از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
- سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی
- ما را ز سر بریده میترسانی
- ما گر زسر بریده میترسیدیم
- در محفل عاشقان نمیرقصیدیم
- در محفل عاشقان خوشا رقصیدن
- دامن زبساط عافیت برچیدن
- در دست سر بریدهٔ خود بردن
- در یک یک کوچه کوچهها گردیدن
- سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی
- مارا ز سر بریده میترسانی
- ما گر زسر بریده میترسیدیم
- در محفل عاشقان نمیرقصیدیم
- هرجا که نگاه میکنم خونین است
- از خون پرنده ای گلی رنگین است
- در ماتم گل پرنده میموید و گل
- از داغ دل پرنده داغ آجین است
- فانوس هزار شعله اما در باد
- میسوزد و سرخوش است و چین واچین است
- یعنی که به اشک و مویه خود گم نکنی
- از عشق هر آنچه میرسد شیرین است
- سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی
- مارا ز سر بریده میترسانی
- ما گر زسر بریده میترسیدیم
- در محفل عاشقان نمیرقصیدیم
- در آتش و خون پرنده پر خواهد زد
- بر بام بلند خانه پر خواهد زد
- امشب که دوباره ماه بالا آمد
- میآید و باد پشت در خواهد زد
- یک ساقهٔ سبـز در دلم خواهد کاشت
- مهتاب بر آن شبنم تر خواهد زد
- صد جنگل صبح در هوا میشکفد
- خورشید به شاخهها شرر خواهد زد
- سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی
- مارا ز سر بریده میترسانی
- ما گر زسر بریده میترسیدیم
- در محفل عاشقان نمیرقصیدیم…