خلافت فاطمیان: تفاوت میان نسخهها
Massol1360 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Sa.vakilian (بحث | مشارکتها) انتقال از مقاله حسن صباح |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
با وجود این، سالها پس از مرگ عضدالدوله، یک سردار ایرانی<ref>عشایر پارس. احسان یوسفی. ۱۳۹۳</ref> خلیفه عباسی به نام [[بساسیری|ارسلان بساسیری]] به اشاره و تحریک المستنصر، خلیفه فاطمی، علیه [[عباسیان]] شورید و [[بغداد]] را متصرف شد که در پی آن خلیفه [[القائم بامرالله]] را از آن جا بیرون کرد و سپس [[خطبه]] به نام امام فاطمی خواند (۴۵۰ ق / ۱۰۵۸ م). در آن احوال، خلافت عباسیان در معرض انقراض قرار گرفت، اما از حسن اتفاق، با ظهور [[طغرل بیک|طغرل بیگ]] سلجوقی و ورود او به بغداد [[۴۵۱ (قمری)|۴۵۱ق]]/[[۱۰۵۹ (میلادی)|۱۰۵۹م]] خلافت عباسیان از خطر سقوط حتمی نجات پیدا کرد. از آن پس، جلوگیری از نشر دعوت فاطمی و اهتمام در تعقیب اسماعیلیه، برای سلجوقیان ایران یک تکلیف و تعهد شد که تا پایان آن عصر نیز ادامه داشت. |
با وجود این، سالها پس از مرگ عضدالدوله، یک سردار ایرانی<ref>عشایر پارس. احسان یوسفی. ۱۳۹۳</ref> خلیفه عباسی به نام [[بساسیری|ارسلان بساسیری]] به اشاره و تحریک المستنصر، خلیفه فاطمی، علیه [[عباسیان]] شورید و [[بغداد]] را متصرف شد که در پی آن خلیفه [[القائم بامرالله]] را از آن جا بیرون کرد و سپس [[خطبه]] به نام امام فاطمی خواند (۴۵۰ ق / ۱۰۵۸ م). در آن احوال، خلافت عباسیان در معرض انقراض قرار گرفت، اما از حسن اتفاق، با ظهور [[طغرل بیک|طغرل بیگ]] سلجوقی و ورود او به بغداد [[۴۵۱ (قمری)|۴۵۱ق]]/[[۱۰۵۹ (میلادی)|۱۰۵۹م]] خلافت عباسیان از خطر سقوط حتمی نجات پیدا کرد. از آن پس، جلوگیری از نشر دعوت فاطمی و اهتمام در تعقیب اسماعیلیه، برای سلجوقیان ایران یک تکلیف و تعهد شد که تا پایان آن عصر نیز ادامه داشت. |
||
== دولت فاطمی در مصر == |
|||
=== شکلگیری حکومت === |
|||
از سالهای اول حکومت در شمال آفریقا، فاطمیان قصد تصرف [[مصر]] را داشتند. [[عبیدالله المهدی |عبیدالله المهدی]] در سال ۳۰۱ و ۳۰۷ هجری قمری به مصر حمله کرد اما موفق نشد آن را به دست آورد. دربارهٔ اوضاع آشفته اجتماعی مصر در اواخر [[آل اخشید|عصر اخشیدی]] به افزایش فعالیت داعیان فاطمی اشاره شدهاست؛ پس از مرگ [[کافور اخشیدی]]، وزیر [[جعفر بن فرات]] حکومت را به دست گرفت و در همین هنگام با کاهش آب نیل و گرانی اجناس عدهای از مصریان به [[المعز لدین الله|المعز فاطمی]] نامه نوشتند و خواستار ورود او به مصر شدند. اما به نظر طاهری ناصری دلیلی مهمتر وجود داشتهاست؛ که میتوان به تحرکات ناوگان روم در آبهای شمال آفریقا و نگرانی خلیفه از توطئه امویان اندلس اشاره کرد.