لودویگ فویرباخ: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: ایده‌آلیست⟸ایدئالیست، ایده‌آلیسم⟸ایدئالیسم، فراگذشتن⟸گذشتن، فوئرباخ⟸فویرباخ
جز ربات: انتقال رده به درخواست Modern Sciences از رده:نویسندگان آلمانی سده ۱۹ (میلادی)‏ به [[:رده:نویسندگان سده ۱۹ (میلادی)‏ ا...
خط ۴۷: خط ۴۷:


{{ترتیب‌پیش‌فرض:فویرباخ}}
{{ترتیب‌پیش‌فرض:فویرباخ}}

[[رده:انسان‌شناسان اهل آلمان]]
[[رده:انسان‌شناسان اهل آلمان]]
[[رده:انسان‌گرایان اهل آلمان]]
[[رده:انسان‌گرایان اهل آلمان]]
خط ۶۰: خط ۶۱:
[[رده:ماده‌باوران]]
[[رده:ماده‌باوران]]
[[رده:منتقدان ادیان]]
[[رده:منتقدان ادیان]]
[[رده:نویسندگان آلمانی سده ۱۹ (میلادی)]]
[[رده:نویسندگان سده ۱۹ (میلادی) اهل آلمان]]
[[رده:نویسندگان مرد اهل آلمان]]
[[رده:نویسندگان مرد اهل آلمان]]
[[رده:نویسندگان مرد سده ۱۹ (میلادی)]]
[[رده:نویسندگان مرد سده ۱۹ (میلادی)]]

نسخهٔ ‏۲۷ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۳۳

لودویگ فویرباخ
نام هنگام تولدلودویگ آندریاس فویرباخ
زادهٔ۱۳ سپتامبر ۱۸۰۴
لندشوت، امپراتوری مقدس روم
درگذشت۲۸ ژوئیه ۱۸۷۲(۶۷ سال)
نزدیکی نورنبرگ، امپراتوری آلمان
دورهفلسفه قرن نوزدهم
حیطهفلسفه غربی
مکتبماده‌گرایی، انسان‌گرایی


لودویگ آندریاس فویرباخ (به آلمانی: Ludwig Andreas Feuerbach) ‏ (۱۸۰۴–۱۸۷۲) فیلسوف آلمانی بود. او از شاگردان هگل بود ولی به‌زودی از اندیشه‌های هگل دور شد و به اصالت حس و اصالت ماده گروید. کتاب مشهور او «جوهر مسیحیت» تأثیر زیادی در فیلسوفان و متفکران مادی و منتقد مذهب داشت.

فویرباخ با کارل مارکس نیز مکاتبه داشت و مارکس و انگلس هردو از کارها و افکار او تأثیر گرفتند. مارکس جزوه «تزهائی درباره فویرباخ» را در جریان گذشتن از اندیشه‌های فویرباخ نوشت.

فویرباخ به عنوان عضوی از «هگلی‌های جوان»، به نقد آنچه که فروکاست هگلی جوهر انسان به خودآگاهی می‌نامید، پرداخت و تلاش نمود تا ارتباط میان ایدئالیسم فلسفی و مذهب را ثابت کند. در رد فلسفه هگل و دفاع از ماتریالیسم، نقد ایدئالیسم و مذهب، فویرباخ بر طبیعت «بیولوژیک» خالص و فردی آدمی تأکید کرد. او اندیشه را به صورت فرایندی صرفاً انعکاسی می‌دید و در فهم‌اش از تاریخ یک ایدئالیست باقی‌ماند. با این حال نقد او بر ایدئالیسم هگلی بستر کار مارکس و انگلس را فراهم نمود. فویرباخ که مارکس او را «فاتح راستین فلسفه قدیم» می‌نامید، دو سال پیش از مرگ‌اش به حزب سوسیال دموکراتیک آلمان پیوست، اما از نظر سیاسی فعال نبود و همواره اختلافات خود را با مارکس حفظ کرد. هر دوی مارکس و انگلس به شدت از فویرباخ تأثیر پذیرفته‌اند، با این حال او را به دلیل ماتریالیسم برابر ایستا (Gegenstand) محور و منفعلانه‌اش عمیقاً نقد می‌کردند: تزهایی درباره فویرباخ؛ ایدئولوژی آلمانی؛ لودویگ فویرباخ و پایان فلسفه کلاسیک آلمانی و….

منابع

  • مصاحب، غلامحسین، دائرةالمعارف فارسی، تهران ۱۳۵۶
  • Marxists.org