بزهکاری: تفاوت میان نسخهها
جز ربات : جراحی پلاستیک |
خنثیسازی ویرایش 997711 توسط 217.219.215.10 (بحث) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
علت های بزهکاری نوجوانان |
|||
نقش خانواده در بزهکاری نوجوانان: |
|||
1 ـ نداشتن سرپرست و جدا بودن پدر و مادر از يكديگر |
|||
2 ـ ناهنجاريهای خانوادگی و وجود اختلاف بين پدر و مادر |
|||
3 ـ عدم توجه به تربيت فرزندان و فقدان راهنمايي لازم به آن |
|||
4 ـ سختگيری پدر و مادر و بدرفتاری آنان با فرزندان خود |
|||
5 ـ ظلم و ستم نا پدری يا نامادری |
|||
علل و عوامل موثر در برهكاری : |
|||
علت بروز بزهكاری معمولاً علت واحدی نيست بلكه هميشه چندين علت دست به دست يكديگر داده و باعث بروز بزه در افراد می گردند. اينك علل مهمی را كه می توان نسبت به ساير عوامل اساسی تر تشخيص داد در زير اشاره می نمايم. |
|||
عوامل اجتماعی: جامعه شناسان به عوامل مستقيم و غير مستقيم محيط و تراكم جمعيت، وضع سكونت، آلودگی هوا و غيره توجه كردهاند. نقش شرايط اجتماعی و تعارضاتی كه در چهارچوب آن به وقوع می پيوندد، انكارناپذير است. مع ذلك نه می توان بزهكاری را تنها بر اساس عوامل اجتماعی بررسی كرد و نه يافتههای مستقل اين زمينه قبلی همواره هماهنگ است. |
|||
بررسيی ها نشان می دهد وقتی كه در جامعهای ثبات و پايداری اجتماعی و جود نداشته باشد، جامعه در شرايط دشواری چون شورش، جنگ يا انقلاب باشد و يا پاره ای شرايط غير عادی و ناسازگاری عمومی در جامعه رواج داشته باشد، ميزان بزهكاری رو به افزايش می گذارد. و به عكس، هر قدر جامعه به سوی پايداری سوق داده شود، ميزان بزهكاری كاهش می يابد. |
|||
طبقه اقتصادی: فقر يكی از عوامل مهم از انواع انحرافات از جمله دزدی و انحراف جنسی در مردم، به ويژه اطفال و نوجوانان است. فقر بی گمان به وجود آورنده سختی ها و ناملايماتی است كه اگر نتوان با آنها مبارزه كرد، خواه ناخواه انسان را به زانو در می آورد. بيشتر محروميتها و برآورده نشدن تمايلات كه موجب عدم اطمينان اجتماعی می شود، ناشی از عامل فقر است و نمی توان آن را ناديده گرفت. بيكاری، كمبود مواد غذايی و پوشاكی، بی سوادی و عقب افتادگی، جهل و خرافات، عدم بهداشت كافی و انواع بيماريهای روحی و جسمی و حتی در سطح جهانی، جنگها و خونريزيها، ريشه در نيازهای مادی و ترس از فقر دارد. فقدان مسكن، زندگی در زاغهها، سوء تغذيه و بهداشت ناكافی نيز كه با فقر، ارتباط دارند. از عوامل مهم بزهكاری به شمار می آيند. |
|||
روابط والدين و نوجوان: احتمال می رود مهمترين عامل مؤثر در بزهكاری، روش تربيتی نارس يا اختلال در شبكه ارتباطی خانواده باشد. تقريباً تمام پژوهشها نشان دادهاند. والدين كه با كودكان خود مهربان نيستند بيشتر احتمال دارد كه فرزندانی بزهكار داشته باشند. |
|||
افزايش احتمال بزهكاری در خانوادههايی وجود دارد كه : |
|||
1 ـ والدين از روشهای انضباطی بسيار سخت گيرانه يا بسيار بی بند و بار و فريبنده استفاده می كنند. |
|||
2 ـ شيوه انضباطی به جای آنكه مبتنی بر استدلال باشند مبتنی بر تنبيه بدنی است. |
|||
3 ـ والدين نسبت به فرزندان خود به جای آنكه گرم و صميمی و عاطفی باشند، بی توجه، غافل و تمسخر كننده هستند |
|||
نقش دوستان و همسالان: |
|||
