هبوط: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏منابع: ابرابزار
جز ←‏ماجرای هبوط: ابرابزار
خط ۸: خط ۸:
== ماجرای هبوط ==
== ماجرای هبوط ==
=== سرآغاز ===
=== سرآغاز ===
حوّا و آدم در باغِ بهشت خوش بودند و می‌زیستند:
حوّاوآدم در باغِ بهشت خوش بودند و می‌زیستند:
{{نقل قول|«و خداوندخدا آدم را امر فرموده گفت: از همهٔ درختانِ باغ بی‌ممانعت بخور. اما از ''درختِ معرفتِ نیک و بد'' زنهار نخوری! زیرا روزی که از آن بخوری هر آینه خواهی مُرد.»<ref>تورات، سفرِ پیدایش، ۱۴:۳–۱۹</ref>}}
{{نقل قول|«و یَهُوَه‌خدا [[آدم]] را امر فرموده گفت: از همهٔ درختانِ باغ بی‌ممانعت بخور. اما از ''درختِ معرفتِ نیک و بد'' زنهار نخوری! زیرا روزی که از آن بخوری هر آینه خواهی مُرد.»<ref>تورات، سفرِ پیدایش، ۱۴:۳–۱۹</ref>}}


=== فریب‌دهنده ===
=== فریب‌دهنده ===
مارِ بهشتی، موجودیست که در ''اندیشهٔ یهودی''، آدم و حوّا را وسوسه می‌کند:
مارِ بهشتی، موجودیست که در ''اندیشهٔ یهودی''، آدم و حوّا را وسوسه می‌کند:
{{نقل قول|«.. و مار از همه حیواناتِ صحرا که خداوندخدا ساخته بود هوشیارتر بود و به زن گفت: آیا خدا حقیقتاً گفته است که از همهٔ درختانِ باغ نخورید؟! زن به مار گفت: از میوه و درختان باغ می‌خوریم، لکن از میوهٔ ''درختی که در وسطِ باغ است''، خدا گفت از آن مخورید! آن را لمس مکنید! مبادا بمیرید!.. مار به زن گفت: هر آینه نخواهید مُرد، بلکه خدا می‌داند در روزی که از آن بخورید چشمانِ شما باز شود و مانندِ خدا ''دانای نیک و بد'' خواهید بود.»<ref>تورات، سفرِ پیدایش، ۳: ۱–۹</ref>}}
{{نقل قول|«.. و مار از همه حیواناتِ صحرا که یَهُوَه‌خدا ساخته بود هوشیارتر بود و به زن گفت: آیا خدا حقیقتاً گفته است که از همهٔ درختانِ باغ نخورید؟! زن به مار گفت: از میوه و درختان باغ می‌خوریم، لکن از میوهٔ ''درختی که در وسطِ باغ است''، خدا گفت از آن مخورید! آن را لمس مکنید! مبادا بمیرید!.. مار به زن گفت: هر آینه نخواهید مُرد، بلکه خدا می‌داند در روزی که از آن بخورید چشمانِ شما باز شود و مانندِ خدا ''دانای نیک و بد'' خواهید بود.»<ref>تورات، سفرِ پیدایش، ۳: ۱–۹</ref>}}


اما در ''اندیشه‌های اسلامی''، این موجود [[ابلیس]] است.
اما در ''اندیشه‌های اسلامی''، این موجود [[ابلیس]] است.


=== نافرمانی و پی‌آمدِ آن ===
=== نافرمانی و پی‌آمدِ آن ===
حوّاوآدم از آنچه خداوند گفته بود سر پیچیدند و پی‌آمدِ این نافرمانی، آشکار شدنِ برهنگیِ آدم‌وحوّا بود. پس از آن؛ آدم توبه می‌کند و خداوندخدا هم می‌بخشد اما آثارِ برهنگی و گناهِ نخستین بر آنان باقی می‌ماند و از [[بهشت]] نیز فرو می‌افتند.
حوّاوآدم از آنچه خداوند گفته بود سر پیچیدند و پی‌آمدِ این نافرمانی، آشکار شدنِ برهنگیِ حوّاوآدم بود. پس از آن؛ آدم توبه می‌کند و یَهُوَه‌خدا هم می‌بخشد اما آثارِ برهنگی و گناهِ نخستین بر آنان باقی می‌ماند و از [[بهشت]] نیز فرو می‌افتند.


