سلطان ولد: تفاوت میان نسخهها
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۶) +مرتب+تمیز (۹.۲): + رده:شعراء فارسی |
Adel ensafi (بحث | مشارکتها) جز الگوی «اشتباه نشود» |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اشتباه نشود|بهاءالدین ولد}} |
|||
[[پرونده:Ibtida nama 172.jpg|چپ|بندانگشتی|300px|برگی از دستنوشتهای از کتاب [[ابتدانامه]]، نوشته سلطان ولد، به فارسی.]] |
[[پرونده:Ibtida nama 172.jpg|چپ|بندانگشتی|300px|برگی از دستنوشتهای از کتاب [[ابتدانامه]]، نوشته سلطان ولد، به فارسی.]] |
||
'''بهاءالدین محمد بن [[جلالالدین محمد]] بن بهاءالدین محمد''' معروف به '''سلطان وَلَد''' و متخلص به '''ولد''' (حدود [[۶۰۵]] [[هجری خورشیدی|خ.]] [[لارنده]] - [[۶۹۱]] [[قونیه]]) فرزند بزرگ [[مولوی|جلالالدین مولوی]] - شاعر و عارف نامدار - و جانشین و خلیفهٔ او در [[طریقه مولویه]] است. |
'''بهاءالدین محمد بن [[جلالالدین محمد]] بن بهاءالدین محمد''' معروف به '''سلطان وَلَد''' و متخلص به '''ولد''' (حدود [[۶۰۵]] [[هجری خورشیدی|خ.]] [[لارنده]] - [[۶۹۱]] [[قونیه]]) فرزند بزرگ [[مولوی|جلالالدین مولوی]] - شاعر و عارف نامدار - و جانشین و خلیفهٔ او در [[طریقه مولویه]] است. |
نسخهٔ ۳ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۴۰
بهاءالدین محمد بن جلالالدین محمد بن بهاءالدین محمد معروف به سلطان وَلَد و متخلص به ولد (حدود ۶۰۵ خ. لارنده - ۶۹۱ قونیه) فرزند بزرگ جلالالدین مولوی - شاعر و عارف نامدار - و جانشین و خلیفهٔ او در طریقه مولویه است.
مولانا سلطان ولد را بسیار دوست داشت؛ زیرا همین فرزند او بود که راه پدر را در پیش گرفت و بسیاری از آداب خانقاهی طریقت مولویه را گسترش داد.
زندگی شخصی
سلطان ولد در دوران حیات مولانا به خواست پدر با دختر صلاح الدین زرکوب به نام فاطمه خاتون ازدواج کرد.
سلطان ولد چهار پسر داشت به نام عارف چلبی، عابد چلبی، زاهد چلبی، واجد چلبی و دو دختر که یکی عابده و دیگری عارفه نام داشت.
آثار
آثار منظوم و منثور سلطان ولد از این قرار است:
۱-دیوان اشعار
۲-مثنویات سه گانه
۳-معارف
دیوان اشعار
سلطان ولد به تقلید و اقتداء پدر، آثاری به نظم و نثر انشاء کرده و موجود است و از جمله آثار منظوم او یکی دیوان قصائد و غزلیات اوست که قبل از شروع به نظم ولدنامه آن را تمام کرده بود و بسیاری از غزلیات او اشتباهاً داخل کلیات شمس در هندوستان به طبع رسیده است.
دیوان اشعار وی که در قالب قصیده و غزل و رباعی است که مجموعاً نزدیک به سیزده هزار بیت میشود.
ولد در سرودن غزل و رباعی نیز به تشبه و تتبع کلام مولوی پرداخته و گاهی اشعارش از جهت لفظ و معنی و حتی موسیقی شعر و آهنگ درونی مصراعها به حدی به غزلیات پدرش شبیه میشود که نسخه بعضی از آنها در کلیات دیوان کبیر مولانا جای دادهاند.
مثنویات سه گانه
ولدنامه مشتمل است بر سه جزء:
نخستین مثنوی آن – که در نسخههای کهن به نام (ابتدانامه) خوانده شده است – مثنوی ولدنامه است. این مثنوی که بروزن حدیقه سنایی غزنوی سروده شده، بین ماههای ربیعالاول سال ۶۹۰ تا جمادیالثانی همان سال ساخته و پرداخته شده و به قول استاد همایی ولد در این مثنوی «دلکش ترین موضوعها و احسن القصص یعنی سرگذشت مولانا جلال الدین صاحب مثنوی معنوی و اصحاب و یاران و پیروان او را آورده است.»
اما محمد علی موحد، کتاب ابتدانامه را از دو نظر بسیار مهم می داند: یکی از جنبه تاریخی که قدیمی ترین گزارش دست اول را از ماجرای شمس و مولانا در اختیار ما میگذارد و دوم از جنبه تعلیمی که باید آن را به منزله ذیلی به مثنوی دانست. ذیلی که تلقی نزدیک ترین کسان مولانا را از تعالیم او منعکس میسازد، هم درک و فهم تحولاتی را که پس از مولانا در راه و روش سلسلهای که به نام او ایجاد شد، آسان می گرداند.
سلطان ولد در این اثرش از چگونگی رسیدن به مقام شیخی و مراتب انبیا و اولیا و شرح و تفسیر آیاتی از قرآن و احادیثی از پیامبر اسلام و گزارش سخنان و قصههای عارفانی چون حلاج و با یزید بسطامی را نیزگنجانیده است.
مثنوی مزبور در سال ۱۳۱۵ خورشیدی به اهتمام مرحوم مغفور استاد جلال الدین همایی در تهران به چاپ رسیده است.
دومین منظومه ولد مثنوی است به وزن مثنوی مولانا که سلطان ولد آن را جهت رعایت خاطر دوستان که بر آن وزن آورده، آن را از رباب آغازکرده و به نام رباب نامه خوانده است.
ولد در این مثنوی بسیاری از دقایق مثنوی مولوی را شرح و تفسیر کرده و بسیاری از نکات مربوط به اصول و معارف صوفیه را باز نموده و به تفسیر آیات قرآنی و احادیث نبوی پرداخته، و دلالت و فضلیت اولیا، و مدح مولوی و شمس، و دردهای عشق و عاشقی، مقامات مشایخ متقدم صوفیه را عنوان کرده است. این مثنوی نیز به اهتمام آقای علی سلطانی گرد فرامرزی به سال ۱۳۵۹ در تهران منتشر شده است.
سومین مثنوی سلطان ولد که به نام انتها نامه شهرت دارد و در واقع بازگوی و باز نمونی مطالب ابتدا نامه ورباب نامه است.
معارف
اثر دیگری که از سلطان ولد به جا مانده است؛ رساله ایست به نثر در تصوف که با کتاب معروف فیه مافیه پدرش مولانا جلال الدین در تهران به عنوان جلد دوم فیه مافیه در ۱۳۳۳-۱۳۳۴ قمری در ۱۹۳صحیفه چاپ سنگی کرده است و ظاهراً نام درست آن «معارف سلطان ولد» است و این نام را به تقلید کتاب جدش بهاءالدین ولد بر آن گذاشته است که نیز همین عنوان را دارد.
سلطان ولد این گونه معارف صوفیه را با زبانی بسیار شیوا و ساده مطرح کرده تا حدی که میتوان گفت: این نگاشته ولد بسیار شبیه به نگاشتههای فارسی دور نخست زبان فارسی، و همانند مولفات نویسندگان سبک خراسانی است. وی از تمثیلهای بسیار زیبایی که در حدیقه و کلیله و دمنه و مثنوی مولانا نیز وجود دارد مانند زاغ و بلبل، گرگ و آهو، شاه و رعیت بهره برده، ونیز از داستانهای قرآنی مانند داستان آدم و قصه یوسف ، موسی وخضر، و موسی وفرعون وغیره سود جسته وامثال فارسی و عربی را با مها رت در میان گفتارش درج کرده، و گفتارش را با ابیاتی از سنایی غزنوی، عطار نیشابوری، مثنوی مولوی و دیگران اراسته است.
