بحث:هادی نجمآبادی: تفاوت میان نسخهها
Arianarian (بحث | مشارکتها) ←تعمل بر انگیز: بخش جدید |
|||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
::ضمناً شما که مدام میفرمایید خود این افراد به بابی بودن اقرار نکردهاند؛ [http://pds.lib.harvard.edu/pds/view/31795618?n=23&imagesize=2400&jp2Res=0.5&printThumbnails=true این] یک نمونه سفرنامهٔ خواهر یحیی دولتآبادی به قبرس برای بازدید خانه صبح ازل که اعتقاد وی کاملاً در آن مشهود است. [[کاربر:Sicaspi|1234]] ([[بحث کاربر:Sicaspi|بحث]]) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۱۱ (UTC) |
::ضمناً شما که مدام میفرمایید خود این افراد به بابی بودن اقرار نکردهاند؛ [http://pds.lib.harvard.edu/pds/view/31795618?n=23&imagesize=2400&jp2Res=0.5&printThumbnails=true این] یک نمونه سفرنامهٔ خواهر یحیی دولتآبادی به قبرس برای بازدید خانه صبح ازل که اعتقاد وی کاملاً در آن مشهود است. [[کاربر:Sicaspi|1234]] ([[بحث کاربر:Sicaspi|بحث]]) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۱۱ (UTC) |
||
:::البته استثنائاً در مورد یحیی دولت آبادی وزن منابع موجود (به غلط) بطرف بابی بودن است و من در این مورد فعلاً چیزی ندارم بگویم. اما شما بهتر از من میدانید که منابع منبع دار را نمیشود به راحتی حذف کرد، عمر تحصیلات آکادمیک تاریخنگاری بسیار بسیار کوتاهتر از عمر تاریخ است.--[[کاربر:Anvar11|<font color="green">'''Anvar11'''</font>]] [[بحث_کاربر:Anvar11| <font color="red"><small> <sup>گفتگو</sup></small></font>]] ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۱۸ (UTC) |
:::البته استثنائاً در مورد یحیی دولت آبادی وزن منابع موجود (به غلط) بطرف بابی بودن است و من در این مورد فعلاً چیزی ندارم بگویم. اما شما بهتر از من میدانید که منابع منبع دار را نمیشود به راحتی حذف کرد، عمر تحصیلات آکادمیک تاریخنگاری بسیار بسیار کوتاهتر از عمر تاریخ است.--[[کاربر:Anvar11|<font color="green">'''Anvar11'''</font>]] [[بحث_کاربر:Anvar11| <font color="red"><small> <sup>گفتگو</sup></small></font>]] ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۱۸ (UTC) |
||
== تعمل بر انگیز == |
|||
می دونید چرا ''او بر خلاف سایر روحانیان، حرمت استعمال دخانیات را دائمی دانسته و مخصوص زمان خاصی نمیداند'' ؟ |
|||
چون: |
|||
*در باب هیجدهم از کتاب بیان خوردن [[مشروبات الکلی]] و هر چیز بدبو و کریه و انواع دخانیات حرام'' اعلام شده است.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = ترابیان فردوسی| نام =محمد | پیوند نویسنده =محمد ترابیان فردوسی | عنوان = حالات و مقالات استاد شهاب فردوسی| سال =1383| ناشر = صحیفه خرد| مکان =ایران | زبان = پارسی| شابک =5-5-95414-946| صفحه = 316| صفحات =505}}</ref> |
|||
[[کاربر:Arianarian|Arianarian]] ([[بحث کاربر:Arianarian|بحث]]) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۳۰ (UTC) |
نسخهٔ ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۳۰
رد کردن جدول تا شروع بحثها |
اینجا یک صفحهٔ بحث برای گفتگو پیرامون بهبود مقاله هادی نجمآبادی است. اینجا انجمن نیست که راجع به موضوعهای عمومی پیرامون موضوع مقاله گفتگو کنید. |
سیاستهای مقاله
|
یافتن منابع: گوگل (کتابها · اخبار · روزنامهها · آکادمیک · تصاویر آزاد · ارجاعات وپ) · اخبار آزاد · جیاستور · نیویورک تایمز · کتابخانه وپ |
این مقاله با درجه کیفیت ضعیف و اهمیت کم دارای امتیاز ۱٬۰۲۷ در ویکیپروژه نسخهٔ آفلاین است.
جزئیات بیشتر
|
شيخ هادي نجم آبادي؛ شيعه يا بابي ؟
از 9 مهر 1388 در زمینه های «تاریخ»، «مشاهیر فرهنگی» و «ساوجبلاغ پژوهی» همکاری با دانشنامه آزاد «ویکی پدیا» را آغاز کردم. نگارش 12 مقاله مستقل و مشارکت در ویرایش 198 مقاله دیگر، حاصل این همکاری علمی و فرهنگی است. یکی از آن مقالات دوازده گانه، مقاله «شیخ هادی نجم آبادی» است. همانگونه که می دانید شیخ هادی نجم آبادی (1250- 1320 قمری) یکی از روحانیان روشنگر، نوگرا، منتقد استبداد قاجار و از دوستان نزدیک مرحوم سیدجمال الدین اسدآبادی بود که در روستای نجم آباد - از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز - زاده شد. او در سال های پیش از جنبش مشروطه خواهی ایرانیان، نقش مهمی در آگاه کردن مردم و گرایش آنان به نواندیشی دینی داشته است. کمتر کسی از شخصیت های مشهور مشروطه را می توان نام برد که یا مستقیم شاگرد شیخ نبوده و یا با وی رابطه نداشته است. از معروف ترین شاگردان شیخ می توان به آیت الله سیدمحمد طباطبایی، علامه علی اکبر دهخدا، علامه محمد قزوینی، میرزا جهانگیرخان شیرازی (صور اسرافیل)، ملک المتکلمین، سید اسدالله خرقانی و ناظم الاسلام کرمانی اشاره کرد. زنده یاد نجم آبادی علت انحراف شیعه از تعالیم اصیل نبی مختار (ص) و ائمه اطهار (ع) را محبت نسنجیده و بدون معرفت نسبت به آنان می داند که هر خبر یا اثری یا رویایی که شاهد آن باشد قبول کرده و درصدد تصحیح و تنقیح سند برنیامده بلکه مسلم دانستند. متاسفانه شیخ به خاطر همین نظرها و انتقادها، از سوی سیدصادق طباطبایی - پدر آیت الله سیدمحمد طباطبایی - تکفیر شده و حتی متهم به «بابیگری» می شود. در حالی که صفحات بسیاری از کتاب ارزشمند خود «تحریرالعقلا» را به رد بابیگری اختصاص داده است. شیخ هادی به سبب برداشت آزادمنشانه از مسایل دینی، از اختلافات مذهبی و فرقه سازی دفاع نمی کرد و به شدت به استدلال های عقلی پایبند بود. البته در یک نکته با دیگر مجتهدان شیعی روزگار خود هم صدا بود: «سقوط حکومت استبدادی قاجار». به طور کلی می توان اصول زیر را از موارد مورد تاکید مرحوم نجم آبادی دانست: «توحید، عقل، استدلال در تمامی امور و ترک تقلید، مبارزه با خرافات و غلوگرایی در دین، اصلاح اخلاق، بازگشت به اصول ادیان توحیدی و تحقق وحدت ادیان، بازگشت به اسلام واقعی، نفی نقش منفی متولیان دین، آگاه کردن مردم، آسایش، عدالت و رفاه خلق.» «تحریرالعقلا» تنها اثر به جای مانده از شیخ هادی نجم آبادی است. این کتاب در سال 1312 خورشیدی به کوشش میرزا مرتضی نجم آبادی - داماد شیخ - در تهران منتشر شد. میرزا ابوالحسن خان فروغی، پیشگفتار مفصلی درباره نیاکان شیخ و خود او بر این کتاب نوشته است. مطالب اصلی کتاب به موضوعی معین اختصاص ندارد و موضوعات متنوعی از اعتقادات، عرفان، اخلاق، مسایل اجتماعی، سیاسی و نقد و بررسی ادیان در یک گفتار گسترده آمده است اما در عین حال کتاب دارای جهت گیری واحد و هدف مشخص است که همان «پیرایش خرد» است. تحریرالعقلا به فارسی و با نثری روان و استوار نگارش یافته است. در اوایل سال 1389، یکی از کاربران ناشناس اما یقینا" بهایی ویکی پدیا، با استناد به مقاله «آیا حاج شیخ هادی نجم آبادی بابی است؟» نوشته تورج امینی (نویسنده بهایی)، در «مقاله شیخ هادی نجم آبادی» ویکی پدیا دست برد و مدعی شد که شیخ هادی، بابی مذهب است!؟ بابیت فرقه ای است که در دوره قاجار به وسیله سید علی محمد شیرازی مشهور به باب (اعدام شده در سال 1266 قمری) ایجاد شد. او نخست ادعای بابیت یعنی باب معارف الهی و راه اتصال به مهدی موعود و سپس ادعای مهدویت کرد. از فرقه بابیت، بهاییت پدید آمد. بهاییان مذهب خود را جدای از دین اسلام می دانند. تورج امینی در مقاله خود - که در سال 1385 در وب سایت «گفتمان» منتشر شده - با گزینش غیر روشمند مطالب کتاب تحریرالعقلا و مغالطات آشکار و نهان، شیخ هادی را بابی معرفی می کند! او در آغاز مقاله خود نوشته است: «من در پی آنم که نشان دهم شیخ هادی نجم آبادی آیین بابی را پذیرفته بود و برای این کار باید مقدمه ای بچینم». امینی در ادامه، سه قانون خودساخته و ناصواب را مطرح می کند و در پایان، شتابزده نتیجه می گیرد: «...اما اگر از من بخواهند در یک جمله، کتاب تحریرالعقلا را معرفی کنم، بدون هیچ تردیدی خواهم گفت: تحریرالعقلا کتابی است استدلالی در اثبات حقانیت سید باب»! این ادعای واهی در حالی است که شیخ هادی نجم آبادی - از روحانیان پیشگام «جریان نواندیشی دینی» در ایران - به شدت با فرقه سازی و فرقه گرایی مخالف بود؛ به طوری که در کتاب تحریرالعقلا، حدود پنجاه صفحه را به نقد و رد فرق جدیده (بابیه و بهاییه) اختصاص داده است. امینی تلاش می کند که با مصادره ناشیانه شیخ هادی به نفع فرقه بابیت، نشان دهد که مربی مشروطه و شاگردانش همگی از پیروان «باب» و «بها» و «صبح ازل» بودند و در نهایت نتیجه بگیرد که جنبش مشروطه خواهی ایرانیان هم نتیجه تلاش های پیروان این سه فرقه است. به خاطر دارم در 26 شهریور 1376 علامه مرحوم محمدتقی جعفری در آیین گشایش کنگره بزرگداشت شیخ هادی نجم آبادی در شهرستان ساوجبلاغ، از شخصیت و آرمان های شیخ به عنوان یک شیعه و مسلمان نواندیش و مبارز تمجید کرد و گفت که شیخ هادی در کتاب تحریرالعقلا، «استدلال های پیش ساخته» را مورد نقد و بحث قرار داده است. استدلال های ناصوابی که در علم منطق، «منطق توجیهی» نامیده می شود. این منطق شاید بر اندیشه و رفتار عوام اثرگذار باشد اما در نظر خواص، رسوا و مطرود است. عجیب است که هم اکنون با گذشت حدود 112 سال از مرگ شیخ هادی، نویسنده ای بهایی با دست یازیدن به همان منطق مورد نقد شیخ، به تحریف تاریخ و یارگیری به نفع فرقه مورد علاقه خود می پردازد. بی تردید آزاد اندیشی و پژوهش به معنای تحریف حقیقت نیست بلکه روایت درست حقیقت است. به هرحال مدیران دانشنامه ویکی پدیا، گفت و گوی نوشتاری دو ماهه بنده و کاربر ناشناس اما بهایی را با داخل کردن دو جمله زیر در مقاله شیخ هادی نجم آبادی، پایان دادند. جملاتی که همچنان مورد نقد جدی پژوهشگران است: «برخی نویسندگان بهایی، شیخ هادی نجم آبادی را بابی مذهب می دانند و برای اثبات دیدگاه خود به تنها اثر او (کتاب تحریرالعقلا) استناد می کنند. این موضوع در حالی است که شیخ هادی در همان کتاب به نقد بابیگری پرداخته است.» حسین عسکری (بحث) ۶ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)
آذر نجفی
این شخص کیست و چه صلاحیت علمی دارد؟--1234 (بحث) ۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۰:۳۱ (UTC)
هادی خسروشاهی
این شخص یک آدم سیاسی است چه صلاحیت علمی برای درج مصاحبه اش در مقالات وجود دارد؟ --1234 (بحث) ۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۱۵ (UTC)
- شما میدانید که سیاستمداران دستی در تاریخنگاری داشتهاند و بالعکس. او هم مقالات متعدد با موضوعات تاریخی و اجتماعی دارد و اکثراً دارای تم سیاسی-مذهبی است و نمیتوان نادیده گرفت. --Anvar11 گفتگو ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۳۹ (UTC)
- داشته باشند، ولی باید صلاحیت علمی اش را هم داشته باشند تا جدی گرفته شوند. --1234 (بحث) ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۱۱ (UTC)
- چه کسی بایستی صلاحیت علمی اینگونه اشخاص را تایید کند. مثلاً میفرمایید خسروشاهی و یا سید مقداد نبوی رضوی بیایند امتحان بدهند تا صلاحیت آنان معلوم شود؟ و چه کسی از اینان امتحان بگیرد؟ امری محال است، حداقل در ایران که هیچکس دیگری را قبول ندارد. --Anvar11 گفتگو ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۳۱ (UTC)
- افراد دارای تحصیلات علمی آکادمیک و منابع دارای مرور همتا هستند که میشود بهشان استناد کرد هر مطلبی که شخصی جایی مینویسد استنادپذیر نیست و قرار دادن امثال ابوالحسن و خسروشاهی در کنار مورخین دانشگاه دیده ناقض وپ:وزن است و موارد زیادی باید زدوده شود. 1234 (بحث) ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۱۲ (UTC)
- چه کسی بایستی صلاحیت علمی اینگونه اشخاص را تایید کند. مثلاً میفرمایید خسروشاهی و یا سید مقداد نبوی رضوی بیایند امتحان بدهند تا صلاحیت آنان معلوم شود؟ و چه کسی از اینان امتحان بگیرد؟ امری محال است، حداقل در ایران که هیچکس دیگری را قبول ندارد. --Anvar11 گفتگو ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۳۱ (UTC)
- داشته باشند، ولی باید صلاحیت علمی اش را هم داشته باشند تا جدی گرفته شوند. --1234 (بحث) ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۱۱ (UTC)
- بنظر شما شخصی مثل سید مقداد نبوی رضوی در کجای این معیار قرار دارد؟. --Anvar11 گفتگو ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۲۴ (UTC)
- فوق لیسانس تاریخ دارد. کسی هم نمیآید وقتی او تئوری جدیدی داده که استادان بزرگ خلافش را گفتهاند، به حرف او وزن بیشتری بدهد. --1234 (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۳۸ (UTC)
- بدون اینکه ارزش مدرک دانشگاهی را زیر سوال ببرم، عرض میکنم بسیاری از تاریخنگاران مدرک دانشگاهی نداشتند ولی مطالعات تاریخی بسیاری را از خود بجا گذاشتهاند. کاری به تایید و یا تکذیب هیچکدام ندارم ولی مقایسه این و آن بما میگوید که اگر استناداتی لازم به حذف باشد دومی ارجح تر است. اگر شما فتوی به حذف بدهید منابع مربوط به هر دو مورد بایستی حذف شوند. --Anvar11 گفتگو ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۵۱ (UTC)
- شکی نیست که آثار زیادی بر جای گذاشتهاند، ولی چه آثاری و در کجا؟ بله شخص مسنی با دویست مقاله در جاهایی مثل در مکتب اسلام و سایر منابع غیر تخصصی اثر زیاد دارد. اما این برای وی اعتبار علمی به همراه نمیآورد. هر وقت تحصیلات جدی در این زمینه کرد یا لااقل سایرین قبولش داشتند میشود پذیرفت. --1234 (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۵۸ (UTC)
- بدون اینکه ارزش مدرک دانشگاهی را زیر سوال ببرم، عرض میکنم بسیاری از تاریخنگاران مدرک دانشگاهی نداشتند ولی مطالعات تاریخی بسیاری را از خود بجا گذاشتهاند. کاری به تایید و یا تکذیب هیچکدام ندارم ولی مقایسه این و آن بما میگوید که اگر استناداتی لازم به حذف باشد دومی ارجح تر است. اگر شما فتوی به حذف بدهید منابع مربوط به هر دو مورد بایستی حذف شوند. --Anvar11 گفتگو ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۵۱ (UTC)
- فوق لیسانس تاریخ دارد. کسی هم نمیآید وقتی او تئوری جدیدی داده که استادان بزرگ خلافش را گفتهاند، به حرف او وزن بیشتری بدهد. --1234 (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۳۸ (UTC)
- البته همه ما هم در ویکی فقط از منابع تخصصی استفاده نمی کنیم و بسیاری از منابع ما بخصوص در مورد تاریخ و آنجا که صحبت از دین می شود از همین منابع است. در مورد تحصیلات هم روحانیان معادل سازی کرده اند (هرچند من قبول ندارم) و در بسیاری از موارد خود را بالاتر از فوق لیسانس می دانند و اینجور نیست که تحصیلاتی نداشته باشند و آنجا که پای اعتقاد دینی مطرح است خود را صاحب نظر میدانند.--Anvar11 گفتگو ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۸ (UTC)
- تحصیلات باید آکادمیک باشد. ما در زمینه ی تاریخ صحبت می کنیم و این امر تخصصی است. 1234 (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۱۱ (UTC)
- ضمناً شما که مدام میفرمایید خود این افراد به بابی بودن اقرار نکردهاند؛ این یک نمونه سفرنامهٔ خواهر یحیی دولتآبادی به قبرس برای بازدید خانه صبح ازل که اعتقاد وی کاملاً در آن مشهود است. 1234 (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۱۱ (UTC)
- البته استثنائاً در مورد یحیی دولت آبادی وزن منابع موجود (به غلط) بطرف بابی بودن است و من در این مورد فعلاً چیزی ندارم بگویم. اما شما بهتر از من میدانید که منابع منبع دار را نمیشود به راحتی حذف کرد، عمر تحصیلات آکادمیک تاریخنگاری بسیار بسیار کوتاهتر از عمر تاریخ است.--Anvar11 گفتگو ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۱۸ (UTC)
- ضمناً شما که مدام میفرمایید خود این افراد به بابی بودن اقرار نکردهاند؛ این یک نمونه سفرنامهٔ خواهر یحیی دولتآبادی به قبرس برای بازدید خانه صبح ازل که اعتقاد وی کاملاً در آن مشهود است. 1234 (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۱۱ (UTC)
تعمل بر انگیز
می دونید چرا او بر خلاف سایر روحانیان، حرمت استعمال دخانیات را دائمی دانسته و مخصوص زمان خاصی نمیداند ؟
چون:
- در باب هیجدهم از کتاب بیان خوردن مشروبات الکلی و هر چیز بدبو و کریه و انواع دخانیات حرام اعلام شده است.[۱]
Arianarian (بحث) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۳۰ (UTC)
- ↑ ترابیان فردوسی، محمد (۱۳۸۳). حالات و مقالات استاد شهاب فردوسی (به پارسی). ایران: صحیفه خرد. ص. ۳۱۶. شابک ۵-۵-۹۵۴۱۴-۹۴۶ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک).