ژان شاردن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۴۷: خط ۴۷:


== دستاوردها ==
== دستاوردها ==
[[File:Jean Chardin apadana.png|thumb|هیئت نمایندگی در آپادانا از ژان شاردن (آمستردان 1735)]]
[[File:Jean Chardin apadana.png|thumb|هیئت نمایندگی در آپادانا از ژان شاردن (آمستردان ۱۷۳۵)]]
شاردن نخستین فرانسوی بود که در سفرنامهٔ خود از [[فردوسی]] و [[شاهنامه]] و برخی دیگر از شاعران ایرانی و آثار آنها یاد کرد و اگر چه اطلاعاتش در این خصوص ناقص بود، ولی توجه جامعهٔ ادبی فرانسه را به [[ادبیات فارسی]] جلب کرد.<ref>از سعدی تا آراگون، جواد حدیدی، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۳، ص ۲۴۸</ref>
شاردن نخستین فرانسوی بود که در سفرنامهٔ خود از [[فردوسی]] و [[شاهنامه]] و برخی دیگر از شاعران ایرانی و آثار آنها یاد کرد و اگر چه اطلاعاتش در این خصوص ناقص بود، ولی توجه جامعهٔ ادبی فرانسه را به [[ادبیات فارسی]] جلب کرد.<ref>از سعدی تا آراگون، جواد حدیدی، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۳، ص ۲۴۸</ref>


خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:


{{ترتیب‌پیش‌فرض:شاردن، ژان}}
{{ترتیب‌پیش‌فرض:شاردن، ژان}}

[[رده:اعضای انجمن سلطنتی]]
[[رده:اعضای انجمن سلطنتی]]
[[رده:اوگنو]]
[[رده:اوگنو]]

نسخهٔ ‏۲۱ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۴۶

ژان شاردن
نگاره‌ای از ژان شاردن
زادهٔ۱۶ نوامبر ۱۶۴۳
پاریس
درگذشت۵ ژانویه ۱۷۱۳
نزدیک لندن
محل زندگیفرانسه
ملیتفرانسوی فرانسه
پیشهجهانگرد و نویسنده
آثارسفرنامهٔ شاردن

ژان شاردن ‏(به فرانسوی: Jean Chardin)‏ (۱۶ نوامبر ۱۶۴۳–۵ ژانویهٔ ۱۷۱۳) جواهرفروش و جهانگرد فرانسوی بود که کتاب ۱۰ جلدی «سفرهای سِر ژان شاردن»[۱] به عنوان یکی از بهترینِ کارهای پژوهشگران غربی دربارهٔ ایران و خاور نزدیک برشمرده می‌شود. این کتاب برای اولین بار در ایران با نام «سیاحتنامه شاردن» با ترجمه محمد عباسی توسط مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر در سال ۱۳۳۵ منتشر شده‌است.

زندگی‌نامه

ژان شاردن در سال ۱۶۴۳ میلادی، در شهر پاریس متولد گردید و در همان محل به تحصیل پرداخت. پدرش جواهرساز بود و او از کودکی آشنایی با سنگهای قیمتی و فن جواهرسازی را آموخت.

خانوادهٔ او که از فرقهٔ پروتستان هوگِنو بودند، با کلیسای کاتولیک و مقامات رسمی فرانسه مشکل داشتند، به همین روی، او علاقه‌ای به ماندن در فرانسه نداشت و در ۲۲ سالگی نخستین سفر خود را آغاز کرد که در این سفر ۶ ساله (۱۶۶۴–۱۶۶۵ م) ایران بیش از دیگر کشورها توجه او را به خود جلب نمود.

در سفر دومش (۱۷ ماه اوت ۱۶۷۱ م) که خانم بازرگانی به نام لسکو او را همراهی می‌کرد، و سرانجام در تابستان ۱۶۷۳ م. به اصفهان رسیدند و تا سال ۱۶۷۷ م. در این شهر اقامت کردند. سپس به هندوستان رفته و پس از دو سال آنجا را به مقصد اروپا ترک کرد. این سفر آخرین سفر او به ایران بود. او لقب «تاجرشاه» را از شاه عباس دوّم دریافت کرده بود.

