روح‌الله خالقی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۸۹: خط ۸۹:
;سرودها
;سرودها
''پند سعدی''، ''دانش''، ''شادی''، ''هنر''، ''امید''، ''آذربایجان'' (شعر از [[رهی معیری]])، ''نغمه اصفهان''، ''[[ای ایران]]'' و ''نفت'' از کارهای وی است. سرود ''نفت'' در سال [[۱۳۳۱]] به مناسبت [[ملی شدن صنعت نفت]] تصنیف شده‌است و شعر آن از معیری است.<ref name="راهگانی ۱۳۷۷"/> سرود ای "ایران" تبدیل به سرود ملی اما غیر رسمی ایرانیان شده است.
''پند سعدی''، ''دانش''، ''شادی''، ''هنر''، ''امید''، ''آذربایجان'' (شعر از [[رهی معیری]])، ''نغمه اصفهان''، ''[[ای ایران]]'' و ''نفت'' از کارهای وی است. سرود ''نفت'' در سال [[۱۳۳۱]] به مناسبت [[ملی شدن صنعت نفت]] تصنیف شده‌است و شعر آن از معیری است.<ref name="راهگانی ۱۳۷۷"/> سرود ای "ایران" تبدیل به سرود ملی اما غیر رسمی ایرانیان شده است.

سرود ''نغمه اصفهان'' در سال 1394 پس از 70 سال با تلاش ''[[شاهین سپنتا]]'' و با صدای شهریار بلوچستانی اجرا شد.
سرود ''نغمه اصفهان'' در سال 1394 پس از 70 سال با تلاش ''[[شاهین سپنتا]]'' و با صدای شهریار بلوچستانی اجرا شد.
خالقی به جز آهنگسازی، به تنظیم و اجرای بسیاری از تصنیف‌های قدیمی [[شیدا]] و [[عارف قزوینی]] برای ارکستر نیز پرداخته‌است. وی تعدادی از آهنگ‌های [[علینقی وزیری]] مانند ''شکایت''، ''نی''، ''خریدار تو''، ''دلتنگ''، و ''کاروان'' را با ارکستر اجرا و رهبری کرده‌است.
خالقی به جز آهنگسازی، به تنظیم و اجرای بسیاری از تصنیف‌های قدیمی [[شیدا]] و [[عارف قزوینی]] برای ارکستر نیز پرداخته‌است. وی تعدادی از آهنگ‌های [[علینقی وزیری]] مانند ''شکایت''، ''نی''، ''خریدار تو''، ''دلتنگ''، و ''کاروان'' را با ارکستر اجرا و رهبری کرده‌است.

نسخهٔ ‏۲ آوریل ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۲۱

روح‌الله خالقی
زادهٔ۱۲۸۵ خورشیدی
کرمان، ایران
درگذشت۲۱ آبان ۱۳۴۴ (۵۹ سال)
سالزبورگ، اتریش
مدفنگورستان ظهیرالدوله تهران
ملیتایرانی
پیشهاستاد موسیقی ایرانی، آهنگساز، موسیقی دان، پژوهشگر
همسر(ها)ایران‌الملوک جهانسوزشاهی
فرزندانگلنوش، فرهاد و فرخ
وبگاه
www.rkac.com

روح‌الله خالقی (۱۲۸۵ خورشیدی - ۲۱ آبان ۱۳۴۴)، استاد موسیقی ایرانی، آهنگساز و نوازندهٔ ویولن بود. وی آهنگساز سرود «ای ایران» بود. خالقی از شاگردان اصلی علینقی وزیری بود و تلاش او برای احیای موسیقی ایرانی در دورانی که توجه رسمی به این موسیقی کاهش یافته بود، تأثیرگذار و مهم شمرده می‌شود. او کتابی به نام سرگذشت موسیقی ایران دربارهٔ سرگذشت موسیقی، موسیقی‌دانان و نوازندگان ایرانی هم‌عصر خود و کتابی به نام نظری به موسیقی شامل نظریه‌ای برای موسیقی ایرانی و غربی نوشته‌است.

زندگی

کودکی و نوجوانی

خالقی در ماهان، کرمان به دنیا آمد. پدرش «میرزا عبدالله خان منشی» و مادرش «مخلوقه خانم» بودند که در باغ شاهزاده ماهان کرمان که عمارت حکومتی بود زندگی می‌کردند[۱] و هر دو تار هم می‌زدند.[۲] در چندماهگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. تحصیلات ابتدایی‌اش در تهران و شیراز و اصفهان گذراند. در تهران به مدرسهٔ آمریکایی‌ها رفت[۲] و در آنجا همراه سایر شاگردان سرود هم می‌خواند.[۳]

روح‌الله خالقی

علاقه و توجه به موسیقی در خانوادهٔ خالقی امری معمول بود؛ پدر و مادر هر دو تار می‌نواختند و پدر مدتی شاگرد استادان مطرح این ساز بوده‌است. همچنین خانوادهٔ او با میرزا غلامرضا شیرازی، نوازندهٔ تار، رفت‌وآمد و آشنایی داشته‌است و فرزندان، وی را «عمو» می‌خوانده‌اند.[۴]

با انتقال پدرش به شیراز در سال ۱۲۹۵، در شهریور ۱۲۹۷ به همراه خانواده به این شهر رفت. در آنجا از آموزش‌های میرزا نصیر فرصت در زمینهٔ عروض و نقاشی استفاده نمود. همچنین آموختن موسیقی را نزد شوهر عمه‌اش میرزا رحیم شروع کرد و از او بیش از یک سال ویولن می‌آموخت.[۲]

تا قبل از مهاجرت به تهران خالقی هرگز آموزش موسیقی ندیده بود: ... کمانچه را خوب می‌شناختم. دختر عمه‌ای داشتم که شوهرش این ساز را خوب می‌زد. مردی بود مسن و فربه و با قامت متوسط و ریش‌های حنا بسته که دو زانو می‌نشست و کمانچهٔ زیبائی را که رویش صدفکاری و خاتم نگاری داشت به دست می‌گرفت و می‌نواخت. می گفتند در جوانی در دستگاه تعزیهٔ شاهی بوده و صدای خوشی داشته. بعدها در نواختن کمانچه مهارت یافته؛ و در شمار نوازندگان دستگاه نایب السلطنه درآمده است. اما در این موقع کار مرتبی نداشت و با اندوخته‌ای مختصر زندگی درویشانه‌ای می‌کرد. با دختر عمه‌ام زیاد به منزل ما می‌آمد. کمانچه را هم در کیسه‌ای می‌گذاشت و زیرعبا می‌گرفت و با خود می‌آورد. ما نیز به آهنگ سازش بسیار مأنوس بودیم. از قدمای موسیقی بود که دستگاهها را به تفضیل می‌نواخت و به همایون علاقهٔ بیشتری داشت. از انگشتانش صدای گرم پختهٔ مطلوبی بیرون می‌آمد و هنگامی که همایون می‌زد، مثل این بود که با آهنگ کمانچه اش نصیحت می‌داد و این موعظهٔ خوش آهنگ در دلها اثری عمیق داشت چه همه سراپا گوش می‌شدند. من نیز در گوشهٔ اتاق می‌نشستم و خیره به انگشتان میرزا رحیم کمانچه کش می‌نگریستم. آن ویولن زن و این کمانچه کش اولین مربیان موسیقی من بوده‌اند. (سرگذشت موسیقی ایران - روح‌الله خالقی)

جوانی و آغاز تحصیلات موسیقی

هیئت ارکستر کافه بلدیه تهران در سال ۱۳۱۱ خورشیدی از راست: احمد فروتن راد، مهدی دفتری، علی‌محمد خادم میثاق، جواد معروفی و روح‌الله خالقی

در سال ۱۳۰۲ به مدرسهٔ عالی موسیقی رفت و در آنجا تحت نظر علینقی وزیری آموختن موسیقی و نواختن ویولن را آغاز کرد.

