علی حجتی کرمانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Hojjatik (بحث | مشارکت‌ها)
Hojjatik (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲: خط ۲:


=== تحصیلات حوزوی ===
=== تحصیلات حوزوی ===
وی دربارهٔ درس [[سید محمد محقق داماد]] اینگونه اشاره می‌کند: «آیت‌الله [[سید محمد محقق داماد|داماد]] در مسجد امام درس می‌گفتند و شاگردان خیلی زیادی هم نداشتند. یعنی شاید ده دوازده نفر بیشتر در درس ایشان شرکت نمی‌کردند که البته همه آن ده دوازده نفر، نخبه بودند. بعدها وقتی نوبت امثال ماها رسید و [[خمینی|امام]] را هم تبعید کردند، درس آقای داماد رونق گرفت؛ به طوریکه ایشان دیگر روی منبر تدریس می‌کردند و جمعیت هم زیاد شد. علت آن بود که شاگردان درس‌خوان [[خمینی|امام]] همه به درس آقای داماد منتقل شدند. واقعاً هم در آن زمان بهتر از آقای [[سید محمد محقق داماد|داماد]] در حوزه نبود. ایشان به جهت دقت نظر و عمقی که در تحلیل مسائل فقهی داشتند، خصوصاً آن ابداع احتمالاتی که در روایات می‌کردند، بی‌نظیر بودند. به هر حال شاگردان ایشان همه نخبه بودند که یکی از برجستگان آنها امام [[موسی صدر]] بود. یکی دیگر آیت‌الله [[مکارم شیرازی]] از مراجع کنونی تقلید بود؛ یکی آیت‌الله [[موسوی اردبیلی]] بود؛ یکی آیت‌الله حاج‌آقا [[موسی شبیری زنجانی]] از مراجع تقلید کنونی بود و یکی هم مرحوم شهید [[بهشتی]] بود که ایشان نیز از شاگردان برجسته آن بزرگوار بودند.»<ref>{{یادکرد وب | عنوان=مصاحبه با علی حجتی کرمانی | وب‌گاه=اسناد امام موسی صدر | | | پیوند=http://www.aviny.com/occasion/Sayer/Hezbollah/87/SADR/Ddidgah_Bozorgan/Hojjati.aspx/ | کد زبان=fa |}}</ref>
وی از طلاب دروس فقه و اصول نزد آیت الله خمینی، سید محمد محقق داماد، مرتضی حائری یزدی و از دانش آموختگان فلسفه نزد محمدحسین طباطبایی محسوب می‌شد. وی دربارهٔ درس [[سید محمد محقق داماد]] اینگونه اشاره می‌کند: «آیت‌الله [[سید محمد محقق داماد|داماد]] در مسجد امام درس می‌گفتند و شاگردان خیلی زیادی هم نداشتند. یعنی شاید ده دوازده نفر بیشتر در درس ایشان شرکت نمی‌کردند که البته همه آن ده دوازده نفر، نخبه بودند. بعدها وقتی نوبت امثال ماها رسید و [[خمینی|امام]] را هم تبعید کردند، درس آقای داماد رونق گرفت؛ به طوریکه ایشان دیگر روی منبر تدریس می‌کردند و جمعیت هم زیاد شد. علت آن بود که شاگردان درس‌خوان [[خمینی|امام]] همه به درس آقای داماد منتقل شدند. واقعاً هم در آن زمان بهتر از آقای [[سید محمد محقق داماد|داماد]] در حوزه نبود. ایشان به جهت دقت نظر و عمقی که در تحلیل مسائل فقهی داشتند، خصوصاً آن ابداع احتمالاتی که در روایات می‌کردند، بی‌نظیر بودند. به هر حال شاگردان ایشان همه نخبه بودند که یکی از برجستگان آنها امام [[موسی صدر]] بود. یکی دیگر آیت‌الله [[مکارم شیرازی]] از مراجع کنونی تقلید بود؛ یکی آیت‌الله [[موسوی اردبیلی]] بود؛ یکی آیت‌الله حاج‌آقا [[موسی شبیری زنجانی]] از مراجع تقلید کنونی بود و یکی هم مرحوم شهید [[بهشتی]] بود که ایشان نیز از شاگردان برجسته آن بزرگوار بودند.»<ref>{{یادکرد وب | عنوان=مصاحبه با علی حجتی کرمانی | وب‌گاه=اسناد امام موسی صدر | | | پیوند=http://www.aviny.com/occasion/Sayer/Hezbollah/87/SADR/Ddidgah_Bozorgan/Hojjati.aspx/ | کد زبان=fa |}}</ref>


