گرگین پسر میلاد: تفاوت میان نسخهها
Yamaha5Bot (بحث | مشارکتها) جز ←گرگین در شاهنامه: تبدیل الگو:پا به <ref> Special:Permalink/18878216#الگو:پا با استفاده از AWB |
Yamaha5Bot (بحث | مشارکتها) جز ←گرگین در شاهنامه: تبدیل الگو:پا به <ref> Special:Permalink/18878216#الگو:پا مرحله ۲ با استفاده از AWB |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
منیژه [[بیژن]] را بیهوش کرده و او را به کاخ افراسیاب میبرد. در آنجا سربازان [[افراسیاب]] او را شناخته و دستگیر میکنند و به چاهی او را زندانی میکنند. گرگین پس از اینکه چندی به انتظار بیژن مینشیند و نشانی از او نمییابد، به [[ایران در شاهنامه|ایران]] برگشته و به دروغ به کیخسرو میگوید که بیژن در هنگام دنبال کردن گوری گم شده است. [[کیخسرو]] که آگاه میشود گرگین دروغ گفته، او را به زنجیر میکشد و زندانی میکند، ولی پس از آن با میانجیگری رستم، گرگین آزاد شده و به همراه رستم به توران میرود تا بیژن را از چنگ افراسیاب برهاند.<ref name="iranica">{{یادکرد وب|نویسنده =Djalal Khaleghi-Motlagh |نشانی = http://www.iranicaonline.org/articles/gorgin |عنوان =GORGIN | ناشر =ENCYCLOPÆDIA IRANICA |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۱۲ آوریل ۲۰۱۶}}</ref> |
منیژه [[بیژن]] را بیهوش کرده و او را به کاخ افراسیاب میبرد. در آنجا سربازان [[افراسیاب]] او را شناخته و دستگیر میکنند و به چاهی او را زندانی میکنند. گرگین پس از اینکه چندی به انتظار بیژن مینشیند و نشانی از او نمییابد، به [[ایران در شاهنامه|ایران]] برگشته و به دروغ به کیخسرو میگوید که بیژن در هنگام دنبال کردن گوری گم شده است. [[کیخسرو]] که آگاه میشود گرگین دروغ گفته، او را به زنجیر میکشد و زندانی میکند، ولی پس از آن با میانجیگری رستم، گرگین آزاد شده و به همراه رستم به توران میرود تا بیژن را از چنگ افراسیاب برهاند.<ref name="iranica">{{یادکرد وب|نویسنده =Djalal Khaleghi-Motlagh |نشانی = http://www.iranicaonline.org/articles/gorgin |عنوان =GORGIN | ناشر =ENCYCLOPÆDIA IRANICA |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۱۲ آوریل ۲۰۱۶}}</ref> |
||
در نبرد [[یازده رخ]]، گرگین یکی از پهلوانان ایرانی است که با تورانیان به گونه تنبهتن نبرد میکند. او در این نبرد، اندریمان، پهلوان تورانی را شکستداده میکشد. در فرامرزنامه و بهمننامه نیز از او یاد شده است. در بهمننامه، از کسی به نام رویین نام برده شده است که پسر گرگین است و سپهسالار ارتش بهمن است. ابن اسفندیار، بنیاننهادن شهر گرگان را از کردههای گرگین برمیشمرد. |
در نبرد [[یازده رخ]]، گرگین یکی از پهلوانان ایرانی است که با تورانیان به گونه تنبهتن نبرد میکند. او در این نبرد، اندریمان، پهلوان تورانی را شکستداده میکشد. در فرامرزنامه و بهمننامه نیز از او یاد شده است. در بهمننامه، از کسی به نام رویین نام برده شده است که پسر گرگین است و سپهسالار ارتش بهمن است. ابن اسفندیار، بنیاننهادن شهر گرگان را از کردههای گرگین برمیشمرد.<ref name="iranica"></ref> |
||
|{{#if:iranica |
|||
|{{#tag:ref||name="iranica"|group="{{{3}}}"}} |
|||
|{{#tag:ref||group="{{{3}}}"}} |
|||
}} |
|||
|{{#if:iranica |
|||
|{{#tag:ref||name="iranica"}} |
|||
|{{#tag:ref|}} |
|||
}} |
|||
}} |
|||
{{شعر}} |
{{شعر}} |
نسخهٔ ۶ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۲۹
گرگین پسر میلاد | |
---|---|
اطلاعات کلی | |
نام | گرگین |
شهرت | پهلوان |
منصب | شاه ری |
نام پدر | میلاد |
ملیت | ایران |
جنگها | |
شناخته شده | شکارچی گراز |
جنک اول | جنگ دوازدهرخ |
جنگ دوم | جنگ بزرگ کیخسرو |
خانواده | |
پدر | میلاد |
گُرْگین پهلوانی ایرانی در داستانها و حماسههای ملی ایران است. گرگین پسر دیگر پهلوان ایرانی، میلاد است [۱]. گرگین سردمدار خاندان میلاد نیز است. طبری گرگین را هم نام پسر میلاد، و هم نام پدر میلاد میداند که این گفتهٔ طبری پذیرفتنی است و شاید درست باشد، چرا که معمول بوده است که نام نخستین پسر را از روی پدربزرگ او برمیگزیدند.