همانند سازی شديد با همسالان با وابستگی به آنها، صرف نظر از طبقه اجتماعی ـ اقتصادی، عامل مهمی در بزهكاری است نوجوانی كه توسط والدينشان مورد طرد قرار گرفتهاند برای كسب حمايت و تأييد به سوی همسالان كشانده می شوند. چنين نوجوانی در مدرسه ضعيف هستند و به دنبال افرادی می گردند كه مانند خودشان باشند از اين رو احتمال دارد كه دست به اعمال ضد اجتماعی زنند و همديگر را برای اين اعمال مورد تشويق قرار دهند. |
|||
نقش دوستان و همسالان: |
|||
همانند سازی شديد با همسالان با وابستگی به آنها، صرف نظر از طبقه اجتماعی ـ اقتصادی، عامل مهمی در بزهكاری است نوجوانی كه توسط والدينشان مورد طرد قرار گرفتهاند برای كسب حمايت و تأييد به سوی همسالان كشانده می شوند. چنين نوجوانی در مدرسه ضعيف هستند و به دنبال افرادی می گردند كه مانند خودشان باشند از اين رو احتمال دارد كه دست به اعمال ضد اجتماعی زنند و همديگر را برای اين اعمال مورد تشويق قرار دهند. در سؤال از بزهكاران در اين باره كه از چه كسی بزه را فرا گرفتهاند اظهاراتی داشتند. از اظهارات بزهكاران بر می آيد كه دوستان بالاترين منبع يادگيری بودهاند اين مسئله توجه بيشتر والدين و مربيان را به كنترل و نظرات بر دوستان فرزندان و مربيان می طلبد. |
|||
عوامل روان شناختی: روان شناسان علل مختلفی را برای بزهكاری بر شمردهاند گاهی بزهكاری را نتيجه ناكامی و تعارضات شديدی می دانند كه كودك در حال رشد به شدت از آنها رنج می برد، روان شناسان اهميت زيادی به روابط مادر و فرزند دادهاند. محروميت از وجود مادر عامل بزرگی است كه باعث بزهكاری يك نوجوان می شود. بزهكاری با صفات روان شناختی مختلفی همراه است كه برخی از آنها عبارتند از هوش كمتر از متوسط سطوح بالای خشم درونی و رفتار پرخاشگرانه، ناشكيبايی، نياز به هيجان، فقدان هم حسی با ديگران و سطوح يا بين استدلال اخلاقی ثابت شده است كه بزهكاران نسبت به غير بزهكاران عزت نفس پائينتری داشته است بعضی از دانشمندان، ضعف و كم خونی و خستگی زياد و كمی تغذيه را نيز جزو عوامل بزهكاری ذكر نمودهاند. مهمترين اختلالات روانی كه منجر به بزهكاری می گردد و به آنها نام بيماريهای شخصيت نيز دادهاند عبارتند از : |
|||
1 ـ بيقراری: فرد فاقد قدرت تشخيص خير از شر می گردد. |
|||
2 ـ كژخوئی: يكنوع تمايل ذاتی است به فساد و بدی |
|||
3 ـ پارانوئيهايها: كه اشخاص بد بين، خود پرست، خود خواه و متنفر از اجتماع می باشند |
|||
4 ـ صرع: اشخاصی هستند دروغ پرداز، گيج و متظاهر و اغلب در اثر حمله ناگهانی مرتكب ضرب و جرح و قتل می گردد. |
|||
5 ـ هپستری: كه مهمترين علائم آن بیحسی، كار نكردن يك عضو، گرفتگی صدا، تهوع و تنگی نفس |
|||
6 ـ كاتاتونی: كه يك حالت منفی بافی و لجاجت، خشم و فرياد و ناگمانی و گاهی حمله به ديگران از علائم آن می باشند. |
|||
7 ـ برخي اختلالات روانی: كه مهمترين علائم آن عبارتند از وسواس، انزوا، رفتار كودكانه و توهم از اينكه دشمنان می خواهند او را از بين ببرند بنابراين احتمال ارتكاب جنايت دارند. |
|||
عوامل ديگری كه با ميزان بالا بزهكاری همراه است عبارتند از، تغييرات سريع اجتماعی، مهاجرت، زندگی در شهرهای شلوغ و پرجمعيت و تماشای مكرر برنامههای خشونت بار |
|||