در سال ۱۳۰۳ با وجود مخالفت پدرش، تصمیم گرفت صرفاً به مدرسهٔ موسیقی برود. پدرش با وجود علاقه‌ای که به موسیقی داشت، با موسیقی یاد گرفتن وی مخالف بود و در نتیجه او مدتی پنهانی به مدرسهٔ موسیقی می‌رفت. گویا در این مورد، وزیری و یحیی دولت‌آبادی نزد پدرش وساطت کرده‌اند که بی‌تأثیر بوده‌است. وی بالاخره با گرفتن حکم تدریس موسیقی به پدرش ثابت می‌کند که «پیِ مطرب شدن نبوده‌است».[۳] در تابستان سال ۱۳۰۴، چهار کنسرت به رهبری وزیری در مدرسه اجرا شد که خالقی نیز در آن‌ها به عنوان نوازنده حضور داشت.[۵]

ورود به عرصهٔ موسیقی حرفه‌ای

در دو سال آخر تحصیلش، شهرداری تهران کافهٔ بلدیه را بنیاد کرد و برای آن نیاز به یک دستهٔ ارکستر ایرانی داشت. تشکیل دادن این دسته به خالقی پیشنهاد شد و او این کار را انجام داد.[نیازمند منبع]

خالقی یاد دادن موسیقی را از ۱۳۰۷ در مدرسهٔ ورزش آغاز کرد. بعد از لیسانس نیز به هنرستان عالی موسیقی رفت و در آنجا تدریس کرد.

در سال ۱۳۱۰ از دارالفنون دیپلم گرفت و وارد دارالمعلمین شد. در خرداد سال ۱۳۱۳، دارالمعلمین به «دانشسرای عالی» تغییر نام یافت. خالقی مدرک لیسانس خود را از این دانشسرا در رشتهٔ فلسفه و ادبیات دریافت نمود.

وی در ۱۳۱۴ وارد خدمت دولتی در وزارت فرهنگ گردید و در ۱۳۱۷ معاون دفتر وزارتی وزارت فرهنگ شد. در ۱۳۲۰ به پیشنهاد وزیری، معاون ادارهٔ موسیقی کشور و نیز معاون هنرستان عالی موسیقی شد. در ۱۳۲۵ مدتی در وزارت کار و تبلیغات کار کرد. در ۱۳۲۷ متصدی دبیرخانهٔ هنرهای زیبا شد. در ۱۳۲۸[۶] هنرستان موسیقی ملی را تأسیس کرد و رئیس آن شد.

در سال ۱۳۳۴ در چارچوب برنامه‌های انجمن ایران و شوروی به این کشور سفر کرد. همچنین در ۱۳۳۵، سفرهایی را به کشورهای رومانی، فرانسه و هندوستان انجام داد. دستاورد وی از سفر هند، مجموعه مقالاتی در زمینهٔ موسیقی و رقص در این کشور بود.

خالقی سالها در رادیو ایران نیز فعالیت داشت و از جمله رئیس شورای موسیقی رادیو بود و برنامه‌های رادیویی «یادی از هنرمندان درگذشته» و «ساز و سخن» را راه‌اندازی کرد. وی همچنین، سرپرست ارکستر گل‌ها نیز بود.

از آهنگ‌های ساخته خالقی که در این دوره بسیار موردپسند بود و از رادیو بسیار پخش می‌شد «رنگارنگ شماره یک» در دستگاه اصفهان بود.[۷]

آرامگاه روح‌الله خالقی

خالقی در سال ۱۳۳۸ به در خواست خود از اداره کل هنرهای زیبا بازنشسته شد اما همچنان به فعالیت‌های هنری خود ادامه داد.[۵]

خالقی در ۱۳۴۴ در سالزبورگ در اتریش پس از چند عمل جراحی ناموفق، بر اثر سرطان معده درگذشت[۸] و در گورستان ظهیرالدوله در تهران دفن شده‌است. سه فرزند خالقی گلنوش، فرهاد و فرخ نام دارند.[۹]

عبدالحسین سپنتا شعری دربارهٔ او با مطلع زیر سروده‌است.

به پرده‌های پیانو چو خالقی زد دستبه روی نُت ز هنر نقشِ آفرین بربست

آثار

آثار موسیقایی

پرونده:خالقی.jpg
روح‌الله خالقی (ایستاده راست) در حال رهبری ارکستر، خواننده بنان، مایستر ابولحسن صبا، ۱۹۴۸ میلادی.

خالقی قطعات، تصنیف‌ها و سرودهای بسیاری دارد.

قطعات

رنگارنگ ۱ در دستگاه اصفهان، رنگارنگ ۲ در دستگاه ماهور، نغمه‌های ماهور (بر اساس غزل «دل می‌رود ز دستم...» از حافظ[۱۰]می ناب (بر اساس غزل «دیشب به سیل اشک...» از حافظ[۱۰]آه سحر (بر اساس غزلی از فروغی بسطامیبوی جوی مولیان (گل‌های رنگارنگ شماره ۲۵۴)، جام‌جم، شب هجران، حالا چرا (بر اساس غزلی از شهریار).

تصنیف‌ها

یار رمیده، هستی عاشقان، پیمان‌شکن، وعدهٔ وصال، لالهٔ خونین، نغمهٔ نوروزی، بهار عاشق، آتشین لاله، خاموش، امید زندگی، شب جوانی و شب هجران.

قطعات امید زندگی، شب جوانی و شب هجران آثاری از خالقی هستند که در فیلم طوفان زندگی استفاده شده‌اند.

مردم در حال خواندن سرود "ای ایران" ساخته روح‌الله خالقی در بزرگترین کنسرت نوروز در دنیا، آرنا اوبرهاوزن، مارس ۲۰۱۴
سرودها

پند سعدی، دانش، شادی، هنر، امید، آذربایجان (شعر از رهی معیرینغمه اصفهان، ای ایران و نفت از کارهای وی است. سرود نفت در سال ۱۳۳۱ به مناسبت ملی شدن صنعت نفت تصنیف شده‌است و شعر آن از معیری است.[۱۰] سرود ای "ایران" تبدیل به سرود ملی اما غیر رسمی ایرانیان شده است.

سرود نغمه اصفهان در سال 1394 پس از 70 سال با تلاش شاهین سپنتا و با صدای شهریار بلوچستانی اجرا شد. خالقی به جز آهنگسازی، به تنظیم و اجرای بسیاری از تصنیف‌های قدیمی شیدا و عارف قزوینی برای ارکستر نیز پرداخته‌است. وی تعدادی از آهنگ‌های علینقی وزیری مانند شکایت، نی، خریدار تو، دلتنگ، و کاروان را با ارکستر اجرا و رهبری کرده‌است.

تصنیف خاموش آخرین اثر خالقی است. این آهنگ در دستگاه ماهور ساخته شده‌است و ارکستر گل‌ها آن را به رهبری خالقی و با همراهی پیانوی جواد معروفی به شمارهٔ گل‌های رنگارنگ ۲۳۷ اجرا کرده‌است. شعر این تصنیف از رهی معیری است.

نه دل مفتونِ دلبندی، نه جان مدهوشِ دل‌خواهینه بر مُژگان من اشکی، نه بر لب‌های من آهی
نه جان بی‌نصیبم را، نه از شمعی نه از جمعیندارد خاطرِم الفت، نه با مِهری نه با ماهی
کیم من، آرزو گم کرده‌ای تنها و سرگرداننه آرامی، نه امیدی، نه هم‌دردی، نه همراهی
گَهی اُفتان و خیزان، چون غُباری در بیابانیگَهی خاموش و حیران، چون نگاهی بر نظرگاهی
رهی تا چند سوزم، در دل شب‌ها چو کوکب‌هابه اقبال شَرر نازم، که دارد عُمر کوتاهی

آثار تألیفی

کتاب‌های خالقی عبارت‌اند از:

  • نظری به موسیقی در ۱۳۱۶ و ۱۳۱۷
  • کتاب هماهنگی در ۱۳۲۰ (ترجمه[۵])
  • سرگذشت موسیقی ایران: جلد اول این کتاب در ۱۳۳۳، جلد دوم در ۱۳۳۵ و جلد سوم آن پس از مرگ خالقی به کوشش ساسان سپنتا توسط مؤسسهٔ فرهنگی-هنری ماهور در ۱۳۷۷، ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ منتشر و تجدید چاپ شده است.
  • کتاب ویولن
  • تار و سه‌تار

خالقی مجلهٔ چنگ را نیز منتشر کرد که کلاً چهار شماره از آن چاپ شد. وی در مجله‌های موزیک ایران و موسیقی نیز مقالاتی نوشته‌است.

