زبان مادی: تفاوت میان نسخهها
rv. الله اکبر |
TURK prince (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: دارای ادبیات عامیانه ویرایشگر دیداری |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{کاربردهای دیگر|مادی}} |
{{کاربردهای دیگر|مادی}} |
||
ماد ها یک قوم تؤرک تبار بودند ، ماد ها 3 هزار سال پیش از میلاد مسیح در ایران امپراتوری بزرگی را پدید آورده بودند. |
|||
زبان ماد ها التصاقی و پسوندی بوده است. |
|||
متاسفانه اقوامی مانند «ماد ، ماننا ، اورارتو ، ایلامی ، گوتی ، کاسپین ، سومری ، لولوبی ، هیتی ، اکدی و غیره...» به خاطر تؤرک بودنشان از تاریخ ایران سانسور شده اند. |
|||
برای اطلاعات بیشتر به کتاب «تاریخ دیرین تؤرکان ایران» نوشته «پروفسور زهتابی» رجوع کنید. |
|||
هر چی این پایین نوشته شده دروغه به کتابی که گفتم رجوع کنید تموم چیزایی که تو این مقاله هست جعلی هستند. |
|||
در کتاب پروفسور زهتابی همه چی ذکر شده و توضیح داده شده |
|||
باید برای کسایی تاسف خورد که اینقدر حقیر هستند که دارند جعل تاریخ می کنند تا به چشم بیان با این که خودشون پان آریائی هستند ولی وقتی یک تؤرک می بینند که به زبان تؤرکی حرف میزنه فریاد میزنند پان تؤرک و هر چه در محضر والدین خود آموختند رو از دهن بیرون میدند و تربیت و شعور خودشون رو به نمایش میگذارند که این عمل هم بیشتر آریائی های واقعیت بین رو آزرده میکنه |
|||
من افتخار میکنم که تؤرک هستم و تاریخی بیش از 10 هزار سال در کل دنیا دارم این یک واقعیت هست. |
|||
من تؤرکم سنبل من گرگ و عقاب |
|||
من تؤرکم پرچم من خورشید و ماه ستاره |
|||
من تؤرکم نواده اؤغؤز خاقان |
|||
اشاره میکنم به گفته زیبای بیلگه خاقان : سر بلند کن و به تاریخ نگاه کن ببین کسانی که سر مقابل تؤرک بلند کردند چه شدند. منبع کتیبه «بیلگه خاقان» واقع در دشت اؤرخؤن نوشته شده به دستور پسر «بیلگه خاقان» از زبان خود امپراتور گؤگ تؤرک «بیلگه خاقان» |
|||
. |
|||
. |
|||
. |
|||
. |
|||
. |
|||
. |
|||
. |
|||
. |
|||
. |
|||
. |
|||
'''زبان مادی''' یک [[زبانهای هندواروپایی|زبان هندواروپایی]] است و زبان [[ماد|مادها]] بودهاست. این زبان، بههمراه [[زبانهای سکایی]]، [[اوستایی]] و [[فارسی باستان|پارسی باستان]] و [[خوارزمی]] باستان ازجمله زبانهای باستانی ایرانی بودند. |
'''زبان مادی''' یک [[زبانهای هندواروپایی|زبان هندواروپایی]] است و زبان [[ماد|مادها]] بودهاست. این زبان، بههمراه [[زبانهای سکایی]]، [[اوستایی]] و [[فارسی باستان|پارسی باستان]] و [[خوارزمی]] باستان ازجمله زبانهای باستانی ایرانی بودند. |
||
از [[زبانهای ایرانی]] باستان چهار زبان آن شناخته شدهاست: [[ماد|مادی]]، [[سکایی]]، [[اوستایی]] و [[پارسی باستان]]. از زبان مادی و سکایی، که یکی در [[غرب ایران]] و منطقهٔ فرمانروایی [[ماد]] و دیگری در شمال، از مرزهای [[چین]] تا [[دریای سیاه]]، ازجمله بین اقوام [[پارت]] و ساکنان [[سغد|سُغد]]، رایج بوده، تنها کلمات و عباراتی در آثار دیگران برجای ماندهاست. اما از زبانهای اوستایی و پارسی باستان مدارک بسیار در دست است. [[زرتشت]]، [[پیامبر]] ایرانی، کتاب خود را به زبان اوستایی نوشتهاست. |
از [[زبانهای ایرانی]] باستان چهار زبان آن شناخته شدهاست: [[ماد|مادی]]، [[سکایی]]، [[اوستایی]] و [[پارسی باستان]]. از زبان مادی و سکایی، که یکی در [[غرب ایران]] و منطقهٔ فرمانروایی [[ماد]] و دیگری در شمال، از مرزهای [[چین]] تا [[دریای سیاه]]، ازجمله بین اقوام [[پارت]] و ساکنان [[سغد|سُغد]]، رایج بوده، تنها کلمات و عباراتی در آثار دیگران برجای ماندهاست. اما از زبانهای اوستایی و پارسی باستان مدارک بسیار در دست است. [[زرتشت]]، [[پیامبر]] ایرانی، کتاب خود را به زبان اوستایی نوشتهاست. |
نسخهٔ ۱۴ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۴۳
ماد ها یک قوم تؤرک تبار بودند ، ماد ها 3 هزار سال پیش از میلاد مسیح در ایران امپراتوری بزرگی را پدید آورده بودند.
زبان ماد ها التصاقی و پسوندی بوده است.
متاسفانه اقوامی مانند «ماد ، ماننا ، اورارتو ، ایلامی ، گوتی ، کاسپین ، سومری ، لولوبی ، هیتی ، اکدی و غیره...» به خاطر تؤرک بودنشان از تاریخ ایران سانسور شده اند.
برای اطلاعات بیشتر به کتاب «تاریخ دیرین تؤرکان ایران» نوشته «پروفسور زهتابی» رجوع کنید.
هر چی این پایین نوشته شده دروغه به کتابی که گفتم رجوع کنید تموم چیزایی که تو این مقاله هست جعلی هستند.
در کتاب پروفسور زهتابی همه چی ذکر شده و توضیح داده شده
باید برای کسایی تاسف خورد که اینقدر حقیر هستند که دارند جعل تاریخ می کنند تا به چشم بیان با این که خودشون پان آریائی هستند ولی وقتی یک تؤرک می بینند که به زبان تؤرکی حرف میزنه فریاد میزنند پان تؤرک و هر چه در محضر والدین خود آموختند رو از دهن بیرون میدند و تربیت و شعور خودشون رو به نمایش میگذارند که این عمل هم بیشتر آریائی های واقعیت بین رو آزرده میکنه
من افتخار میکنم که تؤرک هستم و تاریخی بیش از 10 هزار سال در کل دنیا دارم این یک واقعیت هست.
من تؤرکم سنبل من گرگ و عقاب
من تؤرکم پرچم من خورشید و ماه ستاره
من تؤرکم نواده اؤغؤز خاقان
اشاره میکنم به گفته زیبای بیلگه خاقان : سر بلند کن و به تاریخ نگاه کن ببین کسانی که سر مقابل تؤرک بلند کردند چه شدند. منبع کتیبه «بیلگه خاقان» واقع در دشت اؤرخؤن نوشته شده به دستور پسر «بیلگه خاقان» از زبان خود امپراتور گؤگ تؤرک «بیلگه خاقان»
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
زبان مادی یک زبان هندواروپایی است و زبان مادها بودهاست. این زبان، بههمراه زبانهای سکایی، اوستایی و پارسی باستان و خوارزمی باستان ازجمله زبانهای باستانی ایرانی بودند. از زبانهای ایرانی باستان چهار زبان آن شناخته شدهاست: مادی، سکایی، اوستایی و پارسی باستان. از زبان مادی و سکایی، که یکی در غرب ایران و منطقهٔ فرمانروایی ماد و دیگری در شمال، از مرزهای چین تا دریای سیاه، ازجمله بین اقوام پارت و ساکنان سُغد، رایج بوده، تنها کلمات و عباراتی در آثار دیگران برجای ماندهاست. اما از زبانهای اوستایی و پارسی باستان مدارک بسیار در دست است. زرتشت، پیامبر ایرانی، کتاب خود را به زبان اوستایی نوشتهاست.
