مریم فیروز: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
== زندگی == |
== زندگی == |
||
مریم فیروز خواهر [نصرت الدوله فیروز و دختر |
مریم فیروز خواهر [نصرت الدوله فیروز و دختر عبدالحسین فرمانفرما نوه [[عباس میرزا]]، حاکم، وزیر و رئیسالوزرای معروف دوره قاجار و از متمولین طراز اول ایران) و ''بتول خانم کرمانشاهی'' بود. در سال ۱۲۹۲ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد و در [[مدرسه ژاندارک]] و دارالمعلمات تحصیل نمود و در سال ۱۳۰۸ دیپلم گرفت. در همین سال در سن ۱۶ سالگی بنا بر تصمیم پدرش به عقد سرهنگ [[عباسقلی اسفندیاری]] (تحصیل کرده مدرسه نظامی سن سیر [[فرانسه]]) فرزند حاج [[محتشم السلطنه]] اسفندیاری درآمد و خیلی زود صاحب دو دختر به نامهای ''افسانه'' و ''افسر'' شد. ولی در سال ۱۳۱۸ اندکی بعد از مرگ پدرش فرمانفرما از همسرش جدا شد و به خانه پدری بازگشت.<ref name="bbc">[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2008/03/printable/080313_mf_firouz_obituary.shtml مرگ مریم فیروز، 'شاهزاده سرخ ایران'] در وبگاه فارسی شبکه [[بی بی سی]]</ref> |
||
از آن به بعد منزل او محفل شاعران، ادیبان و نویسندگان و مرکزی برای توسعه افکار [[سوسیالیسم|سوسیالیستی]] شد. او علیرغم زندگی در یک خانواده اشرافی دوره قاجار، از طریق خانواده [[ایرج اسکندری]] در جلسات [[حزب توده ایران]] شرکت مینمود و سپس به عضویت آن درآمد. |
از آن به بعد منزل او محفل شاعران، ادیبان و نویسندگان و مرکزی برای توسعه افکار [[سوسیالیسم|سوسیالیستی]] شد. او علیرغم زندگی در یک خانواده اشرافی دوره قاجار، از طریق خانواده [[ایرج اسکندری]] در جلسات [[حزب توده ایران]] شرکت مینمود و سپس به عضویت آن درآمد. |
نسخهٔ ۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۲۷
مریم فیروز (زاده: ۱۲۹۲ ه. ش در تهران، مرگ: ۲۲ اسفند ۱۳۸۶ در تهران) یکی از چهرههای شاخص سیاسی ایران در دوران پهلوی دوم، از مخالفان رژیم سلطنتی و عضو حزب توده، مؤسس سازمان زنان حزب توده[۱] و از فعالان حقوق زنان در ایران بود.
او دختر عبدالحسین میرزا فرمانفرما شاهزاده ترک اوغوز قاجار و همسر نورالدین کیانوری از رهبران حزب توده بود. مریم فیروز که در سن هفتاد سالگی دستگیر و تحت شکنجههای جسمی و روحی شدید قرار گرفت همه دوران ۹ ساله زندانش را در سلول انفرادی و در سختترین شرایط گذراند. او از این بابت در دنیا بینظیر است.[۲]
زندگی
مریم فیروز خواهر [نصرت الدوله فیروز و دختر عبدالحسین فرمانفرما نوه عباس میرزا، حاکم، وزیر و رئیسالوزرای معروف دوره قاجار و از متمولین طراز اول ایران) و بتول خانم کرمانشاهی بود. در سال ۱۲۹۲ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد و در مدرسه ژاندارک و دارالمعلمات تحصیل نمود و در سال ۱۳۰۸ دیپلم گرفت. در همین سال در سن ۱۶ سالگی بنا بر تصمیم پدرش به عقد سرهنگ عباسقلی اسفندیاری (تحصیل کرده مدرسه نظامی سن سیر فرانسه) فرزند حاج محتشم السلطنه اسفندیاری درآمد و خیلی زود صاحب دو دختر به نامهای افسانه و افسر شد. ولی در سال ۱۳۱۸ اندکی بعد از مرگ پدرش فرمانفرما از همسرش جدا شد و به خانه پدری بازگشت.[۳]
از آن به بعد منزل او محفل شاعران، ادیبان و نویسندگان و مرکزی برای توسعه افکار سوسیالیستی شد. او علیرغم زندگی در یک خانواده اشرافی دوره قاجار، از طریق خانواده ایرج اسکندری در جلسات حزب توده ایران شرکت مینمود و سپس به عضویت آن درآمد. نسبت اشرافی مریم فیروز و اقدام جسورانه او در پیوستن به «جنبش تودهای» با جنجال و سروصدای زیادی همراه شد، تا جایی که نشریات خارجی از او به عنوان «شاهزاده سرخ» نام میبردند.[۳]
وی در سال ۱۳۲۳ با نورالدین کیانوری ازدواج کرد و یک عمر زندگی پرهیاهو و پرکشمکش را آغاز نمود.
و همسرش کیانوری در پی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پس از چهار سال زندگی مخفیانه در سال ۱۳۳۶ ایران را ترک کردند و به شوروی سفر کردند و دو سال بعد به آلمان شرقی رفتند و به فعالیت سیاسی خود ادامه دادند. در آن سالها او به طور غیابی به اعدام محکوم شده بود. مریم فیروز با دکتر محمد مصدق، نسبت فامیلی داشت (دکتر مصدق پسر عمه او بود) و مریم فیروز در روزهای بحرانی ۲۵ و ۲۸ مرداد سال ۳۲، رابط اندرونی دکتر مصدق با رهبری حزب توده بودهاست. مصدق در روز کودتا نیز در تماسی با مریم فیروز از او میخواهد که هر آنچه میتوانند در مقابل کودتا انجام دهند.[نیازمند منبع]
پس از انقلاب ایران (۱۳۵۷) و سقوط رژیم سلطنتی، مریم فیروز و کیانوری بعد از ۲۶ سال در اردیبهشت ۱۳۵۸ به ایران بازگشتند و از آن تاریخ در ایران ساکن شدند.
به دنبال انتقاد نسبتاً شدید حزب توده از سیاست جمهوری اسلامی در ادامه جنگ با عراق، وخامت روابط ایران و شوروی و تحریک سازمان اطلاعاتی آمریکا، سیا، و به دنبال آن سرکوبی این حزب توسط رژیم اسلامی و زندانی و یا اعدام شدن بسیاری از اعضای آن، مریم فیروز نیز به همراه همسرش کیانوری به زندان افتاد و تا پایان عمر همسرش، زندانی و یا تحت مراقبت وزارت اطلاعات و در حبس خانگی بهسر برد.
کیانوری بعدها در نامهای که به تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۶۸ به علی خامنهای، رهبر رژیم اسلامی، پس از شرح شکنجههایی که در زندانهای جمهوری اسلامی رواج داشته، درباره همسرش نوشت: «همسرم مریم را آن قدر شلاق زدند که هنوز پس از هفت سال، شب هنگام خوابیدن کف پاهایش درد میکند، البته این تنها شکنجه «قانونی» بود که به انواع توهین و با رکیکترین ناسزاگوییها تکمیل میشد (فاحشه، رئیس فاحشهها و...) آن قدر سیلی و توسری به او زدهاند که گوش چپ او شنواییاش را از دست دادهاست، یادآور میشوم که او در آن زمان پیرزنی هفتاد ساله بود».[۳][۴]
مریم فیروز افزون بر چند ترجمه و مقاله، کتابی بهنام چهرههای درخشان نگاشتهاست که شرحی است از فداکاریها و حمایت مردم عادی از افراد سیاسی تحت تعقیب حکومت کودتا. او در این کتاب، از این چهرههای گمنام و درخشان قدردانی میکند. کتاب دیگری نیز به نام «خاطرات مریم فیروز» در اواخر دهه هفتاد شمسی منتشر شد که به نظر میرسد سفارش وزارت اطلاعات باشد.[۵] محمدعلی عمویی، یکی از اعضای حزب توده که چون او سالها زندانی بود، میگوید که او خود این کتاب را قبول نداشته و در جواب انتقادهای وی به صراحت گفتهاست که این نوشته دیگران است به نام من.[۵]
مریم فیروز در بیست و دوم اسفند هشتاد و شش در تهران درگذشت.[۶] او در هنگام مرگ ۹۵ سال داشت. پیکر مریم فیروز در گورستان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
تبارنامه
تبارنامهٔ خاندان آشتیانی، شاخهٔ میرزا کاظم آشتیانی |
---|
منابع
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ مریم فیروز موجود است. |
- ↑ مریم فرمانفرمائیان (۱۳۷۳)، خاطرات مریم فیروز، تهران: دیدگاه، ص. ۴۰، شابک ۹۶۴-۴۲۳-۲۸۷-۹ پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک) - ↑ http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/02/120222_l10_mesdaghi_toudeh_party.shtml
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ مرگ مریم فیروز، 'شاهزاده سرخ ایران' در وبگاه فارسی شبکه بی بی سی
- ↑ متن نامه افشاگرانه نورالدین کیانوری از زندان اوین وبگاه راه توده
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ زندگی و مرگ مریم فیروز در وبگاه دویچهوله
- ↑ «مریم فیروز درگذشت». وبگاه رادیوزمانه.
*این سه زن، مسعود بهنود
- خاندانهای حکومتگر در ایران، دکتر باقر عاقلی، ص۵۱-۵۹.
- زنان سیاستمدار - مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران IICHS