بسياری از روان شناسان معتقدند كه شروع زودرس رفتار بزهكارانه نشان دهنده رفتار ضد اجتماعی شديد و طولانی مدت خواهد بود. از قبل اعتقاد بر اين بود كه سه علامت در اوائل كودكی ايجاد آتش سوزی ـ شب ادراری، آزار حيوانات نشان دهنده رفتارهای ضد اجتماعي در سالهای بعد زندگی خواهد بود. پژوهش نشان می دهد عوامل ديگر عبارتند از: جنگجو بودن، جار و جنجال به راه انداختن، داشتن مشكلاتی در مدرسه و گريز از مدرسه و ناتوانی سازگاری با ديگران. |
|||
علتهای ديگر بزهكاری عبارتند از: |
|||
1 ـ خانوادههای ستيزه گر و متلاشی شده |
|||
2 ـ مدرسه |
|||
3 ـ مهاجرت |
|||
4 ـ گسترش و توسعه وسايل ارتباط جمعی |
|||
پيشگيری و بازداری اطفال و نوجوانان در مقابل بزهكاری: |
|||
روشهای درمانی بسيار زيادی برای درمان و كاهش بزهكاری مورد استفاده قرار گرفته است اعتقاد عمومی بر اينست كه گسترش برنامههای اجتماعی نظير: گواهی پيش از ازدواج، تأسيس درمانگاههای ويژه برای زنان باردار و ايجاد زايشگاهها و درمانگاههای ويژه نوزادان، برقراری و كمك هزينههای خانوادگی و بالا بردن سطح آموزش و پرورش، روان درمانی فردی و گروهی، خانواده درمانی، اصلاح رفتار، كارآموزی، تفريح و مطالعه كتاب و چندين عوامل ديگر، متناسب ترين راه برای پيشگيری از ارتكاب بزهكاری اطفال و نوجوانان می باشد |
|||
'''بزهكاری''' نوعی از [[کجروی]] است که به [[هنجارشکنی]] بیش از [[ارزششکنی]] گرایش دارد؛ و به همین دلیل نسبت به [[جرم]] گسترش معنایی بیشتری دارد. |
'''بزهكاری''' نوعی از [[کجروی]] است که به [[هنجارشکنی]] بیش از [[ارزششکنی]] گرایش دارد؛ و به همین دلیل نسبت به [[جرم]] گسترش معنایی بیشتری دارد. |
||
نسخهٔ ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۰
بزهكاری نوعی از کجروی است که به هنجارشکنی بیش از ارزششکنی گرایش دارد؛ و به همین دلیل نسبت به جرم گسترش معنایی بیشتری دارد.
علل بزهکاری
یکی از نخستین انسانشناسان فرانسوی، بروکا مدعی کشف ویژگیهای در جمجمه و مغز بزهکاران گردید که آنها را از افراد پیرو قانون متمایز میساخت. جرمشناس ایتالیایی سزار لومبروزو، که در سالهای دهه ۱۸۷۰ کار میکرد، ادعا مینمود که بعضی افراد با تمایلات بزهکارانه متولد میشوند و در حقیقت روی آوردن به بزهکاری در آنها؛ نوعی بازگشت به اصل یا انسان ابتداییتر است. او معتقد بود انواع بزهکاران را میتوان از روی شکل جمجمه تشخیص داد. لومبروزو میپذیرفت که یادگیری اجتماعی میتواند بر تکامل تمایلات بزهکارانه تأثیر بگذارد اما بزهکاران را از نظر زیستشناختی ناقص میدانست.ریچارد داگدیل، برای بررسی رفتار بزهکارانه به شجرهنامههای خانوادگی توجه نشان داد تا تفاوت در تمایلات ارثی نسبت به بزهکاری را نشان بدهد. اندیشه ارتباط میان ساختمان زیستی و بزهکاری در مطالعات ویلیام شلدن در سال ۱۹۴۰ از سر گرفته شد. شلدن سه نوع اصلی ساختمان بدنی انسان را متمایز کرد و مدعی گردید که یکی از آنها مستقیماً با بزهکاری ارتباط دارد. شلدن نوشت که انواع دارای ماهیچههای قوی و فعال بیش از افراد دارای ساختمان بدنی لاغر یا افراد فربه؛ احتمال دارد که بزهکار شوند. مطالعات دیگری که جان گولک انجام داد؛ یافتههای نسبتاً مشابهی را تأیید کرد.آرتون هوربرت تمایلات بزهکارانه را با گروه خاصی از کروموزومها در توارث ژنتیکی مربوط ساخته است. هوربرت ادعا کرده است که بزهکاران یک کروموزوم Y اضافه داشتهاند. بر اساس فرضیه هوربرت، ساختمان ژنتیک افراد در تحریکپذیری و پرخاشگری آنها نقش دارد.