گرگین در شاهنامه
مهمترین ماجراجویی گرگین در داستان بیژن و منیژه است. کیخسرو او را به همراه بیژن گسیل میدارد تا گرازهایی که در پیرامون شهر آرمان پرسه میزدند را نابود کند. گرگین در آنجا به دلاوری بیژن رشک برده و او را فریب میدهد تا به مرز توران برود. بیژن در توران به بزم دختر افراسیاب، منیژه میرود و آن دو به یکدیگر دل میبازند.
منیژه بیژن را بیهوش کرده و او را به کاخ افراسیاب میبرد. در آنجا سربازان افراسیاب او را شناخته و دستگیر میکنند و به چاهی او را زندانی میکنند. گرگین پس از اینکه چندی به انتظار بیژن مینشیند و نشانی از او نمییابد، به ایران برگشته و به دروغ به کیخسرو میگوید که بیژن در هنگام دنبال کردن گوری گم شده است. کیخسرو که آگاه میشود گرگین دروغ گفته، او را به زنجیر میکشد و زندانی میکند، ولی پس از آن با میانجیگری رستم، گرگین آزاد شده و به همراه رستم به توران میرود تا بیژن را از چنگ افراسیاب برهاند.[۲]
در نبرد یازده رخ، گرگین یکی از پهلوانان ایرانی است که با تورانیان به گونه تنبهتن نبرد میکند. او در این نبرد، اندریمان، پهلوان تورانی را شکستداده میکشد. در فرامرزنامه و بهمننامه نیز از او یاد شده است. در بهمننامه، از کسی به نام رویین نام برده شده است که پسر گرگین است و سپهسالار ارتش بهمن است. ابن اسفندیار، بنیاننهادن شهر گرگان را از کردههای گرگین برمیشمرد.[۲]
گرویزره کز میان سپاه | سراسر بر او بود نفرین شاه | |
که بگرفت ریش سیاوش بدست | سرش را برید از تن پاک پست | |
دگر با فریبرز کاووس تفت | چو کلباد ویسه به آورد رفت | |
چو گرگین کار آزموده سوار | که با اندریمان کند کارزار[۳] | |
. | . | |
چو گرگین میلاد و گردان ری | برفتند یکسر به فرمان کی | |
پس و پشت او را نگه داشتند | همه نیزه از ابر بگذاشتند[۴] |
گرگین در افواه
گرگین میلاد طبق روایات بنیانگذار شهر لار از توابع استان فارس در کشور ایران میباشد[نیازمند منبع].
در افواه و السنه مذکور است، در حینی که کیخسرو کیانی، گرگین میلاد را به حکومت آن شهر فرستاد، چون یک پسر او لار نام داشته و بعد از پدر قائم مقام او گشته، آن شهر به اسم او موسوم شده و کیخسرو تاج مذکور را به او داده بود و از آن تاریخ در ساسله ایشان مانده، هر کدام به جای دیگری سلطنت میکرده، به پوشیدن آن تیمن و تبرک میجستهاند.
