چرا ملت‌ها شکست می‌خورند: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
جز سوال به سؤال، replaced: سوال ← سؤال با استفاده از AWB
خط ۱: خط ۱:
'''چرا ملت‌ها سقوط می‌کنند: سرچشمه قدرت، شکوفایی و فقر''' نام کتابی است نوشته اقتصاددانان [[آمریکا]]یی، [[دارون عجم‌اوغلو]] استاد دانشگاه [[ام‌آی‌تی]] و [[جیمز رابینسون]] استاد دانشگاه [[هاروارد]]، که در مارس ۲۰۱۲ چاپ شده‌است. این کتاب سعی می‌کند پایه‌ای‌ترین سوال اقتصاد و سیاست جهانی را جواب بدهد که چرا بعضی کشورها، مانند [[نروژ]]، در حال شکوفایی هستند ولی بعضی کشورها، مانند [[مالی]]، در حال سقوط؟ این کتاب برای خواننده غیر متخصص نوشته‌شده‌است.
'''چرا ملت‌ها سقوط می‌کنند: سرچشمه قدرت، شکوفایی و فقر''' نام کتابی است نوشته اقتصاددانان [[آمریکا]]یی، [[دارون عجم‌اوغلو]] استاد دانشگاه [[ام‌آی‌تی]] و [[جیمز رابینسون]] استاد دانشگاه [[هاروارد]]، که در مارس ۲۰۱۲ چاپ شده‌است. این کتاب سعی می‌کند پایه‌ای‌ترین سؤال اقتصاد و سیاست جهانی را جواب بدهد که چرا بعضی کشورها، مانند [[نروژ]]، در حال شکوفایی هستند ولی بعضی کشورها، مانند [[مالی]]، در حال سقوط؟ این کتاب برای خواننده غیر متخصص نوشته‌شده‌است.


نویسندگان کتاب عواملی مثل جغرافیا، آب‌وهوا، منابع طبیع و فرهنگ را به عنوان عواملی که ملت‌ها را به فقیر و غنی تقسیم کنند، ردمی‌کنند. در عوض آن‌ها موسسات سیاسی و اقتصادی که برآمده از خود ملت‌ها هستند را عامل پیشرفت اقتصادی می‌داند. این کتاب حکومت‌ها را به دو دسته تقسیم می‌کند: مشارکتی {{انگلیسی|Inclusive}} و انحصاری {{انگلیسی|Extractive}}. در حکومت‌های مشارکتی موسسات اقتصادی و سیاسی به‌جای این‌که مشارکت در امور اقتصادی را محدود به عده‌ای معدود از خواص و سازمان‌های دولتی نمایند، باعث تشویق و ترغیب اکثریت مردم برای مشارکت در امور اقتصادی می‌شوند. این امر مستلزم وجود قانون و ضوابط قوی در رابطه با [[حق مالکیت]] خصوصی، حاکمیت بیطرفانه قانون، خدمات همگانی با امکان تبادل و قراردادهای عادلانه، امکان ورود شرکت‌های جدید به بازار و دولتی که خواهان ودارای قابلیت اجرای این شرایط و پیش نیازها باشد است.
نویسندگان کتاب عواملی مثل جغرافیا، آب‌وهوا، منابع طبیع و فرهنگ را به عنوان عواملی که ملت‌ها را به فقیر و غنی تقسیم کنند، ردمی‌کنند. در عوض آن‌ها موسسات سیاسی و اقتصادی که برآمده از خود ملت‌ها هستند را عامل پیشرفت اقتصادی می‌داند. این کتاب حکومت‌ها را به دو دسته تقسیم می‌کند: مشارکتی {{انگلیسی|Inclusive}} و انحصاری {{انگلیسی|Extractive}}. در حکومت‌های مشارکتی موسسات اقتصادی و سیاسی به‌جای این‌که مشارکت در امور اقتصادی را محدود به عده‌ای معدود از خواص و سازمان‌های دولتی نمایند، باعث تشویق و ترغیب اکثریت مردم برای مشارکت در امور اقتصادی می‌شوند. این امر مستلزم وجود قانون و ضوابط قوی در رابطه با [[حق مالکیت]] خصوصی، حاکمیت بیطرفانه قانون، خدمات همگانی با امکان تبادل و قراردادهای عادلانه، امکان ورود شرکت‌های جدید به بازار و دولتی که خواهان ودارای قابلیت اجرای این شرایط و پیش نیازها باشد است.
خط ۱۷: خط ۱۷:
== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
* [http://whynationsfail.com/ تارنمای رسمی کتاب]
* [http://whynationsfail.com/ تارنمای رسمی کتاب]

[[رده:کتاب‌های ۲۰۱۲ (میلادی)]]
[[رده:کتاب‌های ۲۰۱۲ (میلادی)]]
[[رده:کتاب‌های اقتصادی]]
[[رده:کتاب‌های اقتصادی]]

نسخهٔ ‏۹ اوت ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۱۳

چرا ملت‌ها سقوط می‌کنند: سرچشمه قدرت، شکوفایی و فقر نام کتابی است نوشته اقتصاددانان آمریکایی، دارون عجم‌اوغلو استاد دانشگاه ام‌آی‌تی و جیمز رابینسون استاد دانشگاه هاروارد، که در مارس ۲۰۱۲ چاپ شده‌است. این کتاب سعی می‌کند پایه‌ای‌ترین سؤال اقتصاد و سیاست جهانی را جواب بدهد که چرا بعضی کشورها، مانند نروژ، در حال شکوفایی هستند ولی بعضی کشورها، مانند مالی، در حال سقوط؟ این کتاب برای خواننده غیر متخصص نوشته‌شده‌است.

نویسندگان کتاب عواملی مثل جغرافیا، آب‌وهوا، منابع طبیع و فرهنگ را به عنوان عواملی که ملت‌ها را به فقیر و غنی تقسیم کنند، ردمی‌کنند. در عوض آن‌ها موسسات سیاسی و اقتصادی که برآمده از خود ملت‌ها هستند را عامل پیشرفت اقتصادی می‌داند. این کتاب حکومت‌ها را به دو دسته تقسیم می‌کند: مشارکتی (به انگلیسی: Inclusive) و انحصاری (به انگلیسی: Extractive). در حکومت‌های مشارکتی موسسات اقتصادی و سیاسی به‌جای این‌که مشارکت در امور اقتصادی را محدود به عده‌ای معدود از خواص و سازمان‌های دولتی نمایند، باعث تشویق و ترغیب اکثریت مردم برای مشارکت در امور اقتصادی می‌شوند. این امر مستلزم وجود قانون و ضوابط قوی در رابطه با حق مالکیت خصوصی، حاکمیت بیطرفانه قانون، خدمات همگانی با امکان تبادل و قراردادهای عادلانه، امکان ورود شرکت‌های جدید به بازار و دولتی که خواهان ودارای قابلیت اجرای این شرایط و پیش نیازها باشد است.

در نقطه مقابل موسسات مشارکتی، موسسات اقتصادی انحصاری با به‌کار گرفتن امکانات و منابع اکثریت در خدمت منافع گروهی محدود و انگشت‌شمار قرار دارند. آن‌ها نه مدافع حق مالکیت می‌باشند و نه باعث ایجاد انگیزه برای فعالیت‌های اقتصادی می‌شوند. در این حکومت‌ها شروع یک کسب و کار جدید غیرممکن است، چراکه بازار به‌صورت انحصاری در دست دولت و یا نور چشمی‌ها خواهد بود.

این کتاب با ترجمه دکتر محسن میردامادی و محمدحسین نعیمی‌پور و ویراستاری علی‌رضا بهشتی شیرازی در نشر روزنه منتشر و در نمایشگاه کتاب تهران سال ۱۳۹۳ عرضه شد.[۱] این کتاب جزو کتاب‌هایی بود که نهایتا از نمایشگاه کتاب جمع‌آوری شد.[۲]

نقد کتاب

با اینکه نشریات واشینگتن‌پست،[۳] گاردین،[۴] و نیویورک‌تایمز[۵] برای این کتاب نقد مثبت نوشته‌اند، عده‌ای انتقادات زیر را وارد دانسته‌اند:

  • کتاب از شواهد دقیق و آماری برای اثبات فرضیه خود استفاده نمی‌کند.[۶]
  • عوامل جغرافیایی نادیده گرفته شده‌اند.[۷]

منابع

پیوند به بیرون