ویکیپدیا:تابلوی اعلانات منابع معتبر: تفاوت میان نسخهها
Arianarian (بحث | مشارکتها) |
Arianarian (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
::به همین دلیل است که باید بر منابع معتبر پذیرفته شدهٔ آکادمیک اتکا شود نه امثال البواحسن منذر. شما اگر منبع قوی دارید که خلاف این منابع به کار رفته ارائه کنید. در آنجا گفتهٔ تورج اتابکی و مهدی بامداد استفاده شده. دیگر چه چیز لازمست؟[[کاربر:Sicaspi|1234]] ([[بحث کاربر:Sicaspi|بحث]]) ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۹ (UTC) |
::به همین دلیل است که باید بر منابع معتبر پذیرفته شدهٔ آکادمیک اتکا شود نه امثال البواحسن منذر. شما اگر منبع قوی دارید که خلاف این منابع به کار رفته ارائه کنید. در آنجا گفتهٔ تورج اتابکی و مهدی بامداد استفاده شده. دیگر چه چیز لازمست؟[[کاربر:Sicaspi|1234]] ([[بحث کاربر:Sicaspi|بحث]]) ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۹ (UTC) |
||
:::من نمیگویم شما چرا آن دو منبع را آورده اید حرف من اینست که در [[محمدمهدی شریف کاشانی|آن مقاله]] جای آن منبع در جعبه زندگینامه نیست بلکه در متن آورده شود صحیح است.--[[کاربر:Anvar11|<font color="green">'''Anvar11'''</font>]] [[بحث_کاربر:Anvar11| <font color="red"><small> <sup>گفتگو</sup></small></font>]] ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۲۴ (UTC) |
:::من نمیگویم شما چرا آن دو منبع را آورده اید حرف من اینست که در [[محمدمهدی شریف کاشانی|آن مقاله]] جای آن منبع در جعبه زندگینامه نیست بلکه در متن آورده شود صحیح است.--[[کاربر:Anvar11|<font color="green">'''Anvar11'''</font>]] [[بحث_کاربر:Anvar11| <font color="red"><small> <sup>گفتگو</sup></small></font>]] ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۲۴ (UTC) |
||
درود- یک چیزی هنوز واسه من شفاف نشده- انوار عزیز میگه برای اعتقاد باید خود شخص ابراز کرده باشه از یه طرف دیگه میگه منابع بابی قبول نیستندخوب ؟ کدام منبع رو ایشون بابی می دونن؟ اول بریم تو مقاله این دوستانی که صراحتا خودشون گفته اند که بابی هستند و انوار جان آنها را بدون شک بابی می دونن اون صفحه ها رو اصلاح کنیم. انوار عزیز بارها |
درود- یک چیزی هنوز واسه من شفاف نشده- انوار عزیز میگه برای اعتقاد باید خود شخص ابراز کرده باشه از یه طرف دیگه میگه منابع بابی قبول نیستندخوب ؟ کدام منبع رو ایشون بابی می دونن؟ اول بریم تو مقاله این دوستانی که صراحتا خودشون گفته اند که بابی هستند و انوار جان آنها را بدون شک بابی می دونن اون صفحه ها رو اصلاح کنیم. انوار عزیز بارها [[عبدالحسین صنعتیزاده]] را بابی اعلام نموده اند اول بروند و در صفحه ایشون با ذکر منبعی از جناب صنعتی زاده دین ایشون رو اصلاح کنند بعد بریم سراغ نفرات بعدی- خوبه ؟ [[کاربر:Arianarian|Arianarian]] ([[بحث کاربر:Arianarian|بحث]]) ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۲۷ (UTC) |
||
== وبگاه moviemag == |
== وبگاه moviemag == |
نسخهٔ ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۲۷
در این صفحه کاربران میتوانند در مورد اینکه آیا یک منبع معتبر است پرسش کنند، و کاربرانی علاقمند به موضوع منبع دهی به پاسخ به پرسشها میپردازند. رهنمودی که بیش از همه به موضوع اینکه آیا یک منبع قابل اعتماد هست یا نه ویکیپدیا:منابع معتبر میباشد. سیاستهایی که بصورت مستقیم به بحث مربوط میشوند ویکیپدیا: دیدگاه بیطرف، ویکیپدیا:تحقیق دستاول ممنوع و ویکیپدیا:اثباتپذیری هستند. برای پرسش درباره سیاستهای منبع دهی مستقیماً به این صفحه بحث بروید. دقت کنید که این صفحه محلی برای بحثهای کلی، یا اختلافات محتوایی نیست. در اینجا بحث مشخصاً درباره منابع باید باشد، و نه مقالهها. پرسشهای کلی راجع به اینکه «کدام منابع در فلان مقاله قابل اعتماد هستند» ممکن است فرای قلمرو این صفحه باشد، و باید در صفحه بحث مربوطه مورد بحث قرار بگیرد. لطفاً موضوعهای جدید را در بخش جدیدی مطرح نمایید. هنگامی که موضوعی حل شد به آن برچسب {{شد}} بزنید. |
بایگانیهای تابلوی اعلانات منابع معتبر |
---|
۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰
۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰ ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۲۷، ۲۸، ۲۹
|
مباحث قدیمیتر از ۱۰ روز توسط Dexbot ممکن است بایگانی شده باشند. |
- از انتقال یک صفحه: این یک تغییرمسیر است از صفحهای که منتقل شدهاست (تغییرنام داشتهاست) یا در نتیجهٔ انتقال یک صفحه ایجاد شدهاست. یکی از دلایل نگاه داشتن این صفحه، جلوگیری از شکستن پیوندها، هم داخلی و هم خارجی است که ممکن است به نام قدیمی صفحه هدایت شوند. هرگونه صفحهٔ تغییرمسیر دارای انتقال ثبتشده در تارخچهٔ خود باید با این الگوی ردهٔ تغییرمسیر برچسب بخورد.
تاریخ مکتوم
مقدمه: باور دینی و اعتقادی اشخاص امری کاملاً شخصی بوده و در نوشتن زندگینامه ملاک اصلی، گفته خود شخص و یا وجود یک منبع کاملاً معتبر و بیطرف است که امکان اثبات پذیری بالایی داشته باشد. در اینجا و اینجا.
اخیراً یکی از نویسندگان ویکیفا با استفاده از یک منبع غیر بیطرف بنام کتاب تاریخ مکتوم نوشته سید مقداد نبوی رضوی اقدام به انجام ویرایشهای وسیعی در سابقه شخصیتهای جنبش مشروطه نموده و دین و آئین آنان را زیر سوال برده است. این کتاب در حقیقت شرح وبسط کتاب روزگاری که گذشت نوشته صنعتی زاده کرمانی است که خود و پدرش بابی بودند و در آن کتاب اکثر فعالان مشروطه را بابی نامیده است.
این کتاب بدلایل زیر بنظر من فاقد اعتبار لازم برای تعیین دین و اعتقاد اشخاص درگذشته است:
- کتاب برای تبیین دین اشخاص بیطرف نیست: این کتاب درحقیقت خود شرح و بسط کتاب دیگری است بنام روزگاری که گذشت نوشته صنعتی زاده که خود بابی بوده و نوشته او نمیتواند بیطرف بحساب آید و استفاده از آن همانند استفاده از تحقیق منبع دست اول است.