دیدگاه جامعهشناسی؛ به نهادهای اجتماعی و ارتباطات توجه دارد. جوامع امروزی خردهفرهنگهای خاص همنوایی دارند که ممکن است رفتار خارج از آن رفتار بزهکارانه تلقی شود. در حقیقت بزهکاری نوعی کجروی و جرم نوعی از بزهکاری است که شدت بیشتری را در بر میگیرد. جرم به تفاوت ارتباطات مربوط میشود؛ و محیطهای اجتماعی که مشوق فعالیتهای غیرقانونی هستند آن را ترویج میکنند؛در حالی که بیهنجاری، بزهکاری را شکل میدهد.طبقهبندی رفتار کجروانه از ضعیف به شدید عبارت است از بدعتگذاری،شعائرگرایی،انزواگرایی،هنجارشکنی، تخلف،بزهکاری و جرم.
بزهکاری نوجوانان
ریچارد کلووارد و لوید ایر نخستین کسانی بودند که باندهای نوجوانان بزهکار را مورد مطالعه قرار دادند. آنها استدلال کردند که این باندها در جماعتهای خردهفرهنگی که احتمال دستیابی به موفقیت از راه قانونی در آن اندک است؛ به وجود میآیند؛ بنابراین اکثر بزهکاران نوجوان در اجتماعات اقلیت محروم هستند. اعضای باندها برخی جنبههای مطلوبیت موفقیت مادی را میپذیرند؛ اما این ارزشها از طریق خردهفرهنگهای اجتماع محلی پالایش میشوند. در محلاتی که شبکههای بزهکاری سازمانیافته وجود دارند؛ بزهکاریهای کوچک مانند دزدی؛ به زندگی تبهکاری بزرگسالان هدایت میشود. در مناطقی که اینگونه شبکهها یافت نمیشوند بزهکاری باندهای نوجوانان معمولاً شکل نزاع و وحشیگری به خود میگیرد، زیرا فرصت اندکی برای اعضای باند وجود دارد تا به صورت جزئی از شبکههای بزهکاری بیرون آیند. افرادی که نمیتوانند با نظم اجتماعی مشروع یا با خردهفرهنگهای بزهکار روبهرو شوند معمولاً به انزواگرایی مبتلا میشوند و گرفتار اعتیاد به مواد مخدر خواهند شد. کار کلوووارد و آلبرت کهن در مورد خردهفرهنگهای بزهکاری مطالعاتی داشتند که نشان داد شخص بزهکار معمولاً موقعیت فرودست خود را در درون نظم اجتماعی تشخیص میدهند و به جای هنجارفرستی،هنجارشکنی و به جای ارزششکنی، هنجارشکنی را برمیگزیند.
جستارهای وابسته
منابع
- هلن ویلسن روس (۱۳۷۷)، جامعهشناسی همنوایی و کجروی، ترجمهٔ شهیندخت خوارزمی، تهران: نشر خوارزمی، ص. ۱۴۴ پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک) - فالکس کیث (۱۳۸۱)، جامعهشناسی شهروندی، ترجمهٔ محمدتقی دلفروز، تهران: کویر، ص. ۲۳۳ پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک) - آنتونی گیدنز (۱۳۷۶)، جامعهشناسی، ترجمهٔ منوچهر صبوری، تهران: نشر نی، ص. ۲۳۸ پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک)