چارلز بوکوفسکی: تفاوت میان نسخهها
Fatranslator (بحث | مشارکتها) جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۶) +مرتب+تمیز (۹.۷): + رده:مناقشههای وقاحت در ادبیات |
|||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
* [[۱۳۸۸]] ''ناخدا برای ناهار بیرون رفته و ملوانها کشتی را در اختیار گرفتهاند''، ترجمهٔ سید مصطفی رضیئی، آلمان: انتشارات گردون (منتشر شده در اینترنت برای استفاده رایگان). |
* [[۱۳۸۸]] ''ناخدا برای ناهار بیرون رفته و ملوانها کشتی را در اختیار گرفتهاند''، ترجمهٔ سید مصطفی رضیئی، آلمان: انتشارات گردون (منتشر شده در اینترنت برای استفاده رایگان). |
||
* [[۱۳۸۹]] ''هالیوود''، [[پیمان خاکسار]]، [[نشر چشمه]]. ISBN 978-964-362-721-8 |
* [[۱۳۸۹]] ''هالیوود''، [[پیمان خاکسار]]، [[نشر چشمه]]. ISBN 978-964-362-721-8 |
||
* یک افسانه؛ زندگی چارلز بوکاوسکی، [[رونی هاگ Ronnie Haag]]، ترجمه طاهر جام برسنگ، نشر سمر، ISBN |
|||
978-150-246-297-8 |
978-150-246-297-8 |
||
نسخهٔ ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۸:۰۲
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
چارلز بوکوفسکی | |
---|---|
نام اصلی | هاینریش کارل بوکفسکی |
زاده | ۱۶ اوت ۱۹۲۰ آندرناخ، ایالت راینلند-فالتز، جمهوری وایمار |
محل زندگی | لوس آنجلس |
درگذشته | ۹ مارس ۱۹۹۴ (۷۳ سال) لوس آنجلس، کالیفرنیا، ایالات متحده |
پیشه | شاعر، رمان نویس |
ملیت | آلمانیآمریکایی |
سبک نوشتاری | رئالیسم کثیف |
هاینریش کارل بوکفسکی (به انگلیسی: Heinrich Karl Bukowski) (زاده ۱۶ اوت ۱۹۲۰ - درگذشته ۹ مارس ۱۹۹۴) شاعر و داستاننویس لسآنجلسی است.
نوشتههای بوکفسکی به شدت تحت تأثیر فضای شهر لوسآنجلس است که در آن زندگی میکرد. او اغلب به عنوان نویسندهٔ تأثیرگذارِ معاصر نام برده میشود و سبک او بارها مورد تقلید قرار گرفتهاست. نویسندهٔ پرکار، بوکفسکی، هزاران شعر، صدها داستان کوتاه، و ۶ رمان، و بیش از پنجاه کتاب نوشته و به چاپ رساندهاست.
زندگی
بوکفسکی در سال ۱۹۲۰ در شهر آندرناخ آلمان در خانواده «هِنری کارل بوکفسکی» بهدنیا آمد. مادرش «کاترینا فِت»، که یک آلمانی اصیل بود، پدرش را که یک آلمانی-امریکایی بود، بعد از جنگ جهانی اول ملاقات کرد. جدِ پدری بوکفسکی در آلمان بهدنیا آمدند. بوکفسکی مدعی است که یک زنازادهاست، اما بایگانی آندرناخ نشان میدهد که والدین او بهراستی یک ماه قبل از تولد او ازدواج کردهاند. بعد از فروپاشی اقتصاد آلمان در پی جنگ جهانی اول، خانواده در سال ۱۹۲۳ به بالتیمور رفتند. در زبان امریکایی، والدین بوکفسکی او را به اسم «هِنری» صدا میزدند، و تلفظ نام خانوادگیشان را از Buk-ov-ski به Buk-cow-ski تغییر دادند. بعد از پسانداز پول، خانواده به حومه لوسآنجلس رفتند، جایی که خانواده پدری بوکفسکی زندگی میکردند. در دوران کودکی بوکفسکی، پدرش اغلب بیکار بود، و به عقیدهٔ بوکفسکی بد دهن و بد رفتار بود. بعد از فارغالتحصیل شدن از دبیرستان لوسآنجلس، بوکفسکی دو سال در دانشگاه شهر لوسآنجلس بود و دورههای هنر، روزنامهنگاری و ادبیات را گذراند.
در ۲۴ سالگی، داستان کوتاه «عواقب یک یادداشت بلندِ مردود» بوکفسکی در مجله داستان به چاپ رسید. دو سال بعد، داستان کوتاه «۲۰ تشکر از کاسلدان» منتشر شد. بوکفسکی نوشتن را با جریان انتشار و رها ساختن نوشتن برای یک دهه آزاد ساخت. در طول این مدت او در لوسآنجلس زندگی میکرد اما مدتی را در ایالات متحده سرگردان بود، کارهای موقتی میکرد و در اتاقهای ارزان اقامت میکرد. در اوایل دههٔ ۱۹۵۰ بوکفسکی در اداره پست لوسآنجلس به شغل پستچی و نامهرسان مشغول به کار میشود اما بعد از دو سال و نیم آن را رها میکند. در ۱۹۵۵ او به خاطر زخم معده تقریباً وخیم بستری میشود. وقتی که او بیمارستان را ترک کرد، شروع به نوشتن شعر کرد. در ۱۹۵۷ او با شاعر و نویسنده «باربارا فیری» ازدواج کرد، اما آنها در سال ۱۹۵۹ از هم جدا شدند. فیری اصرار داشت که جدایی آنها هیچ ارتباطی با ادبیات ندارد، اگرچه او اغلب به صورت مشکوک میگفت که چیره دستی بوکفسکی در شاعری است. در پی این جدایی، بوکفسکی دوباره شرابخواری را از سر گرفت و به نوشتن شعر ادامه داد.
او به اداره پست لوسآنجلس برگشت، جایی که ده سال قبل در آن کار میکرد. در ۱۹۶۴، یک دختر، به نام مارینا لوییس بوکفسکی، از او و فرانس اسمیت بهدنیا آمد. اسمیت و بوکفسکی با هم زندگی میکردند ولی هرگز ازدواج نکردند. بوکفسکی برای مدت کوتاهی در توزان اقامت کرد جایی که با «جان و جیپسی لو وب» دوست بود. «وبزهاً مجلهٔ ادبی The Outsider را منتشر میکردند و بهطور خاص برخی از شعرهای بوکفسکی را چاپ کردند. آنها از بوکفسکی»قلب من در دست او اسیر است«(۱۹۶۳) و»صلیب در دست مرگ«را در ۱۹۶۵ منتشر کردند. جان وب هزینه چاپش را از قماربازی در لاسوگاس بدست میآورد. در این مسیر بود که دوستی بوکفسکی و فرانس داسکی آغاز شد. آنها بحث میکردند و اغلب کار به زد و خورد میکشید. داسکی یکی از دوستان وب بود که اغلب در خانه کوچک آنها در خیابان E. Elm مهمان بود و به کارهای چاپ میرسید. وبزها، بوکفسکی و داسکی مدتی را با هم در New Orleans بودند، جایی که جیپسی لو بعد از در گذشت جان وب سرانجام به آنجا برگشت. در ۱۹۶۹، بعد از بستن قرار داد با انتشارات Black Sparrow Press و ناشر آن»جان مارتین«و داشتن حقوق مادامالعمرِ ماهیانه ۱۰۰ دلار، بوکفسکی کارش در اداره پست را رها کرد و به نوشتن حرفهای تمام وقت پرداخت. او ۴۹ سالش بود . همانطور که او در نامهای در آن زمان شرح دادهاست:»من دو تا انتخاب دارم.. در اداره پست بمونم و احمق بشم... یا بیرون از اینجا باشم و وانمود کنم که نویسندهام و گرسنه باشم . من تصمیم گرفتم که گرسنه باشم.«کمتر از یک ماه بعد از ترک اداره پست، او اولین رمانش به نام پستخانه را تمام کرد. همانقدر که بوکفسکی برای حمایت مالی مارتین و اعتماد به یک نویسندهٔ نا شناخته احترام میگذاشت، او تقریباً تمام کارهای بعدی خود را با انتشارات Black Sparrow به چاپ رساند. در ۱۹۷۶، بوکفسکی لیندا لی بِیلی را ملاقات کرد، که صاحب یک رستوران health-food بود. دو سال بعد، آن دو از شرق هالیوود، جایی که بوکفسکی بیش از همه در آنجا زندگی کرد، به بندر»سن پدرو« و اقصی نقاط جنوب شهر لوسآنجلس رفتند. بوکفسکی و بِیلی در سال ۱۹۸۵ ازدواج کردند. لیندا لی بِیلی با نام سارا در رمانهای زنان و هالیوود بوکفسکی نام برده شدهاست.
مرگ
بوکفسکی در ۹ مارس، ۱۹۹۴ در «سن پدرو»ی کالیفرنیا در سن ۷۳ سالگی، اندکی بعد از تمام کردن آخرین رمانش تفاله، از بیماری سرطان خون درگذشت . مراسم تدفین او بوسیلهٔ راهبان بودایی انجام شد. بر روی سنگ قبر او این عبارت خوانده میشود: «Don't Try» (تلاش نکنید) به قول «لیندا لی بوکفسکی» منظور از سنگ نوشته قبر شوهرش چیزی شبیه به این گفته است: «اگه شما تمام وقتتان را برای تلاش کردن صرف کنید، آنگاه همه آن چیزی که انجام دادید تلاش کردن بوده. پس تلاش نکنید. فقط انجامش بدید.»
آثار
از بوکوفسکی، شش رمان به چاپ رسیدهاست:
- پُستخانه (۱۹۷۱)
- هزارپیشه (۱۹۷۵)
- زنها (۱۹۷۸)
- ساندویچ ژامبون با نان چاودار (۱۹۸۲)
- موسیقی آب گرم
- هالیوود (۱۹۸۹)
- عامه پسند(بوکوفسکی) (پالپ) (۱۹۹۴)
در زبان فارسی
- ۱۳۸۱ موسیقی آب گرم، بهمن کیارستمی. تهران: نشر ماه ریز ISBN 964-7049-49-8
- ۱۳۸۷ سوختن در آب، غرق شدن در آتش، گزیده اشعار، ترجمهٔ پیمان خاکسار، تهران: نشر چشمه ISBN 978-964-362-401-9 [۱]
- ۱۳۸۷ یک شعر تا حدودی من درآوردی، ترجمهٔ ثنا ولدخانی. تهران: شهر خورشید ISBN 978-964-8661-38-5 [۲]
- ۱۳۸۸ عامه پسند، پیمان خاکسار. نشر چشمه. ISBN 978-964-362-572-6
- ۱۳۸۸ ناخدا برای ناهار بیرون رفته و ملوانها کشتی را در اختیار گرفتهاند، ترجمهٔ سید مصطفی رضیئی، آلمان: انتشارات گردون (منتشر شده در اینترنت برای استفاده رایگان).
- ۱۳۸۹ هالیوود، پیمان خاکسار، نشر چشمه. ISBN 978-964-362-721-8
- یک افسانه؛ زندگی چارلز بوکاوسکی، رونی هاگ Ronnie Haag، ترجمه طاهر جام برسنگ، نشر سمر، ISBN
978-150-246-297-8
پانویس
منابع
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به چارلز بوکوفسکی در ویکیگفتاورد موجود است. |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ چارلز بوکوفسکی موجود است. |
سایت شخصی رضا قاسمی، پیشگفتار مترجم رمان هزار پیشه، وازریک درساهاکیان، کتاب ارزان و خانه هنر و ادبیات گوتنبرگ
پیوند به بیرون
- زادگان ۱۹۲۰ (میلادی)
- درگذشتگان ۱۹۹۴ (میلادی)
- چارلز بوکوفسکی
- آلمانیتبارهای اهل ایالات متحده آمریکا
- آلمانیهای مهاجرتکرده به ایالات متحده آمریکا
- افرادی که به باور خود الکلی هستند
- اهالی استان راین
- اهالی لس آنجلس
- درگذشتگان به علت سرطان خون
- رماننویسان اهل ایالات متحده آمریکا
- رماننویسان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا
- رماننویسان مرد اهل ایالات متحده آمریکا
- شاعران اهل ایالات متحده آمریکا
- کتابهای ۱۹۸۳ (میلادی)
- لهستانیتبارهای اهل ایالات متحده آمریکا
- مرگ بر اثر سرطان در کالیفرنیا
- مناقشههای وقاحت در ادبیات
- نویسندگان اهل آلمان
- نویسندگان اهل ایالات متحده آمریکا
- نویسندگان اهل کالیفرنیا
- نویسندگان اهل لس آنجلس، کالیفرنیا