افراسیاب: تفاوت میان نسخهها
Ariobarzan (بحث | مشارکتها) جز ویرایش 188.211.121.236 (بحث) به آخرین تغییری که Yamaha5Bot انجام داده بود واگردانده شد |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| imagestyle = |
| imagestyle = |
||
| captionstyle = |
| captionstyle = |
||
| image = [[پرونده:Afrasiyab (The Shahnama of Shah Tahmasp).png|نگاره افراسیاب در [[شاهنامه تهماسبی |
| image = |
||
[[پرونده:Afrasiyab (The Shahnama of Shah Tahmasp).png|300px|بیقاب|وسط]] |
|||
| caption =نگاره افراسیاب در [[شاهنامه تهماسبی]] |
|||
| caption = |
|||
| headerstyle = background: #F0E68C |
| headerstyle = background: #F0E68C |
نسخهٔ ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۰۰
افراسیاب | |
---|---|
اطلاعات کلی | |
نام | افراسیاب |
اوستایی | فْرنگْرَسیَن |
پهلوی | فْراسیاپ |
منصب | پادشاه |
لقب | رد افراسیاب |
دوران پادشاهی | منوچهر، کیقباد، کیکاووس، کیخسرو |
تختگاه | گنگ دژ |
درفش | سیـاه |
ملیت | تـــوران |
سایر اطلاعات | |
شناخته شده | جنگ ایران و توران |
نتیجه | انقراض کامل سلطنت توران |
وزیـر | پیران |
پس از | پشنگ |
دشمنان | کیکاووس، کیخسرو، رستم |
مرگ | به دست کیخسرو، نوه خویش فرزند سیاوش |
رویدادهای مهم | حمله به ایران، پناه دادن به سیاوش و قتل او، داستان بیژن و منیژه |
بیت در وصف او | که دارد پی و تاب افراسیاب / مرا رفت باید چو کشتی بر آب |
خانواده | |
نام نیا | زادشم، ( تور ) |
نام پدر | پشنگ |
فرزندان | فرنگیس، منیژه، شیده |
برادران | گرسیوز، اغریرث |
افراسیاب[۱] شاه اسطورهای توران پسر پشنگ در شاهنامه است. او دشمن ایرانیان بود و داستان نبردهایش با ایرانیان و به ویژه رستم خواندنی است. افراسیاب وزیر خردمندی داشت به نام پیران ویسه. افراسیاب سرانجام به دست کیخسرو کشته شد.
افراسیاب در اوستا
نام افراسیاب در اوستا فْرنگْرَسیَن به معنی هراسانگیز یا کسی که به هراس میافکند است.∗ برخی متون کهن اوستا افراسیاب را آپاسیاْکوی مینامند معنی این اصطلاح بزبان زرتشت قاتل و راهزن است.
افراسیاب در متون فارسی میانه
صورت پهلوی نام او فْراسیاو یا فْراسیاب یا فْراسیاپ است. ∗
افراسیاب در شاهنامه
پشنگ پدر افراسیاب اطلاع یافت منوچهر شاه ایران از دنیا رفت و بجای او پسرش نوذر بر تخت ایران جلوس کرد. پشنگ فرصت را غنیمت شمرد تا کین تور (نیازداشم) را از ایرانیان بستاند. به همین سبب تمام نامداران و جنگاوران توران را گرد خویش جمع کرد خبر مرگ شاه ایران را اعلام نمود و حمله به ایران را به مشورت گذاشت. در آن زمان افراسیاب جوانی ماجراجو بود که از ایدهٔ پدر استقبال نمود و فرماندهی سپاه توران را بر عهده گرفت با سپاهی عظیم عزم ایران نمود. افراسیاب برادری داشت بنام اغریرث که با حمله مخالف بود و عقیده داشت اگر منوچهر مرده جایش گرگ پیر سام زنده است و با وجود او شکست ایرانیان محال است اما پشنگ نظر او را رد کرد و گفت در این حمله تابع برادرش افراسیاب سپهسالار توران باشد.
همه نامداران کشورش را | بخواند و بزرگان لشکرش را | |
چو ارجسپ و گرسیوز و بارمان | چو کلباد جنگی هژبر دمان | |
سپهبدش ویسهٔ تیز چنگ | که سالار بُد بر سپاه پشنگ | |
جهان پهلوان پورش افراسیاب | بخواندش درنگی و آمد شتاب | |
سخن راند از تور و از سلم گفت | که کین زیر دامن نشاید نهفت[۲] |
پانویس
- ↑ «AFRĀSĪĀB». ENCYCLOPÆDIA IRANICA. دریافتشده در ۵ مارس ۲۰۱۶.
- ↑ شاهنامه. جلد دوم. نوذر، ص ۶۴
منابع
- دوستخواه جلیل. «پیوست»، اوستا: کهنترین سرودهای ایرانیان. گزارش و پژوهش: جلیل دوستخواه. ۹۲۲
- حسین، الهی قمشهای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.
پیوند به بیرون
افراسیاب |
---|