- کتاب با یک روال قابل اعتماد نوشته و چاپ نشده است: متاسفانه در سالهای اخیر درخارج از ایران و بخصوص در داخل کشور تمایلاتی وجود دارد که جنبش مشروطه را یک جنبش صرفاً بابی و یا انگلیسی جلوه دهند و با کشف منابع نویافته (ویا بگوییم نوبافته) با چاپ مقاله و کتب مختلف آنرا بزعم خود اثبات کنند و در این راستا مساعدتهای بیشماری انجام میگردد؛ و واضح است که این کتاب از این شرایط سود جسته است.
- درهمین راستا اشخاص صاحب نظر انتقادات اساسی به این نقطه نظر و هدف کتاب داشتهاند که در جستجوی اینترنتی قابل دسترسی است. مثل:
لیلا چمن خواه در نقد کتاب مینویسد:
از یاد نبریم که بابی گری در بسیاری موارد اتهامی بود که از سوی حکومتیان و متشرعین هر دو به فعالان مشروطه خواه داده میشد تا بدین وسیله هم مشروطه بی اعتبار شود و هم راه برای تکفیر مخالفان هموار گردد.
به گفته تورج امینی:
تفکرات حجتیهای مقداد نبوی باعث شده است که برای تحقیر و تخفیف آیین بهایی، بر حضور ازلیان در مشروطه تاُکید کند.
همچنین در میزگرد اختصاصی خبرگزاری ایبنا برای بررسی و نقد کتاب «تاریخ مکتوم» اثر سید مقداد نبوی رضوی با نقادی علی موجانی، رئیس کتابخانه تخصصی وزارت امور خارجه و دکتر الهام ملکزاده، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، اشاره شده است:
نویسنده در کتابش مطالب را به شکلی برگزیده تا بتواند با کمک این منابع به تبیین هدفی که در ذهن خود دارد، برسد. نویسنده بدون داشتن پیشینه پژوهشی قوی به مطالعه در جریانی پرداخته که نظریه دادن در آن نیازمند پژوهشی عمیق است.
در این کتاب اشخاصی مانند هادی نجمآبادی – ملک المتکلمین – سید جمال الدین و دیگران بابی قلمداد شدهاند و این درحالی است که خود این اشخاص به این نکته اشارهای نکردهاند. باتوجه به اینکه رهنمود منبع معتبر بما میگوید:
- کتاب با یک روال قابل اعتماد نوشته و چاپ شده باشد.
- احتیاط ویژهای در مورد انتشارات و ژورنالهایی که صرفا در جهت اشاعه دیدگاه خاصی چاپ میشوند باید به خرج داد.
- ادعاهای بزرگ منابع قوی میطلبند
به سادگی نمیتوان دین و اعتقاد مذهبی را که یک باور شخصی است و خود شخص درمورد آن انکار و یا سکوت کرده است، با نوشتههای یک شخص ثالث و غیر بیطرف، تعین نمود. با توجه به موارد بالا درخواست مینمایم اعتبار کتاب فوق درمورد تعین دین اشخاص مورد بازبینی قرار داده شود. --Anvar11 گفتگو ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۲۱ (UTC)
- در قسمت دیگری از مصاحبه بیان شدهاست:
کتاب «تاریخ مکتوم» از اشخاص و باورهای آنها در نهضت مشروطه صحبت میکند و ارتباطاتی را درباره روی دادن این نهضت شرح میدهد که ظاهرا در درون کتاب به درستی روایت شده است و هنگامی که روایت این کتاب را با سایر منابع مقایسه میکنیم دچار تعارض میشویم.
- علاوه بر این، به نظر میرسد ناشر این کتاب هم آکادمیک نیست. نظرم بر این است که انتساب افراد به ازلی بودن تنها بر پایهٔ این کتاب مناسب نباشد. من چند تا از کاربرانی که به نظرم صاحب نظر میرسند را پینگ میکنم: @همان، درفش کاویانی، Mehran و Behzad.Modares: طاها (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۵۲ (UTC)
- ناشر کتابهای معتبری چاپ کرده است. مورخی چون کاوه بیات مسئولیت بخش تاریخ این انتشارات را بر عهده دارد. آی بی توریس و ... هم وابسته به یک دانشگاه نیستند ولی کتاب هایشان آکادمیک است. 1234 (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۱۵ (UTC)
جزئیات این که کتاب چه کرده به ما مربوط نیست. سنجش متدلوژی کتاب در صلاحیت مورخین است نه ویکیپدیا. اما وقتی به بررسی کارشناسان مینگریم، درست نیست که فقط مطالبی گزینش شود که به پیشبرد نظرمان کمک میکند. همان لیلا چمن خواهی که دکترایش در زمینهٔ بهاییت بوده اینها را هم گفته که شما بهشان اشارهای نکردید:
مقاله در زمره یکی از بدیع ترین مقالاتی است که این اواخر خواندهام. بر خلاف کلی گوییها و تکرار مکرراتی که یا در قالب کلان نظریات اجتماعی و یا در هیأت تحلیلهای امنیتی که بعضاً برخاسته از ترس و بیمهای نانوشته و اعلام نشدهٔ نویسندگان است و امروزه به وفور در مجلات علمی دیده میشود، مقالهٔ حاضر از آن دست تحقیقاتِ بدیعی است که مثل کوه یخ تنها چند درصد از تحقیق یا تحقیقات انجام شده را نشانمان میدهد. درِ باغ سبزی است که ما را وسوسه میکند هر چه زودتر به این باغ سرک بکشیم و به درونش پای بگذاریم. معلوم است نویسنده اشراف کامل به موضوع و ادبیات دارد و به همین دلیل است که توانسته چند نکته را همزمان مطرح کند.
تورج امینی اینها را هم گفته است:
مقالهٔ نبوی را خواندم و آن را محققانه یافتم زیرا معلوم بود که اطّلاعات وسیعی در باب علوم اسلامی و همچنین آئین بهائی دارد. افزون بر این، او به مآخذ و منابعی کمیاب دسترسی داشت که به بعضی از آنها دسترسی نداشتم. کتاب او را میتوان نقطهٔ عطفی در بازنگری تحوّلات عصر مشروطه دانست.