<ref>{{پک|ناصری طاهری|۱۳۷۹|ک=فاطمیان در مصر|ص=۷۷–۷۹}}</ref> در سال ۳۰۱ هجری ابوالقاسم، ولیعهد فاطمیان و فرزند عبدالله به مصر حمله کرد و [[اسکندریه]]، فیوم و بخشهایی از صعید مصر را به تصرف خود درآورد اما با ورود نیروهای مونس خادم، فرمانده ترک عباسی به مصر، سپاه فاطمی عقبنشینی کرد. در این مدت لشکرکشیهای بسیاری به مصر شد که نتیجهای در برنداشت، در آخرین نبردی که در سال ۳۵۸ هجری اتفاق افتاد، سپاهی تشکیلشده از قبایل بربر و [[اسلاو]] به فرماندهی جوهر سیسیلی راهی مصر شد. او مصر را فتح کرد. جوهر سیسیلی به دستور خلیفه فاطمی ابتدا شهر فعلی [[قاهره]] را در شمال شرقی [[فسطاط]] ساخت و سپس محلههایی برای اسکان قبایل و طایفهها که سپاه و لشکر فاطمی را تشکیل میدادند بنا کرد. نام عباسیان را از منابر مصر انداخت و اسم آنها را از سکهها حذف کرد. وی دارالضرب فسطاط را ایجاد کرد و سکهٔ سرخ به نام المعز ضرب کرد.<ref>{{پک|ناصری طاهری|۱۳۷۹|ک=فاطمیان در مصر|ص=۷۹–۸۰}}</ref> |
|||
=== خلفای فاطمی === |
|||
در ۶ شعبان سال ۳۶۲ هجری [[المعز لدین الله]] به مصر رفت و در رمضان سال ۳۶۲ هجری در قصر مصر مستقر شد. وی به گسترش اسماعیلیه در مصر پرداخت. المعز ابتدا پسرش عبدالله را به جانشینی خود برگزید اما وی درگذشت و خلیفه، نزار را ولیعهد خود معرفی کرد. [[ابومنصور نزار العزیزبالله]] در ۲۱ سالگی به خلافت رسید و تا سال ۳۸۶ هجری حکومت کرد؛ در زمان او سرزمینهای مختلف از جمله [[شام]]، [[یمن]]، [[حجاز]] و سرزمینهای واقع میان اقیانوس اطلس در دست فاطمیان بود. نزار همانند پدرش به یاری جوهر و قاضی نعمان عقاید اسماعیلیه را گسترش داد و سلطه فاطمیها را به اوج خود رساند. پس از او [[البتکین]] فرمانده ترک به دمشق حمله کرد و نام خلیفه فاطمی را از خطبه حذف کرد و به نام خلیفه عباسی خطبه خواند. العزیزبالله به مدت ۲ سال با وی درگیر بود تا موفق شد فاطمیان را دوباره بر شام مسلط کند؛ در دورهٔ او برای نخستین بار مصریان سوگوار عاشورا شدند و این مراسم تا پایان عصر فاطمیان پابرجا بود.<ref>{{پک|ناصری طاهری|۱۳۷۹|ک=فاطمیان در مصر|ص=۸۳–۸۵}}</ref> الحاکم بامرالله فرزند العزیز، ششمین خلیفه بود؛ در دوران او دارالحکمه یا دارالعلمهایی ایجاد شد. این کانون بزرگ با بیتالحکمه [[مأمون]] مقایسه میشد و مرکز آثار و کتب اسماعیلی بود که با حملهٔ صلاحالدین به قاهره تمام آنها سوزانده شدهاست. او در ۲۷ شوال سال ۴۱۱ هجری قمری فوت میکند. در سال ۴۲۷ هجری [[معاذ مستنصر|المستنصر]] فرزند ۷ سالهٔ خانواده خلافت فاطمی به حکومت میرسد که ۶۰ سال به تخت نشست و تا سال ۴۸۷ هجری حکومت کرد. حکومت وی به ۲ دسته تقسیم میشود: |
|||
* دورهٔ اول از سال ۴۲۷ تا ۴۵۰ هجری قمری را شامل میشود که عصر اقتدار خلافت بودهاست، امپراطوری فاطمی به بزرگترین حد خود رسیده و معشیت اجتماعی در بهترین وضع قرار داشتهاست.<ref>{{پک|ناصری طاهری|۱۳۷۹|ک=فاطمیان در مصر|ص=۸۹}}</ref> |
|||
* دورهٔ دوم از سال ۴۵۰ تا پایان عمر وی طول کشیدهاست که با عنوان عصر اقتدار وزارت نامیده میشود. در آن زمان خلیفه به علت بحرانهای اقتصادی مصر تمام ثروت و شکوه خود را از دست داد. عدهای معتقداند اقتدار وزیران با ورود بدرالجمالی به مصر در سال ۴۶۶ هجری قمری آغاز شد.<ref>{{پک|ناصری طاهری|۱۳۷۹|ک=فاطمیان در مصر|ص=۸۹}}</ref> |
|||
پس از مرگ وزیر ابوالقاسم علی بن احمد جرائی در سال ۴۲۷ هجری به دلیل کم سن بودن المستنصر مادرش امور را به دست گرفت. او به مغربیها که بخش اعظم سپاه بودند توجه بیشتری نشان داد و این مسئله باعث نزاع بین مغربیها و ترکان شد. در زمان وزارت ابوالفرج عبدالله بن محمد بابلی، وزیر فلسطینی المستنصر، گرایش به سمت مغربیها دو چندان شد و جنگ بین آنها شدیدتر. ترکان در این نزاع پیروز شدند. در آن هنگام بدرالجمالی حکومت [[عکا]] را در دست داشت که به خواست خلیفه در جمادی الاولی سال ۴۶۶ هجری به مصر آمد. او سپاه را سامان داد و به «السید الاجل امیر الجیوش» مشهور شد و اوضاع را آرام کرد. در زمان وزارت ابوالفرج عبدالله بن محمد بابلی، وزیر فلسطینی المستنصر گرایش به سمت مغربیها دو چندان شد و جنگ بین آنها شدیدتر.<ref>{{پک|ناصری طاهری|۱۳۷۹|ک=فاطمیان در مصر|ص=۹۰–۹۱}}</ref> ترکان در این نزاع پیروز شدند. پس از او فرزندش افضل ملقب به شاهنشاه در سال ۴۸۷ هجری امور مصر را به دست گرفت. چند ماه از وزارت او نگذشته بود که خلیفه از دنیا رفت و با سیاست افضل اولین انشعاب شکل گرفت. وی مانع به حکومت رسیدن المستنصر فرزند ارشد خلیفه شد و المستعلی بالله که شوهر خواهرش بود را به قدرت رساند و نزار در اسکندریه توسط سپاهیان افضل کشتهشد. در دوران خلافت الامر باحکام الله که از سال ۴۹۵ تا ۵۲۴ هجری قمری طول کشید بدرالجمالی قدرت برتر مصر بود او حکومت را به صورت موقت از قاهره به جنوب فسطاط انتقال داد و آنجا را دارالملک نامید و دیوانها را به آن مرکز منتقل کرد. او مسیحیان را نیز در حکومت خود به کار گرفت، مثل ابوالبرکات یوحنا بن ابولیث نصرانی که در دیوان تحقیق مشغول به کار بود. افضل خود توسط یکی از غلامان خلیفه الآمر باحکام الله در شب فطر سال ۵۱۵ هجری به قتل رسید. این چنین شد که اسماعیلیه به دو قسمت تقسیم شد.