=== مبارزات سیاسی ===
=== مبارزات سیاسی ===

نسخهٔ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۴۵

حاج شیخ علی حجتی کرمانی (زادهٔ ۱۳۱۶ خورشیدی در شهرکرمان - درگذشته در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۹ در مرز سوریه و عراق) خطیب، نویسنده، پژوهشگر، نظریه‌پرداز و روحانی، که از طلاب دروس فقه و اصول نزد آیت الله خمینی، سید محمد محقق داماد، مرتضی حائری یزدی و از دانش آموختگان فلسفه نزد محمدحسین طباطبایی محسوب می‌شد[۱] و سوابق طولانی در مبارزه با حکومت پهلوی داشت.

تحصیلات حوزوی

وی از طلاب دروس فقه و اصول نزد آیت الله خمینی، سید محمد محقق داماد، مرتضی حائری یزدی و از دانش آموختگان فلسفه نزد محمدحسین طباطبایی محسوب می‌شد. وی دربارهٔ درس سید محمد محقق داماد اینگونه اشاره می‌کند: «آیت‌الله داماد در مسجد امام درس می‌گفتند و شاگردان خیلی زیادی هم نداشتند. یعنی شاید ده دوازده نفر بیشتر در درس ایشان شرکت نمی‌کردند که البته همه آن ده دوازده نفر، نخبه بودند. بعدها وقتی نوبت امثال ماها رسید و امام را هم تبعید کردند، درس آقای داماد رونق گرفت؛ به طوریکه ایشان دیگر روی منبر تدریس می‌کردند و جمعیت هم زیاد شد. علت آن بود که شاگردان درس‌خوان امام همه به درس آقای داماد منتقل شدند. واقعاً هم در آن زمان بهتر از آقای داماد در حوزه نبود. ایشان به جهت دقت نظر و عمقی که در تحلیل مسائل فقهی داشتند، خصوصاً آن ابداع احتمالاتی که در روایات می‌کردند، بی‌نظیر بودند. به هر حال شاگردان ایشان همه نخبه بودند که یکی از برجستگان آنها امام موسی صدر بود. یکی دیگر آیت‌الله مکارم شیرازی از مراجع کنونی تقلید بود؛ یکی آیت‌الله موسوی اردبیلی بود؛ یکی آیت‌الله حاج‌آقا موسی شبیری زنجانی از مراجع تقلید کنونی بود و یکی هم مرحوم شهید بهشتی بود که ایشان نیز از شاگردان برجسته آن بزرگوار بودند.»[۲]

مبارزات سیاسی

سابقه مبارزات علی حجتی کرمانی با حکومت پهلوی به دههٔ چهل و قبل از آن برمی گردد.در پی اعتراض روحانیون به رفراندوم ششم بهمن ۱۳۴۱ و به دنبال آن حادثه مدرسه فیضیه و شهادت تعدادى از طلاب علوم دینی در روز شهادت امام صادق (ع) مصادف با دوم فروردین ۱۳۴۲، از سوی امام خمینی سفیرانى به شهرهاى مختلف اعزام می شوند تا پیام این اعتراض را به گوش مردم برسانند. علی حجتی کرمانی و سید حسن طاهری خرم آبادی، مأموریت رساندن پیام به مردم کاشان را داشتند. از دوم محرم سخنرانی آغاز می شود. عوامل رژیم پهلوی در صدد تعقیب گویندگان بر آمدند و سخنرانان را به ‏شهربانى احضار و در صدد دستگیرى ایشان بر آمدند. اما با جابجایی اقامتگاه موفق نشدند. هفتم محرم حلقه محاصره تنگ تر می ‏شود و مجلس تحت كنترل پلیس قرار مى گیرد. عصر روز تاسوعا قرار است سخنرانى در مدرسه سلطانی (امام خمینی فعلی) برگزار شود، پلیس محله گذرباباولى را به محاصره در می آورد تا مبادا سخنرانان به مدرسه سلطانى بروند. آیت الله صبورى کاشانی به اتفاق سخنران (علی حجتی کرمانی) از منزل خارج مى گردد تا به طرف مدرسه سلطانی بروند و پلیس مانع حركت آنها مى شود، ولى جمعیت حاضر با پافشاری بطرف محل سخنرانى حركت مى كنند. پلیس براى جلوگیرى از سخنرانى درب مدرسه را مى بندد و مانع ورود اشخاص به آنجا می گردد. جمعیت به راهپیمایى مى پردازند و عمل پلیس را در جلوگیرى از سخنرانى محكوم مى كنند. سخنرانان به منزل یكى از تجار محله گذر باباولى (آقای رسولزاده) مى روند و حسینیه درب باغ محل سخنرانى قرار می گیرد.[۳]
او در حمله کماندوها به فیضیه در سال ۱۳۴۲ شاهد عینی بوده و می‌گوید: «با پایان یافتن ماجرا از حجره بیرون آمدیم. هوا هم تاریک شده بود. به طبقه اول که رسیدیم فهمیدیم که آیت‌الله گلپایگانی در یکی از حجرات هستند، لذا به آنجا رفتیم، عمامه آیت‌الله گلپایگانی افتاده و لباس‌هایش نیز خاکی شده بود و حتی داماد ایشان را هم کتک زیادی زده بودند. وقتی این منظره رقت‌انگیز را دیدم، بی‌اختیار گریه کردم و به دامان ایشان افتادم که آقای صافی مرا بلند کرد و گفت آقا را ناراحت نکنید!»[۴]
دربارهٔ دستگیری امام در سال ۱۳۴۲ اشاره دارد: از اول محرم تاشب دوازدهم که روزش امام دستگیر شدند، برنامه این بود که هرکدام از محله‌های قم، امام را دعوت می‌کردند. امام با جمعیت زیادی-شاید چندین هزار نفر- حرکت می‌کردند و به آن محل می‌رفتند. در حسینیه و مسجد محل، هربار یک سخنران در حضور امام سخنرانی می‌کرد... به حسینیه رفتم، بعد از قرائت قرآن، نوبت منبر من فرارسید. با اجازه امام به منبر رفتم و مسئله مبارزات قهرمانانه حضرت ابراهیم را با طاغوت زمان و تطبیق آن با مبارزات ابراهیم زمان (امام) راعنوان کردم... خدمت امام رفتم. امام تشویقم کردند و پس از آن از مسجد بیرون آمدیم.[۵]
در موضوع جشن فروردین ۱۳۴۳ به مناسبت آزادی امام در فیضیه نیز اسناد ساواک از حضور او سخن می‌گوید: «در ساعت ۲۰:۰۰ آقای خمینی در میان ازدحام در حدود چهار هزار نفر، جمعیت شهرستان‌ها و اهالی قم با تاکسی در میدان آستانه پیاده و به مدرسه فیضیه رفت. از ساعت ۲۰:۰۰ آقای مروارید واعظ بر منبر رفت و مطالبی در مورد آزادی آقای خمینی و خواسته‌های ملت مسلمان ایران از دولت فعلی ایراد و همچنین قطع روابط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی ایران با اسرائیل را خواستار شد و نیز تقاضا نمود که دولت در جراید و رادیو ـ تلویزیون این موضوع را اعلام نماید و به اعلام خود عمل کند و به آقای مسعودی، مدیر مؤسسه اطلاعات پرخاش نمود که چرا مطالبی دروغ از قول روحانیت در روزنامه چاپ می‌کند. پس از سخنرانی مروارید، آقای علی حجتی کرمانی واعظ، قطعنامه ده ماده‌ای حوزه علمیه قم را قرائت کرد که تعدادی بین اشخاص پخش شد و بعد از او آقای خزعلی واعظ، مطالبی ایراد نمود که جنبه تحریک آمیز نداشت.»[۶]
علی حجتی کرمانی قطعنامه ده بندی راخواند و بندهای آن را با جمله «تکرار می‌کنم» برای جلب توجه بیشتر تکرار می‌کرد که بعد دستگیری توسط ساواک، مأمور او را زیر ضربات مشت می‌زد و می‌گفت: تکرار می‌کنم![۷]
در یکی از مسافرت‌های تبلیغی به شهر آبادان همراه اکبر هاشمی رفسنجانی، در مذاکرات و مباحثات بین آن دو و نیز ناصر مکارم شیرازی ضرورت مقابله با سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) و برنامه‌ریزی برای ایجاد تشکیلات و سازماندهی ـ هرچند به صورت ابتدایی و اندک ـ مطرح شد. آنها تصمیم گرفتند پس از بازگشت به قم جهت مبارزه‌ی سازمان یافته با رژیم پهلوی و نیز بالا بردن سطح آگاهی سیاسی و اجتماعی طلاب و حتی بسیاری از اساتید وقت حوزه‌ی علمیه‌ی قم و نیز برداشت نخستین گام در راستای تجربه‌ی ورود به فعالیت‌های تشکیلاتی و مخفی در برابر فشار سازمان یافته‌ی رژیم طرح یک تشکیلات مخفی و زیرزمینی را بریزند. در همین راستا با همکاری یکی از اعضای فعال گروه جمعیت فدائیان اسلام آبادان و از پیروان سید مجتبی نواب صفوی، لوازم مورد نیاز اعم از ماشین تحریر و دستگاه پلی‌کپی تهیه و نخستین شماره‌ی نشریه‌ی بعثت را در ۲۷ رجب المرجب ۱۳۸۳/ ۲۳ آذر ۱۳۴۲ منتشر کردند. در تهیه‌ی این نشریه آقایان علی حجتی کرمانی، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید هادی خسروشاهی و سید محمود دعایی با یکدیگر همکاری داشتند.[۸]
علی حجتی کرمانی با همکاری آقایان اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدهادی خسروشاهی و سید محمود دعایی، نشریه ماهانه زیرزمینی بعثت را منتشر می کرد. نشریه بعثت با عنوان ارگان داخلی طلاب حوزه علمیه قم در سال‌های ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۴ در قم منتشر می‌شد و توسط عناصر مبارز اعم از طلبه، دانشجو، بازاری و کارگر در سطح وسیعی در قم و تهران و شهرهای بزرگ ایران توزیع می‌گردید. نشریه بعثت علی‌رغم صفحات کم و حجم کوچکی که داشت، در آن دوران خفقان بسیار امیدبخش بود. در واقع پس از قیام 15 خرداد و سرکوب حرکت اسلامی ایران و قتل‌عام مردم توسط رژیم و ادامه حبس امام خمینی در سال 1342 نقش استمراربخش مبارزه را به عهده داشت. ساواک قم در چند گزارش خود علی حجتی کرمانی را از نویسندگان بعثت و انتقام معرفی می‌کند اما نه استاد سید هادی خسروشاهی و نه مرحوم علی حجتی کرمانی از نویسندگان انتقام نبودند بلکه گزارشگران ساواک چون نویسندگان واقعی آن را نمی‌شناختند و نمی‌یافتند، از روی ناچاری از کسان دیگری در گزارش خود به مقامات بالاتر نام می‌برند.[۹]
وی در سال ۱۳۵۵ به کرمانشاه تبعید می‌شود و در آنجا نیز مبارزین علیه حومت پهلوی با وی ارتباط برقرار می‌کنند. از جمله شهید سید سعید جعفری که دروس حوزه (منطق مظفر و حاشیه ملاعبداله) را نزد علی حجتی کرمانی در سلسله جلسات منظم و روزانه گذراند.[۱۰]
در تبعیدگاه کرمانشاه آقای طاهری خرم‌آبادی برای تبلیغ و نیز آقای مهدوی کنی در مسیر تبعید به بوکان با او ملاقات می‌کنند.[۱۱]
خلیل آرش دربارهٔ روزهای تبعید علی حجتی کرمانی در کرمانشاه می‌گوید: «نوشته‌های مرحوم حجت‌الاسلام علی حجتی کرمانی (ره) این جا موجود است که بنده شخصاً با آقا سعید آن را نزد شهید محمدجواد باهنر برده بودیم. این نوشته‌ها شامل کتاب مفصلی بود که شهید باهنر برای انتشار آن ما را به پاساژی به نام حافظ در تهران برد. چاپخانه‌ای آن جا بود که نوشته‌های ممنوعه آن زمان را چاپ می‌کرد.»[۱۲]
[۱۳]

تدریس دانشگاهی

وی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد و استاد مدعو در دانشکده الهیات دانشگاه تهران بود. در دانشگاه وی عمدتاً عناوین مرتبط با تفسیر و علوم قرآنی تدریس می‌کرده است.[۱۴]

آثار

به دلیل ارتباط با نحله‌های مختلف فکری، تدریس در دانشکدهٔ الهیات دانشگاه تهران و آشنایی با مسایل روز، نوعی بیان نو در آثار وی یافت می‌شود. تعدادی از آثار او عبارتند از:[۱۵]

  1. اسلام، آئین زندگی
  2. اسلام و تبعیض نژادی
  3. اسلام و فرهنگ قرن بیستم (ترجمهٔ کتاب امام موسی صدر)
  4. درآمدی بر تاریخ و علوم قرآن
  5. عقل و احساس
  6. آدم نه آدمک!
  7. چهارده داستان
  8. لبنان به روایت امام موسی صدر و دکتر مصطفی چمران، این کتاب مشتمل بر تحلیل‌های واقعی،‌ مخلصانه و دردمندانه امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان و همکار و همفکر و همرزم وفادار و صادق وی، سردار شهید دکتر مصطفی چمران است که ما را با بسیاری از زوایا و ابعاد این فاجعه (جنگ داخلی لبنان) آشنا می‌سازد
  9. زن و انتخابات
  10. آفریدگار جهان
  11. بلاهای اجتماعی
  12. حج را چگونه انجام داده‌ای؟
  13. فاجعه تمدن و رسالت اسلام
  14. نیایش در رمضان
  15. پدیده‌ای به نام قرآن (ترجمهٔ کتاب «الظاهره القرآنیه». از «مالک بن نبی».)
  16. سیره معصومان (در شش جلد ترجمه کتاب فی رحاب ائمه اهل البیت سید محسن امین)
  17. شخصیت و اندیشه دکتر شریعتی
  18. جرعه‌ای از بیکران زمزم (ترجمهٔ کتاب آیت الله جوادی آملی)
  19. سیر قضاوت در ادوار مختلف تاریخ
  20. فاجعه تمدن و رسالت اسلام(ترجمهٔ کتاب الاسلام و مشکلاة الحضارة از سید قطب)
  21. اسفار اربعه: گزارش سفر به چین، آلمان، واتیکان و حج(این کتاب بعد از فوت مرحوم و با کوشش فریده حجتی در سال ۱۳۸۰ انتشار یافت.)
  22. نامه سرگشاده به آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی (این نامه صریح و انتقادی در باب رسالت حوزه‌های علمیه در پاسخگویی به مسایل اساسی جامعهٔ امروز -که در بستر بیماری وی در بیمارستان قلب تهران نگاشته شده بود- مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت). «پاسخ دفترآیت‌الله ناصر مکارم شیرازی».