مسلماً کتاب جدید است و طول میکشد محک بخورد. تا زمانی که مورخین صاحب نام نقد کاملی از آن ارائه ندهند ما نمیتوانیم نتیجهای له یا علیه آن بگیریم. تا آن زمان، اگر صریحاً منابع معتبری وجود دارند که خلاف نظر آن میگویند وزن این کتاب کمتر در نظر گرفته شود؛ ولی اگر در زمینهای حرفی زده که تا به حال بیان نشده، یا حرف دیگران را تکرار نکرده، دلیلی بر عدم استفاده از آن وجود ندارد. مثلاً این که ملک المتکلمین بابی بوده حرف این کتاب نیست، ادوارد براون، فریدون آدمیت و منصوره اتحادیه هم بر همین نظرند. 1234 (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۴۹ (UTC)
- جناب سیکاسپی موضوع بحث ما این نیست که ناشر معتبر است و یا حتی نویسنده اشراف کامل به موضوع دارد ویا این کتاب نقطه عطفی در ارائه مطلب است، اگر آنها را هم به فرض قبول کنیم باز اصل مساله سرجایش است و آن اینست که کتاب تاریخ مکتوم شرح و باز نویسی مطالب کتاب دیگری است که نویسنده آن بابی بوده و نوشتههای وی در مورد بابی بودن اشخاص نمیتواند مورد استناد باشد و در حکم منبع اولیه است. شاید بتوان از موضوعات دیگر این کتاب استفاده کرد ولی بخصوص برای بابی نامیدن مثلاً شیخ هادی نجمآبادی به نوشتههای صنعتی زاده نمیتوان استناد کرد. اگر مطالب کتاب تاریخ مکتوم از یک منبع بیطرف بود شاید میتوانستیم آن نظر را در ویکیپدیا بیاوریم. --Anvar11 گفتگو ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۳۳ (UTC)
- همان طور که گفتم روش کتاب به ما ارتباطی ندارد. کار ما بررسی میزان پذیرش تحقیق در جامعهٔ علمی است. اگر معیارهای لازم را داشته باشد، از هر روشی که باشد، باشد. مثلاً طبیعیست که کتاب صنعتی دربارهٔ پدرزنش شیخ هادی دولتآبادی مطلب داشته باشد و استفاده شود. اگر ادعای بزرگی شده و دلایل کافی برایش آورده نشده (چنان که میگویید) پس لابد نباید این تحقیق از سوی متخصصان پذیرفته شود یا باید ردیهای علیه آن انتشار یابد. 1234 (بحث) ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۴۸ (UTC)
- البته برای دانستن اعتبار کتاب از نظر ویکیپدیا، روش کتاب مهم است و اینکه از منبع اولیه استفاده شده. نکته مهم اینست که بابی خواندن افرادی که خود چیزی در مورد دینشان نگفتهاند آنهم توسط یک فرد بابی مصداق منبع اولیه است و نمیتوان در ویکی به آن استناد کرد. --Anvar11 گفتگو ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۴ (UTC)
- در ویکیپدیاست که استفاده از منبع اولیه ممنوع است، تحقیق تاریخی مسلم است که باید از منبع اولیه استفاده کند. تحقیق تاریخی که مبتنی بر منبع اولیه نباشد اصلاً اعتبار ندارد. روش شناسی، و ارزیابی پژوهش در صلاحیت کارشناسان است نه ویکیپدیا. ضمناً وقتی از کسی نام برده میشود و کار او در معرض بررسی قرار میگیرد شایسته است به او هم اطلاع داده شود. 1234 (بحث) ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۷ (UTC)
- البته برای دانستن اعتبار کتاب از نظر ویکیپدیا، روش کتاب مهم است و اینکه از منبع اولیه استفاده شده. نکته مهم اینست که بابی خواندن افرادی که خود چیزی در مورد دینشان نگفتهاند آنهم توسط یک فرد بابی مصداق منبع اولیه است و نمیتوان در ویکی به آن استناد کرد. --Anvar11 گفتگو ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۴ (UTC)
- همان طور که گفتم روش کتاب به ما ارتباطی ندارد. کار ما بررسی میزان پذیرش تحقیق در جامعهٔ علمی است. اگر معیارهای لازم را داشته باشد، از هر روشی که باشد، باشد. مثلاً طبیعیست که کتاب صنعتی دربارهٔ پدرزنش شیخ هادی دولتآبادی مطلب داشته باشد و استفاده شود. اگر ادعای بزرگی شده و دلایل کافی برایش آورده نشده (چنان که میگویید) پس لابد نباید این تحقیق از سوی متخصصان پذیرفته شود یا باید ردیهای علیه آن انتشار یابد. 1234 (بحث) ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۴۸ (UTC)
- به چه کسی باید اطلاع داده میشد؟ --Anvar11 گفتگو ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۲۷ (UTC)
- همان نویسندهٔ ویکی پیدیا آن بالا--1234 (بحث) ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۱۹ (UTC)
درود بر شما
در ابتدا از اینکه دوستان بزرگواری در این بحث شرکت نمودهاند کمال قدر دانی را مینمایم.
قبل از هر چیز باید به موضوع تهمت و افترا زدن برخی معترض گردم. اینکه بدون دلیل بک محقق را عضو انجمن حجتیه بنامیم ان هم در حالتی که بقول خودتان در هیچ مرجعی به این موضوع اذعان ننموده است جای بسی تعجب و تاسف دارد.
شما نوشتهاید که جناب صنعتی زاده بابی هستند> شما از کجا چنین استنباطی را نمودهاید؟
نوشتهاید در بابی بودن دولتآبادیها هم شک وجود دارد. اگر تصویر خاندان ایشان در حالی که تابلوهای از تصاویر سید علی محمد باب و صبح ازل بر دیوار نصب میباشد را در اختیار شما قرار دهم چه خواهید گفت؟
جناب تورج امین را ملاک قرار دادهاید اولا که جناب اقای امینی بعنوان یک بهایی متعصب باید هم چنین برخوردی با منابعی که تاثیر ازلیها را اثبات میکند مخالفت نمایند در هر حال جواب خود نویسنده یعنی جناب سید مقداد نبوی در خصوص اتهامات جناب امینی خواندنی است لطفاً کامل بخوانید. http://meqdad-nabavi.com/روایت-حجتیه-از-فعالان-ازلی-دورهی-قاج/
از میزگرد اختصاصی هم بصورت گزینشی مطالبی را ذکر کردهاید. از نام اقای موجانی وام گرفتهاید تا متن خانم ملکزاده را درج کنید. اگر خواننده به میزگرد مراجعه نکند تصور میکند که جناب موجانی دقیقا با خانم ملکزاده موافق بودهاند !!! در تیتر گزارش به نقل از رئیس کتابخانه تخصصی وزارت امور خارجه امده:
«تاریخ مکتوم» چالشی عمیق در پژوهشهای تاریخ معاصر ایجاد کرد.
تصور میکردم ویکیپدیا از کتبی که نگاهی نوین به یک موضوع دارد استقبال میکند؛ ولی گویا عافیت اندیشی مانع از حضور در عرصههای چالش برانگیز شده است.