دستاوردها

هیئت نمایندگی در آپادانا از ژان شاردن (آمستردان ۱۷۳۵)

شاردن نخستین فرانسوی بود که در سفرنامهٔ خود از فردوسی و شاهنامه و برخی دیگر از شاعران ایرانی و آثار آنها یاد کرد و اگر چه اطلاعاتش در این خصوص ناقص بود، ولی توجه جامعهٔ ادبی فرانسه را به ادبیات فارسی جلب کرد.[۲]

دیدگاه‌ها

تخت بران در کتاب ژ شاردن (آمستردام ۱۷۳۵)

وی کتابی منتشر نموده تا اروپاییان را با واقعیات ایران آن روزگار آشنا کند. در فصلی از این کتاب که عنوانش هست «باورهای ایرانیان دربارهٔ حقّ حکومت» چنین آمده‌است: مسلمانان ایران در موضوع جانشینی امام غایب به دو دسته تقسیم شده‌اند؛ برخی از علمای روحانی و پیروانشان بر این اعتقادند که در تمام طول مدّت غیبت امام باید یک مجتهد معصوم امور دینی و اجتماعی و حکومتی مملکت را اداره کند، و این مجتهد باید جامع علوم، و از هر جهت منزّه از هر فساد و گناه باشد، و چنان بر همهٔ واجبات مذهبی و احکام دینی و دانشهای بشری احاطه داشته باشد که هر پرسشی دربارهٔ مسائل دینی و اجتماعی از او می‌کنند، بی‌درنگ به درستی جواب بدهد. امّا دستهٔ دیگر معتقدند در غیبت امام حق حکومت به یکی از بازماندگان امام می‌رسد، اما واجب و لازم نیست که وی مانند امام جامع علوم ظاهر و باطن و از هر جهت معصوم باشد. بنا بر همین نظر که مورد تأیید بیشتر مردم است، و مقبول‌تر می‌نماید شیخ صفی که سر سلسلهٔ پادشاهان صفوی است، و نخستین کس از این دودمان است که جامهٔ پادشاهی بر اندام خویش راست کرد، با این عقیده همراه نبود.

آنچه مایهٔ آسایش خاطر و عدم نگرانی پادشاه است این است که قریب به اتفاق مردم بر همین باورند، اما گاهی اهل منبر پذیرش این عقیده را تخطئه می‌کنند و آزادانه بیان و تبلیغ می‌نمایند که پادشاه باید هم از سلالهٔ امام و هم جامع علوم زمان خود و کاملاً پرهیزگار باشد، و چگونه ممکن است پادشاه نامؤمن شرابخواره و هوسباز و مستغرق گناه با عالم بالا نزدیک باشد و نور هدایت را برای راهنمائی مؤمنان بگیرد. پادشاهی بر جامعهٔ مسلمانان تنها شایسته و درخور مجتهدی است که پایهٔ دانش و تقوایش از همگان بالاتر باشد. این درست است که چون چنین مجتهد وارسته‌ای پردانش و سلیم است باید پادشاهی در کنارش باشد که به ضرب شمشیر مردمان را به رعایت عدالت وادار نماید، اما باید چون وزیری فرمانبردار و سر به راه باشد، نه بیش.[۳] شاردن می‌افزاید: در نظر ایرانیان بیشتر از آنچه مفتی در عثمانی اختیار و قدرت دارد. صدر توانمند و مقتدر است و وی راپادشاه و حاکم امور مذهبی، و حقوقی شیخ و قبله گاه واقعی، قائم مقام پیغمبر و نایب امامان می‌دانند.[۴]

نگارخانه

نمونه‌هایی از نقاشی‌ها و طراحی‌های ژان شاردن از شهرها و بناهای تاریخی ایران:

جستارهای وابسته

پیوند به بیرون

پانویس

  1. The Travels of Sir John Chardin
  2. از سعدی تا آراگون، جواد حدیدی، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۳، ص ۲۴۸
  3. سیاحت نامه شاردن. فصل باورهای ایرانیان دربارهٔ حقّ حکومت
  4. مهدی ابوطالبی (۱۳۹۵عالمان شیعه و صیانت از سرمایه‌های ملی، کانون اندیشه جوان، ص. ۲۴، شابک ۶-۲۵۴-۱۵۹-۶۰۰-۹۷۸ مقدار |شابک= را بررسی کنید: invalid prefix (کمک) پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)

منابع