قصدمندی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز تمیزکاری، + ماژول ابرابزار با استفاده از AWB
خط ۱: خط ۱:
{{ویکی‌سازی}}
{{ویکی‌سازی}}
'''حیث یا جهت التفاتی'''(Intentionality) یک مفهوم فلسفی است و [[دانشنامه فلسفه استنفورد]] آن را چنین تعریف کرده است:«توانایی اذهان در مورد چیزی بودن، تصور کردن، در ازای چیزی قرار دادن، چیزها، ویژگی ها و حالات امور .» <ref>( "the power of minds to be about, to represent, or to stand for, things, properties and states of affairs")</ref><ref>{{Cite web|url=http://www.science.uva.nl/~seop/entries/intentionality/|title=Intentionality|date=Aug 31, 2010|accessdate=21 December 2012|publisher=Stanford Encyclopedia of Philosophy|last=Jacob, P.}}</ref> این اصطلاح به توانایی ذهن برای ساختن تصورات اشاره دارد و نباید با [[نیت]](Intention) خلط شود.این واژه از دوران [[اسکولاستیسم|مدرسی گری]] رایج شده است.اما در [[فلسفه جدید]] [[فرانتز برنتانو]] این واژه را دوباره احیا کرد و [[ادموند هوسرل]] از سردمداران [[پدیدارشناسی]] آن را رواج داد.اولین نظریه حیث التفاتی توسط [[انسلم]] در [[برهان آنسلمی|برهان هستی شناختی]] برای اثبات [[وجود خدا]] به کار رفته است و این گونه وی میان اشیایی که در اذهان و فهم انسانی وجود دارند و اشیایی که در واقع وجود دارند، تمییز و تفکیک قائل شد.<ref>{{Cite journal|title=Intentionality|last=Chisholm, Roderick M.|journal=The Encyclopedia of Philosophy|year=1967|volume=4|pages=201}}</ref>
'''حیث یا جهت التفاتی'''(Intentionality) یک مفهوم فلسفی است و [[دانشنامه فلسفه استنفورد]] آن را چنین تعریف کرده است: «توانایی اذهان در مورد چیزی بودن، تصور کردن، در ازای چیزی قرار دادن، چیزها، ویژگی‌ها و حالات امور .»<ref>("the power of minds to be about, to represent, or to stand for, things, properties and states of affairs")</ref><ref>{{Cite web|url=http://www.science.uva.nl/~seop/entries/intentionality/|title=Intentionality|date=Aug 31, 2010|accessdate=21 December 2012|publisher=Stanford Encyclopedia of Philosophy|last=Jacob, P.}}</ref> این اصطلاح به توانایی ذهن برای ساختن تصورات اشاره دارد و نباید با [[نیت]](Intention) خلط شود. این واژه از دوران [[اسکولاستیسم|مدرسی گری]] رایج شده است. اما در [[فلسفه جدید]] [[فرانتز برنتانو]] این واژه را دوباره احیا کرد و [[ادموند هوسرل]] از سردمداران [[پدیدارشناسی]] آن را رواج داد. اولین نظریه حیث التفاتی توسط [[انسلم]] در [[برهان آنسلمی|برهان هستی شناختی]] برای اثبات [[وجود خدا]] به کار رفته است و این گونه وی میان اشیایی که در اذهان و فهم انسانی وجود دارند و اشیایی که در واقع وجود دارند، تمییز و تفکیک قائل شد.<ref>{{Cite journal|title=Intentionality|last=Chisholm, Roderick M.|journal=The Encyclopedia of Philosophy|year=1967|volume=4|pages=201}}</ref>


نباید دو واژه اینتنشنالیتی که با حرف انگلیسی T <font style="background-color: rgb(254, 252, 224);">همراه است و اینتنشنالیتی که با S همراه است را با هم اشتباه کرد. مفهوم دوم متعلق به حوزه های منطق و سمانتیک است</font>.
نباید دو واژه اینتنشنالیتی که با حرف انگلیسی T <font style="background-color: rgb(254, 252, 224);">همراه است و اینتنشنالیتی که با S همراه است را با هم اشتباه کرد. مفهوم دوم متعلق به حوزه‌های منطق و سمانتیک است</font>.


== بررسی اجمالی ==
== بررسی اجمالی ==
مفهوم حیث التفاتی در فلسفه [[قرن نوزدهم]] توسط فرانتز برنتانو فیلسوف آلمانی و بنیانگذار [[روان شناسی]] عمل دوباره وارد حوزه فلسفه و اندیشه شد.در کتابی که با عنوان"روان شناسی از منظری تجربی"نگاشت برنتانو ادعا کرد که حیث التفاتی ویژگی همه اعمال آگاهی است که پدیداری روانی و ذهنی هستند و این گونه از پدیدارهای فیزیکی و طبیعی جدا می شوند.
مفهوم حیث التفاتی در فلسفه [[قرن نوزدهم]] توسط فرانتز برنتانو فیلسوف آلمانی و بنیانگذار [[روان‌شناسی]] عمل دوباره وارد حوزه فلسفه و اندیشه شد. در کتابی که با عنوان"روان شناسی از منظری تجربی"نگاشت برنتانو ادعا کرد که حیث التفاتی ویژگی همه اعمال آگاهی است که پدیداری روانی و ذهنی هستند و این گونه از پدیدارهای فیزیکی و طبیعی جدا می‌شوند.
برنتانو تعبیر "در وجود التفاتی" را رواج داد تا به ویژگی هستی شناختی محدود محتواهای پدیدار ذهنی اشارت کند.طبق برخی از تفسیر ها در باب [[حرف اضافه]] In یا <font style="background-color: rgb(254, 252, 224);">در</font> یا در وجود،باید این پیشوند را به صورت دری و اضافی معنا کرد یعنی این که یک شی التفاتی{...}وجود دارد در یا این که در-وجود دارد یعنی به صورت خارجی وجود ندارد بلکه یک حالت ذهنی و [[روان شناختی]] دارد.در حالیکه برخی دیگر از مفسران معتقدند که علامت{...}هیچ تعهد هستی شناختی را ایجاب نمی‌کند.
برنتانو تعبیر "در وجود التفاتی" را رواج داد تا به ویژگی هستی شناختی محدود محتواهای پدیدار ذهنی اشارت کند. طبق برخی از تفسیرها در باب [[حرف اضافه]] In یا <font style="background-color: rgb(254, 252, 224);">در</font> یا در وجود، باید این پیشوند را به صورت دری و اضافی معنا کرد یعنی این که یک شی التفاتی{...}وجود دارد در یا این که در-وجود دارد یعنی به صورت خارجی وجود ندارد بلکه یک حالت ذهنی و [[روان شناختی]] دارد. در حالیکه برخی دیگر از مفسران معتقدند که علامت{...}هیچ تعهد هستی شناختی را ایجاب نمی‌کند.

==تاریخچه مفهوم==
== تاریخچه مفهوم ==
مفهوم اینتنشنالیتی یا حیث التفاتی در فلسفه اسکولاستیک وارد شد مخصوصاً زمانی که تفسیرهایی بر کتاب نفس ارسطو نوشته شد. آلن دو لیبر این تفاوت معنایی را چنین بازگو می کند:
مفهوم اینتنشنالیتی یا حیث التفاتی در فلسفه اسکولاستیک وارد شد مخصوصاً زمانی که تفسیرهایی بر کتاب نفس ارسطو نوشته شد. آلن دو لیبر این تفاوت معنایی را چنین بازگو می‌کند:
"اینتنشن از واژه لاتین اینتنسیوintention: معانی روان شناختی» در قرون دوازدهم،ترجمه عربی این واژه همان معقول یا معنا،مفهوم،ایده،مدلول است.همچنین ترجمه لوگوس یونانی به معنای صورت(همچنان که در تعبیر صورت یک چیز)مشاهده می شود.نزد ابن سینا به معنای بازنمودی است که منشا حسانی ندارد مثلا احساس یک خطر و توسط یک حس درونی شکل داده شده است و با حواس خارجی چون بینایی متداعی می شود همچون دیدن یک گرگ توسط یک گوسفند.
"اینتنشن از واژه لاتین اینتنسیوintention: معانی روان شناختی» در قرون دوازدهم، ترجمه عربی این واژه همان معقول یا معنا، مفهوم، ایده، مدلول است. همچنین ترجمه لوگوس یونانی به معنای صورت (همچنان که در تعبیر صورت یک چیز) مشاهده می‌شود. نزد ابن سینا به معنای بازنمودی است که منشأ حسانی ندارد مثلاً احساس یک خطر و توسط یک حس درونی شکل داده شده است و با حواس خارجی چون بینایی متداعی می‌شود همچون دیدن یک گرگ توسط یک گوسفند.<ref>[[Alain de Libera]], ''La querelle des universaux'', Seuil, 1996, p. 499, «Intentio ", in ''Dictionnaire du Moyen Âge'', PUF, 2002, p. 722.</ref>..}}
<ref>[[Alain de Libera]], ''La querelle des universaux'', Seuil, 1996, p. 499,« Intentio », in ''Dictionnaire du Moyen Âge'', PUF, 2002, p. 722.</ref>...}}


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۰ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۲۴

حیث یا جهت التفاتی(Intentionality) یک مفهوم فلسفی است و دانشنامه فلسفه استنفورد آن را چنین تعریف کرده است: «توانایی اذهان در مورد چیزی بودن، تصور کردن، در ازای چیزی قرار دادن، چیزها، ویژگی‌ها و حالات امور .»[۱][۲] این اصطلاح به توانایی ذهن برای ساختن تصورات اشاره دارد و نباید با نیت(Intention) خلط شود. این واژه از دوران مدرسی گری رایج شده است. اما در فلسفه جدید فرانتز برنتانو این واژه را دوباره احیا کرد و ادموند هوسرل از سردمداران پدیدارشناسی آن را رواج داد. اولین نظریه حیث التفاتی توسط انسلم در برهان هستی شناختی برای اثبات وجود خدا به کار رفته است و این گونه وی میان اشیایی که در اذهان و فهم انسانی وجود دارند و اشیایی که در واقع وجود دارند، تمییز و تفکیک قائل شد.[۳]

نباید دو واژه اینتنشنالیتی که با حرف انگلیسی T همراه است و اینتنشنالیتی که با S همراه است را با هم اشتباه کرد. مفهوم دوم متعلق به حوزه‌های منطق و سمانتیک است.

بررسی اجمالی

مفهوم حیث التفاتی در فلسفه قرن نوزدهم توسط فرانتز برنتانو فیلسوف آلمانی و بنیانگذار روان‌شناسی عمل دوباره وارد حوزه فلسفه و اندیشه شد. در کتابی که با عنوان"روان شناسی از منظری تجربی"نگاشت برنتانو ادعا کرد که حیث التفاتی ویژگی همه اعمال آگاهی است که پدیداری روانی و ذهنی هستند و این گونه از پدیدارهای فیزیکی و طبیعی جدا می‌شوند. برنتانو تعبیر "در وجود التفاتی" را رواج داد تا به ویژگی هستی شناختی محدود محتواهای پدیدار ذهنی اشارت کند. طبق برخی از تفسیرها در باب حرف اضافه In یا در یا در وجود، باید این پیشوند را به صورت دری و اضافی معنا کرد یعنی این که یک شی التفاتی{...}وجود دارد در یا این که در-وجود دارد یعنی به صورت خارجی وجود ندارد بلکه یک حالت ذهنی و روان شناختی دارد. در حالیکه برخی دیگر از مفسران معتقدند که علامت{...}هیچ تعهد هستی شناختی را ایجاب نمی‌کند.

تاریخچه مفهوم

مفهوم اینتنشنالیتی یا حیث التفاتی در فلسفه اسکولاستیک وارد شد مخصوصاً زمانی که تفسیرهایی بر کتاب نفس ارسطو نوشته شد. آلن دو لیبر این تفاوت معنایی را چنین بازگو می‌کند: "اینتنشن از واژه لاتین اینتنسیوintention: معانی روان شناختی» در قرون دوازدهم، ترجمه عربی این واژه همان معقول یا معنا، مفهوم، ایده، مدلول است. همچنین ترجمه لوگوس یونانی به معنای صورت (همچنان که در تعبیر صورت یک چیز) مشاهده می‌شود. نزد ابن سینا به معنای بازنمودی است که منشأ حسانی ندارد مثلاً احساس یک خطر و توسط یک حس درونی شکل داده شده است و با حواس خارجی چون بینایی متداعی می‌شود همچون دیدن یک گرگ توسط یک گوسفند.[۴]..}}

منابع

  1. ("the power of minds to be about, to represent, or to stand for, things, properties and states of affairs")
  2. Jacob, P. (Aug 31, 2010). "Intentionality". Stanford Encyclopedia of Philosophy. Retrieved 21 December 2012.
  3. Chisholm, Roderick M. (1967). "Intentionality". The Encyclopedia of Philosophy. 4: 201.
  4. Alain de Libera, La querelle des universaux, Seuil, 1996, p. 499, «Intentio ", in Dictionnaire du Moyen Âge, PUF, 2002, p. 722.