در همین جا از کلیه دوستانی که تمایل به شرکت در این بحث دارند تقاضا میکنم که قبل از مطالعه اصل کتاب (و نه انچه که منتقدین نگاشتهاند) به این بحث وارد نشوند. کتاب فصلنامهٔ مطالعات تاریخ اسلام، ش ۱۷، تابستان ۹۲ را نیز پیشنهاد مینمایم. Arianarian (بحث) ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۲۲ (UTC)
جناب انوار - پراگراف دوم خیلی جالب آغاز شده "اخیراً یکی از نویسندگان ویکیفا با استفاده از یک منبع غیر بیطرف بنام ... " تصور میکردم که تابلو اعلانات منابع معتبر به جهت همفکری و بررسی معتبر بودن یک منبع شکل یافته است. در تیتر همین صفحه آمده است "در این صفحه کاربران میتوانند در مورد اینکه آیا یک منبع معتبر است پرسش کنند، و کاربرانی علاقمند به موضوع منبع دهی به پاسخ به پرسشها میپردازند." اما شما که بجای پرسش، پیش داوری کردهاید و قبل از اعلام نظر هیات منصفه، اقدام به صدور حکم فرموده و از همان ابتدا کتاب را غیر بی طرف خواندهاید.Arianarian (بحث) ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۵۱ (UTC)
- من نظر خودم را که منطبق با نظر نقد کنندههای کتاب است نوشتهام. --Anvar11 گفتگو ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۴۵ (UTC)
دوست ارجمند، شما اول حکم «غیر بیطرف» بودن دادهاید بعد با انتخاب کاملاً گزینشی مطالب سایرین، نظر خودتان را به نوعی تائید کردهاید. تازه فقط سایت بهایی پژوهی http://www.bahairesearch.org/ar/node/2169 مثل شما عقیده دارد که تاریخ مکتوم بر اساس نوشتههای کتاب صنعتی زاده است. غیر از فصل «روزگاری که بر تکاپوگران بابی گذشت» که بیشتراز کتاب روزگاری که گذشت اقای صنعتی زاده استفاده شده مابقی کتاب با استفاده از منابع تحقیقی دیگر نوشته شده است. شما قبلا فرموده بودید که کتاب را خواندهاید و نه نقدها را؛ ولی با کمال معذرت، هرچه نقدهای شما را میخوانم بیشتر احساس میکنم که اصل کتاب را نخواندهاید. Arianarian (بحث) ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۳۶ (UTC)
به درخواست یکی از کاربران در صفحه بحثم، نظر خود را مینویسم. بنده سررشته آنچنانی در زمینه منابع تاریخی ندارم، اما نظرم را از دیدگاه ویکیپدیا مینویسم. در ویکیپدیا مقالهها باید از سه سیاست اصلی وپ:تایید، وپ:تحقیق و وپ:دبط پیروی کنند. در وپ:تایید به طور مختصر بیان میشود که «محک گنجاندن مطالب در ویکیپدیا قابل تأیید بودن آنها است و نه حقیقتداشتنشان». بنابراین در بحث فوق، ویکیپدیا قضاوتی در این باره که کتاب حقایق را نوشته یا خیر انجام نمیدهد، تنها چیزی که باید اثبات شود این است که مطالب واقعاً در کتاب نوشته شده باشند. به عبارتی اگر مطلب در یک منبع معتبر نوشته شده باشد کافی است و دیگر به اینکه مطالب حقیقت دارند یا خیر نباید پرداخت. پس استفاده از کتاب فوق به طور پیشفرض بدون مانع خواهد بود.
اما استثنائاتی در وپ:نامعتبر آمده، منابعی مانند وبلاگها، خودچاپشده و تبلیغاتی به عنوان معتبر شناخته نمیشوند. همچنین مطالبی که در به طور وسیع توسط منابع مختلف پوشش داده شده ولی در یک منبع خاص، خلاف آن بیان شود را میتوان نامعتبر به حساب آورد. از نقد افراد مختلف میتوان برای سنجش میزان استفاده نمود، اما نباید آن را ملاک قرار داد، ملاک همان سیاستهای اصلی ویکیپدیاست که در مورد آن صحبت شد.
از طرفی تحقیق دست اول در ویکیپدیا به این معنی است که کاربر خودش چند منبع مختلف یا مطالبی که هنوز اثبات نشده را کنار هم قرار دهد تا به هدفی خاص برسد. این کار در ویکیپدیا ممنوع است، اما اگر کتابی خودش این کار را انجام دهد به ویکیپدیا مربوط نشده و اتفاقاً این کتاب به منبع ثانویه نزدیک خواهد شد.
با توجه به بحثهایی که شد، برداشت بنده این است که اگر مطالب مورد مناقشه تنها در کتاب مذکور آمده باشد و در کتب دیگر (که تعدادشان هم کم نباشد) خلاف آن نوشته شده باشد، بهتر است این کتاب را نامعتبر دانست. اما اگر منبعی دیگر در این زمینه وجود ندارد یا تعداد کمی (مثلاً یک یا دو) باشند، بهتر است از همه آنها به عنوان منبع استفاده نمود و لحن منابع را هم تا حد ممکن بیطرف ساخت و دیدگاههای بیان شده به نسبت منابع در کفههای ترازو قرار گیرند.
برخی از بحثهای انجام نظر شخصی کاربران است و در نظری که نوشتم آنها را دخیل نکردم، با این حال اگر در صحبتهایم چیزی از قلم انداخته شد میتوان در مورد آن بحث نمود. ●مهـران گفتمان ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۵۵ (UTC)
- لب مطلب و سوُال. با توجه به اینکه:
- در ویکی تاکید شده است که در ساخت مقاله و رده، دین و تمایلات جنسی افراد بایستی بر اساس گفته خودشان نوشته شود.
- کتابی توسط نویسندهای نه چندان مشهور با روالی نه چندان قابل اعتماد نوشته شده و اکثر فعالان مشروطیت را به یک دین و آیین خاصی نسبت داده است.
سوال اینست که آیا این کتاب برای تعین دین آن اشخاص معتبر است یا نه؟ جواب آن یک کلمه است: آری، خیر. --Anvar11 گفتگو ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۴۴ (UTC)
- کجای ویکی چنین حرفی زده شده؟ 1234 (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۵۴ (UTC)
- اینجا. --Anvar11 گفتگو ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۴۰ (UTC)
- این برای زمانیست که شخص برای بیان تمایلش آزادی داشته باشد، وقتی شخص دارای عقیدهای باشد که به خاطرش مورد آزار و تعقیب قرار بگیرد، و در صورت اظهار آن حتی کشته شود، و مجبور باشد به تقیه روی بیاورد، این موارد استثنا را که نباید وقتی محققین به نتیجهٔ خاصی رسیدهاند با یک شخص آزاد یکسان گرفت. اصل منابع معتبر است.1234 (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۵۰ (UTC)
- اینجا. --Anvar11 گفتگو ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۴۰ (UTC)
- کجای ویکی چنین حرفی زده شده؟ 1234 (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۵۴ (UTC)
- ما از قلب آن اشخاص خبر نداریم که اگر آزاد بودند در مورد دینشان چه میگفتند. وقتی به شخصی که مرده و دستش از دنیا کوتاه است در مورد اعتقاداتش چیزی ذکر میشود که خود به آن اعتراف نداشته، همانند ترور است مثل ترور شخصیتی نه فیزیکی. --Anvar11 گفتگو ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۰۳ (UTC)
انوار گرامی - میشه به من لطف کنید و بفرمائید (روالی نه چندان قابل اعتماد) یعنی چی؟ ملاک قابل اعتماد بودن چیه؟ کتابی که فهرست منابعش ۳۳ صفحه است آیا قابل اعتماد نیس؟Arianarian (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۵۵ (UTC)
:من پیشنهاد میکنم در صورتی که تنها منبع ثانویه که چنین ادعایی را طرح کرده است این کتاب میباشد طبق قاعده وزن کم([۱]) (نه منبع نامعتبر) کنار نهاده شود اما در هر موردی که یک منبع معتبر دیگر هم وجود دارد ادعا حتما با ارجاه به هر دو منبع آورده شود و البته سایر دیدگاهها نیز بیان شود. --سید (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۰۱ (UTC)
@Arianarian منظور از (روال نه چندان قابل اعتماد) اینست که متاسفانه در جمهوری اسلامی هر نوشتهای که فعالان مشروطه را بابی یا انگلیسی قلمداد کند براحتی پذیرفته و امکانات چاپ مییابد.
@جناب وکیلیان. برای بعضی اشخاص منابع دیگری وجود دارد و این کتاب تنها مرجع نیست؛ ولی وسعت و گسترش استفاده از این کتاب بیش از وزن اعتباری آن است. اگر پیشنهاد شما به اجماع برسد من بعضی ویرایشها را تصحیح خواهم نمود و این بحث بی پایان فعلاً متوقف خواهد شد. --Anvar11 گفتگو ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۵۹ (UTC)
- این که میدانیم یا نمی دانیم در حیطهٔ تخصص مورخین است. آنها که شانسی و بی حساب چیزی نمیگویند. این کتاب هر چه باشد اعتبارش از امثال ابوالحسن منذز کمتر نیست. 1234 (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۲۴ (UTC)
- شما بهتر از من میدانید که مورخین نیز بشر هستند و از حب و بغض برکنار نبودهاند؛ و بیشتر مورخین خارجی منبع سخنانشان در مورد انتساب بابی، گفتههای دربار و روحانیان وابسته دربار قاجار بوده ولی چون پارهای از آنها معتبر هستند و واقع شده است در مقالات آورده میشود هرچند ممکنست حقیقت نداشته باشد اما وزن این کتاب درحدی نیست که همه جا به آن استناد گردد-Anvar11 گفتگو ۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۶ (UTC)
- این که میدانیم یا نمی دانیم در حیطهٔ تخصص مورخین است. آنها که شانسی و بی حساب چیزی نمیگویند. این کتاب هر چه باشد اعتبارش از امثال ابوالحسن منذز کمتر نیست. 1234 (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۲۴ (UTC)
@Anvar11: نیازی به اجماع نیست. این سیاست صریح ویکیپدیا و از ارکان آن است و من هم خیلی واضح نوشتم. یا علی--سید (بحث) ۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۵۴ (UTC)
برای اطلاع دوستانی که اصل کتاب را در اختیار ندارند عرض میکنم که این کتاب از منابع گوناگون داخلی و خارجی استفاده نموده اسناد کتابخانه ملی - تاریخ بیداری ایرانیان - تاریخ انقلاب مشروطیت ایران - روزگاری که گذشت - واقعات اتفاقیه روزگار- یکسال درمیان ایرانیان ادوارد براون - هشت بهشت - حیات یحیی - نوشتههای عطیه روحی و... ۳۳ صفحه آخر کتاب رفرنسها را لیست نموده است. اساتید بزرگی ضمن اظهار تعجب از این شجاعت آنرا پسندیدهاند و صراحتا آنرا بدیع تشخیص دادهاند. کتاب توسط بهاییها و بهایی ستیزها نقد شده و شما احتمالا نقدجناب تورج امینی و البته پاسخ نویسنده - سایت بهایی پژوهی را خواندهاید. نویسنده قبلا در فصل نامه تاریخ اسلام مقالاتی در خصوص فعالین مشروطه خصوصا کسانی که با شیخ هادی نجمآبادی در تماس بودهاند نوشته است. Arianarian (بحث) ۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۳۷ (UTC)
دیگه ببخشید. دیدم خیلی رو موضوع منابع کتاب مانور شده و شاید برخی کتاب رو در اختیار نداشته باشن. بهناچار کتابنامه کتاب رو خلاصه نویسی میکنم:اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی آدمیت- ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران- فکر آزادی و مقدمهٔ نهضت مشروطیت ایران-صبا تا نیما-وصیتنامه، تصاویر نسخ خطی، محمد صادق ابراهیمی- سلطنت علم و دولت فقر-فرماندهان کرمان-دربار شاهی- شرح صعود حضرت ثمره ازلیه، نسخ خطی، مجموعهٔ ادوارد براون کتابخانه کمبریج- شرح حال و آثار سیدجمال الدین اسدآبادی، به کوشش سیدهادی خسروشاهی-استنطاق میرزا رضای کرمانی، روزنامه صوراسرافیل ش۹و ۱۰- بهجة الصدور، حاج میرزا حیدعلی اصفهانی، چاپ بمبئی- المآثر و الآثار، اعتماد السلطنه- خاطرات من یا روشن شدن تاریخ ۱۰۰ ساله، اعظام الوزرا- مختصری از شرح حال میرزا آقاخان کرمانی،شیخ محمود افضل الملک -شرح زندگانی میرزا اقاخان فیلسوف کرمانی، نسخه خطی، کتابخانه دانشگاه تهران- عهد اعلی زندگانی حضرت باب، ابولقاسم افنان، اکسفورد- سنعتی نویسندهای از کرمان- بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل تسنن- دلیل المتحیرین، میرزا مهدی امین- خاطرات سیاسی امین الدوله- کرمان در نهضت مشروطیت- بیان عربی- کتاب بیان فارسی- قیوم الاسماء، نسخه خطی- رساله بدون نام، تصویر نسخه خطی- صحیفه بین الحرمین، نسخه خطی، مجموعه ویلیام میلر، کتابخانه پرینستون- صحیفه عدلیه، نسخه خطی، دانشگاه پرینستون- الصحیفة فی شرح دعاء الغیبیه، نسخه خطی، دانشگاه پرینستون- صحیفه مخزونه، نسخه خطی پرینستون- کتاب الفهرست، نسخه خطی، دانشگاه پرینستون- آسیایی هفت سنگ، باستانی پاریزی- اندیشههای میرزا اقاخان، ماهنامه وحید- شرح حال رجال ایران، مهدی بامداد- حاشیهای بر ترجمه تاریخ باب، شیخ مهدی بحرالعلوم انقلاب ایران، ادوارد براون- یکسال در میان ایرانیان، ادوارد براون- اثبات بی اعتباری کتاب اقدس، محمد حسن بروشکی- کتاب ایقان - لوح مبارک- خاطرات عبدالله بهرامی- پهلوی ها-روزنامه صوراسرافیل، میرزا قاسم خان- روزنامه اخبار مشروطیت و انقلاب ایران- تقریرات ملا حبیب خادم استانه- تاریخ اوائل انقلاب مشروطیت- تاریخ انقلاب مشروطیت، عزیز الله علیزاده- زندگانی طوفانی- قصص العلماء- تاریخ اصفهان- باب کیست و سخن او چیست- بهائیت چگونه پدید امد- خاطرات حاج سیاح- ........................................... تازه این متن دونیم صفحه کتابنامه بود ۱۰ صفحه دیگه موووووووووووووووونده. بقیه رو از جناب انوار خواهش میکنم که زحمت درج اونو بکشهArianarian (بحث) ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۲۷ (UTC)
- هرکسی از اندیشه و اعتقادی که دارد دفاع میکند حق اوست و به آن بایستی ارج گذاشته شود، پیگیری و اصرار شما هم قابل درک است ولی همانطور که در سطور بالا بحث شد در استناد و منبع دهی مقالات ارزش و وزن منبع بایستی متناسب با موضوع باشد بخصوص موضوعی که چالش برانگیز است و اثبات آن منابع قوی میطلبد. منابعی که این کتاب استفاده کرده اگر دوهزار منبع هم باشد بازهم برای بابی نامیدن بعضی اشخاص از منابع بابی استفاده کرده است و نمیتوان تنها به آن اکتفا کرد. مثلاً در مورد خانواده دولتآبادی وجود چند منبع ظاهراً بیطرف شک ما را به بابی بودن بعضی از آنها برطرف میکند اما وقتی این کتاب سید حسن رشدیه و یا جمالزاده و یا شریف کاشانی و یا شیخ هادی نجمآبادی را بابی مینامد این حق من ویرایشگر یا خواننده ویکی است که برای اثبات حداقلی آن، منابع دیگر و مستقلی را درخواست نمایم. --Anvar11 گفتگو ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۳۹ (UTC)
- کتاب خود شیخ هادی نجمآبادی منبع بابی محسوب میشود؟ 1234 (بحث) ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۴۹ (UTC)
- هرکسی از اندیشه و اعتقادی که دارد دفاع میکند حق اوست و به آن بایستی ارج گذاشته شود، پیگیری و اصرار شما هم قابل درک است ولی همانطور که در سطور بالا بحث شد در استناد و منبع دهی مقالات ارزش و وزن منبع بایستی متناسب با موضوع باشد بخصوص موضوعی که چالش برانگیز است و اثبات آن منابع قوی میطلبد. منابعی که این کتاب استفاده کرده اگر دوهزار منبع هم باشد بازهم برای بابی نامیدن بعضی اشخاص از منابع بابی استفاده کرده است و نمیتوان تنها به آن اکتفا کرد. مثلاً در مورد خانواده دولتآبادی وجود چند منبع ظاهراً بیطرف شک ما را به بابی بودن بعضی از آنها برطرف میکند اما وقتی این کتاب سید حسن رشدیه و یا جمالزاده و یا شریف کاشانی و یا شیخ هادی نجمآبادی را بابی مینامد این حق من ویرایشگر یا خواننده ویکی است که برای اثبات حداقلی آن، منابع دیگر و مستقلی را درخواست نمایم. --Anvar11 گفتگو ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۳۹ (UTC)
- امیدوارم منظورتان تفسیر تورج امینی از تحریرالعقلا نباشد. --Anvar11 گفتگو ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۴۷ (UTC)
- تحریر العقلا یکی از منابع این پژوهش است. معتبرتر از این برای اعتقاد نویسنده ش چه میخواهید؟ مگر نمیگویید خود اینها این حرف را نزدهاند؟ این که خودش چنین چیزی را نوشته. 1234 (بحث) ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۵۲ (UTC)
- جناب سیکاسپی کجای این کتاب ایشان نوشتهاند من بابی هستم، اینها تراوشات فکری و استنباط شخصی نویسنده تاریخ مکتوم است. من چاپ آخر کتاب تحریر العقلاء را دارم لطفاً صفحه مربوطه را ذکر فرمایید تا من هم استفاده کنم. --Anvar11 گفتگو ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۳۲ (UTC)
- تفسیر این نوشته در صلاحیت مورخین است که با اتکا به روش علمی بر اساس شواهد و قراین نتیجه بگیرند. این نویسنده این طور استدلال کرده، شاید مورد تأیید قرار نگیرد (مخالفتی هم با آن تا به حال نشده، شده؟). در مقاله نجمآبادی اصلاً به این پژوهش استناد نشده؛ ولی این نشان میدهد تنها منبع این پژوهش آن کتابی که گفتید نیست.1234 (بحث) ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۹ (UTC)
- جناب سیکاسپی کجای این کتاب ایشان نوشتهاند من بابی هستم، اینها تراوشات فکری و استنباط شخصی نویسنده تاریخ مکتوم است. من چاپ آخر کتاب تحریر العقلاء را دارم لطفاً صفحه مربوطه را ذکر فرمایید تا من هم استفاده کنم. --Anvar11 گفتگو ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۳۲ (UTC)
- تحریر العقلا یکی از منابع این پژوهش است. معتبرتر از این برای اعتقاد نویسنده ش چه میخواهید؟ مگر نمیگویید خود اینها این حرف را نزدهاند؟ این که خودش چنین چیزی را نوشته. 1234 (بحث) ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۵۲ (UTC)
- پس در خود کتاب نیست و این سخن به اصطلاح شما سخن مورخین با صلاحیت است و نه گفته خود شخص در کتابش. ضمناً بنظر میرسد منبع شماره هفت در مقاله هادی نجمآبادی بایستی حذف شود چون بناحق گفته است که بابی بودن در خود کتاب آمده است. --Anvar11 گفتگو ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۰۵ (UTC)کتاب
- آن را من ننوشتهام و به این پژوهش هم ربطی ندارد من مشکلی با حذفش ندارم. 1234 (بحث) ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۴۸ (UTC)\
انوار عزیز در صفحه بنده نوشتن که داری همه مشروطه طلبها رو بابی میکنی !! انوقت خودشون همه نویسندگان کتابهایی که در لیست ۱۳ صفحهای کتابنامه تاریخ مکتوم آمده را بابی و کتب ایشان را منابع بابی می دونن!! البته برخی مانند اداورد بروان، فروغی، دهخدا، افضل الملک، شیخ مهدی بحرالعلوم و ... که در این لیست آمده پیرو آئین بیانی بودهاند ولی اینکه ایشون نویسندگان ۱۳ صفحه لیست رو یکجا به دین بیان مشرف فرمودند و همه رو بابی و کتب ایشان را منبع بابی دونستهاند هم در نوع خودش جالبه !! صلوات بفرستید. این کتاب اگه راه در رو داشت و منابعش معتبر نبود با نویسنده اش به شدت برخورد میشد. می دونم که شما هم مثل اکثر محققین متعجب شدهاید ولی از حقیقت فراری نیستArianarian (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۳۷ (UTC)
- اولا من ننوشتهام همه منابع بابی است نوشتهام برای بابی نامیدن فعالان مشروطه از منابع بابی استفاده کرده. برخلاف نظر شما با اینجور نوشتهها برخورد نمیشود و تمایل زیادی در داخل و خارج ایران وجود دارد که جنبش مشروطه را یک جنبش بابی صرف جلوه دهند. --Anvar11 گفتگو ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۳۲ (UTC)
نوشتهاید: «اگر دوهزار منبع هم باشد بازهم برای بابی نامیدن بعضی اشخاص از منابع بابی استفاده کرده است و نمیتوان تنها به آن اکتفا کرد» یعنی شما همه منابع این کتاب را بابی دانستهاید دیگه! بالاخره این همه منبع بابی و غیره بابی به این موضوع اشاره کردهاند. فصل مقدمه کتاب رو خواندهاید؟ براندازی نظام قاجار و برپایی نظام مشروطه به نوعی دستور مذهبی محسوب میشه. حکومت بیانی پادشاهی مشروطه اس. البته جنبش مشروطه یک جنبش ملی میهنی است که آزادگان طرفدار آن بودهاند. از مسلمان زرتشتی و بابی حتی دو نفر بهایی هم بر خلاف دستورات مذهبی شان به گروه فعالین انجمن باغ میکده میپیوندند. پس این جنبش ملی است ولی سران و نفرات کلیدی این جنبش اکثرا بیانی بودهاند. Arianarian (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۰۸ (UTC)
- من نمی دانم که اکثراً بابی بودهاند یا نه، این نیاز به اجماع گسترده دارد و باید وزن هر گروهی به اعتدال ذکر شود، ولی مورد به مورد، اگر اثبات بشود کسی اعتقاد خاصی داشته باید ذکر شود. 1234 (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۵۸ (UTC)
- کاربر Anvar11 شما دو تاریخ مکتوم را با هم اشتباه میگیرید. اولی مقاله تاریخ مکتوم است که دو سال پیش چاپ شده و تحلیلی ست بر اساس کتاب صنعتی زاده. دومی کتاب تاریخ مکتوم است که منابع بسیار متعدد دیگری دارد. شما مدام میگویید یک منبع دارد در حالی که این طور نیست. 1234 (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۵۶ (UTC)
والا منم شک دارم که کتاب تاریخ مکتوم به دست دوستان رسیده باشه ولی در بالا هر وقت انوار جان نوشتهاند از کلمه کتاب تاریخ مکتوم استفاده کردهاند. بعید می دونم که منظورشون مقاله بوده باشه از طرفی اینکه مدام می نویسن که فقط یک منبع داره آدمو به شک می اندازهArianarian (بحث) ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۴۰ (UTC)
- دوستان عنایت به جواب چند سطر بالاتر داشته باشند موضوع دستشان میآید. با تشکر از اینهمه توجه. --Anvar11 گفتگو ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۲۱ (UTC)
انوار جان، اگر موافق هستید بصورت موردی روی افرادی چون شیخ مهدی بحرالعلوم کرمانی ملا محمد جعفر کرمانی میرزا آقا خان کرمانی شیخ محمود افضل الملک شیخ احمد روحی شیخ محمدمهدی شریف کاشانی، ملک المتکلمین، سید جمال واعظ، سید محمدرضا مساوات، سید اسدالله خرقانی، ابوالحسن میرزا قاجار - آقا میرزا محسن (برادر صدرالعلما) - شیخ هادی نجمآبادی- سلیمان خان میکده - یحیی دولتآبادی - محمدعلی خان نصرت السلطان - جهانگیرخان صوراسرافیل، میرزا عباس علی خان شوکت، حامدالملک شیرازی، میرزا محمود شیرازی، حاج میرزا علی محمد دولتآبادی بررسی کنیم. مقالات افرادی که اتفاق نظر رو بیانی بودنشان هست را ابتدا معین کنیم بعد رو بقیه بحث کنیم. چطوره؟Arianarian (بحث) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۵۷ (UTC)
- جناب آرین این بحث راه بجایی نخواهد برد و مشکل ما راحل نخواهد کرد. تا این اصل پذیرفته نشود که در ارتباط با اعتقاد دینی و مشخصه جنسی، نظر خود شخص در مقاله ارجحیت داده شود (همان سیاستی که من در مقدمه این بحث آوردهام) مشگل سرجایش خواهد بود.
- در اینکه افرادی با اعتقاد بابی در جنبش مشروطه فعال بودند و خدمات برجستهای نمودهاند شکی وجود ندارد، اما این جنبش مردمی را صرفاً بابی یا بختیاری یا آذربایجانی قلمداد کردن و کمک به افرادی که امروزه برای کوبیدن آن انقلاب میخواهند آنرا جنبش بابی نام نهند، دردی از دانشنامه دوا نمیکند. با وچود اینکه نویسندگان ویکی فا را بری از چنین نیتهایی میدانم، از همصدایی آنان با مغرضین تعجب میکنم.
- بنظرم برای پایان دادن به این بحث، فعلاً بایستی پیشهناد سید (چناب وکیلیان) که من آنرا در قسمت وسط این بحث پررنگ کردهام عمل شود. --Anvar11 گفتگو ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۳۸ (UTC)
درود- مشکلی نیست. اکثر مطالب این کتاب با ارجاع به کتب دیگری که در ویکیپدیا فارسی بعنوان منبع به دفعات استفاده شدهاند تهیه گردیده است. منبعد در هنگام استفاده از مطالب تاریخ مکتوم، منبع ذکر شده را هم ذکر میکنیم خوبه؟Arianarian (بحث) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۴۳ (UTC)
- بنظر میرسد صحیح نباشد منابعی که نویسنده آن بابی است برای بابی نامیدن اشخاص وزنی بیش از دیدگاههای مخالف داشته باشد مگر خود شخص به بابی بودن خود معترف باشد که در اینصورت بایستی برعکس، وزن منابع مخالف کم گردد. --Anvar11 گفتگو ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۳۴ (UTC)
- کاربر:Anvar11 خان معلوم است که در تعیین اعتقاد شخص باید نظر شخص نه تنها ارجح بلکه تنها عامل مؤثر باشد! مگر کسی اینجا هست که بگوید برای پی بردن به نظر شخص، حرف خودش ملاک نیست! مساله اینست که برای یافتن نظر قلبی و باطنی شخص، نیاز به پژوهش علمی هست. ما به باطن کار داریم نه ظاهر. خیلی قاتلها در ظاهر میگویند ما بیگناهیم، اما تحقیقات میگوید که اینها مرتکب قتل شدهاند. شما میفرمایید به صرف گفتهٔ آنها نباید گفت آنها قاتلند؟ اینجا هم همین طور است. شخص برای بیان اعتقاد قلبیش در جو خفقان آزاد نبوده. هیچ شخص عاقلی باور نمیکند که مثلاً عمار یاسر وقتی زیر شکنجه اعلام کرد مسلمان نیست، پس ما هم باید حرفش را قبول کنیم گرچه شک نداریم او مسلمان بوده است (باطناً). پس لطفاً این مساله را خاتمه بدهید. 1234 (بحث) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۲۷ (UTC)
- بنظر میرسد صحیح نباشد منابعی که نویسنده آن بابی است برای بابی نامیدن اشخاص وزنی بیش از دیدگاههای مخالف داشته باشد مگر خود شخص به بابی بودن خود معترف باشد که در اینصورت بایستی برعکس، وزن منابع مخالف کم گردد. --Anvar11 گفتگو ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۳۴ (UTC)
- واضح است که هر گروهی در دنیا بخصوص گروههای اقلیت دنبال یارگیری هستند. بابی نامیدن اشخاص توسط منابع بابی را پژوهش علمی نام نهادن و استفاده وسیع از آنها دور از منطق حتی دور از سیاست ویکی است و ادهای بزرگ منابع بیطرف قوی میخواهد. اطلاع از نیت قلبی نیز با پژوهش بدست نمیآید و با نقل قول دیگران گمانهزنی میشود و این دیگران در اینمورد نباید به بها دادن به منابع بابی منجر گردد. حالا که شما به گفته خود شخص اهمیت میدهید در بحث:محمدمهدی شریف کاشانی جواب مرا بدهید که چرا در جعبه زندگینامه بر طبق سیاستهای ویکی که در آنجا ذکر کردهام عمل نکردید--Anvar11 گفتگو ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۱۹ (UTC)
- به همین دلیل است که باید بر منابع معتبر پذیرفته شدهٔ آکادمیک اتکا شود نه امثال البواحسن منذر. شما اگر منبع قوی دارید که خلاف این منابع به کار رفته ارائه کنید. در آنجا گفتهٔ تورج اتابکی و مهدی بامداد استفاده شده. دیگر چه چیز لازمست؟1234 (بحث) ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۹ (UTC)
- من نمیگویم شما چرا آن دو منبع را آورده اید حرف من اینست که در آن مقاله جای آن منبع در جعبه زندگینامه نیست بلکه در متن آورده شود صحیح است.--Anvar11 گفتگو ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۲۴ (UTC)
- به همین دلیل است که باید بر منابع معتبر پذیرفته شدهٔ آکادمیک اتکا شود نه امثال البواحسن منذر. شما اگر منبع قوی دارید که خلاف این منابع به کار رفته ارائه کنید. در آنجا گفتهٔ تورج اتابکی و مهدی بامداد استفاده شده. دیگر چه چیز لازمست؟1234 (بحث) ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۹ (UTC)
درود- یک چیزی هنوز واسه من شفاف نشده- انوار عزیز میگه برای اعتقاد باید خود شخص ابراز کرده باشه از یه طرف دیگه میگه منابع بابی قبول نیستندخوب ؟ کدام منبع رو ایشون بابی می دونن؟ اول بریم تو مقاله این دوستانی که صراحتا خودشون گفته اند که بابی هستند و انوار جان آنها را بدون شک بابی می دونن اون صفحه ها رو اصلاح کنیم. انوار عزیز بارها عبدالحسین صنعتیزاده را بابی اعلام نموده اند اول بروند و در صفحه ایشون با ذکر منبعی از جناب صنعتی زاده دین ایشون رو اصلاح کنند بعد بریم سراغ نفرات بعدی- خوبه ؟ Arianarian (بحث) ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۲۷ (UTC)
وبگاه moviemag
دوستان آیا وبگاه moviemag .ir اعتبار کافی برای استفاده در مقالات سینمایی را دارد؟ این وبگاه به بررسی و نقد فیلمها میپردازد. البته قسمت درباره ما در وبگاه از دسترس خارج شده است. اگر اعتبار دارد از فهرست هرزنامه خارج کنیم.-- آرمان (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۰۴ (UTC)
- به نظر من که معتبر نیست و بیشتر در حد یک وبلاگ شخصی است. تمامی نقدها را یک نفر مینویسد و اخبارش هم که کپی از دیگر سایتهای خبری است. ARASH PT بحث ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۲۰ (UTC)
- معتبر به عنوان منبع نیست و اعتبار آن در حد IMDB است، اما همانند همان IMDB در بخش «پیوند به بیرون» میتواند قرار گیرد. ●مـهـران گفتمان ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۵۹ (UTC)
http://www.afkarnews.ir/vdcjyye8ouqeoxz.fsfu.html
آیا منبع معتبر است؟
استفاده از مصاحبه و گفتگو با رادیو فردا به عنوان منبع
درود. در حال ویرایش بر روی مقاله نوشآفرین هستم. آیا میتوانم از گفتگوی نوشآفرین با رادیو فردا (پیوند۱، پیوند۲) به عنوان منبع استفاده کنم؟ --Roxolani (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۱۴ (UTC)
- بله می شود به طور توصیفی ازش استفاده کرد. --1234 (بحث) ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۱:۰۱ (UTC)
- سپاس برای پاسخگویی. دنبال چندتا منبع درست و حسابی هستم. اگر چیزی پیدا نکردم، سراغ این خواهم رفت. --Roxolani (بحث) ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۱۹ (UTC)
اعتبار خبر گزاریهای ایران
در بحثی که در مورد مقاله "رضا قشقایی" در حال انجام است، کاربری اعتبار خبر گزاریهای ایران در مورد انتشار خبر ترور را به شکل زیر به چالش کشیده است. اگر ممکن است نظر دهید که خبر گزاریهای ایران همچون وبگاه "خبر آنلاین" و "عصریران" در مورد چاپ خبر در مورد مذکور آیا معتبر محسوب میشوند یا خیر.
--Kazemita1 (بحث) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۵۶ (UTC)
- دوست عزیز من نگفتم که خبرگزاریهای مذکور در همهٔ موارد نامعتبر هستند و بحثی که در جریان است ربطی به معتبر یا نامعتبر بودن منابع ندارد بلکه ربط به سرشناسی شخص دارد؛ در ویکیپدیا سرشناسی آمده است:
- یک شخص سرشناس است اگر موضوع چندین منبع ثانویهٔ منتشرشدهٔ[۱] معتبر باشد که از یکدیگر استقلال فکری دارند[۲] و نسبت به شخص نیز مستقل هستند.[۳]
در تعریف منابع مستقل آمده:
- منابع مستقل دارای استقلال تحریریهای∗ هستند (کسانی که در آن تبلیغ میکنند محتوای آن را تعیین نمیکنند) و با موضوع تعارض منافع ندارند (هیچ پتانسیلی برای منافع شخصی، اقتصادی، یا سیاسی ندارند).
در تعریف تعارض منافع آمده:
- * هر گاه وابستگی خاصی بین ویرایشگر و شخص موضوع مقاله موجود باشد، امکان وقوع تعارض منافع بالا میرود. تعارض منافع میتواند شخصی، دینی، سیاسی، دانشگاهی، مالی یا حقوقی باشد.
حال قسمتی این متن از خانم فخیمی میباشد که قرار است مستندی در مورد رضا قشقائی بسازد:
- وقتی دوستی و همراهی، عاشقانه به نهایت ایثار و گذشت تا پای جان پیش میرود/ وقتی ایثار از هشت سال دفاع به یک عمر مقاومت مبدل میشود/ وقتی از دل خود هزاران هزار مثل خود را میجوشاند و میرویاند. ما شاهد ایثارگرانی هستیم همانند خط مقدمیها، رفتند تا ما زنده باشیم، گمنام و جان برکف زندگی خود را نثار زندگی آیندگان کردند.
شهید رضا قشقایی عاشقانه زندگی خود را نثار بالندگی علم و دانش کشور و ایمان خود را چراغ راه آیندگان کرد، درست مثل یک سرباز خط مقدم که با غیرت از جان میگذرد. نامش تا همیشه بر زبان و ایمانش روشنگر راه احمدی روشنها.
چتر حمایت و سنگری که در هشت سال دفاع مقدس چیده شد، مقاومتی را به وجود آورد که تا امروز شاهد آنیم. و ما، موفقیت چشمگیر علم و فرهنگ وطنمان را مدیون این سنگر محکم هستیم.
در پایین قسمتی از ویکیپدیا:منابع معتبر آورده شده است:
- مقالههای ویکیپدیا باید بر مبنای منابع معتبری نوشته شوند که توسط اشخاص ثالث تألیف و منتشر شدهاند. همهٔ دیدگاههای اکثریت و یا اقلیت قابل ملاحظه که در این منابع بیان شده باشد، باید توسط مقالات مرتبط پوشش داده شود. (بنگرید به دیدگاه بیطرفانه)
--Reza Amper (بحث) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۵۸ (UTC)
- بله سؤال من هم دقیقا همین است. آیا این خبرگزاریهای داخلی مثل عصریران و خبر آنلاین در مورد چاپ خبر ترور رضا قشقائی و اخبار تکمیلی در مورد تشییع جنازه رضا قشقائی و یا انتشار اخبار دیگری در مورد تولید فیلم زندگی رضا قشقائی یا بازدید مقامات سیاسی از خانواده وی معتبر محسوب میشوند یا خیر. اگر شما اعتبار آنها را در این موارد به چالش نمیکشید پس نیازی به ادامه بحث نیست. می توانیم بحث سرشناسی را در صفحه مزبور ادامه دهیم.Kazemita1 (بحث) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۵۰ (UTC)
این شخص کارمند این خبرگزاری ها بوده؟ از آنها حقوق می گرفته یا به آنها کمک می کرده؟ اگر مستقیماً ارتباطی وجود داشته مستقل نیستند. 1234 (بحث) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۱۲ (UTC)