بین الجمهور مشهور است که گرگین میلاد چون به ظاهر شهر لار رسیده، جهت دخول شهر ساعت اختیار مینموده، منجمان عجم و و اخترشناسان لار سعد و نحس کواکب را بانظارت یومی به نظر تدقین ملاحظه نموده، تا مدت هفت سال ساعتی که به درجات دقایق طالع او موافق و از نحوست نجومی و سهم الحوادث روزگار خالی باشد نیافتند. بعد از انقضای هفت سال ساعتی سعداز بازیچه طالع او موافق و دلالت بر ثبات و بقای دولت نموده، مبری از عیوب نجومی بوده، اختیار نمودند و گرگین هفت سال در کنار شهر توقف نمود تا روز موعود در آن ساعت مسعود داخل شهر شد و از آن زمان که قریب چهار هزار سال است، نسلاً بعد نسل اولاد او در آن دیار حکومت نمدوه، هیچ پادشاه ذی شوکت تسخیر آن ملک تیسیر نپذیرفته به خراجی از ولاه آنجا راضی میشدهاند و همچنین بین الناس مشهور است که حکمای عجم، در آنجا طلسمی بسته بودهاند که ساحت آن ملک از عبور لشکر و سم ستور بیگانه مون بوده باشد و از حکت بالغه ایزدی در این زمان فرخنده نشان آن طلسم به دست اقبال و سر پنجه اقتدار ملازمان درگاه سدره مثال شهریار بلد قدر، بی همال شکسته گشته آن ولایت به تصرف اولیای دولت قاهره درآمد.
روایت بنیان گذاشتن شهر «لار» به دست «گرگین میلاد» که در بالا ذکر شده حدود چهارصد سال پیش توسط مورخ رسمی شاه عباس بزرگ نقل شده است. او تأکید کرده که «بین الجمهور» مشهور است؛ یعنی این روایت در آن ایام از چنان شهرتی برخوردار بود که توسط بسیار از مردم نقل میشده است. داستان بنیان نهادن شهر «لار» توسط گرگین میلاد از مشهورترین روایات در کتب تاریخی و ادبی فارسی است و از آن جایی که نام یکی از امرای محلی لارستان در اوایل قرن نهم ه. ق «گرگین» بوده است، به خوبی مشخص است که این نام در قرن نهم و به احتمال بسیار قرنها پیش از آن، شهرت داشته است. تاکنون هیچ گونه تحقیق مستقلی پیرامون این شخصیت تاریخی و اسطورهای صورت نپذیرفته است. از این رو سؤالاتی چند پیش روی علاقه مندان بی جواب مانده است. این که به راستی گرگین میلاد کیست، دوره تقریبی حیات او چه زمانی است؟ دربارهٔ او در کتب تاریخی چه روایاتی ثبت شد ه است؟ آیا او را میتوان با یکی از پادشاهان تاریخی ایران منطبق دانست و این که چگونه میتوان به زوایای ناشناخته زندگی او پی برد؟
گرگین یکی از پهلوانان ایرانی شاهنامه و پسر میلاد یکی دیگر از پهلوانان شاهنامه است. نام او را به گرگ منسوب داشتهاند، یعنی به حدت و نیروی گرگ. در زمان پادشاهی کیخسرو او را مأمور همراهی بیژن در جنگ گرازان میکنند ولی او بیژن را گمراه کرده و موجب گرفتار شدن او در دست تورانیان میشود. گرگین بعد از زندانی شدن به خواست رستم آزاد میگردد.
محتوا از گرگین میلاد به اینجا ادغام شد.
پانویس
- ↑ که بر پایهٔ گفتهٔ تئودور نلدکه دگرگون شده مهرداد است
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ Djalal Khaleghi-Motlagh. «GORGIN». ENCYCLOPÆDIA IRANICA. دریافتشده در ۱۲ آوریل ۲۰۱۶.
- ↑ شاهنامه. جلد پنجم. جنگ دوازدهرخ، ص ۲۹۱
- ↑ شاهنامه. جلد پنجم. جنگ بزرگ کیخسرو، ص ۳۰۲
منابع
- حسین، الهی قمشهای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.
- برهان قاطع، ابن خلف تبریزی، مؤسسه فریدون علمی
- دارمستتر، اتیمولوژی ایران جلد ۱
- لار شهری به رنگ خاک / محمد باقر وثوقی
- عالم آرای عباسی، اسکندر بیگ منشی، تهران
- لارستان / محمدباقر وثوقی
- شاهنام فردوسی بخش بیژن و منیژه
- حسین، الهی قمشهای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.
پیوند به بیرون
گرگین پسر میلاد |
---|