پانویس

  1. امیدی زنده و ثمربخش، گفتگو با دکتر محمدرضا شاهرودی استاد دانشکدهٔ الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، اطلاعات ضمیمه، خرداد ۲۶/۳/۱۳۷۹، ش ۲۱۹۳۴
  2. «مصاحبه با علی حجتی کرمانی». از پارامتر ناشناخته |وب‌گاه= صرف نظر شد (|وبگاه= پیشنهاد می‌شود) (کمک)
  3. http://www.goodreads.com/author/show/669409._
  4. http://dowran.ir/show.php?id=62915193
  5. http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/130/6119/64977/معرفی-توصیفی-دوازده-کتاب-درباره-قیام-15-خرداد-42
  6. «اسناد ساواک». از پارامتر ناشناخته |وب‌گاه= صرف نظر شد (|وبگاه= پیشنهاد می‌شود) (کمک)
  7. «اسناد ساواک». از پارامتر ناشناخته |وب‌گاه= صرف نظر شد (|وبگاه= پیشنهاد می‌شود) (کمک)
  8. http://daneshnameh.irdc.ir/?p=2033. از پارامتر ناشناخته |وب‌گاه= صرف نظر شد (|وبگاه= پیشنهاد می‌شود) (کمک); پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  9. «نشریات و اعلامیه‌های مخفی حوزه علمیه قم در سال‌های مبارزه». از پارامتر ناشناخته |وب‌گاه= صرف نظر شد (|وبگاه= پیشنهاد می‌شود) (کمک)
  10. «جعفری کرمانشاهی (سید سعید)». از پارامتر ناشناخته |وب‌گاه= صرف نظر شد (|وبگاه= پیشنهاد می‌شود) (کمک)
  11. «طاهری خرم‌آبادی». از پارامتر ناشناخته |وب‌گاه= صرف نظر شد (|وبگاه= پیشنهاد می‌شود) (کمک)
  12. «ناگفته‌هایی از زندگی شهید جعفری در گفتگو با استاد حاج خلیل آرش». از پارامتر ناشناخته |وب‌گاه= صرف نظر شد (|وبگاه= پیشنهاد می‌شود) (کمک)
  13. «استاد علی حجتی کرمانی در تبعید». از پارامتر ناشناخته |وب‌گاه= صرف نظر شد (|وبگاه= پیشنهاد می‌شود) (کمک)
  14. دانشور، محمد، چهره‌های ماندگار کرمان، انتشارات مرکز کرمان شناسی، چاپ اول:۱۳۸۸، جلد اول.
  15. «حجتی کرمانی، علی (حجت‌الاسلام)». ۱۹۶۳-۱۲-۱۴. دریافت‌شده در ۲۰۱۵-۰۶-۰۹. از پارامتر ناشناخته |وب‌گاه= صرف نظر شد (|وبگاه= پیشنهاد می‌شود) (کمک)

منابع

  • دانشور، محمد، چهره‌های ماندگار کرمان، انتشارات مرکز کرمان شناسی، چاپ اول:۱۳۸۸، جلد اول
  • نام آوران علم و اجتهاد کرمان، از انتشارات سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، چاپ اول:۱۳۸۳

پیوند به بیرون

  • [۱] دانشنامه: فرهنگنامه روحانیون معاصر
  • [۲] معرفی کتاب:‌ لبنان به روایت امام موسی صدر و شهید مصطفی چمران