محمد ناصرالدین البانی: تفاوت میان نسخهها
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
و آلبانی میگفت: «نعمتهای خداوند بر من بیشمار است، شاید مهمترین آنها دو تا باشد: هجرت پدرم به شام و |
و آلبانی میگفت: «نعمتهای خداوند بر من بیشمار است، شاید مهمترین آنها دو تا باشد: هجرت پدرم به شام و آموزش حرفه ساعت سازی به من». |
||
آلبانی چون کتابهای مورد احتیاج خود را نمیتوانست خریداری نماید، و نیز در میان کتابهای پدرش یافت نمیشد، به بزرگترین کتابخانة شام یعنی «کتابخانه ظاهریه» روی آورد، در آن کتابخانه علاوه از کتابهای چاپی هزاران جلد از نسخههای خطی و نادر وجود داشت. و آلبانی روزانه شش تا هفت ساعت برای مطالعه و نسخه برداری در آنجا مینشست و مشغول مطالعه و جستجو و نوت برداری میشد. نتیجه این مطالعات و تحقیقات در تألیفات آلبانی در فهرست نمودن کتابهای حدیث که برای کتابخانة ظاهریه تهیه نموده آشکار است. |
آلبانی چون کتابهای مورد احتیاج خود را نمیتوانست خریداری نماید، و نیز در میان کتابهای پدرش یافت نمیشد، به بزرگترین کتابخانة شام یعنی «کتابخانه ظاهریه» روی آورد، در آن کتابخانه علاوه از کتابهای چاپی هزاران جلد از نسخههای خطی و نادر وجود داشت. و آلبانی روزانه شش تا هفت ساعت برای مطالعه و نسخه برداری در آنجا مینشست و مشغول مطالعه و جستجو و نوت برداری میشد. نتیجه این مطالعات و تحقیقات در تألیفات آلبانی در فهرست نمودن کتابهای حدیث که برای کتابخانة ظاهریه تهیه نموده آشکار است. |
||
=== آغاز سلفی گری === |
=== آغاز سلفی گری === |
نسخهٔ ۳ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۱۷
این مقاله به هیچ منبع و مرجعی استناد نمیکند. |
لحن یا سبک این مقاله بازتابدهندهٔ لحن دانشنامهای مورد استفاده در ویکیپدیا نیست. |
محمد ناصر الدین آلبانی | |
---|---|
پرونده:AlAlbani.jpg | |
اطلاعات شخصی | |
زاده | ۱۹۱۴ (میلادی) |
درگذشته | ۴ اکتبر ۱۹۹۹ |
قومیت | آلبانیایی |
مذهب | اسلام(شافعی) |
پیشه | حدیث ، علم حدیث |
محمد ناصر الدین آلبانی (۱۹۹۹-۱۹۱۴) یکی از عالمان مسلمان شافعی موثر[نیازمند منبع] در قزن بیستم بود؛ که در زمینههای فقه و حدیث تخصص داشت. او نویسندهای پرکار و سخنوری فعال بود.
زندگینامه
کودکی
در سال ۱۳۳۳هـ. ق مطابق با ۱۹۱۴م در شهر اشکودر پایتخت حکومت آلبانی در خانوادهای فقیر، متدین و اهل علم دیده به جهان گشود.
پدرش «نوح نجاتی» بعد از اینکه دروس دینی را در مدارس دینی آستانه قدیم استانبول امروزی، پایتخت دولت عثمانی فرا گرفت، برای خدمت دین و آموزش مردم به سرزمینش آلبانی برگشت، و مردم برای یادگرفتن امور شرعی به وی مراجعه میکردند.
مهاجرت به سوریه
دیری نگذشت که حکومت آلبانی را فردی لائیک به نام احمد زوغو بدست گرفت، و مسلمانان تحت فشار شدیدی قرار گرفتند، او کشف حجاب و پوشیدن لباسهای غربی را اجباری نمود، همین مسأله باعث شد تا پدر شیخ وعدة کثیری برای حفظ دین و ایمان و آیندة فرزندان به فکر هجرت بیفتند. و شهر دمشق را که در سرزمین شام قرار دارد انتخاب نمودند. آنهم بخاطر فضائلی که سرزمین شام از آن برخوردار است و دعایی که از رسول الله در حق آن سرزمین روایت شدهاست.
تحصیلات
محمد ناصر الدین کودکی ۹ ساله بود که همراه پدرش به شام هجرت کرد. و برای اولین بار به مدرسه ابتدائی «اسعاف خیری» در دمشق پا گذاشت، و پدرش پس از پایان دوره ابتدائی وی را از مدرسه بیرون نمود، و خودش به آموزشوی همت گماشت، و قرآن، تجوید، نحو و صرف و فقه مذهب حنفی به وی آموخت. همچنین محمد ناصر الدین بعضی از علوم دینی و عربی را نزد بعضی از دوستان پدرش مثل شیخ «سعید برهانی» فرا گرفت، و از شیخ «راغب طباخ» اجازه روایت حدیث دریافت کرد.
آلبانی در بیست سالگی پس از مطالعة مجله «المنار» برشتة تحریر شیخ رشید رضا، بسوی علم حدیث روی آورد. خود آلبانی میگوید: روزی در یکی از کتابفروشیها یک شماره از مجلة «المنار» را دیدم، که در آن سید رشید رضا، دربارة کتاب احیاء علوم الدین اثر غزالی، و خوبیها و اشکالاتی که در این کتاب وجود دارد بحثی علمی نموده بود، من برای اولین بار چنین نقد علمی را میدیدم، همین مسأله باعث شد تا تمام مجله را بخوانم، و آنگاه تخریج حافظ «عراقی» را بر کتاب «احیاء علوم» مطالعه و بررسی کنم، و چون خریدن پول کتاب را نداشتم آنرا به عاریت گرفتم و خواندم، وقتی که آن تخریج دقیق را دیدم، تصمیم گرفتم از آن کتاب نسخه برداری کنم، و گمان میکنم این کوشش و تلاشی که در این راه صرف نمودم مرا تشویق کرد، و به ادامه این کار علاقهمند ساخت.
و آلبانی اولین کار علمی خود را بر کتاب حافظ «عراقی» (المغنی عن حمل الأسفار، تخریج إحیاء علوم) آغاز نمود. و بعدها میگفت: «از لطف و مرحمت خداوند در این کتاب فوایدی بسیار پیدا کردم.
ناصر حرفه ساعت سازی را از پدر آموخت و در این فن استادی ماهر گردید، و از این راه امرار معاش مینمود.
و آلبانی میگفت: «نعمتهای خداوند بر من بیشمار است، شاید مهمترین آنها دو تا باشد: هجرت پدرم به شام و آموزش حرفه ساعت سازی به من».
آلبانی چون کتابهای مورد احتیاج خود را نمیتوانست خریداری نماید، و نیز در میان کتابهای پدرش یافت نمیشد، به بزرگترین کتابخانة شام یعنی «کتابخانه ظاهریه» روی آورد، در آن کتابخانه علاوه از کتابهای چاپی هزاران جلد از نسخههای خطی و نادر وجود داشت. و آلبانی روزانه شش تا هفت ساعت برای مطالعه و نسخه برداری در آنجا مینشست و مشغول مطالعه و جستجو و نوت برداری میشد. نتیجه این مطالعات و تحقیقات در تألیفات آلبانی در فهرست نمودن کتابهای حدیث که برای کتابخانة ظاهریه تهیه نموده آشکار است.
آغاز سلفی گری
آلبانی بحدّی راه و روش سلفیگری را انتخاب نمود، و با صوفیگری به مبارزه برخاست و با پیروان آنها جدال و مناقشه نمود.
آلبانی با برگزار کردن جلسههای علمی در مساجد و منازل، و همچنین مسافرت به شهرهای دیگر مانند حلب، لاذقیه، حمص، حماه، وغیره، توانست مردم را بسوی روش سلف دعوت دهد.
دعوت محمد آلبانی تنها در داخل کشور سوریه محدود نمیشد بلکه به کشورهای هم جوار و همسایه آن مانند اردن و لبنان نیز تأثیر گذاشت. آلبانی در دانشگاه اسلامی مدینه:
آلبانی برای تدریس و استادی کرسی حدیث در دانشگاه اسلامی مدینه فراخوانده شد و مدت ۳ سال در آن دیار مقدس تدریس نمود.
به زندان افتادن
آلبانی بیشتر از شش ماه به زندان افتاد، و او قبل از این هم در سال ۱۹۶۷م به مدت یک ماه زندانی شده بود.
آلبانی در زندان «صحیح مسلم» رامختصر نمود، قابل ذکر است که این غیر از آن مختصری که امام منذری انجام داد، که شیخ آن را نیز تحقیق نمودهاست. آلبانی در زندان هم برای زندانیها تبلیغ میکرد، و در زندان نماز جمعه و جماعت بر پا مینمود.
مهاجرت دوباره
آلبانی، اندکی بعد از آزادی از زندان از سوریه به اردن هجرت کرد، و بعد دوباره به سوریه برگشت، و از آنجا به بیروت، سپس به امارات، و در نهایت به اردن رفت و در شهر «عَمَّان» پایتخت اردن مسکن گزید.
آثار
آلبانی کتابهای بسیاری[مبهم] را تحقیق و تخریج نموده، و کتابهای متعددی نیز تألیف نموده است، و بیشتر کتابهای او تا بحال چاپ نشده است، فقط در حدود چهل کتاب تا بحال چاپ گردیدهاست.
و در سال ۱۹۹۹ میلادی جایزه بینالمللی ملک فیصل بخاطر خدمات وی درباره کتابهای حدیث و سنت پیغمبر اکرم به وی تعلق گرفت.
برخی از کتابهای آلبانی عبارتند از:
۱ـ صلاه العیدین، ۲ـ مناسک الحج، ۳ـ فهرس مسند الإمام أحمد، ۴ ـنقد نصوص حدیثیة فی الثقافة الإسلامیة، ۵ ـ الحدیث حجة بنفسهفی العقائد والأحکام، ۶ ـ منزلة السنة فی الإسلام، ۷ ـ سلسلة الأحادیث الصحیحة فی الإسلام، ۸ ـ سلسلة الأحادیـث الضعیفة، ۹ ـ خطبة الحاجـة، ۱۰ ـ صفـة صـلاة النبی ص، إرواء الغلیل، ۱۱ـ تمام المنَّة فی التعلیق علی فقه السنَّة، ۱۳ ـ ظلال الجنَّة، ۱۴ ـ نیل المرام، ۱۵ ـ صحیح الجامع الصغیر وزیادته، ۱۶ ـ نصب المجانیق. و دهها کتاب دیگر.
شاگردان
معروفترین شاگردان او عبارتند از:
۱ ـ حمدی عبدالمجید. ۲ ـ عبدالرحمن عبدالخالق. ۳ ـ دکتر عمر سلیمان الأشقر. ۴ ـ خیرالدین وائلی. ۵ ـ محمد عید عباسی. ۶ ـ محمد ابراهیم شقره. ۷ ـ عبدالرحمن عبدالصمد. ۸ ـ مقبل بن هادی الوادعی. ۹ ـ زهیر الشاویش. ۱۰ ـ علی خشان. ۱۱ ـ محمد جمیل زینو. ۱۲ ـ علی حسن عبدالحمید. ۱۳ ـ أبو إسحاق الحوینی. ۱۴ ـ محمد إبراهیم الشیبانی. ۱۵ ـ دکتر عاصم القریوتی.
مرگ
البانی در اواخر عمرش دچار بیماریهای سختی شد بحدّی که در روز وفات وزنش کمتر از ۳۰ کیلوگرم شده بود[نیازمند منبع]، ولی با این وجود عقل و حافظه و ذهنش سالم بود و کسانی که به عیادتش میآمدند برخی را با نام و برخی دیگر را با شکل و قیافه میشناخت. در ایام بیماری هرگاه احساس میکرد که کمی حالش بهتر است به بحث و جستجو و مطالعه مشغول میشد و اگر توانایی نداشت به یکی از فرزندان و یا کسانی که اطراف او بودند دستور میدادکه فلان کتاب را بیاورید و برایم بخوانید.
و نهایتا البانی قبل از غروب آفتاب روز شنبه در ۲۲ جمادیالاول ۱۴۲۰ مطابق با ۲ اکتبر ۱۹۹۹ در سن ۸۵ سالگی، وفات کرد.