در حضور باد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:


== داستان ==
== داستان ==
مرد چاق و مرد دراز و میانجی از در آشتی بر می‌آیند و در کارِ کشف آن ماجرا و عاملش می‌شوند که از پسَش همهٔ اهل دنیا مرده‌اند. خلاصه اسلحه محکوم می‌شود. تفنگ‌ها را که از جیب مرد چاق و مرد دراز بیرون زده در چاه می‌اندازند و گم و گور می‌کنند و برای کشتگان فجایع اندوه‌بار گذشته سوگواری می‌کنند و آشتی را سرلوحه زندگانی بشر قرار می‌دهند و در انسان‌دوستی و شرافت بر هم پیشی می‌جویند . . . تا آنجا که سبقت‌جویی سبب می‌شود که نزاع در‌بگیرد و مرد چاق و مرد دراز، میانجی را با تفنگ‌هایی بزرگ‌تر از آن تفنگ‌های پیشین می‌کُشند. سپس همدیگر را می‌کشند.<ref>بیضایی، بهرام. ''دیوان نمایش / ۲''. تهران: [[انتشارات روشنگران و مطالعات زنان]]. صفحه ۳۸۱ تا ۴۰۸.</ref>
مرد چاق و مرد دراز و میانجی از در آشتی بر می‌آیند و در کارِ کشف آن ماجرا و عاملش می‌شوند که از پسَش همهٔ اهل دنیا مرده‌اند. خلاصه اسلحه محکوم می‌شود. تفنگ‌ها را که از جیب مرد چاق و مرد دراز بیرون زده در چاه می‌اندازند و گم و گور می‌کنند و برای کشتگان فجایع اندوه‌بار گذشته سوگواری می‌کنند و آشتی را سرلوحه زندگانی بشر قرار می‌دهند و در انسان‌دوستی و شرافت بر هم پیشی می‌جویند . . . تا آنجا که سبقت‌جویی سبب می‌شود که نزاع در‌بگیرد و مرد چاق و مرد دراز، میانجی را با تفنگ‌هایی بزرگ‌تر از آن تفنگ‌های پیشین می‌کُشند. سپس همدیگر را می‌کشند.{{پا|{{پک|بیضایی|۱۳۸۲|ف=''دیوان نمایش / ۲''|ص=۳۸۱ تا ۴۰۸}}}}


== بازی ==
== بازی ==
این نمایشنامه بارها به نمایش درآمده است. امّا نه به وسیلهٔ نویسنده.<ref>بیضایی، بهرام. ''دیوان نمایش / ۲''. تهران: [[انتشارات روشنگران و مطالعات زنان]]. صفحه شش.</ref>
این نمایشنامه بارها به نمایش درآمده است. امّا نه به وسیلهٔ نویسنده.{{پا|{{پک|بیضایی|۱۳۸۲|ف=''دیوان نمایش / ۲''|ص=شش}}}}


== نوشته‌های دیگر ==
== نوشته‌های دیگر ==

نسخهٔ ‏۱۹ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۱۷

در حضور باد
نویسندهبهرام بیضایی
شخصیت‌هامیانجی
مرد چاق
مرد دراز
زبان اصلیپارسی

در حضورِ باد مضحکه‌ای تک‌پرده‌ای از بهرام بیضایی است که سال ۱۳۴۷ نوشته شده است.[۱]

متن

این نمایشنامه نخستین بار در دفتر دوّم دفترهای روزن برای بهار و تابستان ۱۳۴۷ چاپ شد.[۲] سپس شکل بازنگری شده‌ای از آن در دیوان نمایش در سال ۱۳۸۲ به چاپ رسید.

داستان

مرد چاق و مرد دراز و میانجی از در آشتی بر می‌آیند و در کارِ کشف آن ماجرا و عاملش می‌شوند که از پسَش همهٔ اهل دنیا مرده‌اند. خلاصه اسلحه محکوم می‌شود. تفنگ‌ها را که از جیب مرد چاق و مرد دراز بیرون زده در چاه می‌اندازند و گم و گور می‌کنند و برای کشتگان فجایع اندوه‌بار گذشته سوگواری می‌کنند و آشتی را سرلوحه زندگانی بشر قرار می‌دهند و در انسان‌دوستی و شرافت بر هم پیشی می‌جویند . . . تا آنجا که سبقت‌جویی سبب می‌شود که نزاع در‌بگیرد و مرد چاق و مرد دراز، میانجی را با تفنگ‌هایی بزرگ‌تر از آن تفنگ‌های پیشین می‌کُشند. سپس همدیگر را می‌کشند.

بازی

این نمایشنامه بارها به نمایش درآمده است. امّا نه به وسیلهٔ نویسنده.

نوشته‌های دیگر

در همان سال ۱۳۴۷ که در حضور باد نوشته و چاپ شد، دفتر شعری از محمدرضا شفیعی کدکنی در انتشارات توس چاپ شد با نام از زبان برگ. در این دفتر نیز شعر کوتاهی با همین نامِ «در حضور باد» هست.[۳]

پانویس

  1. بیضایی، بهرام. دیوان نمایش / ۲. تهران: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان. صفحه شش.
  2. دفترهای روزن. دفتر دوّم: بهار و تابستان ۱۳۴۷. زیر نظر احمدرضا احمدی. صفحه ۴۹ تا ۶۱.
  3. http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/841344

منابع