ابوالفتحخان بختیاری: تفاوت میان نسخهها
جز به نسخهٔ 18178715 ویرایش Sharaky واگردانده شد: افزودنِ مطالبِ بدونِ منبع در میانِ منبعدارها؛ بازگشت به نسخه ی سالم. (توینکل) |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
در ۱۱۴۵ ق که [[نادر شاه]] به سبب بروز شورش و قتل حاکم بختیاری، به سرزمین آنان لشکر کشید، منابع از ابوالفتح خان در مقام یکی از رؤسای [[ایل بختیاری]] یاد کردهاند، که به اطاعت از نادر گردن نهاد. |
در ۱۱۴۵ ق که [[نادر شاه]] به سبب بروز شورش و قتل حاکم بختیاری، به سرزمین آنان لشکر کشید، منابع از ابوالفتح خان در مقام یکی از رؤسای [[ایل بختیاری]] یاد کردهاند، که به اطاعت از نادر گردن نهاد. |
||
نادر شاه نیز او و برخی از بزرگان بختیاری را به مقام یساولی خود برگزید؛ آنگاه حدود ۳۰۰۰ نفر از بختیاریها را به سرکردگی ابوالفتحخان، کاید علی صالح و |
نادر شاه نیز او و برخی از بزرگان بختیاری را به مقام یساولی خود برگزید؛ آنگاه حدود ۳۰۰۰ نفر از بختیاریها را به سرکردگی ابوالفتحخان، کاید علی صالح و قاسم خان، به [[خراسان]] کوچاند و در منطقه جام سکنی داد.<ref>مروی، ۱/۲۴۳-۲۴۵،۲/۴۷۷</ref> |
||
پس از قتل نادر در ۱۱۶۰ق/۱۷۴۷م [[عادل شاه]] به حکومت نشست، اما برادر کهترش [[ابراهیم شاه]] که حکومت ایالات مرکزی [[ایران]] را بر عهده گرفته بود، با پادشاه جدید به کشمکش برخاست. وی هنگامی که روانه [[آذربایجان]] شد، ابوالفتحخان را که در آن زمان سمت [[بیگلربیگی]] [[مرو (شهر)|مرو شاهجان]] را بر عهده داشت، به حکومت [[اصفهان]]، [[قم]]، [[کاشان]]، [[لرستان]] و خجلستان برگماشت.<ref>گلستانه، ۱۴۵، ۱۴۶، رستمالحکما،۲۴۵ </ref> |
پس از قتل نادر در ۱۱۶۰ق/۱۷۴۷م [[عادل شاه]] به حکومت نشست، اما برادر کهترش [[ابراهیم شاه]] که حکومت ایالات مرکزی [[ایران]] را بر عهده گرفته بود، با پادشاه جدید به کشمکش برخاست. وی هنگامی که روانه [[آذربایجان]] شد، ابوالفتحخان را که در آن زمان سمت [[بیگلربیگی]] [[مرو (شهر)|مرو شاهجان]] را بر عهده داشت، به حکومت [[اصفهان]]، [[قم]]، [[کاشان]]، [[لرستان]] و خجلستان برگماشت.<ref>گلستانه، ۱۴۵، ۱۴۶، رستمالحکما،۲۴۵ </ref> |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
در این دوران پر آشوب مردم اصفهان پیرامون ابوالفتح خان که قدرت و شوکتی بسیار یافته بود، گرد آمدند و او را به پادشاهی برگزیدند، اما او نپذیرفت<ref>رستمالحکما، همانجا</ref> و [[شاهرخ میرزا]] نیز حکومت ابوالفتح خان را بر اصفهان تأیید کرد.<ref>گلستانه، ۱۴۶؛نامی، ۱۲</ref> |
در این دوران پر آشوب مردم اصفهان پیرامون ابوالفتح خان که قدرت و شوکتی بسیار یافته بود، گرد آمدند و او را به پادشاهی برگزیدند، اما او نپذیرفت<ref>رستمالحکما، همانجا</ref> و [[شاهرخ میرزا]] نیز حکومت ابوالفتح خان را بر اصفهان تأیید کرد.<ref>گلستانه، ۱۴۶؛نامی، ۱۲</ref> |
||
در این زمان به سبب همکاری ابوالفتح خان با کسانی چون معیرخان ([[معیرالممالک]])، وزیر سابق نادر، دراصفهان، برخلاف شهرهای دیگر، صلح و آرامش حکمفرما بود. اما علی مردان خان رئیس ایل [[چهارلنگ|بختیاری]] که نواحی بختیاری تا [[خوزستان]] و لرستان |
در این زمان به سبب همکاری ابوالفتح خان با کسانی چون معیرخان ([[معیرالممالک]])، وزیر سابق نادر، دراصفهان، برخلاف شهرهای دیگر، صلح و آرامش حکمفرما بود. اما علی مردان خان رئیس ایل [[چهارلنگ|بختیاری]] که نواحی بختیاری تا [[خوزستان]] و لرستان را تسخیر کرده بود و داعیه سلطنت داشت،<ref>بامداد،۱/۴۳</ref> نیز به سبب رقابت قبیلهای با ابوالفتح خان، برآن شد تا به اصفهان هجوم برد.<ref>نامی، ۱۲-۱۳</ref> وی در نزدیکی این شهر اردو زد و نهانی با برخی از رجال این شهر چون [[معیرالممالک]] ارتباط یافت.<ref> بازن،۶۸ </ref> |
||
از سوی دیگر سلیم خان افشار که از سوی [[شاهرخ میرزا]] به حکومت اصفهان منصوب شده بود، در رأس سپاهی به این شهر آمد و به ابوالفتح خان پیوست.<ref>همانجا:نامی،۱۳-۱۴</ref> |
از سوی دیگر سلیم خان افشار که از سوی [[شاهرخ میرزا]] به حکومت اصفهان منصوب شده بود، در رأس سپاهی به این شهر آمد و به ابوالفتح خان پیوست.<ref>همانجا:نامی،۱۳-۱۴</ref> |
||
ابوالفتح خان |
ابوالفتح خان در ناحیه [[مورچه خورت]]، در نزدیکی اصفهان، [[علی مردان خان]] را شکست داد و به [[گلپایگان]] گریزاند. آنگاه علی مردان خان با کریم خان زند متحد و این دو در ۱۱۶۳ ق با ۲۰ هزار سپاهی، به اصفهان حمله کردند.<ref> گلستانه (ص۱۶۹-۱۷۱)</ref> |
||
در سال ۱۱۶۴ق علی مردان خان |
در سال ۱۱۶۴ق علی مردان خان برخی از فرماندهان سپاه ابوالفتح خان را با وعده غارت اصفهان با خود همراه کرد و به اتفاق کریم خان، سپاه ابوالفتح خان و نیروهای مدافع اصفهان را در کنار این شهر، سخت شکست داد و آنان را به داخل اصفهان عقب راند. دیری نپایید که شهر نیز به دست مهاجمان افتاد و غارت شد.<ref>همو، ۴۵۳؛ نامی، ۱۳-۱۵؛ رستمالحکما، ۲۴۸-۲۴۹؛میرزا محمد رضی، گ۳۹۷، الف</ref> |
||
ابوالفتح خان با وساطت یکی از خوانین زند مورد عفو |
ابوالفتح خان با وساطت یکی از خوانین زند مورد عفو کریم خان قرار گرفت.<ref>گلستانه،۱۷۲ </ref> گرچه علی مردان خان اداره شهر را در دست گرفت، اما به خوبی دریافت که بدون همکاری ابوالفتح خان که از پشتیبانی طرفداران حکومت [[صفویان|صفوی]] و نیز طرفداران شاهرخ برخوردار بود، نمیتواند شهر را در تصرف خود داشته باشد. از این روی علی مردان خان و ابوالفتح خان به اتفاق کریم خان زند، یکی از نوادگان [[شاه سلطان حسین صفوی]] را با نام [[شاه اسماعیل سوم]] بر تخت سلطنت نشاندند و خطبه به نام او خواندند، پس از آن خود اداره امور را در دست گرفتند. |
||
بدین ترتیب که [[علی مردان خان]] در سمت وکیلالدوله، نایبالسلطنه شاه جوان شد، [[کریم خان زند]] به فرماندهی کل سپاه و ابوالفتح خان نیز همچنان در منصب پیشین خود، حکومت اصفهان را در دست گرفت.<ref>بازن،۷۱-۷۲؛گلستانه، همانجا؛ نامی، ۱۵-۱۶</ref> |
بدین ترتیب که [[علی مردان خان]] در سمت وکیلالدوله، نایبالسلطنه شاه جوان شد، [[کریم خان زند]] به فرماندهی کل سپاه و ابوالفتح خان نیز همچنان در منصب پیشین خود، حکومت اصفهان را در دست گرفت. آنان سوگند خوردند، در کارها بدون مشورت یکدیگر اقدامی نکنند.<ref>بازن،۷۱-۷۲؛گلستانه، همانجا؛ نامی، ۱۵-۱۶</ref> |
||
ابوالفتح خان در مقام حاکم پایتخت از هیچ قدرتی برخوردار نبود و تنها به سبب تأمین خواسته طرفدارانش این منصب به او سپرده شد. از سوی دیگر [[کریم خان زند]] بر آن بود که وی را به عنوان یکی از اعضای سه گانه حکومت بر سر کار نگاه دارد تا موازنهای به زیان علی مردان خان، در میان [[طوایف ایل بختیاری|طوایف بختیاری]] به وجود آورد، به هر روی هنگامی که کریم خان زند به قصد مطیع ساختن حکام [[کردستان]] و [[همدان]] از [[اصفهان]] خارج شد، |
ابوالفتح خان در مقام حاکم پایتخت از هیچ قدرتی برخوردار نبود و تنها به سبب تأمین خواسته طرفدارانش این منصب به او سپرده شد. از سوی دیگر [[کریم خان زند]] بر آن بود که وی را به عنوان یکی از اعضای سه گانه حکومت بر سر کار نگاه دارد تا موازنهای به زیان علی مردان خان، در میان [[طوایف ایل بختیاری|طوایف بختیاری]] به وجود آورد، به هر روی هنگامی که کریم خان زند به قصد مطیع ساختن حکام [[کردستان]] و [[همدان]] از [[اصفهان]] خارج شد، علی مردان خان از غیبت وی بهره برد و ابوالفتح خان را دستگیر کرد و به قتل رساند.<ref>نامی،۱۷؛بامداد،۱/۴۴؛نیز نکـ:پری،۳۷</ref> |
||
سرانجام کریم خان ظاهراً به انتقام قتل ابوالفتح خان در |
به گفته رستمالحکما (ص ۲۵۲) وقتی ابوالفتح خان نسبت به باده گساریها وعیاشیهای هم پیمانان خود اعتراض کرد، به دست علی مردان خان به قتل رسید، اما علت اصلی قتل وی را میبایست دراختلاف بین دو ایل رقیب [[هفت لنگ]] و [[چهارلنگ]] بختیاری دانست. سرانجام کریم خان ظاهراً به انتقام قتل ابوالفتح خان در نبردی علی مردان خان را شکست داد. |
||
== منابع == |
== منابع == |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
[[رده:متحدان کریم خان زند]] |
[[رده:متحدان کریم خان زند]] |
||
[[رده:مردم بختیاری]] |
[[رده:مردم بختیاری]] |
||
[[رده:اهالی ایران]] |
|||
[[رده:مقالههای خرد زندگینامه اهالی ایران]] |
نسخهٔ ۳ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۵۲
ابوالفتحخان بختیاری | |
---|---|
درگذشته | ۱۱۶۷ ۱۷۵۱ (میلادی) اصفهان، ایران |
فرماندهی | حاکم اصفهان |
ابوالفتحخان بختیاری، یکی از خوانین ایل بختیاری بود، که پس از ائتلاف با کریمخان زند و علی مردان خان، یکی از میراثداران حکومت نادرشاه شد. با تشکیل شورای سه نفره حکومتی با کریمخان زند و علیمردان خان، وی به حکومت اصفهان رسید و پس از شورش علیمردان خان علیه کریمخان زند، توسط علیمردان خان کشته شد.[۱]
زندگینامه
در ۱۱۴۵ ق که نادر شاه به سبب بروز شورش و قتل حاکم بختیاری، به سرزمین آنان لشکر کشید، منابع از ابوالفتح خان در مقام یکی از رؤسای ایل بختیاری یاد کردهاند، که به اطاعت از نادر گردن نهاد.
