منصور دوم سامانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Safibot (بحث | مشارکت‌ها)
←‏top: ابهام‌زدایی از سامانی با استفاده از AWB
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات حاکم
{{جعبه اطلاعات حاکم
| عنوان = امیر [[سامانی]]
| عنوان = امیر [[سامانیان|سامانی]]
| تصویر =
| تصویر =
|اندازه تصویر =
|اندازه تصویر =
خط ۲۳: خط ۲۳:
| همسر ۳ =
| همسر ۳ =
| کاخ =
| کاخ =
| دودمان = [[سامانی]]
| دودمان = [[سامانیان|سامانی]]
| آواز سلطنتی =
| آواز سلطنتی =
| شعار سلطنتی =
| شعار سلطنتی =
خط ۳۳: خط ۳۳:
}}
}}


'''منصور دوم سامانی''' (منصور بن نوح) (۳۸۹ – ۳۸۷ ه‍. ق.) از پادشاهان [[سامانی]] بود. وی، پس از درگذشت پدرش، با حمایت [[فایق]] و یک افسر ترک دیگر به نام [[بگتوزون]] به سلطنت نشست.
'''منصور دوم سامانی''' (منصور بن نوح) (۳۸۹ – ۳۸۷ ه‍. ق.) از پادشاهان [[سامانیان|سامانی]] بود. وی، پس از درگذشت پدرش، با حمایت [[فایق]] و یک افسر ترک دیگر به نام [[بگتوزون]] به سلطنت نشست.


امیر منصور دوم، فرماندهی ارتش [[نیشابور]] را به بگتوزون داد ولی [[سلطان محمود غزنوی]] که از این موضوع ناراحت بود به امیر نوشت که [[خراسان]] را [[امیر نوح دوم]] به او داده بوده و اکنون نیز باید در دست او باشد. امیر منصور به او پاسخ فرستاد که [[بلخ]] و [[ترمذ]] و [[هرات]] و [[غزنه]] و [[بُست]] از آن او باشد و بقیه خراسان را به بگتوزون واگذارد. تلاش‌های مسالمت آمیز محمود به جایی نرسید و او به نیشابور لشکر کشیده، بگتوزون گریخته و محمود وارد شهر شد.
امیر منصور دوم، فرماندهی ارتش [[نیشابور]] را به بگتوزون داد ولی [[سلطان محمود غزنوی]] که از این موضوع ناراحت بود به امیر نوشت که [[خراسان]] را [[امیر نوح دوم]] به او داده بوده و اکنون نیز باید در دست او باشد. امیر منصور به او پاسخ فرستاد که [[بلخ]] و [[ترمذ]] و [[هرات]] و [[غزنه]] و [[بُست]] از آن او باشد و بقیه خراسان را به بگتوزون واگذارد. تلاش‌های مسالمت آمیز محمود به جایی نرسید و او به نیشابور لشکر کشیده، بگتوزون گریخته و محمود وارد شهر شد.

نسخهٔ ‏۹ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۲۰:۴۱

منصور دوم سامانی
امیر سامانی
سلطنت۳۸۷-۳۸۹ (قمری)
پیشیننوح دوم
جانشینعبدالملک دوم
نام کامل
ابوالحارث منصور بن نوح
دودمانسامانی
پدرنوح دوم

منصور دوم سامانی (منصور بن نوح) (۳۸۹ – ۳۸۷ ه‍. ق.) از پادشاهان سامانی بود. وی، پس از درگذشت پدرش، با حمایت فایق و یک افسر ترک دیگر به نام بگتوزون به سلطنت نشست.

امیر منصور دوم، فرماندهی ارتش نیشابور را به بگتوزون داد ولی سلطان محمود غزنوی که از این موضوع ناراحت بود به امیر نوشت که خراسان را امیر نوح دوم به او داده بوده و اکنون نیز باید در دست او باشد. امیر منصور به او پاسخ فرستاد که بلخ و ترمذ و هرات و غزنه و بُست از آن او باشد و بقیه خراسان را به بگتوزون واگذارد. تلاش‌های مسالمت آمیز محمود به جایی نرسید و او به نیشابور لشکر کشیده، بگتوزون گریخته و محمود وارد شهر شد.

در این هنگام، امیر منصور دوم شخصاً از بخارا حرکت کرد تا محمود را از نیشابور براند و چون به سرخس رسید، محمود که نمی‌خواست با او درگیر شود شهر را رها کرد و در کنار مرورود اردو زد و منتظر تصمیم بعدی امیر منصور و اقدامات بعدی بگتوزون نشست. بگتوزون در سرخس به حضور امیر رسید و چون امیر او را به درستی تحویل نگرفت احساس کرد که امیر می‌خواهد خراسان را به محمود بدهد.

بگتوزون و فایق به توطئه، امیر منصور را بازداشت، و برادر خردسالش عبدالملک را در به سلطنت رساندند (۱۹ بهمن ۳۷۷ ه. ش).

در سال ۳۸۹ (قمری) خلع شد به دستور محمود غزنوی نابینا شد.

منابع