قانون‌ستیزی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات:مرتب‌سازی عنوان‌ها+املا+مرتب+تمیز+
Mtaps (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴: خط ۴:
قانون‌ستیزی نخستین بار در میان نسلی از اروپاییان رواج یافت که از ناآرامی دههٔ 1890 الهام گرفته بودند. در طول این ناآرامی، [[راواشول]]، [[امیل هنری]]، [[آگوست وایلان]] و [[کاسریو]] به اسم [[آنارشیسم]] و در قالب آنچه [[تبلیغات به وسیلهٔ عمل]] شناخته می‌شود، مرتکب جنایات جسورانه‌ای شدند.
قانون‌ستیزی نخستین بار در میان نسلی از اروپاییان رواج یافت که از ناآرامی دههٔ 1890 الهام گرفته بودند. در طول این ناآرامی، [[راواشول]]، [[امیل هنری]]، [[آگوست وایلان]] و [[کاسریو]] به اسم [[آنارشیسم]] و در قالب آنچه [[تبلیغات به وسیلهٔ عمل]] شناخته می‌شود، مرتکب جنایات جسورانه‌ای شدند.


تحت تاثیر نظریهٔ [[خودپرستی]] نظریه‌پرداز [[مکس استیرنر|ماکس استیرنر]]،<ref>"a new generation of anarchists, spurred on by the individualist' ideas of Max Stirner, were to take as their point of departure exactly what Jean Grave objected to, that the rebel who secretly stole was no more than an ordinary thief. </ref> قانون‌ستیزان در فرانسه از آنارشیست‌هایی مانند [[کلمان دووال]] و[[ماریوس ژاکوب]] که با نظریهٔ [[احیای فردی]] la reprise individualle (اقدام عملی در احقاق حقوق فردی با دزدی از ثروتمندان) دزدی را توجیه می‌کردند، جدا شدند. در عوض قانون‌ستیزان استدلال می‌کردند که اقدامات آن‌ها به مبنای [[اخلاقی]] نیاز ندارد. اعمال غیرقانونی نه به نام آرمانی برتر بلکه در جستجوی امیال شخصی انجام می‌گرفت. "در پاریس این فضای اجتماعی حول هفته‌نامهٔ [[لانارشی]] و کازریه پاپیولار (جلسات گروهی منظم که هر هفته در چندین مکان مختلف در پایتخت و اطراف آن برگزار می‌شد) که هر دوی آن‌ها توسط [[آلبرت لیبرتاد]] و همکارانش تاسیس شده بود، قرار داشت."<ref>Richard Parry. </ref>
تحت تاثیر نظریهٔ [[خودپرستی]] نظریه‌پرداز [[ماکس اشتیرنر]]،<ref>"a new generation of anarchists, spurred on by the individualist' ideas of Max Stirner, were to take as their point of departure exactly what Jean Grave objected to, that the rebel who secretly stole was no more than an ordinary thief. </ref> قانون‌ستیزان در فرانسه از آنارشیست‌هایی مانند [[کلمان دووال]] و[[ماریوس ژاکوب]] که با نظریهٔ [[احیای فردی]] la reprise individualle (اقدام عملی در احقاق حقوق فردی با دزدی از ثروتمندان) دزدی را توجیه می‌کردند، جدا شدند. در عوض قانون‌ستیزان استدلال می‌کردند که اقدامات آن‌ها به مبنای [[اخلاقی]] نیاز ندارد. اعمال غیرقانونی نه به نام آرمانی برتر بلکه در جستجوی امیال شخصی انجام می‌گرفت. "در پاریس این فضای اجتماعی حول هفته‌نامهٔ [[لانارشی]] و کازریه پاپیولار (جلسات گروهی منظم که هر هفته در چندین مکان مختلف در پایتخت و اطراف آن برگزار می‌شد) که هر دوی آن‌ها توسط [[آلبرت لیبرتاد]] و همکارانش تاسیس شده بود، قرار داشت."<ref>Richard Parry. </ref>
[[پرونده:L'anarchie_(1907).png|راست|بندانگشتی|''لانارشی ''3'' ''ژانویه سال 1907]]
[[پرونده:L'anarchie_(1907).png|راست|بندانگشتی|''لانارشی ''3'' ''ژانویه سال 1907]]
پس از آنکه [[پیتر کروپاتکین]] همراه با دیگران در پی تردیدهای اولیهٔ خود تصمیم گرفتند به [[اتحادیه‌های کارگری]] بپیوندند،<ref name="Alain Pengam">"This inability to break definitively with [//en.wikipedia.org/wiki/Anarchist_collectivism collectivism] in all its forms also exhibited itself over the question of the workers’ movement, which divided anarchist-communism into a number of tendencies." </ref> "کمونیست‌های آنارشیست ضد سندیکایی باقی ماندند که در فرانسه حول نشریهٔ فرانسوی متعلق به [[سباستین فور]] با نام ''لو لیبرتار ''تشکیل گروه دادند. از سال 1905 به بعد همتایان روسی این کمونیست‌های آنارشیست ضد سندیکا به طرفداران پر و پا قرص تروریست اقتصادی و [[مصادره‌های]] غیرقانونی تبدیل شدند." قانون‌ستیزی به منزلهٔ یک رویه پدیدار گشت و در درون آن اعمال بمب‌گذاران آنارشیست و مجریان ترور اشخاص ("[[تبلیغات به وسیلهٔ عمل]]") و سارقان آنارشیست ("[[باز تصاحب فردی]]") ناامیدی و وازنش شخصی آنها نسبت به جامعه‌ای تحمل‌ناپذیر را به نمایش می‌گذاشت. به علاوه، هدف این اعمال آشکارا الگو قرار گرفتن برای دعوت به شورش بود.<ref name="illegalism">[http://recollectionbooks.com/siml/library/illegalistsDougImrie.htm "The "illegalists" by Doug Imrie.]</ref> اما به عبارتی کمتر قابل توجه "در آن زمان این اصطلاح برای نشان دادن تمامی رویه‌های ممنوع شده توسط قانون نظیر زورگیری، سرقت، قاچاق، جعل پول و غیره که در حل و فصل مشکلات اقتصادی کمونیست‌ها مفید بود، به کار می‌رفت."<ref>[http://www.theanarchistlibrary.org/HTML/Various_Authors__Articles_from__Canenero_.html#toc18 "Beyond the Law" by Penelope Nin on Various Authors ''Articles from “Canenero”'']</ref> 
پس از آنکه [[پتر کروپوتکین|پیتر کروپوتکین]] همراه با دیگران در پی تردیدهای اولیهٔ خود تصمیم گرفتند به [[اتحادیه‌های کارگری]] بپیوندند،<ref name="Alain Pengam">"This inability to break definitively with [//en.wikipedia.org/wiki/Anarchist_collectivism collectivism] in all its forms also exhibited itself over the question of the workers’ movement, which divided anarchist-communism into a number of tendencies." </ref> "کمونیست‌های آنارشیست ضد سندیکایی باقی ماندند که در فرانسه حول نشریهٔ فرانسوی متعلق به [[سباستین فور]] با نام ''لو لیبرتار ''تشکیل گروه دادند. از سال 1905 به بعد همتایان روسی این کمونیست‌های آنارشیست ضد سندیکا به طرفداران پر و پا قرص تروریست اقتصادی و [[مصادره‌های]] غیرقانونی تبدیل شدند." قانون‌ستیزی به منزلهٔ یک رویه پدیدار گشت و در درون آن اعمال بمب‌گذاران آنارشیست و مجریان ترور اشخاص ("[[تبلیغات به وسیلهٔ عمل]]") و سارقان آنارشیست ("[[باز تصاحب فردی]]") ناامیدی و وازنش شخصی آنها نسبت به جامعه‌ای تحمل‌ناپذیر را به نمایش می‌گذاشت. به علاوه، هدف این اعمال آشکارا الگو قرار گرفتن برای دعوت به شورش بود.<ref name="illegalism">[http://recollectionbooks.com/siml/library/illegalistsDougImrie.htm "The "illegalists" by Doug Imrie.]</ref> اما به عبارتی کمتر قابل توجه "در آن زمان این اصطلاح برای نشان دادن تمامی رویه‌های ممنوع شده توسط قانون نظیر زورگیری، سرقت، قاچاق، جعل پول و غیره که در حل و فصل مشکلات اقتصادی کمونیست‌ها مفید بود، به کار می‌رفت."<ref>[http://www.theanarchistlibrary.org/HTML/Various_Authors__Articles_from__Canenero_.html#toc18 "Beyond the Law" by Penelope Nin on Various Authors ''Articles from “Canenero”'']</ref> 


چنین اقدامات شورشی که می‌توانست فردی باشند  در بلند مدت به منزلهٔ اقدامات شورشی تلقی شدند که می‌توانستند آتش قیامی بزرگ را روشن کنند که منجر به انقلاب گردد. طرفداران و فعالان این تاکتیک از جمله شامل [[یوهان موست]]، [[لوییجی گالیانی]]، [[ویکتور سرژ]]، و [[سورینو دی جیووانی]] بودند. "در آرژانتین این گرایش‌ها در اواخر دههٔ 20 و در طول دههٔ 30 یعنی در دوران سرکوب شدید و عقب‌نشینی جنبش کارگران که زمانی قدرتمند بود رونق گرفت. این یک ناامیدی، هرچند قهرمانانه، از جنبشی منحط محسوب می‌شد."<ref>{{Cite web|url=http://news.infoshop.org/article.php?story=20061228140637965|title=Notes on the article “Anarchism, Insurrections and Insurrectionalism”|last=Collin Sick|archiveurl=https://web.archive.org/web/20120921082728/http://news.infoshop.org/article.php?story=20061228140637965|archivedate=2012-09-21}}</ref> 
چنین اقدامات شورشی که می‌توانست فردی باشند  در بلند مدت به منزلهٔ اقدامات شورشی تلقی شدند که می‌توانستند آتش قیامی بزرگ را روشن کنند که منجر به انقلاب گردد. طرفداران و فعالان این تاکتیک از جمله شامل [[یوهان موست]]، [[لوییجی گالیانی]]، [[ویکتور سرژ]]، و [[سورینو دی جیووانی]] بودند. "در آرژانتین این گرایش‌ها در اواخر دههٔ 20 و در طول دههٔ 30 یعنی در دوران سرکوب شدید و عقب‌نشینی جنبش کارگران که زمانی قدرتمند بود رونق گرفت. این یک ناامیدی، هرچند قهرمانانه، از جنبشی منحط محسوب می‌شد."<ref>{{Cite web|url=http://news.infoshop.org/article.php?story=20061228140637965|title=Notes on the article “Anarchism, Insurrections and Insurrectionalism”|last=Collin Sick|archiveurl=https://web.archive.org/web/20120921082728/http://news.infoshop.org/article.php?story=20061228140637965|archivedate=2012-09-21}}</ref> 
خط ۲۲: خط ۲۲:
قانون‌ستیزی با جریان‌هایی همچون [[آنارشیسم شورش‌گرا]] و [[آنارشی پساچپ‌گرا]] به روز شده است. در سال‌های اخیر در اسپانیا و آمریکای لاتین کمپینی به نام [[یومانگو]] پدیدار شده که حامی دزدی از مغازه‌ها است و از این رو شکل امروزی [[احیای فردی]] محسوب می‌گردد.
قانون‌ستیزی با جریان‌هایی همچون [[آنارشیسم شورش‌گرا]] و [[آنارشی پساچپ‌گرا]] به روز شده است. در سال‌های اخیر در اسپانیا و آمریکای لاتین کمپینی به نام [[یومانگو]] پدیدار شده که حامی دزدی از مغازه‌ها است و از این رو شکل امروزی [[احیای فردی]] محسوب می‌گردد.


[[هورست فانتاتسینی]] (زادهٔ 4 مارس 1939 آلتنکسل، [[زارلند|زارلاند]]، [[آلمان]]- متوفی 24 دسامبر 2001 بولونیا، ایتالیا)،<ref name="Horst Biography">[http://www.horstfantazzini.net/biography.htm "Horst Biography"]</ref> یک [[آنارشیست فردگرای|آنارشیست فردگرای<ref>"He always considered himself an individualist anarchist." </ref>]][./Illegalism#cite_note-12 <span class="mw-reflink-text"><nowiki>[12]</nowiki></span>] ایتالیایی-آلمانی بود که تا زمان مرگش در سال 2001 سبک زندگی و رویهٔ قانون‌ستیزی را دنبال کرد. او عمدتاً به دلیل سرقت از بانک در نقاط مختلف ایتالیا و سایر کشورها بدنامی رسانه‌ای به دست آورد. در سال 1999 فیلم سینمایی !Ormai e fatta براساس زندگی او عرضه شد.<ref>[[imdbtitle:0177073|"Ormai è fatta!" (1999) at the IMDB]]</ref> ( عنوان این فیلم به انگلیسی Outlaw ترجمه شده است اما ترجمهٔ دقیق عنوان اصلی عبارتست از !It's already done)
[[هورست فانتاتسینی]] (زادهٔ 4 مارس 1939 آلتنکسل، [[زارلند|زارلاند]]، [[آلمان]]- متوفی 24 دسامبر 2001 بولونیا، ایتالیا)،<ref name="Horst Biography">[http://www.horstfantazzini.net/biography.htm "Horst Biography"]</ref> یک [[آنارشیست فردگرای|آنارشیست فردگرای<ref>"He always considered himself an individualist anarchist." </ref>]][[قانون‌ستیزی#cite note-12|<span class="mw-reflink-text">[12]</span>]][./Illegalism#cite_note-12 <span class="mw-reflink-text"><nowiki>[12]</nowiki></span>] ایتالیایی-آلمانی بود که تا زمان مرگش در سال 2001 سبک زندگی و رویهٔ قانون‌ستیزی را دنبال کرد. او عمدتاً به دلیل سرقت از بانک در نقاط مختلف ایتالیا و سایر کشورها بدنامی رسانه‌ای به دست آورد. در سال 1999 فیلم سینمایی !Ormai e fatta براساس زندگی او عرضه شد.<ref>[[imdbtitle:0177073|"Ormai è fatta!" (1999) at the IMDB]]</ref> ( عنوان این فیلم به انگلیسی Outlaw ترجمه شده است اما ترجمهٔ دقیق عنوان اصلی عبارتست از !It's already done)


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۳۸

قانون‌ستیزی یک فلسفهٔ آنارشیستی است که ابتدا در اوایل قرن بیستم به مثابه یکی از پیامدهای آنارشیسم فردگرا در فرانسه، ایتالیا، بلژیک و سوئیس شکل گرفت.[۱][۲] قانون‌ستیزان آشکارا شیوهٔ زندگی بزهکاری را برای خود برگزیدند.

پیدایش

قانون‌ستیزی نخستین بار در میان نسلی از اروپاییان رواج یافت که از ناآرامی دههٔ 1890 الهام گرفته بودند. در طول این ناآرامی، راواشول، امیل هنری، آگوست وایلان و کاسریو به اسم آنارشیسم و در قالب آنچه تبلیغات به وسیلهٔ عمل شناخته می‌شود، مرتکب جنایات جسورانه‌ای شدند.

تحت تاثیر نظریهٔ خودپرستی نظریه‌پرداز ماکس اشتیرنر،[۳] قانون‌ستیزان در فرانسه از آنارشیست‌هایی مانند کلمان دووال وماریوس ژاکوب که با نظریهٔ احیای فردی la reprise individualle (اقدام عملی در احقاق حقوق فردی با دزدی از ثروتمندان) دزدی را توجیه می‌کردند، جدا شدند. در عوض قانون‌ستیزان استدلال می‌کردند که اقدامات آن‌ها به مبنای اخلاقی نیاز ندارد. اعمال غیرقانونی نه به نام آرمانی برتر بلکه در جستجوی امیال شخصی انجام می‌گرفت. "در پاریس این فضای اجتماعی حول هفته‌نامهٔ لانارشی و کازریه پاپیولار (جلسات گروهی منظم که هر هفته در چندین مکان مختلف در پایتخت و اطراف آن برگزار می‌شد) که هر دوی آن‌ها توسط آلبرت لیبرتاد و همکارانش تاسیس شده بود، قرار داشت."[۴]

لانارشی 3 ژانویه سال 1907

پس از آنکه پیتر کروپوتکین همراه با دیگران در پی تردیدهای اولیهٔ خود تصمیم گرفتند به اتحادیه‌های کارگری بپیوندند،[۵] "کمونیست‌های آنارشیست ضد سندیکایی باقی ماندند که در فرانسه حول نشریهٔ فرانسوی متعلق به سباستین فور با نام لو لیبرتار تشکیل گروه دادند. از سال 1905 به بعد همتایان روسی این کمونیست‌های آنارشیست ضد سندیکا به طرفداران پر و پا قرص تروریست اقتصادی و مصادره‌های غیرقانونی تبدیل شدند." قانون‌ستیزی به منزلهٔ یک رویه پدیدار گشت و در درون آن اعمال بمب‌گذاران آنارشیست و مجریان ترور اشخاص ("تبلیغات به وسیلهٔ عمل") و سارقان آنارشیست ("باز تصاحب فردی") ناامیدی و وازنش شخصی آنها نسبت به جامعه‌ای تحمل‌ناپذیر را به نمایش می‌گذاشت. به علاوه، هدف این اعمال آشکارا الگو قرار گرفتن برای دعوت به شورش بود.[۶] اما به عبارتی کمتر قابل توجه "در آن زمان این اصطلاح برای نشان دادن تمامی رویه‌های ممنوع شده توسط قانون نظیر زورگیری، سرقت، قاچاق، جعل پول و غیره که در حل و فصل مشکلات اقتصادی کمونیست‌ها مفید بود، به کار می‌رفت."[۷] 

چنین اقدامات شورشی که می‌توانست فردی باشند  در بلند مدت به منزلهٔ اقدامات شورشی تلقی شدند که می‌توانستند آتش قیامی بزرگ را روشن کنند که منجر به انقلاب گردد. طرفداران و فعالان این تاکتیک از جمله شامل یوهان موست، لوییجی گالیانی، ویکتور سرژ، و سورینو دی جیووانی بودند. "در آرژانتین این گرایش‌ها در اواخر دههٔ 20 و در طول دههٔ 30 یعنی در دوران سرکوب شدید و عقب‌نشینی جنبش کارگران که زمانی قدرتمند بود رونق گرفت. این یک ناامیدی، هرچند قهرمانانه، از جنبشی منحط محسوب می‌شد."[۸] 

کاریکاتور از باند بونو گنگ

باند تبهکاران بونو گنگ مشهورترین گروهی بود که قانون‌ستیزی را در پیش گرفت. بونو گنگ (La Bande à Bonnot) یک باند جنایتکاران آنارشیستی فرانسوی بود که در فرانسه و بلژیک در عصر بلپوک، از 1911 تا 1912 فعال بود. این باند متشکل از افرادی بود که خود را وابسته به فضای در حال پیدایش قانون‌ستیزی می‌دانستند و از آخرین فناوری‌ها (از جمله خودرو و تفنگ‌های تکرارشونده) که حتی هنوز در اختیار پلیس فرانسه نبود، استفاده می‌کردند. 

ابتدا این باند در مطبوعات صرفاً اتو بندیتز (تبهکاران اتومبیل‌سوار) نامیده می‌شد، باندی که پس از مصاحبهٔ ژول بونو در دفتر روزنامهٔ مشهور پتی پریزیون، بونو گنگ لقب گرفت. شهرت متصور این باند تبهکار در گروه بعدها با مرگ پر سر و صدای ژول بونو در یک تیراندازی با پلیس فرانسه در نوژان-سور-مرن تقویت شد. 

انتقاد

طرفداری از قانون‌ستیزی شکلی بسیار بحث برانگیز پیدا کرد و حتی در فضای آنارشیستی به خصوص توسط کسانی که سندیکاگرایی آنارشیستی را به اقدامات فردی مجزا از جنبش کارگری ترجیح می‌دادند، مورد اعتراض قرار گرفت. بسیاری از سوسیالیست‌ها استدلال کردند که قانون‌ستیزی، تکرارکنندهٔ ذهنیت سرمایه‌داری و نشان‌دهندهٔ گرایش به سوی هیچ‌انگاری است.

ویکتور سرژ که زمانی طرفدار بانفوذ قانون‌ستیزی بود، پس از دستگیری به جرم پناه دادن به تبهکاران بانو گنگ، به منتقد سرسخت قانون‌ستیزی تبدیل گشت. او در کتاب خاطرات یک انقلابی از قانون‌ستیزی با عنوان "خودکشی جمعی" یاد می‌کند.[۹] ماریوس ژاکوب نیز در سال 1948 بیان کرد: «فکر نمی‌کنم که قانون‌ستیزی بتواند در جامعهٔ امروز آزادی‌بخش افراد باشد... اساساً قانون‌ستیزی به منزلهٔ یک اقدام شورشی بیش از آنکه ریشه در عقاید داشته باشد، به خصلت افراد مربوط می‌شود.»[۱۰]

تاثیر

قانون‌ستیزی با جریان‌هایی همچون آنارشیسم شورش‌گرا و آنارشی پساچپ‌گرا به روز شده است. در سال‌های اخیر در اسپانیا و آمریکای لاتین کمپینی به نام یومانگو پدیدار شده که حامی دزدی از مغازه‌ها است و از این رو شکل امروزی احیای فردی محسوب می‌گردد.

هورست فانتاتسینی (زادهٔ 4 مارس 1939 آلتنکسل، زارلاند، آلمان- متوفی 24 دسامبر 2001 بولونیا، ایتالیا)،[۱۱] یک آنارشیست فردگرای[۱۲][12][./Illegalism#cite_note-12 [12]] ایتالیایی-آلمانی بود که تا زمان مرگش در سال 2001 سبک زندگی و رویهٔ قانون‌ستیزی را دنبال کرد. او عمدتاً به دلیل سرقت از بانک در نقاط مختلف ایتالیا و سایر کشورها بدنامی رسانه‌ای به دست آورد. در سال 1999 فیلم سینمایی !Ormai e fatta براساس زندگی او عرضه شد.[۱۳] ( عنوان این فیلم به انگلیسی Outlaw ترجمه شده است اما ترجمهٔ دقیق عنوان اصلی عبارتست از !It's already done)

جستارهای وابسته

منابع

  1. "The illegalisis in this study,.
  2. "Parallel to the social, collectivist anarchist current there was an individualist one whose partisans emphasized their individual freedom and advised other individuals to do the same.
  3. "a new generation of anarchists, spurred on by the individualist' ideas of Max Stirner, were to take as their point of departure exactly what Jean Grave objected to, that the rebel who secretly stole was no more than an ordinary thief.
  4. Richard Parry.
  5. "This inability to break definitively with collectivism in all its forms also exhibited itself over the question of the workers’ movement, which divided anarchist-communism into a number of tendencies."
  6. "The "illegalists" by Doug Imrie.
  7. "Beyond the Law" by Penelope Nin on Various Authors Articles from “Canenero”
  8. Collin Sick. "Notes on the article "Anarchism, Insurrections and Insurrectionalism"". Archived from the original on 2012-09-21.
  9. Memoirs of a Revolutionary, by Victor Serge
  10. The "Illegalists" بایگانی‌شده در ۲۰۱۵-۰۹-۰۸ توسط Wayback Machine, by Doug Imrie (published by Anarchy: A Journal of Desire Armed)
  11. "Horst Biography"
  12. "He always considered himself an individualist anarchist."
  13. "Ormai è fatta!" (1999) at the IMDB