خیام: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fahim Samavy (بحث | مشارکت‌ها)
جز تصحیح کلمه
Irmoeinoddin (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۶: خط ۴۶:
| امضا =
| امضا =
}}
}}
'''عُمَر خَیّام نیشابوری''' (نام کامل: غیاث‌الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) (زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ در [[نیشابور]]<!-- ۴۳۹ قمری --> - درگذشتهٔ ۱۲ آذر ۵۱۰ در [[نیشابور]])<!-- ۵۱۷ یا ۵۲۶ قمری --><ref>تاریخ فوت در دانشنامهٔ بریتانیکا، ذیل مدخل خیام مضبوط است.</ref> که '''خیامی''' و '''خیام نیشابوری''' و '''خیامی النّیسابوری'''<ref name=ToolAutoGenRef2 /> هم نامیده شده‌است، [[فیلسوف]]، [[ریاضی‌دان]]، [[اخترشناسی|ستاره‌شناس]] و [[رباعی]]سرای [[ایران]]ی در دورهٔ [[سلجوقیان|سلجوقی]] است. گرچه پایگاه علمی خیام برتر از جایگاه [[تاریخ ادبیات فارسی|ادبی]] اوست و لقبش «حجّةالحق» بوده‌است،<ref name=autogenerated3>دنیای نویسندگان و شعرا، خیام، حکیم عمر، ص۴۱</ref> ولی آوازهٔ وی بیشتر با انگیزه نگارش [[رباعی]]آتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آن‌که ''[[رباعیات خیام]]'' را به بیشترِ [[فهرست زبان‌های جهان|زبان‌های زنده]] برگردان نموده‌اند، [[ادوارد فیتزجرالد]]<ref>Edward Fitzgerald</ref> رباعیات او را به [[زبان انگلیسی]] برگردانده است که مایهٔ شهرت بیشتر وی در مغرب زمین شده‌است.
'''عُمَر خَیّام نیشابوری''' (نام کامل: غیاث‌الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) (زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ در [[نیشابور]]<!-- ۴۳۹ قمری --> - درگذشتهٔ ۱۲ آذر ۵۱۰ در [[نیشابور]])<!-- ۵۱۷ یا ۵۲۶ قمری --><ref>تاریخ فوت در دانشنامهٔ بریتانیکا، ذیل مدخل خیام مضبوط است.</ref> که '''خیامی''' و '''خیام نیشابوری''' و '''خیامی النّیسابوری'''<ref name=ToolAutoGenRef2 /> هم نامیده شده‌است، [[فیلسوف]]، [[ریاضی‌دان]]، [[اخترشناسی|ستاره‌شناس]] و [[رباعی]]سرای [[ایران]]ی در است. گرچه پایگاه علمی خیام برتر از جایگاه [[تاریخ ادبیات فارسی|ادبی]] اوست و لقبش «حجّةالحق» بوده‌است،<ref name=autogenerated3>دنیای نویسندگان و شعرا، خیام، حکیم عمر، ص۴۱</ref> ولی آوازهٔ وی بیشتر با انگیزه نگارش [[رباعی]]آتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آن‌که ''[[رباعیات خیام]]'' را به بیشترِ [[فهرست زبان‌های جهان|زبان‌های زنده]] برگردان نموده‌اند، [[ادوارد فیتزجرالد]]<ref>Edward Fitzgerald</ref> رباعیات او را به [[زبان انگلیسی]] برگردانده است که مایهٔ شهرت بیشتر وی در مغرب زمین شده‌است.


یکی از برجسته‌ترین کارهای وی را می‌توان سر و سامان دادن [[گاه‌شماری]] ایران در زمان وزارت [[نظام‌الملک|خواجه نظام‌الملک]]، که در دورهٔ پادشاهی [[ملک‌شاه سلجوقی]] (۴۲۶–۴۹۰ هجری قمری) بود، دانست. وی در [[ریاضیات]]، [[نجوم]]، [[علوم ادبی]]، [[علوم دینی|دینی]] و [[تاریخ]]ی استاد بود. نقش خیام در حل معادلات درجه‌سوم و مطالعاتش دربارهٔ [[اصل پنجم اقلیدس]] نام او را به عنوان ریاضی‌دانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرده‌است.<ref>روزنفلد و یوشکویچ ۱۴۶</ref> نوپیدا کردن نظریه‌ای دربارهٔ نسبت‌های هم‌ارز با نظریهٔ اقلیدس نیز از مهم‌ترین کارهای اوست.<ref>Victor J. Katz (1998), History of Mathematics: An Introduction, p. 270, Addison-Wesley, ISBN 0-321-01618-1:
یکی از برجسته‌ترین کارهای وی را می‌توان سر و سامان دادن [[گاه‌شماری]] ایران در زمان وزارت [[نظام‌الملک|خواجه نظام‌الملک]]، که در دورهٔ پادشاهی [[ملک‌شاه سلجوقی]] (۴۲۶–۴۹۰ هجری قمری) بود، دانست. وی در [[ریاضیات]]، [[نجوم]]، [[علوم ادبی]]، [[علوم دینی|دینی]] و [[تاریخ]]ی استاد بود. نقش خیام در حل معادلات درجه‌سوم و مطالعاتش دربارهٔ [[اصل پنجم اقلیدس]] نام او را به عنوان ریاضی‌دانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرده‌است.<ref>روزنفلد و یوشکویچ ۱۴۶</ref> نوپیدا کردن نظریه‌ای دربارهٔ نسبت‌های هم‌ارز با نظریهٔ اقلیدس نیز از مهم‌ترین کارهای اوست.<ref>Victor J. Katz (1998), History of Mathematics: An Introduction, p. 270, Addison-Wesley, ISBN 0-321-01618-1:

نسخهٔ ‏۱ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۴۹

عُمَر خَیّام
مجسمهٔ خیام نیشابوری در دفتر سازمان ملل متحد در وین
نام اصلی
غیاث‌الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری
زاده۲۸ اردیبهشت ۴۲۷
۴۴۰ (قمری)
۱۸ مه ۱۰۴۸
نیشابور
محل زندگیحیره، نیشابور
درگذشته۱۲ آذر ۵۱۰
۵۳۶ (قمری)
۱۱۳۱ (میلادی)
نیشابور
آرامگاهقبرستان حیرهٔ نیشابور، آرامگاه خیام
۳۶°۹′۵۷٫۲۱″ شمالی ۵۸°۴۹′۲۰٫۲″ شرقی / ۳۶٫۱۶۵۸۹۱۷°شمالی ۵۸٫۸۲۲۲۷۸°شرقی / 36.1658917; 58.822278
نام(های) دیگرخیامی، خیام نیشابوری، خیامی النّیسابوری[۱]
لقبحکیم، حجّةالحق، امام عصر، جانشین ابن‌سینا
تخلصخیام
زمینه کاریریاضیات، اخترشناسی، شعر، فلسفه،[۲] دین، تاریخ، گاه‌شماری، موسیقی
ملیتایرانی
دانشگاهنظامیهٔ نیشابور
دورهسلجوقیان
کتاب‌هارسالة فی شرح ما أشکل مِن مُصادَراتِ اقلیدس، رسالهٔ مشکلات الحساب (مسائلی در حسابالقول علی أجناسِ ٱلتی بالأربعاء (دربارهٔ موسیقی)
دیوان اشعاررباعیات خیام
شاگردابن سینا، امام موفق نیشابوری
دلیل سرشناسیتدوین تقویم جلالی، رباعیات، استاد بی‌بدیلِ فلسفهٔ طبیعی (مادی)، ریاضیات، منطق و متافیزیک، مثلث خیام-پاسکال، چهارضلعی خیام-ساکری
تأثیرگذاشته برصادق هدایت بر این باور است که حافظ از تشبیهات خیام بسیار استفاده کرده‌است.
فرزند(ان)نوادهٔ او: شاهپور نیشابوری
پدر و مادرابراهیم خیام نیشابوری

عُمَر خَیّام نیشابوری (نام کامل: غیاث‌الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) (زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ در نیشابور - درگذشتهٔ ۱۲ آذر ۵۱۰ در نیشابور)[۳] که خیامی و خیام نیشابوری و خیامی النّیسابوری[۱] هم نامیده شده‌است، فیلسوف، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و رباعیسرای ایرانی در است. گرچه پایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بوده‌است،[۴] ولی آوازهٔ وی بیشتر با انگیزه نگارش رباعیآتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آن‌که رباعیات خیام را به بیشترِ زبان‌های زنده برگردان نموده‌اند، ادوارد فیتزجرالد[۵] رباعیات او را به زبان انگلیسی برگردانده است که مایهٔ شهرت بیشتر وی در مغرب زمین شده‌است.

یکی از برجسته‌ترین کارهای وی را می‌توان سر و سامان دادن گاه‌شماری ایران در زمان وزارت خواجه نظام‌الملک، که در دورهٔ پادشاهی ملک‌شاه سلجوقی (۴۲۶–۴۹۰ هجری قمری) بود، دانست. وی در ریاضیات، نجوم، علوم ادبی، دینی و تاریخی استاد بود. نقش خیام در حل معادلات درجه‌سوم و مطالعاتش دربارهٔ اصل پنجم اقلیدس نام او را به عنوان ریاضی‌دانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرده‌است.[۶] نوپیدا کردن نظریه‌ای دربارهٔ نسبت‌های هم‌ارز با نظریهٔ اقلیدس نیز از مهم‌ترین کارهای اوست.[۷]

شماری از تذکرهنویسان، خیام را شاگرد ابن سینا و شماری نیز وی را شاگرد امام موفق نیشابوری خوانده‌اند.[۴][۸][۹] صحت این فرضیه که خیام شاگرد ابن سینا بوده‌است، بسیار دور از ذهن می‌داند، زیرا از دیدِ زمانی با هم دگرگونیِ زیادی داشته‌اند. خیام در جایی ابن سینا را استاد خود می‌داند، ولی این استادی ابن سینا، سوی معنوی دارد.

