ویکیپدیا:تابلوی اعلانات منابع معتبر: تفاوت میان نسخهها
Arianarian (بحث | مشارکتها) |
|||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
::::تفسیر این نوشته در صلاحیت مورخین است که با اتکا به روش علمی بر اساس شواهد و قراین نتیجه بگیرند. این نویسنده این طور استدلال کرده، شاید مورد تأیید قرار نگیرد (مخالفتی هم با آن تا به حال نشده، شده؟). در مقاله نجم آبادی اصلاً به این پژوهش استناد نشده. ولی این نشان می دهد تنها منبع این پژوهش آن کتابی که گفتید نیست.[[کاربر:Sicaspi|1234]] ([[بحث کاربر:Sicaspi|بحث]]) ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۹ (UTC) |
::::تفسیر این نوشته در صلاحیت مورخین است که با اتکا به روش علمی بر اساس شواهد و قراین نتیجه بگیرند. این نویسنده این طور استدلال کرده، شاید مورد تأیید قرار نگیرد (مخالفتی هم با آن تا به حال نشده، شده؟). در مقاله نجم آبادی اصلاً به این پژوهش استناد نشده. ولی این نشان می دهد تنها منبع این پژوهش آن کتابی که گفتید نیست.[[کاربر:Sicaspi|1234]] ([[بحث کاربر:Sicaspi|بحث]]) ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۹ (UTC) |
||
: پس در خود کتاب نیست و این سخن به اصطلاح شما سخن مورخین با صلاحیت است و نه گفته خود شخص در کتابش. ضمناً بنظر می رسد منبع شماره هفت در مقاله هادی نجم آبادی بایستی حذف شود چون بناحق گفته است که بابی بودن در خود کتاب آمده است.--[[کاربر:Anvar11|<font color="green">'''Anvar11'''</font>]] [[بحث_کاربر:Anvar11| <font color="red"><small> <sup>گفتگو</sup></small></font>]] ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۰۵ (UTC)کتاب |
: پس در خود کتاب نیست و این سخن به اصطلاح شما سخن مورخین با صلاحیت است و نه گفته خود شخص در کتابش. ضمناً بنظر می رسد منبع شماره هفت در مقاله هادی نجم آبادی بایستی حذف شود چون بناحق گفته است که بابی بودن در خود کتاب آمده است.--[[کاربر:Anvar11|<font color="green">'''Anvar11'''</font>]] [[بحث_کاربر:Anvar11| <font color="red"><small> <sup>گفتگو</sup></small></font>]] ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۰۵ (UTC)کتاب |
||
::آن را من ننوشته ام و به این پژوهش هم ربطی ندارد من مشکلی با حذفش ندارم. [[کاربر:Sicaspi|1234]] ([[بحث کاربر:Sicaspi|بحث]]) ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۴۸ (UTC) |
::آن را من ننوشته ام و به این پژوهش هم ربطی ندارد من مشکلی با حذفش ندارم. [[کاربر:Sicaspi|1234]] ([[بحث کاربر:Sicaspi|بحث]]) ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۴۸ (UTC)\ |
||
انوار عزیز در صفحه بنده نوشتن که داری همه مشروطه طلب ها رو بابی می کنی !! انوقت خودشون همه نویسندگان کتاب هایی که در لیست 13 صفحه ای کتابنامه تاریخ مکتوم آمده را بابی و کتب ایشان را منابع بابی می دونن!! البته برخی مانند اداورد بروان ،فروغی، دهخدا، افضل الملک ، شیخ مهدی بحرالعلوم و .... که در این لیست آمده پیرو آئین بیانی بوده اند ولی اینکه ایشون نویسندگان 13 صفحه لیست رو یکجا به دین بیان مشرف فرمودند و همه رو بابی و کتب ایشان را منبع بابی دونسته اند هم در نوع خودش جالبه !! |
|||
صلوات بفرستید. این کتاب اگه راه در رو داشت و منابعش معتبر نبود با نویسنده اش به شدت برخورد می شد. می دونم که شما هم مثل اکثر محققین متعجب شده اید ولی از حقیقت فراری نیست[[کاربر:Arianarian|Arianarian]] ([[بحث کاربر:Arianarian|بحث]]) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۳۷ (UTC) |
|||
== وبگاه moviemag == |
== وبگاه moviemag == |
نسخهٔ ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۳۷
در این صفحه کاربران میتوانند در مورد اینکه آیا یک منبع معتبر است پرسش کنند، و کاربرانی علاقمند به موضوع منبع دهی به پاسخ به پرسشها میپردازند. رهنمودی که بیش از همه به موضوع اینکه آیا یک منبع قابل اعتماد هست یا نه ویکیپدیا:منابع معتبر میباشد. سیاستهایی که بصورت مستقیم به بحث مربوط میشوند ویکیپدیا: دیدگاه بیطرف، ویکیپدیا:تحقیق دستاول ممنوع و ویکیپدیا:اثباتپذیری هستند. برای پرسش درباره سیاستهای منبع دهی مستقیماً به این صفحه بحث بروید. دقت کنید که این صفحه محلی برای بحثهای کلی، یا اختلافات محتوایی نیست. در اینجا بحث مشخصاً درباره منابع باید باشد، و نه مقالهها. پرسشهای کلی راجع به اینکه «کدام منابع در فلان مقاله قابل اعتماد هستند» ممکن است فرای قلمرو این صفحه باشد، و باید در صفحه بحث مربوطه مورد بحث قرار بگیرد. لطفاً موضوعهای جدید را در بخش جدیدی مطرح نمایید. هنگامی که موضوعی حل شد به آن برچسب {{شد}} بزنید. |
بایگانیهای تابلوی اعلانات منابع معتبر |
---|
۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰
۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰ ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۲۷، ۲۸، ۲۹
|
مباحث قدیمیتر از ۱۰ روز توسط Dexbot ممکن است بایگانی شده باشند. |
- از انتقال یک صفحه: این یک تغییرمسیر است از صفحهای که منتقل شدهاست (تغییرنام داشتهاست) یا در نتیجهٔ انتقال یک صفحه ایجاد شدهاست. یکی از دلایل نگاه داشتن این صفحه، جلوگیری از شکستن پیوندها، هم داخلی و هم خارجی است که ممکن است به نام قدیمی صفحه هدایت شوند. هرگونه صفحهٔ تغییرمسیر دارای انتقال ثبتشده در تارخچهٔ خود باید با این الگوی ردهٔ تغییرمسیر برچسب بخورد.
تاریخ مکتوم
مقدمه: باور دینی و اعتقادی اشخاص امری کاملاً شخصی بوده و در نوشتن زندگینامه ملاک اصلی، گفته خود شخص و یا وجود یک منبع کاملاً معتبر و بیطرف است که امکان اثبات پذیری بالایی داشته باشد. در اینجا و اینجا.
اخیراً یکی از نویسندگان ویکیفا با استفاده از یک منبع غیر بیطرف بنام کتاب تاریخ مکتوم نوشته سید مقداد نبوی رضوی اقدام به انجام ویرایشهای وسیعی در سابقه شخصیتهای جنبش مشروطه نموده و دین و آئین آنان را زیر سوال برده است. این کتاب در حقیقت شرح وبسط کتاب روزگاری که گذشت نوشته صنعتی زاده کرمانی است که خود و پدرش بابی بودند و در آن کتاب اکثر فعالان مشروطه را بابی نامیده است.
این کتاب بدلایل زیر بنظر من فاقد اعتبار لازم برای تعیین دین و اعتقاد اشخاص درگذشته است:
- کتاب برای تبیین دین اشخاص بیطرف نیست: این کتاب درحقیقت خود شرح و بسط کتاب دیگری است بنام روزگاری که گذشت نوشته صنعتی زاده که خود بابی بوده و نوشته او نمیتواند بیطرف بحساب آید و استفاده از آن همانند استفاده از تحقیق منبع دست اول است.
- کتاب با یک روال قابل اعتماد نوشته و چاپ نشده است: متاسفانه در سالهای اخیر درخارج از ایران و بخصوص در داخل کشور تمایلاتی وجود دارد که جنبش مشروطه را یک جنبش صرفاً بابی و یا انگلیسی جلوه دهند و با کشف منابع نویافته (ویا بگوییم نوبافته) با چاپ مقاله و کتب مختلف آنرا بزعم خود اثبات کنند و در این راستا مساعدتهای بیشماری انجام میگردد؛ و واضح است که این کتاب از این شرایط سود جسته است.
- درهمین راستا اشخاص صاحب نظر انتقادات اساسی به این نقطه نظر و هدف کتاب داشتهاند که در جستجوی اینترنتی قابل دسترسی است. مثل:
لیلا چمن خواه در نقد کتاب مینویسد:
از یاد نبریم که بابی گری در بسیاری موارد اتهامی بود که از سوی حکومتیان و متشرعین هر دو به فعالان مشروطه خواه داده میشد تا بدین وسیله هم مشروطه بی اعتبار شود و هم راه برای تکفیر مخالفان هموار گردد.
به گفته تورج امینی:
تفکرات حجتیهای مقداد نبوی باعث شده است که برای تحقیر و تخفیف آیین بهایی، بر حضور ازلیان در مشروطه تاُکید کند.
همچنین در میزگرد اختصاصی خبرگزاری ایبنا برای بررسی و نقد کتاب «تاریخ مکتوم» اثر سید مقداد نبوی رضوی با نقادی علی موجانی، رئیس کتابخانه تخصصی وزارت امور خارجه و دکتر الهام ملکزاده، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، اشاره شده است:
نویسنده در کتابش مطالب را به شکلی برگزیده تا بتواند با کمک این منابع به تبیین هدفی که در ذهن خود دارد، برسد. نویسنده بدون داشتن پیشینه پژوهشی قوی به مطالعه در جریانی پرداخته که نظریه دادن در آن نیازمند پژوهشی عمیق است.
در این کتاب اشخاصی مانند هادی نجمآبادی – ملک المتکلمین – سید جمال الدین و دیگران بابی قلمداد شدهاند و این درحالی است که خود این اشخاص به این نکته اشارهای نکردهاند. باتوجه به اینکه رهنمود منبع معتبر بما میگوید:
- کتاب با یک روال قابل اعتماد نوشته و چاپ شده باشد.
- احتیاط ویژهای در مورد انتشارات و ژورنالهایی که صرفا در جهت اشاعه دیدگاه خاصی چاپ میشوند باید به خرج داد.
- ادعاهای بزرگ منابع قوی میطلبند
به سادگی نمیتوان دین و اعتقاد مذهبی را که یک باور شخصی است و خود شخص درمورد آن انکار و یا سکوت کرده است، با نوشتههای یک شخص ثالث و غیر بیطرف، تعین نمود. با توجه به موارد بالا درخواست مینمایم اعتبار کتاب فوق درمورد تعین دین اشخاص مورد بازبینی قرار داده شود. --Anvar11 گفتگو ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۲۱ (UTC)
- در قسمت دیگری از مصاحبه بیان شدهاست:
کتاب «تاریخ مکتوم» از اشخاص و باورهای آنها در نهضت مشروطه صحبت میکند و ارتباطاتی را درباره روی دادن این نهضت شرح میدهد که ظاهرا در درون کتاب به درستی روایت شده است و هنگامی که روایت این کتاب را با سایر منابع مقایسه میکنیم دچار تعارض میشویم.
- علاوه بر این، به نظر میرسد ناشر این کتاب هم آکادمیک نیست. نظرم بر این است که انتساب افراد به ازلی بودن تنها بر پایهٔ این کتاب مناسب نباشد. من چند تا از کاربرانی که به نظرم صاحب نظر میرسند را پینگ میکنم: @همان، درفش کاویانی، Mehran و Behzad.Modares: طاها (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۵۲ (UTC)
- ناشر کتابهای معتبری چاپ کرده است. مورخی چون کاوه بیات مسئولیت بخش تاریخ این انتشارات را بر عهده دارد. آی بی توریس و ... هم وابسته به یک دانشگاه نیستند ولی کتاب هایشان آکادمیک است. 1234 (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۱۵ (UTC)
جزئیات این که کتاب چه کرده به ما مربوط نیست. سنجش متدلوژی کتاب در صلاحیت مورخین است نه ویکیپدیا. اما وقتی به بررسی کارشناسان مینگریم، درست نیست که فقط مطالبی گزینش شود که به پیشبرد نظرمان کمک میکند. همان لیلا چمن خواهی که دکترایش در زمینهٔ بهاییت بوده اینها را هم گفته که شما بهشان اشارهای نکردید:
مقاله در زمره یکی از بدیع ترین مقالاتی است که این اواخر خواندهام. بر خلاف کلی گوییها و تکرار مکرراتی که یا در قالب کلان نظریات اجتماعی و یا در هیأت تحلیلهای امنیتی که بعضاً برخاسته از ترس و بیمهای نانوشته و اعلام نشدهٔ نویسندگان است و امروزه به وفور در مجلات علمی دیده میشود، مقالهٔ حاضر از آن دست تحقیقاتِ بدیعی است که مثل کوه یخ تنها چند درصد از تحقیق یا تحقیقات انجام شده را نشانمان میدهد. درِ باغ سبزی است که ما را وسوسه میکند هر چه زودتر به این باغ سرک بکشیم و به درونش پای بگذاریم. معلوم است نویسنده اشراف کامل به موضوع و ادبیات دارد و به همین دلیل است که توانسته چند نکته را همزمان مطرح کند.
تورج امینی اینها را هم گفته است:
مقالهٔ نبوی را خواندم و آن را محققانه یافتم زیرا معلوم بود که اطّلاعات وسیعی در باب علوم اسلامی و همچنین آئین بهائی دارد. افزون بر این، او به مآخذ و منابعی کمیاب دسترسی داشت که به بعضی از آنها دسترسی نداشتم. کتاب او را میتوان نقطهٔ عطفی در بازنگری تحوّلات عصر مشروطه دانست.
مسلماً کتاب جدید است و طول میکشد محک بخورد. تا زمانی که مورخین صاحب نام نقد کاملی از آن ارائه ندهند ما نمیتوانیم نتیجهای له یا علیه آن بگیریم. تا آن زمان، اگر صریحاً منابع معتبری وجود دارند که خلاف نظر آن میگویند وزن این کتاب کمتر در نظر گرفته شود؛ ولی اگر در زمینهای حرفی زده که تا به حال بیان نشده، یا حرف دیگران را تکرار نکرده، دلیلی بر عدم استفاده از آن وجود ندارد. مثلاً این که ملک المتکلمین بابی بوده حرف این کتاب نیست، ادوارد براون، فریدون آدمیت و منصوره اتحادیه هم بر همین نظرند. 1234 (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۴۹ (UTC)
- جناب سیکاسپی موضوع بحث ما این نیست که ناشر معتبر است و یا حتی نویسنده اشراف کامل به موضوع دارد ویا این کتاب نقطه عطفی در ارائه مطلب است، اگر آنها را هم به فرض قبول کنیم باز اصل مساله سرجایش است و آن اینست که کتاب تاریخ مکتوم شرح و باز نویسی مطالب کتاب دیگری است که نویسنده آن بابی بوده و نوشتههای وی در مورد بابی بودن اشخاص نمیتواند مورد استناد باشد و در حکم منبع اولیه است. شاید بتوان از موضوعات دیگر این کتاب استفاده کرد ولی بخصوص برای بابی نامیدن مثلاً شیخ هادی نجمآبادی به نوشتههای صنعتی زاده نمیتوان استناد کرد. اگر مطالب کتاب تاریخ مکتوم از یک منبع بیطرف بود شاید میتوانستیم آن نظر را در ویکیپدیا بیاوریم. --Anvar11 گفتگو ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۳۳ (UTC)
- همان طور که گفتم روش کتاب به ما ارتباطی ندارد. کار ما بررسی میزان پذیرش تحقیق در جامعهٔ علمی است. اگر معیارهای لازم را داشته باشد، از هر روشی که باشد، باشد. مثلاً طبیعیست که کتاب صنعتی دربارهٔ پدرزنش شیخ هادی دولتآبادی مطلب داشته باشد و استفاده شود. اگر ادعای بزرگی شده و دلایل کافی برایش آورده نشده (چنان که میگویید) پس لابد نباید این تحقیق از سوی متخصصان پذیرفته شود یا باید ردیهای علیه آن انتشار یابد. 1234 (بحث) ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۴۸ (UTC)
- البته برای دانستن اعتبار کتاب از نظر ویکیپدیا، روش کتاب مهم است و اینکه از منبع اولیه استفاده شده. نکته مهم اینست که بابی خواندن افرادی که خود چیزی در مورد دینشان نگفتهاند آنهم توسط یک فرد بابی مصداق منبع اولیه است و نمیتوان در ویکی به آن استناد کرد. --Anvar11 گفتگو ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۴ (UTC)
- در ویکیپدیاست که استفاده از منبع اولیه ممنوع است، تحقیق تاریخی مسلم است که باید از منبع اولیه استفاده کند. تحقیق تاریخی که مبتنی بر منبع اولیه نباشد اصلاً اعتبار ندارد. روش شناسی، و ارزیابی پژوهش در صلاحیت کارشناسان است نه ویکیپدیا. ضمناً وقتی از کسی نام برده میشود و کار او در معرض بررسی قرار میگیرد شایسته است به او هم اطلاع داده شود. 1234 (بحث) ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۷ (UTC)
- البته برای دانستن اعتبار کتاب از نظر ویکیپدیا، روش کتاب مهم است و اینکه از منبع اولیه استفاده شده. نکته مهم اینست که بابی خواندن افرادی که خود چیزی در مورد دینشان نگفتهاند آنهم توسط یک فرد بابی مصداق منبع اولیه است و نمیتوان در ویکی به آن استناد کرد. --Anvar11 گفتگو ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۴ (UTC)
- همان طور که گفتم روش کتاب به ما ارتباطی ندارد. کار ما بررسی میزان پذیرش تحقیق در جامعهٔ علمی است. اگر معیارهای لازم را داشته باشد، از هر روشی که باشد، باشد. مثلاً طبیعیست که کتاب صنعتی دربارهٔ پدرزنش شیخ هادی دولتآبادی مطلب داشته باشد و استفاده شود. اگر ادعای بزرگی شده و دلایل کافی برایش آورده نشده (چنان که میگویید) پس لابد نباید این تحقیق از سوی متخصصان پذیرفته شود یا باید ردیهای علیه آن انتشار یابد. 1234 (بحث) ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۴۸ (UTC)
- به چه کسی باید اطلاع داده میشد؟ --Anvar11 گفتگو ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۲۷ (UTC)
- همان نویسندهٔ ویکی پیدیا آن بالا--1234 (بحث) ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۱۹ (UTC)
درود بر شما
در ابتدا از اینکه دوستان بزرگواری در این بحث شرکت نموده اند کمال قدر دانی را می نمایم.
قبل از هر چیز باید به موضوع تهمت و افترا زدن برخی معترض گردم . اینکه بدون دلیل بک محقق را عضو انجمن حجتیه بنامیم ان هم در حالتی که بقول خودتان در هیچ مرجعی به این موضوع اذعان ننموده است جای بسی تعجب و تاسف دارد.
شما نوشته اید که جناب صنعتی زاده بابی هستند> شما از کجا چنین استنباطی را نموده اید؟
نوشته اید در بابی بودن دولت آبادی ها هم شک وجود دارد. اگر تصویر خاندان ایشان در حالی که تابلو های از تصاویر سید علی محمد باب و صبح ازل بر دیوار نصب می باشد را در اختیار شما قرار دهم چه خواهید گفت ؟
جناب تورج امین را ملاک قرار داده اید اولا که جناب اقای امینی بعنوان یک بهایی متعصب باید هم چنین برخوردی با منابعی که تاثیر ازلی ها را اثبات می کند مخالفت نمایند در هر حال جواب خود نویسنده یعنی جناب سید مقداد نبوی در خصوص اتهامات جناب امینی خواندنی است لطفاً کامل بخوانید. http://meqdad-nabavi.com/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AD%D8%AC%D8%AA%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D9%82%D8%A7%D8%AC/
از میزگرد اختصاصی هم بصورت گزینشی مطالبی را ذکر کرده اید. از نام اقای موجانی وام گرفته اید تا متن خانم ملک زاده را درج کنید. اگر خواننده به میزگرد مراجعه نکند تصور می کند که جناب موجانی دقیقا با خانم ملک زاده موافق بوده اند !!! در تیتر گزارش به نقل از رئیس کتابخانه تخصصی وزارت امور خارجه امده:
«تاریخ مکتوم» چالشی عمیق در پژوهشهای تاریخ معاصر ایجاد کرد.
تصور می کردم ویکی پدیا از کتبی که نگاهی نوین به یک موضوع دارد استقبال می کند. ولی گویا عافیت اندیشی مانع از حضور در عرصه های چالش برانگیز شده است.
در همین جا از کلیه دوستانی که تمایل به شرکت در این بحث دارند تقاضا می کنم که قبل از مطالعه اصل کتاب ( و نه انچه که منتقدین نگاشته اند) به این بحث وارد نشوند. کتاب فصلنامهی مطالعات تاریخ اسلام، ش 17، تابستان 92 را نیز پیشنهاد می نمایم. Arianarian (بحث) ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۲۲ (UTC)
جناب انوار - پراگراف دوم خیلی جالب آغاز شده "اخیراً یکی از نویسندگان ویکیفا با استفاده از یک منبع غیر بیطرف بنام ..... " تصور می کردم که تابلو اعلانات منابع معتبر به جهت همفکری و بررسی معتبر بودن یک منبع شکل یافته است . در تیتر همین صفحه آمده است "در این صفحه کاربران میتوانند در مورد اینکه آیا یک منبع معتبر است پرسش کنند، و کاربرانی علاقمند به موضوع منبع دهی به پاسخ به پرسشها میپردازند." اما شما که بجای پرسش، پیش داوری کرده اید و قبل از اعلام نظر هیات منصفه ، اقدام به صدور حکم فرموده و از همان ابتدا کتاب را غیر بی طرف خوانده اید.Arianarian (بحث) ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۵۱ (UTC)
- من نظر خودم را که منطبق با نظر نقد کننده های کتاب است نوشته ام.--Anvar11 گفتگو ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۴۵ (UTC)
دوست ارجمند، شما اول حکم "غیر بیطرف" بودن داده اید بعد با انتخاب کاملاً گزینشی مطالب سایرین ،نظر خودتان را به نوعی تائید کرده اید. تازه فقط سایت بهایی پژوهی http://www.bahairesearch.org/ar/node/2169 مثل شما عقیده دارد که تاریخ مکتوم بر اساس نوشته های کتاب صنعتی زاده است. غیر از فصل "روزگاری که بر تکاپوگران بابی گذشت" که بیشتراز کتاب روزگاری که گذشت اقای صنعتی زاده استفاده شده مابقی کتاب با استفاده از منابع تحقیقی دیگر نوشته شده است. شما قبلا فرموده بودید که کتاب را خوانده اید و نه نقدها را . ولی با کمال معذرت ، هرچه نقد های شما را می خوانم بیشتر احساس می کنم که اصل کتاب را نخوانده اید. Arianarian (بحث) ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۳۶ (UTC)
به درخواست یکی از کاربران در صفحه بحثم، نظر خود را مینویسم. بنده سررشته آنچنانی در زمینه منابع تاریخی ندارم، اما نظرم را از دیدگاه ویکیپدیا مینویسم. در ویکیپدیا مقالهها باید از سه سیاست اصلی وپ:تایید، وپ:تحقیق و وپ:دبط پیروی کنند. در وپ:تایید به طور مختصر بیان میشود که «محک گنجاندن مطالب در ویکیپدیا قابل تأیید بودن آنها است و نه حقیقتداشتنشان». بنابراین در بحث فوق، ویکیپدیا قضاوتی در این باره که کتاب حقایق را نوشته یا خیر انجام نمیدهد، تنها چیزی که باید اثبات شود این است که مطالب واقعاً در کتاب نوشته شده باشند. به عبارتی اگر مطلب در یک منبع معتبر نوشته شده باشد کافی است و دیگر به اینکه مطالب حقیقت دارند یا خیر نباید پرداخت. پس استفاده از کتاب فوق به طور پیشفرض بدون مانع خواهد بود.
اما استثنائاتی در وپ:نامعتبر آمده، منابعی مانند وبلاگها، خودچاپشده و تبلیغاتی به عنوان معتبر شناخته نمیشوند. همچنین مطالبی که در به طور وسیع توسط منابع مختلف پوشش داده شده ولی در یک منبع خاص، خلاف آن بیان شود را میتوان نامعتبر به حساب آورد. از نقد افراد مختلف میتوان برای سنجش میزان استفاده نمود، اما نباید آن را ملاک قرار داد، ملاک همان سیاستهای اصلی ویکیپدیاست که در مورد آن صحبت شد.
از طرفی تحقیق دست اول در ویکیپدیا به این معنی است که کاربر خودش چند منبع مختلف یا مطالبی که هنوز اثبات نشده را کنار هم قرار دهد تا به هدفی خاص برسد. این کار در ویکیپدیا ممنوع است، اما اگر کتابی خودش این کار را انجام دهد به ویکیپدیا مربوط نشده و اتفاقاً این کتاب به منبع ثانویه نزدیک خواهد شد.
با توجه به بحثهایی که شد، برداشت بنده این است که اگر مطالب مورد مناقشه تنها در کتاب مذکور آمده باشد و در کتب دیگر (که تعدادشان هم کم نباشد) خلاف آن نوشته شده باشد، بهتر است این کتاب را نامعتبر دانست. اما اگر منبعی دیگر در این زمینه وجود ندارد یا تعداد کمی (مثلاً یک یا دو) باشند، بهتر است از همه آنها به عنوان منبع استفاده نمود و لحن منابع را هم تا حد ممکن بیطرف ساخت و دیدگاههای بیان شده به نسبت منابع در کفههای ترازو قرار گیرند.
برخی از بحثهای انجام نظر شخصی کاربران است و در نظری که نوشتم آنها را دخیل نکردم، با این حال اگر در صحبتهایم چیزی از قلم انداخته شد میتوان در مورد آن بحث نمود. ●مـهـران گفتمان ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۵۵ (UTC)
- لب مطلب و سوُال. با توجه به اینکه:
- در ویکی تاکید شده است که در ساخت مقاله و رده، دین و تمایلات جنسی افراد بایستی بر اساس گفته خودشان نوشته شود.
- کتابی توسط نویسنده ای نه چندان مشهور با روالی نه چندان قابل اعتماد نوشته شده و اکثر فعالان مشروطیت را به یک دین و آیین خاصی نسبت داده است.
سوال اینست که آیا این کتاب برای تعین دین آن اشخاص معتبر است یا نه؟ جواب آن یک کلمه است: آری، خیر.--Anvar11 گفتگو ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۴۴ (UTC)
- کجای ویکی چنین حرفی زده شده؟ 1234 (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۵۴ (UTC)
- اینجا.--Anvar11 گفتگو ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۴۰ (UTC)
- این برای زمانیست که شخص برای بیان تمایلش آزادی داشته باشد، وقتی شخص دارای عقیده ای باشد که به خاطرش مورد آزار و تعقیب قرار بگیرد، و در صورت اظهار آن حتی کشته شود، و مجبور باشد به تقیه روی بیاورد، این موارد استثنا را که نباید وقتی محققین به نتیجه ی خاصی رسیده اند با یک شخص آزاد یکسان گرفت. اصل منابع معتبر است.1234 (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۵۰ (UTC)
- اینجا.--Anvar11 گفتگو ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۴۰ (UTC)
- کجای ویکی چنین حرفی زده شده؟ 1234 (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۵۴ (UTC)
- ما از قلب آن اشخاص خبر نداریم که اگر آزاد بودند در مورد دینشان چه می گفتند. وقتی به شخصی که مرده و دستش از دنیا کوتاه است در مورد اعتقاداتش چیزی ذکر میشود که خود به آن اعتراف نداشته، همانند ترور است مثل ترور شخصیتی نه فیزیکی.--Anvar11 گفتگو ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۰۳ (UTC)
انوار گرامی - میشه به من لطف کنید و بفرمائید (روالی نه چندان قابل اعتماد ) یعنی چی؟ ملاک قابل اعتماد بودن چیه ؟کتابی که فهرست منابعش 33 صفحه است آیا قابل اعتماد نیس؟Arianarian (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۵۵ (UTC)
- من پیشنهاد می کنم در صورتی که تنها منبع ثانویه که چنین ادعایی را طرح کرده است این کتاب می باشد طبق قاعده وزن کم([۱]) (نه منبع نامعتبر) کنار نهاده شود اما در هر موردی که یک منبع معتبر دیگر هم وجود دارد ادعا حتما با ارجاه به هر دو منبع آورده شود و البته سایر دیدگاه ها نیز بیان شود.--سید (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۰۱ (UTC)
@Arianarian منظور از (روال نه چندان قابل اعتماد) اینست که متاسفانه در جمهوری اسلامی هر نوشته ای که فعالان مشروطه را بابی یا انگلیسی قلمداد کند براحتی پذیرفته و امکانات چاپ می یابد.
@جناب وکیلیان. برای بعضی اشخاص منابع دیگری وجود دارد و این کتاب تنها مرجع نیست. ولی وسعت و گسترش استفاده از این کتاب بیش از وزن اعتباری آن است. اگر پیشنهاد شما به اجماع برسد من بعضی ویرایش ها را تصحیح خواهم نمود و این بحث بی پایان فعلاً متوقف خواهد شد.--Anvar11 گفتگو ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۵۹ (UTC)
- این که می دانیم یا نمی دانیم در حیطه ی تخصص مورخین است. آنها که شانسی و بی حساب چیزی نمی گویند. این کتاب هر چه باشد اعتبارش از امثال ابوالحسن منذز کمتر نیست. 1234 (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۲۴ (UTC)
- شما بهتر از من می دانید که مورخین نیز بشر هستند و از حب و بغض برکنار نبوده اند. و بیشتر مورخین خارجی منبع سخنانشان در مورد انتساب بابی، گفته های دربار و روحانیان وابسته دربار قاجار بوده ولی چون پاره ای از آنها معتبر هستند و واقع شده است در مقالات آورده می شود هرچند ممکنست حقیقت نداشته باشد اما وزن این کتاب درحدی نیست که همه جا به آن استناد گردد-Anvar11 گفتگو ۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۶ (UTC)
- این که می دانیم یا نمی دانیم در حیطه ی تخصص مورخین است. آنها که شانسی و بی حساب چیزی نمی گویند. این کتاب هر چه باشد اعتبارش از امثال ابوالحسن منذز کمتر نیست. 1234 (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۲۴ (UTC)
@Anvar11: نیازی به اجماع نیست. این سیاست صریح ویکی پدیا و از ارکان آن است و من هم خیلی واضح نوشتم. یا علی--سید (بحث) ۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۵۴ (UTC)
برای اطلاع دوستانی که اصل کتاب را در اختیار ندارند عرض می کنم که این کتاب از منابع گوناگون داخلی و خارجی استفاده نموده اسناد کتابخانه ملی - تاریخ بیداری ایرانیان - تاریخ انقلاب مشروطیت ایران - روزگاری که گذشت - واقعات اتفاقیه روزگار- یکسال درمیان ایرانیان ادوارد براون - هشت بهشت - حیات یحیی - نوشته های عطیه روحی و... 33 صفحه آخر کتاب رفرنس ها را لیست نموده است. اساتید بزرگی ضمن اظهار تعجب از این شجاعت آنرا پسندیده اند و صراحتا آنرا بدیع تشخیص داده اند. کتاب توسط بهایی ها و بهایی ستیز ها نقد شده و شما احتمالا نقدجناب تورج امینی و البته پاسخ نویسنده - سایت بهایی پژوهی را خوانده اید. نویسنده قبلا در فصل نامه تاریخ اسلام مقالاتی در خصوص فعالین مشروطه خصوصا کسانی که با شیخ هادی نجم آبادی در تماس بوده اند نوشته است. Arianarian (بحث) ۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۳۷ (UTC)
دیگه ببخشید. دیدم خیلی رو موضوع منابع کتاب مانور شده و شاید برخی کتاب رو در اختیار نداشته باشن. ناچاراً کتابنامه کتاب رو خلاصه نویسی می کنم:اندیشه های میرزا آقاخان کرمانی آدمیت- ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران- فکر آزادی و مقدمه ی نهضت مشروطیت ایران-صبا تا نیما-وصیتنامه، تصاویر نسخ خطی، محمد صادق ابراهیمی- سلطنت علم و دولت فقر-فرماندهان کرمان-دربار شاهی- شرح صعود حضرت ثمره ازلیه، نسخ خطی، مجموعه ی ادوارد براون کتابخانه کمبریج- شرح حال و آثار سیدجمال الدین اسد آبادی ، به کوشش سیدهادی خسروشاهی-استنطاق میرزا رضای کرمانی ، روزنامه صوراسرافیل ش9و 10- بهجة الصدور، حاج میرزا حیدعلی اصفهانی، چاپ بمبئی- المآثر و الآثار، اعتماد السلطنه- خاطرات من یا روشن شدن تاریخ 100 ساله، اعظام الوزرا- مختصری از شرح حال میرزا آقاخان کرمانی،شیخ محمود افضل الملک -شرح زندگانی میرزا اقاخان فیلسوف کرمانی، نسخه خطی، کتابخانه دانشگاه تهران- عهد اعلی زندگانی حضرت باب، ابولقاسم افنان، اکسفورد- سنعتی نویسنده ای از کرمان- بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل تسنن- دلیل المتحیرین، میرزا مهدی امین- خاطرات سیاسی امین الدوله- کرمان در نهضت مشروطیت- بیان عربی- کتاب بیان فارسی- قیوم الاسماء ، نسخه خطی- رساله بدون نام، تصویر نسخه خطی- صحیفه بین الحرمین ، نسخه خطی، مجموعه ویلیام میلر، کتاب خانه پرینستون- صحیفه عدلیه، نسخه خطی، دانشگاه پرینستون- الصحیفة فی شرح دعاء الغیبیه، نسخه خطی ، دانشگاه پرینستون- صحیفه مخزونه، نسخه خطی پرینستون- کتاب الفهرست ، نسخه خطی، دانشگاه پرینستون- آسیایی هفت سنگ،باستانی پاریزی- اندیشه های میرزا اقاخان، ماهنامه وحید- شرح حال رجال ایران، مهدی بامداد- حاشیه ای بر ترجمه تاریخ باب ، شیخ مهدی بحرالعلوم انقلاب ایران، ادوارد براون- یکسال در میان ایرانیان ، ادوارد براون- اثبات بی اعتباری کتاب اقدس ، محمد حسن بروشکی- کتاب ایقان - لوح مبارک- خاطرات عبدالله بهرامی- پهلوی ها-روزنامه صوراسرافیل ،میرزا قاسم خان- روزنامه اخبار مشروطیت و انقلاب ایران- تقریرات ملا حبیب خادم استانه- تاریخ اوائل انقلاب مشروطیت- تاریخ انقلاب مشروطیت ، عزیز الله علیزاده- زندگانی طوفانی- قصص العلماء- تاریخ اصفهان- باب کیست و سخن او چیست- بهائیت چگونه پدید امد- خاطرات حاج سیاح- ........................................... تازه این متن دونیم صفحه کتابنامه بود 10 صفحه دیگه موووووووووووووووونده . بقیه رو از جناب انوار خواهش می کنم که زحمت درج اونو بکشهArianarian (بحث) ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۲۷ (UTC)
- هرکسی از اندیشه و اعتقادی که دارد دفاع می کند حق اوست و به آن بایستی ارج گذاشته شود، پیگیری و اصرار شما هم قابل درک است ولی همانطور که در سطور بالا بحث شد در استناد و منبع دهی مقالات ارزش و وزن منبع بایستی متناسب با موضوع باشد بخصوص موضوعی که چالش برانگیز است و اثبات آن منابع قوی میطلبد. منابعی که این کتاب استفاده کرده اگر دوهزار منبع هم باشد بازهم برای بابی نامیدن بعضی اشخاص از منابع بابی استفاده کرده است و نمیتوان تنها به آن اکتفا کرد. مثلاً در مورد خانواده دولت آبادی وجود چند منبع ظاهراً بیطرف شک ما را به بابی بودن بعضی از آنها برطرف می کند اما وقتی این کتاب سید حسن رشدیه و یا جمالزاده و یا شریف کاشانی و یا شیخ هادی نجم آبادی را بابی مینامد این حق من ویرایشگر یا خواننده ویکی است که برای اثبات حداقلی آن، منابع دیگر و مستقلی را درخواست نمایم.--Anvar11 گفتگو ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۳۹ (UTC)
- کتاب خود شیخ هادی نجم آبادی منبع بابی محسوب می شود؟ 1234 (بحث) ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۴۹ (UTC)
- هرکسی از اندیشه و اعتقادی که دارد دفاع می کند حق اوست و به آن بایستی ارج گذاشته شود، پیگیری و اصرار شما هم قابل درک است ولی همانطور که در سطور بالا بحث شد در استناد و منبع دهی مقالات ارزش و وزن منبع بایستی متناسب با موضوع باشد بخصوص موضوعی که چالش برانگیز است و اثبات آن منابع قوی میطلبد. منابعی که این کتاب استفاده کرده اگر دوهزار منبع هم باشد بازهم برای بابی نامیدن بعضی اشخاص از منابع بابی استفاده کرده است و نمیتوان تنها به آن اکتفا کرد. مثلاً در مورد خانواده دولت آبادی وجود چند منبع ظاهراً بیطرف شک ما را به بابی بودن بعضی از آنها برطرف می کند اما وقتی این کتاب سید حسن رشدیه و یا جمالزاده و یا شریف کاشانی و یا شیخ هادی نجم آبادی را بابی مینامد این حق من ویرایشگر یا خواننده ویکی است که برای اثبات حداقلی آن، منابع دیگر و مستقلی را درخواست نمایم.--Anvar11 گفتگو ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۳۹ (UTC)
- امیدوارم منظورتان تفسیر تورج امینی از تحریرالعقلا نباشد.--Anvar11 گفتگو ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۴۷ (UTC)
- تحریر العقلا یکی از منابع این پژوهش است. معتبرتر از این برای اعتقاد نویسنده ش چه می خواهید؟ مگر نمی گویید خود این ها این حرف را نزده اند؟ این که خودش چنین چیزی را نوشته. 1234 (بحث) ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۵۲ (UTC)
- جناب سیکاسپی کجای این کتاب ایشان نوشته اند من بابی هستم، اینها تراوشات فکری و استنباط شخصی نویسنده تاریخ مکتوم است. من چاپ آخر کتاب تحریر العقلاء را دارم لطفاً صفحه مربوطه را ذکر فرمایید تا من هم استفاده کنم.--Anvar11 گفتگو ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۳۲ (UTC)
- تفسیر این نوشته در صلاحیت مورخین است که با اتکا به روش علمی بر اساس شواهد و قراین نتیجه بگیرند. این نویسنده این طور استدلال کرده، شاید مورد تأیید قرار نگیرد (مخالفتی هم با آن تا به حال نشده، شده؟). در مقاله نجم آبادی اصلاً به این پژوهش استناد نشده. ولی این نشان می دهد تنها منبع این پژوهش آن کتابی که گفتید نیست.1234 (بحث) ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۹ (UTC)
- جناب سیکاسپی کجای این کتاب ایشان نوشته اند من بابی هستم، اینها تراوشات فکری و استنباط شخصی نویسنده تاریخ مکتوم است. من چاپ آخر کتاب تحریر العقلاء را دارم لطفاً صفحه مربوطه را ذکر فرمایید تا من هم استفاده کنم.--Anvar11 گفتگو ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۳۲ (UTC)
- تحریر العقلا یکی از منابع این پژوهش است. معتبرتر از این برای اعتقاد نویسنده ش چه می خواهید؟ مگر نمی گویید خود این ها این حرف را نزده اند؟ این که خودش چنین چیزی را نوشته. 1234 (بحث) ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۵۲ (UTC)
- پس در خود کتاب نیست و این سخن به اصطلاح شما سخن مورخین با صلاحیت است و نه گفته خود شخص در کتابش. ضمناً بنظر می رسد منبع شماره هفت در مقاله هادی نجم آبادی بایستی حذف شود چون بناحق گفته است که بابی بودن در خود کتاب آمده است.--Anvar11 گفتگو ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۰۵ (UTC)کتاب
- آن را من ننوشته ام و به این پژوهش هم ربطی ندارد من مشکلی با حذفش ندارم. 1234 (بحث) ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۴۸ (UTC)\
انوار عزیز در صفحه بنده نوشتن که داری همه مشروطه طلب ها رو بابی می کنی !! انوقت خودشون همه نویسندگان کتاب هایی که در لیست 13 صفحه ای کتابنامه تاریخ مکتوم آمده را بابی و کتب ایشان را منابع بابی می دونن!! البته برخی مانند اداورد بروان ،فروغی، دهخدا، افضل الملک ، شیخ مهدی بحرالعلوم و .... که در این لیست آمده پیرو آئین بیانی بوده اند ولی اینکه ایشون نویسندگان 13 صفحه لیست رو یکجا به دین بیان مشرف فرمودند و همه رو بابی و کتب ایشان را منبع بابی دونسته اند هم در نوع خودش جالبه !! صلوات بفرستید. این کتاب اگه راه در رو داشت و منابعش معتبر نبود با نویسنده اش به شدت برخورد می شد. می دونم که شما هم مثل اکثر محققین متعجب شده اید ولی از حقیقت فراری نیستArianarian (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۳۷ (UTC)
وبگاه moviemag
دوستان آیا وبگاه moviemag .ir اعتبار کافی برای استفاده در مقالات سینمایی را دارد؟ این وبگاه به بررسی و نقد فیلمها میپردازد. البته قسمت درباره ما در وبگاه از دسترس خارج شده است. اگر اعتبار دارد از فهرست هرزنامه خارج کنیم.-- آرمان (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۰۴ (UTC)
- به نظر من که معتبر نیست و بیشتر در حد یک وبلاگ شخصی است. تمامی نقدها را یک نفر مینویسد و اخبارش هم که کپی از دیگر سایتهای خبری است. ARASH PT بحث ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۲۰ (UTC)
- معتبر به عنوان منبع نیست و اعتبار آن در حد IMDB است، اما همانند همان IMDB در بخش «پیوند به بیرون» میتواند قرار گیرد. ●مـهـران گفتمان ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۵۹ (UTC)
http://www.afkarnews.ir/vdcjyye8ouqeoxz.fsfu.html
آیا منبع معتبر است؟