عیسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
Marcus Cyron (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۸۵: خط ۸۵:
=== در اسلام ===
=== در اسلام ===
{{اصلی|عیسی در اسلام}}
{{اصلی|عیسی در اسلام}}
[[پرونده:Jesus-masih-islam.jpg|بندانگشتی|چپ|[[موعظه بالای کوه]] عیسی در هنرهای اسلامی]]
[[پرونده:Persian depiction of Jesus - Sermon on the Mount.jpg|بندانگشتی|چپ|[[موعظه بالای کوه]] عیسی در هنرهای اسلامی]]
به عقیده مسلمانان عیسی از پیامبران [[اولوالعزم]] و صاحب [[شریعت]] است. نام و داستان وی به کرّات در قرآن و احادیث اسلامی آمده‌است. مسلمانان برای عیسی معجزاتی قائل‌اند، از جمله سخن گفتن در گهواره در دفاع از مادر و نیز زنده‌کردن مردگان و شفای بیماران و کوران مادرزاد، و دمیدن حیات در گِلِ بیجان. با این حال قرآن عیسی را فقط بنده و فرستادهٔ خدا می‌شناسد و هرگونه اعتقاد به تثلیث یا تجسد خدا در عیسی در نزد مسلمانان شرک است. نظر مسلمانان پیرامون مرگ عیسی نیز با آنِ مسیحیان متفاوت است. طبق گفتهٔ قرآن این عیسی نبود که مصلوب شد، بلکه امر بر آنان مشتبه شد. به روایتی خدا صورت عیسی را بر یکی از دشمنان وی (یک یهودای اسخریوطی که به طمع جایزه حاکمان مخفی گاه عیسی را لو داد) افکند و وی به جای عیسی مصلوب شد و در نهایت عیسی به آسمان عروج کرد و از نظرها غایب شد. به اعتقاد مسلمانان شیعه عیسی در آخرالزمان همراه مهدی ظهور خواهد کرد. پشت مهدی نماز خواهد خواند و دجال یا ضد مسیح بر دست عیسی کشته خواهد شد.<ref>بحارالأنوار ج: ۲۴ ص: ۳۲۸</ref>
به عقیده مسلمانان عیسی از پیامبران [[اولوالعزم]] و صاحب [[شریعت]] است. نام و داستان وی به کرّات در قرآن و احادیث اسلامی آمده‌است. مسلمانان برای عیسی معجزاتی قائل‌اند، از جمله سخن گفتن در گهواره در دفاع از مادر و نیز زنده‌کردن مردگان و شفای بیماران و کوران مادرزاد، و دمیدن حیات در گِلِ بیجان. با این حال قرآن عیسی را فقط بنده و فرستادهٔ خدا می‌شناسد و هرگونه اعتقاد به تثلیث یا تجسد خدا در عیسی در نزد مسلمانان شرک است. نظر مسلمانان پیرامون مرگ عیسی نیز با آنِ مسیحیان متفاوت است. طبق گفتهٔ قرآن این عیسی نبود که مصلوب شد، بلکه امر بر آنان مشتبه شد. به روایتی خدا صورت عیسی را بر یکی از دشمنان وی (یک یهودای اسخریوطی که به طمع جایزه حاکمان مخفی گاه عیسی را لو داد) افکند و وی به جای عیسی مصلوب شد و در نهایت عیسی به آسمان عروج کرد و از نظرها غایب شد. به اعتقاد مسلمانان شیعه عیسی در آخرالزمان همراه مهدی ظهور خواهد کرد. پشت مهدی نماز خواهد خواند و دجال یا ضد مسیح بر دست عیسی کشته خواهد شد.<ref>بحارالأنوار ج: ۲۴ ص: ۳۲۸</ref>



نسخهٔ ‏۱۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۵۲

عیسی مسیح
A stained glass depiction of Jesus as a Caucasian man with long brown hair, a beard and the characteristic Christian cross inscribed in the halo behind his head. The figure dressed in a white inner robe cover by a shorter, looser scarlet robe. Depicted as a Shepherd, he is holding a crux in his left hand and carrying a lamb in his right. Sheep are positioned to the left and right of the figure.
نگارهٔ عیسی مسیح به نام چوپان خوب
(نقاشی با رنگ ویترا بر پنچره کلیسای یوحنای مقدس (سنت جان) در شهر سیدنی در استرالیا)
زادهٔ۲۵ دسامبر-یا- ششم ژانویه سال نخست میلادی ق. م
هرودین استانهای چهارگانه، امپراتوری روم
درگذشت۳۰–۳۳ میلادی
یهودیه، امپراتوری روم
علت مرگبه عقیده مسلمانان و طبق قرآن عیسی کشته نشده‌است و زنده است[۱]
به عقیده مسیحیان تصلیب
شهر زادگاهناصره، جلیل[۲]
والدینبه عقیدهٔ مسیحیان پسر خدا بود و شخص دوم تثلیث[۳][۴][۵]

عیسی مسیح یا عیسی ناصری یا عیسی بن مریم (عبرانی: ישוע [یشوع]، یونانی باستان: Ἰησοῦς [ایسوس]) واعظ یهودی[۶] و شخصیت مرکزی در مسیحیت است. مسیحیان اعتقاد دارند که وی پسر خدا است. او در شهر بیت‌لحم، از شهرهای ایالت ناصره منطقهٔ یهودیه به دنیا آمد. مادر وی مریم به اراده خدا و بدون همسر باردار شد و پسری به دنیا آورد که مسیحیان وی را خداوند در جسم می‌دانند.[۷]