<ref>{{پک|ناصری طاهری|۱۳۷۹|ک=فاطمیان در مصر|ص=۹۱–۹۳}}</ref> آمر در ذیالقعده سال ۵۲۴ هجری قمری هنگامی که از گردشگاه بازمیگشت در سن ۳۴ سالگی به دست [[اسماعیلیان (مذهب)|اسماعیلیان]] کشتهشد. پس از او ابوعلی فرزند افضل به حکومت رسید. گروهی از یمنیها اعتقاد داشتند آمر فرزندی به نام طیب داشتهاست که غایب است و این موضوع باعث انشعاب دوم شد. آنها با نام طیبه خود را از مصریان جدا کردند. با تلاش دو غلام آمر به نام «جوامرد» و «برغش» عموزاده خلیفه به نام عبدالمجید به حکومت رسید.<ref group="پ">چون خلیفه پسری نداشت، ابوعلی که زندانی وی بود و پس از مرگ او آزاد شدهبود امور را به دست گرفت.</ref> در آن زمان بهرام ارمنی که از والیان فاطمی بود به وزارت رسید. وی اولین مسیحی بود که وزارت تفویض را در دست گرفت و با در دست داشتن آن پای مسیحیان را به قاهره باز کرد.<ref>{{پک|ناصری طاهری|۱۳۷۹|ک=فاطمیان در مصر|ص=۹۳–۹۵}}</ref> |
|||
=== سقوط فاطمیان === |
|||
در دوران الظافر بالله، وزیران حکومت را در دست داشتند. ابن سلار<ref group="پ">وی ابتدا والی اسکندریه بود، سپس وزیر شد</ref> قصد داشت با صلیبیها بجنگد که با دشمنی وزیری دیگر کشته شد. در این فرصت بود که صلیبیها بر [[اشکلون|عسقلان]] غلبه کردند و آخرین مناطق فاطمی در شام از دست آنها خارج شد. خلیفه نیز به دست نزدیکانش به قتل رسید و فرزند ۵ ساله او به حکومت رسید. طلائع، وزیری دیگر بود که به جنگ با صلیبیان توجه داشت و جنگهای بسیاری با آنها داشت؛ او در نهایت متوجه شد که توان مقابله با دولت صلیبی را ندارد و اینچنین برخورد دولت فاطمی با صلیبیها به آخر رسید. [[صلاحالدین ایوبی]]، آخرین وزیر معروف فاطمیان بود او در ذیالحجه سال ۵۶۵ هجری قمری دستور داد «''حی علی خیر العمل''» را از اذان حذف کنند و خطبه به نام خلیفه عباسی خواند. وی قاضیان اسماعیلی را خلع کرد و در شب عاشورای سال ۵۶۷ هجری قمری که خلیفه فاطمی درگذشت؛ صلاحالدین بهطور رسمی نام خلیفه عباسی را ذکر کرد و طرفداران فاطمیان را از دم تیغ گذراند.<ref>{{پک|ناصری طاهری|۱۳۷۹|ک=فاطمیان در مصر|ص=۹۶–۹۵}}</ref> |
|||
== فرمانرواها == |
== فرمانرواها == |
||
خط ۴۵: | خط ۵۹: | ||
| [[العاضدلدینالله ابومحمدعبدالله]] || [[۵۵۵ (قمری)|۵۵۵ق]]-[[۵۶۷ (قمری)|۵۶۷ق]]/[[۱۱۶۰ (میلادی)|۱۱۶۰م]]-[[۱۱۷۱ (میلادی)|۱۱۷۱م]] |
| [[العاضدلدینالله ابومحمدعبدالله]] || [[۵۵۵ (قمری)|۵۵۵ق]]-[[۵۶۷ (قمری)|۵۶۷ق]]/[[۱۱۶۰ (میلادی)|۱۱۶۰م]]-[[۱۱۷۱ (میلادی)|۱۱۷۱م]] |
||
|} |
|} |
||
⚫ | |||
{{پانویس}} |
|||
== منابع == |
== منابع == |
||
{{ویکیگفتاورد}} |
{{ویکیگفتاورد}} |
||
⚫ | |||
* Islam: Kunst und Architektur |
* Islam: Kunst und Architektur |
||
* [http://www.hukam.net/family.php?fam=95 الفاطمیون] |
