مصطفیخان سورتیجی: تفاوت میان نسخهها
جز ویرایش 78.38.56.90 (بحث) به آخرین تغییری که طاها انجام داده بود واگردانده شد |
|||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
*تبصرةالزائرین- سفرنامهی حاجمصطفی خان سورتیجی - تصحیح و تحشیه: سامان سورتیجی - شلفین ۱۳۹۱ |
*تبصرةالزائرین- سفرنامهی حاجمصطفی خان سورتیجی - تصحیح و تحشیه: سامان سورتیجی - شلفین ۱۳۹۱ |
||
{{پانویس}} |
{{پانویس}} |
||
شیخیه و بابیه در ایران، مهدی نورمحمدی، انتشارات نگاه، 1393. |
|||
[[رده:بابیت]] |
[[رده:بابیت]] |
||
[[رده:اهالی ساری]] |
[[رده:اهالی ساری]] |
نسخهٔ ۱۹ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۴۴
مصطفیخان سورتیجی ملقب به وکیلالرعایا[۱] از مردان متمول و متنفذ استان مازندران در عهد قاجار و مقربین دربار محمدشاه و ناصرالدینشاه قاجار بوده که در قائله سرکوبی بابیان در جنگ قلعه طبرسی نقش داشته است.
به نقل از ناسخالتواریخ سپهر، روضةالصفای ناصری رضاقلیخان هدایت و تنبیهالغافلین اعتماد السلطنه، بعد از فوت محمدشاه هست که بابیه اظهار وجود میکنند. خبر شورش ملاحسین بشرویهای در روز تاجگذاری ناصرالدین میرزا به تهران میرسد و او از اعیان حاضر در مجلس میخواهد که دفع فتنه را وجه همت سازند. نخستین فرد، مصطفیخان پیشقدم میشود و برادر خود آقا عبدالله خان سورتیج را در ساری مأمور فرونشاندن این شورش و رویارویی با آن میکند. آقا عبدالله هم گروهی از افواج سورتیجی، اشرفی، افغان و... را به روستای افرا میبرد تا بقعه و قلعه را محاصره کنند، اما ملاحسین و یارانش از قلعه بیرون آمده، سپاه مسلمانان را مورد حمله قرار میدهند و آقا عبدالله در این نبرد به شمشیر ملاحسین کشته میشود. بعد از این جریان خود مصطفیخان سورتیجی به همراه نیروهای دولتی و بومی و قشونی که خود در اختیار داشته به قلعه حمله میکند و بابیه را شکست میدهد و در این جریان ملاحسین بشرویهای کشته میشود و شمشیرش به دستور مصطفیخان به زرین آباد ساری منتقل میشود.
بعدها ناصرالدینشاه لقب وکیلالرعایا به مصطفیخان سورتیجی میدهد و بخشی از روستاهای چهاردانگه را به او بابت خونبهای برادرش میبخشد.
مسعود میرزا ظلّالسطان پسر ناصرالدین شاه در تاریخ مسعودی هنگام سفر خود به مازندران، به عنوان مهمان مصطفیخان به این لقب اشاره دارد و مینویسد: از رجال معتبر ساری، مصطفیخان زرّینکلاهی (=سورتیجی) وکیلالرّعایا، شخص اول مازندران بود. بخصوص در شهر ساری، مرد متمولِ در خانه بازی [ بود که] مکرّر ما را در زرّینکلا، ده مخصوص خودش به شکار مهمانی کرد.[۲][۳]
واقعه شیخ طبرسی
ادوارد براون در تشریح واقعه شیخ طبرسی مینویسد:[۴]
پیروان سید علی محمد باب تحت تاثیر سخنان قرةالعین در واقعه بدشت، در مکانی که مزار شیخ طبرسی در آنجا بود گردهم آمدند. در اینجا، مردان تعلیم دیده برای صلح (علمای مذهبی) با نیروی شجاعت و مهارت باورنکردنی، ماهها مجبور به جنگ با قوای سلطنتی بودند و بارها و بارها نیروهای دولتی را شکست داده و موجب شده بودند که حتی برخَی از قوای دولتی نا امید شوند. رهبر شجاع ایشان ملاحسین بشرویه بود.
آغاز این جنگ بنابر آنچه که جهانگیر میرزا مولف (تاریخ نو) نگاشته، دو ماه قبل از وفات محمد شاه بوده است. اردشیر میرزا حاکم مازندران سعی در سرکوبی پیروان باب نمود. بواسطه عدم موفقیت به پایتخت مراجعه نموده و امیر زاده خانلر میرزا در اواخر ماه رمضان ۱۲۶۴ هجری قمری بجای وی انتخاب و به مازندران وارد میشود. وی نیز به جهت شورشها و مبارزات پی در پی امکان تحرک نیافته با دریافت خبر مرگ محمد شاه به دارالخلافه مراجعت مینماید. این شورشها نتیجه تبلیغات و آگاهیهای اجتماعی ای که بابیان پس از کنفرانس بدشت و پراکنده شدنشان در سطح مازندران انجام دادهاند و البته در این میان نقش قرةالعین را نمیتوان نادیده گرفت. در ابتدا خوانین محلی و ملایان وابسطه به درگیری با نیروهای تحت فرماندهی ملاحسین بشرویه، که وی را دوم رجل نهضت بابیه به حساب آوردهاند، میپردازند. وی حدود ۸۰۰ هواخواه داشته است.[۵][۶] نواب امیرزاده مهدی قلی میرزا را بجای نواب خانلر میرزا مامور داشتند و به اکابر آن ولایت در باب قلع و قمع این طایفه و لحقه فرمان صادر شد.[۷]
ملاحسین در ۲۰کیلومتری بارفروش - بابل در نقطهای که مزار شیخ طبرسی در آنجا بود بساختن قلعهای حصین و بروجی مشیّد و خندقی عمیق و خاکریزی متین پرداخت[۸][۹]
واقعه شیخ طبرسی
در اکتبر ۱۸۴۸ ارتش شاه برای سرکوبی بابیان از تهران به مازندران گسیل گردید (تقریباً ۲ هزار نفر)، این نیرو هماز بابیها شکست خورد. نیروهای تازه نفسی در حدود ۷۰۰۰ تن از تهران به سوی قلعه شیخ طبرسی فرستاده شدو محاصره دژ بابیها آغاز گردید. روحانیون علیه بابیها فتوای (جهاد) دادنداما ارتش شاه نیزکامیابی بدست نیاورد. سرانجام ارتباط ایشان با روستاهای پیرامون بریده شد.[۱۰] با این حال باز هم یورش بابیها ادامه داشت. در دهم ربیعالاول سال ۱۲۶۶، یورش شبانهٔ آنان نیروهای مسلح را وادار به هزیمت کردند. در این شب با بشکههای نفت مکان استقرار لشکریان را به آتش کشیدندو بسیاری از جمله دو تن از فرماندهان لشکر را بقتل رساندند.[۱۱]
مولف کتاب فتنه باب مینویسد:
چون بعد از دو ماه محاصره تسلطی حاصل نگشت شاهنشاه به اهل مازندران خشم فرموده، سلیمان خان افشار را فرمان داد تا با لشکری خونخوار به جانب مازندران روان شوند.
با اعزام نیروهای جدید و تمام شدن آذوقه اهالی قلعه که از هفتهها قبل آخرین آذوقهها را نیز به پایان برده بودند، قلعه پس از چهار ماه محاصره سقوط کرد. گویا تعداد اسیر شدگان ۲۱۴ نفر بود اند که محمدعلی بارفروش نیز از آنجمله بوده است. بجز تنی چند که گریختند، جمله بابیان را یک به یک شکم دریدند.[۱۲]
مهدیقلی میرزا (درگذشته ۱۸۵۴[۱۳]) شاهزاده قاجار ملقب به سهام الملک و پسر بیستم عباس میرزا. در سال ۱۲۶۲ به حکومت بروجرد و دو سال بعد به حکومت مازندران منصوب شد. در همین سال بابیان به سرکردگی محمدعلی بارفروشی و ملاحسین بشرویه در مازندران به مبارزه برخاستند و در جنگ قلعه طبرسی اجتماع کردند. ناصرالدین شاه مهدیقلی میرزا را مامور دستگیری و تسلیم آنان کرد. پس از مدتها جنگ و کشته شدن ملا حسین، بابیان به دلیل قحطی و نایابی غذا در قلعه، مجبور به تسلیم شدند. به دستور مهدیقلی میرزا جمعی از بابیان را در قلعه کشتند و باقی را به مازندران فرستادند تا در آنجا کشته شوند.[۱۴]
منابع
- تبصرةالزائرین- سفرنامهی حاجمصطفی خان سورتیجی - تصحیح و تحشیه: سامان سورتیجی - شلفین ۱۳۹۱
- ↑ [4dangehnews.com/comment/1-comment/2065-1392-11-05-20-16-35.html «مصطفیخان سورتیجی ملقب به وکیلالرعایا»] مقدار
|نشانی=
را بررسی کنید (کمک). چهاردانگهنیوز. - ↑ «انتشارکتاب سفرنامه "حاج مصطفی خان سورتیجی" در حوزه هنری مازندران». باشگاه خبرنگاران.
- ↑ «کتاب سفرنامه "حاج مصطفی خان سورتیجی" در حوزه هنری مازندران منتشر شد». خبرگزاری مهر.
- ↑ Stenstrand'S, August J; Browne, Edward G (2006). "BABISM". In al-Ahari, Muhammad Abdullah (ed.). THE COMPLETE CALL TO THE HEAVEN OF THE BAYAN (به انگلیسی). Daltaban Peyrevi. Chicago: Magribine Press. p. ۲۸.
- ↑ حقایق الاخبار ناصری. ص. ۵۸.
- ↑ محرابی، معین الدین (۱۹۹۴). «پیشگفتار». قرةالعین شاعره آزادیخواه و ملی ایران (به پارسی). آلمان: نشر رویش. ص. ۱۰۸. از پارامتر ناشناخته
|چاپخانه=
صرفنظر شد (کمک) - ↑ رضا قلی خان، هدایت. روضة الصفای ناصری. ج. دهم. ص. ۴۳۳.
- ↑ محمد جعفر، خورموجی. حقایق الاخبار ناصری. ص. ۵۸.
- ↑ محرابی، معین الدین (۱۹۹۴). «پیشگفتار». قرةالعین شاعره آزادیخواه و ملی ایران (به پارسی). آلمان: نشر رویش. ص. ۱۰۹. از پارامتر ناشناخته
|چاپخانه=
صرفنظر شد (کمک) - ↑ تاریخ باستان از زمان باستان تا امروز. ص. ۳۴۴.
- ↑ رضا قلی خان، هدایت. روضة الصفای ناصری. ج. دهم. ص. ۴۳۴.
- ↑ محرابی، معین الدین (۱۹۹۴). «پیشگفتار». قرةالعین شاعره آزادیخواه و ملی ایران (به پارسی). آلمان: نشر رویش. ص. ۱۱۴. از پارامتر ناشناخته
|چاپخانه=
صرفنظر شد (کمک) - ↑ Mahvi family tree by Manouchehr M. Eskandari-Qajar
- ↑ عضدالدوله، ص۲۹۰
شیخیه و بابیه در ایران، مهدی نورمحمدی، انتشارات نگاه، 1393. الگو:Link GA