منبع‌شناسی

منابع دست اول

در کتاب‌های کهنی که به بیان زندگی خیام و کارهای او پرداخته‌اند، اختلاف‌های بسیاری؛ به‌ویژه در تاریخ تولد و مرگ او وجود دارد.[۱۰] نخستین منبعی که به‌طور گسترده خیام را معرفی کرده است، چهار مقالهٔ نظامی عروضی، نوشته‌شده نزدیک ۵۵۰ قمری است.[۱۰][۱۱] دومین زندگی‌نامهٔ خیام توسط ابوالحسن علی بیهقی، در ۵۵۶ قمری،[۱۰] در کتاب تتمهٔ صوان الحکمه یا تاریخ الحکما نوشته شده است.[۱۲][۱۳] نظامی عروضی و ابوالحسن بیهقی، هردو هم دوره خیام بوده و او را از نزدیک دیده‌اند.[۱۳][۱۴]

دیگر متون کهنی که کم و بیش مطالبی دربارهٔ خیام و آثارش در آن‌ها یافت می‌شود عبارتند از: میزان الحکمه از عبدالرحمان خازنی (۵۱۵ قمری)، رسالهٔ الزاجر للصغار فی معارضة الکبار از زمخشری (۵۱۶ق)، خریدة القصر از عمادالدین کاتب اصفهانی (۵۷۱ق)، نزهة الروح از شهرزوری (۵۸۶ق)، مرصادالعباد از نجم‌الدین رازی (۶۱۹ق)، تاریخ الحکما از قفطی (۶۲۶ق)،[۱۰] الکامل فی التاریخ از ابن اثیر،[۱۱] شذرات الذهب از ابن العماد حنبلی،[۱۵] و آثار البلاد و اخبار العباد از قزوینی (۶۷۴ق).[۱۰]

بدیع‌الزمان فروزانفر رسالهٔ نحو القلوب قشیری (درگذشتهٔ ۴۶۵ قمری)، و رسالهٔ الزاجر للصغار زمخشری را کهن‌ترین بن مایه‌ها دربارهٔ خیام و زندگی او می‌داند.[۱۱]

پیشینهٔ پژوهش‌ها درمورد شخصیت و شعر خیام در ایران

صادق هدایت نخستین کسی در ایران شناخته شده است که برای تشخیص رباعیات اصیل خیام دست به کاری پژوهشی زده است.[۱۶] هدایت دو اثر دربارهٔ خیام منتشر کرده است: مقالهٔ «مقدمه‌ای بر رباعیات خیام» در سال ۱۳۰۳ خورشیدی و کتاب ترانه‌های خیام در سال ۱۳۱۳ خورشیدی. تاکنون نوشته‌های گوناگونی دربارهٔ این دو نوشته، و نقش هدایت در خیام‌شناسی پدید آمده است.[۱۷]

در سال ۱۳۲۱ خورشیدی محمدعلی فروغی و قاسم غنی کتاب رباعیات حکیم خیام نیشابوری را منتشر کردند که شامل پیش گفتاری نسبتاً طولانی است و در آن ۱۸۷ رباعی از میان رباعیات منسوب به خیام، اصیل تشخیص داده شده است.[۱۸] در این کتاب، دیدگاه کسانی که رباعیات خیام را دلیل کفر او دانسته‌اند نقد، و بر دین‌داری و حیرت او در کار جهان و معمای هستی تأکید شده است.[۱۹] این رویکردِ فروغی و پربار در میان خیام‌پژوهان ایرانی جایگاه ویژه‌ای یافت و پژوهشگرانی چون اسماعیل یکانی در عمر خیام نادرهٔ ایام (۱۳۴۲ خورشیدی)، علی دشتی در دمی با خیام (۱۳۴۴ خورشیدی)، محمدمهدی فولادوند در خیام‌شناسی (۱۳۴۷ خورشیدی)،[۲۰] جعفر آقایان چاووشی در سیری در افکار علمی و فلسفی حکیم عمر خیام نیشابوری (۱۳۵۸ خورشیدی)،[۲۱] علیرضا ذکاوتی قراگزلو در عمر خیام نیشابوری حکیم و شاعر (۱۳۷۷ خورشیدی)[۲۲] و … خیام را با همان رویکرد معرفی کرده‌اند.[۱۹]

نمودار درصد مقاله‌های منتشر شده دربارهٔ خیام در ایران بر پایهٔ موضوع (۱۳۰۰–۱۳۸۰)[۲۳]

برپایهٔ پژوهش حسن‌لی و حسام‌پور، از سال ۱۳۰۰ خورشیدی تا پایان سال ۱۳۸۰ خورشیدی ۴۲۵ مقاله دربارهٔ خیام در ایران منتشر شده است.[۲۴] از این شمار، بیشترین مقاله‌ها دربارهٔ «زندگی، شخصیت و شعر خیام» بوده است (۱۶۶ مقاله) و به موضوع‌هایی مانند «زیبایی‌شناسی شعر» (۱ مقاله)، «نسخه‌شناسی» (۸ مقاله)، و «بررسی آثار کلامی و فلسفی خیام» (۱۸ مقاله) کم‌تر پرداخته شده است.[۲۳][۲۵] در همان بازهٔ زمانی ۷۰ کتاب در پیوند با خیام در ایران منتشر شده بوده است.[۲۶]

زندگی

عمر خیام در سدهٔ پنجم هجری قمری در نیشابور زاده شد. فقه را در میان‌سالی در محضر امام موفق نیشابوری آموخت؛ حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت و ستاره‌شناسی را فراگرفت. برخی نوشته‌اند که او فلسفه را مستقیماً از زبان یونانی فرا گرفته بود.[نیازمند منبع]

در نزدیک سال ۴۴۹ (هجری قمری) زیر پوشش و سرپرستی ابوطاهر، قاضی‌القضات سمرقند، کتابی دربارهٔ معادله‌های درجهٔ سوم به زبان عربی نوشت تحت نام رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله[۲۷] و از آن‌جا که با خواجه نظام‌الملک طوسی رابطه‌ای نیکو داشت، این کتاب را پس از نگارش به خواجه تقدیم کرد. پس از این دوران خیام به دعوت پادشاه جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی و وزیرش نظام الملک به اصفهان می‌رود تا سرپرستی رصدخانهٔ اصفهان را به‌عهده گیرد. او هجده سال در آن‌جا مقیم می‌شود. به مدیریت او زیج ملکشاهی آماده می‌شود و در همین سال‌ها (نزدیک ۴۵۸) طرح سر و سامان دادن گاه شمار را تنظیم می‌کند. خیام گاه‌شمار جلالی و یا تقویم جلالی را دسته‌بندی کرد که به نام جلال‌الدین ملک‌شاه شهره است، ولی پس از مرگ ملک‌شاه این گاه‌شماری کاربستی نیافت. در این دوران خیام به عنوان ستاره‌شناس در دربار خدمت می‌کرد هرچند به ستاره‌شناسی باوری نداشت.[۲۸] در همین سال‌ها (۴۵۶) خیام مهم‌ترین و تأثیرگذارترین اثر ریاضی خود را با نام رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس[۲۹] *را می‌نویسد و در آن خطوط موازی و نظریهٔ نسبت‌ها را شرح می‌دهد. همچنین گفته می‌شود که خیام هنگامی که سلطان سنجر، پسر ملک‌شاه در کودکی به آبله گرفتار بوده وی را درمان نموده‌است.[۳۰] پس از درگذشت ملک‌شاه و کشته شدن نظام‌الملک، خیام مورد بی‌مهری قرار گرفت و کمک مالی به رصدخانه (زیج) قطع شد بعد از سال ۴۷۹ خیام اصفهان را به قصد اقامت در مرو[۳۱] *که به عنوان پایتخت جدید سلجوقیان انتخاب شده بود، ترک کرد. احتمالاً رساله‌های میزان الحکم و قسطاس المستقیم را در آن‌جا نوشت. رسالهٔ مشکلات الحساب (مسائلی در حساب) نیز احتمالاً در همین سال‌ها نوشته شده‌است.[۳۲] غلامحسین مراقبی گفته‌است که خیام در زندگی زن نگرفت و همسر برنگزید.[۳۳]

باغی که آرامگاه خیام در آن قرار دارد، تصویر از کنار آرامگاه امامزاده محروق گرفته شده‌است و در ورودی قدیمی این باغ در تصویر دیده می‌شود.