* [http://www.hukam.net/family.php?fam=95 الفاطمیون] |
نسخهٔ ۱۷ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۰۱
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. (آوریل ۲۰۱۷) |
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
از سلسله مقالات دربارهٔ: |
اسلام |
---|
خلافت فاطمی سلسلهای است که از سال ۹۰۹م به مدت تقریبی دو قرن (تا سال ۱۱۷۱م بر بخش بزرگی از شمال آفریقا و خاورمیانه و دریای مدیترانه حکومت کرد. خلفای فاطمی پیشوایان شیعه اسماعیلی نیز بودند و نام سلسله آنان به نام فاطمه، دختر محمّد پیامبر مسلمانان، نامگذاری شده بود. آنان در قسمت مدیترانهای خاورمیانه، بمدت بیش از دو قرن مؤسسِ دولتی بودند که به گسترشِ علم، هنر و بازرگانی علاقهٔ فراوان نشان میداد. قاهره پایتختِ مصر، توسط فاطمیان پایهگذاری شد. امپراتوری آنها یعنی بخش اولیه تاریخ اسماعیلی، تقریباً از ابتدای اسلام تا قرن یازدهم را در بر میگیرد. نخستین خلیفه فاطمی عبیدالله المهدی و سه خلیفه فاطمی دیگر، یعنی القائم و المنصور و المعز لدین الله نام داشتند.
خلافت فاطمی در سال ۹۰۹م در شمال آفریقا بنیان نهاده شد و به زودی به سیسیل، مصر، فلسطین و سوریه گسترش یافت و در دوران حکومت هشتمین خلیفهٔ فاطمی، المستنصربالله (وفات ۱۰۹۴م) به اوج قدرت خود رسید. در طول این دورهٔ حدوداً دو قرنی، فاطمیان یک حکومت مرفّه همراه با شادابی عقلانی، اقتصادی و فرهنگی قابل ملاحظهای را پدیدآوردند.
دعوت خلفای فاطمی در سرزمین ایران در عهد سامانیان و غزنویان آغاز شد، اما در واقع به وسیله ناصر خسرو قبادیانی، شاعر معروف خراسان و مقارن با اوایل دوران سلاجقه این دعوت تا حدی به ثمر رسید. در ادامه با آن که خلفای مصر در جلب آل بویه سعی فراوانی کردند، اما در این زمینه توفیقی به دست نیاوردند، چنانکه عضدالدوله دیلمی در اواخر عمرش همچنان در صدد تسخیر مصر و برانداختن خلافت فاطمی بود که اجل مهلتش نداد.
با وجود این، سالها پس از مرگ عضدالدوله، یک سردار ایرانی[۱] خلیفه عباسی به نام ارسلان بساسیری به اشاره و تحریک المستنصر، خلیفه فاطمی، علیه عباسیان شورید و بغداد را متصرف شد که در پی آن خلیفه القائم بامرالله را از آن جا بیرون کرد و سپس خطبه به نام امام فاطمی خواند (۴۵۰ ق / ۱۰۵۸ م). در آن احوال، خلافت عباسیان در معرض انقراض قرار گرفت، اما از حسن اتفاق، با ظهور طغرل بیگ سلجوقی و ورود او به بغداد ۴۵۱ق/۱۰۵۹م خلافت عباسیان از خطر سقوط حتمی نجات پیدا کرد. از آن پس، جلوگیری از نشر دعوت فاطمی و اهتمام در تعقیب اسماعیلیه، برای سلجوقیان ایران یک تکلیف و تعهد شد که تا پایان آن عصر نیز ادامه داشت.
دولت فاطمی در مصر
شکلگیری حکومت
از سالهای اول حکومت در شمال آفریقا، فاطمیان قصد تصرف مصر را داشتند. عبیدالله المهدی در سال ۳۰۱ و ۳۰۷ هجری قمری به مصر حمله کرد اما موفق نشد آن را به دست آورد. دربارهٔ اوضاع آشفته اجتماعی مصر در اواخر عصر اخشیدی به افزایش فعالیت داعیان فاطمی اشاره شدهاست؛ پس از مرگ کافور اخشیدی، وزیر جعفر بن فرات حکومت را به دست گرفت و در همین هنگام با کاهش آب نیل و گرانی اجناس عدهای از مصریان به المعز فاطمی نامه نوشتند و خواستار ورود او به مصر شدند. اما به نظر طاهری ناصری دلیلی مهمتر وجود داشتهاست؛ که میتوان به تحرکات ناوگان روم در آبهای شمال آفریقا و نگرانی خلیفه از توطئه امویان اندلس اشاره کرد.[۲] در سال ۳۰۱ هجری ابوالقاسم، ولیعهد فاطمیان و فرزند عبدالله به مصر حمله کرد و اسکندریه، فیوم و بخشهایی از صعید مصر را به تصرف خود درآورد اما با ورود نیروهای مونس خادم، فرمانده ترک عباسی به مصر، سپاه فاطمی عقبنشینی کرد. در این مدت لشکرکشیهای بسیاری به مصر شد که نتیجهای در برنداشت، در آخرین نبردی که در سال ۳۵۸ هجری اتفاق افتاد، سپاهی تشکیلشده از قبایل بربر و اسلاو به فرماندهی جوهر سیسیلی راهی مصر شد. او مصر را فتح کرد. جوهر سیسیلی به دستور خلیفه فاطمی ابتدا شهر فعلی قاهره را در شمال شرقی فسطاط ساخت و سپس محلههایی برای اسکان قبایل و طایفهها که سپاه و لشکر فاطمی را تشکیل میدادند بنا کرد. نام عباسیان را از منابر مصر انداخت و اسم آنها را از سکهها حذف کرد. وی دارالضرب فسطاط را ایجاد کرد و سکهٔ سرخ به نام المعز ضرب کرد.[۳]
خلفای فاطمی
در ۶ شعبان سال ۳۶۲ هجری المعز لدین الله به مصر رفت و در رمضان سال ۳۶۲ هجری در قصر مصر مستقر شد. وی به گسترش اسماعیلیه در مصر پرداخت. المعز ابتدا پسرش عبدالله را به جانشینی خود برگزید اما وی درگذشت و خلیفه، نزار را ولیعهد خود معرفی کرد. ابومنصور نزار العزیزبالله در ۲۱ سالگی به خلافت رسید و تا سال ۳۸۶ هجری حکومت کرد؛ در زمان او سرزمینهای مختلف از جمله شام، یمن، حجاز و سرزمینهای واقع میان اقیانوس اطلس در دست فاطمیان بود. نزار همانند پدرش به یاری جوهر و قاضی نعمان عقاید اسماعیلیه را گسترش داد و سلطه فاطمیها را به اوج خود رساند. پس از او البتکین فرمانده ترک به دمشق حمله کرد و نام خلیفه فاطمی را از خطبه حذف کرد و به نام خلیفه عباسی خطبه خواند. العزیزبالله به مدت ۲ سال با وی درگیر بود تا موفق شد فاطمیان را دوباره بر شام مسلط کند؛ در دورهٔ او برای نخستین بار مصریان سوگوار عاشورا شدند و این مراسم تا پایان عصر فاطمیان پابرجا بود.[۴] الحاکم بامرالله فرزند العزیز، ششمین خلیفه بود؛ در دوران او دارالحکمه یا دارالعلمهایی ایجاد شد. این کانون بزرگ با بیتالحکمه مأمون مقایسه میشد و مرکز آثار و کتب اسماعیلی بود که با حملهٔ صلاحالدین به قاهره تمام آنها سوزانده شدهاست. او در ۲۷ شوال سال ۴۱۱ هجری قمری فوت میکند. در سال ۴۲۷ هجری المستنصر فرزند ۷ سالهٔ خانواده خلافت فاطمی به حکومت میرسد که ۶۰ سال به تخت نشست و تا سال ۴۸۷ هجری حکومت کرد. حکومت وی به ۲ دسته تقسیم میشود:
- دورهٔ اول از سال ۴۲۷ تا ۴۵۰ هجری قمری را شامل میشود که عصر اقتدار خلافت بودهاست، امپراطوری فاطمی به بزرگترین حد خود رسیده و معشیت اجتماعی در بهترین وضع قرار داشتهاست.[۵]
- دورهٔ دوم از سال ۴۵۰ تا پایان عمر وی طول کشیدهاست که با عنوان عصر اقتدار وزارت نامیده میشود. در آن زمان خلیفه به علت بحرانهای اقتصادی مصر تمام ثروت و شکوه خود را از دست داد. عدهای معتقداند اقتدار وزیران با ورود بدرالجمالی به مصر در سال ۴۶۶ هجری قمری آغاز شد.[۶]
پس از مرگ وزیر ابوالقاسم علی بن احمد جرائی در سال ۴۲۷ هجری به دلیل کم سن بودن المستنصر مادرش امور را به دست گرفت. او به مغربیها که بخش اعظم سپاه بودند توجه بیشتری نشان داد و این مسئله باعث نزاع بین مغربیها و ترکان شد. در زمان وزارت ابوالفرج عبدالله بن محمد بابلی، وزیر فلسطینی المستنصر، گرایش به سمت مغربیها دو چندان شد و جنگ بین آنها شدیدتر. ترکان در این نزاع پیروز شدند. در آن هنگام بدرالجمالی حکومت عکا را در دست داشت که به خواست خلیفه در جمادی الاولی سال ۴۶۶ هجری به مصر آمد. او سپاه را سامان داد و به «السید الاجل امیر الجیوش» مشهور شد و اوضاع را آرام کرد. در زمان وزارت ابوالفرج عبدالله بن محمد بابلی، وزیر فلسطینی المستنصر گرایش به سمت مغربیها دو چندان شد و جنگ بین آنها شدیدتر.[۷] ترکان در این نزاع پیروز شدند. پس از او فرزندش افضل ملقب به شاهنشاه در سال ۴۸۷ هجری امور مصر را به دست گرفت. چند ماه از وزارت او نگذشته بود که خلیفه از دنیا رفت و با سیاست افضل اولین انشعاب شکل گرفت. وی مانع به حکومت رسیدن المستنصر فرزند ارشد خلیفه شد و المستعلی بالله که شوهر خواهرش بود را به قدرت رساند و نزار در اسکندریه توسط سپاهیان افضل کشتهشد. در دوران خلافت الامر باحکام الله که از سال ۴۹۵ تا ۵۲۴ هجری قمری طول کشید بدرالجمالی قدرت برتر مصر بود او حکومت را به صورت موقت از قاهره به جنوب فسطاط انتقال داد و آنجا را دارالملک نامید و دیوانها را به آن مرکز منتقل کرد. او مسیحیان را نیز در حکومت خود به کار گرفت، مثل ابوالبرکات یوحنا بن ابولیث نصرانی که در دیوان تحقیق مشغول به کار بود. افضل خود توسط یکی از غلامان خلیفه الآمر باحکام الله در شب فطر سال ۵۱۵ هجری به قتل رسید. این چنین شد که اسماعیلیه به دو قسمت تقسیم شد.[۸] آمر در ذیالقعده سال ۵۲۴ هجری قمری هنگامی که از گردشگاه بازمیگشت در سن ۳۴ سالگی به دست اسماعیلیان کشتهشد. پس از او ابوعلی فرزند افضل به حکومت رسید. گروهی از یمنیها اعتقاد داشتند آمر فرزندی به نام طیب داشتهاست که غایب است و این موضوع باعث انشعاب دوم شد. آنها با نام طیبه خود را از مصریان جدا کردند. با تلاش دو غلام آمر به نام «جوامرد» و «برغش» عموزاده خلیفه به نام عبدالمجید به حکومت رسید.[پ ۱] در آن زمان بهرام ارمنی که از والیان فاطمی بود به وزارت رسید. وی اولین مسیحی بود که وزارت تفویض را در دست گرفت و با در دست داشتن آن پای مسیحیان را به قاهره باز کرد.[۹]
سقوط فاطمیان
در دوران الظافر بالله، وزیران حکومت را در دست داشتند. ابن سلار[پ ۲] قصد داشت با صلیبیها بجنگد که با دشمنی وزیری دیگر کشته شد. در این فرصت بود که صلیبیها بر عسقلان غلبه کردند و آخرین مناطق فاطمی در شام از دست آنها خارج شد. خلیفه نیز به دست نزدیکانش به قتل رسید و فرزند ۵ ساله او به حکومت رسید. طلائع، وزیری دیگر بود که به جنگ با صلیبیان توجه داشت و جنگهای بسیاری با آنها داشت؛ او در نهایت متوجه شد که توان مقابله با دولت صلیبی را ندارد و اینچنین برخورد دولت فاطمی با صلیبیها به آخر رسید. صلاحالدین ایوبی، آخرین وزیر معروف فاطمیان بود او در ذیالحجه سال ۵۶۵ هجری قمری دستور داد «حی علی خیر العمل» را از اذان حذف کنند و خطبه به نام خلیفه عباسی خواند. وی قاضیان اسماعیلی را خلع کرد و در شب عاشورای سال ۵۶۷ هجری قمری که خلیفه فاطمی درگذشت؛ صلاحالدین بهطور رسمی نام خلیفه عباسی را ذکر کرد و طرفداران فاطمیان را از دم تیغ گذراند.[۱۰]
فرمانرواها
پانویس
- ↑ عشایر پارس. احسان یوسفی. ۱۳۹۳
- ↑ ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۷۷–۷۹.
- ↑ ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۷۹–۸۰.
- ↑ ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۸۳–۸۵.
- ↑ ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۸۹.
- ↑ ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۸۹.
- ↑ ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۹۰–۹۱.
- ↑ ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۹۱–۹۳.
- ↑ ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۹۳–۹۵.
- ↑ ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۹۶–۹۵.
منابع
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به خلافت فاطمیان در ویکیگفتاورد موجود است. |
- Islam: Kunst und Architektur
- الفاطمیون
- کتاب: الفن الإسلامی أصوله فلسفته مدارسه، مؤلف: ابو صالح الألفی.
- کتاب: الدولة الفاطمیة الکبری، مختارات من عارف تامر، المکتبة الفاطمیة (۳)، دار آل البیت، ط۱، ۲۰۰۷.
- کتاب: تاریخ الخلفاء، مؤلف: عبد الرحمن أبی بکر سیوطی.
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ خلافت فاطمیان موجود است. |
خطای یادکرد: خطای یادکرد: برچسب <ref>
برای گروهی به نام «پ» وجود دارد، اما برچسب <references group="پ"/>
متناظر پیدا نشد. ().
- صفحههای بدون شابک
- فاطمیان
- اسماعیلیان
- الجزایر قرون وسطی
- ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۹۰۹ (میلادی)
- ایالتها و قلمروهای منحلشده در ۱۱۷۱ (میلادی)
- پادشاهیهای پیشین آسیا
- پادشاهیهای گذشته آفریقا
- پادشاهیهای گذشته در اروپا
- تاریخ آفریقای شمالی
- تاریخ اسلام
- تاریخ الجزایر
- تاریخ سیسیل
- تاریخ عربستان سعودی
- تاریخ مالت
- تاریخ مدیترانه
- تشیع
- تشیع در الجزایر
- سلسلههای شیعه
- سلسلههای مسلمان
- علویان
- کشورهای سابق در آفریقا
- کشورهای سابق در خاورمیانه
- مصر در قرون وسطی