{{نقل قول|«... پس از میوه‌اش گرفته بخورید و به شوهر خود نیز داد و او خورد. آنگاه چشمانِ هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریان‌اند. پس برگ‌های انجیر به هم دوخته سترها برای خویشتن ساختند.»<ref>سفر پیدایش۳: ۶–۷</ref>}}
{{نقل قول|«... پس از میوه‌اش گرفته بخورید و به شوهر خود نیز داد و او خورد. آنگاه چشمانِ هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریان‌اند. پس برگ‌های انجیر به هم دوخته سترها برای خویشتن ساختند.»<ref>سفر پیدایش۳: ۶–۷</ref>}}


[[یهوه|یَهُوَه]] مار، حوِا و آدم را هریک به روشی مجازات می‌کند:
پس از نافرمانی، [[یهوه|یَهُوَه]] مار و حوِا و آدم را به روشی مجازات می‌کند:


==== مجازاتِ مار ====
==== مجازاتِ مار ====

نسخهٔ ‏۳ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۲۱

رانده‌شدن آدم و حوا از بهشت، اثری از مازاتچو، ۱۴۲۵ میلادی

هُبوط یا هُبوطِ انسان، مفهومی در دستگاه نظری و آموزه‌های اسلامی، یهودی و مسیحی است. هُبوط به نافرمانیِ انسان در برابرِ خدا و فرستادنِ او به زمین اشاره دارد.[۱][۲]

واژه‌شناسی

ابن فارس می‌گوید: «هبوط کلمه‌ای است که دلالت بر فرود آمدن می‌کند.»[۳]

ماجرای هبوط

سرآغاز

حوّاوآدم در باغِ بهشت خوش بودند و می‌زیستند:

«و یَهُوَه‌خدا آدم را امر فرموده گفت: از همهٔ درختانِ باغ بی‌ممانعت بخور. اما از درختِ معرفتِ نیک و بد زنهار نخوری! زیرا روزی که از آن بخوری هر آینه خواهی مُرد.»[۴]

فریب‌دهنده

مارِ بهشتی، موجودیست که در اندیشهٔ یهودی، آدم و حوّا را وسوسه می‌کند:

«.. و مار از همه حیواناتِ صحرا که یَهُوَه‌خدا ساخته بود هوشیارتر بود و به زن گفت: آیا خدا حقیقتاً گفته است که از همهٔ درختانِ باغ نخورید؟! زن به مار گفت: از میوه و درختان باغ می‌خوریم، لکن از میوهٔ درختی که در وسطِ باغ است، خدا گفت از آن مخورید! آن را لمس مکنید! مبادا بمیرید!.. مار به زن گفت: هر آینه نخواهید مُرد، بلکه خدا می‌داند در روزی که از آن بخورید چشمانِ شما باز شود و مانندِ خدا دانای نیک و بد خواهید بود.»[۵]

اما در اندیشه‌های اسلامی، این موجود ابلیس است.

نافرمانی و پی‌آمدِ آن

حوّاوآدم از آنچه خداوند گفته بود سر پیچیدند و پی‌آمدِ این نافرمانی، آشکار شدنِ برهنگیِ حوّاوآدم بود. پس از آن؛ آدم توبه می‌کند و یَهُوَه‌خدا هم می‌بخشد اما آثارِ برهنگی و گناهِ نخستین بر آنان باقی می‌ماند و از بهشت نیز فرو می‌افتند.

«... پس از میوه‌اش گرفته بخورید و به شوهر خود نیز داد و او خورد. آنگاه چشمانِ هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریان‌اند. پس برگ‌های انجیر به هم دوخته سترها برای خویشتن ساختند.»[۶]

پس از نافرمانی، یَهُوَه مار و حوِا و آدم را به روشی مجازات می‌کند:

مجازاتِ مار

«پس یَهُوَه‌خدا به مار گفت: چونکه این کار کردی، از همهٔ جانوران و از همهٔ حیواناتِ صحرا ملعون‌تر هستی! [پس] بر شکمت راه خواهی رفت و تمام روزهای عمرت خاک خواهی خورد.»

جستارهای وابسته

منابع

  1. هبوط
  2. هبوط، علی شریعتی، مجموعه آثار شماره ۱۳، تهران: چاپخش، ۱۳۶۰
  3. ابن فارس، معجم مقائیس اللغة، ج۶، ص۳۰.
  4. تورات، سفرِ پیدایش، ۱۴:۳–۱۹
  5. تورات، سفرِ پیدایش، ۳: ۱–۹
  6. سفر پیدایش۳: ۶–۷