند. در حالی که بهطور سنتی، این علوم را تنها به حرفهها و زمینههایی از قبیل سیاست، حقوق، روابط عمومی، بازاریابی، و تبلیغات تجارتی منحصر انگاشتهاند، امروزه، دامنهٔ تحقیقات علوم بلاغی به رشتههای پیچیده و مختلفی، همچون علوم انسانی، علوم ادیان، علوم اجتماعی، و تاریخ هم گسترش یافتهاست.[نیازمند منبع]در واقع بلاغت به معناي اخص تكامل وتعالي واژگان نسبت به انتقال دقيق و ظريف معناست.بلاغت در فهم بيروني در دو پديده ي مهم و درخشان شعر و سخنوري معنا ميابد و ارسطو فيلسوف شهير آتني نيز آن را مطابق با سخنوري ويا همان سخنراني و يا خطابه قرار ميدهد.سخنوري براساس منطق خطابي شكل ميگيرد كه مبتني بر حجج صناعي و غير صناعي شكل ميگيرد كه اين حجت ها يا بر پايه ي امور بديهي و معلوم معنا ميشوند و يا به شكل اسناد،قسم،اقرار،شهودو...ظهور ميابند.استاد محمدعلي حسينيان نويسنده ي كتاب مباني نظري خطابه و رساله سخنوري بلاغت را به معناي برانگيختگي احساسات با ابزار زبان به روش قياسي ميشناسد كه در شعر نيز همين رخداد به وقوع ميپيوندد.
جستارهای وابسته
یونان باستان و تاریخچهٔ بلاغت
سه اصل اساسی بلاغت که توسط ارسطو مطرح شد
اخلاق و رفتار سخنران یا مبلّغ: اِثوس
چگونگی برانگیختن احساسات مخاطبان: پاثُس
لوگوس (لُگُس) که به معنی روشهای اِقناع است.
منابع
پیوند به بیرون
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به بلاغت در ویکیگفتاورد موجود است. |
- مقالهٔ بلاغت، نوشتهٔ احمد مهدوی دامغانی، در دانشنامهٔ جهان اسلام