منابع اصلی برای بررسی زندگی عیسی چهار انجیل رسمی هستند، هرچند برخی محققان معتقدند که متن‌های دیگر چون انجیل توماس نیز به اندازه چهار انجیل سنتی برای ترسیم تاریخی عیسی اهمیت دارند.[۸] اکثر پژوهشگران معتقدند که عیسی یک یهودی از ناحیه «جلیل» در شمال فلسطین بود که از او به‌عنوان یک معلم و شفابخش یاد می‌شد. محققان مسیحی اغلب اتفاق نظر دارند که او توسط یحیی غسل تعمید یافته و در اورشلیم تحت فرمان پونتیوس پیلاطس و به جرم آشوب‌گری علیه امپراتوری روم مصلوب شد.[۹] قطع نظر از اندک اتفاق نظرها و نتایج این‌چنینی، مطالعات آکادمیک در گاه‌نگاری وقایع، پیام مرکزی تعلیمات عیسی، طبقه اجتماعی وی یا دلیل مصلوب شدنش تاکنون به نتایج قطعی نرسیده‌اند.[۱۰] گرچه خیلی از محققان به انجیل‌ها به‌عنوان منابع تاریخی با احتیاط نگریسته‌اند، ولی اکثر محققان منتقد معتقدند حداقل بخش‌هایی از آنچه در انجیل‌ها در خصوص زندگی عیسی بیان شده صحیح است.[۱۱][۱۲]

نگاه مسیحیت به عیسی بر پایه اعتقاد به الوهیت عیسی، مسیح بودن او همان گونه که در عهد عتیق پیشگویی شده‌است و زنده شدن او پس از مصلوب شدنش است. مسیحیان غالباً عیسی را پسر خدا می‌دانند (که معمولاً اینطور تعبیر می‌شود که او خدای پسر، رکن دوم تثلیث است) که برای رستگاری و آشتی با خدا به روی زمین آمد. آنان همچنین به تولد معجزه وار عیسی از یک باکره، انجام معجزات، عروج به آسمان، و بازگشت مجدد او در آینده باور دارند. در حالی که اعتقاد به تثلیث به‌طور گسترده توسط مسیحیان پذیرفته شده‌است، گروه کوچکی، دیدگاه‌های غیر تثلیثی راجع به الوهیت عیسی دارند.[۱۳]

نام عیسی

برای یهودیان عیسی نامی معمولی بوده‌است. برخی از اقوام، آن را برای نام خانوادگی انتخاب می‌کردند و برخی نیز روی فرزندان خود می‌نهادند[۱۴] و سپس عیسی را در عهد جدید با نام عیسی ناصری می‌خوانند. (متّی: باب ۲۶، آیهٔ ۷۱)؛ پسر یوسف (لوقا: باب ۴، آیهٔ ۲۲)؛ و عیسی پسر یوسف از ناصر (یوحَنّا: باب ۱، آیهٔ ۴۵) او عیسی پسر یوسف از شهر ناصره است. به‌هرحال، در مَرقُس: باب ۶، آیهٔ ۳، به‌جای پسر یوسف، او را پسر مریم برادران یعقوب و یوشا و یهودا و شمعون می‌نامد.

عیسی، یسّوع، یوشع، یهوشع و یهوشوع (صیغهٔ کامل) نیز خوانده شده‌است و در زبان عبری همهٔ آنها برابرند. در انجیل، یسّوع مسیح ۵۰ بار، عیسی مسیح ۱۰۰ بار و لفظ مسیح ۳۰۰ بار آمده‌است.[۱۵]

عیسی در زبان عبری به‌معنی «خدا کمک می‌کند» (بعدها به‌معنی «خدا نجات می‌دهد») است.

عیسی در یک نقش موزاییک متعلق به قرن ششم میلادی (در کلیسایی در شهر روانا در ایتالیا)

گاه‌شماری

سال دقیق تولد عیسی از نگاه باستان‌شناسان مشخص نیست. نظر یوسیبیوس، مورخ قدیمی کلیسا، این است که او ۵۲۰۰ سال پس از خلقت به دنیا آمد.[۱۶] انجیل‌های متی و لوقا آن را در زمان هیرودیس، که سال ۴ قبل از میلاد مرد، قرار می‌دهند.[۱۷] لوقا همچنین عنوان می‌کند که تولد همزمان با سرشماری یهودیه، سال ۶ میلادی، بوده‌است.[۱۸] دانشوران معاصر تولد عیسی را بین ۴ و ۶ قبل از میلاد تخمین می‌زنند.[۱۹]

مرگ وی در انجیل‌ها در زمان استان‌داری پیلاتس، ۲۶ تا ۳۶ میلادی، عنوان شده‌است.[۲۰] بر اساس اناجیل متی، مرقس و لوقا، مرگ عیسی پس از عید فصح (یک عید یهودی) اتفاق افتاد. بر اساس انجیل یوحنّا، اعدام عیسی زودتر و در روز آماده شدن برای عید فصح اتفاق افتاد.[۲۱] در اعتقاد بهاییان، عیسی وقت کشته‌شدن و عروج سی و سه سال داشته‌است.[۲۲]

زندگی بر اساس متن انجیل‌ها

تصویری از مقبره منتسب به عیسی مسیح در کلیسای قبر مقدس یا کلیسای رستاخیز در شهر اورشلیم.

چهار انجیل متعارف (متی، مرقس، لوقا و یوحنا) از منابع اصلی برای مطالع زندگینامه عیسی هستند.[۲۳][۲۴] دیگر بخش‌های عهد جدید مانند رساله پولس به احتمال دهه‌های بعد از انجیل نوشته شده‌است، همچنین او نیز بخش‌های کلیدی زندگی وی را به متن کشیده‌است؛ مانند: شام آخر کتاب یکم قرنتیان باب ۱۱ آیات ۲۳تا۲۶. بعضی از فرقه‌های جدید مسیحی راه‌کار جدیدی برای آموزش و تعلیم زندگی عیسی دارند که عهد جدید شامل آن نمی‌شود مانند انجیل توماس، انجیل پتروس و کتاب‌های انجیل معروف به اناجیل کاذبه است.[۲۵][۲۶] محققان مختلف نظرات بسیار مختلفی راجع به صحت تاریخی این انجیل‌ها دارند. هر انجیل زندگی عیسی و معنی اش را به نحو متفاوتی از بقیه انجیل‌ها به تصویر می‌کشد.[۲۷][۲۸] انجیل یوحنا زندگی‌نامه نبوده بلکه به زندگی عیسی از دید الهیات نگاه کرده و او را کلام(Logos) ازلی خدا و خود خدا و آفرینندهٔ جهان می‌داند.[۲۹][۳۰] ترکیب این داستانها در یک داستان همانند ساختن یک داستان پنجم بوده که از هرکدام از چهار داستان اصلی متفاوت خواهد بود.[۲۸] بعضی از مدافعان مسیحیت اختلاف‌ها و ناسازگاری‌هایی که ظاهراً بین اناجیل وجود دارد را یک دلیل قاطع برای صحت انجیل‌ها می‌دانند؛ زیرا به گفته آنها تفاوت‌ها احتمال توطئه و همدستی را از بین برده و شباهت‌ها به مبدأ مشترک آنها گواهی می‌دهد.[۳۱]

انجیل‌ها (مخصوصاً متی) تولد عیسی، زندگی، مرگ و رستاخیز او را برآورده شدن پیشگویی‌های عهد عتیق می‌داند. از جملهٔ آنها تولد از باکره، گریز به مصر، عمانوئیل (اشعیا ۷:۱۴)، و بنده دردکش می‌باشند.[۳۲]

زبان

عیسی مسیح در مکالمات روزمره از زبان آرامی استفاده می‌کرد. احتمالاً او تا حدودی نیز با زبان یونانی آشنایی داشت؛ ولی آشنایی او با لاتین کمتر محتمل است. در دوران او زبان عبری مخصوص فرهیختگان و متون مقدس بوده‌است.[۳۳]

تبارنامه و خانواده

تبارنامهٔ عیسی در متی به صورت سنتی در قالب درخت یسی به تصویر کشیده می‌شده‌است. یسی پدر داوود پادشاه می‌باشد.

در دو انجیل متی و لوقا شجره‌نامه عیسی آمده‌است. این دو شجره‌نامه تفاوت‌های اساسی با هم دارند.[۳۴] و جالب این است که هر دو به جای اشاره به تبار مریم مادر مسیح، شجره‌نامه یوسف نجار شوهر مریم که مردم او را پدر مسیح می‌دانستند را بیان کرده‌اند. هر دو تبارنامه نیاکان عیسی را به داوود پادشاه رسانده و از آنجا آن را به ابراهیم می‌رسانند. انجیل متی از پسر داوود به نام سلیمان آغاز کرده و از پادشاهان اسرائیل گذشته تا به آخرین پادشاه به نام جکونیاه می‌رسد (پس از جکونیاه بنی اسرائیل به تبعید در بابل می‌رود). تبارنامهٔ لوقا طولانی‌تر از متی بوده و تا آدم ابوالبشر ادامه یافته، افزون بر این نام‌های بیشتری هم میان داوود و عیسی می‌آورد. در لوقا ۳:۲۱ نسب نامهٔ عیسی چنین آمده‌است:

یوسف پسر هالی، پسر متات، پسر لاوی، پسر ملکی، پسر ینا، پسر یوسف، پسر متاتیا، پسر آموس، پسر ناحوم، پسر حسلی، پسر نجی، پسر مات، پسر متاتیا، پسر شمعی، پسر یوسف، پسر یهودا، پسر یوحنا، پسر ریسا، پسر زروبابل، پسر سالتیئیل، پسر نیری، پسر ملکی، پسر ادی، پسر قوسام، پسر ایلمودام، پسر عیر، پسر یوسی، پسر ایلعازر، پسر یوریم، پسر متات، پسر لاوی، پسر شمعون، پسر یهودا، پسر یوسف، پسر یونان، پسر ایلیاقیم، پسر ملیا، پسر مینان، پسر متاتا، پسر ناتان، پسر داوود، پسر یسی، پسر عوبید، پسر بوعز، پسر شلمون، پسر نحشون، پسر عمیناداب، پسر آرام، پسر حصرون، پسر فارص، پسر یهودا، پسر یعقوب، پسر اسحق، پسر ابراهیم، پسر تارح، پسر ناحور، پسر سروج، پسر رعو، پسر فالج، پسر عابر، پسر صالح، پسر قینان، پسر ارفکشاد، پسر سام، پسر نوح، پسر لمک، پسر متوشالح، پسر خنوخ، پسر یارد، پسر مهللئیل پسر قینان، پسر انوش، پسر شیث پسر آدم بود و آدم پیامبر خدا بود.

نویسندگان مسیحی در طول تاریخ نظریه‌های مختلفی جهت آشتی دو تبارنامه پیشنهاد کرده‌اند:

  • کهن‌ترین نظریهٔ موجود در منابعی که به دست ما رسیده مربوط به آفریکانوس (حدود سال ۲۰۰ میلادی) است. در توجیه اینکه چرا متی پدر یوسف را یعقوب قرار داده ولی لوقا آنها را هالی، آفریکانوس پیشنهاد می‌دهد که یعقوب و هالی برادرانی از یک مادر ولی دو پدر مختلف بودند. یعقوب ازدواج کرده و صاحب یوسف می‌شود، ولی او فوت می‌کند و طبق رسم آن زمان برادرش با مادر یوسف ازدواج کرده و پدرخوانده (پدر قانونی) یوسف می‌شود. بر اساس این نظریه لوقا شجره‌نامه را از طریق پدرخوانده (پدر قانونی) یوسف ادامه می‌دهد ولی متی از طریق پدر طبیعی او.
  • بر اساس نظریه دیگری که در دوران مدرن مکرر ذکر می‌شود، بر عکس متی از طریق پدر قانونی شجره نامه را دنبال کرده و لوقا از طرف پدر طبیعی
  • انیوس (سال ۱۴۹۰ میلادی)، مارتین لوتر، بنگل و برخی از محققین مسیحی پس از آن‌ها این نظر را دنبال کردند که لوقا شجره‌نامه مریم را داده ولی متی شجره نامه یوسف را.
  • ترتولیان و تعداد کمی محقق مسیحی بعدی بر عکس می‌گویند که لوقا شجره نامه یوسف را داده ولی متی شجره نامه مریم را.[۳۵]

مورخین آکادمیک معاصر عموماً بر این نظر توافق دارند که این شجره نامه‌ها را نمی‌توان با هم آشتی داد و آن‌ها را «ساخت‌های الهیاتی» (theological constructs) در نظر می‌گیرند. به صورت مشخص‌تر، بعضی گفته‌اند که متی می‌خواسته تولد عیسی را به‌عنوان تولد یک پادشاه مسیح‌گونه بیان کند و بخاطر همین اجداد او را از طریق خط سلطنتی دنبال کرده و سلیمان را در آنها قرار داده، ولی لوقا اجداد عیسی را از طریق خط کاهنی دنبال کرده و لیوای را در آنها قرار می‌دهد.[۳۶]

به عقیدهٔ مسلمانان مادرش مریم بود و خداوند همان‌طور که آدم را بدون پدر و مادر آفرید عیسی را هم بدون پدر و از خاک در رحم مادرش آفرید[۳۷]

غسل تعمید

تعمید یکی از هفت آیین مقدس (هفت‌راز) است که کلیساها و مسیحیان آن را برگزار می‌کنند. این عمل از قواعد مقدس دینی بود که قبل از مسیح رواج داشت و توسط عیسی جزء فرایض قرار داده شد. تعمید عبارت است از یک نوع شست‌وشوی خاص که بر حسب نوشته قاموس کتاب مقدس، از وظایف کلیساست که باید در مورد پیروان خود انجام دهد؛ ولی، چگونگی این عمل از نظر کاتولیکها و پروتستانها متفاوت است، پروتستان‌ها، آن را وسیله توفیق و سبب وقف در راه خدمت به خدا می‌دانند، اما کاتولیک‌ها معتقدند که این شستشو، گناه موروثی را از انسان پاک می‌کند و شیطان را از وی دور می‌سازد و اگر طفلی بدون تعمید از دنیا برود روح شیطان در وجود او باقی می‌ماند. تعمید برای اموات نیز مسئله‌ای است که به اعتقاد برخی مسیحیان انجام می‌شود و گاهی فردی زنده به جای مرده‌ای تعمید داده نشده، تعمید داده می‌شود.[۳۸]

دیدگاه ادیان مختلف

در اناجیل

مسیح صلیب را حمل می‌کند/اثر ال گرکو ۱۵۸۰ م

طبق متن انجیل متی، مجوسیان از مشرق زمین تولد عیسی را تشخیص داده و از پی آن به اورشلیم رفتند. در انجیل متی چنین آمده‌است: عیسی در زمان زمامداری هیرودیس پادشاه، در بیت‌لحم یهودیه تولّد یافت. پس از تولّد او مجوسانی از مشرق زمین به اورشلیم آمده پرسیدند: «کجاست آن نوزاد که پادشاه یهود است؟ ما طلوع ستارهٔ او را دیده و برای پرستش او آمده‌ایم.»[۳۹] سپس به راهنمائی هیرودیس به بیت لحم راهی می‌شوند و «روانه شدند که ناگاه آن ستاره‌ای که درمشرق دیده بودند، پیش روی ایشان می‌رفت تا فوق آنجایی که طفل بود رسیده، بایستاد؛ و چون ستاره را دیدند، بی‌نهایت شاد و خوشحال گشتند و به خانه درآمده، طفل را با مادرش مریم یافتند و به روی درافتاده، او را پرستش کردند و ذخایر خود را گشوده، هدایای طلا و کُنْدُر و مُّر به وی گذرانیدند.»[۴۰]

در انجیل یوحنا، عیسی به کلام(لوگوس، λογος) مجسم خدا تعریف شده‌است:

«در ازل کلمه بود. کلمه با خدا بود و کلمه خود خدا بود. از ازل کلمه با خدا بود. همه چیز به وسیلهٔ او هستی یافت و بدون او چیزی آفریده نشد. حیات از او به وجود آمد و آن حیات نور آدمیان بود. نور در تاریکی می‌تابد و تاریکی هرگز بر آن چیره نشده‌است … پس کلمه انسان شد و در میان ما ساکن گردید. ما شکوه و جلالش را دیدیم ــ شکوه و جلالی شایستهٔ فرزند یگانهٔ پدر و پر از فیض و راستی.»[۴۱]

