نصر دوم سامانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatemibot (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات حاکم
{{جعبه اطلاعات حاکم
| عنوان = امیر [[سامانی]]
| عنوان = امیر [[سامانی]]
| تصویر =
| تصویر = Nasr II Nishapur coin 921 922.jpg
|اندازه تصویر =
|اندازه تصویر = 250px
| زیرنویس تصویر = سکه نصر دوم سامانی که در [[پژوهش‌های باستان‌شناسی در نیشابور]] کشف شده است .
| زیرنویس تصویر =
| دوران = [[۲۹۳ (قمری)|۲۹۳]]-[[۳۳۱ (قمری)]]
| دوران = [[۲۹۳ (قمری)|۲۹۳]]-[[۳۳۱ (قمری)]]
| تاجگذاری =
| تاجگذاری =

نسخهٔ ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۲۴

نصر دوم سامانی
امیر سامانی
سکه نصر دوم سامانی که در پژوهش‌های باستان‌شناسی در نیشابور کشف شده است .
سلطنت۲۹۳-۳۳۱ (قمری)
پیشیناحمد بن اسماعیل
جانشیننوح یکم
درگذشته۲۷ رجب ۳۳۱ (قمری) (۳۸ سلگی)
- (مرض سل)
نام کامل
ابوالحسن نصر بن احمد بن اسماعیل سامانی
دودمانسامانی
پدراحمد بن اسماعیل

ابوالحسن نصر بن احمد بن اسماعیل سامانی (۲۹۳ تا ۳۳۱ (قمری)) امیر سامانی بود.

امیر در سن هشت سالگی جانشین پادشاه شده است و بر تخت سلطنت جلوس می‌نماید. در آن زمان بخارا پایتخت دولت سامانیان بوده‌است. امیر نصر بن احمد سامانی مدت سی سال و اندی پادشاهی کرد

امارت

پس از کشته شدن امیر احمد بن اسماعیل سامانی پسر هشت‌سالهٔ او نصر بن احمد را بر گردن گرفته می‌بردند تا مردم با او بیعت کنند. نصر ترسید و گفت: «شما می‌خواهید که مرا هم‌چون پدرم بکشید.» گفتند: «نه، ما می‌خواهیم که ترا به‌جای پدرت بنشانیم.» مردم ماوراءالنهر چشم امید به اسحاق، عموی نصر، دوخته بودند، ولی مردم بخارا علی‌رغم همهٔ مخالفت‌ها، نصر را به‌جای پدرش نشاندند.

شهرت نصر در سنین جوانی از پدر و اجدادش درگذشت. امیر نصر مانند پدر و اجداد خود اهل دانش و شعر دوست بود و در ترویج و توسعهٔ زبان و ادبیات فارسی خدمات شایانی کرده است. می‌گویند او امیری بود نیکوخصال، بردبار و دلیر و با متانت و با تدبیر و کاردانی دشمنانش را مطیع خود ساخته یا نابود کرد.

امیر نصر مانند اجداد خود از عباسیان خاطرات خوشی نداشت. شاید روی این دلیل بوده باشد که به مذهب اسماعیلی گروید. اسماعیلی شدن نصر بهانه‌ای به دست عباسیان داد تا عده‌ای از سپاهش را علیه وی تحریک کرده، او را خلع و پسرش امیر نوح سامانی را بجایش نشاندند.

بعد از خلع نصر، مردم تحریک شده و دست به آزار و اذیت اسماعیلیان زده به طوری که عدهٔ را مجازات نموده، و تعداد دیگری متواری گشتند. یکی از مبلغین اسماعیلی به‌نام احمد نخشبی نیز، که نصر را به مذهب اسماعیلی درآورده بود، در شورش ۳۳۲ (قمری) به دار آویخته شد.

می‌گویند امیر نصر بقیهٔ عمر خود را در عبادت گذراند، تا در سال ۳۳۱ (قمری) در سن سی‌وهشت سالگی در اثر بیماری سل درگذشت. مدت امارتش سی سال بود. ماجرای مشهوری که منجر به سرودن شعر "بوی جوی مولیان..." از سوی رودکی شد نیز به امیر نصر مربوط است.

بوی جوی مولیان اید همی

در یکی از سفرهای بازدید از سمت هرات به دو روستای زیبا می‌رسند که دراین مکان در مقابل هر کدام از خانه‌ها باغهای بزرگی قرار داشت امیر به سبب اینکه از این مانها خوششان می‌اید دستور می‌دهد تا با همه لشکریان دراینجا اقامت کنند. این اقامت به سبب اینکه در تمامی سرزمینها آرامش وجود داشت کمی طولانی می‌شود که این زمان برابر چهار سال می‌شود امیران لشکر و سربازان که دلشان برای خانواده خود تنگ شده است از وزیر امیر می‌خواهند که تدبیری بیندیشد و امیر را راضی به ترک این مکان نماید در مقابل به او سکه‌های زیادی خواهند داد رودکی وزیر امیر صبح با در دست داشتن چنگی در دست این ابیات را می‌خواند.

بوی جوی مولیان اید همیبوی یار و هربان اید همی
ریگ اموی و درشتی راه اوزیر پایم پرنیان ایدهمی
اب جیحون ازنشاط روی دوستخنگ ما را تا میان اید همی
ای بخارا شاد باش ودیر زیمیر، زی تو شادمان اید همی
میر ماه است و بخارا آسمانماه سوی اسمان اید همی
میر، سرو است و بخارا بوستانسرو سوی بوستان اید همی

امیر تا به این جای شعر که رسید از شدت خوشحالی سوار بر اسب گردید وتا زمانی که به بخارا رسیدند به جز موارد ضرورت هیج جای دیگر توقف نکرد. رودکی نیز چند برابر سکه‌هایی که به او قول داده بودند را از انها دریافت کرد.

منابع