مرگ خیام را میان سال‌های ۵۱۷–۵۲۰ هجری قمری می‌دانند که در نیشابور رخ داد. گروهی از تذکره‌نویسان نیز مرگ او را سال ۵۱۶ نوشته‌اند، ولی پس از بررسی‌های لازم مشخص گردیده که تاریخ مرگ وی سال ۵۱۷ هجری قمری بوده است. آرامگاه وی هم اکنون در شهر نیشابور، در باغی که آرامگاه امامزاده محروق در آن واقع می‌باشد، قرار گرفته است.[۳۴]

شرایط دوران خیام

در زمان خیام فرقه‌های وناگون سنی و شیعه، اشعری و معتزلی سرگرم بحث‌ها و مجادلات اصولی و کلامی بودند. فیلسوفان پیوسته توسط قشرهای مختلف به کفر متهم می‌شدند. تعصب، بر فضای جامعه چنگ انداخته بود و کسی جرئت ابراز دیدگاهٔ خود را نداشت - حتی امام محمد غزالی نیز از اتهام کفر در امان نماند. اگر به سیاست‌نامهٔ خواجه نظام‌الملک بنگریم، این اوضاع کاملاً بر ما روشن خواهد بود. در آن‌جا، خواجه نظام‌الملک همهٔ باورمندان به مذهبی خلاف مذهب خود را به شدت می‌کوبد و همه را منحرف از راه حق و ملعون می‌داند. در زمینه‌های سیاسی نیز رخدادهای مهمی در دوره خیام رخ داد:

  1. سقوط دولت آل بویه
  2. قیام دولتِ سلجوقی
  3. جنگ‌های صلیبی
  4. ظهور باطنیان

در اوایل دوران زندگی خیام، ابن سینا و ابوریحان بیرونی به پایانِ عمر خود رسیده بودند. نظامی عروضی سمرقندی او را «حجة الحق» و ابوالفضل بیهقی «امام عصر خود» لقب داده‌اند. از خیام به عنوان جانشین ابن‌سینا و استاد بی‌بدیلِ فلسفه طبیعی (مادی) ریاضیات، منطق و متافیزیک یاد می‌کنند.[۳۵]

القاب

حکیم حجة الحق، خواجه، امام، الفیلسوف حجة الحق، خواجه امام، حکیم جهان و فیلسوف گیتی، الشیخ الامام، الشیخ الاجل حجة الحق، علامهٔ خواجه، قدوهٔ الفضل، سلطان العلماء، ملک الحکماء، امام خراسان، من اعیان المنجّمین، الحکیم الفاضل الاوحد، خواجهٔ حکیم، الحکیم الفاضل، نادرهٔ فلک، تالی ابن سینا، حکیم عارف به جمیع انواع حکمت به ویژه ریاضی، مسلط بر تمامی اجزای حکمت و ریاضیات و معقولات، در اکثر علوم خاصه در نجوم سرآمد زمان، فیلسوف الوقت، سیدالمحقّقین، ملک الحکماء، الادیب الاریب الخطیر، الفلکی الکبیر، حجة الحق والیقین، نصیرالحکمة و الدین، فیلسوف العالمین، نصرة الدّین، الحیر الهمام، سیّدالحکماءالمشرق و المغرب، السیّدالاجل، فیلسوف العالم، به طور قطع در حکمت و نجوم بی‌همتا، علامهٔ دوران، بر دانش یونان مسلط و غیره.[۳۶]

خیام در افسانه

انابه

افسانه‌هایی چند پیرامون خیام وجود دارد. یکی از این افسانه‌ها از این قرار است که خیام می‌خواست باده بنوشد ولی بادی وزید و جام می او را به زمین انداخت و شکست. پس خیام چنین سرود:

ابریق می مرا شکستی، ربیبر من در عیش را ببستی، ربی
من مِی خورم و تو می‌کنی بدمستیخاکم به دهن مگر تو مستی، ربی

پس چون این شعر کفرآمیز را گفت خدا روی وی را سیاه کرد. پس خیام پشیمان شد و برای پوزش از خدا این بیت را سرود:

ناکرده گنه در این جهان کیست بگو!وآن کس که گنه نکرد چون زیست بگو!
من بد کنم و تو بد مکافات کنیپس فرق میان من و تو چیست بگو!

و چون این‌گونه از خداوند پوزش خواست رویش دوباره سفید شد. البته جدا از افسانه‌ها در اینکه دو رباعی بالا از خیام باشند جای شک است.[۳۷]

ای رفته و بازآمده بل هم گشته

در افسانه‌ای دیگر، چنین آمده که روزی خیام با شاگردان از نزدیکی مدرسه‌ای می‌گذشتند. شماری، دست به کارِ بازسازی آن آموزشگاه بودند و چارپایانی، پیوسته بارهایی (شامل سنگ و خشت و غیره) را به داخل مدرسه می‌بردند و بیرون می‌آمدند. یکی از آن چارپایان از وارد شدن به مدرسه می‌ترسید و هیچ‌کس نمی‌توانست آن را وارد مدرسه کند. چون خیام این اوضاع را دید، جلو رفت و در گوش چارپا چیزی گفت. سپس چارپا آرام شد و داخل مدرسه شد. پس از این‌که خیام بازگشت، شاگردان پرسیدند که ماجرا چه بود؟
خیام بازگفت که آن خر، یکی از محصلان همین مدرسه بوده و پس از مردن، به این شکل درآمده و دوباره به دنیا بازگشته‌است (اشاره به نظریهٔ تناسخ) و می‌ترسید که وارد مدرسه بشود و کسی او را بشناسد و شرمنده گردد. من این موضوع را فهمیدم و در گوشش خواندم:

ای رفته و بازآمده بَل هُم گشتهنامت ز میان مردمان گم گشته
ناخن همه جمع آمده و سم گشتهریشت ز عقب درآمده، دُم گشته

و چون متوجه شد که من او را شناخته‌ام، به درون مدرسه رفتن تن درداد.[۳۸]

سه یار دبستانی

بنا به روایتی، خیام و حسن صباح و خواجه نظام‌الملک به سه یار دبستانی معروف بوده‌اند که هریک در بزرگسالی به راهی رفتند. حسن، رهبری فرقهٔ اسماعیلیه را برعهده گرفت؛ خواجه نظام‌الملک، سیاست‌مداری بزرگ شد؛ و خیام، شاعر و اندیشمندی گوشه‌گیر شد که در آثارش اندیشه‌های نو و دلهره و اضطرابی از فلسفهٔ هستی و جهان وجود داشت.[۳۹]

برپایهٔ داستان سه یار دبستانی این سه در زمان کودکی با هم قرار گذاشته بودند که هر کدام اگر به جایگاهی رسید آن دو دیگر را یاری رسانَد. هنگامی که نظام‌الملک به وزیری سلجوقیان رسید به خیام فرمانروایی بر نیشابور و گرداگرد آن سامان را پیشنهاد کرد، ولی خیام گفت که سودای ولایت‌داری ندارد. پس نظام‌الملک ده‌هزار دینار ماهیانه برای او تعیین کرد تا در نیشابور به او پرداخت کنند.[۴۰]

چنان‌که محمدعلی فروغی در پیش گفتار تصحیح خود از خیام اشاره کرده‌است: این داستان سند معتبری ندارد، و تازه اگر راست باشد، حسن صباح و خیام هر دو باید بیش از ۱۲۰ سال عمر کرده‌باشند، که بسیار دور از ذهن است. به‌علاوه، هیچ‌یک از هم دوره‌های خیام هم به این داستان اشاره نکرده‌است.[۴۱]

دستاوردهای خیام

ریاضیات

س.ا. کانسوا گفته: «در تاریخ ریاضی سده‌های ۱۱ و ۱۲ [میلادی]، و شاید هم بتوان گفت در تمام سده‌های میانه، حکیم عمر خیام متولد نیشابور خراسان نقش بِسزایی داشته‌است.»[۴۲]

پیش از کشف رسالهٔ خیام در جبر، شهرت او در مشرق‌زمین به‌واسطهٔ اصلاحات سال و ماه ایرانی و در غرب به‌واسطهٔ ترجمهٔ رباعیاتش بوده‌است. اگر چه کارهای خیام در ریاضیات (به ویژه در جبر) به صورت منبع دست اول در بین ریاضی‌دانان اروپایی سدهٔ ۱۹ میلادی مورد استفاده نبوده‌است،[۴۳] می‌توان رد پای خیام را به واسطهٔ طوسی در پیشرفت ریاضیات در اروپا دنبال کرد.[۴۴] کهن‌ترین کتابی که از خیام نامی به میان آورده و نویسندهٔ آن هم‌دورهٔ خیام بوده، نظامی عروضی مؤلف چهار مقاله است؛ ولی او خیام را در ردیف منجمین ذکر می‌کند و اسمی از رباعیات او نمی‌آورد.[۴۵] با این وجود جورج سارتن با نام بردن از خیام به عنوان یکی از بزرگ‌ترین ریاضی‌دانان قرون وسطی چنین می‌نویسد:

خیام اول کسی است که به تحقیق منظم علمی در معادلات درجات اول و دوم و سوم پرداخته، و طبقه‌بندی تحسین‌آوری از این معادلات آورده‌است، و در حل تمام صور معادلات درجه سوم منظماً تحقیق کرده، و به حل (در اغلب موارد ناقص) هندسی آن‌ها توفیق یافته، و رسالهٔ وی در علم جبر، که مشتمل بر این تحقیقات است، معرف یک فکر منظم علمی است؛ و این رساله یکی از برجسته‌ترین آثار قرون‌وسطائی و احتمالاً برجسته‌ترین آن‌ها در این علم است.

— غلامحسین مصاحب، ۱۳۵

او نخستین کسی بود که نشان داد معادلهٔ درجهٔ سوم ممکن است دارای بیش از یک پاسخ باشد و یا این که اصلاً جوابی نداشته باشند. «آنچه که در هر حالت پنداشته شده رخ می‌دهد بستگی به این دارد که آن مقاطع مخروطی که وی از آن‌ها استفاده می‌کند در هیچ نقطه یکدیگر را برش ندهند، یا در یک یا دو نقطه یکدیگر را برش ندهند.».[۴۶] گفته: خیام «نخستین کسی بود که گفت معادلهٔ درجهٔ سوم را نمی‌توان عموماً با تبدیل به معادله‌های درجهٔ دوم حل کرد، ولی می‌توان با بکار بردن مقاطع مخروطی به حل آن دست یافت.»[۳۲] همچنین گفته: «در مورد جبر، کار خیام در ابداع نظریهٔ هندسی معادلات درجهٔ سوم موفق‌ترین کاری است که دانشمندی مسلمان انجام داده‌است.».[۳۲]

یکی دیگر از آثار ریاضی خیام رسالة فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس است. او در این کتاب اصول موضوعهٔ هندسهٔ اقلیدسی اصل موضوعهٔ پنجم اقلیدس را دربارهٔ قضیهٔ خطوط متوازی که شالودهٔ هندسهٔ اقلیدسی است، مورد مطالعه قرار داد و اصل پنجم را اثبات کرد.[۴۷] به نظر می‌رسد که تنها نسخه کامل باقی‌مانده از این کتاب در کتابخانهٔ لایدن در هلند قرار دارد.[۴۸] «در نیمهٔ نخست سدهٔ هیجدهم میلادی، ساکری پایه نظریهٔ خود را دربارهٔ خطوط موازی بر مطالعهٔ همان چهارضلعی دوقائمهٔ متساوی‌الساقین که خیام پنداشته بود قرار می‌دهد و کوشش می‌کند که پنداشته شده‌های حاده و منفرجه‌بودن دو زاویهٔ دیگر را رد کند.»[۴۹]

درکتاب دیگری از خیام که اهمیت ویژه‌ای در تاریخ ریاضیات دارد رسالهٔ مشکلات الحساب (مسائلی در حساب) هرچند خود این رساله هرگز پیدا نشد ولی خیام خود به این کتاب اشاره کرده است و ادعا می‌کند قواعدی برای بسط دوجمله‌ای کشف کرده و اثبات ادعایش به روش جبری در این کتاب است. بنابرین از دیگر دست‌آوردهای وی موفقیت در تعیین ضرایب بسط دو جمله‌ای (بینوم نیوتن) است که البته تا سدهٔ قبل نامکشوف مانده بود و به احترام سبقت وی بر اسحاق نیوتن در این زمینه در بسیاری از کتب دانشگاهی و مرجع این دو جمله‌ای‌ها «دو جمله‌ای خیام-نیوتن» نامیده می‌شوند. نوشتن این ضرایب به صورت منظم مثلث خیام-پاسکال را شکل می‌دهد که بیانگر رابطه‌ای بین این ضرایب است.

به هر حال قواعد این بسط تا توسط طوسی (که بیشترین تأثیر را از خیام گرفته) در کتاب «جوامع الحساب» آورده شده است.[۵۰] روش خیام در به دست آوردن ضرایب منجر به نام گذاری مثلث حسابی این ضرایب به نام مثلث خیام شد، انگلیسی زبان‌ها آن را به نام مثلث پاسکال می‌شناسند که البته خدشه‌ای بر پیشگامی خیام در کشف روشی جبری برای این ضرایب نیست.[۵۱]

ستاره‌شناسی

یکی از برجسته‌ترین کارهای خیام را می‌توان سروسامان دادن گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظام‌الملک، که در دورهٔ پادشاهی ملک‌شاه سلجوقی (۴۲۶–۵۹۰ هجری قمری) بود، دانست. وی بدین منظور مدار گردش کرهٔ زمین به دور خورشید را تا ۱۶ رقم اعشار محاسبه نمود. سروسامان دادن در ۲۵ فروردین ۴۵۸ هجری خورشیدی (۳ رمضان ۴۷۱ هجری قمری) انجام شد.[۵۲]

خیام در مقام ریاضی‌دان و ستاره‌شناس پژوهش‌ها و نوشته‌های مهمی دارد. از جمله آن‌ها رسالة فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله است که در آن از جبر عمدتاً هندسی خود برای حل معادلات درجه سوم استفاده می‌کند. او معادلات درجه دوم را از روش‌های هندسی اصول اقلیدس حل می‌کند و سپس نشان می‌دهد که معادلات درجه سوم با قطع دادن مقاطع مخروطی با هم قابل حل هستند.[۵۳] برگن باور دارد که که «هر کس که ترجمهٔ انگلیسی [جبر خیام] به توسط کثیر[۵۴]* را بخواند استدلالات خیام را بس روشن خواهد یافت و نیز، از نکات بسیار جالب توجهی در تاریخ انواع گوناگون معادلات مطلع خواهد شد.»[۵۵] مسلم است که خیام در رساله‌هایش از وجود پاسخ‌های منفی و موهومی در معادلات آگاهی نداشته‌است و جواب صفر را نیز در نظر نمی‌گرفته است.[۵۶]

موسیقی

خیام به واکاوی ریاضی موسیقی نیز پرداخته‌است و در القول علی اجناس آلتی بالاربعاء مسئلهٔ تقسیم یک چهارم را به سه فاصله مربوط به مایه‌های بی‌نیم‌پرده، با نیم‌پردهٔ بالارونده، و یک چهارم پرده را شرح می‌دهد.[۳۲]

ادبیات

خیام زندگی‌اش را به عنوان ریاضیدان و فیلسوفی شهیر سپری کرد، در حالی‌که هم دوره‌هایش از رباعیاتی که امروز مایه شهرت و افتخار او هستند بی‌خبر بودند.[۵۷] هم دوره‌های خیام نظیر نظامی عروضی یا ابوالحسن بیهقی از شاعری خیام یادی نکرده‌اند.[۵۸] صادق هدایت در این باره می‌گوید.

گویا ترانه‌های خیام در زمان زیستنش به دلیل خشک مغزی مردم پنهان بوده و دسته‌بندی نشده و تنها بین یکدسته از دوستان همرنگ و صمیمی او شهرت داشته یا در حاشیهٔ جنگ‌ها و کتب اشخاص باذوق به گونه اب قلم‌انداز چند رباعی از او ضبط شده، و پس از مرگش منتشر گردیده [است.][۵۹]

قدیمی‌ترین کتابی که در آن از خیام شاعر یادی شده‌است، کتاب خریدة القصر از عمادالدین اصفهانی است. این کتاب به زبان عربی و در سال ۵۷۲ یعنی نزدیک به ۵۰ سال پس از مرگ خیام نوشته شده است. کتاب دیگر مرصادالعباد نجم‌الدین رازی است. این کتاب نزدبک ۱۰۰ سال پس از مرگ خیام در ۶۲۰ هجری قمری تصنیف شده است[۶۰] نجم‌الدین صوفی متعصبی بوده که از نیش و کنایه به خیام به خاطر افکار کفرآمیزش دریغ نکرده است.[۶۱] کتاب‌های کهن (پیش از سدهٔ نهم) که اشعار خیام در آن‌ها آمده است و مورد استفادهٔ درست کنندگان قرار گرفته‌اند علاوه بر مرصادالعباد از قرار زیرند:[۶۲]* تاریخ جهانگشا (۶۵۸ ق)، تاریخ گزیدهٔ حمدالله مستوفی (۷۳۰ ق)، نزهة المجالس (۷۳۱ ق)، مونس الاحرار (۷۴۱ ق). جنگی از منشآت و اشعار که سعید نفیسی در کتابخانهٔ مجلس شورای ملی جنگ یافت و در سال ۷۵۰ هجری قمری کتابت شده است و همچنین مجموعه‌ای تذکره‌مانند که قاسم غنی در کتابخانهٔ شورای ملی یافت که مشتمل بر منتخب‌های اشعار سی شاعر است و پنج رباعی از خیام در میان آن‌ها وجود دارد دارد.[۶۳]*

با کنار گذاشتن رباعیات تکراری، ۵۷ رباعی به دست می‌آید.[۶۴] این ۵۷ رباعی که نزدیک درستی انتساب آن‌ها به خیام روشن است کلیدی برای درست کردن و شناختن سره از ناسره به دست درست کنندگان می‌دهد. با کمک این رباعی‌ها زبان شاعر و روش فلسفی وی تا اندازهٔ زیادی آشکار می‌شود. زبان خیام در شعر طبیعی و ساده و بی‌آلایش است و در شعر پیرو کسی نیست.[۶۵] وانگهی؛ هدف خیام از سرودن رباعی شاعری به معنی رایج نبوده‌است بلکه به واسطهٔ داشتن ذوق شاعری نکته‌بینی‌های فلسفی خود را در قالب شعر بیان کرده‌است[۶۶]

تصحیحات رباعیات خیام

شهرت خیام در غرب به عنوان شاعر مرهون ادوارد فیتزجرالد انگلیسی‌است که با ترجمهٔ شاعرانهٔ رباعیات وی به انگلیسی، خیام را به جهانیان شناساند. با این حال در مجموعهٔ خود اشعاری از خیام آورده است که به قول هدایت نسبت آن‌ها به خیام جایز نیست.[۶۷]

تا پیش از تصحیحات علمی مجموعه‌هایی که با نام رباعیات خیام وجود داشت؛ مجموعه‌هایی مغشوش از آرای متناقض و افکار متضاد بود به طوری که به قول صادق هدایت «اگر یک نفر صد سال عمر کرده باشد و روزی دو مرتبه کیش و مسلک و عقیدهٔ خود را عوض کرده باشد قادر به گفتن چنین افکاری نخواهد بود.».[۶۸] بی‌مبالاتی نسخه‌نویسان و اشتباه کاتبان همیشه در بررسی نسخه‌های خطی دیده می‌شود. اما در مورد خیام گاه اشعارش را به‌عمد تغییر داده‌اند تا آن را به مسلک تصوف نزدیک کنند.[۶۹] هدایت حتی می‌گوید یک علت مغشوش بودن رباعیات خیام این است که هر کس می‌خوارگی کرده‌است و رباعی‌ای گفته است از ترس تکفیر آن را به خیام نسبت داده‌است.[۷۰] مشکل دیگری که وجود دارد این است که بسیاری به پیروی و تقلید از خیام رباعی سروده‌اند و رباعی ایشان بعدها در شمار رباعیات خیام آمده‌است.[۷۱]

نخستین تصحیح معتبر رباعیات خیام به دست صادق هدایت انجام گرفت. وی از نوجوانی دلبستهٔ خیام بود تدوینی از رباعیات خیام صورت داده بود. بعدها در سال ۱۳۱۳ هجری خورشیدی آن را مفصل‌تر و علمی‌تر و با مقدمه‌ای طولانی با نام ترانه‌های خیام به چاپ رسانید. تصحیح معتبر بعدی به دست محمد علی فروغی در سال ۱۳۲۰ به انجام رسید. لازم است ذکر شود که اروپاییان نظیر ژوکوفسکی، فردریش روزن و کریستنسن دست به تصحیح رباعیات زده بودند اما منتقدان بعدی شیوهٔ تصحیح و حاصل کار ایشان را چندان معتبر ندانسته‌اند.[۷۲]

احمد شاملو روایتی از ۱۲۵ رباعی خیام در کتابی به نام ترانه‌ها روایت: احمد شاملو ارائه داده‌است.

هرگز دل من ز علم محروم نشدکم ماند ز اسرار که معلوم نشد
هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روزمعلومم شد که هیچ معلوم نشد

مضمون اشعار و مشرب فلسفی خیام

صادق هدایت در ترانه‌های خیام دسته‌بندی کلی‌ای از مضامین رباعیات خیام ارائه می‌دهد و ذیل هر یک از عناوین رباعی‌های مرتبط با موضوع را می‌آورد:

برخی فارسی شناسان بر این باورند که رباعیات خیام تازیانه‌ای بر زاهدان ریاکار است. «عبدالرضا مدرس زاده» قائم مقام انجمن بین‌المللی ترویج زبان و ادبیات فارسی اعتقاد دارد خیام در اشعارش بی‌اعتباری دنیا و ناپایداری هستی موقت انسان را در زندگی اش به تصویر می‌کشاند. زبان تند و تیز خیام در رباعیات، تازیانه‌ای بر زاهدان دروغین و ریاکار است.[۸۱]

پیروان خیام

پیرمردی با کلاه ایرانی در حال مطالعهٔ رباعیات عمر خیام زیر نور شمع، اثر آدالاید هنسکام
کتیبه‌ای در کاروان‌سرای موریکا- در بوسنی و هرزگوین
بخارست - عمر خیام

صادق هدایت بر این باور است که حافظ از تشبیهات خیام بسیار استفاده کرده است، تا حدی که از متفکرترین و بهترین پیروان خیام به شمار می‌آید. هر چند که به نظر او افکار حافظ به فلسفهٔ خیام نمی‌رسد، اما بنا به نظر صادق هدایت حافظ این نقص را با الهامات شاعرانه و تشبیهات رفع کرده است و برای نمونه به قدری شراب را زیر تشبیهات پوشانده که تعبیر صوفیانه از آن می‌شود. اما خیام این پرده پوشی را ندارد.[۸۲] برای نمونه حافظ دربارهٔ بهشت سخن می‌گوید:

باغ فردوس لطیف است و لیکن زینهارتو غنیمت شمر این سایهٔ بید و لب کشت

اما خیام بدون پرده‌پوشی می‌گوید:

گویند بهشت و حور عین خواهد بودآنجا می‌ناب و انگبین خواهد بود
گر ما مِی و معشوقه گزیدیم چه باک؟چون عاقبت کار چنین خواهد بود

موریس بوشور از کسانی است که کاملاً تحت تأثیر افکار خیام درآمده و نمایشنامهٔ رؤیای خیام هماهنگی فکری او را با شاعر ایرانی به خوبی نشان می‌دهد. همچنین ارمان رنو و آندره ژید هم از او مایه گرفته‌اند.[۸۳] دو کامارگو شاعر اسپانیایی نیز افکار خیام را در قالب شعر نو ریخت و متن اسپانیایی آن‌ها را در سراسرآمریکای لاتین و متن فرانسوی را در اروپا رواج داد.[۸۴] دیگر از کسانی که از خیام الهام گرفته‌اند و یا به تمجید او پرداختند عبارتند از: «آندره ژید»، «ژان لاهور»، «شارل گرولو»، «مارک برنارد» و «ژان شاپلن».[۸۵]

اظهار نظرها دربارهٔ شخصیت خیام

بعضی او را به عنوان یک شاعر حکیم عارف‌منش و بعضی دیگر او را به عنوان یک شاعر بی‌اعتقاد به همه چیز و مادی‌اندیش محض معرفی کرده‌اند. نجم‌الدین رازی با توجه به محتوای الحادی رباعیات خیام اظهار نظرهایی منفی دربارهٔ او دارد. در مقابل، کسانی دیگر[الفاظ طفره‌آمیز] درصدد تبرئهٔ او برآمدند و رباعیاتی از قول او ساختند که حاکی از پشیمانی و توبهٔ او باشد. کسانی[الفاظ طفره‌آمیز] هم – بیشتر در دورهٔ معاصر – درصدد برآمدند که بگویند اصلاً این رباعی‌ها از خیام نیست، و از شخص دیگری به همین نام است. نجم‌الدین رازی، به عنوان نخستین فرد، در کتاب خود (مرصادالعباد) اشاره‌های بسیار تند و صریح نسبت به خیام دارد و با توجه به محتوای رباعیات او می‌گوید که این آدمی بوده است مادی‌مآب و دارای انحراف فکری، و دو رباعی به عنوان شاهد از او نقل می‌کند و می‌گوید که این‌ها شعرهایی است حاکی از بی‌اعتقادی نسبت به مبانی دینی و یکی از آن‌ها این است:[۸۶]

دارنده چو ترکیب طبایع آراست از بهر چه او فکندش اندر کم‌وکاست؟
گر نیک آمد، فکندن از بهر چه بود؟ ور نیک نیامد این صور، عیب که راست؟!

می‌گوید؛ خیام باتوجه به این سروده اعتقاد دارد که خدا ما را خلق کرد. اگر یک ترکیب خوبی از آفرینش هستیم، پس چرا ما را در «کم‌وکاست» یعنی رنج و محنت انداخت؟ اگر هم ترکیب بدی هستیم، پس تقصیر کیست؟ کسی که ما را خلق کرده در واقع این‌طور خلق کرده، ما که خود به اراده خود نیامدیم، به اراده خود ساخته نشدیم، پس تقصیری نداریم و مجازات هم دربارهٔ ما و عذاب ما معنی پیدا نمی‌کند.[۸۶]

جلال آل احمد دربارهٔ خیام می‌گوید: «[خیام] در شعرش مدام به این می‌خوانَد که تو هیچی و پوچی؛ و آن‌وقت طرف دیگرِ سکهٔ این احساس پوچی، این آرزوی محال نشسته که «گر بر فلکم دست بُدی چون یزدان برداشتمی من این فلک را زمیان…» و الخ؛ و حاصل شعرش شک و اعتراض و درماندگی؛ اما همه در مقابل عالم بالا و در مقابل عالم غیب؛ و انگارنه‌انگار که دنیای پایینی هم هست و قابل عنایت؛ و غم شعر او ناشی از همین درماندگی؛ و همین خود راز ابدیت رباعیات [است].»[۸۷]

آثار

خیام آثار علمی و ادبی بسیاری تألیف کرده‌است.

او میزان الحکمت را دربارهٔ فیزیک و لوازم الامکنت را در دانش هواشناسی نوشت. نوروزنامه دیگر اثر ادبی اوست، در پدیداری نوروز و آیین پادشاهان ایرانی و اسب و زر و قلم و شراب که در حدود ۴۹۵ هجری قمری نگاشته شده‌است. کتاب جبر و مقابله خیام با تلاش دانش پژوهان اروپایی در سال ۱۷۴۲ در یکی از کتابخانه‌های لیدن یافته شد. این کتاب در ۱۸۱۵ توسط تنی چند از دانشمندان فرانسوی ترجمه و منشر شد.[۳۳]

  • رسالة فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله به زبان عربی، در بارهٔ معادلات درجهٔ سوم.
  • رسالة فی شرح مااشکل من مصادرات کتاب اقلیدس در مورد خطوط موازی و نظریهٔ نسبت‌ها.
  • رساله میزان‌الحکمه. «راه‌حل جبری مسئلهٔ تعیین مقادیر طلا و نقره را در آمیزه (آلیاژ) معینی به وسیلهٔ وزن‌های مخصوص بدست می‌دهد.»[۳۲]
  • قسطاس المستقیم
  • رسالهٔ مسائل الحساب، این اثر باقی نمانده‌است.
  • القول علی اجناس آلتی بالاربعاء، اثری دربارهٔ موسیقی.
  • رساله کون و تکلیف به عربی دربارهٔ حکمت خالق در خلق عالم و حکمت تکلیف که خیام آن را در پاسخ پرسش امام ابونصر محمدبن ابراهیم نسوی در سال ۴۷۳ (هجری قمری) نوشته‌است و او یکی از شاگردان پورسینا بوده و در مجموعهٔ جامع البدایع به اهتمام سید محی الدین صبری بسال ۱۲۳۰ و کتاب خیام در هند به اهتمام سلیمان ندوی سال ۱۹۳۳ میلادی چاپ شده‌است.
  • رساله روضةالقلوب در کلیات وجود
  • رساله ضیاء العلی
  • رساله‌ای در صورت و تضاد
  • ترجمه خطبه ابن سینا
  • رساله‌ای در صحت طرق هندسی برای استخراج جذر و کعب
  • رساله مشکلات ایجاب
  • رساله‌ای در طبیعیات
  • رساله‌ای در بیان زیگ ملکشاهی
  • رساله نظام الملک در بیان حکومت
  • رساله لوازم‌الاکمنه
  • اشعار عربی خیام که در حدود ۱۹ رباعی آن بدست آمده‌است.
  • نوروزنامه، از این کتاب دو نسخه خطی باقی‌مانده‌است. یکی نسخهٔ لندن و دیگری نسخه برلن.[۸۸]
  • رباعیات خیام به زبان فارسی که در حدود ۲۰۰ چارینه (رباعی) یا بیشتر از حکیم عمر خیام است و زائد بر آن مربوط به خیام نبوده بلکه به خیام نسبت داده شده.
  • عیون الحکمه
  • رساله معراجیه
  • رساله در علم کلیات
  • رساله در تحقیق معنی وجود

خیام در فرهنگ عامه

چهرهٔ جهانی خیام

تندیس خیام در بخارست، پایتخت رومانی

در جهان خیام به عنوان یک شاعر، ریاضیدان و اخترشناس شناخته شده‌است. هرچند که اوج شناخت جهان از خیام را می‌توان پس از ترجمه شعرهای وی به وسیله ادوارد فیتزجرالد دانست. این در حالی است که بسیاری از پژوهشگران شماری از شعرهای ترجمه‌شده به وسیله فیتزجرالد را سروده خیام نمی‌دانند و این خود سبب تفاوت‌هایی در شناخت خیام در نگاه ایرانی‌ها و غربی‌ها شده‌است. تأثیرات خیام بر ادبیات غرب از مارک تواین تا تی. اس. الیوت او را به نماد فلسفه شرق و شاعر محبوب روشنفکران جهان تبدیل کرده‌است.[۸۹]

بعد از فیتزجرالد، فرانسویان با ترجمه رباعیات او به معرفی خیام در جهان غرب کمک کردند. در سال ۱۸۷۵ میلادی گارسن دوتاسی خاورشناس معروف فرانسوی تعداد ۱۰ رباعی از خیام را به فرانسه برده بود این در حالی بود که حدود ده سال قبل یعنی در سال ۱۸۶۷ نیکولاس، کنسول سفارت فرانسه در رشت اولین ترجمه رباعیات را به فرانسه ارائه کرده بود. او برخلاف عقیده فیتزجرالد که بر وجهه شاعری خیام تأکید داشت، خیام را یک صوفی قلمداد می‌کرد همین بی‌خبری از فکر خیام موجب شد که تئوفیل گوتیه او را شاعری رند حساب کند. نظر گوتیه نسبت به خیام و شرح و تفصیل اشعارش موجب شد که فرانسویان نسبت به این شاعر ایرانی علاقهٔ زیادی نشان دهند.

ارنست رنان با تأیید نظر فیتزجرالد، خیام را شاعری توانا در حفظ هویت آریایی می‌دانست. وی هوش و قدرت خیام را در بیان الفاظ بعضاً کفرآمیز در قالب اشعار عرفانی به تقیه نسبت داده است. آندره ژید هم با رباعیات خیام از طریق ترجمه فیتزجرالد آشنا بود بازتاب بعضی از مفاهیم رباعیات خیام را می‌توان در کتاب مائده‌های زمینی او مشاهده کرد.[۹۰][۹۱]

ولادیمیر پوتین، مارتین لوتر کینگ و آبراهام لینکن همیشه قبل از خواب رباعیات خیام می‌خواندند.[۹۲]

چهارتاقی دانشمندان ایرانی

دولت جمهوری اسلامی ایران در ژوئن ۲۰۰۹ به عنوان نشانی از پیشرفت علمی صلح‌آمیز ساختمان-مجسمه‌ای به شکل چهارتاقی که ترکیبی از سبک‌های معماری و تزئینات هخامنشی و اسلامی در آن دیده می‌شود را به دفتر سازمان ملل متحد در وین هدیه داد که در محوطهٔ آن در سمت راست ورودی اصلی قرار داده شده‌است. در این چهارتاقی مجسمه‌هایی از چهار فیلسوف ایرانی خیام، ابوریحان بیرونی، زکریا رازی و ابوعلی سینا قرار دارد.[۹۳] همچنین، در فروردین ۱۳۹۵، به همت مدیر انجمن بین‌المللی فرهنگ ایران، طی مراسمی از مجسمه خیام نیشابوری، ساخت استاد حسین فخیمی در دانشگاه اوکلاهما آمریکا با حضور گسترده دوستداران فرهنگ و هنر ایران زمین پرده برداری شد. در این مراسم دیوید بورن، رئیس فعلی دانشگاه اوکلاهما، فرماندار سابق ایالت اوکلاهما و سیاستمدار دموکرات آمریکایی، نیز سخنرانی نمود و از اقدامات انجام شده تقدیر کرد.[۹۴][۹۵]

نامگذاری به نام خیام

افلاک نمای خیام در نیشابور.
  • یکی از حفره‌های ماه به افتخار خیام «عمر خیام» نامیده شده‌است.
  • سیارکی در سال ۱۹۸۰ به نام وی نامگذاری شد. (سیارک ۳۰۹۵)
  • در تونس هتلی به نام خیام ساخته شده‌است.[۹۶][۹۷]
  • در فرانسه و مصر شرابهایی به نام خیام تولید می‌شود.[۹۸][۹۹][۱۰۰]
  • نام یکی از ایستگاه‌های قطار که فاجعه قطار نیشابور در آن‌جا رخ داد نامش خیام بود.[۱۰۱]
  • خیابان خیام در شهر تهران واقع در منطقه ۱۲ شهرداری تهران به نام عمر خیام نام‌گذاری شده‌است.
  • بلوار خیام در شهر مشهد واقع در حد فاصل بلوار ملک‌آباد و میدان خیام به نام خیام نام‌گذاری شده‌است. همچنین مجسمه نسبتاً بزرگی از خیام در ابتدای این بلوار نصب شده است.
  • دانشگاه خیام مشهد نام یکی از دانشگاه‌های غیرانتفاعی با سابقه ایران در شهر مشهد می‌باشد که پردیس شماره یک (اصلی) آن در ابتدای بلوار فلاحی این شهر در سال ۱۳۷۱ خورشیدی تأسیس و به یاد حکیم نیشابور با این عنوان نام گذاری شد.
رستوران عمر خیام در آدیس آبابا.
  • رستوران خیام واقع در اتیوپی شهر آدیس آبابا. در مرکز کتابخانه دانشگاه اتیوپی رباعیات خیام به زبان امهری وجود دارد. اطلاعات بیشتر در سفر نامه هوشنگ شمعی آمده است.
  • در سال ۱۸۹۲ م. «انجمن عمر خیام» در لندن توسط گروهی از دانشمندان و ادیبان و روزنامه‌داران بنیانگذاری شد. این انجمن تا سال ۱۸۹۳ م. سه مراسم بزرگداشت برای خیّام برگزار کرد. در این انجمن‌ها اشعار زیادی در مدح خیام خوانده شد که که اعضای انجمن سروده بودند. همچنین دو عدد بوته گل سرخ بر مزار ادوارد فیتزجرالد مترجم رباعیات عمر خیام قرارداده شد که بر سرلوحه آن این طور نوشته شده بود: این بوته گل سرخ در باغ کیو پرورده شده و تخم آن را سیمپسن از مزار عمر خیام در نیشابور آورده و بدست چندین تن از هواداران ادوارد فیتزجرالد از جانب انجمن عمر خیام غرس شده.[۱۰۲]
  • مارتین لوتر کینگ در سخنرانی خود از خیام گفته‌ای را می‌آورد.[۱۰۳]

در نیشابور

  • میدان خیام یکی از میدان‌های شهری در نیشابور به نام خیام نامگذاری شده. در میان این میدان بنای آرامگاه اولیه عمر خیام قرار داده شده‌است.
  • خیابان خیام یکی از خیابان‌های شهر نیشابور واقع در شهرک فرهنگیان است که به نام عمر خیام نام‌گذاری شده‌است.
  • شهرک صنعتی خیام در نزدیکی نیشابور به نام خیام نامگذاری شده‌است.[۱۰۴]
  • دبیرستان خیام یکی از مدرسه‌های قدیمی نیشابور خیام نامگذاری شده.
  • افلاک نمای خیام و پژوهشکده ستاره‌شناسی نیشابور
  • خانه ریاضیات نیشابور (برگرفته از تخصص ریاضی خیام) در نیشابور به نام وی است.

خیام در فیلم و داستان

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ دهخدا ۹۷۸، ۹۸۰
  2. بزرگان فلسفه، هنری توماس، ترجمهٔ فریدون بدره‌ای، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۸، صص۱۶۷–۱۷۰.
  3. تاریخ فوت در دانشنامهٔ بریتانیکا، ذیل مدخل خیام مضبوط است.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ دنیای نویسندگان و شعرا، خیام، حکیم عمر، ص۴۱
  5. Edward Fitzgerald
  6. روزنفلد و یوشکویچ ۱۴۶
  7. Victor J. Katz (1998), History of Mathematics: An Introduction, p. 270, Addison-Wesley, ISBN 0-321-01618-1: "In some sense, his treatment was better than ibn al-Haytham's because he explicitly formulated a new postulate to replace Euclid's rather than have the latter hidden in a new definition."
  8. رباعیات خیام، شرحی دربارهٔ حکیم عمر خیام نیشابوری، صاحبعلی مَلِکی، ص ۱۰
  9. حسن صباح، محمد احمدپناهی، ص ۹۰
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ ۱۰٫۳ ۱۰٫۴ محسنی‌نیا، خیام‌پژوهی با تکیه برجهان معاصر عرب، ۱.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ محسنی‌نیا، خیام‌پژوهی با تکیه برجهان معاصر عرب، ۲.
  12. قربانی، زندگی‌نامهٔ ریاضیدانان دورهٔ اسلامی از سدهٔ سوم تا سدهٔ یازدهم هجری، ۳۲۵.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ خیام، رباعیات خیام، ۲۷.
  14. خیام، رباعیات خیام، ۲۶.
  15. محسنی‌نیا، خیام‌پژوهی با تکیه برجهان معاصر عرب، ۱۸.
  16. حسام‌پور و حسنلی، رویکردهای پنج‌گانه در خیام‌شناسی، ۱۸۵.
  17. حسام‌پور و حسنلی، رویکردهای پنج‌گانه در خیام‌شناسی، ۱۸۶.
  18. حسام‌پور و حسنلی، رویکردهای پنج‌گانه در خیام‌شناسی، ۱۸۸.
  19. ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ حسام‌پور و حسنلی، رویکردهای پنج‌گانه در خیام‌شناسی، ۱۸۹.
  20. حسن‌لی و حسام‌پور، کارنامهٔ خیام‌پژوهی در سدهٔ چهاردهم، ۱۲۱.
  21. حسن‌لی و حسام‌پور، کارنامهٔ خیام‌پژوهی در سدهٔ چهاردهم، ۱۲۲.
  22. حسن‌لی و حسام‌پور، کارنامهٔ خیام‌پژوهی در سدهٔ چهاردهم، ۱۲۳.
  23. ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ حسن‌لی و حسام‌پور، کارنامهٔ خیام‌پژوهی در سدهٔ چهاردهم، ۱۱۱.
  24. حسن‌لی و حسام‌پور، کارنامهٔ خیام‌پژوهی در سدهٔ چهاردهم، ۱۰۱.
  25. حسن‌لی و حسام‌پور، کارنامهٔ خیام‌پژوهی در سدهٔ چهاردهم، ۱۱۲.
  26. حسن‌لی و حسام‌پور، کارنامهٔ خیام‌پژوهی در سدهٔ چهاردهم، ۱۱۹.
  27. این رساله توسط دکتر غلام‌حسین مصاحب در کتابی به نام حکیم عمر خیام به‌عنوان عالم جبر برگردان و منتشر شده‌است.
  28. کوتاه شدهٔ زندگینامهٔ علمی دانشمندان ۴۰۶
  29. این رساله با نام رساله‌ای در شرح مشکلات کتاب مصادرات اقلیدس در سال ۱۳۱۴ به اهتمام دکتر تقی ارانی به چاپ رسید.
  30. بهنام ظریفیان صنعتکار، دنیای نویسندگان و شعرا، ص۴۱، پاراگراف دوم
  31. اکنون ماری، در جمهوری ترکمنستان
  32. ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ ۳۲٫۲ ۳۲٫۳ ۳۲٫۴ خلاصهٔ زندگینامهٔ علمی دانشمندان ۴۰۷
  33. ۳۳٫۰ ۳۳٫۱ مقدمهٔ غلامحسین مراقبی
  34. رباعیات حکیم عمر خیام، به کوشش نساء حمزه زاده، مقدمه :دکتر محمدحسن سیدان، چاپ: شرکت چاپ ابریشم رشت
  35. زندگی عمر خیام
  36. نوزده مقاله دربارهٔ حکیم عمر خیام نیشابوری، مقدمه
  37. رباعیات خیام، شرحی دربارهٔ حکیم عمر خیام نیشابوری، صاحبعلی ملکی، صفحه ۱۱؛ رباعیات حکیم عمر خیام، محمدعلی فروغی و دکتر غنی، صفحهٔ ۷
  38. با کاروان حُلّه، عبدالحسین زرین‌کوب، بخش «خیام، پیر نیشابور»
  39. جوادزاده، ص۱۴۰
  40. محمداحمد پناهی سمنانی، حسن صباح، چهرهٔ شگفت‌انگیز تاریخ، نشر کتاب نمونه، چاپ چهارم، ۱۳۷۰، ص۸۹–۹۱
  41. فروغی، ص۸
  42. کانسوا، س. ا؛ و دیگران، ص۱۳۴
  43. غلامحسین مصاحب، ۱۳۱
  44. Smith, Euclid, Khayyam, Saacheri, Scripta Mathematica, III/no.1 1935, pp. 5-10
  45. صادق هدایت، چاپ دوم ۱۰
  46. جی. ال. برگرن ۱۴۰
  47. احمد آرام، ۹۳
  48. غلامحسین مصاحب، ۱۳۲
  49. روزنفلد و یوشکویچ ۱۴۸
  50. قضیهٔ دو جمله‌ای: مفهومی گسترده در ریاضیات دوران اسلامی (pdf) نشریه فرهنگ و اندیشه ریاضی، سال ۲۰، شماره پیاپی ۲۶ متعلق به انجمن ریاضی ایران.
  51. به مقالهٔ مثلث خیام رجوع کنید.
  52. نوروزنامه، رساله منسوب به خیام نیشابوری
  53. وان در واردن، ۳۲
  54. (به انگلیسی: D.S. Kasir)
  55. جی. ال. برگرن ۱۳۷
  56. غلامحسین مصاحب، ۱۳۷
  57. زندگی عمر خیام، انتشارات کاروان
  58. هدایت ۱۱
  59. هدایت، ترانه‌های خیام ۱۲
  60. فروغی ۲۴
  61. هدایت، ترانه‌های خیام، ۱۲ –۱۳
  62. بر اساس فهرستی که فروغی در تصحیحاتش استفاده کرده است. نک. مقدمهٔ فروغی ۳۴–۵۲
  63. از آن‌جا که ذکری از حافظ یا معاصران وی نرفته است کهنگی این اثر معلوم می‌شود
  64. فروغی ۵۲
  65. هدایت، ترانه‌های خیام ۵۴–۵۵
  66. فروغی ۱۴–۱۵
  67. هدایت، ترانه‌های خیام ۱۱
  68. هدایت ترانه‌های خیام ۹
  69. هدایت، ترانه‌های خیام، ۲۲
  70. هدایت ترانه‌های خیام ۲۲
  71. هدایت ترانه‌های خیام ۲۳
  72. برای نمونه نگاه کنید به فروغی ۲۶ و هدایت ترانه‌های خیام ۲۱
  73. نمونه: «از آمدنم نبود گردون را سود/وز رفتن من جاه و جلالش نفزود/وز هیچ‌کسی نیز دو گوشم نشنود/کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود»
  74. نمونه: «گر آمدنم بمن بدی، نامدمی/ور نیز شدن بمن بدی، کی شدمی؟ /به زان نبدی کاندرین دیر خراب/نه آمدمی، نه شدمی، نه بدمی.» نسخهٔ فروغی کمی تفاوت دارد و با «گر آمدنم به خود بدی نامدمی» آغاز می‌شود.
  75. نمونه: «بر لوح نشان بودنی‌ها بوده‌است/پیوسته قلم ز نیک و بد فرسوده‌است/در روز ازل هر آنچه بایست بداد/غم خوردن و کوشیدن ما بیهوده‌است»
  76. نمونه: «یک‌چند به کودکی به استاد شدیم/یک‌چند ز استادی خود شاد شدیم/پایان سخن شنو که ما را چه رسید/از آب برآمدیم و چون باد شدیم.» در نسخهٔ فروغی «از خاک برآمدیم و بر باد شدیم»
  77. نمونه: «این کوزه چو من عاشق زاری بوده‌است/در بند سر زلف نگاری بوده‌است/این دسته که بر گردن او می‌بینی/دستی‌است که بر گردن یاری بوده‌است
  78. نمونه: «چون نیست مقام ما درین دهر مقیم/پس بی می و معشوق خطایی‌است عظیم/تا کی ز قدیم و محدث امیدم و بیم/ چون من رفتم جهان چه محدث چه قدیم»
  79. نمونه: «بنگر ز جهان چه رخت بربستم هیچ/وز حاصل عمر چیست در دستم هیچ/شمع طربم ولی چو بنشستم هیچ/من جام جمم ولی چو بشکستم هیچ»
  80. نمونه: «این قافلهٔ عمر عجب می‌گذرد/دریاب دمی که با طرب می‌گذرد/ساقی غم فردای حریفان چه خوری/پیش آر پیاله را که شب می‌گذرد»
  81. رباعیات خیام تازیانه‌ای بر زاهدان ریاکار است.[خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) http://irna.ir]
  82. هدایت، ترانه‌های خیام ۵۶–۵۷
  83. امینی، فلسفه پوچی 72-73
  84. امینی، فلسفه پوچی 101
  85. امینی، فلسفه پوچی 100-101
  86. ۸۶٫۰ ۸۶٫۱ حکیم عمر خیام نیشابوری کانون پژوهش‌های دریایی پارس
  87. آل احمد، جلال. در خدمت و خیانت روشنفکران. تهران: شرکت سهامی انتشارات خوارزمی. ص۱۵۵
  88. نوروز نامه، پیشگفتار علی حصوری ۱۲
  89. تأثیر خیام بر مارک تواین و تی اس الیوت روزنامه همبستگی ۳ اسفند ۱۳۸۴
  90. Sarah Mirdâmâdi. «lectures de Khayyâm en France». ماهنامه اندیشه (فرانسوی).
  91. امینی، فلسفه پوچی ۱۰۰
  92. احسان رضایی (۱۴ اردیبشهت ۱۳۸۷همشهری جوان، ش. ۱۶۴، ص. ۵۲ تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک); پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک); از |مقاله= صرف‌نظر شد (کمک)
  93. http://www.unis.unvienna.org/unis/pressrels/2009/unisvic167.html
  94. http://new.tehrantimes.com/news/300191/Khayyam-statue-finally-set-up-at-University-of-Oklahoma
  95. http://www.irna.ir/fa/News/82017270/
  96. وب‌گاه آن هتل
  97. Moon Nomenclature - Craters ‏(۸ مه ۲۰۰۷)
  98. «برچسب شراب‌های کشورهای دیگر (انگلیسی)». بایگانی‌شده از اصلی در ۰۷ مه ۲۰۱۲. دریافت‌شده در 6 ژوئیه 2007. تاریخ وارد شده در |تاریخ بایگانی= را بررسی کنید (کمک)
  99. «تصویری از برچسب یک شراب با نام عمر خیام». بایگانی‌شده از اصلی در ۰۷ مه ۲۰۱۲. دریافت‌شده در 6 ژوئیه 2007. تاریخ وارد شده در |تاریخ بایگانی= را بررسی کنید (کمک)
  100. «فهرستی از نام شراب‌ها (آلمانی )». بایگانی‌شده از اصلی در ۰۷ مه ۲۰۱۲. دریافت‌شده در 6 ژوئیه 2007. تاریخ وارد شده در |تاریخ بایگانی= را بررسی کنید (کمک)
  101. گزارشی از روزنامه‌نگاران درگذشته در اثر حوادث از انجمن روزنامه‌نگاران بی‌مرز(به فرانسوی: Fédération Internationale des Journalistes)(فرانسوی)
  102. دهخدا ۹۸۰
  103. گفته مارتین لوتر: (به انگلیسی: It is time for all people of conscience to call upon America to come back home. Come home America. Omar Khayyám is right 'The moving finger writes and having writ, moves on: nor all thy Piety nor Wit Shall lure it back to cancel half a Line, Nor all thy Tears wash out a Word of it. ”)
  104. وب‌گاه شهرک‌های صنعتی استان خراسان رضوی
  105. Omar Khayyam در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم‌ها
  106. The Keeper: The Legend of Omar Khayyam در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم‌ها
  107. زندگی خیام به روایت امین معلوف در "سمرقند"

منابع

کتاب‌ها
  • خیام، عمر بن ابراهیم (۱۳۷۸). بهاءالدین خرمشاهی، ویراستار. رباعیات خیام. با تصحیح، مقدمه و حواشی محمدعلی فروغی و قاسم غنی. تهران: ناهید. شابک ۹۶۴–۶۲۰۵–۰۰–۳ مقدار |شابک= را بررسی کنید: invalid character (کمک). پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  • قربانی، ابوالقاسم (۱۳۷۵). زندگی‌نامهٔ ریاضیدانان دورهٔ اسلامی از سدهٔ سوم تا سدهٔ یازدهم هجری. تهران: مرکز نشر دانشگاهی. شابک ۹۶۴–۰۱–۰۸۱۷–۰ مقدار |شابک= را بررسی کنید: invalid character (کمک). پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  • برگرن، جی.ال. (۱۳۷۳گوشه‌هایی از ریاضیات دورهٔ اسلامی، ترجمهٔ محمد قاسم وحیدی و علی‌رضا جمالی، تهران: فاطمی
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا جلد ۲۱ شماره مسلسل ۱۴۰، به کوشش زیر نظر دکتر محمد معینتهران: دانشگاه تهران، سازمان لغت‌نامه
  • روزنفلد، ب. آ؛ و یوشکویچ، آ.ب. (۱۳۵۲)، «نظریهٔ خیام دربارهٔ خطوط موازی»، ریاضیات در شرق، ترجمهٔ پرویز شهریاری، تهران: شرکت سهامی انتشارات خوارزمی
  • کانسوا، س. ا؛ و دیگران (۱۳۵۲)، «ریاضیات شرق میانه و نزدیک در سده‌های میانه»، ریاضیات در شرق، ترجمهٔ پرویز شهریاری، تهران: شرکت سهامی انتشارات خوارزمی
  • «خیّام، غیاث‌الدین ابولفتح عمر بن ابراهیم نیشابوری»، خلاصهٔ زندگی‌نامه علمی دانشمندان، ترجمهٔ دکتر کیومرث مهاجر، به کوشش زیر نظر احمد بیرشک، ویراستار فریبرز مجیدی.، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴
  • صدری افشار، غلام‌حسین (۲۵۳۶)، «آثار مربوط به تاریخ ریاضیات در زبان فارسی»، آشنایی با ریاضیات، تهران: انتشارات جانبی دانشگاه آزاد، ص. ۴۱ تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  • حکیم عمر خیام به عنوان عالم جبر، به کوشش غلامحسین مصاحبتهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با همکاری کمیسیون ملی یونسکو در ایران، ۱۳۷۹، شابک ISBN ۹۶۴-۶۲۷۸-۵۶-۶ مقدار |شابک= را بررسی کنید: invalid character (کمک) پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  • عمر خیام، نوروزنامه، به کوشش مجتبی مینویتهران: کتابخانه طهوری
  • صادق، هدایت (۲۵۳۶ترانه‌های خیام، تهران: انتشارات امیرکبیر پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک); تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  • ب. ل. وان در واردن (زمستان ۱۳۷۶تاریخ جبر، از خوارزمی تا امی نوتر، ترجمهٔ دکتر محمدقاسم وحیدی اصل، دکتر علیرضا جمالی، انتشارات مبتکران پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  • هدایت، صادق (۱۳۵۳ترانه‌های خیام، کتابهای پرستو پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  • مرتضی‌پور، اکبر: شرح حال ریاضیدانان ایران و جهان.
  • متن سخنرانی ایراد شده در دهلی نو، به نقل از فصلنامه «هستی»، بهار ۱۳۸۳.
  • مراقبی، غلامحسین. رباعیات حکیم عمر خیام. انتشارات ملک، ۱۳۷۸، تهران.
  • هاشم جوادزاده، ۱۳۸۰، کتاب خراسان، کانون آگهی ایران نوین.
  • بهنام ظریفیان صنعت‌کار، دنیای نویسندگان و شعرا، نشر فارابی، چاپ یکم، ۱۳۸۳، ISBN 964-5608-37-6.
  • محمداحمد پناهی سمنانی، حسن صباح چهره شگفت‌انگیز تاریخ، نشر کتاب نمونه، چاپ چهارم، ۱۳۷۰.
  • خیام، عمر بن ابراهیم، رباعیات (اسرار عزل)، نشر میرسعیدی فراهانی، چاپ یکم، ۱۳۸۱، ISBN 964-6853-15-3.
  • وب‌گاه Moon Nomenclature - Craters (انگلیسی)‎‏ (۸‏ مه ۲۰۰۷)‏.
  • رباعیات حکیم عمر خیام، به کوشش نساء حمزه‌زاده، مقدمه :دکتر محمدحسن سیدان، چاپ: شرکت چاپ ابریشم رشت.
  • «ریاضیات»، علم در اسلام، به کوشش احمد آرامتهران: سروش، ۱۳۶۶
  • امینی، دکتر حسین، به کوشش: دکتر جواد عباسی (۱۳۸۶فلسفه پوچی، کنکاش دانش پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  • نوزده مقاله دربارهٔ حکیم عمر خیام نیشابوری، کنگره جهانی بزرگداشت حکیم عمر خیام در سال جهانی ریاضیات(۲۰۰۰میلادی)، گردآورنده:حسن نظریان، ناشر: اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان با همکاری مرکز نیشابورشناسی، اردیبهشت ۱۳۷۹.
مقاله‌ها

جستارهای وابسته

  • جبر و مقابلهٔ خیام، ترجمهٔ غلامحسین مصاحب، ۱۳۱۷.
  • تاریخ نجوم اسلامی، نللینو، ترجمهٔ احمد آرام، ۱۳۳۹.
  • استفادهٔ دانشمندان مغرب زمین از جبر و مقابلهٔ خیام، دکتر جلال مصطفوی، ۱۳۳۹.
  • خیامی‌نامه، جلال همائی، ۱۳۴۶.
  • علم و تمدن در اسلام، سیدحسین نصر، ترجمهٔ احمد آرام، ۱۳۵۰.
  • نظریهٔ خیام دربارهٔ خطوط موازی، مقاله‌ای در کتاب ریاضیات در شرق، ترجمهٔ پرویز شهریاری، ۱۳۵۲.
  • مقدمه بر تاریخ علم، جلد اول: از هومر تا عمر خیام، جورج سارتون، غلامحسین صدری افشار، ۱۳۵۳.
  • بازسازی نظر خیام دربارهٔ وجود، زهرا مصطفوی، مجله مقالات و بررسیها، شماره ۷۷، ۱۳۸۴.

پیوند به بیرون

الگو:رباعیات خیام