نادر شاه نیز او و برخی از بزرگان بختیاری را به مقام یساولی خود برگزید؛ آنگاه حدود ۳۰۰۰ نفر از بختیاریها را به سرکردگی ابوالفتحخان، کاید علی صالح و قاسم خان، به خراسان کوچاند و در منطقه جام سکنی داد.[۲]
پس از قتل نادر در ۱۱۶۰ق/۱۷۴۷م عادل شاه به حکومت نشست، اما برادر کهترش ابراهیم شاه که حکومت ایالات مرکزی ایران را بر عهده گرفته بود، با پادشاه جدید به کشمکش برخاست. وی هنگامی که روانه آذربایجان شد، ابوالفتحخان را که در آن زمان سمت بیگلربیگی مرو شاهجان را بر عهده داشت، به حکومت اصفهان، قم، کاشان، لرستان و خجلستان برگماشت.[۳]
دیری نگذشت که شاهرخ میرزا، نواده نادر در ۱۱۶۱ ق در مشهد بر تخت سلطنت نشست و ابراهیم شاه و عادل شاه، هر دو مدعی حکومت را به قتل رساند.
در این دوران پر آشوب مردم اصفهان پیرامون ابوالفتح خان که قدرت و شوکتی بسیار یافته بود، گرد آمدند و او را به پادشاهی برگزیدند، اما او نپذیرفت[۴] و شاهرخ میرزا نیز حکومت ابوالفتح خان را بر اصفهان تأیید کرد.[۵]
در این زمان به سبب همکاری ابوالفتح خان با کسانی چون معیرخان (معیرالممالک)، وزیر سابق نادر، دراصفهان، برخلاف شهرهای دیگر، صلح و آرامش حکمفرما بود. اما علی مردان خان رئیس ایل بختیاری که نواحی بختیاری تا خوزستان و لرستان را تسخیر کرده بود و داعیه سلطنت داشت،[۶] نیز به سبب رقابت قبیلهای با ابوالفتح خان، برآن شد تا به اصفهان هجوم برد.[۷] وی در نزدیکی این شهر اردو زد و نهانی با برخی از رجال این شهر چون معیرالممالک ارتباط یافت.[۸]
از سوی دیگر سلیم خان افشار که از سوی شاهرخ میرزا به حکومت اصفهان منصوب شده بود، در رأس سپاهی به این شهر آمد و به ابوالفتح خان پیوست.[۹]
ابوالفتح خان در ناحیه مورچه خورت، در نزدیکی اصفهان، علی مردان خان را شکست داد و به گلپایگان گریزاند. آنگاه علی مردان خان با کریم خان زند متحد و این دو در ۱۱۶۳ ق با ۲۰ هزار سپاهی، به اصفهان حمله کردند.[۱۰]
در سال ۱۱۶۴ق علی مردان خان برخی از فرماندهان سپاه ابوالفتح خان را با وعده غارت اصفهان با خود همراه کرد و به اتفاق کریم خان، سپاه ابوالفتح خان و نیروهای مدافع اصفهان را در کنار این شهر، سخت شکست داد و آنان را به داخل اصفهان عقب راند. دیری نپایید که شهر نیز به دست مهاجمان افتاد و غارت شد.[۱۱]
ابوالفتح خان با وساطت یکی از خوانین زند مورد عفو کریم خان قرار گرفت.[۱۲] گرچه علی مردان خان اداره شهر را در دست گرفت، اما به خوبی دریافت که بدون همکاری ابوالفتح خان که از پشتیبانی طرفداران حکومت صفوی و نیز طرفداران شاهرخ برخوردار بود، نمیتواند شهر را در تصرف خود داشته باشد. از این روی علی مردان خان و ابوالفتح خان به اتفاق کریم خان زند، یکی از نوادگان شاه سلطان حسین صفوی را با نام شاه اسماعیل سوم بر تخت سلطنت نشاندند و خطبه به نام او خواندند، پس از آن خود اداره امور را در دست گرفتند.
بدین ترتیب که علی مردان خان در سمت وکیلالدوله، نایبالسلطنه شاه جوان شد، کریم خان زند به فرماندهی کل سپاه و ابوالفتح خان نیز همچنان در منصب پیشین خود، حکومت اصفهان را در دست گرفت. آنان سوگند خوردند، در کارها بدون مشورت یکدیگر اقدامی نکنند.[۱۳]
ابوالفتح خان در مقام حاکم پایتخت از هیچ قدرتی برخوردار نبود و تنها به سبب تأمین خواسته طرفدارانش این منصب به او سپرده شد. از سوی دیگر کریم خان زند بر آن بود که وی را به عنوان یکی از اعضای سه گانه حکومت بر سر کار نگاه دارد تا موازنهای به زیان علی مردان خان، در میان طوایف بختیاری به وجود آورد، به هر روی هنگامی که کریم خان زند به قصد مطیع ساختن حکام کردستان و همدان از اصفهان خارج شد، علی مردان خان از غیبت وی بهره برد و ابوالفتح خان را دستگیر کرد و به قتل رساند.[۱۴]
به گفته رستمالحکما (ص ۲۵۲) وقتی ابوالفتح خان نسبت به باده گساریها وعیاشیهای هم پیمانان خود اعتراض کرد، به دست علی مردان خان به قتل رسید، اما علت اصلی قتل وی را میبایست دراختلاف بین دو ایل رقیب هفت لنگ و چهارلنگ بختیاری دانست. سرانجام کریم خان ظاهراً به انتقام قتل ابوالفتح خان در نبردی علی مردان خان را شکست داد.
منابع
- ↑ http://www.iranicaonline.org/articles/abul-fath-khan-baktiari-a-chieftain-of-the-haft-lang-branch-of-the-baktiari-and-paramount-chief-ilkani-of-the-tribe
- ↑ مروی، ۱/۲۴۳-۲۴۵،۲/۴۷۷
- ↑ گلستانه، ۱۴۵، ۱۴۶، رستمالحکما،۲۴۵
- ↑ رستمالحکما، همانجا
- ↑ گلستانه، ۱۴۶؛نامی، ۱۲
- ↑ بامداد،۱/۴۳
- ↑ نامی، ۱۲-۱۳
- ↑ بازن،۶۸
- ↑ همانجا:نامی،۱۳-۱۴
- ↑ گلستانه (ص۱۶۹-۱۷۱)
- ↑ همو، ۴۵۳؛ نامی، ۱۳-۱۵؛ رستمالحکما، ۲۴۸-۲۴۹؛میرزا محمد رضی، گ۳۹۷، الف
- ↑ گلستانه،۱۷۲
- ↑ بازن،۷۱-۷۲؛گلستانه، همانجا؛ نامی، ۱۵-۱۶
- ↑ نامی،۱۷؛بامداد،۱/۴۴؛نیز نکـ:پری،۳۷
- نامههای طبیب نادرشاه، ترجمه علی اصغر حریری، به کوشش حبیب یغمائی، تهران ۱۳۴۰
- بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، ۱۳۵۷،
- پری، جانر، کریم خان زند، ترجمه علی محمد ساکی، تهران ۱۳۶۵،
- عبدالرزاق بیک، تجربة الاحرار و تسلیةالاحرار، به کوشش حسن قاضی طباطبائی، تبریز، ۱۳۵۰
- رستمالحکما، محمد هاشم آصف، رستمالتواریخ، به کوشش محمد مشیری، تهران،۱۳۴۸
- ساکی، علی محمد، تعلیقات بر کریم خان زند
- گلستانه، ابوالحسن بن محمد امین، مجملالتواریخ، به کوشش محمد تقی مدرس رضوی، تهران، ۱۳۴۴
- مروی، محمدکاظم، عالم آرای نادری، به کوشش محمد امین ریاحی، تهران.۱۳۶۴
- میرزامحمد رضی، زینهالتواریخ، نسخه خطی آستان قدس، شم۴۷۹۸
- نامی، میرزا محمد صادق، تاریخ گیتی گشا، به کوشش سعید نفیسی، تهران. ۱۳۶۳