در الاهیات مسیحی

طبق تعالیم مسیحی، مسیح شخصیت دوم تثلیث اقدس و بعد حلولی یا درون‌باشندهٔ خداست.[۴۲] دکتر مهرداد فاتحی در این باره می‌نویسد: «این حلول، حلولی است در تاریخ. خدای مسیحیان در عین حال که بی‌نهایت از همهٔ مخلوقات خود برتر و با همهٔ آنها متفاوت است، ولی با آنها بیگانه نیست. بلکه چون ذات او محبت است، عار ندارد به مخلوق خود نزدیک شود وحتی با او یگانه گردد. انجیل بی‌پروا و کاملاً بر خلاف انتظار انسان اعلام می‌دارد که خدا در یک شخصیت تاریخی یعنی عیسای ناصری حلول کرده‌است. خدا بشریت را به خود گرفته و در سیمای یک انسان به جهان ما قدم گذاشته‌است. مسیحیان به پیروی از انجیل، این بُعد دوم از وجود خدا را که در تاریخ حلول می‌کند، «پسر» می‌خوانند.»[۴۲]

او همچنین می‌نویسد:

خدا در بُعد دوم وجود خود یعنی «پسر» در تاریخ ظاهر شده تا پسران و دختران گمشدهٔ خود را جستجو کند. او برای رستگاری انسان رنج کشیده و بر روی صلیب جان داده‌است.[۴۲]

بر اساس تعالیم مسیحیت و کتاب مقدس، مسیح دارای الوهیت می‌باشد[۴۳] و با خدای پدر (شخصیت اول تثلیث اقدس)[۴۴] و روح القدس (شخصیت سوم تثلیث اقدس)[۴۵][۴۶] همذات است.

او کلمه خداوند است و کلمه جسم پوشید در میان انسان‌ها آمد.[۴۷] او تنها نجات دهنده است. عیسی خود در اناجیل می‌گوید من و خدا یکی هستیم.

در اسلام

موعظه بالای کوه عیسی در هنرهای اسلامی

به عقیده مسلمانان عیسی از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت است. نام و داستان وی به کرّات در قرآن و احادیث اسلامی آمده‌است. مسلمانان برای عیسی معجزاتی قائل‌اند، از جمله سخن گفتن در گهواره در دفاع از مادر و نیز زنده‌کردن مردگان و شفای بیماران و کوران مادرزاد، و دمیدن حیات در گِلِ بیجان. با این حال قرآن عیسی را فقط بنده و فرستادهٔ خدا می‌شناسد و هرگونه اعتقاد به تثلیث یا تجسد خدا در عیسی در نزد مسلمانان شرک است. نظر مسلمانان پیرامون مرگ عیسی نیز با آنِ مسیحیان متفاوت است. طبق گفتهٔ قرآن این عیسی نبود که مصلوب شد، بلکه امر بر آنان مشتبه شد. به روایتی خدا صورت عیسی را بر یکی از دشمنان وی (یک یهودای اسخریوطی که به طمع جایزه حاکمان مخفی گاه عیسی را لو داد) افکند و وی به جای عیسی مصلوب شد و در نهایت عیسی به آسمان عروج کرد و از نظرها غایب شد. به اعتقاد مسلمانان شیعه عیسی در آخرالزمان همراه مهدی ظهور خواهد کرد. پشت مهدی نماز خواهد خواند و دجال یا ضد مسیح بر دست عیسی کشته خواهد شد.[۴۸]

در اسلام، عیسی یکی از پیامبران مهم خدا در نظر گرفته می‌شود که انجیل را به همراه خود آورده و برای اثبات نبوتش معجزاتی را به نمایش می‌گذاشت.[۴۹][۵۰] عیسی همچنین عنوان مسیح دارد ولی از دیدگاه اسلامی این به معنی خداگونه بودن او نیست. اسلام مصلوب شدن و سپس برخاستن او پس از مرگ را انکار کرده و بر این نظر است که او جسماً به آسمان عروج نموده‌است.[۵۱] همچنین مسلمانان نیز مانند مسیحیان باور دارند که عیسی از یک دختر باکره و برگزیدهٔ خداوند به نام مریم به دنیا آمده‌است. مسلمانان به عیسی به‌عنوان یک پیامبر الهی (اما نه پسر خدا) باور دارند.

عیسی ناصری از دیدگاه تاریخی

دانشوران از روشهای تاریخ‌پژوهی برای بازسازی زندگانی عیسی بهره برده‌اند. در طی دو قرن تصویر عیسی که توسط تاریخ‌نگاران به دست آمده بسیار متفاوت با تصویر مرسومی است که از عیسی در انجیل‌ها بدست می‌آید.[۵۲] محققان عیسی تاریخی موضوع تحقیق خود را از عیسی مسیح مسیحیان متمایز می‌سازند.[۵۳] محققین دیگری نیز می‌گویند که عیسی تنها در صورتی می‌تواند تغییراتی که شاهد آن هستیم را باعث شده باشد که عیسی ذکر شده در انجیل‌ها صحیح باشد.[۵۴][۵۵][۵۶] منبع اولیه در مورد زندگی عیسی مسیح و تعالیم او انجیل‌ها بخصوص انجیل مرقس، متی و لوقا است. به همراه انجیل‌ها، هیچ گواه تاریخی از عیسی، چه در زمان حیاتش و چه تا سی سال پس از مرگش موجود نیست.[۵۷] اکثریت انجیل پژوهشان وجود تاریخی عیسی را قبول دارند. هرچند دیدگاه آنانی که وجود تاریخی عیسی را قبول ندارند نیز طرفدارانی دارد اما این تئوری بحث‌برانگیز بوده و نتوانسته بسیاری از دانشوران را متقاعد نماید.[۵۸][۵۹][۶۰][۶۱][۶۲]

در منابع رومی

کُرنِلیوس تاسیتوس (حدود ۱۲۵–۵۵ میلادی) در کتاب خود با عنوان «نوشته‌های تاریخی» می‌نویسد:

«هیچ‌یک از تَسَلیات انسانی، هیچ‌یک از هدایای شاهزادگان، و نه هیچ قربانی که می‌شد به خدایان تقدیم کرد، نتوانست نِرون را از رنج رسوایی ناشی از شایعه دخالت او در آتش‌سوزی ویرانگر روم تسلی دهد. از اینرو، برای سرکوب این شایعه، او به دروغ افرادی را متهم ساخت که مسیحی خوانده می‌شدند و به خاطر خطاهای هولناکشان مورد نفرت بودند، و ایشان را با بدیع‌ترین شکنجه‌ها مجازات کرد. کریستوس(مسیح بنیان‌گذار این طریقت، به دست پونتیوس پیلاطُس، فرماندار یهودیه در دورهٔ امپراتوری طیباریوس، اعدام گردیده بود. اما این خرافهٔ مرگبار که برای مدتی سرکوب شده بود، بار دیگر اشاعه یافت، نه تنها در یهودیه که محل آغاز این بدعت، بلکه در شهر روم نیز.»

مارا بن سرافیون فیلسوفی اهل سوریه در سال ۷۰ میلادی و احتمالاً پیرو مکتب رواقی می‌نویسد:

«چه نفعی عاید آتِنیان شد وقتی سُقراط را به مرگ سپردند؟ مگر نه اینکه قحطی و طاعون به‌عنوان مجازاتِ خطایشان بر آنان نازل شد؟ چه نفعی بردند مردان سامون که پیتاگوراس را سوزاندند؟ مگر نه اینکه در یک لحظه شن سرزمینشان را پوشاند؟ چه نفعی عاید یهودیان شد وقتی که پادشاه دانایشان [نیازمند منبع] را به قتل رساندند؟ مگر نه اینکه حکومتشان درست پس از آن از میان رفت؟ خدا به حَقْ انتقام این سه مرد دانا را گرفت: آتِنیان از گرسنگی هلاک شدند؛ شهرِ سامون را دریا پوشاند؛ یهودیان کاشانه‌شان ویران شد و از سرزمین خود رانده، در دنیا پراکنده شده‌اند. اما سُقراط برای همیشه نَمُرد؛ او در تندیس هیرا زندگی می‌کند. آن پادشاه دانا نیز برای همیشه نَمُرد؛ او در تعالیمی که داد زندگی می‌کند.»

همچنین فِله‌گون، تالوس و سویتونیوس نیز اشاراتی به عیسی داشته‌اند. [نیازمند منبع]

در منابع یهودی

در تَلْمود بابِلی چنین می‌خوانیم:

«چنین تعلیم داده شده‌است: در شب عید فِصَح، یَشوع (تلفظ عبری نام عیسی) را به دار آویختند؛ و یک منادی برای مدت چهل روز در مقابل او می‌رفت و می‌گفت:

[۶۳] «او قرار است سنگ‌سار شود، زیرا مرتکب جادوگری شده، اسرائیل را گمراه کرده‌است. اگر کسی چیزی دارد که در دفاع از او بگوید، بیاید و شهادت خود را ارائه دهد.» اما چون چیزی به نفع او یافت نشد، او را در شب عید فِصَح به دار آویختند.»

گفته یوسفوس مورخ یهودی قرن یک:

«در این زمان، شخصی بود به نام عیسی. او انسانی بود دانا، «اگر درست باشد که او را انسان بنامیم»، چرا که او انجام‌دهندهٔ کارهای شگفت‌انگیز بود، معلم افرادی که حقیقت را با خرسندی می‌پذیرند. او بسیاری از یهودیان و غیریهودیان را به سوی خود جذب نمود. او مسیحای موعود بود؛ و وقتی پیلاطُس، به خواست رؤسا و بزرگان ما، او را محکوم به صلیب نمود، آنانی که او را از ابتدا دوست می‌داشتند، ترکش نگفتند. زیرا او در روز سوم خود را بر ایشان زنده ظاهر ساخت، همان‌طور که انبیای خدا این را وعده داده، هزار چیز شگفت‌انگیز دیگر را در مورد او پیشگویی کرده بودند و طایفهٔ مسیحیان که نام آنها را از او گرفته‌اند، تا به امروز از میان نرفته‌اند.»