لاتین | آرامی | لاتین | آرامی |
---|---|---|---|
b | ب | ș | ص |
p | پ | ț | ط |
t | ت | ɤ | غ |
θ | ث | f | ف |
j | ج | q | ق |
ç | چ | k | ک |
ḥ | ح | g | گ |
x | خ | l | ل |
d | د | m | م |
ḑ | ذ | n | ن |
r | ر | v | و |
z | ز | h | ه |
ẓ | ژ | y | ی |
s | س | a | فتحه |
š | ش | â | در «شاد» |
ə | کسره در «سه» | ā | ا در «شاعر» |
ادبیات
هیچ اثر مکتوبی از زبان مادی در دست نیست و مشخص نیست که این زبان اصولاً به رشتهٔ تحریر در آمده یا نه؛ اما در نوشتههای مورخان یونانی، مانند کتسیاس و دیونون و هرودوت به داستانها، قصهها و اشعار این دوره اشاره شدهاست. برای نمونه، عشق استریانگایوس به زرینا، ملکهٔ سکاها و ناکام ماندن وی «زریادرس و اداتیس» را میتوان نام برد که در مآخذ متعددی دیده میشود که به نظر مری بویس اصل مادی دارد و بعدها بهصورت داستان گشتاسپ و کتایون در شاهنامه بازتاب یافتهاست. از دیگر آثار ادبی مادی میتوان از داستانهای حماسیِ مادی یاد کرد که به پایهگذاری دولت ماد انجامیده و در آثار کتزیاس نقل شدهاست.[۱]
بهگفتهٔ هرودوت، در زمان پادشاهی دَهیوکه، دعاویای را که مینوشتند، نزد وی میفرستادند. سپس او دربارهٔ آنچه نزدش آورده شدهبود، داوری میکرد و داوریهایش را بازپس میفرستاد. تنها شاهد مستقیمی که نشان میدهد مادها خط را میشناختند، تکهای سیمین است که در تپهٔ نوشیجان کشف شده و بخشهایی از دو نشانهٔ خط میخی بر آن بهجا ماندهاست، اما شناسایی نوع خط میخی و زبان آن ناممکن است. به باور دیاکونف، خط میخی پارسی باستان (خطی که برای کتیبههایشان بهکار میبردند)، در اصل نوآوری مادها بوده، درحالیکه رودیگر اشمیت احتمال میدهد مادها از خط میخی آشوری بهره میبردند.[۲]
لغات
ویژگی زبان مادی بدین صورت است:
- /tsv/ ایرانی> sp مادی (مانند sp اوستایی در مقابل s پارسی باستان):[۳]
- spaka مادی (یعنی سگ).
- aspa مادی (یعنی اسب).
- vispa مادی (یعنی همه، پارسی باستان visa، اوستایی vīspa، هندوایرانی ṵíćṷa> ودایی víśva؛ ازجمله در مادی (وامواژهٔ پارسی باستان) بهصورت vispa-zana یعنی «دارای همهٔ نژادها» در مقابل visa-dana پارسی باستان) و vispa-dahyu مادی (یعنی (دروازهٔ) همهٔ ملتها) در مقابل پارسی باستان visa-dahyu. مورد آخر توسط هرودوت بیان شدهاست.
- /dz/ ایرانی> z مادی است (مانند z اوستایی در مقابل d پارسی باستان):[۴]
- عبارت zana (یعنی نژاد، dana پارسی باستان، jána هندوایرانی، jána ودایی) آشکارا مادی است، چرا که در ترکیب vispa-zana آمدهاست.
- /ts/ ایرانی> s مادی (مانند s اوستایی در برابر ủ پارسی باستان):[۵]
- کلمهٔ suxra (یعنی «درخشان، روشن، سرخ») نام شخصی است (پارسی باستان θuxra، اوستایی suxra، هندوایرانی ćukrá> ودایی śukrá) که بهدلیل وجود جفتهای معادل مادی است.
- /θr/ ایرانی> ůr مادی (مانند ůr اوستایی در برابر ç فارسی باستان):[۶]
- čiůra مادی «چهر، نژاد» (= čiça فارسی باستان، čiůra اوستایی) در نام خاصِ čiůra-taxma در برابر čiçantaxma فارسی باستان
- xšaůra مادی «شهریاری» (= xšaça فارسی باستان، xšaůra اوستایی، kšatrá هندوایرانی -> kșatrá ودایی)، ازجمله در نام xšaůr-ita خاصِ یکی از مادها در DBe6 مادی است بهدلیل وجود جفتهای معادل و بهویژه بهدلیل بافت مادی.
دیگر ویژگی بارز زبان مادی با این شیوه بهخوبی دریافتنی نیست: hv ایرانی> f مادی همانند havarnah ایرانی (xvarənah اوستایی) farnah مادی «فر» (که از سدههای نهم و هشتم پ.م در نام اشخاص دیده شدهاست)، بهتازگی کاملاً مادی بودن آن مردود دانسته شده یا اینکه باید جزو یکی از گویشهای گوناگونِ مادی بهشمار آید. مایرهوفر، تنها تعدادی واژه درزمینهٔ اصطلاحات حقوقی، سپاهیگری و نامهای خاص از قلمرو پادشاهی هخامنشی را مادی دانستهاست. درعینحال، اشمیت دربارهٔ برخی از آنها تردید دارد؛ برای مثال، xšāyaθiya بهمعنی شاه، دارای /θiy/ (بهجای /ti/ ایرانی> /šiy/ پارسی باستان) نیست، بلکه بیشتر thii هندوایرانی> /θiy/ پارسی باستان است، و بنابراین، لزوماً نباید مادی شمرده شود.[۷]
اینکه تا چه اندازه، واژهها و بهویژه نامجایهایی را (که دادههای ریشهشناختی آنها را بهدرستی ازلحاظ معنایی و منطقی پذیرفت) که در روایات فرعی یونانی، ایلامی، بابِلی و غیرهٔ دوران هخامنشی ثبت شدهاند، تنها برپایهٔ معیارهای زبانی، ازجمله sp، z مادی و مانند آن، میتوان بهطور قطع مادی دانست، مطلبی است که باید در جزئیات آن تصمیمگیری شود. در این میاننامهای پادشاهان محلی ماد از زاگرس و جاینامهای مربوطه که در منابع آشوری از زمان شلمنصر سوم (میانهٔ سدهٔ نهم پ.م) ذکر شده، استثناست.[۸]
لغاتی که در متون یونانی انعکاس یافتهاست:[۹]
مادی | انعکاس در متن یونانی | توضیح |
---|---|---|
Dahyuka | Δηιόκηζ | نخستین پادشاه ماد |
Fravarti | ΦραόρΊης | دومین پادشاه ماد و نام یک شورشیِ مادی در کتیبهٔ بیستون |
Huvaxštra | κναζάρης | سومین پادشاه ماد |
uštivaiga | Άστνάγης | چهارمین و آخرین پادشاه ماد |
در کتیبههای پارسی باستان واژههایی دیده میشوند که برخلاف قواعد آوایی پارسی باستان است، که این واژهها را باید مادی دانست:[۱۰]
مادی | پارسی باستان | معنی |
---|---|---|
aspa | asa | سگ |
zana | dana | نژاد |
xšāça | xšāθra | شاه |
vispa | visa | همه |
zūrah | dūrah | فریب، بدی |
vazṛka | vadṛka | بزرگ |
pati-zbay | pati-zay | اعلام کردن |
hufrasta | hufrašta | خوب مؤاخذهشده |
vinasta | vinšta | تباهی، آسیب |
اینکه تا چه اندازه، واژهها و نامهایی را (که دادههای ریشهشناختی آنها را بهدرستی نمیتوان ازلحاظ معنایی و منطقی پذیرفت) که در روایات فرعی یونانی، ایلامی، بابِلی و غیرهٔ دوران هخامنشی ثبت شدهاند، تنها برپایهٔ معیارهای زبانی، ازجمله sp، z مادی و مانند آن، بهطور قطع مادی دانست، قابل تصمیمگیری است، اما نامهای پادشاههای محلی ماد از زاگرس و جاینامهای مربوطه که در منابع آشوری از زمان شلمنصر سوم (میانهٔ سدهٔ نهم پ.م) ذکر شده، استثناست.[۱۱]
پانویس
- ↑ زرشناس، ایران، تاریخ، فرهنگ، هنر، ۱۱۵-۱۱۶.
- ↑ رضایی باغبیدی، تاریخ زبانهای ایرانی، ۵۶.
- ↑ اشمیت، راهنمای زبانهای ایرانی، ۱۵۶.
- ↑ اشمیت، راهنمای زبانهای ایرانی، ۱۵۶.
- ↑ اشمیت، راهنمای زبانهای ایرانی، ۱۵۶.
- ↑ اشمیت، راهنمای زبانهای ایرانی، ۱۵۶.
- ↑ اشمیت، راهنمای زبانهای ایرانی، ۱۵۷.
- ↑ اشمیت، راهنمای زبانهای ایرانی، ۱۵۶.
- ↑ رضایی باغبیدی، تاریخ زبانهای ایرانی، ۵۵.
- ↑ رضایی باغبیدی، تاریخ زبانهای ایرانی، ۵۵.
- ↑ اشمیت، راهنمای زبانهای ایرانی، ۱۵۷.
منابع
- Skjærvø, Prods Oktor (2006). "Old Iranian Languages". (به انگلیسی). Vol. XIII. New York: Bibliotheca Persica Press. p. ۳۴۴-۳۷۷.
{{cite encyclopedia}}
: Missing or empty|title=
(help); Unknown parameter|دانشنامهٔ=
ignored (help)
- اشمیت، رودیگر (۱۳۹۰). «دیگر گویشهای ایرانی باستان». راهنمای زبانهای ایرانی. ج. ۱. ترجمهٔ آرمان بختیاری، عسکر بهرامی، حسن رضایی باغبیدی، نگین صالحینیا. تهران: انتشارات ققنوس. شابک ۹۶۴-۳۱۱-۴۰۳-۱.
- رضایی باغبیدی، حسن (۱۳۸۸). تاریخ زبانهای ایرانی. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۰۲۵-۸۴-۳.
- زرشناس، زهره (۱۳۹۰). «ادبیات ایران پیش از اسلام». ایران، تاریخ، فرهنگ، هنر. تهران: سازمان چاپ و کتاب. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۲۲-۶۳۹-۷.
مطالعهٔ بیشتر
- کتاب زبان فارسی و سرگذشت آن، نوشتهٔ دکتر محسن ابوالقاسمی
- تاریخ ماد، نوشتهٔ ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمهٔ کریم کشاورز، تهران: انتشارات امیرکبیر.