پارمنیدس: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatemibot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات:افزودن الگو ناوباکس {{مکتب‌های فلسفی یونان}}
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۶۶: خط ۶۶:
{{متافیزیک}}
{{متافیزیک}}
{{مکتب‌های فلسفی یونان}}
{{مکتب‌های فلسفی یونان}}
[[رده:پارمنیدس]]
[[رده:اهالی یونان سده ۵ام (پیش از میلاد)]]
[[رده:اهالی یونان سده ۵ام (پیش از میلاد)]]
[[رده:پزشکان یونان باستان|پارمنیدس]]
[[رده:پزشکان یونان باستان|پارمنیدس]]

نسخهٔ ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۴۶

پارمنیدس
نام هنگام تولدپارمنیدس الئایی
زادهٔاِلِِئا، یونان
درگذشتاِلِِئا، یونان
دورهفلسفه دوران باستان
حیطهفلسفه غرب
مکتبمکتب اِلِِئایی

پارمنیدس یا بارمنیدس، پزشک و فیلسوف پیشاسقراطی بود. او را آغازگر به کارگیری منطق در مابعدالطبیعه دانسته‌اند.[۱]

زندگی

پارمنیدس در الئا واقع در جنوب ایتالیای امروز، بین سالهای (۵۱۵/۵۴۰(پیش از میلاد) به‌دنیا آمد و حدود سال‌های (۴۴۶/۴۷۰ (پیش از میلاد)) درگذشت.

دوران حیات او را می‌توان بین سالهای ۴۴۰ـ ۵۱۰پ. م دانست. ظاهراً او مردی اشراف­زاده بوده‌است و در قانون‌گذاری شهرش الئا سهیم بوده‌است. پارمنیدس همچنین به طبیب چهارم معروف است.

اگرچه دیدگاهی وجود دارد که کسنوفانس را بنیانگذار مکتب الئا دانسته‌است، اما به دلیل نبودن شواهد کافی، عمدتاً پارمنیدس را بنیانگذار مکتب الئا می­دانند.[۲]

شیوه تدریس و نگارش

برخلاف هراکلیتوس که مبهم و رازوار سخن می گفت، پارمنیدس به فهم افراد از افکارش بسیار اهمیٌت می داد. وی اندیشه‌های فلسفی خود را به نظم کشید. این اشعار مشتمل بر یک «مقدمه» و دو بخش به نام‌های «راه حقیقت» و «راه گمان» می‌باشد.[۲]

آراء

معرفت‌شناسی

پارمنیدس عقل را تنها منبع شناخت برای بشر می‌دانست و منکر نقش حواس در شناخت بود.[۳]

مابعدالطبیعه

پارمنیدس نیز همچون فلاسفهٔ پیش از خود، مجذوب این پرسش شده بود که بنیاد جهان چیست. پارمنیدس نخستین فیلسوفی است که در پاسخ به این پرسش، «وجود» را به عنوان بنیاد و اصل معرفی می‌کند.[۲]

وجود علتی ندارد، همیشه بوده و تا همیشه خواهد بود. نه از وجود برمی خیزد و نه از لاوجود.[۲] پارمنیدس در این باره می‌گوید:

  • «چه پیدایشی برای موجود جستجو خواهی کرد؟ چگونه و از کجا پرورده شده؟ اجازه نخواهم داد که بگویی یا بیندیشی که از ناهستنده پدید آمده‌است.»[۲]

به نظر پارمنیدس، از آنجا که وقتی می‌اندیشیم دربارهٔ چیزی می‌اندیشیم، و وقتی که نامی را به کار می‌بریم، آن نام متعلق به چیزی است؛ پس لازمست که هم اندیشه و هم زبان موضوعاتی خارج از خود داشته باشند؛ و چون می‌توانیم در هر زمان که بخواهیم دربارهٔ چیزی بیندیشیم، و یا از چیزی نام ببریم، پس هرچه بتواند اندیشیده شود، یا درباره‌اش سخنی گفته شود، باید در هر زمانی وجود داشته باشد. یعنی اندیشه تنها به هستی تعلق می‌گیرد و هستی نیز که در زمان نامتناهی است. در نتیجه تغییر و تغیٌر نمی‌تواند صورت بگیرد؛ زیرا که تغییر به وجود آمدن و از میان رفتن چیزهاست.[۱]

«نیستی» و«نبودن» وجود ندارد. هرآنچه هست، فقط «هستی» و «بودن» است. «شدن» در برابر «بودن»، به معنای «نبودن» و سرباز زدن از بودن است؛ و این منطقأ محال است. حرکت نیز به همین دلیل ناممکن است، چرا که لازمهٔ حرکت، بودن فضای تهی یا خلأ است تا جسم بتواند در آن حرکت کند. اما خلأ که بنا به تعریف، نیستی است و ممکن نیست وجود داشته باشد. پس امکان ندارد که حرکت وجود داشته باشد. پارمنیدس می‌گفت لازمهٔ تعریف تغییر و حرکت، تعریف چیزی است که وجود ندارد و این کار منطقا محال است.[۴]

پس عالم حس هم که بنا به تعریف در تغییر و جنبش است، وجود ندارد و فریب و سرابی بیش نیست. تنها چیزی که بودنش منطقأ ممکن است، هستی محض است[۵].

پارمنیدس اما وجود و هستی را مادی؛ و در مکان متناهی می‌دانست و آن را به شکل یک کره درنظر می‌گرفت.[۱]

اما با توجه به رابطه‌ای که او میان اندیشه و هستی تصور می‌کند، برخی آورده‌اند که از نظر پارمنیدس هستی محض هم مادٌی است و هم معنوی. جنبهٔ مادٌی هستی محض، فضای نامتناهی، و جنبهٔ معنوی آن، اندیشه‌است.[۵]

متافیزیک پارمنیدس بغرنج‌تر از آن بود که مورد پذیرش کثیری ار فلاسفه قرار گیرد؛ از این رو رد کردن آرای او به مشغولیت اصلی فلسفه‌های پیش از سقراط تبدیل شد.[۴][۱]

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ برتراند راسل (۱۳۴۰)، «فصل پنجم:پارمنیدس»، تاریخ فلسفه غرب، جلد اول:فلسفه قدیم، ترجمهٔ نجف دریابندری، تهران: شرکت سهامی کتاب‌های جیبی، ص. صفحه ۵۲ تا ۵۵ پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ پايگاه حوزه نت : راه حقیقت در تفکرات پارمنیدس
  3. جان هاسپرس (۱۳۸۷)، «فصل دوم:شناخت»، درآمدی بر تحلیل فلسفی، ترجمهٔ موسی اکرمی، تهران: انتشارات طرح نو، ص. صفحه ۱۳۳ پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ رجینالد هالینگ دیل (۱۳۸۷)، «فصل هشتم:فلسفه یونانی»، تاریخ فلسفه غرب، ترجمهٔ عبدالحسین آذرنگ، تهران: انتشارات ققنوس، ص. صفحه ۹۹ و ۱۰۰
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ گریگوری برگمن (۱۳۸۹)، «فصل یک:تالس و پیشاسقراطیان»، کتاب کوچک فلسفه، ترجمهٔ کیوان قبادیان، تهران: کتاب آمه، ص. صفحه ۱۲ و ۱۳ پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)

پیوند به‌بیرون

الگو:Link FA