محققین پیرامون این مطالب اتفاق نظر ندارند. چرا که یوسفوس مورخی یهودی بوده و نه مسیحی و نکاتی دربارهٔ عیسی گفته که از یکی یهودی دین‌دار بعید است. به نظر می‌رسد بخش‌هایی از این نوشته که به قیام مسیح اشاره می‌کنند، بعدها توسط مسیحیان به پاراگراف فوق اضافه شده‌اند. با این حال اگر این عبارات را از متن حذف کنیم، از نوشتهٔ یوسِفوس کاملاً آشکار است که او عیسی را یک مرد دانا می‌دانسته که معجزه می‌کرده و تعالیم عمیقی می‌داده‌است.[۶۴]

کریسمس

زادروز تولد عیسی مسیح و آغاز سال میلادی می‌باشد که بدان روز کریسمس گویند یعنی نخستین روز سال یکم میلادی، که بعدها به اعتقاد پیروان کلیسای ارتدوکس پنج یا شش روز به جلو کشیده شد یعنی «روز ششم یا هفتم ژانویه نخستین سال میلادی» که این به اعتقاد مسیحیان ارتدوکس در روسیه، اوکراین، سرزمین مقدس و دیگر مکانهای ارتدوکس نشین که این روز برای آنان روز کریسمس می‌باشد، ولی به اعتقاد پیروان کلیسای کاتولیک پنج روز به عقب کشیده شد یعنی «روز ۲۵ دسامبر» که پنج روز قبل از نخستین سال میلادی می‌شود، زادروز میلاد عیسی مسیح و روز کریسمس برای کاتولیکهای جهان شناخته شد و جشن می‌گیرند.[۶۵]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. قرآن، سوره نساء، آیه ۱۵۷
  2. Theissen & Merz 1998.
  3. متی26:63,64
  4. یوحنا3:17
  5. یوحنا1:33,34
  6. Vermes، Geza (۱۹۸۱). Jesus the Jew: A Historian's Reading of the Gospels. Philadelphia: First Fortress. صص. ۲۰, ۲۶, ۲۷, ۲۹٫. شابک ISBN ۰-۸۰۰۶-۱۴۴۳-۷ مقدار |شابک= را بررسی کنید: invalid character (کمک).
  7. «عیسی مسیح - پسر انسان». دریافت‌شده در ۲۰۱۷-۰۸-۲۳. از پارامتر ناشناخته |وب‌گاه= صرف نظر شد (|وبگاه= پیشنهاد می‌شود) (کمک)
  8. ایمی لوین، The Oxford Dictionary of the Biblical World, Oxford University Press, p.371
  9. ریموند ادوارد براون، The Death of the Messiah: From Gethsemane to the Grave (New York: Doubleday, Anchor Bible Reference Library 1994), p. 964; D. A. Carson, et al. , p. 50–56; Shaye J.D. Cohen, From the Maccabees to the Mishnah, Westminster Press, 1987, p. 78, 93, 105, 108; John Dominic Crossan, The Historical Jesus: The Life of a Mediterranean Jewish Peasant, HarperCollins, 1991, p. xi – xiii; Michael Grant, p. 34–35, 78, 166, 200; Paula Fredriksen, Jesus of Nazareth, King of the Jews, Alfred B. Knopf, 1999, p. 6–7, 105–110, 232–234, 266; John P. Meier, vol. 1:68, 146, 199, 278, 386, 2:726; E.P. Sanders, pp. 12–13; Geza Vermes, Jesus the Jew (Philadelphia: Fortress Press 1973), p. 37. ; Paul L. Maier, In the Fullness of Time, Kregel, 1991, pp. 1, 99, 121, 171; N. T. Wright, The Meaning of Jesus: Two Visions, HarperCollins, 1998, pp. 32, 83, 100–102, 222; Ben Witherington III, pp. 12–20.
  10. Amy-Jill Levine, The Oxford Dictionary of the Biblical World, Oxford University Press, p.370
  11. Jo Ann H. Moran Cruz and Richard Gerberding, Medieval Worlds: An Introduction to European History Houghton Mifflin Company 2004, pp. 44–45.
  12. Strobel, Lee. The Case for Christ: A Journalist's Personal Investigation of the Evidence for Jesus. Zondervan, 1998. ISBN 0-310-20930-7; Wright, N.T. The Challenge of Jesus: Rediscovering Who Jesus Was and Is. InterVarsity Press, 1999. ISBN 0-8308-2200-3; Dunn, James D.G. The Evidence for Jesus." Westminster John Knox Press, 1985. ISBN 0-664-24698-2
  13. Friedmann, ‎Robert (1953), "Antitrinitarianism", Global Anabaptist Mennonite Encyclopedia Online (به انگلیسی), Global Anabaptist Mennonite Encyclopedia Online {{citation}}: External link in |کتاب= (help)نگهداری یادکرد:نام‌های متعدد:فهرست نویسندگان (link) Retrieved on 2008-06-08.
  14. http://global.britannica.com/EBchecked/topic/303091/Jesus-Christ
  15. قاموس کتاب مقدس، مستر هاکْس
  16. Howard Clarke, The Gospel of Matthew and its readers, Indiana University Press, p.13
  17. Edwin D. Freed, Stories of Jesus' Birth, (Continuum International, 2004), page 119.
  18. Geza Vermes, The Nativity: History and Legend, London, Penguin, 2006, page 22.
  19. James D. G. Dunn, Jesus Remembered, Eerdmans Publishing (2003), page 324.
  20. Joel B. Green, The Gospel of Luke, (Eerdmans, 1997), page 168.
  21. Amy-Jill Levine, The Oxford Dictionary of the Biblical World, Oxford University Press, p.373
  22. مفاوضات عبدالبهاء، صفحهٔ 31
  23. Harding, Mark (2010). Early Christian Life and Thought in Social Context: A Reader. A & C Black. pp. 166–168. Retrieved 27 February 2015.
  24. Stanton, Graham (2002). The Gospels and Jesus. Oxford University Press. pp. 14–18. Retrieved 27 February 2015.
  25. Brown 1997, pp. 835–840.
  26. Chilton & Evans 1998, p. 482.
  27. Harris, Stephen L., Understanding the Bible. Palo Alto: Mayfield. 1985.
  28. ۲۸٫۰ ۲۸٫۱ Ehrman, Bart D.. Misquoting Jesus: The Story Behind Who Changed the Bible and Why. HarperCollins, 2005. ISBN 978-0-06-073817-4
  29. (انجیل یوحنا 1:1)
  30. Durant, Will. Caesar and Christ. New York: Simon and Schuster. 1972
  31. Howard Clarke, Gospel of Matthew and Its Readers, Indiana University Press, p.xviii
  32. ""What the Old Testament Prophesied About the Messiah"", (به انگلیسی) {{citation}}: External link in |مقاله= (help); Missing or empty |title= (help) Retrieved on 2007-10-11.
  33. عیسی مسیح به چه زبانی صحبت می‌کرد؟
  34. Joseph A. Fitzmyer, The Gospel According to Luke I-IX. Anchor Bible. Garden City: Doubleday, 1981, pp. 499–500; I. Howard Marshall, The Gospel of Luke (The New International Greek Testament Commentary). Grand Rapids: Eerdmans, 1978, p. 158;
  35. Geoffrey W. Bromiley, The International Standard Bible Encyclopedia, Wm. B. Eerdmans Publishing, p.430
  36. Howard W. Clarke, The Gospel of Matthew and Its Readers, Indiana University Press, 2003, p.1
  37. قرآن، سوره آل عمران، آیه ۵۹
  38. لغت نامه دهخدا - ص۱۶۷
  39. متی ۲:۱
  40. متی ۲:۱۰
  41. انجیل یوحنا باب 1 آیات 1-5 و 14/ ترجمهٔ شریف
  42. ۴۲٫۰ ۴۲٫۱ ۴۲٫۲ خدای مسیحیان-حلول خدا در تاریخ:پسر - دکتر مهرداد فاتحی
  43. انجیل یوحنا 1:1
  44. فیلیپیان باب 2 آیهٔ 6
  45. کتاب اعتقاداتِ آرمینیوسی
  46. کتابِ اصول اعتقادات کلیسای کاتولیک
  47. یوحنی 1:14
  48. بحارالأنوار ج: ۲۴ ص: ۳۲۸
  49. James Leslie Houlden, "Jesus: The Complete Guide" , Continuum International Publishing Group, 2005, ISBN 0-8264-8011-X
  50. Prof. Dr. Şaban Ali Düzgün, "Uncovering Islam: Questions and Answers about Islamic Beliefs and Teachings" , Ankara: The Presidency of Religious Affairs Publishing, 2004
  51. CRCC: Center For Muslim-Jewish Engagement: Resources: Religious Texts
  52. Borg, Marcus J. and N. T. Wright. The Meaning of Jesus: Two visions. New York: HarperCollins. 2007.
  53. Funk, Robert W., Roy W. Hoover, and the Jesus Seminar. The five gospels. HarperSanFrancisco. 1993. "Introduction," pp. 1–30.
  54. Newsweek (به انگلیسی), 21 May 2007 {{citation}}: |مقاله= ignored (help); External link in |مقاله= (help); Missing or empty |title= (help) Retrieved on 2009-01-14.
  55. Pope Pope Benedict XVI, Jesus of Nazareth. Doubleday, 2007. ISBN 978-0-385-52341-7
  56. Chesterton, G. K. The everlasting man. 1925, Part II, chapter II, also says that "the merely human Christ is a made-up figure, a piece of artificial selection".
  57. Rational Christianity (به انگلیسی) (Extra-biblical references to Jesus and Christianity ed.), 17 January 2006 {{citation}}: |مقاله= ignored (help); External link in |مقاله= (help); Missing or empty |title= (help) Retrieved on 2008-12-04.
  58. "The nonhistoricity thesis has always been controversial, and it has consistently failed to convince scholars of many disciplines and religious creeds.  ... Biblical scholars and classical historians now regard it as effectively refuted."—Van Voorst, Robert E. Jesus Outside the New Testament: An Introduction to the Ancient Evidence (Grand Rapids, MI: Eerdmans, 2000), p. 16.
  59. "The denial of Jesus' historicity has never convinced any large number of people, in or out of technical circles, nor did it in the first part of the century." Walter P. Weaver, The Historical Jesus in the Twentieth Century, 1900-1950, (Continuum International, 1999), page 71.
  60. "about once every generation someone reruns the thesis that Jesus never existed and that the Jesus tradition is a wholesale invention", J. G. Dunn, Jesus Remembered, (Eerdmans, 2003), page 142.
  61. "There is almost Universal agreement that Jesus lived." Bernard L. Ramm, An Evangelical Christology: Ecumenic and Historic, (Regent College Publishing, 1993), page 19.
  62. "some judgements are so probable as to be certain; for example, Jesus really existed", Marcus Borg, 'A Vision of the Christian Life', in Marcus J. Borg and N T Wright, The Meaning of Jesus: Two Visions, (HarperCollins, 1999), page 236.
  63. لوقا۲۳: ۳۹؛ غَلاطیان ۳: ۱۳
  64. کتاب عیسی، شخصیتی تاریخی-منابع مستند خارج از کتاب مقدس در مورد اشارات تاریخی به عیسای ناصری-نویسنده پروفسور جاش مَک داوِل
  65. "Definition of CHRISTMAS" (به انگلیسی). Retrieved 2017-08-23. {{cite web}}: Unknown parameter |وب‌گاه= ignored (help)

منابع

  • لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران