اصطبل: تفاوت میان نسخهها
ابرابزار |
ابرابزار |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{بدون منبع}} |
|||
{{گسترش}} |
|||
[[پرونده:Häststall Elfviks gård dec 2008.jpg|بندانگشتی|چپ|نمایی از سالن و راهروی یک اصطبل مُدرن.]] |
[[پرونده:Häststall Elfviks gård dec 2008.jpg|بندانگشتی|چپ|نمایی از سالن و راهروی یک اصطبل مُدرن.]] |
||
[[پرونده:London 290.JPG|بندانگشتی|چپ|[[کاشی]]های سردر اصطبل شخصی [[شاه عباس صفوی]] در [[موزه بریتانیا]].]] |
[[پرونده:London 290.JPG|بندانگشتی|چپ|[[کاشی]]های سردر اصطبل شخصی [[شاه عباس صفوی]] در [[موزه بریتانیا]].]] |
||
''' |
'''اِصطَبل''' یا '''طَویله'''<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = https://www.vajehyab.com/?q=طویله&f=moein |عنوان = طویله| ناشر = [[فرهنگ فارسی معین]]|تاریخ = |تاریخ بازدید = ۱۶ مارس ۲۰۱۷}}</ref>محلی است که در آن چهارپایان اهلی، از جمله [[اسب]] نگهداری میشوند. یا علف میخورند. معمولاً اصطبلها دارای قسمتهای کوچکی هستند که در هر کدام یک اسب نگهداری میشود. |
||
در طویلهها، طاقچهای که در کنار دیوار درست میکنند و خوراک چهارپایان را در آن میریزند '''آخور''' نامیده میشود.<ref>لغتنامه دهخدا: آخور.</ref> |
در طویلهها، طاقچهای که در کنار دیوار درست میکنند و خوراک چهارپایان را در آن میریزند '''آخور''' نامیده میشود.<ref>لغتنامه دهخدا: آخور.</ref> |
||
==واژهشناسی== |
|||
اصطبل وامواژهای است در فارسی که از راه عربی رایج در سرزمین شام از واژه لاتین Stabulum گرفته شده است.<ref>http://www.etymonline.com/index.php?term=stable</ref> ریشه این واژه لاتین نیز به اصل [[زبان هندواروپایی|هندواروپایی]] *-ste-dhlo بازمیگردد که به معنی ایستادنگاه است.<ref>همان منبع.</ref> و بخش نخست آن یعنی ste همریشه با «ایستادن» فارسی است. |
|||
واژههایی که در قدیم در فارسی برای اصطبل بهکار میرفته عبارتند از ستورگاه، ستورخانه، جایباش ستور، آخور، آخورگاه، پاگاه، پایگاه، آکنده، شنکله، شولیده و بارهبند.<ref>لغتنامه دهخدا: آخور.</ref> به آخور شترها هم شترخانه میگفتند.<ref>لغتنامه دهخدا: اصطبل.</ref> ستور در فارسی به معنی هر یک از چارپایان است. |
|||
== منابع == |
== منابع == |
نسخهٔ ۸ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۲۸
اِصطَبل یا طَویله[۱]محلی است که در آن چهارپایان اهلی، از جمله اسب نگهداری میشوند. یا علف میخورند. معمولاً اصطبلها دارای قسمتهای کوچکی هستند که در هر کدام یک اسب نگهداری میشود.
در طویلهها، طاقچهای که در کنار دیوار درست میکنند و خوراک چهارپایان را در آن میریزند آخور نامیده میشود.[۲]
واژهشناسی
اصطبل وامواژهای است در فارسی که از راه عربی رایج در سرزمین شام از واژه لاتین Stabulum گرفته شده است.[۳] ریشه این واژه لاتین نیز به اصل هندواروپایی *-ste-dhlo بازمیگردد که به معنی ایستادنگاه است.[۴] و بخش نخست آن یعنی ste همریشه با «ایستادن» فارسی است.
واژههایی که در قدیم در فارسی برای اصطبل بهکار میرفته عبارتند از ستورگاه، ستورخانه، جایباش ستور، آخور، آخورگاه، پاگاه، پایگاه، آکنده، شنکله، شولیده و بارهبند.[۵] به آخور شترها هم شترخانه میگفتند.[۶] ستور در فارسی به معنی هر یک از چارپایان است.
منابع
- ↑ «طویله». فرهنگ فارسی معین. دریافتشده در ۱۶ مارس ۲۰۱۷.
- ↑ لغتنامه دهخدا: آخور.
- ↑ http://www.etymonline.com/index.php?term=stable
- ↑ همان منبع.
- ↑ لغتنامه دهخدا: آخور.
- ↑ لغتنامه دهخدا: اصطبل.