خالقی و حفظ موسیقی ایرانی

خالقی در دورانی فعالیت می‌کرد که موسیقی غربی در ایران رواج داشت و بسیاری موسیقی ایرانی را غیرعلمی و تدریس آن را بیهوده می‌دانستند. حتی در بازه‌ای موسیقی ایرانی در هنرستان عالی موسیقی تدریس نمی‌شد و بسیاری از کسانی که سازهای سنتی می‌نواختند در این بازه به سازهای اروپایی روی آوردند یا هنرستان عالی موسیقی را ترک کردند. در این دوران خالقی و استاد محبوبش علینقی وزیری برای حفظ موسیقی ایرانی تلاش‌های بسیاری کردند. جعفرزاده در نقد کتاب نظری به موسیقی این کتاب را تلاشی برای توجیه علمی موسیقی ایرانی با تئوری موسیقی غربی و تغییر فضای ضد موسیقی ایرانی آن زمان می‌داند[۱۱] که بی‌نتیجه نمانده‌است و در نهایت به تأسیس هنرستان موسیقی ملی منجر شده‌است.

کانون هنری روح الله خالقی

«کانون هنری روح‌الله خالقی» در ویرجینیا

گلنوش خالقی، دختر روح الله خالقی، در آمریکا یک مرکز هنری غیرانتفاعی به نام "کانون هنری روح الله خالقی" راه اندازی کرده است. هدف اصلی این مرکز، گردآوری، حفظ و شناساندن آثار روح‌الله خالقی است.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. Yahoo! 360° closed on July 13, 2009
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ مشحون ۱۳۸۰، صص ۶۰۸ و ۶۰۹
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ بهروزی ۱۳۷۲، صص ۳۱۲ تا ۳۱۶
  4. خالقی ۱۳۳۵
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ سپنتا ۱۳۸۲
  6. حدادی ۱۳۷۶ نوشته‌است در شهریور ۱۳۲۷ که غلط به نظر می‌رسد.
  7. خالقی ۱۳۳۵، ص ۳۳۳
  8. حدادی ۱۳۷۶ محل مرگ وی را تهران نوشته که غلط است.
  9. اکبرزاده
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ راهگانی ۱۳۷۷
  11. جعفرزاده، ۱۳۷۲

منابع

  • بهروزی، شاپور. چهره‌های موسیقی ایران، چاپ دوم، تهران: کتاب‌سرا، ۱۳۷۲.
  • حدادی، نصرت‌الله. مدخل «خالقی، روح‌الله» در فرهنگنامهٔ موسیقی ایران، صص ۱۸۲ تا ۱۸۴، تهران: توتیا، ۱۳۷۶، ISBN 964-90373-4-9
  • خالقی، روح‌الله. سرگذشت موسیقی ایران، تهران: انتشارات صفی‌علیشاه، ISBN 964-5626-22-6
  • خالقی، روح‌الله. سرگذشت موسیقی ایران، بخش دوم، تهران: کتابفروشی ابن سینا، ۱۳۳۵.
  • خالقی، روح‌الله. سرگذشت موسیقی ایران (جلد سوم به همراه خلاصهٔ جلد اول و دوم)، به کوشش ساسان سپنتا، تهران: مؤسسهٔ فرهنگی-هنری ماهور، ۱۳۷۷، ISBN 964-6409-17-2
  • خالقی، روح‌الله. نظری به موسیقی، تهران: انتشارات محور، چاپ چهارم، ۱۳۷۷، ISBN 964-5509-34-3
  • راهگانی، روح‌انگیز. تاریخ موسیقی ایران، تهران: انتشارات بشیرو، ۱۳۷۷، ISBN 964-90449-1-4
  • سپنتا، ساسان. چشم‌انداز موسیقی ایران، تهران: ماهور، ۱۳۸۲، ISBN 964-6409-88-1
  • مشحون، حسن. تاریخ موسیقی ایران، تهران: فرهنگ نشر نو، ۱۳۸۰، ISBN 964-927331-4-X
  • جعفرزاده، خسرو. «راست پنج‌گاه=ماهور=گام بزرگ؟ بررسی و نقد تئوری «گام‌های موسیقی ایرانی» در کتاب «نظری به موسیقی» نوشتهٔ روح‌الله خالقی» در کتاب ماهور، جلد سوم، تهران: مؤسسهٔ فرهنگی و هنری ماهور، ۱۳۷۲.
  • اکبرزاده، پژمان. چهلمین سالروز درگذشت روح‌الله خالقی، وب‌گاه گفتمان ایران، ۱۶ آذر ۱۳۸۴ (دسترسی در ۲ سپتامبر ۲۰۰۶).

پیوند به بیرون

الگو:دستگاه همایون