زبان آرامی: تفاوت میان نسخهها
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۶) +مرتب (۹.۱): + رده:زبانهای آفروآسیایی در خطر |
جز ←آرامی قدیم |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
== آرامی قدیم == |
== آرامی قدیم == |
||
آرامی باستان به آرامی [[آرامیها]] از زمان پیدایش آن تا زمانی که به «زبان میانجی» رسمی در [[هلال حاصلخیز]] تبدیل شد، اطلاق میشود. آرامی باستان زبان رسمی و دولتی در [[دمشق]]، [[ |
آرامی باستان به آرامی [[آرامیها]] از زمان پیدایش آن تا زمانی که به «زبان میانجی» رسمی در [[هلال حاصلخیز]] تبدیل شد، اطلاق میشود. آرامی باستان زبان رسمی و دولتی در [[دمشق]]، [[حمص]]، [[آرپاد (سوریه)|آرپادبود]]. |
||
== آرامی باستان نخستین == |
== آرامی باستان نخستین == |
نسخهٔ ۱۵ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۱۰
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
زبان آرامی عضوی از زبانهای سامی است که بیش از ۳۰۰۰ سال قدمت دارد.
زبان آرامیها، زبان اداری امپراتوریها و حتی کاهنان بودهاست. زبان اصلی بخش عمدهای از کتابهای آسمانی دانیل و عزرا و زبان کتاب تلمود است. آرامی را زبان عیسی دانستهاند و امروزه هنوز زبان مادری اقلیتهای کوچک متعددی است. امروزه تعدادی از جوامع که بیشتر آنها آشوری هستند به زبان آرامی جدید تکلم میکنند. این زبان اکنون در حال انقراض محسوب میشود.
آرامی از خانواده زبانهای افرو آسیایی است و در میان زبانهای متعدد این خانواده از زیر شاخه سامی محسوب میشود. آرامی قسمتی از گروه زبانهای سامی شمال غرب است که همچنین شامل زبانهای کنعانی مثل زبان عبری میشود.
توزیع جغرافیایی
در قرن ۱۲ قبل از میلاد متکلمان بومی زبان آرامی در دستههای بزرگ در سوریه، عراق و شرق ترکیه امروزی ساکن شدند. این زبان که به مرور اهمیت بیشتری کسب میکرد، در سرتاسر نواحی ساحلی مدیترانه از جمله فنیقیه صحبت میشد و کم کم در شرق دجله هم نفوذ کرد. ساکنان یهودی این زبان را با خود به شمال آفریقا و اروپا بردند. مبلغان مذهبی مسیحی نیز زبان آرامی را به ایران، هند، و حتی چین بردند. از قرن هفتم به بعد بود که آرامی به عنوان زبان میانجی در خاورمیانه جای خود را به عربی داد. با این حال آرامی همچنین زبان ادبی و نیایش یهودیان، منداییان و برخی از مسیحیان باقی ماندهاست و هنوز هم برخی جوامع محدود در مناطقی که زمانی به این زبان صحبت میشده، تکلم میکنند. ناآرامیهای دو قرن اخیر باعث شدهاست، متکلمان زبان آرامی در نقاط مختلف دنیا پراکنده شوند.
زبان آرامی و گویشهای مختلف آن
آرامی زبانی واحد و انعطاف ناپذیر نیست و به دستهای از زبانهای مرتبط اطلاق میشود. تاریخ غنی، ادبیات وسیع و استفاده مجامع مذهبی مختلف از زبان آرامی باعث تنوع و گوناگونی این زبان شدهاست. برخی گویشهای آرامی متقابلاً فابل فهم هستند، در حالیکه برخی دیگر اینگونه نیستند. برخی زبانهای آرامی اکنون تحت نامهای دیگری شناخته شده هستند. برای مثال آشوری به زبان آرامی شرقی مجامع مسیحی اطلاق میشود. بسیاری از گویشها به «شرقی» و «غربی» توصیف شدهاند که مرز میان آنها فرات یا اندکی غرب آن است. همچنین میتوان مرزی را میان آن دسته از زبانهای آرامی که اکنون زبانهای زنده هستند (به نام «نوآرامی»)، آن دسته که اکنون به عنوان زبان ادبی استفاده میشوند و آن دسته که منقرض شده و اکنون تنها مورد علاقه دانشمندان هستند، قائل شد. تقسیم بندی ذیل را میتوان برای زبانها و گویشهای مختلف آرامی استفاده کرد، در حالیکه برای این قانون استثنائاتی هم یافت میشود: «مدرن»، «میانه»، «قدیم»، «شرقی» و «غربی».
ساختار نوشتاری
ابتدایی ترین الفبای آرامی بر اساس رسمالخط فینیقی بودهاست. با گذشت زمان، الفبای «مربعی» شکل آرامی شکل گرفت. فلسطینیهای باستان و دیگر مردم ساکن در کنعان این الفبا را برای نوشتن زبان خود برگزیدند. اکنون این الفبا بیشتر به الفبای عبری شهرت دارد. این ساختار نوشتاری در کتب مقدس آرامی و دیگر نوشتههای آرامی یهودیان استفاده شدهاست.
دیگر ساختار نوشتاری زبان آرامی توسط جوامع مسیحی ابداع شد: نوعی رسمالخط پیچدار که بعنوان الفبای سوری (یکی از انواع الفبای سوری، سرتو) معروف است.
نوع کاملاً تغییریافته الفبای آرامی، الفبای مندایی، اکنون توسط منداییان استفاده میشود.
علاوه بر این سیستمهای نوشتاری، گونههای دیگری هم از الفبای آرامی در عهد باستان مورد استفاده گروههای مختلف بود: برای مثال نبطیها در پترا و الفبای پالمیرنین در پالمیرا. در زمانهای اخیر نیز تورویو (رجوع شود به آرامی شرقی جدید در زیر) اغلب با استفاده از گونه تغییر کردهای از الفبای لاتین نوشته میشود.
تاریخچه
تاریخچه زبان آرامی به تفصیل در زیر نقل شدهاست. تاریخچه این زمان به سه دوره تقسیم شدهاست:
- آرامی قدیم ۱۱۰۰ قبل از میلاد تا سال ۲۰۰) شامل:
- آرامی میانه (سال ۲۰۰تا سال ۱۲۰۰) شامل:
- آرامی مدرن (سال ۱۲۰۰تا کنون) شامل:
- بسیاری از گویشهای رایج کنونی.
این طبقه بندی بر اساس طبقه بندی است که کلاس بییر * استفاده میکرد.
آرامی قدیم
بخش آرامی قدیم بیش از ۱۳ قرن را به خود اختصاص میدهد. این دوره زمانی طولانی به این دلیل انتخاب شدهاست که تمامی گونههای آرامی که اکنون کاملاً منقرض شدهاند در آن جای میگیرند. دوره آرامی قدیم واضحاً در حدود سال ۵۰۰ قبل از میلاد به پایان میرسد، یعنی زمانی که آرامی باستان (زبان آرامیها) جای خود را به آرامی پادشاهی (زبان دولتهای پادشاهی قدرتمند) میدهد. گویشهای متعدد زبان آرامی قدیم زمانی برجسته میشوند که یونانی به عنوان زبان قدرت در منطقه جای آرامی را میگیرد.
آرامی قدیم
آرامی باستان به آرامی آرامیها از زمان پیدایش آن تا زمانی که به «زبان میانجی» رسمی در هلال حاصلخیز تبدیل شد، اطلاق میشود. آرامی باستان زبان رسمی و دولتی در دمشق، حمص، آرپادبود.
آرامی باستان نخستین
نسخ خطی بسیاری دال بر اولین نمونههای استفاده از این زبان یافت شدهاست که به قرن ۱۰ قبل از میلاد باز میگردد. این نسخه بیشتر اسناد دیپلماتیک میان دولت شهرهای آرامیان هستند. بهنظر میرسد رسم الخط آرامی در این زمان بر اساس فینیقی باشد و در زبان نوشتار وحدت خاصی دیده میشود. احتمالاً پس از گذشت زمانی در نواحی شرقی آرام رسم الخط کاملتری جایگزین شد تا بتواند پاسخگوی نیاز آن زمان باشد.
عجیب اینکه سلطه پادشاه آشور، تیگلتپیلسر سوم در سرزمین آرام در اواسط قرن هشتم باعث شد، زبان آرامی به زبان میانجی تبدیل شود.
آرامی باستان واپسین
از سال B.C. ۷۰۰، این زبان در نقاط بسیاری پخش شد، اما یکدستی خود را از دست داد. گویشها مختلفی در بین النهرین، بابل، فنیقیه و مصر پدیدار شد. با این حال اکدی بر روی آرامی در آشور تاثیر گذاشت و سپس بابلی بروی کار آمد. همانگونه که در دو پادشاه بخش ۱۸:۲۶ آمدهاست، هزکیا، پادشاه یهود با دیپلماتهای آشوری به زبان آرامی سخن میگوید تا افراد عادی چیزی متوجه نشوند. در حدود سال B.C. ۶۰۰ پادشاه کنعان نامه خود به فرعون پادشاه مصر را به زبان آرامی مینویسد.
کلدانی یا «آرامی کلدانی» اصطلاحی عام برای آرامی مورد استفاده در سلسله خالدی بابل بود. این اصطلاح برای اشاره به آرامی مقدس بکار میرفت که به روش متاخر نوشته میشد. آنرا نباید با زبان مدرن کلدانی «نو آرامی» اشتباه گرفت.
آرامی پادشاهی
در حدود سال B.C. ۵۰۰ بود که داریوش اول آرامی را به عنوان زبان رسمی نیمه غربی امپراطوری پارس متعلق به هخامنشیان انتخاب کرد. اشراف زادگان بابلی هنوز از گویش محلی آرامی شرقی برای اغلب کارهای خود استفاده میکردند، اما دستور داریوش پایههای زبان آرامی را تقویت کرد و محکم ساخت. زبان آرامی پادشاهی جدید تا حد زیادی استاندارد شده بود. رسم الخط آن بیشتر بر پایه ریشههای تاریخی بود تا گویشهای گفتاری. همچنین اثرات اجتناب ناپذیر زبان پارسی باستان بر روی این زبان باعث وضوح و انعطاف پذیری آن شد. از آرامی پادشاهی گاهی به عنوان آرامی رسمی یا آرامی مقدس یاد میشود. قرنها پس از سقوط سلسله هخامنشیان (در سال B.C. 331)، آرامی پادشاهی که داریوش آنرا رسمی کرد هنوز هم زبان رایج منطقه بود.
از واژه «آرامی هخامنشی» برای توصیف آرامی پادشاهی استفاده میشود. اغلب زمان استفاده از آرامی را از ابتدای پادشاهی داریوش (از B.C. 500) تا حدود یک قرن پس از سقوط سلسله پادشاهی هخامنشیان درسال B.C. ۳۳۱ میدانند. بساری از اسنادی که گویای وجود این گونه از آرامی است در مصر و مخصوصا در الفانتین یافت شدهاند. مشهورترین این اسناد در این میان کتاب 'Wisdom of Ahiqar' است که دربر گیرنده کلمات قصار و آموزنده میباشد و در سبک بیشتر به کتاب مقدس ضرب المثلها شباهت داشت. آرامی هخامنشی تا حد زیادی به دیگر گونههای آرامی شباهت دارد و یافتن نمونههای کتبی آن بسیار سخت است. تنها با بررسی دقیق میتوان کلمهای قرضی از زبان محلی را در آن یافت.
آرامی پس از هخامنشیان
فتوحات اسکندر بزرگ نتوانست به سرعت باعث تخریب یکپارچگی زبان و ادبیات آرامیشود. مشابه همان آرامی که در قرن ۵ قبل از میلاد استفاده میشد را میتوان در اوایل قرن ۲ پیش از میلاد پیدا کرد. سلوکیان از ابتدای سلطنت خود استفاده از زبان یونانی|یونانی را در محدوده قلمرو خود در سوریه و بین النهرین اجباری کردند. در قرن سوم قبل از میلاد بود که در مصر و سوریه آرامی جای خود را به یونانی داد. با این حال زبان آرامی پس از هخامنشیان توانست به رشد خود ادامه دهد و از طریق صحرای سوریه از یهودیه به عربستان و پارت راه پیدا کند. این ادامه استفاده از آرامی پادشاهی نشانهای از احساسات ضد هلنیستی بود.
آرامی مقدس زبان آرامی ای است که در چهار بخش مجزای کتب مقدس عبری یافت میشود:
- کتاب ازرا|ازرا ۴:۸ تا ۶:۱۸ و ۷:۱۲ تا ۲۶--- اسنادی از دوره هخامنشی (قرن ۵ قبل از مسیح) در ارتباط با بازساری معبد در اورشلیم.
- کتاب دانیالدانیال b۲:۴ تا ۷:۲۸--- پنج داستان ضدحکومت و تصویری مصیبتبار.
- کتاب جرمیا|جرمیا ۱۰:۱۱--- یک جمله در یک متن عبری در انتقاد از بتپرستی
- پیدایش ۳۱:۴۷--- ترجمهِ اسم محلی در عبری
آرامی مقدس یک لهجه دورگه است. بعضی متون به زبان آرامی مقدس احتمالاً پیش از سقوط سلسله هخامنشیان در بابل و سرزمین یهود بوجود آمدهاند.در زمان سلوکیان، تبلیغات معترضانه یهودی باعث بوجود آمدن کتاب دانیال به زبان آرامی شد. این داستانها احتمالاً در ابتدا به صورت شفاهی بودهاند. این قضیه ممکن است یکی از دلایل وجود مجموعههای گوناگونی از دانیال در یونانی Septuagint و متن ماسوری باشد که نشاندهنده آرامی متاثر از زبان عبری|عبری است.
زبان آرامی هاسمونیان در زیر مجموعه بعد از دوره هخامنشیان قرار دارد که در واقع زبان رسمی هاسمونیان یهود (BCE۳۷-۱۴۲) است.این زبان بر زبان آرامی مقدس متون کومران تاثیر گذاشت و زبان اصلی متون دینی، غیر از کتاب مقدس، بود. ترجمههای کتب مقدس عبری به آرامی، تارگوم، در ابتدا به زبان هاسمونیان بود. هاسمونیان همچنین در گفتارهای میشنا و توسفتا نیز آمدهاست، با این وجود با توجه به شرایط و متن تغییراتی داشتهاست. نوشتار این زبان با نوشتار زبان آرامی هخامنشی تفاوت بسیاری دارد، در این نوشتار به جای استفاده از صورتهای ریشه شناختی کلمات تاکید برنوشتن کلمات به همان صورتی است که تلفظ میشوند.
تارگوم بابلی در واقع لهجهِ بعدی پس از دوره هخامنشیان است که در تارگومهای رسمی، تارگوم انکلوس|تارگوم انکلوس و تارگوم جناتان یافت میشود. تارگوم هاسمونی اولیه حدوداً در قرن دوم یا قرن سوم به بابل راه یافت.سپس آنها با توجه به لهجهِ بابلی زمان تغییر یافتند و زبان تارگومهای استاندارد بوجود آمد. این ترکیب در واقع اساس ادبیات بابلی یهود را بوجود آورد.
تارگومی گالیلی(Galilean Targumic) مشابه تارگم بابلی است. و در واقع ترکیبی از هاسمونی ادبی با لهجهِ گالیلی است. تارگوم هاسمونی در قرن دوم CE به گالیلی راه پیدا کرد و برای استفاده محلی متناسب با لهجهِ گالیلی شد و مطابق آن تغییر یافت. کارهای تارگوم گالیلی هیچگاه به عنوان یک کار معتبر در نظر گرفته نشدهاند و اسناد نشان میدهند که هرگاه که لازم بوده در متن آن اصلاحاتی ایجاد شدهاست. از قرن یازدهم|قرن یازدهمCE به بعد، زمانی که تارگوم بابلی قانونمند شد، نسخهِ گالیلی بشدت از آن تاثیر گرفت.
از قرن سوم CE به بعد لهجهِ آرامی بابلی مورد استفاده بودهاست. این گویش در واقع گویش اسناد خصوصی بابلی بودهاست و از قرن دوازدهم|قرن دوازده گویش و یا لهجهِ تمامی اسناد خصوصی یهودی در آرامی بودهاست. این گویش در واقع با اندک تغییراتی بر پایهِ هاسمونی استوار است. این شاید به این دلیل بودهاست که بسیاری از اسناد در BDA اسناد حقوقی هستند و بنابراین زبان آنها باید برای تمامی جامعه یهود ملموس باشد و هاسمونی در واقع استاندارد قدیمیای بود که مطلوب بود.
آرامی نَبَطی در واقع زبان پادشاهی عرب پترا است. این پادشاهی ساحل شرقی رودخانه اردن، شبهجزیره سینا و شمال سرزمین عرب را شامل میشود. شاید به دلیل اهمیت بازرگانی کاروانی بود که نَبَطیها استفاده از آرامی را به عربی شمالی قدیمی ترجیح دادند. این گویش بر پایهِ زبان هخامنشی با اندک تاثیر از عربی استوار است. 'l' اغلب به 'n' تغییر پیدا میکند و برخی کلمات نیز از زبان قرض گرفته شدهاند. بعضی نسخههای خطی آرامی نَبَطی از اوایل این پادشاهی موجود است، اما اغلب آنها مربوط به چهار قرن اول CE هستند. نوشتار این زبان با استفاده از الفبای شکستهاست که در واقع مقدمه و سرآغاز الفبای عربی میباشد. شمار وامواژهها از زبان عربی در طول سدهها افزایش یافته، تا زمانیکه در قرن چهارم|قرن چهار نَبَطی در زبان عربی ادغام شد.
آرامی پالمیرین در واقع گویشی از زبان آرامی است که در شهر پالمیرا در بیابان سوریه از سال۴۴ قبل از میلاد تا ۲۷۴ بعد از میلاد مورد استفاده بودهاست. نوشتار این زبان با استفاده از الفبای گرد بود که بعدها به استرانگلا ی شکسته تغییر یافت. همانند نَبَطی، زبان پالمیری نیز متاثر از عربی بود، اما این تاثیر در مورد زبان پالمیری کمتر بود.
آرامی آرساکید زبان رسمی امپراتوری امپراتوری پارتیها (۲۴۷ BCE–۲۲۴ CE) بود. و بیش از سایر لهجههای پس از هخامنشی رسوم داریوش اول را دارا بود. با این وجود در طول زمان، این گویش از زبان آرامی گفتاری معاصر، گرجی و فارسی تاثیر گرفت. پس از تصرف پارتیان توسط ساسانیهای فارس زبان، آرساکید تاثیر بسیاری بر زبان رسمی جدید گذاشت.
زبان آرامی شرقی قدیم
گویشهای ذکر شده در بخش آخر همگی از خانواده آرامی پادشاهی زمان هخامنشیان هستند. با این حال گویشهای مختلف منطقهای آرامی باستان واپسین در کنار دیگر زبانها به حیات خود به عنوان زبانهای ساده و گفتلری ادامه دادند. شواهد اولیه حیات این گویشها را تنها میتوان از طریق تاثیری که بر روی کلمات و اسامی گویشهای استاندارد داشتند، دریافت. اما در قرن دوم پیش از میلاد|قرن BCE۲ بود که این گویشها به زبانهای نگارشی تبدیل شدند. این گویشها همگی نشاندهنده گونهای از زبان آرامی هستند که هیچ گونه وابستگی به آرامی پادشاهی نداشته و تمایزی آشکار را میان مناطق بینالنهرین، بابل و شرق، سرزمین یهود، سوریه و غرب نشان میدهد.
در شرق گویشهای آرامی پالمیرایی و آرامی آرساکید در زبانهای منطقهای ادغام شدند و زبانهایی را بوجود آوردند که ریشه در آرامی پادشاهی و آرامی منطقهای داشتند. سالها بعد آرساکید به زبان نیایش در مذهب مندایی، زبان مندایی| تبدیل شد.هنوز هم گویش وران این زبان در مناطقی از عراق و در خوزستان (ایران) زندگی و به این گویش تکلم میکنند.
در قلمرو حکومت اسرون به مرکزیت ادسا، بینالنهرین|ادسا که در سال BCE۱۳۲ بنیانگذاری شد، گویش محلی زبان سوری|سوری قدیم به عنوان زبان رسمی برگزیده شد.در قسمتهای بالایی منطقه دجله، در شرق مدیترانه بود که زبان آرامی رشد کرد که شواهد آن در هاترا، آشور و طور عبدین موجود است. تاتیان، نویسنده کتاب تعالیم دیاتسارون از سرزمین آشور آمدهاست و احتمالاً اثر خود (در سال (۱۷۲ بعد از میلاد را در شرق بینالنهرین نوشتهاست، نه در سوریه یا یونان.در بابل، گویش منطقهای بابلی قدیم c. ۷۰ CE)) در جوامع یهودی استفاده میشد. این زبان به سرعت تحت تاثیر آرامی بابلی و تارگومی بابلی قرار گرفت.
زبان آرامی غربی قدیم
گویشهای آرامی منطقهای در غرب هم همان سرگذشتی را داشتند که برای این گویشها در شرق رخ داد. آنها را براحتی میتوان از گویشهای شرقی و آرامی پادشاهی تشخیص داد. در این مناطق، آرامی در کنار گویشهای کنعانی استفاده میشد و پس از چندی در قرن یکم پیش از میلاد جای فینیقی را گرفت. آرامی همچنین جای زبان زبان عبری را نیز بعنوان زبان گفتار در اوایل قرن چهارم پیش از میلاد گرفت.
بیشترین شواهد و مدارک از زبان آرامی غربی فدیم بر جای ماندهاست که در جوامع یهودی استفاده میشد و از آن با عنوان فلسطینی قدیمی یهودی یاد میشد. کهن ترین نمونه آن زبان اردنی شرقی قدیمی است که احتمالاً از منطقه کاسارا فیلیپی آمدهاست. این گویش در قدیمیترین نسخه خطی اناچ (حدود ۱۷۰ پیش از میلاد) استفاده شدهاست. فاز بعدی مشخص در زبان در قرن دوم میلادی است و یهودی قدیم نام دارد. نمونههای آنرا میتوان در نسخههای خطی و نامههای شخصی، نقل قولهای موجود در تالمود و رسیدهای کومران جستجو کرد. کتاب «جنگ یهود» نوشته جزفیوس اول که اکنون دیگر، نیز به زبان یهودی قدیم بودهاست.
گروههای کافری که در سدهٔ یکم میلادی در شرق اردن زندگی میکردند نیز به گویش اردنی شرقی قدیم سخن میگفتند. این گویشها بعدها گویش فلسطینی کافر قدیم نام گرفت. و رسمالخط آن هم بصورت شکسته بود و به سورس قدیم شباهت داشت. گویش فلسطینی مسیحی قدیم ممکن است از همان گویش کافری بوجود آمده باشد. این گویش احتمالاً در پس برخی از گرایشهای آرامی شرقی بودهاست که در تعالیم سوری قدیم شرقی دیده شدهاست (رجوع شود به پشیتا).
زبانها در زمان حضرت عیسی
در زمان حیات حضرت عیسی، در قرن اول پس از میلاد مسیح از دوران اسرائیل در دوره رومی، باور و تصور بر این است که یهودیان به زبان عبری# عبری کلاسیک| عبری و آرامی صحبت میکردهاند. علاوه بر آن، یونانی کوینی زبان بینالمللی مورد استفاده رومیها در زمینه حکومت و تجارت بود و برای کسانی که حوزه نفوذ شهری داشتند، مفهوم و قابل درک بود. در ارتش روم به زبان لاتین صحبت میشد، اما تقریباً هیچ تاثیری بر دورنمای زبانی آن نداشت.
علاوه بر گویشهای رسمی و ادبی آرامی بر اساس هاسمونیها و بابلیها شماری از گویشهای آرامی گفتاری نیز وجود دارد. هفت گویش آرامی# اواخر آرامی غربی باستان | آرامی غربی در اطراف سرزمین اسرائیل در زمان حضرت عیسی رواج داشت. این گویشها هر چند مشخص و متمایز از یکدیگر بودند، اما گویشوران هر یک از آنها میتوانستند گویشهای دیگر را نیز بفهمند. یهودایی باستان گویش غالب اورشلیم و یهودیه بود. در منطقه این گدی| اینگدی گویش جنوب شرقی یهودیه رواج داشت. سامرا نیز گویش سامری- آرامی خاص خود را داشت، که در آن حروف صامت 'he (letter)|he', 'الگو:Semxlit' 'ayin|‘ayin' به صورت 'aleph (letter)|aleph' تلفظ میشدند. آرامی جلیله، گویش موطن حضرت عیسی، را تنها از نام چند مکان، تاثیرات آن بر جلیله تراگومیک، تعدادی اثر ادبی خاخامی و تعدادی اندک از نامههای شخصی میتوان باز شناخت.علی الظاهر، این گویش چند ویژگی خاص و متمایز کننده نیز داشتهاست: واکههای مرکب هیچ گاه به واکههای ساده تبدیل نمیشوند. در شرق اردن، گویشهای مختلف اردنی شرقی صحبت میشد. آرامی دمشقی (که غالباً از آرامی مدرن غربی منتج شدهاست)، در منطقه دمشق و رشته کوههای آنتی- لبنان مورد استفاده قرار میگرفت. سرانجام، تا امتداد شمال آلیپو، گویش غربی آرامی اورنتس رواج داشت.
این سه زبان، علیالخصوص عبری و آرامی بر یکدیگر تاثیراتی گذاشتند. واژگان عبری وارد آرامی یهودی شدند (البته اغلب این واژگان، واژگان تخصصی مذهبی بودند، اما تعدادی از کلمات محاورهای از قبیل(الگو:Semxlit 'wood' (به معنای چوب) نیز از زبان عبری به زبان آرامی یهودی وارد شدند. عکس این ماجرا نیز اتفاق افتاد و واژگان آرامی نیز وارد زبان عبری شدند (تاثیر زبان آرامی تنها به وارد شدن واژگانی چون māmmôn 'wealth' (ثروت) به زبان عبری محدود نمیشد، بلکه نحوه استفاده واژگان به زبان آرامی نیز در زبان عبری رایج شد. منباب مثال، rā’ûi، 'دیده شده'، به معنای 'ارزشمند' در مفهوم 'ظاهراً'، یک نوع گرته برداری از الگو:Semxlit زبان آرامی میباشد که دارای معنای ' دیده شده' و 'ارزشمند' است.
یونانی عهد جدید اغلب واژههای غیر یونانی «سامی»، از جمله حرف نگاریهای واژگان زبان سامی را حفظ کردهاست:
- برخی از واژههای این زبان آرامی هستند؛ مثلtalitha (ταλιθα). که نشانگر نام الگو:Semxlit’' میباشد (انجیل مرقس ۵:۴۱).
- دیگر واژگان میتواند عبری یا آرامی میباشد، از قبیل Rabbounei (Ραββουνει)، که در هر دو زبان به معنای 'آموزگار /بزرگ/ استاد من' است. (انجیل یوحنا ۲۰:۱۶).
- فیلم «مصایب مسیح» محصول سال ۲۰۰۴ به خاطر استفاده چشمگیرش از دیالوگ زیاد به زبان آرامی معروف است، بویژه آنکه یک معلم یکه و تنها به نام ویلیام فالکو آن را تغییر اساسی دادهاست. معهذا، این زبان از نظر گویشوران معاصر آرامی، متکلف، تصنعی و نامانوس مینماید.
آرامی میانه
[[قرن سوم|قرن سوم پس از میلاد [[به عنوان آستانه فیمابین آرامی باستان و میانه تلقی میشود. در طول آن قرن، ماهیت بسیاری از زبانها و گویشهای آرامی به تدریج تغییر یافت. اخلاف آرامی امپراتوری دیگر زبانهای زندهای نبودند و زبانهای منطقهای شرقی و غربی ادبیات جدید و اساسی عصر را تشکیل میدادند. بر خلاف بسیاری از گویشهای آرامی باستان، درباره واژگان و دستور زبان آرامی میانه اطلاعات زیادی در دست است.
آرامی میانه شرقی
تنها ۲ زبان از زبانهای آرامی میانه شرقی تا به امروز زنده ماندهاند. در شمال این منطقه، سریانی باستان به سریانی میانه تغییر یافت. در جنوب آن منطقه، زبان یهودی بابلی باستان به یهودی بابلی میانه تبدیل شد. گویش آرساسید، پسا-هخامنشی زمینه ساز زبان مندایی جدید شد.
سریانی میانه
"برای کسب اطلاعات بیشتر به زبان سریانی مراجعه شود. زبان سریانی میانه زبان کلاسیک، ادبی و نماز مسیحیان سریانی تا به امروز بودهاست. دوران طلایی این زبان به چهارم تا ششم مربوط میشود. این دوره با ترجمه انجیل به این زبان شروع شد: پشیتا و نظم و شعر قوی افراییم سریانی. سریانی میانه، بر خلاف اسلاف خود، زبانی کاملاً مسیحی است؛ هر چند که در آن زمان، این زبان زبان مخالفان رهبری بیزانس بر کلیسا در شرق بود. فعالیتهای مبلغان مذهبی موجب شد زبان سریانی به سرزمین پارس و هندوستان و چین انتقال یابد.
آرامی بابلی میانه یهودی
بابلی میانه یهودی زبانی است که نویسندگان یهودی در بابل در قرن ۴ تا قرن ۱۱ پس از میلاد مسیحی به کار میبستند. این زبان را عمدتاً میتوان با زبان بابلیها تلمود (که در قرن هفتم تکمیل شد) و ادبیات پسا- تلمود (جی اونیک)، که مهمترین دستاوردهای فرهنگی یهودیت بابلی است، بازشناخت. مهمترین منابع کتیبهای این گویش هزاران کاسه سحرآمیز آرامی است که به خط یهودیان نوشته شدهاست.
مندایی
"جهت کسب اطلاعات بیشتر به زبان مندایی مراجعه فرمایید. مندایی گویش هم جنس آرامی بابلی یهودی است، البته مندایی هم از حیث زبان شناسی و هم از حیث فرهنگی متمایز و مجزا از زبان بابلی یهودی است. مندایی کلاسیک زبانی است که ادبیات مذهبی منداییان به آن نوشته شدهاست. یکی از ویژگیهای بارز این زبان املای بسیار آواشناختی آن است.
آرامی میانه غربی
گویشهای آرامی غربی باستان با فلسطینی میانه یهود (در خط عبری)، آرامی سامری (در خط فینیقی باستان و فلیسطینی مسیحی (خط شکسته خط سریانی در هم آمیخت. از میان این سه زبان، تنها فلسطینی میانه یهودی به عنوان یکی زبان نوشتاری به حیات خود ادامه داد.
آرامی فلسطینی میانه یهودی
در سال ۱۳۵، پس از شورش بار کوخبا، بسیاری از رهبران یهودی که از اورشلیم اخراج شده بودند، به طرف جلیله به حرکت افتادند. بنابراین، گویش جلیله از گمنامی رهایی یافت و تبدیل به گویش استاندارد و معیار میان یهودیان در غرب شد. نه تنها در جلیله، بلکه در مناطق پیرامون آن نیز به این گویش صحبت میشد. این گویش مبنای زبان شناختی تلمود فلسطینی (که در قرن پنجم تکامل یافت)، تارگومیم فلسطینی (نسخ آرامی یهودی دست نوشتهها) و مِدراشیم (آموزهها و تفاسیر کتاب مقدس) میباشد. مصوت استاندارد که به عبری کتاب مقدس اشاره میکرد، نظام طبریایی (قرن دهم) توسط گویشوران گویش جلیله فلسطینی میانه یهودی شکل گرفت. بنابراین، تولید آوای عبری کلاسیک، به نمایندگی از عبری این زمان، بیانگر تلفظ معاصر این گویش آرامی است.
یهودیه میانه که از اخلاف یهودیه باستان محسوب میشود، دیگر گویش غالب و رایجی نیست و صرفاً در یهودیه جنوبی (گویش انگدی متنوع در سراسر این دوره تداوم داشت) مورد استفاده قرار گرفت. همچنین، اردنی میانه شرقی نیز به عنوان یکی از گویشهای جزئی اردنی باستان شرقی به حیات خود ادامه میدهد. کتیبههایی که در کنیسههای دورا اروپوس یافت میشوند با به زبان اردنی میانه شرقی یا اردنی میانه نوشته شدهاند.
آرامی سامری
بر اساس روایات و مستندات متعلق به قرن چهارم گویش آرامی اولین گویش از مجموعه سامری است. تلفظ کلاسیک این گویش مبتنی بر صورتی است که در قرن دهم استفاده میشدهاست.
آرامی مسیحی فلسطینی
بر اسس شواهد و مدارک ثابت شدهاست که زبان مسیحیان آرامی غربی در قرن ششم رواج داشتهاست، اما به وجود آمدن این زبان حتی به دوقرن قبل از زمان مزبور باز میگردد. این زبان خود از فلسطینی باستان مسیحی نشات گرفتهاست. اما علائم نوشتاری آن بر اساس سریانی میانه اولیه بودهاست که زبان یونانی نیز تاثیر زیادی در آن داشتهاست. واژه عیسی مسیح با آنکه در آرامی به صورت Yešû` در زبان آرامی نوشته میشود، اما شکل نوشتاری آن در مسیحی فلسطینی Yesûsمی باشد.
آرامی معاصر
امروزه افزون بر ۴۰۰ هزار نفر به زبان آرامی تکلم میکنند. در میان این گویشوران این زبان، افراد یهودی، مسیحی، مسلمان و مندایی دیده میشوند که در مناطق دورافتاده زندگی میکنند و سنتهای خود را از طریق چاپ نشریات و امروزه از طریق رسانههای الکترونیکی حفظ میکنند. درک و فهم زبانهای آرامی معاصر (یا «نئو-آرامی») از یکدیگردر مقایسه با گذشته به مراتب سخت تر و کم رنگ تر شدهاست. دویست سال گذشته برای گویشوران زبان آرامی دوره خوبی نبودهاست. بی ثباتی و تزلزلی که بر خاورمیانه سایه افکند، موجب آوارگی و سرگردانی گویشوران آرامی شدهاست. سال ۱۹۱۵ از اهمیت خاصی برای مسیحیانی که به زبان آرامی تکلم میکنند، برخوردار بودهاست: جریانی موسوم به نسلکشی آشوریها (سایفو/سایپا؛ "شمشیر" به زبان سریانی) رخ داد؛ طی آن تمامی گروههای مسیحی (آشوریها، ارمنیها و دیگران که در شرق ترکیه زندگی میکردند تحت پیگرد و تعقیب قانونی ای قرار گرفتند که پایان و اضمحلال امپراتوری عثمانی را رقم زد. برای یهودیانی که به زبان آرامی تکلم میکنند سال ۱۹۵۰ نقطه عطفی محسوب میشود: کشور جدیدالتاسیساسرائیل اغلب یهودیانی را که به زبان آرامی تکلم میکردند به آنجا کشاند و این یهودیان به این نقطه مهاجرت کردند. معهذا، نقل مکان به اسرائیل باعث شدهاست عبری معاصر جای نئو-آرامی یهودی را در میان فرزندان مهاجران بگیرد. چنین به نظر میرسد که بسیاری از گویشهای یهودی منسوخ خواهند شد و این منسوخ شدن بسیار قریبالوقوع است.
آرامی معاصر شرقی
آرامی معاصر شرقی در زبانها و گویشهای مختلف دیده میشود. تفاوت چشگیری بین زبان آرامی مورد استفاده یهودیان، مسیحیان و مسلمانان دیده میشود.
زبانهای مسیحی اغلب سریانی معاصر (یا نو-سریانی، بویژه در هنگام اشاره به ادبیات آنها)، خوانده میشوند؛ چرا که حدود بسیار زیادی تحت تاثیر ادبیات و زبان مذهبی سریانی میانه قرار داشتند. با وجود این، ریشههای این زبان به گویشهای آرامی محلی بسیار زیادی که در گذشته شکل نوشتاری نداشتهاند، نیز مربوط میشوند و نمیتوان گفت که آنها صرفاً اسلاف مستقیم زبان افراییم سریانی بودهاند.
سریانی غربی معاصر (که در حد وسط نئو-آرامی غربی و نئو-سریانی شرقی قرار گرفتهاست و آرامی نئو مرکزی نیز نامیده میشود) معمولاً توسط زبان تورویو که زبان طور عبدین است، ارائه میشود. یکی از زبانهای مربوط به آن به نام زبان ملحسو نیز اخیراً منسوخ شدهاست.
زبانهای مسیحیان شرقی (سریانی معاصر شرقی یا نئو-آرامی شرقی) نیز با نام بومی «سورس» یا «سورت» خوانده میشوند. در برخی موارد آنها «آشوری» یا «کلدانی» نیز خوانده میشوند؛ البته این نامها و اسامی مورد قبول همه گویشوران واقع نشدهاست. همه گویشهای مختلف این زبان نیز برای گویشوران آنها قابل فهم و درک نمیباشد. جوامع سریاک شرقی اغلب یا کلیسای کاتولیک کلدانی یا کلیسای آشوری شرق هستند.
زبانهای یهودی آرامی معاصر امروزه اغلب در اسرائیل تکلم میشوند و بیشترینه آنها در آستانه منسوخ شدن قرار گرفتهاند(گویشوران مسن و قدیمی این زبان را به نسل جدید انتقال نمیدهند). گویشهای یهودی که خاستگاه آنها جوامعی است که روزگاری بین دریاچه ارومیه و موصل میزیستند نیز تماماً برای یکدیگر مفهوم و قابل درک نیستند. در برخی از نقاط، از قبیل ارومیه مسیحیان و یهودیان در یک محله واحد گویشهای مختلفی از آرامی مدرن شرقی را به کار میبرند که برای یکدیگر قابل فهم و درک نمیباشد.
بازماندهای از این زبان به نام لشان ددان در دوران معاصر نیز در شمال غربی ایران صحبت میشد که امروزه منقرض شدهاست.[۱]
همچنین در نقاطی دیگر؛ از قبیل موصل گویشهای مورد استفاده در دو جامعه هم-کیش فقط تا حدی شباهت دارند که امکان برقراری مکالمه بین گویشوران آنها وجود دارد.
تعداد کمی از منداییان که در استان خوزستان ایران زندگی میکنند، به مندایی مدرن تکلم میکنند که با سایر گویشهای آرامی کاملاً متفاوت و متمایز است.
آرامی غربی معاصر
با اندکی تسامح میتوان گفت از آرامی غربی اثری به جای نماندهاست. این زبان در روستای مسیحی نشین معلولا در سوریه و روستاهای مسلمان نشین بخا جب الدین سوریه به سمت آنتی لبنان و نیز توسط برخی افراد که از این مناطق به سوریه و دیگر شهرهای بزرگ سوریه کوچ کردهاند، تکلم میشود. تمام این گویشوران آرامی معاصرغربی زبان عربی را که دیگر زبان اول این مناطق شدهاست، سلیس و روان صحبت میکنند.
صداها
هر یک از گویشهای آرامی تلفظ خاص خود را دارند و در حوصله این بحث نمیگنجد که بخواهیم در آن به شرح جزئیات تمامی این ویژگیهای خاص بپردازیم. آرامی کامیهای واج شناختی ای دارند که دارای ۲۵ تا ۴۰ واج خاص است. به طور کلی، گویشهای قدیم نسبت به گویشهای جدید از لحاظ نظام واجی غنی تر هستند. مخصوصا، در تلفظ برخی از آرامیهای یهودی معاصر مجموعه صامتهای ' تاکیدی' را ندارند. گویشهای دیگر نیز این صامتها را از علائم و علامتهای زبانهای همجوار، بویژه عربی، آذربایجانی، کردی، فارسی و ترکی به عاریت گرفتهاند.
مصوتها
زبان آرامی نیز مانند بسیاری از زبانهای یهودی دیگر، سه دسته مصوت دارد:
- مصوتهای باز a
- مصوتهای بسته پیشین i
- مصوتهای بسته پسین "u"
این گروههای مصوت تقریباً پایدار هستند، اما تولید دقیق هر یک از آنها بیشتر وابسته به وضعیت همخوانی هر یک از آنهاست.
مصوت باز، مصوت اصلی باز یک مصوت باز نیمه پیشین گستردهاست ("a" کوتاه، مانند اولین مصوت در کلمه انگلیسی 'batter'، الفبای آوایی بینالمللی: [a]).این معمولاً یک همتای پسینی دارد ("a" بلند، مثل"a" در کلمه 'father' الفبای آوایی بینالمللی تک کدی| کتابا{{» ' دست خط') است. ۲) حالت ' طرحی' شکل مرخم اسم است که برای ساختن عبارتهای ملکی به کار میرود: (منباب مثال، kṯāḇaṯ malkṯâ، ' دست خط ملکه'. ۳) حالت ' تاکیدی' یا ' مشخص' شکل ممتداسم است که تقریباً کارکردی همانند حرف معرفه دارد(که در زبان آرامی وجود ندارد. به عنوان، مثالkṯāḇtâ ' دست نوشته'). سرانجام حالت طرحی جای خود را به دیگر عبارتهای ملکی داد و حالت تاکیدی در اغلب گویشها به عنوان هنجار زبانی انتخاب شد. اغلب گویشهای آرامی معاصر تنها از حالت تاکیدی استفاده میکنند.
اشکال گوناگون عبارتهای ملکی (برای ' دست خط ملکه' از قرار زیر است:
- Kṯāḇaṯ malkṯâ – قدیم ترین ساختار: مملوک در حالت طرحی قرار دارد.
- Kṯāḇtâ d(î)-malkṯâ- هر دو واژه در حالت تاکیدی قرار دارند و وند موصولیd(î)- برای نشان دادن رابطه میان آنها آمدهاست.
- Kṯāḇtāh d(î)-malkṯâ- هر دو واژه در حالت تاکیدی قرار دارند و ووند موصولی نیز به کار رفتهاست، اما به مملوک یک نوع پی بند ضمیر گونه پیشاپیشی داده شدهاست (ادبی، ' نوشتهاش، که از آن ملکه است').
در آرامی معاصر، آخرین شکل مصطلح ترین شکل کاربردی است. در آرامی انجیلی، شکل آخر عملاً کاربردی ندارد..
فعل در زبان آرامی شش' صرف' یا ستاک دارد: تغییراتی که در ریشه فعل صورت میگیرد و میتواند از آن صیغه مجهول (eṯkṯeḇ، ' نوشته شد')، کلمه تاکیدی (katteḇ، ' او دستور به (نوشتن) داد')، گستره (unicode|aḵteḇ، ' او تالیف کرد') یا ترکیبی از این موارد را به دست بدهد. علاوه بر این، زبان آرامی دو زمانها دارد: زمان کامل و زمان ناقص. در زبان آرامی امپراطوری از وجه وصفی برای اشاره به آینده تاریخی استفاده میشدهاست. یحتمل، زبان آرامی میانه بر اثر تاثیراتی که از سایر زبانها پذیرفت، نوعی نظام زمانی مرکب (ترکیبی از اشکال فعل با ضمایر یا یک فعل کمکی به وجود آورد که امکان قصه سرایی و روایت داستان را که آمیخته به سرزندگی و روح حیات بیشتر بود، فراهم آورد.
ترتیب نحوی زبان آرامی (نحوهای که کلمات در کنار یکدیگر قرار میگیرند)، اغلب بصورت فعل-فاعل-مفعول (VSO) است. با این حال الگوی زبان آرامی پادشاهی (پارسی) فاعل-مفعول-فعل (مانند آکادی) بود که این حالت از تاثیرات نحو زبان پارسی بود.
منابع
جستارهای وابسته
پیشزمینه
سیستمهای نوشتاری
اشکال تاریخی
زبانهای آرامی جدید
پیوند به بیرون
- Ethnologue report for Aramaic
- Omniglot written Aramaic/Proto-Hebrew outline
- (آلمانی) Semitisches Tonarchiv: Dokumentgruppe «Aramäisch» — recordings of modern Aramaic
- Jewish Language Research Website: Jewish Aramaic
- Comprehensive Aramaic Lexicon — at the Hebrew Union College, Cincinnati
- Aramaic Lexicon and Concordance — of the Syriac پشیطتا Bible, at peshitta.org (font download required)
- Aramaic Language Yahoo! Group
- [/http://www.peshitta.org/Interlinear NT/Mattai/ch. 3]