نکات و دقایقی که در معارف سلطان ولد آمده است بعضی از آنها را در مثنوی مولانا و مقالات شمس میتوان دید و نیز برخی از مطالب معارف ولد در فیه ما فیه و معارف بها ءولد با شبا هتهایی دیده میشود که مسلماً ولد، حین مجلس گویی به کتابهای مذکور توجه داشته و یا بر اثر تتبع و تحریر آنها مطالبی را با همان استنباط و تفصیل در ذهن داشته و هنگام معارف گویی آن مطالب را باز گفته است.
مولوی در حدود سال ۶۵۲ درگذشت و حسامالدین چلبی به جای او نشست. سلطان ولد در سال ۶۶۳ خورشیدی، یعنی ۱۱ سال پس از مرگ پدرش به خلیفگی فرقه مولویه رسید (پس از حسامالدین چلبی) و سی سال خلافت کرد. در این مدت وی به نشر طریقت پدر و وضع آداب و رسوم فرقه مولویه پرداخت و مولویخانههایی در آسیای کوچک ایجاد کرد و مشایخ و صوفیانی در آنجا گماشت و به شرح و گسترش افکار مولوی پرداخت. در واقع با تلاش او طریقه مولویه دارای آینهای ویژه خود شد که آن را تا مدتها حفظ کردند.
نمونه اشعار
- مثنوی:
شخص از مرگ اگرچه بگذارد | رخت هستی ز تن بپردازد | |
نشود بعد مرگ چیز دگر | زهر کِی گردد از گُداز شکر | |
سرمه سرمه است اگرچه گردد خُرد | نشود صاف او ز سودن دُرد |
- غزل:
برخیز از این جهان پر ننگ | بیرون ز زمانه ساز آهنگ | |
جز شربت عشق را مکن نوش | جز دامن عشق را مزن چنگ | |
میسوز چو آهن اندر آتش | تا ز آینهٔ دلت رود زنگ |
منابع
- ولد نامه، استاد علامه جلال الدین همایی به اهتمام ماهدخت بانوهمایی، انتشارات هما، چاپ اول، ۱۳۷۶، ص۲
- معارف سلطان ولد فرزند مولانا جلال الدین محمد مولوی، نجیب مایل هروی، انتشارات مولی، چاپ دوم،۱۳۷۷، ص۱۹
- صفا، ذبیحاللّه، تاریخ ادبیات در ایران (۵ جلد)، انتشارات فردوس، ۱۳۶۷.
- سایکس، سرپرسی، تاریخ ایران (۲ جلد)، ترجمه سید محمدتقی فخرداعی گیلانی.
- تاریخ ادبیات ایران و جهان (۱و۲)، سال دوم و سوم آموزش متوسطه، رشتهٔ علوم انسانی، دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی ایران، ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳.
- درباره سلطان ولد نگاه کنید به کتابهای: مجمل فصیحی - حبیب السیر - نفحات الانس - ریاض العارفین - مناقب العارفین - مقدمهٔ ولدنامه سلطان ولد به تصحیح جلالالدین همایی.
- ادبیات ترکی
- ادبیات فارسی
- ادبیات یونان
- افراد ایرانیتبار در سده ۱۳ (میلادی)
- افراد ایرانیتبار در سده ۱۴ (میلادی)
- ایرانیان قرون وسطی
- درگذشتگان ۶۹۱ (قمری)
- زادگان ۶۰۵ (قمری)
- زبان فارسی در ترکیه
- شاعران صوفی
- شاعران فارسیزبان
- شاعران فارسیزبان اهل ایران
- شاعران فارسیزبان سده هفتم (قمری)
- شعراء فارسی
- صوفیان اهل ایران
- فیلسوفان اهل ایران
- فیلسوفان فارسیزبان